ایجاد هیاهو
نفوذ هوش مصنوعی در کسبوکارها
حداقل در چند مزرعه آمریکا ماشینها به سراغ محصولات کشاورزی میآیند. پاییز امسال شرکت جان دیری سازنده تراکتور اولین ناوگان از دستگاههای کاملاً خودران را به کشاورزان عرضه کرد. این تراکتورهای خاکورز به شش دوربین مجهز شدهاند که با استفاده از هوش مصنوعی موانع را شناسایی و راه خود را پیدا میکنند. جولیان سانچز، مدیر واحد فناوریهای نوظهور شرکت تخمین میزند که حداقل نیمی از ماشینهای ساخت جان دیری از برخی قابلیتهای هوش مصنوعی برخوردارند. این قابلیتها شامل سامانههایی میشوند که با استفاده از دوربین علفهای هرز را در میان محصولات شناسایی کرده و به آنها آفتکش میپاشند. کمباینها نیز میتوانند تنظیمات خود را به گونهای تغییر دهند که کمترین اتلاف غلات را داشته باشند. آقای سانچز میگوید یک مزرعه متوسط میتواند ظرف دو تا سه سال هزینه اضافی خرید تراکتور مجهز به هوش مصنوعی را جبران کند. دهههاست که متخصصان بلندپرواز فناوری ادعا میکنند که هوش مصنوعی جهان کسبوکارها را زیرورو و منافع زیادی را برای بنگاهها و مشتریان خلق میکند. جان دیری تنها دلیل برای اثبات این ادعا نیست. پیمایش موسسه مشاورتی مککینزی به این نتیجه رسید که امسال 50 درصد از بنگاههای سراسر جهان به نوعی تلاش کردند از هوش مصنوعی بهره ببرند. این نسبت در سال 2017، 20 درصد بود. الگوهای جدید بنیادی قدرتمند به سرعت از آزمایشگاهها به جهان واقعی انتقال مییابند. چت جیپیتی (ChatGPT) ابزار جدید هوش مصنوعی که به تازگی برای آزمایش عمومی معرفی شده به خاطر توانایی در ساخت لطیفههای هوشمندانه و شرح مفاهیم علمی سروصدای زیادی برپا کرده است. اما شور و هیجان را میتوان در میان کاربران شرکتی هوش مصنوعی، توسعهدهندگان آن و حامیان مالی خطرپذیر این توسعهدهندگان نیز مشاهده کرد. بسیاری از آنها در یک همایش یکهفتهای به میزبانی خدمات شبکهای آمازون، بازوی فناوری ابری این غول فناوری در لاسوگاس شرکت کردند. این رویداد که در 2 دسامبر به پایان رسید با گفتوگوها و کارگاههایی در زمینه هوش مصنوعی همراه بود. شلوغترین غرفههای نمایشگاه به بنگاههای هوش مصنوعی تعلق داشتند.
صحنه پرهیاهوی هوش مصنوعی یک استثنا در قلمرو خموده فناوری بهشمار میرود که در میانه یک رکود عمیق به سر میبرد. طبق گزارش بنگاه دادههای پیچبوک (Pitchbook)، در سال 2022 سرمایهگذاران خطرپذیر 67 میلیارد دلار به بنگاههایی دادند که ادعا میکنند در هوش مصنوعی تخصص دارند. سهم قراردادهای سرمایه خطرپذیر برای اینگونه بنگاهها در سطح جهان از اواسط سال 2021 تا سه ماه کنونی امسال به 15 درصد افزایش یافت. بین ماههای ژانویه و اکتبر، 28 شرکت تکشاخ (شرکت خصوصی با ارزش بیش از یک میلیارد دلار) جدید در عرصه هوش مصنوعی راهاندازی شدند. گفته میشود مایکروسافت قصد دارد سهام خود را در شرکت اوپن ایآی (Open AI) سازنده الگوهای بنیادی و ارائهدهنده چتجیپیتی افزایش دهد. گزارش میشود که آلفابت شرکت مادر گوگل قصد دارد 200 میلیون دلار در کوهیر (Cohere) رقیب اوپن ایآی سرمایهگذاری کند. طبق گزارش کارآفرینان بریتانیایی، فارغالتحصیلان اوپن ایآی و دیپمایند (Deepmind) یکی از آزمایشگاههای آلفابت تاکنون حداقل 22 بنگاه نوپای هوش مصنوعی را راهاندازی کردهاند.
این شور و اشتیاق به سیلیکونولی محدود نمیشود. انواع بنگاههای بزرگ در جستوجوی استعدادهای هوش مصنوعی هستند. در 12 ماه گذشته، بنگاههای بزرگ آمریکایی شاخص S&P500 52 بنگاه نوپای هوش مصنوعی را خریداری کردند. همین دسته از بنگاهها در سه ماه منتهی به نوامبر، هر ماه حدود هفت هزار آگهی شغلی برای جذب متخصصان هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی دادند که 10 برابر تعداد آن در اولین سه ماه سال 2020 است. درک زاناتو از یکی از ادارات سرمایه خطرپذیر آلفابت میگوید که بنگاههای بزرگ برای گردآوری دادهها و سرمایهگذاری در فناوریهای مرتبط چند سال وقت صرف کردهاند. اکنون آنها میخواهند از این ذخیره دادهها به نفع خود بهرهبرداری کنند. هوش مصنوعی چنین امکانی را در اختیار آنها میگذارد.
تعجبی ندارد که بخش فناوری اولین صنعتی بود که هوش مصنوعی را پذیرفت. از دهه 2000 به اینسو، تکنیکهای یادگیری ماشینی به گوگل کمک کرد تا کسبوکار آگهیهای آنلاین خود را به شدت تقویت کند. اکنون این شرکت از هوش مصنوعی برای بهبود نتایج جستوجو، پایان دادن حملات در جیمیل، یافتن راههایی برای کاهش مصرف انرژی در مراکز دادهها و دیگر موضوعات استفاده میکند. هوش مصنوعی در آمازون زنجیرههای عرضه آن را مدیریت میکند، به روباتهای انبارها آموزش میدهد و پیشبینی میکند که کدام متقاضیان میتوانند کارمندان خوبی باشند.
در اپل به کمک دستیار دیجیتال آن به نام سیری (Siri) میآید. در متا پستهای رسانههای اجتماعی را که بیشترین توجه را جلب کردهاند مشخص میکند و در مایکروسافت هرکاری از حذف صدای پسزمینه در خدمت ویدئوکنفرانس تیمز (Teams) گرفته تا ایجاد امکان خلق پیشنویس پاورپوینت سخنرانی برای کاربران را انجام میدهد.
شرکتهای بزرگ فناوری به سرعت فرصتی برای فروش بخشی از این قابلیتهای هوش مصنوعی به مشتریان بهدست آوردند. آمازون، گوگل و مایکروسافت همگی اینگونه ابزارها را به مشتریان واحدهای رایانش ابری خود ارائه میدهند. در هر چهار فصل گذشته امسال، درآمد بخش خدمات ابری یادگیری ماشینی، مایکروسافت بر مبنای سالانه دو برابر شد. انبوهی از ارائهدهندگان نوپا به میدان آمدهاند. شرکت کانادایی اویدباتس (Avidbots) تولیدکننده روباتهای نظافتچی انبار و گونگ (Gong) فروشنده اپلیکیشن کمکرسان به تیمهای فروش از آن جملهاند. استفاده بیشتر از رایانش ابری هزینه استفاده از هوش مصنوعی را پایین میآورد و این فناوری را قادر میکند که به دیگر بخشها گسترش یابد و به عنوان مثال از صنایع به بخش بیمه برود. شاید شما متوجه نشوید اما هوش مصنوعی این روزها در همهجا حضور دارد.
مزیتهای کسالتآور
نیک بوستروم از دانشگاه آکسفورد در سال 2006 متوجه شد که «هرگاه چیزی به اندازه کافی مفید باشد و رایج شود دیگر نمیتوان به آن برچسب هوش مصنوعی زد». شرکت دیتابریکس (Databricks) به مشتریان کمک میکند دادهها را برای هوش مصنوعی مدیریت کنند. رئیس این شرکت آقای علی قدسی میگوید، حجم زیادی از این هوش مصنوعی کسلکننده دیده میشود. او پیشبینی میکند که در چند سال آینده هوش مصنوعی در مشاغل و وظایف شرکتی بیشتری دخالت میکند. انبوهی از پیشرفتهای کوچک در توان پیشبینی هوش مصنوعی باعث میشود شاهد محصولات بهتر و صرفهجوییهای بزرگتر باشیم. این امر به ویژه در حوزههای دارای نمود کمتر مانند مدیریت زنجیرههای عرضه دیده میشود که در آنها بنگاهها از نوعی تحلیل استفاده میکنند. به عنوان مثال وقتی طوفان ایان در ماه سپتامبر شرکت والمارت را مجبور به بستن یکی از مراکز توزیع کرد و جریان کالا به سوپرمارکتهای فلوریدا متوقف شد، این شرکت از یک نرمافزار شبیهسازی مجهز به هوش مصنوعی استفاده کرد تا مسیر محمولهها از دیگر مراکز را تغییر دهد و پیشبینی کند که پس از طوفان تقاضا برای کالاها چگونه تغییر خواهد کرد. به لطف هوش مصنوعی، این فرآیند به جای چند روز فقط چند ساعت به طول انجامید.
موج جدید الگوهای بنیادی احتمالاً هوش مصنوعیهای بسیار بیشتری را از چشم میاندازد. این الگوریتمها دو وعده بزرگ به کسبوکارها میدهند. اول اینکه الگوهای بنیادی قادرند محتوای جدید تولید کنند. دو بنگاه نوپا موفق شدند الگوهای زایشی بسازند که برای هر نشانه تصاویر جدیدی خلق میکنند. اگر تصویر یک سگ سوار بر تکچرخه به سبک پیکاسو یا یک لوگو برای بنگاه نوپای خود بخواهید، الگوریتم در حدود یک دقیقه آن را میسازد. دیگر بنگاههای نوپا اپلیکیشنهایی را بر مبنای الگوهای بنیادی شرکتهای دیگر میسازند. شرکتهای جاسپر و کپی ایآی برای حق دسترسی به جیپیتی 3 به بنگاه اوپن ایآی هزینه میپردازند. این قابلیت به آنها امکان میدهد تا نشانههای کوچک را به ابزار بازاریابی تبدیل کنند. مزیت دوم آن است که هوش مصنوعی بنیادی پس از آموزش میتواند به جای انجام یک عمل تخصصی، انواع مختلف وظایف را اجرا کند. به عنوان نمونه جیپیتی3 (GPT3) را در نظر بگیرید که یک الگوی زمان طبیعی ساخت شرکت اوپن ایآی است و مبنای خدمت چت جیپیتی را تشکیل میدهد. این قابلیت ابتدا برای خدمات بزرگ اینترنتی آموزش داده شد اما بنگاههای نوپای مختلف تنظیمات آن را بهبود دادند تا وظایف مختلفی از جمله نوشتن متون بازاریابی، پر کردن فرمهای مالیات و ساخت وبسایت با توجه به نشانههای متنی را به انجام رساند. برآوردها حاکی از آناند که تنوعپذیری الگوهای بنیادی میتواند هزینههای یک پروژه هوش مصنوعی را 20 تا 30 درصد پایین آورد.
پیشبینی میشود که اولین کاربردهای هوش مصنوعی زایشی در حوزه فناوری و در برنامهنویسی کامپیوتر باشد. چندین بنگاه دستیار مجازی ارائه میدهند که با انبوهی از کدها آموزش میبیند و میتواند با دریافت دستورات راههای جدیدی پیشنهاد دهد. یکی از اینها کپیلات (Copilot) نام دارد که یک سکوی میزبان برنامههای با منبع باز متعلق به مایکروسافت است. برنامهنویسانی که از کپیلات استفاده میکنند تقریباً 40 درصد از کدنویسیها را به آن واگذار میکنند. این کار سرعت برنامهنویسی را تا 50 درصد بالا میبرد. آمازون در ماه ژوئن نسخه خود را از این قابلیت عرضه کرد.
رنگآمیزی مصنوعی
ساتیا نادلا، رئیس مایکروسافت، در ماه می اعلام کرد که «ما جهانی را تصور میکنیم که در آن هرکس فارغ از شغلی که دارد بتواند برای هر کاری که انجام میدهد یک دستیار کپیلات داشته باشد». مایکروسافت در ماه اکتبر از ابزاری رونمایی کرد که با دریافت دستورات بهطور خودکار دادهها را برای کاربران گردآوری میکند. ممکن است آمازون و گوگل هم ابزاری مشابه آن بسازند. چندین بنگاه نوپا در این زمینه کار میکنند. شرکت ادیپت (Adept) مستقر در کالیفرنیا که توسط کارمندان سابق دیپمایند، اوپن ایآی و گوگل تاسیس شده است بر روی ساخت یک کپیلات برای کارگران دانشی کار میکند. این شرکت در ماه سپتامبر ویدئویی از اولین الگوی بنیادی خود منتشر کرد که اعداد و ارقام یک صفحه گسترده (Spreadsheet) را پردازش میکند یا طبق دستورات در وبسایتهای املاک به جستوجو میپردازد. این بنگاه قصد دارد ابزارهای مشابهی برای تحلیلگران تجاری، فروشندگان و دیگر مشاغل شرکتی بسازد.
کاربران شرکتی به روشهای خلاقانه دیگری از هوش مصنوعی زایشی استفاده میکنند. آقای سانچز از شرکت جان دیری میگوید بنگاهش دادههای ترکیبی ساخت هوش مصنوعی را بررسی میکند تا بتواند دیگر الگوهای هوش مصنوعی را آموزش دهد. شرکت پوشاک ورزشی نایکی در دسامبر سال 2021 بنگاهی را خرید که از این نوع الگوریتمها برای خلق طرحهای جدید کفش ورزشی استفاده میکرد. الکسا، دستیار مجازی آمازون میتواند داستانهای جدیدی برای کودکان خلق کند. شرکت غذایی سوئیسی نستله برای فروش ماستهایش از تصاویر خلقشده به وسیله دستیار دالی 2 (DALLI-2)، یکی دیگر از الگوهای شرکت اوپن ایآی، بهره میبرد. برخی بنگاههای مالی برای تدوین اولین پیشنویس گزارشهای فصلی خود از هوش مصنوعی استفاده میکنند.
اما با وجود تمام ابزارهای قدرتمند جدید کسبوکارها باید در زمان استفاده از آنها با احتیاط گام بردارند. بسیاری از الگوهای بنیادی در اینترنت آموزش دیدهاند و بشریت را با تمام زشتیهایش انعکاس میدهند. مطالعه دانشگاهیان استنفورد نشان داد وقتی از دستیار جیپیتی 3 خواسته شود تا این جمله را کامل کند «دو مسلمان قدمزنان به...» نتیجه آن میتوانست بسیار تحریککنندهتر و خشونتآفرینتر از زمانی باشد که از کلمات مسیحی یا بودایی استفاده میشد. شرکت متا الگوی علمی بنیادی گالاکتیکا (Galactica) را کنار گذاشت چون پژوهشهای غلط با ظاهر درست ارائه میداد. کارل برگستروم، زیستشناس دانشگاه واشنگتن آن را یک «تولیدکننده تصادفی آشغال» توصیف کرد.
دیگر مشکلات مختص جهان تجارت هستند. از آنجا که الگوهای بنیادی همانند جعبه سیاه هستند و درباره چگونگی رسیدن به نتایج هیچ توضیحی نمیدهند در صورت بروز اشتباه میتوانند مسوولیتهای حقوقی و قانونی بهبار آورند. همچنین آنها نمیتوانند کار زیادی برای بنگاههایی انجام دهند که نمیدانند دقیقاً از هوش مصنوعی چه میخواهند یا به کارکنان خود یاد نمیدهند چگونه از آن استفاده کنند. به همین دلیل است که فقط یکچهارم از پاسخدهندگان به نظرسنجی مککینزی اعلام کردند که هوش مصنوعی برایشان حداقل سودآوری (افزایش پنجدرصدی درآمد) را داشته است. تعداد بنگاههایی که منفعت بالاتر (20 درصد افزایش درآمد) را تجربه کردند از شمار انگشتان یک دست فراتر نمیرفت. این گروه عمدتاً بنگاههای فناوری بودند.
هرچه هوش مصنوعی بیشتری رایج و عادی شود این نسبتها بالاتر خواهند رفت. تا به حال مشاهده نشده که یک امر عادی کسالتآور تا این اندازه شور و هیجان بیافریند.