شناسه خبر : 48207 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

موشک‌های ایلان

چرا ماسک از ترامپ حمایت کرد و شریک سیاسی و تجاری او شد؟

 

آسیه اسدپور / نویسنده نشریه 

کارآفرینی سیاسی، لابی‌گری تجاری است. کارآفرینان سیاسی، با ترکیبِ جاه‌طلبی و ایدئولوژی، دنیای تجارت و سیاست را به هم پیوند می‌دهند. آنها، از استراتژی‌های کارآفرینی، برای تاثیرگذاری بر نتایج سیاسی، تغییر سیاست‌ها و کسب مقام‌های سیاسی، استفاده می‌کنند. این رهبران تجاری، به‌طور فعال در فعالیت‌های سیاسی با هدف نامزدی برای مناصب، حمایت از نامزدهای سیاسی یا تاثیرگذاری بر سیاست از طریق لابی‌گری و حمایت‌های مالی شرکت می‌کنند. آنها، برخلاف سیاستمداران سنتی، اغلب بر کارایی، نوآوری و نتایج متمرکز هستند. مشارکت این رهبران تجاری، می‌تواند به حکمرانی پویا، پاسخگوتر و اجرای سیاست‌هایی منتهی به توسعه، منجر شود. برای مثال، یکی از مدرن‌ترین این شراکت‌های سیاسیِ تجاری جهان، اتحاد سیاسی دونالد ترامپ و ایلان ماسک است. بعد از هنری فورد و اندرو کارنگی که از ثروت و نفوذ خود برای شکل‌دهی به سیاست‌های عمومی و ترویج اهداف اجتماعی استفاده کردند، این‌بار سفر ترامپ از تجارت املاک و مستغلات و ورود کارآفرین میلیاردرِ تسلا و اسپیس‌ایکس به سیاست، بر اهمیت فزاینده کارآفرینی سیاسی در عصر معاصر تاکید کرده است. این شراکت، ترامپ را یک‌بار دیگر قدرتمند و ابرتکنولوژیست جهان را یک پیمانکار دولتی کرد تا بتوانند برای قراردادهای پرسود خود در کاخ سفید چانه‌زنی کنند.

عمو ایلان

ایلان ماسک، مهاجر پورتوریایی، که هیچ‌گاه نمی‌تواند رئیس‌جمهور آمریکا شود، زمانی خود را میانه‌رو و از حامیان اوباما توصیف می‌کرد. اما با آغاز پاندمی، وقتی کسب‌وکارش به خطر افتاد، از دموکرات‌ها زده شد. البته عکس‌العمل سیاسی خاصی نداشت. او تا تابستان امسال، از حامیان عمومی ترامپ هم نبود. ماسک و ترامپ حتی از سال 2022، دشمن شده بودند. ماسک، در ایکس با استفاده از دو اصطلاح «کلاه آویختن» و «حرکت به سمت غروب آفتاب» نوشته بود، دونالد، باید پایان کارش را بپذیرد و بازنشسته شود. ترامپ نیز، ماسک را «هنرمند لاف‌زن»، خوانده بود که «التماس» می‌کند. او در رسانه‌اش «‌Truth Social‌» گفته بود، «زمانی که ایلان ماسک به کاخ سفید آمد و از من برای همه پروژه‌های یارانه‌ای، درخواست کمک کرد، من می‌توانستم بگویم «زانو بزن و التماس کن» و او این کار را می‌کرد». دشمنی که عاری از هر نوع پیام برای اتحاد بود. اما در یک تغییر ناگهانی، از ماه‌های قبل از انتخابات اخیر، ماسک دست از کدورت برداشت و دشمنی‌ها تمام شد. او شروع به سرمایه‌گذاری بر متعصب‌ترین راست آمریکایی کرد. ماسک، با 200 میلیون دلار، وزن فرهنگی و مالی خود را پشت کمپین دونالد ترامپ قرار داد تا برای دومین‌بار رئیس‌جمهور ایالات‌متحده شود. او فقط بیش از 119 میلیون دلار به کمیته اقدام سیاسی یا PAC  اهدا کرد. هفته‌ها قبل از انتخابات نیز، رای‌دهندگان را در ایالت‌های اصلی تشویق کرد تا به پای صندوق‌ها بروند. او حتی به‌طور موقت از خانه خود در تگزاس به ایالت نوسان پنسیلوانیا رفت؛ جایی که در تمامی رویدادهای انتخاباتی شهر حضور داشت. البته ماسک، تنها میلیاردری نبود که از ترامپ حمایت می‌کرد؛ اما برخلاف برخی از همتایانش که ترجیح می‌دادند در سایه کمیسیون انتخابات فدرال سوپرPACها و جلسات پشت درهای بسته فعالیت کنند، او به آشکارترین شکل ممکن به حامی ترامپ تبدیل شد. ماسک در این شرط‌بندی سیاسی به گونه‌ای موفق عمل کرد که شب انتخابات را در عمارت «مار-آ-لاگو» فلوریدا که حکم باشگاه خصوصی برای اعضای خانواده ترامپ دارد، گذراند و از سوی «کای»، نوه بزرگ ترامپ که از زمان اعلام نامزدی دونالد، پدربزرگش را همراهی می‌کند، عنوان «عمو ایلان» را گرفت. وقتی نیز ترامپ پیروز شد، در چهار دقیقه از سخنرانی نیم‌ساعته پیروزی رئیس‌جمهور آمریکا، از سوی ترامپ با القاب «فوق‌العاده نخبه» و «مردی خاص» مورد تمجید قرار گرفت و البته این تنها آغاز ماجرا بود.

دوپامین قدرت

ماسک، حالا جایگاهی فرادولتی در جامعه آمریکایی دارد. او از زمان پیروزی ترامپ، به دلیل افزایش سهام تسلا، 70 میلیارد دلار ثروتمندتر شده است. این ثروت، از مجموع تولید ناخالص داخلی چندین کشور و بودجه دفاعی بسیاری از کشورهای صنعتی غربی بیشتر است. دارایی خالص ماسک، اکنون به 320 میلیارد دلار رسیده که او را نزدیک به 90 میلیارد دلار از اوراکل جلوتر می‌اندازد. شرکت اسپیس‌ایکس ماسک که تا یک دهه پیش، مدیران دفاعی آمریکا به آن نگاهی تمسخرآمیز داشتند، اکنون به رقیبی بزرگ برای پنتاگون تبدیل شده است. استارلینک ماسک، اینک مالک حداقل نیمی از ماهواره‌هایی است که در حال حاضر در مدار هستند. از طریق استارلینک، ماسک این قدرت را دارد که روند جنگ‌ها را تغییر دهد، زیرا مجموعه ارتباطاتی که او کنترل می‌کند، اغلب راه اصلی دسترسی دولت‌ها به اینترنت در مناطق جنگی است. در واقع، ماسک با اسپیس‌ایکس، می‌تواند به‌طور موثری برنامه پرتاب موشک را به ناسا دیکته کند و برای انتقال فضانوردان و تجهیزات به ایستگاه فضایی بین‌المللی آنها را به خود وابسته نگه دارد. جدای از آن، شرکت‌های او در سال گذشته، حدود 100 قرارداد مختلف با 17 آژانس فدرال به ارزش سه میلیارد دلار داشته‌اند و شرکت‌های فناوری متعددش به‌طور فزاینده‌ای خود را وارد برنامه‌های بین‌المللی کرده‌اند. تا به امروز، ناسا بیش از 15 میلیارد دلار در اسپیس‌ایکس سرمایه‌گذاری کرده و در حال توسعه شبکه‌ای متشکل از صدها ماهواره جاسوسی با یک آژانس اطلاعاتی ایالات‌متحده است. ناسا همچنین در ماموریت‌هایی مانند نجات فضانوردان استارلاینر بوئینگ که هنوز در فضا سرگردان‌اند، نیاز خود را به دانش اسپیس‌ایکس علنی کرده و برای آن هزینه پرداخت می‌کند. پنتاگون هم هزینه ماهواره‌های استارلینک خود را برای ارائه اینترنت به کشورهایی چون اوکراین پرداخت کرده است. موشک فالکون 9 اسپیس‌ایکس، بیش از 100 ماموریت را که حدود دوسوم آنها به ساخت شبکه استارلینک اختصاص داشته در سال جاری تکمیل کرده است. شهرهایی از جمله لاس‌وگاس هم برای حفاری پروژه‌های زیرساختی با شرکت Boring او قرارداد بسته‌اند و ماسک به جای اینکه از بیرون بر تلاش‌های دولت تسلط داشته باشد، عملاً در حال شکل‌دهی به دولت از درون است. علاوه بر آن، از زمان انتخاب ترامپ، ماسک به «هر جلسه و بسیاری از وعده‌های غذایی که آقای ترامپ خورده، حتی حضور در مسابقات یواف‌سی ۳۰۹» پیوسته است و در مورد سیاست‌ها و پرسنل به او مشاوره می‌دهد. ماسک که از سال 2022 به‌طور منظم با پوتین، رئیس‌جمهور روسیه در تماس بوده است، در تماس ترامپ با رهبران جهان، از جمله با ولودیمیر زلنسکی، رئیس‌جمهور اوکراین نیز حضور یافته و حتی تایمز مدعی است که ماسک با سفیر ایران در سازمان ملل متحد هم ملاقات کرده تا به ایران بدون نشست رسمی با ترامپ یک کانال دیپلماتیک بدهد. مجموعه اتفاقات و تلاش‌هایی که به جایگاه او می‌تواند نقش رئیس‌جمهور در سایه را بدهد اما طبیعتاً با جاه‌طلبی ترامپ، در درازمدت تبعات خوب و بدی را توأم با هم دارد.

اداره دوج رفیق ترامپ

ترامپ، در جلسات خصوصی کاخ سفید در دوره قبل، بارها گفته بود به ژنرال‌هایی وفادار و مطیع چون ژنرال‌های هیتلر نیاز دارد. ماسک نیز تا به اینجا، شاید برای ترامپ از همان جنس ژنرال‌ها بوده و به همین خاطر در حال دادن اختیارات به او یا شاید هم تحقق قول و قرارهای قبل از انتخاباتی‌اش برای رسیدن به اهداف خودش است. به هر روی، ماسک و ویوک راماسوامی، کارآفرین بیوتکنولوژی راست‌گرا، حالا به‌طور مشترک رهبر اداره تازه‌تاسیس «کارآمدی دولت» او هستند. اداره‌ای که مخفف آن «‌D.O.G.E» می‌شود و می‌تواند پاداش آشکارِ همراهی و سرمایه‌گذاری ماسک، «رفیق اولِ» ترامپ باشد. «‌DOGE»، نام ارز دیجیتال، دوج‌کوین، ایلان ماسک است و به نظر می‌رسد انتخاب آن برای نام یک اداره، با هدف حفظ ارز در چرخه اخبار طی چند سال آینده باشد. این ارز با توجه به افزایش قیمتی که از روزهای نخستِ بعد از پیروزی ترامپ آغاز شده است، می‌تواند ثروت قابل قبولی برای ماسک به همراه داشته باشد. علاوه بر آن، در حالی که جزئیات این اداره هنوز مبهم و فعالیت آن خارج از دولت است، ماسک و راماسوامی چندین تعهد داده‌اند که برای حذف بوروکراسی دولتی، کاهش مقررات اضافی، کاهش هزینه‌های بیهوده، و بازسازی سازمان‌های فدرال اما در راستای تحقق نیازهای این دو بارون است. بر اساس این تعهدات، ماسک قصد دارد دو تریلیون دلار از هزینه‌های فدرال را که معادل یک‌سوم کل هزینه‌های سالانه دولت است در یک بازه زمانی با هدف کوچک‌سازی گسترده دولت، حذف کند. حذف تخصیص اعتبار به برنامه‌هایی با مجوزهای منقضی‌شده مانند مراقبت‌های بهداشتی کهنه‌سربازانی که در سال 1998 از بین رفت نیز از درخواست‌های راماسوامی است. تعدیل 75درصدی نیروی کار فدرال، شامل حدود 3 /2 میلیون غیرنظامی که از سوی دولت فدرال استخدام شده‌اند و نزدیک به 60 درصد آنها برای وزارت دفاع، امور کهنه‌سربازان و امنیت داخلی کار می‌کنند، هم از دیگر اهداف این اداره عنوان شده است. تعطیلی اداره آموزش و انتقال برنامه‌های آموزشی نیروی کار به وزارت کار، حذف اف‌بی‌آی و انتقال 15 هزار مامور ویژه آن به آژانس‌های دیگر، رهایی از شر کمیسیون تنظیم مقررات هسته‌ای و انتقال وظایف آن به سایر بخش‌ها و قطع اعتبار 1200 برنامه در حال جریان نیز از وعده‌های دیگر با شعار یک دولت کوچک‌تر، کارایی بیشتر و بوروکراسی کمتر است که این دو سرمایه‌دار قصد دارند آن را به عنوان «یک هدیه عالی برای آمریکا» تا دویست و پنجاهمین سالگرد اعلامیه استقلال آن عملی و اجرایی کنند. اما آیا این ادعا و تعهدات با توجه به نقش سنا واقعاً عملی است و می‌تواند برای ترامپ آمریکا مفید باشد؟

سهم ترامپ از سیلیکون‌ولی

برای طرفداران دیدگاه تکنوشتاب‌گرای ماسک، اتحاد ترامپی به منزله طلوع یک دوره جدید سیاسی جسورانه است. آنها اعتقاد دارند، ترامپ و ماسک، با آنکه شخصیت‌ها و ایدئولوژی‌های متفاوتی دارند، اما علاقه مشترکشان به فناوری، رشد اقتصادی و رویکردی نسبتاً غیرمتعارف به حکومت، اساس شراکت آنها را تشکیل می‌دهد. ماسک، که به خاطر دیدگاه نوآورانه‌اش و تلاش برای زندگی چندسیاره‌ای شناخته می‌شود، مکمل دانش تجاری و بلاغت پوپولیستی ترامپ است و با پلت‌فرمی که ایجاد می‌کنند، می‌توانند نوآوری، احیای اقتصادی و شاید بازنگری در مداخله دولت در فضای تکنولوژیک را ترویج دهند. از سویی این رابطه، یک بازی دو سر برد بر تیغه شمشیر است. برای مثال، سیگنال‌ها با پشتیبانی ترامپ از فناوری بلاک‌چین خبر از سهم دولت از سیلیکون‌ولی می‌دهند. همچنین همراهی ترامپ با ماسک از او نه یک رئیس‌جمهور مسن و همیشه درگیر جنگ که یک رئیس‌جمهور ریسک‌پذیر و پیشرو در فناوری را به نمایش می‌گذارد. با این حال بین وعده نوآوری که ماسک نماینده آن است و واقعیت عملکرد او به عنوان یک تاجر تفاوت‌های زیادی وجود دارد. شرکت‌های ماسک، مدت‌هاست درگیر چالش‌های بزرگی‌اند و با آنکه ترامپ برای پول ماسک و هوش او ارزش قائل است و او ایده تایید شدن از سوی ثروتمندترین مرد جهان را دوست دارد، اما این دو می‌توانند در آینده دچار مشکلات بزرگی شوند. مهم‌تر آنکه، ماسک هرچند برای مناصب سیاسی نامزد نشده، اما نفوذ او بر سیاست و گفتمان عمومی غیرقابل انکار است. سرمایه‌گذاری‌های ماسک در خودروهای الکتریکی، اکتشافات فضایی و انرژی‌های تجدیدپذیر او را به عنوان یک بازیگر کلیدی در شکل‌دهی به آینده فناوری و زیرساخت‌ها قرار داده است. از سویی هدف بلندپروازانه ماسک برای استعمار مریخ، سرمایه‌گذاری در اکتشافات فضایی را برانگیخته و بر سیاست‌های فضایی ملی و همکاری‌های بین‌المللی آمریکا تاثیر دارد. همکاری‌های اسپیس‌ایکس با ناسا و سایر آژانس‌های فضایی نیز نقش شرکت‌های خصوصی داخلی و خارجی را در پیشبرد اکتشافات فضایی و شکل‌دهی به سیاست برجسته می‌کند. بنابراین، نفوذ ماسک فراتر از شرکت‌های اوست. مهم‌تر آنکه، ماسک همه مقررات را مانعی بر سر راه کسب‌وکار و عامل خفگی نوآوری می‌داند. او مدت‌هاست به دنبال کاهش اختیارات نظارتی است تا بتواند موانع امپراتوری تجاری گسترده خود را در تسلا، ایکس، اسپیس‌ایکس، استارت‌آپ هوش مصنوعی xAI، شرکت فناوری‌های عصبی نیورالینک و شرکت ترابری زیرزمینی بورینگ، از بین ببرد.

81

تسلا، ایکس و چین

شرکت‌های ماسک، در حال حاضر درگیر طیف وسیعی از تحقیقات و دعاوی از سوی آژانس‌های فدرال در مورد مواردی از جمله نقض قوانین اوراق بهادار، ایمنی محل کار، نقض حقوق کار و مدنی، نقض قوانین فدرال محیط ‌زیست، کلاهبرداری از مصرف‌کننده و نقص ایمنی خودرو هستند. در حال حاضر، 20 تحقیق و شکایت از سوی فدرال علیه تسلا، اسپیس ایکس و ایکس وجود دارد. اما دولت ترامپ می‌تواند وسیله‌ای برای خلاص شدن از شر بسیاری از مقررات باشد تا ایلان هر کاری را که می‌خواهد، با همان سرعتی که دوست دارد انجام دهد. از سویی، حالا او در خط مقدم طبقه رو‌به رشدی از میلیاردرهای سیلیکون‌ولی است. او می‌تواند از آمریکا یک استارت‌آپ بسازد و مشارکت سیاسی او با ترامپ امپراتوری صنعتی‌اش را به عصر طلایی می‌برد. از طرفی، صعود سیاسی ماسک، با ترامپ پس از آن رخ داد که تسلا به نشست  EVآگوست 2021 کاخ سفید دعوت نشد و بایدن از سه خودروساز بزرگ دیترویت به کاخ سفید دعوت کرد تا فروش خودروهای الکتریکی را ارتقا دهند. از این‌رو، ثروت تسلا بسته به رفتار ترامپ با مجموعه متنوعی از یارانه‌ها، سیاست‌ها و طرح‌های نظارتی برای وسایل نقلیه الکتریکی و خودران می‌تواند افزایش یا کاهش یابد. بر همین مبنا، تمرکز اصلی ماسک در چهار سال آینده، با آنکه تسلا سالانه نزدیک به دو میلیون خودرو برقی می‌فروشد، «عدم اجرای» اقدامات احتمالی مربوط به ایمنی سیستم‌های کمک‌راننده فعلی تسلا و «اثبات ادعای خود» برای ایمنی این فناوری است. ماسک همچنین می‌تواند مقررات مطلوبی را در مورد وسایل نقلیه خودران و روباتاکسی‌های تسلا اعمال کند. او برای استارت‌آپ جدید هوش مصنوعی xAI  خود نیز می‌تواند قوانین نوپا یا آژانس جدیدی تاسیس کند. ماسک در استارت‌آپ ایمپلنت مغزی نیورالینک نیز مدت‌هاست شکایت می‌کند که فرآیند تاییدیه FDA آمریکا باعث کندی این شرکت در کاشت تراشه در مغز انسان شده است و حالا می‌تواند به عنوان رهبر اداره کارآمدی، با اخراج مقامات FDA که او و کارش را ناکارآمد می‌دانند، مشکل را از ریشه حل کند. البته بر سر ایکس و چین شاید نتواند به این سطح از توانمندی برسد. ماسک در X دچار تزلزل مالی و محتوایی شده است. 

چین هنوز هم دشمن است

ترامپ، با این پیام در کمپین انتخاباتی شرکت کرد که مشکل«مرزها، تورم، قیمت مسکن و مراقبت‌های بهداشتی» را حل خواهد کرد و به دنبال آن آرام‌آرام 100 وعده را در طول مبارزات انتخاباتی، رتبه‌بندی کرد که برخی از آنها کاملاً در کنترل او نبوده و نیستند، مانند «پایان دادن به جنگ روسیه و اوکراین ظرف 24 ساعت». کمااینکه او در دوره اول، حدود نیمی از وعده‌های انتخاباتی خود را زیر پا گذاشت، حدود یک‌چهارم آن را عملی کرد و برای بقیه به مصالحه اکتفا کرد. با این حساب، بسیاری معتقدند با وجود شراکت با ماسک، وعده‌های این‌بار او نیز نمی‌تواند به سادگی عملی شود. به اعتقاد تحلیلگران، حذف مالیات بر انعام، مزایای تامین اجتماعی، اضافه‌کاری و بهره وام خودرو، اعمال تعرفه 20درصدی واردات، ایجاد «شهرهای آزادی»، کنترل مهاجرت و قانون سقط جنین، باز هم از پرحاشیه‌ترین، برنامه‌های ترامپ باقی خواهند بود. در کنار آن پروژه 922صفحه‌ای 2025 آمریکا، یک طرح پرتنش داخلی و خارجی است و حتی ماسک و ترامپ ممکن است در راه این پروژه و بر سر چین از هم جدا شوند. ماسک، به‌طور فعال با مقامات عالی‌رتبه چینی تعامل دارد. او اغلب با سیاست‌های سخت‌گیرانه اقتصادی در قبال چین مخالفت می‌کند. او از انتقاد از حزب کمونیست چین خودداری می‌کند. رشد چین را قابل تحسین می‌داند و این در حالی است که ترامپ اعمال تعرفه 60درصدی بر واردات از چین را ابزاری حیاتی برای رسیدگی به عدم تعادل تجاری ایالات‌متحده با پکن می‌داند. به باور او، تعرفه‌ها برای مقابله با کسری تجاری 800 میلیارددلاری آمریکا، ضروری است و چین بخش عمده‌ای از آن را به خود اختصاص می‌دهد. در صورتی که ماسک، حتی از دولت بایدن برای تعرفه‌های اعمالی بر کالاهای چینی انتقاد کرده بود و نگران ظهور بلوک‌های رقیب است. او تقابل آمریکا با بلوکی از بازارهای نوظهور و تشدید همکاری‌های ایران، روسیه، چین و کره شمالی را خطری بزرگ می‌داند. خطری که ترامپ آن را مضحک می‌داند و بر دشمنی عریان خود با چین پایبند است. 

دراین پرونده بخوانید ...