سکس، مواد مخدر و بیتکوین
چه مقدار از فعالیتهای غیرقانونی از «بیتکوین» تامین میشود؟
«رمزارزها» روزافزون شاهد رشد چشمگیر قیمت، محبوبیت و بهکارگیری هستند. طبق آمارهای تارنمای «کوینمارکتکپ»، تا اواسط سال 2021 بیش از 10 هزار رمزارز با مجموع ارزش بازاری یک هزار و 400 میلیارد (4 /1 تریلیون) دلار وجود داشت. نیمی از این مبلغ سهم بیتکوین به عنوان بزرگترین رمزارز جهان است. حجم مبادله عمده بازارهای آنلاین رمزارز روزانه بالغ بر 50 میلیارد دلار است. بیش از 300 به اصطلاح «رمزصندوق»، صندوقهای سرمایهگذاری که موضوع سرمایهگذاریشان تنها رمزارزهاست، هر کدام به طور میانگین 10 میلیارد دلار دارایی زیر مالکیت دارند. به تازگی قراردادهای آتی بیتکوین وارد معاملات «بورس تجاری شیکاگو» و «بورس آپشنهای شیکاگو»، بزرگترین بازارهای مشتقات مالی جهان شده است، جایی که شرایط برای شکلگیری تقاضای نهادی دادوستد و سرمایهگذاری برای این رمزارز فراهم میشود. در واقع آنچه زمانی یک دارایی حاشیهای بود، امروز به سرعت رو به بلوغ است.
رشد چشمگیر رمزارزها در کنار گمنامی که برای کاربرانشان فراهم میسازند با چالشهای مقرراتی قابلتوجهی همراه است. در سالهای اخیر به دلیل برخی نگرانیها از جمله فقدان چارچوب مقرراتی، درخواستهای فراوانی برای تاسیس صندوق سرمایهگذاری رمزارزها از طریق «کمیته بورس و اوراق بهادار آمریکا» رد شده است. دولت چین نیز شهروندان خود را از مبادله ارزهای دیجیتال منع، و در سپتامبر 2017 تامین مالی (عرضه اولیه) از طریق رمزارزها را ممنوع کرد. بسیاری از روسای بانکهای مرکزی جهان از جمله مارک کارنی در انگلیس هم علناً نگرانی خود را پیرامون رمزارزها اعلام کردهاند. به عبارتی رمزارزها یکی از بزرگترین بازارهای جهانی هستند که هنوز به طور شایسته در چارچوب قانون و مقررات درنیامدهاند. در حالی که مزایای بالقوه فراوانی میتوان برای رمزارزها برشمرد (شامل کارایی و سرعت بالاتر در مبادلات و پرداختها)، اما از جنبه مقرراتی، نگرانیهایی پیرامون کاربرد آنها در فعالیتهای تجاری غیرقانونی (از جمله تجارت موادمخدر، هک و دزدی، فحشا و...)، تامین مالی تروریسم، پولشویی و دور زدن رصد سرمایه وجود دارد. با فراهم کردن یک مکانیسم پرداخت دیجیتال و بینامونشان، بیتردید رمزارزها رشد بازارهای غیرقانونی آنلاین را تسهیل میکنند، بازارهایی که محل تجارت کالا و خدمات غیرقانونی هستند. به تازگی ضبط بیش از چهار میلیون دلار بیتکوین در یکی از این بازارها با نام «جاده ابریشم» توسط «اداره تحقیقات فدرال آمریکا» (افبیآی) تصویر جدیدی از ابعاد این نگرانیها را برای قانونگذاران به نمایش گذاشته است. در این رابطه سه اقتصاددان با نامهای سین فولی از دانشگاه سیدنی، جاناتان کارلسِن از دانشگاه فنی سیدنی و تالیس پوتنینس از مدرسه اقتصاد استکهلم در مقالهای نقشآفرینی بیتکوین در فعالیتهای تجاری غیرقانونی را مورد ارزیابی قرار دادهاند. هدف آنها از این مقاله فهم بهتر ماهیت و مقیاس چالشهای این فناوری نوظهور است. در این مقاله روشی جدید برای شناسایی فعالیتهای غیرقانونی بیتکوین بسط داده شده است؛ روشی که در ارزیابی سایر زنجیرههای بلوکی نیز میتواند مورد استفاده قرار گیرد. بیتکوینهایی که اخیراً از سوی نهادهای امنیتی آمریکا ضبط شدهاند در کنار ماهیت عمومی زنجیرههای بلوکی، محیط آزمایشی منحصربهفردی را برای ارزیابی اکوسیستم غیرقانونی نمویافته در شبکه بیتکوین فراهم میسازد. گرچه در فناوری زنجیره بلوکی هویت اشخاص از طریق آدرسهای 26 تا 35 حرفی-عددیِ بینام و ساختگی پوشش داده میشود، اما عمومی بودن این فناوری امکان برقراری ارتباط میان مبادلات بیتکوین و کاربران (مشارکتکنندگان در بازار) را فراهم میسازد. بهعلاوه اموال ضبطشده به وسیله افبیآی به شناسایی بیشتر مالکان آنها کمک میکند. در واقع با بهرهگیری از بیتکوینهای ضبطشده در کنار منابع دیگر میتوان نمونهای از کاربران شناساییشده فعال را در تجارت غیرقانونی ساخت. این، نقطه آغازین تحلیلهای مقاله است، و از اینجا با استفاده از دو روش تجربی متفاوت میتوان اندازه فعالیتهای غیرقانونی را برآورد کرد.
در روش اول، شبکه دادوستد کاربرانی که در فعالیتهای غیرقانونی مشارکت دارند مورد استفاده قرار میگیرد. در این باره با بهرهگیری از زنجیره بلوکی، شبکه مبادلات میان مشارکتکنندگان بازار به طور کامل شبیهسازی میشود. سپس به منظور شناسایی دو گروه متمایز موجود در دادهها -کاربران قانونی و غیرقانونی- نوعی از تحلیل خوشهای شبکه به کار گرفته میشود. در روش دوم، از مشخصاتی که میان کاربران قانونی و غیرقانونی بیتکوین تمایز ایجاد میکند استفاده میشود. با واردسازی این مشخصات به مدل معادلات متقارن میتوان فعالیتهای غیرقانونی را شناسایی کرد. برای مثال، تلاشی که کاربران شخصی بیتکوین برای پنهان کردن هویت و معاملات خود میکنند اندازه گرفته میشود، اندازهگیریای که تا حدی مشارکت در فعالیتهای غیرقانونی را برملا میسازد.
طبق یافتههای این مقاله، فعالیتهای غیرقانونی سهم قابلتوجهی از کاربران و مبادلات مربوط به بیتکوین دارند. به عنوان مثال، حدود یکچهارم از کل کاربران (26 درصد) و نزدیک به نیمی از مبادلات بیتکوین مربوط به فعالیتهای غیرقانونی است. بهعلاوه نزدیک به یکپنجم (23 درصد) از کل ارزش دلاری مبادلات و تقریباً نیمی از نگهداری بیتکوین سهم فعالیتهای غیرقانونی است. برآوردهای مقاله حکایت از آن دارد که در آوریل 2017 حدود 27 میلیون کاربر مشارکتکننده در بازار بیتکوین با اهداف غیرقانونی از این رمزارز استفاده میکردند. حجم مبادلات این کاربران سالانه حدود 37 میلیون تراکنش به ارزش بالغ بر 76 میلیارد دلار بود.
برای فهم بهتر ارقام بالا، میتوان به گزارشی از «اداره ملی سیاست کنترل مواد مخدر آمریکا» استناد کرد که در آن برآورد شد در سال 2010 استفادهکنندگان موادمخدر آمریکا 100 میلیارد دلار برای مواد مخدر غیرقانونی هزینه کردند. در گزارشی دیگر، حجم بازار موادمخدر غیرقانونی اروپا سالانه حداقل 24 میلیارد یورو برآورد شده است. با مقایسه این ارقام پی میبریم نهتنها سهم فعالیتهای غیرقانونی از بیتکوین بالاست، بلکه ارزش کل قابلتوجهی نیز دارند.
یافتههای این مقاله همچنین نشان میدهد حجم استفاده از بیتکوین در فعالیتهای غیرقانونی در طی زمان تغییر میکند. از سال 2016، سهم تجارت غیرقانونی از مبادلات بیتکوین روندی نزولی داشته، گرچه مبلغ مطلق آن همواره افزایش یافته است. برای نزولی بودن سهم فعالیتهای غیرقانونی در طی زمان میتوان دو دلیل آورد. اول، رشد سریع تمایلات سالم و سفتهبازی برای بیتکوین، که به طور مکانیکی به کاهش سهم فعالیتهای غیرقانونی منجر میشود. برای مثال، یافتهها حاکی از آن است که سهم فعالیتهای غیرقانونی از بیتکوین با شدت جستوجوهای گوگل برای کلمه «بیتکوین» رابطه معکوس دارد. دوم، ظهور رمزارزهای سایه دیگر که غیرشفافتر هستند و بهتر فعالیتهای کاربران را مخفی میسازند (مانند دَش، مونِرو و زِدکَش). طبیعی است با ظهور چنین رمزارزهای سایهای، سهم فعالیتهای غیرقانونی از مبادلات بیتکوین کاهش یابد. البته بهرغم ظهور رمزارزهای سایه و تلاش نهادهای امنیتی برای مقابله با قانونشکنیها، اما میزان فعالیتهای غیرقانونی مربوط به بیتکوین در آوریل 2017 (چند ماه پیش از پایان یافتن مقاله) در بالاترین رکورد تاریخی خود باقی ماند.
کاربران غیرقانونی بیتکوین، ویژگیهای متفاوتی نسبت به سایر کاربران دارند. این کاربران تمایل به انجام تراکنشهای بیشتر در مبالغ کوچکتر دارند. همچنین با هر کاربر معینی، تراکنش آنها معمولاً پرتکرارتر است. این تفاوتها با این واقعیت نیز همخوانی دارد: در حالی که کاربران غیرقانونی از بیتکوین به عنوان یک ابزار پرداخت برای تسهیل تجارت کالا و خدمات غیرقانونی استفاده میکنند، سایر کاربران قانونی به این رمزارز به دید یک دارایی برای سرمایهگذاری یا سفتهبازی مینگرند. به رغم تراکنش بیشتر، اما کاربران غیرقانونی معمولاً بیتکوین کمتری نزد خود نگه میدارند، احتمالاً به دلیل اجتناب از ریسک ضبط آنها از سوی نهادهای امنیتی. در این مقاله چند عامل موثر دیگر برای مشارکت در فعالیتهای غیرقانونی شناسایی شده است. احتمال مشارکت یک کاربر در فعالیتهای غیرقانونی بیشتر میشود اگر ارزش بازاری رمزارزهای سایه کمتر باشد، تمایل اصلی به بیتکوین که با حجم جستوجوهای گوگل اندازگیری میشود پایینتر باشد و... .
شبکه تراکنشهای بیتکوین میان کاربران غیرقانونی سه تا چهار برابر متراکمتر از شبکه کاربران قانونی است، چراکه کاربران از طریق تراکنشها به تعداد بیشتری از کاربران متصل میشوند. این تراکم بالاتر با اینکه کاربران غیرقانونی تراکنش بیشتری انجام میدهند و از بیتکوین به عنوان ابزاری برای خرید و فروش کالاها استفاده میکنند نیز سازگار است. ذکر تفاوت میان رمزارز و اسکناس هم حائز اهمیت است. اسکناس هم مانند رمزارز تا حدی یک منشأ بینام است (تنها از طریق شماره سریال قابل ردیابی است)، بنابراین به طور سنتی نقشی برجسته در تسهیل فعالیتهای مجرمانه و غیرقانونی ایفا میکند. تفاوت کلیدی آنها در این است که رمزارز (مانند کارتهای اعتباری و پیپال) امکان پرداخت دیجیتال و تجارت الکترونیک را فراهم میسازد. باید به این نکته توجه داشت که امکان پرداخت دیجیتال، تجارت خردهفروشی و عمدهفروشی را متحول ساخته است. در واقع خرید آنلاین (اینترنتی) به طور اساسی ساختار خردهفروشی، الگوهای مصرف، انتخاب، بازاریابی، رقابت و در نهایت عرضه و تقاضا را تغییر داده است. تا قبل از رمزارز، به خاطر قابل ردیابی بودن تراکنشهای دیجیتال این اثرگذاریها عمدتاً برای حوزه کالا و خدمات قانونی بود. اما با ظهور رمزارزها ورق برگشته است، جایی که با بهرهگیری همزمان از بینامی اسکناس و مزایای دیجیتالی شدن، به طور کارایی امکان تجارت آنلاین بینام و نشان و بینالمللی فراهم شده است. بنابراین رمزارزها از قابلیت ایجاد تغییرات ساختاری اساسی در نحوه عملکرد بازارهای سیاه برخوردارند. در حالی که ظهور شبکه بازارهای تاریک ممکن است نشان از به وقوع پیوستن این تغییرات داشته باشد، اما هنوز مشخص نیست بازارهای سیاه تا چه حد از فرصتهایی که رمزارزها برای پرداخت دیجیتال و تجارت الکترونیک فراهم میسازند بهره میبرند. از لحاظ تجربی این یک پرسش مهم است. یافتههای این مقاله حکایت از پویاییهای این فرآیند دارد، جایی که هشت سال پس از معرفی اولین رمزارز، بازارهای سیاه در مقیاس گسترده از مزایای پرداخت الکترونیک آنها بهره گرفتهاند. بنابراین میتوان گفت رمزارزها اثرگذاری قابلتوجهی بر شیوه عملکرد بازارهای سیاه برای تجارت کالا و خدمات غیرقانونی دارند. یافتههای این مقاله به کاربردهای دیگری نیز پی برده است. فناوری زنجیره بلوکی و سیستمها و پروتکلهایی که میتوانند روی این فناوری به اجرا گذاشته شوند پتانسیل متحولسازی صنایع مختلف را دارند. با پی بردن به جنبههای تاریک رمزارزها امید است یافتههای این مقاله نااطمینانیهای مقرراتی پیرامون پیامدهای منفی و ریسکهای این فناوری را کاهش دهد و به سیاستگذاریهای از آبگذشته در هر دو جنبه هزینه و فایده بینجامد، تا در نهایت این فناوری بتواند به توان بالقوه خود برسد. دوم، در این مقاله ابعاد جدیدی از ارزش ذاتی بیتکوین به نمایش گذاشته شد: بخش قابلتوجهی از ارزش این رمزارز به عنوان یک ابزار پرداخت به خاطر کاربردهای آن در تسهیل فعالیتهای غیرقانونی است. این یافته علاوه بر دلالت ارزشگذاری میتواند دلالت اخلاقی برای سرمایهگذاری در بیتکوین نیز به همراه داشته باشد. سوم، نتایج این مقاله مرزهای ادبیات این حوزه پیرامون فهم پیامدهای رفاهی رشد تجارت غیرقانونی آنلاین را ارتقا میدهد.
کلام پایانی
به عنوان یک نوآوری نوظهور در عرصه فینتک (فناوری مالی)، «رمزارزها» و فناوری که روی آن اجرا میشوند (زنجیره بلوکی) میتوانند ابعاد مختلف نظامهای مالی را متحول سازند؛ از قراردادهای هوشمند تسویه و مبادلات بین بانکی گرفته تا صندوقهای سرمایه پرریسک. البته کاربردهای این فناوری محدود به نظامهای مالی نمیشود. شبیه بسیاری از نوآوریها، رمزارزها نیز جنبههای ظلمانی مختص به خود را دارند. به عنوان یکی از این جنبهها، در این مقاله سعی شد کاربردهای رمزارزها در فعالیتهای غیرقانونی مورد ارزیابی قرار گیرد. در این باره یافتههای مقاله حکایت از آن داشت که فعالیتهای غیرقانونی سهم قابلتوجهی از کاربران و دادوستدهای بیتکوین دارند، و از لحاظ اقتصادی نیز ارزش دلاری آنها چشمگیر است. به عنوان مثال تقریباً یکچهارم از کل کاربران و نزدیک به یکچهارم از مبادلات این رمزارز مربوط به فعالیتهای غیرقانونی هستند، که معادل 27 میلیون مشارکتکننده در بازار و گردش مالی سالانه 76 میلیارد دلار است. بخش عمده این فعالیتهای غیرقانونی در شبکه بازارهای تاریک اتفاق میافتد. کاربران خلافکار بیتکوین معمولاً تراکنش بیشتر در اندازههای کوچکتر انجام میدهند و تراکنش آنها با یک طرف معامله تکرار بالایی دارد. آنها همچنین بیتکوین کمتری نزد خود نگه میدارند. این ویژگیها با ماهیت بیتکوین به عنوان یک ابزار پرداخت و مبادله سازگارتر است تا استفاده از آن برای سرمایهگذاری و سفتهبازی. بهعلاوه کاربران غیرقانونی به منظور مخفی کردن فعالیتهای خود از فناوریهای مبادلاتی برجستهتری استفاده میکنند. البته سهم فعالیتهای غیرقانونی از بیتکوین با افزایش تمایلات برای سایر کارکردهای آن (مانند ابزاری برای سرمایهگذاری یا حفظ ارزش) و ظهور رمزارزهای جایگزین غیرشفافتر کاهش مییابد.