علم چینی
چه کسی روی شانه غولهای تحقیقاتی دنیا ایستاده است؟
تحقیقات علمی، محرک صنایع و اقتصادهای رقابتی است. قابلیتهای تحقیقاتی، سهم بازار از هوش مصنوعی، فناوری کوانتومی و سایر زمینههای پیشرفته را تعیین میکند و تاثیر مستقیمی بر امنیت ملی دارد. این در حالی است که اکنون چین پیشران مقالات علمی دنیاست. این کشور، بر اساس دادههای اسکوپوس، با رشدی 51درصدی، از نظر تولید سالانه مقاله، از آمریکا، اتحادیه اروپا و ژاپن پیشی گرفته و استناد وزنی مقالات آن (FWCI)، با 12 درصد بالاتر از میانگین جهانی، طی چهار سال از 89 /0 به 12 /1 رسیده است. آکادمی علوم چین (NSLC) نیز تایید میکند که دسترسی آزاد طلایی (OA) محققان چینی با پشتوانه مالی 20 هزاردلاری برای هر مقاله، تا سال 2023، نسبت به آمریکا، به بیش از دو برابر خواهد رسید؛ با رشد 5 /2برابری تعداد دانشمندان دانشگاهی چینی در بیست سال گذشته، با وجود شاخص موفقیت استناد (CSI) و سختگیریهای «CAS Journal Ranking»، نویسندگان چینی برای انتشار مقالات در مجلات دارای مولفههای تاثیرگذار، به نویسندگانِ ایالاتمتحده و بریتانیا از بعدِ تاریخی ترجیح داده میشوند و با آنکه شرکتهای صنعتی آمریکایی که بیشترین استنادات ثبت اختراع در جهان را به خود اختصاص دادهاند و حاضر نیستند از تحقیقات علمی حاصله از آزمایشگاههای چینی استفاده کنند، مجبور خواهند شد از مخترعان فعال /محققان دانشگاهی چین کمک بگیرند، با تایید اداره ثبت اختراع و نشان تجاری ایالات متحده (USPTO)، چین را بهعنوان رهبر آکادمیکی جهان در حوزه ثبت و گرنت پتنت بپذیرند و تحقیقات چینی را راهکارهای پیشرفته و معیار رفع چالشهای جهانی به ویژه در حوزه شیمی بدانند. کمااینکه به اعتبار پروژههای حفاظتی و باستانشناسی نویل اگنیو و طرح «حفاظت از محوطههای باستانی جاده ابریشم» او، چین باستان، برای هزاران سال، با اختراعات و دستاوردهای قابل توجه در شیمی و متالورژی، جهان را رهبری کرده است.
کیمیاگران جاده ابریشم
نقاشیهای غارهای موگائو، در نزدیکی شهر دونهوانگ در غرب چین، در امتداد مسیرهای کاروانهای باستانی که مجموعاً به عنوان جاده ابریشم شناخته میشوند و زمانی چین را با غرب مرتبط میکردند، اثبات میکنند بسیاری از اکتشافات تجربی مهم از کیمیاگری چین باستان و شیمی دارویی سرچشمه گرفتهاند و ترجمه آنها به زبانهای غربی، تاثیر زیادی بر علم شیمی مدرن داشته است. همانگونه که موگائو را که راهبان بودایی به عنوان یک صومعه منزوی در اواخر قرن چهارم تاسیس کردند و به تدریج در هزاره بعد رشد کرد، چون راهبان، حاکمان محلی و مسافران صدها معبد غار را در صخرهای به طول یک مایل حک کردند و آنها را با نقاشیهای دیواری پرجنبوجوش تزیین کردند، تایید میکند، فناوری باروت، یکی از تاثیرگذارترین اختراعات تاریخ بشریت، منشأ از چین در سالهای 581-681 پس از میلاد دارد، دانشمندان چینی در فرآیندهای تولید نمک، شراب، کاغذ و چینی پیشگام بودهاند، شیمی مدرن تا حدودی ثمره کار کیمیاگران چینی است، در حالی که شیمی به عنوان یک علم مدرن تا قرن نوزدهم حتی در چین وجود نداشته است. به واقع، زمانی که علوم اروپایی از طریق تجار و جنگها به جهان معرفی میشد، تا اواخر سلسله چینگ (دودمان منچو)، که به سیاست درهای بسته، با ارتباطات بسیار محدود با جهان خارج پایبند بودند، چین در شیمی و حتی سایر علوم، از کشورهای غربی به شدت عقب بود؛ تا اینکه جنگ با کشورهای اروپایی درهای چین را به روی جهان باز کرد.
نخبگان شرقی شیمی
شیمی مدرن در چین عملاً با هدف یادگیری از خارجیها برای رقابت با آنها، بعد از جنگ با غربیها شروع به توسعه کرد و چین ادغامشده در «جمهوری جهانی»، با سرعتی قابل توجه تحقیقات شیمیدانان غربی را ترجمه و منتشر کرد؛ به نحوی که بین سالهای 1912 تا 1949، بالغ بر 41 درصد از مقالات و کتابهای درسی شیمی از انگلیسی به چینی ترجمه شد، شیمیدانان شروع به نوشتن کتاب و مقالات پژوهشی کردند و چین بهطور مداوم، همکاری و ارتباطات جهانیاش را از طریق بورسیه و تسهیل فرآیند مشارکت دانشمندانش در پروژههای بینالمللی گسترش داد؛ حتی اولین گروه از دانشجویان چینی را برای آموزش به ایالات متحده فرستاد؛ نسل اولی که با بازگشتشان از آمریکا، تاثیر پایداری بر علم مدرن چینی گذاشتند، پیشگام و رهبران دانشگاهی در زمینه شیمی شدند و کمک کردند تا توسعه شیمی مدرن چینی پس از تاسیس جمهوری خلق چین، به ویژه پس از سیاست گشایش عمیق در سال 1978 و ایجاد «آناتومی انتخابسالاری چینی» اتفاق افتد. رخدادی که پس از آن، بین سالهای 2000 تا 2017، تعداد دانشگاههای چین را 140 درصد افزایش داد و از 753 واحد دانشگاهی به 1805 مرکز رساند. به همین ترتیب تعداد دپارتمانهای شیمی با رشدی 182درصدی از 243 مرکز به 686 دپارتمان افزایش یافتند. هیاتهای علمی پژوهشی دانشگاهها در همین بازه زمانی 69 درصد رشد کردند. تعداد پژوهشگران شیمی سه برابر شدند. بودجه تحقیقاتی و سرمایهگذاری در رشتههای شیمی افزایشی 14برابری را بین سالهای 2000 تا 2017 تجربه کرد و بستری را فراهم آورد تا امروز، تعداد دانشجویان چینی که در خارج از کشور تحصیل میکنند، پنج برابر شود، از 7564 نفر در سال 2000 به 46347 دانشجو در سال 2017 برسد و توأم با آن، حضور دانشجویان، دانشمندان و پژوهشگران چینی در کنفرانسهای بینالمللی هشت برابر رشد داشته باشد و ماحصل آن یک انقلاب اندیشهای و عملکردی در علم شیمی شود؛ آنچنان اثرگذار که با بازگشت 82 درصد از مجموع 86 /5 میلیون دانشجویی که تا سال 2018 در خارج از این کشور تحصیل میکردند، به ویژه با بازگشتِ دانشمندان نخبه (300 دانشگاهی آموزشدیده در ایالات متحده، 160 دانشجوی تحصیلکرده در شوروی و 80 پژوهشگر متبحرشده در بریتانیا)، جریان سرمایه انسانی چین به ایجاد یک پایگاه محکمِ تحقیقات علمی جهانی کمک کند، دانشمندان دارای مدرک تحصیلی خارجی، 37 درصد از کلِ اعضای آکادمیهای علوم و مهندسی چین را تشکیل دهند و فراتر از آن، دانشجویانی که در آمریکا تحصیلات تکمیلی خود را در رشته شیمی گذراندهاند به استناد آکادمیهای علمی-پژوهشی جهان به عنوان بهترین و باهوشترینهای شیمی دنیا شناخته شوند و عملکردی به خوبی برندگان برنامه بورسیه دکترای معتبر (NSF) داشته باشند؛ و این بدین معناست که چین به عنوان یک کشور رو به رشد در سطح گستردهای از حوزههای علمی، اکنون به عنوان تولیدکننده دانش و سرمایه انسانی نخبه -بهخصوص در حوزه شیمی- بر روی شانههای بزرگترین غولهای علمی جهان ایستاده است و در مقابل میتواند جهان را بر روی شانههای خود بدون کوچکترین لرزشی نگه دارد.
ترسناکترینهای قرن
در حال حاضر، سهم چین از انتشارات جهانی در نمایه استنادی علمی«وب آو ساینس»، از 33 /5 درصد در سال 2000 به 94 /25 درصد در سال 2018 افزایش یافته است و محققان شیمی، مهندسی و علمِ مواد، قویترین مشارکتکنندگان در این فرآیند توسعهای هستند. بر اساس دادههای پایگاه ردیاب خروجی علمی موسسات و کشورهای جهانی (Nature Index) نیز کسری مقالات چین -که درصد نویسندگان و تعداد موسسات چینی وابسته به مقاله را در نظر میگیرد- بین سالهای 2012 تا 2017 بالغ بر 80 درصد رشد داشته و این کشور را پس از ایالاتمتحده روی دومین سکوی جهان نشانده است؛ حتی در برخی از زیرشاخههای شیمی، مانند شیمی آلی، چین از ایالاتمتحده پیشی گرفته و به برترین تولیدکننده نشریات علمی جهان تبدیل شده است. کمااینکه، طبق رتبهبندی سالانه پژوهشگران پراستناد (HCR) و بررسی «کارشناسان موسسه اطلاعات علمی» که موسسه کلاریویت آنالیتیکس بین سالهای 2014 تا 2018 منتشر کرد، شیمی از حیث پژوهشگران پراستناد، بالاترین رتبه را در میان رشتههای علمی دارد و از میان 211 پژوهشگر که 27 /19 درصد از پراستنادهای جهان در شیمی را تشکیل میدهند، شیمیدانان چینی در مقایسه با سایر کشورها، پیشروهای جهانیاند. همچنین چین طی سالهای 2000 تا 2015، سهمی 96 /14درصدی در انتشارات شیمی داشته و بعد از ایالاتمتحده، رتبه دوم جهان را از آن خود کرده است؛ و این در حالی است که ژاپن با 66 /7 درصد، رتبه سوم را به دست آورده و پس از آن، آلمان، هند و بریتانیا صاحب جایگاه بودهاند که نشان میدهد، با آنکه ایالاتمتحده با 01 /43 درصد بیشترین سهم از تعداد شیمیدانان نخبه را دارد اما اگر موقعیت چین در شیمی را در همه زمینهها لحاظ کنیم، تصاحب جایگاه آمریکا برای آن کار سختی نخواهد بود. به ویژه آنکه، چون در همه علوم، ایالاتمتحده با داشتن 8306 HCR، 48 /46 درصد و تقریباً نیمی از دانشمندان برتر جهان را دارد و بریتانیا با اختلاف زیاد و داشتن 52 /9 درصد از پژوهشگران پراستناد جهان با 1701 نفر و چین با 1104 نفر و سهم 18 /6درصدی از HCRهای دنیا، در جایگاههای دوم و سوم قرار گرفتهاند، چین این قابلیت را یافته تا از حیث داشتن پراستنادهای شیمی، بیش از سه برابر از میانگین بقیه رشتهها، سهم کسب کند، موفقترین HCR شیمی دنیا شود و بسیاری آن را «قدرت ترسناکِ شیمی» قرنِ حاضر بنامند. قدرتی که میتواند در کمیت و کیفیت علم جهان وزنه سنگین و اثرگذاری باشد و اقتدار آمریکا را بگیرد. اما آیا این امکان دارد یا صرفاً یک پیشبینی از سوی الیتها و نخبگان علمی دنیاست؟
آمریکا در برابر چین
تبدیلشدن چین به قدرت برتر شیمی در جهان، میتواند یک گمانهزنی در میان پژوهشگران غیرچینی، یک سوگیری ملی با تکانههای توسعهای از سوی جامعه آکادمیک چین باشد و حتی پای سیاست و تشدید تنشهای کنونی میان ایالات متحده و چین را به میان بکشاند؛ ولی مهم آن است که بتوان با شواهد فزایندهای که به شکاف ناشی از تاثیر بروندادی مقالات علمی منتشرشده چینی و پذیرش کشورهای غیرچینی اشاره دارند، نشان داد که دامنه «باروری علمی» چین میتواند محققان آمریکایی به عنوان برترینهای علمی جهان را قانع کند از یافتههای حوزهای که دانشمندان چینی مدتها در آن برتری داشتهاند، استفاده کرده و به لحاظ کیفیت یافتهای بدان استناد دهند. موضوعی که ما سعی کردیم با این پژوهش آن را مشخص کنیم. در این مطالعه، ما روی شیمیدانهای نخبه از همه کشورها، به استثنای ایالاتمتحده تمرکز کردیم و در راستای آن، 31 مجله تاثیرگذار در زمینه شیمی را به عنوان «مجلات نخبگان» در بازه زمانی 2000 تا 2018 یعنی دوره رشد علم چین، انتخاب و 552933 مقاله را از آنها استخراج کردیم که 78541 مقاله آن در حوزه شیمی بود. سپس، برای شناسایی پژوهشگران نخبه، با کمک پابمِد، موتور جستوجوی رایگان تحت وب برای دسترسی به دادههای پایگاههای اصلی رشتههای مختلف علمی، از میان 124966 نویسنده منحصربهفرد، نمونه اولیهای از 1250 محقق را به دست آوردیم و نام آن را «گروه دانشمندان نخبه» گذاشتیم. در مرحله بعد، سطح محققان را بر اساس عنوان و مقامی که در پژوهش داشتند، مشخص کردیم و به این نویسندگان برای دریافت اطلاعات جامع از آنها، ایمیل زدیم که 254 نفرشان پاسخ دادند و اطلاعات 497 محقق دیگر را با مرجع «Who’s Who» و گوگل، به دست آوردیم و 24 محققی را که هیچ منبع اطلاعاتی درباره آنها وجود نداشت کنار گذاشتیم. بدین نحو، نمونه نهایی ما شامل 751 پژوهشگر با شناسایی محقق اصلی یا همان «PI» شد که 156 نفر آنها از چین و 595 دیگر از سایر نقاط جهان و اکثرشان (96 درصد آنها) مرد بودند، 82 /80 درصد از این دانشمندان، فوق دکترا داشتند و 32 /11 درصدشان مدرک خود را از دانشگاههای ایالات متحده گرفته بودند. اما چون این اطلاعات هنوز برای خارج شدن از فاز تئوریک تحقیق کافی نبود، برای اطمینان از اینکه بتوانیم پراستنادهای فرامرزی را بدون ابهام تفسیر کنیم، فهرستی از HCRها را نیز تهیه کردیم، یعنی با لحاظِ سطح تمایل محققان آمریکایی برای استناد به مقالاتِ چینی، بر تحقیقات شیمی در ایالاتمتحده متمرکز شدیم و از طریق «وب آو ساینس» و حذف مقالههای استنادی فاقد اطلاعات کشور مبدأ، به 2.839.144 استناد از سال 2000 تا 2021 برای 78.541 مقاله رسیدیم، با این جزئیات که هر مقاله در مجموعه دادهای ما بهطور متوسط 3618 استناد دریافت کرده بود. 271.194 استنادِ متعلق به 98.915 مقاله منحصر به فرد از ایالاتمتحده بود و PIهای چینی بهطور متوسط 94 /0 استناد از مقالات ایالات متحده داشتند که نشان میداد یک مقاله چینی در مقایسه با یک مقاله از سایر کشورهای غیرآمریکایی بهطور متوسط 48 درصد کمتر استنادِ ایالاتمتحده را دریافت میکند. مفهومی که از تحلیل دادهها با کمک نرمافزار تطبیق دقیق درشت (CEM) و نتایج مدل احتمال خطی با لحاظ اثرگذاری مکانیسم و متغیرهای کمکی در رگرسیون چون «ارتباط، شبکه، خوشهبندی موضعی جغرافیایی، تمرکز فکری محقق و استانداردهای اخلاقی مانند اعتبار و شهرت» نیز به دست آمد و در قالب نتایج کلی این پژوهش نشان داد: با آنکه تحقیقات چینی قدرت باروری فراملی دارند اما تنها نیمی از استنادها را از ایالاتمتحده در مقایسه با کشورها دریافت میکنند و حتی پس از کنترل دقیق «کیفیت»، مقالات PIهای چینی نسبت به غیرچینیها بازهم 28 درصد کمتر مورد استناد محققان آمریکایی قرار میگیرد. و این بدان معناست که محققان آمریکایی به راحتی از تحقیقات دانشمندان چینی حتی در زمینهای مانند شیمی که سالها برتری جهانی داشتهاند، استفاده نمیکنند و این چند دلیل مشخص دارد. علاوه بر تفاوتهای سیستماتیک در استناددهی، بیاعتمادی نسبت به دانشِ تولیدی، تبلیغات منفی نسبت به نگاه حاکمیتی به محققان و بدرفتاری علمی با آنها، دشمنی جهانی با دانشمندان چینی، عدم اطلاع و آگاهی آمریکاییها از تعداد مقالات تحقیقاتی تولیدی به دلیل محدودیتهای دسترسی و اطلاعرسانی دولتی و مهمتر از همه اینها، سوگیری محرز علیه نویسندگان و PIهای قدیمی چینی، دلایلی هستند که میتوانند حتی در کنار نبود سفرهای علمی به ویژه بعد از شیوع کرونا، تنشهای فعلی میان ایالاتمتحده و چین را بیشتر کنند و پای قدرت و ترس را به علم بکشانند.