گرهگشایی یا گرهافکنی
سال 1403 چه گرههایی به دست دیپلماسی ایرانی گشوده شد؟
سال 1403، دستگاه دیپلماسی ایران با چالشی خطیر روبهرو بود. جلوگیری از وقوع یک جنگ تمامعیار با اسرائیل. تنشهای فزاینده در منطقه، بهویژه پس از حملات اسرائیل به مواضع ایران در سوریه و ترور دانشمندان هستهای، بارها دو کشور را تا آستانه درگیری مستقیم پیش برد. اما در هر دو مورد، دیپلماسی فعال ایران توانست از وقوع فاجعهای بزرگ جلوگیری کند.
این موفقیت، حاصل ترکیبی از عوامل بود؛ پیامرسانی غیرمستقیم، استفاده از کانالهای دیپلماتیک پنهان و آشکار، همچنین رایزنی با کشورهای ثالث برای میانجیگری. ایران با ارسال پیامهای روشن و قاطع به اسرائیل، از طریق واسطههای مختلف، نشان داد که آماده پاسخگویی به هرگونه حمله است، اما در عین حال، از تمایل خود برای حل اختلافات از طریق دیپلماسی خبر داد.
این رویکرد، در نهایت از وقوع یک جنگ تمامعیار جلوگیری کرد و نشان داد که دیپلماسی ایران، بهرغم محدودیتها و چالشهای فراوان، همچنان توانایی ایفای نقشی سازنده در منطقه را دارد.
«مهمترین دستاورد دیپلماسی ایران در سال 1403 جلوگیری از یک درگیری تمامعیار میان ایران و اسرائیل بود. دو بار این اتفاق افتاد که با استفاده از دیپلماسی و پیام رساندن به صورت غیرمستقیم جلوی این درگیری گرفته شد.» این جمله پاسخ صریح سینا عضدی، پژوهشگر علوم سیاسی و روابط بینالملل به یکی از پرسشهای این گزارش است؛ آیا دیپلماسی 1403 دولت جمهوری اسلامی ایران گرهگشا بوده است؟
عضدی میگوید، در دو مقطعی که ایران تصمیم گرفت جواب حملات اسرائیل را بدهد و حمله کند، یکی از مهمترین ابزارهای دیپلماتیک فعال شد. از نظر این استاد دانشگاه ارسال پیامهای دیپلماتیک از طریق کشورهای منطقه به آمریکا مهمترین اتفاقی بود که در سال 1403 افتاد.
سال همسایگی
سال 1403 برای سیاست خارجی ایران، در ادامه سیاست 1402 و ارتباط با همسایگان، سال همسایگی بود. تهران با تمرکز بر تقویت مناسبات با کشورهای پیرامون خود، گامهای مهمی در جهت کاهش تنشها و افزایش همکاریها برداشت. این رویکرد، که با هدف تحکیم ثبات و امنیت منطقهای، گسترش مراودات اقتصادی و تعاملات فرهنگی دنبال شد، سفرهای متعددی را برای مقامات ایرانی به کشورهای همسایه رقم زد و قراردادهای همکاری متعددی را به امضا رساند. دیپلماسی ایرانی با اولویتبندی روابط با همسایگان، نشان داد که امنیت و ثبات منطقه را در گرو همکاری و تعامل سازنده میداند. سفرهای متعدد مقامات ایرانی به کشورهای منطقه و استقبال گرم همتایان آنها، نشان از عزم جدی طرفین برای تقویت مناسبات دوجانبه داشت. علاوه بر دیدارهای رسمی، انعقاد تفاهمنامههای همکاری در حوزههای مختلف اقتصادی و فرهنگی، گامهای عملی در جهت توسعه روابط با کشورهای همسایه بود. این اقدامات، نهتنها به تقویت پایههای اقتصادی و فرهنگی منطقه کمک کرد، بلکه زمینه را برای حلوفصل اختلافات و کاهش تنشها فراهم آورد.
یکی از مهمترین دستاوردهای دیپلماتیک ایران در یکی، دو سال گذشته، سفر ابراهیم رئیسی، رئیسجمهور وقت ایران به عربستان سعودی بود. با تغییر ناگهانی دولت و آمدن پزشکیان به نظر این رویه حفظ شده است. سفر رئیسی، پس از چند سال قطع روابط دیپلماتیک، انجام شد و به نمادی از بهبود روابط میان دو کشور تبدیل شد. اما در سال 1403 مسعود پزشکیان به عربستان سفر نکرد ولی محمدرضا عارف در دولت جدید در اجلاسی در عربستان شرکت کرد. محمدرضا عارف، معاون اول رئیسجمهور که برای حضور و سخنرانی در اجلاس اضطراری سازمان همکاری اسلامی و اتحادیه عرب با موضوع همصدایی در محکومیت تجاوزات رژیم صهیونیستی، به ریاض سفر کرده بود، در دیداری دوجانبه با محمد بنسلمان، ولیعهد عربستان سعودی، به بررسی اقدامات صورتگرفته برای تعمیق روابط حسنه دو کشور و راهکارهای توقف تجاوزات وحشیانه رژیم اشغالگر و امدادرسانی به مردم فلسطین و لبنان پرداختند.
علاوه بر عربستان سعودی، ایران روابط خود را با سایر کشورهای منطقه مانند امارات متحده عربی، قطر، عمان و کویت نیز تقویت کرد. در این راستا، سفرهای متعددی میان مقامات ایرانی و این کشورها انجام شد و توافقنامههای همکاری متعددی به امضا رسید.
همکاریهای اقتصادی، یکی از محورهای اصلی همکاریهای ایران با کشورهای همسایه بوده است. ایران به دنبال گسترش تجارت با کشورهای همسایه، جذب سرمایهگذاری خارجی و همکاری در زمینههای انرژی و حملونقل است. ایران و کشورهای همسایه، ظرفیتهای اقتصادی متعددی برای همکاری دارند. گسترش این همکاریها، میتواند به نفع همه کشورهای منطقه باشد.
علاوه بر همکاریهای اقتصادی، ایران به دنبال گسترش همکاریهای فرهنگی با کشورهای همسایه نیز هست. در این راستا، تبادل هیاتهای فرهنگی، برگزاری نمایشگاهها و جشنوارههای فرهنگی و همکاری در زمینههای آموزشی و دانشگاهی، در دستور کار قرار دارد.
با وجود پیشرفتهای قابل توجه در روابط ایران با کشورهای همسایه، چالشهایی نیز همچنان وجود دارد. اختلافات در برخی از مسائل منطقهای، مانند بحران یمن و سوریه و همچنین حضور نیروهای خارجی در منطقه، از جمله این چالشها هستند. با این حال، به نظر میرسد که اراده سیاسی برای حل این اختلافات و گسترش همکاریها در میان کشورهای منطقه وجود دارد.
رابطه با کشورهای غیرغربی
در سالی که گذشت، دستگاه دیپلماسی ایران با تکیه بر استراتژی «تنوعبخشی به شرکای خارجی»، مسیری نو را در پیش گرفت؛ مسیری که هدفش رهایی از بند تحریمها و کاهش وابستگی به غرب بود. این رویکرد، در سال 1403، دریچههای تازهای را به روی اقتصاد و سیاست خارجی ایران گشود.
روسیه، در این میان، نقشی محوری ایفا کرد. روابط تهران و مسکو، در زمینههای گوناگون، از اقتصاد و انرژی گرفته تا مسائل نظامی و هستهای، به اوج خود رسید. سفرهای مقامات بلندپایه، امضای توافقنامههای همکاری و افزایش حجم مبادلات تجاری، گواه این مدعاست. خبرگزاری تسنیم در اینباره مینویسد: «همکاریهای ایران و روسیه در زمینههای انرژی، حملونقل و فناوری، میتواند به تقویت اقتصاد دو کشور و مقابله با تحریمهای غرب کمک کند.»
چین، غول اقتصادی شرق، نیز بهعنوان بزرگترین شریک تجاری ایران، در این تحولات نقشی کلیدی ایفا کرد. اجرای برنامه جامع همکاری 25ساله، افقهای جدیدی را در روابط دو کشور نمایان کرد. خبرگزاری ایرنا در این زمینه گزارش میدهد: «برنامه جامع همکاری 25ساله بین ایران و چین، فرصتهای جدیدی را برای توسعه روابط اقتصادی و سیاسی بین دو کشور فراهم میکند.»
در آن سوی جهان، آمریکای لاتین نیز بهعنوان جبههای نوظهور در سیاست خارجی ایران قد علم کرد. تهران با گسترش روابط خود با ونزوئلا، کوبا و نیکاراگوئه، به دنبال ایجاد جبههای متحد در برابر فشارهای غرب بود. خبرگزاری مهر در این مورد نوشت: «همکاریهای ایران با کشورهای آمریکای لاتین، میتواند به ایجاد یک جبهه متحد در برابر فشارهای غرب کمک کند.»
این تنوعبخشی، فرصتهای بیشماری را برای اقتصاد ایران به ارمغان آورد. تحلیلگران اقتصادی بر این باورند که «تنوعبخشی به شرکای تجاری، میتواند به کاهش آسیبپذیری اقتصاد ایران در برابر تحریمهای غرب کمک کند». اما این مسیر، خالی از چالش نبود. حفظ تعادل در روابط با کشورهای مختلف و پرهیز از وابستگی بیش از حد به یک قدرت خاص، از جمله مهمترین موانعی بود که دستگاه دیپلماسی ایران با آن روبهرو شد.
ادامه مذاکرات هستهای
پرونده هستهای ایران، گرهای کور در روابط تهران و غرب، همچنان در سال 1403 نیز شاهد کشمکشهای دیپلماتیک بود. مذاکراتی که با هدف رفع تحریمها و حل اختلافات بر سر برنامه هستهای ایران از اوایل دهه 80 شمسی آغاز شد، فرازونشیبهای بسیاری را پشت سر گذاشته است.
از مذاکرات سهجانبه با اروپا در دهه 80 تا توافق برجام در سال 1394، امیدها برای حل این پرونده زنده شد. اما خروج یکجانبه آمریکا از برجام در سال 1397، بار دیگر تنشها را به اوج رساند و سایه سنگین تحریمها را بر اقتصاد ایران گستراند. این خروج، نهتنها توافق برجام را در معرض فروپاشی قرار داد، بلکه موجب بیاعتمادی عمیق میان ایران و غرب شد.
در طول این سالها، دولتهای مختلف ایران با رویکردهای متفاوتی به این پرونده ورود کردند. دولت اصلاحات، تعامل و تنشزدایی را در اولویت قرار داد، در حالی که دولتهای نهم و دهم، رویکرد مقاومت را در پیش گرفتند. دولت یازدهم و دوازدهم، برجام را دستاوردی دیپلماتیک قلمداد کرده و دولت سیزدهم، با وجود تداوم مذاکرات، بر حفظ حقوق هستهای ایران و رفع کامل تحریمها تاکید کرد. این تنوع رویکردها، نشان از پیچیدگی و اهمیت این پرونده برای سیاست داخلی و خارجی ایران دارد.
در سال 1403، مذاکرات برای احیای برجام ادامه یافت، اما اختلافات اساسی، بهویژه در زمینه رفع تحریمها و تضمین عدم تکرار خروج آمریکا، همچنان پابرجا بود. طرفین، با تبادل نظرات و ارائه ابتکارات جدید، به دنبال یافتن زمینههای مشترک بودند. اما این تلاشها، به دلیل بیاعتمادی متقابل و اختلافات عمیق، به نتیجه نهایی نرسید.
با این حال، با وجود چالشهای موجود، کانالهای ارتباطی باز ماند و طرفین بر اهمیت تداوم رایزنیها تاکید کردند. اما با توجه به پیچیدگی و حساسیت این پرونده، پیشبینی زمان و نتیجه نهایی این مذاکرات دشوار است. علاوه بر این، تحولات منطقهای و بینالمللی، مانند جنگ اوکراین و تنشهای دریای سرخ، میتوانند بر روند مذاکرات هستهای تاثیر بگذارند.
تحریم، سلاح قدیمی غرب
مرور آنچه در سال 1403 رقم خورده کمک میکند تا تصویر روشنتری از آینده دستگاه دیپلماسی داشته باشیم. 1404 سال آسانی برای ایران و سیاست خارجهاش نخواهد بود. از یکسو پای تحریمها و مکانیسم ماشه در میان است و از سوی دیگر ترامپ و سیاستهایش اوضاع را پیچیده میکنند.
تحریمهای اقتصادی غرب، سلاحی کهنه در زرادخانه سیاست خارجی، سالهاست که سایه سنگین خود را بر اقتصاد ایران افکنده است. این تحریمها، که در طول زمان با فرازونشیبهایی همراه بوده، همواره بهعنوان یکی از مهمترین چالشهای پیشروی دستگاه دیپلماسی ایران مطرح بودهاند. در آستانه سال 1404، با تداوم تنشها میان تهران و غرب، به نظر میرسد این اهرم فشار همچنان در دستور کار قرار خواهد داشت.
اثرات مخرب تحریمها، ابعاد گستردهای را دربر میگیرد. محدودیت در صادرات نفت، شاهرگ حیاتی اقتصاد ایران، یکی از بارزترین این اثرات است. همچنین، تحریمهای بانکی و مالی، دسترسی ایران به بازارهای جهانی را مسدود کرده و نقلوانتقالات مالی را با دشواریهای فراوان مواجه کرده است. این محدودیتها، نهتنها تجارت خارجی ایران را مختل کرده، بلکه سرمایهگذاریهای خارجی و رشد اقتصاد کشور را نیز بهشدت تحت تاثیر قرار داده است.
در طول سالهای گذشته، ایران تلاش کرده است تا با اتخاذ راهکارهایی، از جمله تنوعبخشی به شرکای تجاری، توسعه روابط با کشورهای غیرغربی و تقویت تولید داخلی، اثرات تحریمها را کاهش دهد. با این حال، این تلاشها نتوانسته است بهطور کامل اقتصاد ایران را از آسیبهای ناشی از تحریمها مصون نگه دارد.
مسائل اقتصادی داخلی ایران نیز، از جمله تورم افسارگسیخته، بیکاری فزاینده و مشکلات ساختاری، به این چالشها دامن زده است. این مشکلات، توانایی ایران را در مقابله با فشارهای خارجی کاهش داده و ضرورت بهبود وضعیت اقتصادی داخلی را بهعنوان یکی از اولویتهای اصلی دستگاه دیپلماسی ایران مطرح کرده است.
در سال 1404، دستگاه دیپلماسی ایران با ماموریتی دشوار روبهرو خواهد بود. یافتن راهکارهایی برای کاهش اثرات تحریمها و تقویت بنیانهای اقتصادی کشور. مذاکره و دیپلماسی برای رفع تحریمها، توسعه روابط با کشورهای غیرغربی، تقویت تولید داخلی و بهبود وضعیت اقتصادی داخلی، از جمله راهکارهای پیشروی دیپلماسی ایران است.
تنش با همسایه
ایران در سال 1404 ممکن است با کشورهای همسایه خود، بهویژه ترکیه و افغانستان، با تنشهایی مواجه شود که ریشه در مسائل مختلف سیاسی، اقتصادی و امنیتی دارد. این تنشها میتوانند تاثیرات قابل توجهی بر روابط دوجانبه و ثبات منطقه داشته باشند.
روابط ایران و ترکیه، با وجود همکاریهای اقتصادی و تجاری، همواره تحت تاثیر رقابتهای منطقهای و اختلافات سیاسی قرار داشته است. در سال 1404، احتمالاً شاهد تداوم و حتی تشدید این تنشها خواهیم بود. یکی از زمینههای اصلی تنش، رقابت بر سر نفوذ در منطقه قفقاز جنوبی است. حمایت ترکیه از جمهوری آذربایجان در مناقشه قرهباغ، میتواند به افزایش تنشها با ایران منجر شود. همچنین، اختلافات بر سر مسائل سوریه و عراق، و همچنین حضور نظامی ترکیه در شمال عراق، میتواند به تشدید تنشها میان دو کشور کمک کند. موضوع آب نیز میتواند یکی از مسائل مهم در روابط دو کشور باشد. روابط ایران و افغانستان، بهویژه پس از به قدرت رسیدن طالبان، با چالشهای متعددی روبهرو بوده است. مسائل مربوط به مهاجران افغانستانی در ایران، مدیریت منابع آبی مشترک و مبارزه با گروههای تروریستی، از جمله زمینههای اصلی تنش میان دو کشور است. در سال 1404، احتمالاً شاهد تداوم این تنشها خواهیم بود. اختلافات بر سر حقآبه رودخانه هیرمند، میتواند به تشدید تنشها بین دو کشور منجر شود. همچنین، نگرانیهای ایران درباره فعالیت گروههای تروریستی در افغانستان، میتواند به افزایش تنشها میان دو کشور کمک کند. مسئله مهاجران نیز یکی دیگر از مسائلی است که احتمالاً در سال 1404 به یکی از مسائل مهم بین دو کشور تبدیل خواهد شد.
علاوه بر این، در سال 1404، رقابتهای منطقهای و بینالمللی نیز میتواند به تشدید تنشها میان ایران و کشورهای همسایه کمک کند. تلاش قدرتهای خارجی برای ایجاد شکاف میان ایران و همسایگانش، میتواند به افزایش تنشها و بیثباتی در منطقه منجر شود. به همین دلیل، دیپلماسی ایران باید به دنبال راهکارهایی برای مدیریت این تنشها و تقویت همکاریها با کشورهای همسایه باشد. البته که اینها تنها احتمالات هستند و روابط بین کشورها پیچیده و پویاست.
دیپلماسی نو
در عصر جهانی شدن، دیپلماسی سنتی رنگ باخته و عرصههای نوینی همچون تغییرات آبوهوایی، امنیت سایبری و مبارزه با تروریسم، به میدانهای نبرد دیپلماتیک تبدیل شدهاند. این تحولات، دیپلماسی نوین را به ابزاری ضروری برای حل چالشهای فراملی بدل کرده است.
بهطور مثال تغییرات اقلیمی، زنگ خطری که برای بقای بشر به صدا درآمده، نیازمند همکاریهای بینالمللی گسترده است، فضای سایبری، عرصهای نوظهور در رقابتهای جهانی، به میدان نبرد خاموش میان قدرتها تبدیل شده است و تروریسم، تهدیدی که مرزها را درنوردیده، نیازمند همکاریهای اطلاعاتی، امنیتی و قضایی بینالمللی است. در این میان دیپلماسی نوین، با استفاده از ابزارهایی همچون مذاکرات چندجانبه، سازمانهای بینالمللی و شبکههای دیپلماتیک، به دنبال ایجاد اجماع جهانی برای حل این چالشهاست. تبادل اطلاعات و تجربیات، مشارکت با بازیگران غیردولتی و استفاده از فناوریهای نوین، از دیگر ویژگیهای بارز این نوع دیپلماسی است.
از آنجا که استفاده از ابزارهای دیپلماسی یکی از مهمترین مطالبات نخبگان از حکمرانی است؛ ایران هم برای ایفای نقش فعال و سازنده در عرصههای بینالمللی، مانند تغییرات آبوهوایی، امنیت سایبری و مبارزه با تروریسم، باید رویکردی چندجانبه و همکاریمحور را در پیش بگیرد. در زمینه تغییرات آبوهوایی، ایران بهعنوان یکی از کشورهای در حال توسعه، باید به تعهدات بینالمللی خود در زمینه کاهش انتشار گازهای گلخانهای عمل کند. این امر مستلزم سرمایهگذاری در انرژیهای تجدیدپذیر، بهبود بهرهوری انرژی و اجرای سیاستهای سازگار با محیط زیست است. ایران میتواند با همکاری با سایر کشورها، بهویژه کشورهای منطقه، در زمینه تبادل فناوری و تجربیات در زمینه مقابله با تغییرات آبوهوایی، نقشی فعال ایفا کند. همچنین ایران باید با توجه به شرایط اقلیمی خود، برنامههای سازگاری با تغییرات آبوهوایی را در دستور کار قرار دهد.
با توجه به افزایش تهدیدات سایبری، ایران باید توانمندیهای خود را در زمینه امنیت سایبری ارتقا دهد. این امر مستلزم سرمایهگذاری در آموزش متخصصان امنیت سایبری، توسعه فناوریهای امنیتی و همکاری با سایر کشورها در زمینه تبادل اطلاعات و تجربیات است. ایران میتواند با همکاری با سازمانهای بینالمللی، در زمینه تدوین قوانین و مقررات بینالمللی در زمینه امنیت سایبری، نقش فعالی ایفا کند. همکاری با دیگر کشورها در زمینه مبارزه با جرائم سایبری و تبادل اطلاعات در مورد تهدیدات سایبری نیز از دیگر راهکارهای مهم در این زمینه است.
ایران بهعنوان یکی از قربانیان تروریسم، باید به همکاریهای بینالمللی در زمینه مبارزه با تروریسم ادامه دهد. این امر مستلزم تبادل اطلاعات و همکاریهای امنیتی با سایر کشورها و همچنین حمایت از ابتکارات بینالمللی در زمینه مبارزه با تروریسم است. ایران میتواند با همکاری با کشورهای منطقه، در زمینه مقابله با گروههای تروریستی و افراطی، نقشی فعال ایفا کند. همکاری اطلاعاتی و امنیتی با کشورهای منطقه و جهان در مورد تبادل اطلاعات و مبارزه با گروههای تروریستی و همچنین توجه به ریشههای تروریسم، مانند فقر، نابرابری و افراطگرایی و تلاش در زمینه رفع این عوامل، از دیگر اقدامات ضروری است. بهطور کلی، ایران برای ایفای نقش فعال و سازنده در عرصههای بینالمللی، باید رویکردی چندجانبه و همکاریمحور را در پیش بگیرد. این امر مستلزم تعامل با سایر کشورها، سازمانهای بینالمللی و جامعه مدنی است.
روسیه، ماشه، اوکراین و مابقی ماجرا
حمایت ایران از روسیه در بحبوحه جنگ اوکراین، بهویژه ادعای ارسال پهپادهای نظامی، زنگ خطر را برای کشورهای اروپایی به صدا درآورده و روابط تهران-بروکسل را در پرتگاه تنش قرار داده است. این موضوع، بار سنگینی را بر دوش دستگاه دیپلماسی ایران نهاده و ماموریت دشوار جلوگیری از فعالسازی مکانیسم ماشه و بازگشت تحریمهای سازمان ملل را به چالشی مضاعف بدل کرده است.
عضدی درباره دیگر پرسش ما در این گزارش یعنی آنچه در سال 1404 در انتظار دستگاه دیپلماسی است، میگوید: «مسائل پیشروی ایران در سال 1404 به هم پیچیده هستند. مسئله مکانیسم ماشه یکی از آنهاست که به نظر میرسد اروپاییها قصد دارند تا قبل از اکتبر 2025 آن را فعال کنند. در کمتر از نزدیک به هفت، هشت ماه دیگر دستگاه دیپلماسی ایران باید جلوی آن را بگیرد و تنها راهش هم مذاکره با سه کشور اروپایی است.» عضدی از بریتانیا، فرانسه و آلمان سخن میگوید که بارها اعلام کردهاند از حمایت ایران از روسیه در جنگ اوکراین بهشدت ناراحت هستند.
از نگاه اروپاییها، همپیمانی ایران با روسیه، نقض صریح قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل و ضربهای مهلک به تلاشهای احیای برجام تلقی میشود. این رویکرد، نهتنها موجبات افزایش فشارها بر تهران را فراهم میآورد، بلکه به تقویت مواضع تندروها در قاره سبز نیز دامن میزند. فرانسه، بریتانیا و آلمان، بهعنوان سه ضلع اصلی قدرت اروپا، بارها نسبت به تبعات این همسویی هشدار داده و آن را عاملی برای بیثباتی منطقه و شعلهورتر شدن آتش جنگ اوکراین دانستهاند.
مکانیسم ماشه، اهرم فشاری که در دل برجام تعبیه شده، به کشورهای عضو این توافق اجازه میدهد در صورت تخطی ایران از تعهدات خود، تحریمهای سازمان ملل را مجدد اعمال کنند. اکنون، با توجه به حمایت ایران از روسیه، این اهرم میتواند به ابزاری قدرتمند در دستان اروپاییها برای اعمال فشار بر تهران تبدیل شود و بازگشت تحریمهای سنگین سازمان ملل را رقم بزند.
دستگاه دیپلماسی ایران، با درک حساسیت موضوع، تمام تلاش خود را برای کاهش تنشها با کشورهای اروپایی و جلوگیری از فعالسازی مکانیسم ماشه به کار بسته است. رد قاطعانه ادعای ارسال پهپاد به روسیه و تاکید بر موضع بیطرفی در جنگ اوکراین، از جمله اقدامات تهران در این راستا بوده است. همچنین، رایزنیهای دیپلماتیک فشردهای برای رفع نگرانیهای اروپاییها در جریان است.
با این حال، شکاف عمیق میان ایران و اروپا بر سر موضوع اوکراین همچنان پابرجاست. فشارهای داخلی و بینالمللی، اروپاییها را در معرض تصمیمگیری دشواری قرار داده است. در این شرایط، دستگاه دیپلماسی ایران باید با ارائه توضیحات شفاف و مستند، همچنین اتخاذ گامهای عملی برای رفع نگرانیهای کشورهای اروپایی، از بازگشت تحریمهای سازمان ملل جلوگیری کند.
میز مذاکره مستقیم
در کوران تحولات منطقهای و بینالمللی، گمانهزنیها پیرامون احتمال مذاکره مستقیم میان ایران و ایالاتمتحده آمریکا در دوران ترامپ به اوج خود رسیده است. با این حال، چشمانداز این مذاکرات، همچون خود روابط دو کشور، در هالهای از ابهام قرار دارد.
برنامه هستهای ایران، همچنان بهعنوان سنگبنای اختلافات، در صدر موضوعات مورد بحث قرار دارد. با وجود رایزنیهای غیرمستقیم پیشین، شکافهای عمیق در این پرونده پابرجاست و هرگونه گشایش در آن میتواند بهعنوان نقطه عطفی در مسیر دیپلماسی تلقی شود. تحولات منطقه خاورمیانه، بهویژه سایه سنگین جنگ غزه و تنشهای دریایی، نقشی تعیینکننده در این میان ایفا میکند. هر بحران فزاینده، میتواند طرفین را به میز مذاکره برای کاهش تنشها سوق دهد. مقامات ایرانی بارها بر آمادگی خود برای مذاکره، در صورت رفع تحریمها و تضمین منافع ملی، تاکید کردهاند. از سوی دیگر، مقامات آمریکایی نیز دیپلماسی را بهترین راهحل میدانند، اما بر لزوم تغییر رفتار ایران پافشاری میکنند. خبرگزاری تسنیم در اینباره گفته بود: «ایران خواهان مذاکره مستقیم بدون فشار حداکثری است.»
با این اوصاف، احتمال مذاکره مستقیم در کوتاهمدت کمرنگ به نظر میرسد. اما تحولات غیرقابل پیشبینی در عرصه بینالملل، همواره امکان تغییر معادلات را به همراه دارد. در نهایت، تصمیم نهایی در این زمینه، به اراده سیاسی طرفین و تحولات جهانی بستگی خواهد داشت.
عضدی میگوید: «به خاطر تحریمهایی که آمریکا به صورت یکجانبه اعمال کرده و فشارهایی که به اقتصاد ایران میآورد، شرایط فعلی پایدار نیست و برداشتن این تحریمها و مذاکرات برای برداشتن این تحریمها به نظر من از اولویتهای مهم است. اگر اولویت اول دستگاه دیپلماسی ایران نباشد، جزو مهمترین اولویتهاست.»
ابراهیم متقی، کارشناس مسائل سیاسی اخیراً در میزگردی با موضوع بررسی مذاکره با آمریکا گفته است: من با مذاکره مخالف نیستم، مذاکره را بهعنوان یک استاد روابط بینالملل یک ابزار سیاست خارجی میدانم و اعتقاد دارم که هر مسئلهای زمانی مطلوبیت خاص خودش را خواهد داشت، ما در برخی از مواقع از ترس مرگ خودکشی میکنیم. من به دوستان میگویم که هیچگاه از ترس مرگ خودکشی نکنید. تقدیر پیچیده است. مذاکره ابزار سیاست خارجی است و الان هم جمهوری اسلامی فضا و ریتم مذاکرات غیرمستقیم را با آمریکا داشته است. تا آنجا که من میدانم، دولت آقای رئیسی برای مذاکرات اجازه کنش داشته است. با توجه به رویکردی که آقای پزشکیان دارد به نظر من یک تیم قوی در فضای مذاکراتی در آینده فعال خواهد شد.
او ادامه میدهد: مذاکره در شرایطی باید انجام شود که محور اصلی تفکر مبتنی بر کنش متقابل باشد؛ اگر دست بسته وارد مذاکره شوید، شکست که چه عرض کنم، در وضعیت انهدام قرار میگیرید. ترکیب نظر دو استاد دانشگاه و پژوهشگر روابط بینالملل یکی از تهران و دیگری از واشنگتن، از ضروری بودن مذاکرات با ایالاتمتحده خبر میدهد. اما دو تحلیلگر عقیده دارند سال آینده سالی سخت برای دستگاه دیپلماسی است، چراکه مسئله ترامپ را تنها با مذاکره میتوان حل کرد و چگونه مذاکره کردن با او خودش یک چالش بزرگ و پر از جزئیات است. اگرچه رئیسجمهوری در روز استیضاح وزیر اقتصاد صراحتاً از علاقه خود برای مذاکره سخن گفت اما تاکید کرد چون نظر رهبری نظام مخالف مذاکره با آمریکا بود آن را کنار گذاشته است.
رهبر انقلاب: مذاکره شرافتمندانه نیست
رهبر انقلاب در دیدار جمعی از فرماندهان نیروی هوایی و پدافند هوایی ارتش تاکید کردند: تجربه برجام میگوید مذاکره با آمریکا هیچ مشکلی را حل نخواهد کرد. حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به تجربه حدود دو سال مذاکره با آمریکا در دهه 90 و اقدام آمریکا در زیر پا گذاشتن همه تعهدات خود، تاکید کردند: مذاکره با آمریکا هیچ مشکلی از جمله دشواریهای اقتصادی و معیشتی را حل نمیکند، همانطور که حل نکرد. رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به مطالب و بحثهایی درباره مذاکره در روزنامهها و فضای مجازی و سخنان برخی افراد، گفتند: محور این حرفها، موضوع مذاکره با آمریکاست و از مذاکره بهعنوان یک امر خوب یاد میکنند، انگار که کسی مخالف خوب بودن مذاکره است.
ایشان با اشاره به پرکاری وزارت امور خارجه کشورمان در زمینه مذاکره و رفتوآمد و انعقاد قرارداد با همه کشورهای دنیا، تاکید کردند: تنها استثنایی که در این زمینه وجود دارد آمریکاست. البته اسم رژیم صهیونیستی را بهعنوان استثنا نمیبریم؛ چرا که این رژیم اساساً دولت نیست بلکه یک باند جنایتکار و غاصب سرزمین است. حضرت آیتالله خامنهای در تبیین علت استثنا بودن آمریکا از مذاکره، گفتند: برخی وانمود میکنند اگر پشت میز مذاکره بنشینیم فلان مشکل حل میشود اما واقعیتی که باید درست بفهمیم این است که مذاکره با آمریکا هیچ تاثیری در رفع مشکلات کشور ندارد.
رهبر انقلاب، تجربه منفی دهه ۹۰ و حدود دو سال مذاکره با آمریکا و چند کشور دیگر را که به انعقاد معاهده هستهای منجر شد، دلیلی بر بیفایده بودن مذاکره با آمریکا خواندند و افزودند: دولت آن روز ما، با آنها نشست، رفتوآمد و مذاکره کرد، خندیدند، دست دادند و رفاقت و همه کار کردند و معاهدهای تشکیل شد که در آن، طرف ایرانی با سخاوت بسیار زیاد، امتیازهای زیادی به طرف مقابل داد اما آمریکاییها به آن معاهده عمل نکردند. دو هفته بعد مسعود پزشکیان، رئیسجمهور در صحن علنی مجلس و در روز استیضاح وزیر اقتصاد گفت: بنده موافق بودم که با آمریکا گفتوگو کنیم، ولی وقتی رهبری گفتند که مذاکره نکنیم، من هم گفتم که گفتوگو نمیکنیم و صحبت ایشان را پذیرفتم.