شناسه خبر : 49096 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

رئیس‌جمهور نمایشی

چشم‌انداز روابط ایران و آمریکا در سال آینده چگونه خواهد بود؟

 

علی واعظ / تحلیلگر ارشد امور ایران در گروه بین‌المللی بحران

برای اتخاذ یک راهبرد مناسب در مقابل دونالد ترامپ ابتدا باید درک درستی از رفتار او داشته باشیم. آنچه برای ترامپ اهمیت دارد خود اوست، نه منافع و سیاست‌های راهبردی آمریکا. در واقع ترامپ خودش را محور قرار می‌دهد و همه مسائل را بر اساس آن محور ارزیابی می‌کند. اگر خاطرتان باشد ترامپ بعد از امضای یادداشت فشار حداکثری در کنفرانس خبری که با آقای نتانیاهو داشت برخلاف انتظار عمومی گفت که ایران در موقعیت ضعف قرار ندارد، بلکه نسبت به گذشته از قدرت بیشتری هم برخوردار است. این صحبت‌ها حمل بر این شد که ترامپ برخلاف نتانیاهو و تندروهای جمهوری‌خواه نظر مثبت‌تری نسبت به قدرت ایران دارد. این در حالی است که اگر به صحبت‌های گذشته آقای ترامپ برگردیم او همیشه این ادعا را مطرح کرده است که در پایان دوره ریاست‌جمهوری‌اش در ژانویه 2021 ایران در موقعیت ورشکستگی کامل قرار داشته و حتی در شرایطی نبوده که بتواند از حزب‌الله حمایت مالی کافی انجام دهد. البته ما می‌دانیم این ادعا که ایران استطاعت مالی حمایت از گروه‌های نیابتی خود را در اواخر دوره ریاست‌جمهوری ترامپ نداشته، درست نیست. دستگاه‌های اطلاعاتی اسرائیل در همان زمان گزارش دادند که ایران حمایت مالی از حماس را افزایش داده است. بنابراین ترامپ قصد دارد این ادعا را که در زمان ریاست‌جمهوری او ایران در شرایط ضعف قرار داشته و الان در شرایط قدرت است به شکلی جا بیندازد. هدف او نکوهش دولت بایدن است، چراکه از نظر او بایدن در اعمال تحریم‌ها علیه ایران اهمال‌کاری کرده و همین باعث شده است که ایران در موقعیت قدرت قرار بگیرد. در واقع ترامپ به دنبال این است که نشان دهد فقط خودش می‌تواند دستاوردهای بزرگی به دست بیاورد و دیگران چیزی جز فاجعه به بار نمی‌آورند.

 بنابراین اگر درک درستی از اولویت‌های ترامپ داشته باشیم متوجه می‌شویم که او در رابطه با ایران به دنبال کسب امتیازهایی است که در ۴۵ سال گذشته برای هیچ رئیس‌جمهوری در آمریکا مقدور نبوده است. در همین رابطه برخی از اقدامات نمایشی مثل دیدار با رئیس‌جمهور ایران یا بازگشایی دفاتر دیپلماتیک آمریکا در ایران برای آقای ترامپ به مراتب مهم‌تر از به دست آوردن توافقی است که از لحاظ راستی‌آزمایی در درجه بالاتری از برجام قرار داشته باشد. به عبارت دیگر هیچ‌یک از اینها برای ترامپ مهم نیست، چراکه هدف او به دست آوردن آن چیزی است که تاکنون هیچ‌کس به دست نیاورده است. کره شمالی در دوره نخست ریاست‌جمهوری آقای ترامپ از همین ویژگی رفتاری او استفاده کرد و با چند اقدام نمایشی، تهدیدی را که ترامپ می‌توانست علیه کره شمالی اعمال کند، بدون واگذار کردن حتی کوچک‌ترین امتیازی کاهش داد.

در همین راستا عدم تعامل با ترامپ به امید اینکه او متوجه شود فشار و تهدید باعث مقاومت ایران خواهد شد تلاشی بیهوده است. ساده‌ترین کاری که ایران در شرایط فعلی حالا چه به صورت مستقیم، چه از طریق واسطه (سوئیس، عربستان، عمان یا قطر) می‌تواند انجام دهد این است که پیشنهادی را مستقیماً به ترامپ مخابره کند مبنی بر اینکه اگر ترامپ فشار حداکثری را تعلیق کند آقای پزشکیان حاضر به دیدار ایشان در یک کشور ثالث خواهد بود. همین وعده دیدار به‌تنهایی کافی است تا ترامپ با وجود مخالفت شدید جمهوری‌خواهان و گروه‌های نزدیک به اسرائیل در واشنگتن، تحریم‌ها را تعلیق کند.

در این میان مشکل مقامات در ایران این است که به جای توجه به گفته‌های آقای ترامپ به اعمال دولت ایشان توجه می‌کنند. اگر شما به زبان بدن آقای ترامپ حین امضای سند فشار حداکثری توجه کنید متوجه اکراه ایشان برای امضای این سند می‌شوید. علاوه بر این، ترامپ سه موضع اصولی را در ارتباط با ایران اتخاذ کرده است که به گمان من برای ایران مثبت است: یک، خواهان تغییر رژیم در ایران نیست، دو، خواهان درگیری نظامی با ایران نیست و سه، خواهان توافق هسته‌ای است. حتی ترامپ در بسیاری از مواقع تاکید کرده است که چیزی غیر از توافق هسته‌ای نمی‌خواهد. اما مشکلی که در رابطه با دولت ترامپ چه در این دوره، چه در دوره نخست ریاست‌جمهوری وجود دارد این است که فقط خود او مایل به یک توافق 

برد-برد با ایران است و دولتش خواستار چنین توافقی نیست. درواقع اعمال فشار حداکثری برای اطرافیان ترامپ به قصد براندازی نظام در ایران است، نه به قصد رسیدن به یک توافق. در همین راستا مهم است که تعامل با شخص ترامپ صورت بگیرد، نه با دولت و اطرافیانش.

به‌طور کلی هم نباید انتظار داشته باشیم که ترامپ خودش را به‌طور کامل تغییر دهد و رویکرد متفاوتی در مورد ایران در پیش بگیرد، به گمان من چنین انتظاری خیال‌پردازی است. ما باید با واقعیت کنار بیاییم تا بتوانیم بهترین شرایط را برای خودمان ایجاد کنیم. اصولاً هم انتظار اینکه طرف مقابل مورد اعتماد باشد یا دقیقاً بر اساس روشی که مدنظر ماست رفتار کند انتظاری بیجا در دیپلماسی است. اگر شما به کشورهایی که در همین مدت کوتاه با ترامپ تعامل کردند از کانادا که ترامپ انواع ناسزاها را نثار نخست‌وزیرش کرد و حتی به دنبال الحاق این کشور به آمریکا بود تا مکزیک و کلمبیا نگاه کنید متوجه می‌شوید که این کشورها با دادن امتیازهای صوری به ترامپ توانستند تهدید تعرفه‌ها را برای مدتی به عقب بیندازند.

علاوه بر این، باید به آن طرف معادله هم توجه شود. اگر آقای ترامپ آن‌طوری که خودش ادعا می‌کند هشت سال دیگر بر سر قدرت باشد و بعد از او هم دموکرات‌ها چهار تا هشت سال دیگر نتوانند به قدرت برگردند، راهبرد طولانی‌مدت جمهوری اسلامی چیست؟ به هر حال کشوری که در یک دهه گذشته از رشد اقتصاد چندانی برخوردار نبوده و با تورم بسیار بالایی هم دست‌به‌گریبان بوده اگر قرار باشد بین 8 تا ۱۶ سال دیگر هم در چنین وضعیتی باقی بماند شرایطش بیش از پیش دشوار می‌شود. اما اگر قرار باشد در نهایت مذاکره شکل بگیرد آیا زمان به نفع ایران عمل می‌کند یا به ضرر ایران؟ آن هم در شرایطی که ممکن است قدرت‌های بزرگی مثل روسیه و چین نیز به سمت معامله با آمریکا حرکت کنند. البته در حال حاضر در رابطه با روسیه این روند آغاز شده و حتی ممکن است به‌زودی شاهد توافق چین با آمریکا باشیم. در همین راستا اگر ایران به همین روند فعلی ادامه دهد عملاً وجه‌المصالحه قدرت‌های بزرگ قرار خواهد گرفت. بنابراین فکر می‌کنم اگر به سود و زیان تعامل نگاه کنیم بدون شک زیان عدم تعامل از سود محتمل در تعامل بیشتر و محسوس‌تر است. بر همین اساس بهتر است که ایران با اتخاذ رویکردهای ویژه شرایط را برای بازگشت به میز مذاکره تسهیل کند. ایران در حال حاضر می‌گوید که تحت فشار حاضر به مذاکره نخواهد بود، در همین راستا باید به دنبال تعلیق فشار باشد و تعلیق فشار کاری است که ترامپ در مورد کشورهای دیگر هم انجام داده است. پرسشی که مطرح می‌شود این است که در ازای تعلیق فشار، ایران باید چه چیزی را روی میز بگذارد؟ اینجاست که شناخت درست از روحیه ترامپ باعث می‌شود شما بتوانید یک راهکار مناسب در این زمینه در پیش بگیرید. به گمان من دیدار در سطح روسای‌جمهور قطعاً در زمره امتیازهای مورد علاقه ترامپ قرار می‌گیرد. البته من می‌دانم که دیدار با آقای ترامپ به خاطر خروج او از برجام و صادر کردن فرمان ترور آقای سلیمانی، هزینه سیاسی دربر خواهد داشت، اما عدم تعامل با ترامپ هم به دلیل نارضایتی گسترده‌ای که در ایران وجود دارد و همچنین به دلیل بدتر شدن اوضاع اقتصادی، هزینه‌های سیاسی و امنیتی دربر خواهد داشت. 

دراین پرونده بخوانید ...

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها