ترامپ آرژانتینی
خاویر میلی برای آرژانتین چگونه رئیسجمهوری است؟
از دفتر جدیدش متنفر است. آن صندلی سلطنتی آبیرنگ با فِریم طلاکوبش را آلوده به خباثت میداند. اما عاشق یک تابلوی نقاشی بزرگ است. تابلویی در طبقه دوم کاخ صورتی که توتم اوست. مردی با سر شیر و پیکره انسانی که لباس بر تن دارد. هدیهای از طرف یاری کازانووا، هنرمند آرژانتینی که پیامش حمایت از روحِ اقتصاددان رئیسجمهور است. شاید هم مکمل ایدئولوژی سرمایهداری که اعتقاد دارد، هیچگاه «ناپلئون تسلیمشده در فونتنبلو» نمیشود، چون ترامپ دوم جهان است. منجی که به جای آمریکا، آرژانتین را از نو خواهد ساخت. کشوری که پیشینیانش، از پشت همان صندلی کاخ کاسا روسادا، آن را به ویرانی کشاندهاند. ادعایی که البته برای خود خاویر جراردو میلی و طرفدارانش ارزش دارد و کمی هم حال ترامپ آمریکایی را خوش کرده است.
از دفتر جدیدش متنفر است. آن صندلی سلطنتی آبیرنگ با فِریم طلاکوبش را آلوده به خباثت میداند. اما عاشق یک تابلوی نقاشی بزرگ است. تابلویی در طبقه دوم کاخ صورتی که توتم اوست. مردی با سر شیر و پیکره انسانی که لباس بر تن دارد. هدیهای از طرف یاری کازانووا، هنرمند آرژانتینی که پیامش حمایت از روحِ اقتصاددان رئیسجمهور است. شاید هم مکمل ایدئولوژی سرمایهداری که اعتقاد دارد، هیچگاه «ناپلئون تسلیمشده در فونتنبلو» نمیشود، چون ترامپ دوم جهان است. منجی که به جای آمریکا، آرژانتین را از نو خواهد ساخت. کشوری که پیشینیانش، از پشت همان صندلی کاخ کاسا روسادا، آن را به ویرانی کشاندهاند. ادعایی که البته برای خود خاویر جراردو میلی و طرفدارانش ارزش دارد و کمی هم حال ترامپ آمریکایی را خوش کرده است. مخالفانش معتقدند، خاویر نه منجی آرژانتین است و نه ارتدوکسی که با نواختن «لارنگای» راک و راه انداختن نمایش وحشت، پادشاه دنیای گمشده باشد. او، یک خودخوانده «لیبرتارینِ آنارکوکاپیتالیست» است که قصد دارد اقتصاد مکتب اتریش را به فضاحت بکشاند و صرفاً یک دیوانه دیگر به جمع دیوانگان سیاسی جهان اضافه کند. دیوانهای که اینیاکی گوتیرز، اینفلوئنسر تیکتاکی محبوبش، قطعاً لحظات دیوانگی او را برای آیندگان ثبت کرده است تا جهان ببیند یک اقتصاددان چگونه میتواند به یک لمپن دستوپا چلفتی سیاسی متوهم تبدیل شود.
دومین ترامپ دیوانه
خاویر میلی، «ترامپ آرژانتینی»، قبل از آنکه رئیسجمهور شود، یک اقتصاددان راستگرای «اولترا لیبرال» بود که در یکی از شرکتهای تجاری بزرگ آرژانتین کار میکرد. او در سالهای قبل از قدرت، بهعنوان یک «آنارکو-سرمایهدار» شناخته میشد و گاه در تلویزیون از دیدگاههایش دفاع میکرد. اما هیچ کارشناس سیاسی باور نداشت که او شانسی برای تبدیلشدن به رئیسجمهور دومین اقتصاد بزرگ آمریکای جنوبی داشته باشد و وقتی در ماه آگوست سال قبل، در مرحله اول انتخابات به پیروزی رسید و به مرحله دوم راه یافت، شگفتی بسیاری را برانگیخت. به ویژه آنکه، خاویر میلی یک کارشناس تلویزیونی بسیار فعال در شبکههای اجتماعی بود و در مقابل حامیانش یک «شومن» تمامعیار محسوب میشد. او که به خاطر مدل موی آستین پاورزی و خط ریش چکمهای خود را «شیر» مینامید، بارها و بارها برای ظاهر ژولیده و رفتارهای تهاجمیاش، به «آل لوکو» یا همان دیوانه معروف شده بود، اما با این حال، بعد از نشستن بر صندلی ریاستجمهوری، دست از رفتارهای قبلی خود برنداشت و بدون ابایی از انجام کارهای خشن مانند نشان دادن «اره برقی» به عنوان نمادی از قلعوقمع بعد از قدرت در بخشهای دولتی و اجرایی، دایره لغات بیادبانه خود را بزرگتر کرد و از توهین به دیگران بیشتر از قبل لذت برد.
ماستیفهای پیشگو
خاویر میلی تا به امروز، بارها، پاپ فرانسیس، اولین پاپ آرژانتین را «ابله»، «نماینده شیطان در زمین» و «پسر چپ عوضی حامی کمونیسم»، خطاب کرده است، به کنگره آرژانتین لقب «لانه موشها» را داده است، فرماندار بوئنوس آیرس را «کوتوله کمونیست» میداند. نخستوزیر اسپانیا را «مضحک اروپا» میخواند. ترسیتا فریاسِ روزنامهنگار را پس از انتقاد از دیدگاههای ایدئولوژیکش بهعنوان یک توتالیتر، «الاغ» خطاب کرده و گوستاوو پترو، رئیسجمهور کلمبیا را «قاتل تروریست» صدا زده است. این سرمایهدار 53ساله، حتی با وجود سپری شدن بیش از سه سال از مرگ دیهگو مارادونا، به اسطوره بودن فوتبال آرژانتین هم رحم نکرده و با آنکه لیونل مسی توپ طلای هشتم خود را شخصاً به دن دیهگو تقدیم کرد و باعث شد تا فوقستاره آرژانتینی در دنیای فوتبال جاودانه شود، بارها او را با تحسین مسی تحقیر کرده است. رفتارهای عجیبی که البته به همین توهینها ختم نمیشود. او چند سگ ماستیف دارد که اسمشان را موری، میلتون، رابرت و لوکاس، نام اقتصاددانان لیبرال، گذاشته است و طبق مکالمات تلهپاتیک خود، آنها را بهترین استراتژیستهای دنیا میداند. این ماستیفها در مشاورههایشان به خاویر گفته و گوشزد کردهاند که نخبگان سیاسی دزدند، مارگارت تاچر، نخستوزیر سابق بریتانیا که آرژانتینیها از او به خاطر نقشش در جنگ فالکلند سال 1982 متنفر هستند، دوستداشتنی و قابل تمجید است، آموزش جنسی یک توطئه مارکسیستی برای از بین بردن نهاد خانواده و تغییرات آبوهوایی، یک توطئه سوسیالیستی مسخره است و او به عنوان یک گورو جنسی تانتریک و با شعار «زندهباد آزادی لعنتی»، طبق گفتوگو با پنجمین سگ مردهاش، میتواند برای سرزمین نقره جهان، معجزه کند. اعجازی را که نه اتوس سالومه «نوستراداموس زنده» برزیل بلکه ماستیفها پیشبینی کردهاند که شاید در جهان دیوانهها قابل قبول باشد و حتی مانوئل آدورنی، سخنگوی دولت آرژانتین که ماههاست در حال دفاع از سلامت روانی رئیسش است؛ این توهم را تایید کند «چون خاویر گفته است، پس واقعیت دارد». اما بیشک، روزی نهتنها آدورنی، که حتی کارینا میلی، «خواهر، رئیس و معمار به قدرت رسیدنش» هم باید به خاطر اظهارات و این رفتارهای متوهمی / پوپولیستی افراطی عذرخواهی رسمی کنند و دنیا صرفاً برای میلی اصیل و توانمندیهای اقتصادیاش، فرصت بازخوانی تاریخ را داشته باشد.
دسیسههای تازهکار سیاسی
اما کدام خاویر میلی اصیل؟ از دیدگاه مویسس نعیم، روزنامهنگار و وزیر تجارت و صنعت پیشین ونزوئلا، در تحلیلِ جامع روزنامه اسپانیایی ال پائیس (El País)، چند خاویر میلی وجود دارد: یکی، اقتصاددان آزادیخواهی که همیشه عینک سیاه بر چشم میزند و ممکن است بنبست اقتصادی آرژانتین را بشکند. دوم، کارشناس جنسی تانتریکی که رسانهایها را استخدام میکند تا با مجسمه سگ مردهاش یا مردگانی که به او گفته بودند رئیسجمهور میشود، مصاحبه کنند. سوم، میلی یهودی که دعوتی صادقانه به ایمان و تمامی کثرتگراییهای پیچیده آن دارد؛ و چهارم، رئیسجمهوری که کاتولیک رومی به دنیا آمده اما در پذیرش یهودیت ارتدوکس، کاتولیک آمریکای لاتین و فلسفههای لیبرال راست، سرتاسر تناقض است. او هیچ تصمیمی را بر اساس تورات نمیگیرد. دیالکتیک تلمود را به عنوان راهی برای تجزیه و تحلیل مسائل انتخاب کرده است. با اکسل واهنیش، خاخام بانفوذ ارتدوکس سفاردی و سفیر بعدی آرژانتین در اسرائیل دیدار میکند، او را در آغوش میگیرد و روی شانهاش گریه میکند. در اولین سفر خارجیاش به بازدید مقبره یادبود اوهل یهود و رهبر جنبش لوباویچ در نیویورک میرود و مهمتر اینکه اسرائیل را نماد قومگرایی اصیل میداند و مدافع بمباران مداوم غزه است؛ نگرشی که بسیاری از آرژانتینیها آن را استفاده از یهودیت برای بازار آزاد و به شدت خطرناک میدانند و حتی تننباومها (Tenenbaum)، گروهی از روشنفکران و رهبران یهودی آرژانتینی با امضای نامهای تحت عنوان: «میلی نماینده ما نیست»، «نمیشود تورات را با دسیسه خواند»، از او خواستهاند دست از به آغوش گرفتن پروژههای سیاسی راستگراهای افراطی جهان بردارد. کمااینکه، میلی نه صرفاً در سبک یا کلام که عملاً خود را با گروهی از سیاستمداران دست راستی پوپولیست در سراسر جهان گره زده است. سیاستمدارانی چون دونالد ترامپ یا ژائیر بولسونارو، روسای جمهور آمریکا و برزیل که در سالهای اخیر بهطور ویژه از ارزشهای محافظهکارانه نتانیاهو، اسرائیل و «یهودی-مسیحی» به شدت استقبال کرده و خاویر را نیز به همین راه میخوانند؛ و این در حالی است که او در میانه شکاف عمیق «جهانیگرا» و «ناسیونالیست»، یک تازهکار سیاسی است که نباید بهطور متناوب عینک اکونومیست و اره برقیاش را جابهجا کند، چون، آرژانتین به عینک اکونومیستی او نیاز دارد، نه خاویری که تا ساعات اولیه صبح بیدار میماند، در شبکه ایکس میچرخد، در طول یک روز، 336 پست مبتذل را لایک یا بازتوئیت میکند، از ایجاد وبسایت «امروز رئیسجمهور ما چند توئیت را پسندیده است؟» مانند بچهها ذوقزده میشود یا فقط برای خوردن غذا و بازی با سگهایش آن هم در مقر ریاستجمهوری آرام و قرار میگیرد.
خاموشی فانوس غرب
اقتصاد آرژانتین، سالهاست در بنبست است. بسیاری معتقدند آرژانتین صرفاً در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم که توسط محافظهکاران اداره میشد، در میان اقتصادهای برتر جهان قرار داشت و با عنوان «ثروتمندترین کشور جهان» و «فانوس غرب»، مورد تمجید قرار میگرفت؛ اما آرژانتین در آن زمان هم بهشت نبود. یک حزب سیاسی منفرد که از طریق تقلب در انتخابات بین سالهای 1874 و 1916 به قدرت چسبیده بود، آرژانتین، نیروگاه کشاورزی دنیا را با فساد عمومی، استقراض بینالمللی بیش از حد، بحرانهای مالی مکرر و خزانههای خالی دولتی به نابودی کشاند و این روند رکود و سقوط استمرار یافت. به واقع، از همان زمان استقلال این کشور از اسپانیا در سال 1816، اقتصاد هم برای دیکتاتورها و هم برای رهبران منتخب دموکراتیک -چپ و راست- در آرژانتین به یک معضل تقریباً غیرقابل اصلاح تبدیل شد و اصلاحات راه به جایی نبرد، به نحوی که، تورم در این کشور تا پایان مارس امسال با ۲۸۸ درصد در رتبه اول جهان قرار داشت. کسری بودجه و عدم پرداخت بدهیها، در کنار هزینههای بالای دولت برای چاپ پول، دامنه این تورم را گسترش داد، منجر به نکول شد و برای چندین دهه، سومین اقتصاد بزرگ آمریکای لاتین را ویرانتر کرد. علاوه بر آن، تا دهم دسامبر 2023، اقتصاد آرژانتین به خاطر بدهی 263 میلیارددلاری به طلبکاران خارجی و اختلاف قابل توجه بین نرخ ارز رسمی و دلار آبی، در پایینترین سطح خود قرار داشت. کارخانههای این کشور، دلار کافی برای خرید محصولات وارداتی نداشتند و مجبور بودند تولید را کاهش و منابع مالی تجارت را افزایش دهند و همزمان، دولت برای بازپرداخت ۶۷ میلیارد دلار به دارندگان اوراق قرضه و ۳۶ میلیارد دلار به صندوق بینالمللی پول در حین خرج کردن ذخایر خارجی، از چین به یوآن وام بگیرد و توامان، یک خط سوآپ بزرگتر و طولانیمدت 18 میلیارددلاری را برای یک دوره 12ماهه تمدید کند تا شاید بتواند به تدریج آن را تا اواسط سال 2026 به صفر برساند. از طرفی دیگر، این کشور برای شروع تبدیل کل پایه پولی به دلار نیاز به دسترسی آزاد به بازار سرمایه داشت اما آن را از دست داده بود. در عین حال، نرخ فقر در آن هم از 50 درصد فراتر رفته و اشتغال غیررسمی بدون مزایای افزایش، قدرت خرید مردم حتی برای داروهای نسخهای را نسبت به دو دهه قبل کاهش داده بود. فراتر آنکه، آرژانتین پس از سال ۱۹۸۳ تحت تاثیر عمیق زمینههای سیاسی و اقتصادی، رابطه پیچیده مالی بین مقامات ایالتی /استانی و رئیسجمهور را تجربه کرده است. ساختار فدرالیسم مالی این کشور به گونهای تغییر یافته که قدرت کسب درآمد در سطح ملی متمرکز شود، در حالی که ایالتها /استانها مسئولیتهای کلیدی در زمینههای هزینههای عمومی از قبیل آموزش، بهداشت و زیرساخت را بر عهده دارند. چرخهای که با عدم تطابق میان منابع درآمدی و هزینهای، اغلب ایالتها را به انتقالات مالی دولت ملی وابسته میکند و حتی باعث شده است در برابر تغییرات شرایط سیاسی و اقتصادی جدید آسیبپذیرتر شوند. رخدادی -مجموعه چالشها و نیازهایی- که بسیاری آن را ارجحیت، تمرکز دوباره بر نیاز به اصلاح جامع فدرالیسم مالی و رویکرد محتاطانه و شبیه به بازی در شطرنج، در بازی استراتژیک سیاسی-اقتصادی آرژانتین، نامیدهاند و برخی دیگر چون اوکی گونی، تحلیلگر و نویسنده کتاب «اودسا واقعی: چگونه جنایتکاران جنگی نازی از اروپا فرار کردند»، آن را «یک فرصت برای رئیسجمهورهای دیوانهای چون خاویر میلی» میدانند.
معجزه خاویر
طرفداران خاویر باور دارند «معجزه میلی» نهتنها همسایگان سوسیالیست شکستخورده آرژانتین را رسوا کرده است بلکه موفقیت او در آرژانتین راه را برای آزادی و رفاه در سراسر آمریکای لاتین هموار میکند. آنها معتقدند، اندکی پس از روی کار آمدن او، با کاهش 54درصدی پزو، شکاف بین نرخ ارز رسمی و بازار به طرز چشمگیری کاهش یافت. تورم ماهانه این کشور در کمتر از سه ماه پس از روی کار آمدن میلی با کاهشی بیش از حد انتظار به 2 /13 درصد در فوریه رسید و مجموعه اقدامات سختگیرانه او برای مهار تورم، جواب داد. به نحوی که فعالیتهای اقتصادی نسبت به آوریل 3 /1 درصد افزایش یافت که بالاتر از میانگین 1 /0 درصد برآورد تحلیلگران در نظرسنجی بلومبرگ و اولین ماه رشد از زمان آغاز دوره میلی در دسامبر بود. همچنین نسبت به یک سال گذشته، شاخص تولید ناخالص داخلی 3 /2 درصد رشد کرد. با فرمان فوری او برای تصویب 300 اقدام با هدف مقرراتزدایی از اقتصاد، مانند خصوصیسازی، سیاست آسمان باز، پایان دادن به محدودیتهای وارداتی، کاهش یارانه سوخت، کاهش نقل و انتقالات دولت مرکزی به استانها، تعدیل نرخ ارز رسمی و مقرراتزدایی از خدمات ماهوارهای، راه برای حل بسیاری از مشکلات مالی-اقتصادی باز شد. همچنین، مخارج عمومی در اولین ماه مدیریت میلی نسبت به سال قبل و ماه قبل 30 درصد کاهش واقعی داشت. آرژانتین در ژانویه و فوریه برای اولینبار از سال 2011 به مازاد بودجه اولیه رسید. ذخایر خارجی بیش از هفت میلیارد دلار رشد کرد و فشار بر خزانه را کاهش داد. صادرات محصولات کشاورزی با مدیریت مالی محتاطانه گروه مالی گالیسیا، بزرگترین بانک خصوصی و پنجمین بانک بزرگ آرژانتین افزایش یافت؛ و دو شرکت بزرگ کشاورزی «Cresud» با 867 هزار هکتار زمین تحت مالکیت و «AdecoAgro» با 252 هزار هکتار زمین متشکل از 30 مزرعه در آرژانتین، برزیل و اروگوئه و چندین کارخانه فرآوری برنج، لبنیات، شکر و اتانول، بازار صادراتی این کشور را رونق دادند. مجموعه اتفاقاتی که بسیاری از پرونیستهای آرژانتین، آنها را «کوچک بیفایده» و خود خاویر را «دلیل جدید بحران اقتصادی وخیم» این کشور میدانند.
شاکیان میلی
پرونیستهای آرژانتین، به این اجماع رسیدهاند که ایدههای میلی، «پشیمانی زیادی در آرژانتین» به دنبال خواهد داشت. چرا که او برای حل تورم، دلاریزهکردن اقتصاد را انتخاب کرد. با اره برقی برنامهریزی برای کاهش هزینههای عمومی را در دستور کار قرار داد. در این مدت کوتاه، بیش از 70 هزار کارمند بخش دولتی را اخراج کرد. حقوق بازنشستگان را تا 30 درصد کاهش داد. پروژههای زیرساختی را متوقف و کشور را به رکود عمیقتر کشاند. صندوق بینالمللی پول، به خاطر سیاستهای او، چشمانداز رشد سال 2024 خود را برای آرژانتین تا 5 /3 درصد کوچکتر کرد. فقر، 57 درصد از جمعیت 47میلیونی آرژانتین را در کنج قفس انداخت. خانوادههای طبقه متوسط آرژانتین که قبض انرژی آنها 155 درصد افزایش داشت، از خیر بدیهیترین نیازهایشان گذشتند و حالا در آرژانتین، دیگر از بیرون غذا خوردن، مسافرت و مدرسه خصوصی خبری نیست. تلختر اینکه، در کشوری که گوشت گاو کبابی یا اسادو، نهتنها یک غذای ملی بلکه یک آیین اجتماعی است، مصرف گوشت به پایینترین سطحی که تاکنون ثبت شده رسید و بیشترین ضربه را به فقرا وارد کرد. علاوه بر آن، در پنج ماه گذشته، نرخ رسمی بیکاری دو واحد افزایش یافت و به 7 /7 درصد رسید که به معنای ورود نیروی کار غیررسمی است؛ و همه اینها در حالی اتفاق افتاد که خاویر میلی، در مراسم معرفی کتاب خود «سرمایهداری، سوسیالیسم و دام نئوکلاسیک»، ژاکت چرمی مشکیاش را برای نشان دادن کت و شلوار گرانقیمتش به هوا پرت کرد، فریاد زد: «من شیر هستم»، «من پادشاه دنیای گمشده هستم» و اعتراض به توهینهای مبتذل را با پوزخند پاسخ داد و عملاً آرژانتین را به سخره گرفت. رفتاری که برای هر پرونیست واقعی این سوال را تکرار میکند که واقعاً چطور یک دیوانه میتواند یک اقتصاد ویران را بازسازی کند و چرا جهان از دیوانگان سیاسی نمیترسد و حامی آنهاست؟