تربیت آگاهانه
کدام مشاورهها به تربیت بهتر والدین کمک میکند؟
محیط زندگی سالهای خردسالی، در سلامت روحی و جسمی و شکلگیری مهارتهای کودکان بسیار حائز اهمیت است. تجارت و مهارتهای والدین در تربیت فرزندان و کیفیت محیط خانه در این دوران حساس، تعیینکننده هستند. کودکانی که در فقر به سر میبرند، به نظر بیش از بقیه در معرض آسیب قرار دارند، چرا که محیط اطراف با ناملایمتهای بیشتری برایشان همراه است و با احتمال بالاتری آنها را از مسیر پیشرفت دور میکند. بهخصوص این چالش در کشورهای درحالتوسعه نمایانتر است، جایی که خانوارها با عوامل مخاطرهآمیز بیشتری مواجه هستند و منابع در دسترسشان محدود است.
مطالعات علمی که در این حوزه انجام شده، از اثرگذاری مداخلات و سیاستگذاریهایی که در راستای بهبود مهارتهای والدین در تربیت فرزند و ایجاد محیط امن و مساعد در خانه انجام میشوند، خبر میدهند. این مطالعات نشان میدهند محیط زندگی دوران خردسالی میتواند به واسطه برنامهریزیها و سیاستگذاریهای مناسب بهبود یابد. بهعنوان مثال برنامههایی نظیر «مهدکودک پری» یا «هد استارت» که در آمریکا به اجرا درآمدند، به بهبود پیشرفتهای تحصیلی کودکان و درآمد بزرگسالی آنها منجر شدند.
در اینباره چهار اقتصاددان به نامهای خوآنیتا بلومفیلد، آنا بالسا و الجاندور سید از دانشگاه مونتهویدئو اروگوئه به همراه فیلیپ اورپولوس از دانشگاه تورنتو کانادا، در مقالهای که به تازگی (ژانویه 2025) در تارنمای «انجمن ملی تحقیقات اقتصادی» (NBER) آمریکا منتشر شده است، با بهرهگیری از روش مداخله از راه دور (شامل تماس تلفنی، پیامرسانی، استفاده از هوش مصنوعی و...) در تربیت فرزند خانوار، مطالعهای کمهزینه و با مقیاس گسترده را در این زمینه در اروگوئه انجام دادهاند.
این برنامه دو بخش موضوعی مجزا دارد که هر کدام طی چهار ماه به اجرا درآمدند. بخش اول روی تجارب ملی تربیت فرزند تمرکز دارد، جایی که به موضوعاتی نظیر سلامت، تغذیه، محافظت، انگیزش و خودمراقبتی پرداخته میشود. در این بخش همچنین به بهرهمندی خانوار از خدمات و مزایای دولتی تاکید شده است، چرا که کمکها و برنامههای حمایتی ممکن است همواره به دست نیازمندان اصلی نرسد. کمک به خانوار در دستیابی به این حمایتها میتواند آثار قابل توجهی روی مشارکتکنندگان در برنامه داشته باشد.
بخش دوم هم حول محور تحریک و انگیزش زبانی است. اهمیت پیشرفت کلامی در سالهای نخست کودکی امری شناختهشده است. چنین پیشرفتی روی مهارتهای دوران جوانی از قبیل تحصیلات، و مهارتهای دوران بزرگسالی از قبیل سلامت روحی و اشتغال تاثیر دارد.
مولفههای مداخله
در این پروژه از ترکیبی از روشهای انسانی و فناورانه برای برقراری ارتباطات با والدین و راهنمایی آنها استفاده شده است. استفاده از این روش ترکیبی کمک میکند که اگر یک روش در برقراری ارتباط با خانوار جواب نداد، از روش دیگری به این منظور استفاده شود. چهار مولفه اصلی برقراری ارتباطات با والدین در ادامه عنوان شده است.
الف- تماس تلفنی: در چهار ماه نخست اجرای برنامه، اپراتورهای تلفن هر هفته با هر خانوار تماس صوتی گرفتند. در چهار ماه دوم، تماسهای تلفنی به هر دو هفته یکبار تبدیل شد. در طول برنامه، اپراتورها برای هر یک از خانوارها ثابت بود. اپراتورها که از محیط و منابع در دسترس خانوار آگاهی داشتند، طی تماسها، خانوارها را در زمینه شیوههای تربیت فرزند و تجارب سلامت و تغذیهای راهنمایی میکردند. میانگین مدت تماسها هم حدود 12 دقیقه بود.
ب- پیام: در هر دو بخش برنامه -که هر کدام چهار ماه ادامه داشت- 48 پیام صوتی و متنی از طریق پیامرسان واتساپ برای خانوار ارسال شد. پیامها سه بار در هفته ارسال میشد. محتوای پیامها بر اساس نام، سن و جنسیت فرزندان و والدین شخصیسازی شده بود. در بخش اول و چهار ماه نخست برنامه، این پیامها حیطههای موضوعی زیر را شامل میشد: تغذیه، خواب، بازی و مطالعه. بر اساس گروه سنی هم پیامها به دو دسته تقسیم میشد: کودکان کمتر و بیشتر از یک سال (12 ماه). در چهار ماه دوم و بخش دوم برنامه، پیامها بر مبنای سن کودکان به چهار دسته تقسیم میشد: 6 تا 12 ماه، 12 تا 24 ماه، 24 تا 36 ماه و بیشتر از 36 ماه. این پیامها دربردارنده اطلاعاتی پیرامون منافع ناشی از بهبود روشهای فرزندپروری، توصیههایی برای تجارب عملی در خانه و نکات انگیزشی هستند. هدف از این پیامها کاستن از پیامدهای تصمیمات نادرست و خلقیات بد و رفتارهای ناصحیح والدین است. این عوامل منفی روابط میان والدین و فرزندان را تهدید میکند و مانع از سرمایهگذاری بهینه وقت و سرمایه والدین برای فرزندان میشود که در نهایت عدم پیشرفت فرزندان را به دنبال دارد.
ج- روبات گفتوگو: علاوه بر تماس تلفنی و ارسال پیام، یک روبات گفتوگو در پیامرسان واتساپ برای کمک به والدین طراحی شد. این ابزار امکان ارتباط دوجانبه میان تیم تحقیقاتی و والدین را فراهم کرد. در این روبات، والدین به اطلاعاتی نظیر پیامهای قبلی که دریافت کردند و منابع محلی که در دسترسشان است دسترسی دارند.
د- ابزار بازخوردی هوش مصنوعی: در نهایت از یک ابزار هوش مصنوعی استفاده شد تا به صورت خودکار ارتباطات و الگوهای کلامی میان والدین-فرزندان مورد تجزیهوتحلیل قرار گیرد. در اینباره هر دو هفته یکبار از والدین خواسته شد تا ارتباطات کلامی میان خود و فرزندان را ضبط کنند و از طریق روبات واتساپ برای تیم تحقیقاتی بفرستند. این ابزار بهطور ویژه برای این پروژه مطالعاتی طراحی شد. با این نوآوری میشد پیشرفت کلامی کودکان را مورد ارزیابی قرار داد. بهعنوان مثال اگر در صوت ارسالی، کودک بیشتر صحبت میکرد اما تعداد رفتوبرگشت گفتوگو میان کودک و والدین کاهش را نشان میداد، خانوارها این بازخورد را دریافت میکردند که «کودک شما نسبت به صوت قبلی بیشتر صحبت میکند. سعی کنید پرسشهای بیشتری از کودک خود بپرسید تا مکالمه شما رفتوبرگشت بیشتری داشته باشد».
روششناسی و نتایج
نمونه مقاله، حدود هزار و 360 خانوار را دربر دارد. خانوارهای مشارکتکننده بر اساس سن کودک و تحصیلات مادر به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش (شامل 851 خانوار) و کنترل (شامل 509 خانوار) تقسیمبندی شدند. گروه آزمایش برای یک دوره هشتماهه (شامل دو بخش که در بالا گفته شد) از مشاوران و متخصصان به وسیله ابزارهایی که پیشتر معرفی شدند کمک تربیتی و فرزندپروری گرفتند. گروه کنترل هم تنها به قابلیتهای محدود روبات گفتوگو دسترسی داشتند. میانگین سنی کودکان حاضر در این مطالعه 26 ماه بود؛ 51 درصد پسر و 48 درصد هم اولین فرزند خانواده. 50 درصد از این کودکان به مهدکودک میرفتند. ارزیابی خانوار با استفاده از یک نظرسنجی تلفنی و همچنین معیارهای کلامی که از صوتهای بارگذاریشده در واتساپ استخراج شدند، انجام شده است. در مورد نتایج نظرسنجی، چهار دستهبندی در نظر گرفته شده است: الف- دسترسی به کمکها و برنامههای دولتی؛ ب- مشارکت و دانش والدین؛ ج- حال خوب و نگرانی والدین و د- وضعیت جسمانی کودکان. در زمینه ارزیابیهای بهدستآمده از صوتهای واتساپ، معیارهایی از قبیل تعداد مکالمات والدین و فرزندان، مدت این مکالمات، تعداد رفتوبرگشتها در مکالمات و تُن صدای والدین به کار گرفته شدند. بهطور خلاصه ارزیابیهای مقاله نشان میدهد در بخش اول و چهار ماه نخست پروژه، مداخله در فرزندپروری والدین -برقراری ارتباط و مشاوره و راهنمایی دادن به آنها در زمینه تربیت فرزند- به افزایش بهرهمندی آنها از کمکها و برنامههای دولتی (از قبیل یارانه و کمکهای حمایتی اشتغال) منجر شد. در بخش دوم و چهار ماه دوم پروژه، یافتههای مقاله حاکی از آن است خانوارهای تحت آزمایش که در ارتباط با تربیت فرزند خود مشاوره و راهنمایی گرفتند، در آنها مشارکت والدین در انگیزش مهارتها و دانش آنها پیرامون پیشرفت کلامی افزایش یافت. همچنین خانوارهای گروه آزمایش، حال خوب و نگرانی کمتری پیدا کردند و بهرهمندی آنها از کمکهای دولتی افزایش یافت. در بخش دیگر، صوتهایی که والدین از مکالمه با فرزندانشان ضبط و برای گروه تحقیقاتی ارسال کردند مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. یکی از ویژگیهای این بخش این است که نسبت به گزارشهای خوداظهاری کمتر تحت تاثیر تمایلات افراد قرار میگیرد. یافتههای این بخش نیز نشان میدهد مادران در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل، بهطور میانگین تعداد کلمات بیشتری را در هر دقیقه به کار بردند و تن صدای مناسبتری داشتند. سازوکارهای ورای این نتایج هم جالب توجه است. طبق بررسیها، خانوارهایی که پیش از اجرای پروژه، یارانه اصلی دولت اروگوئه را دریافت نمیکردند، بیشتر تحت تاثیر مداخلات پروژه در زمینه کاهش نگرانی، حال خوب و بهرهمندی از کمکهای دولتی قرار گرفتند. به علاوه به نظر میرسد اجرای این پروژه خانوارهایی را که با چالشهای اقتصادی بیشتری مواجه بودند، بیشتر تحت تاثیر قرار داد و برایشان انگیزه ایجاد کرد. این تفاوت در شدت اثرگذاری درباره خانوارهایی که سطح تحصیلات بالاتری داشتند نیز مشهود است.
جزئیات پیامها و مشورتها
در این بخش، جزئیاتی از پیامها و راهنماییهایی که در مرحله نخست از پروژه برای خانوار ارسال شد ارائه میشود (با توجه به محدودیت در حجم محتوا، جزئیات بخش دوم ذکر نمیشود). این جزئیات شامل دادن اطلاعات، توصیه و ارائه بازخورد پیرامون مولفههای مختلف است.