مسوولیت اجتماعی بنگاه
انگیزه سهامداران چیست؟
روند سرمایهگذاری پایدار یا سرمایهگذاریهای زیستمحیطی، اجتماعی و حکمرانی (ESG) در ایالات متحده بین سالهای 2012 و 2020، تقریباً سه برابر شده است. این بدان معناست که علاقه سهامداران به مسوولیت اجتماعی شرکتی در دهه گذشته بهطور چشمگیری افزایش یافته است. اما آیا علاقه سهامداران در مسوولیت اجتماعی شرکتی ناشی از انگیزههای مالی (نرخ بازدهی غیرمعمول) است یا انگیزههای غیرمالی (تمایل به از دست دادن بازدهی برای کاهش اثرات خارجی فعالیت بنگاهها)؟
«هریسون هانگ» و «ادوارد پی. شور» از دانشگاه کلمبیا در این مقاله که در ژورنال دفتر ملی پژوهش اقتصادی منتشر شده است، به این پرسش پاسخدادهاند. آنها برای پاسخ به این پرسش هفت آزمون را تحت موارد 1- هزینههای سرمایه، 2- عملکرد پورتفوی، 3- مالکیت توسط انواع نهادها، 4- بررسی و آزمایشها، 5- انگیزههای مدیریتی، 6- پیشنهادهای سهامداران، 7- گنجاندن بنگاه در شاخصهای مسوولیتپذیری در نظر میگیرند و در نهایت به این نتیجه میرسند که عمدتاً انگیزه سهامداران غیرمالی است.
الزامات سرمایهگذاری مسوولانه معمولاً به گونهای اجرا میشوند که به موجب آن شرکتها باید استانداردها را رعایت کنند تا واجد شرایط نگهداری در پورتفوی محدود سهامداران شوند. قبل از سال 2015، تنها چند درصد از این پیشنهادها تصویب میشد، در حالی که در حال حاضر حدود 20 درصد از پیشنهادهای موسوم به زیستمحیطی، اجتماعی و حکمرانی تصویب میشود. همچنین تا قبل از سال 2015، تقریباً 30 درصد پیشنهادها صرفاً با هدف بهبود حکمرانی تصویب شدهاند، اما اکنون کمتر از 20 درصد آن را تصویب میکنند. روندهای ثبتشده در شکل 1، به این معناست که نگرانیهای اجتماعی در مورد گرم شدن کره زمین، نابرابری و مجموعهای از مسائل اجتماعی دیگر در این دوره افزایش یافته است.
دو دیدگاه رقیب در مورد مسوولیت اجتماعی شرکتها وجود دارد، اولین مورد این است که علاقه سهامداران به مسوولیت اجتماعی شرکتی با انگیزههای مالی هدایت میشود. بر اساس این گفته، روی آوردن به انرژیهای تجدیدپذیر یا بهکارگیری نیروی کار متنوع، سود را در بلندمدت به حداکثر میرساند. اما دیدگاه شرکت یا کوتاهمدت است یا مدیران ممکن است برای ملاحظات رفتاری چنین مخارج پرهزینهای را کمارزش بدانند. از طرف دیگر، بازارهای سرمایه ممکن است ناکارآمد باشند و در خطرات گرمایش جهانی، امکان مالیات بر کربن یا سایر اشکال مقررات در آینده، تغییرات قیمتی نداشته باشند. به عنوان مثال، هونگ، لی و ژو (2019) دریافتند که قیمت سهام شرکتهای غذایی جهانی نسبت به روند خشکسالی که بهطور قابلتوجهی بر سودآوری تاثیر میگذارد، واکنش کمتری نشان میدهد. از اینرو، سهامداران با بازنگری در پورتفوی خود یا تلاش فعالانه برای سرمایهگذاریهای مسوولانه، انگیزه رشد سود و بازدهی تعدیلشده بر اساس ریسک را دارند. دیدگاه دیگر این است که منافع سهامداران اساساً با انگیزههای غیرمالی هدایت میشود. به این معنا که سهامداران نهتنها به سود شرکت اهمیت چندانی نمیدهند، بلکه مایلاند بازدهی را قربانی کنند تا آلایندگیهای شرکت را کاهش دهند که منافع آن نصیب جامعه میشود. در نتیجه شرکتهای حداکثرکننده ارزش را برای اصلاح امور تشویق میکند. این شیوههای سرمایهگذاری مسوولیتپذیر اجتماعی نشاتگرفته از باورهای نسل قبلی است که ریشه در ملاحظات مذهبی یا اخلاقی دارد. در این موارد، سرمایهگذاران با وجود اینکه این شرکتها بسیار سودآور هستند اما چون سرمایهگذاری مسوولیتپذیر اجتماعی را ندارند یا به اصطلاح سهام قهوهای دارند، از آنها اجتناب میکنند. این انگیزههای غیرمالی ممکن است ناشی از ترجیحات اجتماعی خانواده باشد، یا به احتمال زیاد، ماهیت نظارتی دارند. به عنوان مثال میتوان به اتحاد مالی گلاسکو برای Net-Zero برای مدیران دارایی و شبکه برای سبز کردن سیستم مالی برای بانکها اشاره کرد. همچنین بینالمللیسازی شرکتها نیز اهمیت دارد. بسیاری از مقالات نشان دادهاند که شرکتهایی که سیستم حقوقی آنها نسبت به سهامداران خارجی دوستانهتر هستند، مسوولیتپذیری اجتماعی بالاتری نیز دارند.
بهطور کلی علاقه سهامداران به مسوولیت اجتماعی شرکتی به معنای ایجاد انگیزه برای تامین خصوصی کالاهای عمومی است. دیدگاه غیرمالی با انتشار اوراق قرضه سبز همراه است که در آن، اصطلاح گرینیم (greenium) به مزایای قیمتگذاری بر اساس تمایل سرمایهگذاران برای پرداخت اضافی یا پذیرش بازدهی کمتر در ازای تاثیر پایدار اشاره دارد.
از آنجا که شرکتهای مسوول قیمتهای سهام بالاتری را دریافت میکنند، این امر شرکتهای غیرمسوول را تشویق میکند تا هزینههای کاهش اثرات خارجی یا انطباق را بپردازند تا واجد شرایط نگهداری توسط سرمایهگذارانی شوند که محدود به شرکتهای مسوول هستند. برای مثال، شرکتهای آب و برق میتوانند کسبوکار زغالسنگ خود را بفروشند و از اینرو واجد شرایط نگهداری در پورتفوهای سبز باشند، همانطور که هتلها میتوانند کازینوهای خود را بفروشند تا واجد شرایط سبدهای اخلاقی باشند. به علاوه تحقیقات دیگری نیز به این نتیجه رسیدهاند که شرکتهایی که از نظر مالی سالم و قابل دوام هستند در وهله اول به احتمال زیاد از نظر اجتماعی مسوولیتپذیر اجتماعی نیز هستند (هنگ، کوبیک و شاینکمن، 2012).
حال سوال این است که آیا علاقه سهامداران به مسوولیت اجتماعی شرکت، ناشی از دلایل مالی است یا غیرمالی؟ نویسندگان در این مقاله با بررسی 60 مقاله منحصربهفرد و بررسی هفت آزمون در موارد 1- هزینههای سرمایه، 2- عملکرد پورتفوی، 3- مالکیت بر اساس انواع نهاد، 4- بررسیها و آزمایشها، 5- انگیزههای مدیریتی، 6- پیشنهادهای سهامداران و 7- گنجاندن بنگاه در شاخصهای مسوولیتپذیری به این نتیجه دست یافتهاند که مطالعات عموماً از دیدگاه غیرمالی حمایت میکنند. در واقع برای پنج آزمون از هفت آزمون، اکثر مقالات از دیدگاه غیرمالی پشتیبانی میکنند و 3 /79 درصد از مقالات به دیدگاه غیرمالی میرسند. در ادامه توضیحات به این هفت موردی که مورد آزمون قرار گرفتهاند اشاره میشود.
1- هزینههای سرمایه
اولین آزمون این است که آیا شرکتهای دارای مسوولیت اجتماعی در مقایسه با شرکتهای غیرمسوول هزینه سرمایه کمتری (نرخ بازده موردنیاز کمتری) دارند؟ مطالعات معمولاً بازده سهام تعدیلشده بر اساس ریسک شرکتهای مسوول را با شرکتهای غیرمسوول مقایسه میکنند. بر اساس دیدگاه غیرمالی، شرکتهای دارای مسوولیت اجتماعی نرخ بازدهی کمتری دارند، زیرا سهامداران مایلاند قیمتهای بالاتری را برای چنین شرکتهایی بپردازند چرا که آنها اثرات نامطلوب خارجی را کاهش میدهند. بنابراین نتایج بیانگر این است که هزینه سرمایه یک شرکت مسوول (یا نرخ بازده موردنیاز) کمتر از همتای غیرمسوول آن است.
2- عملکرد پورتفوی
در اینجا پرسش این است که سرمایهگذاران مسوول نسبت به سرمایهگذاران غیرمسوول چگونه عمل میکنند؟ به نظر میرسد که با انگیزه مالی، پورتفوهای مسوول باید از پورتفویهای غیرمسوول بهتر عمل کنند. اما نتایج آزمون نشان میدهد که پورتفوهای مسوول، دارای عملکرد ضعیف (بازده منفی) در پورتفوهای غیرمسوولانه هستند که با انگیزه غیرمالی سازگار است. با انگیزه غیرمالی، پورتفوهای مسوول، سبدهای غیرمسوولانه را کمتر انجام میدهند. دلیل آن این است که سهامداران شرکتهای مسوول از سود اضافی صرفنظر میکنند تا اثرات خارجی کاهش را تامین کنند. در نتیجه پورتفوهای مسوول معمولی عموماً دارای عملکرد غیرمسوولانه نیستند.
3- مالکیت بر اساس انواع نهادها
بر اساس دیدگاه غیرمالی، انواع خاصی از نهادها مانند طرحهای بازنشستگی و دانشگاهها در مقایسه با صندوقهای تامینی که عمدتاً انگیزههای مالی دارند، نسبت به هنجارهای اجتماعی حساستر هستند. در نتیجه نهادهای محدود به هنجار، مانند موقوفات، در مقایسه با نهادهای بدون محدودیت مانند صندوقهای تامینی، احتمال بیشتری برای سرمایهگذاری در سهام مسوول دارند.
4- بررسیها و آزمایشها
در این قسمت از مطالعات از نظرسنجیها و آزمایشها برای جلب تمایل سهامداران به پرداخت برای کاهش اثرات خارجی شرکت استفاده شده است. نتایج آزمون بهطور کلی این است که عوامل غیرمالی عوامل مهمی در رفتار سرمایهگذاران هستند. حتی زمانی که انتظار دارند این مساله به عملکرد مالی آسیب برساند. در نتیجه ترجیحات اجتماعی نقش بیشتری در تصمیمگیری سرمایهگذاران داشته است و انگیزههای مالی کمتر اهمیت داشتهاند و سرمایهگذاران مسوول نهتنها با سود، بلکه انگیزههای بشردوستانه، اخلاقی یا سایر انگیزههای غیرمالی نیز برانگیخته میشوند.
5- انگیزههای مدیریتی
بر اساس دیدگاه مالی، شرکتهایی که مشکلات نمایندگی کمتری دارند باید مسوولیتپذیرتر باشند. مطالعات در اینجا بهطور کلی از دیدگاه غیرمالی پشتیبانی میکنند، اگرچه نتایج در مقایسه با آزمونهای قبلی کمتر اتفاق نظر دارند.
6- پیشنهادهای سهامداران
چنگ، هونگ و شو (2013) با استفاده از یک طرح ناپیوستگی رگرسیون مشابه، دریافتند که تصویب پیشنهادهای حکمرانی تاثیر منفی بر مسوولیت اجتماعی شرکت دارد. نتایج این آزمون نیز نشان میدهد، اهداف بیانشده در پیشنهادهای حکمرانی و مسوولیتیپذیری اجتماعی در تضاد هستند.
7- آزمونهای گنجاندن بنگاه در شاخص مسوولیتپذیری و سایر مطالعات رویداد
آیا گنجاندن در یک شاخص مسوولیت اجتماعی ارزش شرکت را افزایش میدهد؟ مطالعات زیادی در مورد تاثیرات قیمت سهام ناشی از گنجاندن شرکت در شاخصهای بازار سهام بر اساس امتیازهای مسوولیت شرکت انجام شده است. نتایج نشان میدهد اگر بازارها پیشبینی کنند شرکتها برای ورود به شاخصها و ماندن در آنها مجبورند برای کاهش اثرات خارجی هزینه کنند، هیچ اثری ندارد.
در ادامه این مقاله نویسندگان برای ترغیب تحقیقات بیشتر در مورد پیامدهای رفاهی برای گرمایش جهانی، ارزیابی میکنند که آیا برآوردهای بازدهی که سهامداران مایل به قربانی کردن هستند (یا گرینیومها)، همراه با افزایش مقدار داراییهای تعهدشده به شرکت با رشد سرمایهگذاریهای کل در بخش کربنزدایی سازگار است؟
نتایج بررسی نویسندگان در مورد هزینههای سرمایهگذاری کربنزدایی ایالات متحده نشان میدهد، طی سالهای 2004 تا 2020، سرمایهگذاری کل پیشبینیشده در هر سال بر اساس معادلسازی گرینیوم با هزینه تفاوت سرمایه ترسیم شده است که منفی 19 /1 درصد است. میتوانیم ببینیم که این برآورد مسیری را ایجاد میکند که نسبت به سرمایهگذاریهای واقعی در کربنزدایی بسیار بزرگ است. در مورد اینکه چرا مسیر پیشبینیشده کربنزدایی بیش از حد بزرگ است دلایلی وجود دارد که هرکدام ارزش تحقیقات آینده را دارند. این دلایل میتواند این موارد باشد: همانطور که گفته شد، شرکتهایی که از نظر مالی سالم هستند سبزتر هستند و ممکن است اندازهگیری صحیح سلامت مالی دشوار باشد. از اینرو، استراتژیهای شناسایی بهتری برای اصلاح تمایل به پرداخت خانوارها مورد نیاز است. همچنین دادههای بلومبرگ NEF لزوماً تمام سرمایهگذاریهای شرکت را در فضای کربنزدایی جمعآوری نمیکند. از اینرو، توسعه معیارهای بهتر این سرمایهگذاریها، چه در سطح شرکت و چه در سطح کل، ارزشمند خواهد بود. از سوی دیگر بهطور بالقوه سرمایهگذاران ممکن است بهطور کامل درک نکنند که چه چیزی به دست میآورند. برای این منظور، تصویب اخیر قوانین افشای اروپایی و مقررات بالقوه SEC به محققان فرصتی را برای بررسی تاثیر سرمایهگذاری سبز بر این تخمینها ارائه میدهد. در برخی مطالعات نیز فرض بر این است که شرکتها یکسان هستند و هیچ ریسک خاصی وجود ندارد. در حالی که این ریسکهای خاص میتواند در تصمیمگیری سرمایهگذاران تاثیرگذار باشد و در نهایت اینکه هزینههای مربوط به کاهش آلودگی هوا در معادلات بیشتر از آن چیزی است که در واقعیت وجود دارد. هزینههایی مانند تبلیغات نیز در هزینههای شرکت باید گنجانده شود.
نتیجهگیری
آیا افزایش اخیر و چشمگیر علاقه سهامداران به مسوولیت اجتماعی شرکتی ناشی از انگیزههای غیرمالی است، یعنی سهامدارانی که به دنبال انجام کارهای خوب هستند، یا از طریق سرمایه معمول حداکثر کردن بازده؟ بر اساس مدلهای تعادلی که دارای انتخاب شرکت برای مسوول بودن یا نبودن است، ادبیات مالی اخیر در هفت آزمون دستهبندی شد که از مجموعهای از بازارهای سرمایه و دادههای مالی شرکت استفاده میکنند. نتایج بهطور کلی به سهامداران اشاره دارد که با انگیزههای غیرمالی هدایت میشوند یعنی سهامداران در بسیاری موارد انتظار دارند شرکتها در مسیر اصلاح فرآیندها به سود محیط زیست و رفع آلایندگیها یا دیگر موارد مربوط به مسوولیتهای اجتماعی گام بردارند. همچنین در مواجهه با تخمینهای گرینیوم در زمینه گرمایش جهانی، به نیاز به تحقیقات آینده اشاره شد که اقدامات سرمایهگذاری شرکتها در بخش کربنزدایی را دربر میگیرد.