شناسه خبر : 49094 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

دگردیسی منطقه

روابط ایران و عربستان در سال آینده چگونه پیش خواهد رفت؟

 

 محمد عثمانی / پژوهشگر مسائل خاورمیانه

 ایران و عربستان دو دولت تاثیرگذار در منطقه غرب آسیا هستند. خاورمیانه همواره به دلیل مرکزیت انرژی و مبادلات اقتصادی مورد توجه دولت‌ها بوده است. از این جهت رقابت برای در دست گرفتن معادلات قدرت در این منطقه به سیاست اصلی دولت‌ها در این منطقه تبدیل شده است. پیش از انقلاب اسلامی، ایران به دلیل مناسبات ارتباطی با غرب و روند تولید ثروت در چهارچوب توسعه اقتصادی به قدرت اصلی این منطقه تبدیل شده بود. با انقلاب اسلامی، این روند متحول شد؛ دولت‌های عربی برای کسب مقام ایران به نزدیکی با غرب روی آوردند. در مقابل ایران با ایدئولوژی انقلابی به دولتی با سیاست‌های متعارض با سیاست‌های جهانی تبدیل شد. دفاع از مظلوم و صدور انقلاب به مولفه‌های پایدار سیاست‌گذاری خارجی ایران تبدیل شد. پس از جنگ تحمیلی ایران و عراق، سیاست‌گذاری خارجی ایران معطوف به این مفاهیم که در قانون اساسی نهادینه شده بود، روند غیریت‌ساز با غرب را طی کرد. عربستان در این روند، وضعیت متفاوتی داشت. در ابتدای انقلاب اسلامی در فرآیند غیریت با ایدئولوژی شیعی-ایرانی، در بلوک مخالف دولت ایران قرار داشت. از این رو در زمان جنگ ایران و عراق، در کنار عراق، کمک‌های مادی و لجستیک بسیاری را عرضه داشت. این ‌روند بعد از جنگ با وجود سیاست‌گذاری غیرهمسو با ایران، به احتراز از تنش مستقیم با ایران تغییر شکل داد. به‌خصوص در دهه 60 شمسی، پدیده شورش گروه جهیمان، که به تصرف کعبه روی آورده بودند؛ سیاست تقابلی با ایران را مضر با اهداف توسعه اقتصادی خود در منطقه می‌دیدند. بر این اساس، در لابی‌های سیاست‌گذاری کشورهای ابرقدرت، حضوری موثر برای مقابله با ایران و روند سیاست‌های برسازی قدرت شیعی داشتند. عربستان در یک دهه گذشته با تغییر در سیاست‌های ایدئولوژیک و فرهنگی خود در دوره پادشاهی سلمان بن عبدالعزیز، روند برسازی قدرت اقتصادی و اثرگذاری از این زاویه را در دستور کار خود قرار دادند. این روند با رهبری ولیعهد عربستان، محمد بن‌سلمان هدایت می‌شد. در این دوران سیاست‌های ایدئولوژیک پادشاهی عربستان در چهارچوب ایده وهابیت، جنگ‌های خاورمیانه‌ای را به نبرد ایدئولوژیک در بدنه جهان اسلام تبدیل کرده بود. حضور در افغانستان در زمان جنگ با شوروی تا برسازی و حمایت از نیروهای جهادی طالبان و داعش به سیاست غالب در عربستان تبدیل شده بود. پوست‌اندازی ایدئولوژیک، معطوف به پادشاهی سکولار، با هدف توسعه اقتصادی و فرهنگی، نتایج اثربخش در معادلات قدرت جهانی و تقویت بنیان‌های مشروعیت در داخل عربستان را به وجود آورده است. هرچقدر عربستان در روند جدید توسعه اقتصادی و فرهنگی، گام‌های موثر و قدرتمند برمی‌دارد؛ ایران، قدرت منطقه‌ای دیگر، در فرآیند توسعه نفوذ ایدئولوژیک و برسازی بلوک قدرت شیعی گام برمی‌داشت. اکنون شرایط منطقه خاورمیانه پس از پدیده 7 اکتبر که نزد نیروهای مقاومت با نام طوفان‌الاقصی خوانده می‌شود، بسیار متفاوت شده است. امری که آینده معادلات قدرت در منطقه خاورمیانه را دستخوش دگردیسی متفاوتی کرده است. تحولات پس از ۷ اکتبر ۲۰۲۳، جنگ غزه، فشار بر نیروهای مقاومت و سیاست‌های اقتصادی و بین‌المللی دولت ترامپ، مسیر آینده مناسبات ایران و عربستان را در منطقه تغییر خواهد داد. چند سناریو برای این روند قابل تصور است:

۱- تداوم رقابت کنترل‌شده

با وجود تلاش‌های دیپلماتیک برای کاهش تنش، رقابت ایران و عربستان در حوزه نفوذ منطقه‌ای ادامه خواهد داشت. عربستان با پشتوانه اقتصادی قوی، سیاست تنوع اقتصادی (برنامه ویژن ۲۰۳۰) و روابط نزدیک با غرب، مسیر توسعه و ثبات را دنبال خواهد کرد. ایران، تحت فشار تحریم‌ها و مشکلات داخلی، سیاست مقاومت و تعامل محدود با شرق (چین و روسیه) را ادامه خواهد داد. در این چهارچوب، درحالی‌که آمریکا تحت تاثیر سیاست‌های اقتصادی ترامپ که خواستار مقام اول در این عرصه است و از جنگ دوری می‌کند، ایران با تکیه به روسیه و چین سیاست اقتصاد مقاومتی خود را استمرار می‌بخشد. هرچند در شرایط جدید و بر پایه دستورالعمل جدید ترامپ، مناطق تحت نفوذ ایران، همچون عراق و لبنان از بدنه مقاومت شیعی خارج می‌شوند. در این شرایط وضعیت بحرانی معطوف به داخل ایران می‌شود؛ در این صورت کشوری چون عربستان در مسیر قدرت اقتصادی خود، سیاست‌های رقابتی در بخش سیاسی را کنترل می‌کند. چرا که ایران در این دوره و در اثر سیاست‌های تحریمی آمریکا به مقابله با مناطق نفوذ آمریکا در خاورمیانه خواهد پرداخت. عربستان در شرایطی که قرار دارد، مایل به هیچ رویارویی نیست.

2- نزدیکی ایران و عربستان تحت فشار اقتصادی و امنیتی

در صورت فشار اقتصادی شدید بر ایران (به دلیل تشدید تحریم‌ها و عدم توافق هسته‌ای) و تهدیدات امنیتی برای عربستان (حملات حوثی‌ها یا بحران در خلیج فارس)، دو کشور ممکن است ناگزیر به همکاری محدود در مسائل منطقه‌ای (امنیت انرژی، یمن، سوریه) شوند. این روند با افزایش فشارهای آمریکا و اسرائیل علیه ایران و تلاش عربستان برای کاهش وابستگی امنیتی به آمریکا تقویت خواهد شد. عربستان با توجه به این امر که ترامپ، میل به رویارویی نظامی با ایران ندارد، در صورت هر برخورد نظامی ایران با عربستان در اثر نفوذ منطقه آمریکا، به‌تنهایی مجبور به رویارویی با ایران خواهد بود. این امر نه برای عربستان و نه برای دیگر همراهان منطقه‌ای عربستان خوشایند نخواهد بود. این سناریو بارها در ایران از سوی روزنامه کیهان و بعضی از سخنگوهای نظامی، به صور گوناگون مورد اذعان قرار گرفته است که در صورت برخورد با ایران، تمام مناطق تحت نفوذ آمریکا در خاورمیانه امنیت خود را از دست خواهند داد. از این جهت عربستان برای ایجاد حاشیه امن برای خود و دیگر کشورهای منطقه خلیج فارس به نزدیکی با ایران و شاید انجام سیاست‌های کمک محدود به ایران حرکت کنند.

۳- تقابل شدیدتر با حمایت دولت ترامپ از عربستان

ترامپ سعی دارد سیاست خود را در خاورمیانه با تقویت نقش عربستان و فشار بیشتر بر ایران اجرایی کند؛ شواهد بسیاری دال بر تقویت این سیاست از سوی ترامپ دیده می‌شود. انجام مذاکرات صلح روسیه و اوکراین در عربستان و شراکت مالی این کشور در پروژه‌های هوش مصنوعی همراه با دیگر کشورهای حوزه خلیج فارس نمونه‌هایی از این تقویت نقش عربستان خواهد بود. در این صورت عربستان ممکن است به سوی یک ائتلاف امنیتی عربی-غربی حرکت کند، که نتیجه آن، سیاست تهاجمی‌تری در برابر ایران خواهد بود (در یمن یا عراق)، و از نفوذ ایران در منطقه بکاهد. همزمان، ایران به احتمال قوی، رویکرد تهاجمی‌تری در حمایت از نیروهای نیابتی خود در پیش خواهد گرفت، که می‌تواند به درگیری‌های گسترده‌تری منجر شود. چنانچه این سناریوها با اضافه کردن وضعیت داخلی ایران که در اثر فشارهای اقتصادی صورتی از بحران مشروعیت را رقم زده است، محقق شود در این صورت کنش اثربخش نظامی ایران با چالش بزرگی روبه‌رو خواهد شد.

۴- تاثیر سیاست‌های انرژی و اقتصاد جهانی

سیاست‌های اقتصادی ترامپ، می‌تواند باعث کاهش قیمت نفت (با افزایش تولید داخلی آمریکا) و کاهش درآمدهای ایران و عربستان شود. این مسئله ممکن است رقابت اقتصادی دو کشور را تشدید کند. همچنین، عربستان ممکن است همکاری‌های اقتصادی بیشتری با چین و اروپا ایجاد کند تا از وابستگی به آمریکا بکاهد، درحالی‌که ایران همچنان به سیاست‌های شرقی خود متکی خواهد بود. البته چند سالی است با روی کار آمدن ملک سلمان بن عبدالعزیز، سیاست چندجانبه‌گرایی در عربستان مورد توجه قرار گرفته است. عربستان به‌رغم سرمایه‌گذاری بسیار در صنایع و بازارهای آمریکایی، توسعه اقتصادی خود در منطقه شرق آسیا و روسیه را در دستور کار قرار داده است. در سفرهای دوجانبه میان عربستان با روسیه و چین، میلیاردها دلار در این کشورها و برعکس، شراکت اقتصادی صورت گرفته است. این امر سبب شده در سیاست‌های اقتصادی عربستان، توازن اقتصادی در عرصه سرمایه‌گذاری صورت گیرد. 

دراین پرونده بخوانید ...

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها