شناسه خبر : 47496 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

جهان، در آخرالزمان

محیط زیست جهان در ۵۰ سال آینده چگونه خواهد بود؟

تمدن، در پی فاجعه‌ای از بین رفته و جهان به بیابانی بایر و متروک تبدیل شده است. زمینِ ترک‌خورده و خشک، تا بی‌نهایت امتداد دارد. رنگ آسمان به جای آبی، قهوه‌ای دلگیری است که درخشش خورشید را محو کرده. ماشین‌های زنگ‌زده و رهاشده جاده‌ها را پر کرده‌اند. اندک بازماندگان زمین، با ظاهری عجیب، خشن و ترسناک، هر از گاه با ماشین‌آلات و سلاح‌های جنگی، به جان هم می‌افتند. در یک سکانس دلخراش، طوفان عظیمی از گردوغبار برمی‌خیزد و انسان‌های درمانده، ناامیدانه می‌کوشند پناه بگیرند تا از آسیبِ بادی که زوزه‌کشان زباله‌ها را به هر طرف می‌کوبد در امان بمانند... و این تصویری آخرالزمانی و هولناک از واقعیت‌های خشن دنیایی است که در آستانه فروپاشی کامل قرار دارد و بازماندگانش درگیر جنگی وحشیانه و بی‌پایان بر سر منابع کمیاب (آب و نفت) هستند.

 

مولود پاکروان / نویسنده نشریه 

تمدن، در پی فاجعه‌ای از بین رفته و جهان به بیابانی بایر و متروک تبدیل شده است. زمینِ ترک‌خورده و خشک، تا بی‌نهایت امتداد دارد. رنگ آسمان به جای آبی، قهوه‌ای دلگیری است که درخشش خورشید را محو کرده. ماشین‌های زنگ‌زده و رهاشده جاده‌ها را پر کرده‌اند. اندک بازماندگان زمین، با ظاهری عجیب، خشن و ترسناک، هر از گاه با ماشین‌آلات و سلاح‌های جنگی، به جان هم می‌افتند. در یک سکانس دلخراش، طوفان عظیمی از گردوغبار برمی‌خیزد و انسان‌های درمانده، ناامیدانه می‌کوشند پناه بگیرند تا از آسیبِ بادی که زوزه‌کشان زباله‌ها را به هر طرف می‌کوبد در امان بمانند... و این تصویری آخرالزمانی و هولناک از واقعیت‌های خشن دنیایی است که در آستانه فروپاشی کامل قرار دارد و بازماندگانش درگیر جنگی وحشیانه و بی‌پایان بر سر منابع کمیاب (آب و نفت) هستند.

مکس دیوانه (Mad Max)، صحنه‌هایی از این دست بسیار دارد؛ تصاویری که هشداری جدی درباره عواقب بالقوه ویرانی محیط زیست، فروپاشی اجتماعی و مصائبی است که انسان برای زنده ماندن، باید متحمل شود. تصور کنید اگر روند شوم تخریب محیط زیست -تغییرات آب‌وهوایی، جنگل‌زدایی و کمبود آب- ادامه پیدا کند جهان در ۵۰ سال آینده چگونه خواهد بود؟ این همان تصویری است که جرج میلر کارگردان از گروهش خواسته بود تا در فیلم اکشن خود به تصویر بکشند و می‌گفت: همه افراد حاضر در گروه، باید از یک قانون مشترک تبعیت می‌کردند: فکر کنید بدترین سناریویی که در اخبار خوانده‌اید به وقوع پیوسته است. او معتقد بود برخلاف تصور برخی، در به تصویر کشیدن دنیای ویران‌شده، اغراق نکرده؛ ویرانی همین حالا هم آغاز شده است!

مَد مکس البته تنها فیلم سینمایی نیست که تخریب دنیا را به تصویر کشیده است. به جز آثار سینمایی، صاحب‌نظران محیط زیست هم گهگاه به طالع‌بینی جهانی می‌پردازند که به زودی، اثری از حیات در آن باقی نخواهد ماند. این گمانه‌زنی‌ها اما، منشأ یک پرسش کلیدی است: آیا کارشناسان در پیش‌بینی روند تخریب محیط زیست، اغراق می‌کنند؟

پاسخ به این سوال آسان نیست چرا که در هر دو سوی این بحث، استدلال‌های معتبری وجود دارد. از یک‌سو، شواهد علمی قابل توجه و اثبات‌شده‌ای وجود دارد که تصویری نگران‌کننده از مقیاس و شدت تخریب محیط زیست و پیامدهای بالقوه آن ترسیم می‌کند. الگو‌های تغییرات اقلیمی نشان می‌دهند بدون کاهش عمده انتشار گازهای گلخانه‌ای، دمای جهان با چنان سرعتی افزایش می‌یابد که می‌تواند به اتفاقات فاجعه‌بار منجر شود. سایر مطالعات، از نرخ هشداردهنده از دست رفتن تنوع زیستی، اسیدی شدن اقیانوس‌ها، جنگل‌زدایی و سایر بحران‌های زیست‌محیطی خبر می‌دهند و ارزیابی‌های تخصصی سازمان‌های مرتبط نیز بر وسعت این چالش‌ها صحه می‌گذارند. در نقطه مقابل اما، منتقدان استدلال می‌کنند که عدم قطعیت و محدودیت‌ها در الگو‌های اقلیمی و محیطی می‌تواند پیش‌بینی‌های بلندمدت را دشوار کند. به علاوه، نمونه‌هایی وجود دارد که پیش‌بینی‌های گذشته از فجایع زیست‌محیطی به ‌طور کامل و مطابق انتظار محقق نشده است. و مهم‌تر، نگران‌اند که منافع خاص یا سوگیری‌های سیاسی، کارشناسان را به بزرگنمایی خطرات احتمالی سوق دهد.

بدون شک، علم فی‌النفسه، درگیر حدی از نااطمینانی است؛ سیستم‌های زیست‌محیطی فوق‌العاده پیچیده هستند و دانش و ادراک کارشناسان، پیوسته در حال اصلاح و بهبود است. اما وزن کلی شواهد علمی -همان‌طور که اکثر کارشناسان برجسته جهان می‌گویند- به نفع پیش‌بینی‌هایی است که می‌گویند، ما با تهدیدات محیطی «بسیار واقعی» و «به‌طور بالقوه، شدید» روبه‌رو هستیم.

16

کد قرمز برای بشریت

می‌توانید دنیایی را تصور کنید که در آن جنگل‌ها در آتش می‌سوزند، شهرهای ساحلی زیر آب فرو می‌روند، گیاهان و جانوران اندکی باقی مانده‌اند و کمبود آب و مواد غذایی، انسان‌ها را به جان هم انداخته و قانون جنگل برای بقا برقرار است؟

در آگوست سال ۲۰۲۱ و در پی انتشار گزارش تغییرات اقلیمی جهانی «هیات بین‌دولتی تغییر اقلیم» (IPCC)، گاردین در صفحه نخست خود با تیتر «کد قرمز برای بشریت»، این گزارش را «جدی‌ترین هشدار امنیتی» درباره «تغییرات اقلیمیِ غیرقابلِ اجتناب و غیرقابل برگشت» توصیف کرد و آنتونیو گوترش، در سخنانی گفت: گزارش این هیات، چیزی کمتر از «کد قرمز برای بشریت» نیست؛ زنگ خطرها کرکننده و شواهد غیرقابل انکارند! آن زمان، تصویری از یک زن مسن در مقابل آتش‌سوزی‌های بی‌سابقه در جزیره اویای یونان، چنان احساسی از پریشانی و ترس ایجاد کرد که به تصویر صفحات اول گاردین، فایننشال‌تایمز، دیلی میل و دیلی تلگراف تبدیل شد.

اما یافته‌های کلیدی این گزارش چه بود که بازتابی تا این اندازه هولناک پیدا کرد. در گزارش IPCC آمده بود:

 آب‌وهوای زمین در مقایسه با دوران پیش از صنعتی شدن، حدود ۱ /۱ درجه سانتی‌گراد گرم‌تر شده و انتشار گازهای گلخانه‌ای، عامل اصلی این گرمایش است. گرم شدن بیشتر کره زمین در دهه‌های آینده حتی با کاهش فوری و عمیق انتشار گازهای گلخانه‌ای، اجتناب‌ناپذیر است.

 تغییرات گسترده و سریعی در جو، اقیانوس، کرایوسفر و بیوسفر (زیست‌کره) رخ داده که بسیاری از این تغییرات طی قرن‌ها و حتی هزاره‌ها، بی‌سابقه بوده است.

 تغییرات اقلیمی از طریق رویدادهای آب‌وهوایی مکرر و شدید، افزایش سطح آب دریاها، از دست دادن تنوع زیستی و تاثیرات منفی بر امنیت غذا و آب، بر سیستم‌های طبیعی و انسانی در سراسر جهان تاثیر نامطلوبی می‌گذارد.

تحلیلگران گزارش، بر نیاز فوری به اقدام جهانی هماهنگ برای مقابله با خطرات جدی و شتاب‌دهنده تغییرات اقلیمی تاکید کرده و یادآور شده بودند برای پیشگیری از یک فاجعه، هم کاهش انتشار کربن و هم سازگاری با اقلیم در دهه‌های آینده، ضروری خواهد بود.

مرثیه‌ای برای محیط زیست

صرف نظر از یافته‌های گزارش هیات بین‌دولتی تغییر اقلیم، روندهای فعلی و پیش‌بینی‌های علمی، چشم‌انداز نگران‌کننده‌ای را از محیط زیست و اقلیم جهانی در ۵۰ سال آینده ترسیم می‌کند. سناریوی تراژیکی که در آن، بدون کاهش قابل توجه انتشار گازهای گلخانه‌ای متوسط دمای جهانی تا پایان قرن، دو تا چهار درجه سانتی‌گراد بالاتر از سطح قبل از صنعتی شدن خواهد بود. این سطح از گرم شدن عواقب گسترده‌ای از جمله موج‌های مکرر و شدید گرما، خشکسالی، آتش‌سوزی‌های جنگلی و سایر رویدادهای شدید آب‌وهوایی به همراه خواهد داشت. به علاوه انتظار می‌رود ادامه ذوب‌ شدن یخچال‌های طبیعی و همچنین گرم‌تر شدن آب‌های اقیانوس‌ها، موجب افزایش متوسط جهانی سطح آب دریاها تا سال 2100 بین نیم تا یک متر یا بیشتر شود. اتفاقی که شهرهای ساحلی، جزایر و مناطق کم‌ارتفاع را تهدید می‌کند و سبب جابه‌جایی جمعیت و آسیب به زیرساخت‌ها می‌شود.

از سوی دیگر بسیاری از اکوسیستم‌های جهان از جمله جنگل‌ها، صخره‌های مرجانی و تالاب‌ها تحت فشار فزاینده ناشی از فعالیت‌های انسانی، تغییرات اقلیمی و سایر عوامل استرس‌زای محیطی هستند. بالغ بر یک میلیون گونه گیاهی و جانوری در معرض انقراض قرار دارند که بسیاری از آنها در دهه‌های آینده از بین خواهند رفت.

سکانس ترسناک‌تر این داستان، قحطی هولناک جهانی است. تخمین زده می‌شود تا سال 2050 بیش از پنج میلیارد نفر در مناطقی زندگی خواهند کرد که دسترسی کافی به آب ندارند. انتظار می‌رود تغییرات آب‌وهوایی، رشد جمعیت و شیوه‌های ناپایدار مدیریت آب، کمبود آب را در بسیاری از مناطق، به ویژه در کشورهای در حال توسعه تشدید کند. پیامد این پدیده، همراه با اثرات تغییرات اقلیمی بر بهره‌وری کشاورزی، می‌تواند امنیت غذایی میلیاردها نفر را تهدید کند.

و در نهایت پیش‌بینی می‌شود فراوانی و شدت رویدادهای شدید اقلیمی مانند طوفان، سیل و خشکسالی به دلیل تغییرات آب‌وهوایی افزایش یابد. تا سال 2050، تخمین زده می‌شود که سالانه 200 میلیون نفر به دلیل عوامل محیطی از جمله افزایش سطح دریا، بیابان‌زایی و رویدادهای شدید آب‌وهوایی آواره شوند. تخریب در مقیاس بزرگ، جابه‌جایی جمعیت و فشار جهانی برای واکنش اضطراری به رویدادها و تلاش برای بازسازی، تنها بخشی از پیامدهای این امر هستند.

 جهانی را تصور کنید که همه در آن در حال مهاجرت از نقطه‌ای به نقطه دیگرند و جنگ و درگیری و تنش سرخط دائمی اخبار است. با تشدید اثرات تغییر اقلیم و تخریب محیط زیست، ممکن است تعداد آوارگان یا کسانی که ناگزیر مهاجرت می‌کنند به دلیل عواملی مانند کمبود آب، ناامنی غذایی و بلایای طبیعی افزایش یابد. باید منتظر تشدید تنش‌های اجتماعی، بی‌ثباتی سیاسی و درگیری‌های احتمالی در داخل و بین کشورها باشیم.

در چنگ چالش‌های زیست‌محیطی

 فرونشست زمین در شهرهای بزرگ، خشکیدن تالاب‌ها، سوختن هزاران هکتار از جنگل‌های زاگرس در آتش، پیش‌بینی بیابان شدن اصفهان و گلستان تا یک دهه آینده... اخباری از این دست نگرانتان نمی‌کند؟ حتی اگر خوش‌بین هم باشید، شواهد بسیاری وجود دارد که نشان می‌دهد روند تخریب محیط زیست در کشور -با سرعتی بسیار بیشتر از میانگین جهانی- به زودی بیابانی خالی از منابع کمیاب و نشانه‌های حیات، روی دستمان باقی خواهد گذاشت. ما در فرسایش خاک، تخریب پوشش گیاهی، از بین رفتن تنوع زیستی و اتلاف انرژی در سراسر جهان رتبه اول را داریم و کشور با کاهش شدید آب‌های زیرزمینی، بیابان‌زایی، کاهش تنوع زیستی، آلودگی هوا و خاک، مدیریت نامناسب زباله، فرسایش خاک، تخریب مراتع و جنگل‌ها و طوفان‌های گردوغبار روبه‌رو است.

اگر بخواهیم به جای طالع‌بینی بر مبنای فرضیات، از شواهد سخن بگوییم پیش‌بینی می‌شود که میانگین دما در ایران طی 50 سال آینده بین دو تا چهار درجه سانتی‌گراد افزایش یابد که به موج‌های گرما، خشکسالی و طوفان‌های گردوغبار مکرر و شدیدتر منجر خواهد شد. ایران همین حالا هم با تنش شدید آبی مواجه است و احتمالاً این وضعیت بدتر خواهد شد زیرا تغییرات اقلیمی، خشکسالی و کاهش سفره‌های زیرزمینی را تشدید می‌کند. رقابت به دلیل کاهش منابع آب می‌تواند موجب تنش‌ها و درگیری‌های اجتماعی به ویژه در مناطق روستایی و کشاورزی شود.

انتظار می‌رود شیوه‌های کشاورزی ناپایدار، چرای بی‌رویه و جنگل‌زدایی همچنان به فرسایش خاک و تخریب زمین و بیابان‌زایی دامن بزند. با توجه به اینکه ایران پنج میلیون هکتار بیابان دارد و بیش از ۳۰ میلیون هکتار در حال بیابان‌زایی هستند اگر روند کنونی متوقف نشود، بعید نیست روزی برسد که ایران بیابان شود. در این وانفسا، شهرهای بزرگ ایران، مانند تهران، همچنان با سطوح بالای آلودگی هوا ناشی از انتشار وسایل نقلیه، فعالیت‌های صنعتی و طوفان‌های گردوغبار دست‌وپنجه نرم می‌کنند و اکوسیستم‌های غنی و متنوع ایران از جمله تالاب‌ها، جنگل‌ها و مراتع در معرض خطر تخریب بیشتر و از بین رفتن زیستگاه قرار دارند. هر قدر هم خوش‌بین باشیم و امیدوار، بی‌بزرگنمایی و اغراق، چشم‌انداز روشنی پیش‌روی محیط زیست کشور نیست.

17

رام کردن دنیای دیوانه

اجازه بدهید به ابتدای این نوشتار بازگردیم. در دنیای «مکس دیوانه»، آب به یک منبع بسیار کمیاب و ارزشمند تبدیل شده، انسان‌ها برای دسترسی به آب و کنترل آن به‌شدت با هم درگیرند و رقابت می‌کنند. دیکتاتورهای قدرتمند، ذخایر آب را احتکار می‌کنند، از مردم ناامید بهره‌کشی می‌کنند و به نبردهای جاری دامن می‌زنند. عدم دسترسی به آب باعث فروپاشی نظام‌های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی شده و جامعه‌ای بی‌رحم، آنارشیک و به‌شدت طبقه‌بندی‌شده خلق کرده است. شکاف شدید میان نخبگان ممتاز که منابع آبی باقی‌مانده را کنترل می‌کنند و توده‌های فقیری که برای بقا در محیط خشن و خشک برای بقا در تلاش‌ هستند، مشهود است.

 در مواجهه با بحران آب، شخصیت‌های فیلم «مکس دیوانه» مجبور می‌شوند تدابیر بدیع و اغلب ناامیدانه‌ای را برای تامین آب و حفظ جوامع خود بیندیشند و به کار گیرند. این شامل تغییر کاربری زیرساخت‌های موجود، توسعه فناوری‌های سیار جمع‌آوری آب و تشکیل جوامع عشایری انعطاف‌پذیر است که می‌توانند در چشم‌انداز کمبود منابع، به زندگی ادامه دهند.

 «مکس دیوانه» بی‌تردید هشداری است در مورد عواقب فاجعه‌باری که می‌تواند از سوء‌مدیریت و کاهش منابع حیاتی مانند آب ناشی شود. اما در عین حال، نمایشی است از نبوغ انسانی، انعطاف‌پذیری و میل به آینده‌ای بهتر که می‌تواند الهام‌بخش بحث‌ها و تلاش‌ها برای رسیدگی به بحران زیست‌محیطی پیش‌رو، از طریق شیوه‌های پایدار، نوآوری‌های تکنولوژیک و راه‌حل‌های مشترک باشد.

این طالع‌بینی‌ها را اغراق‌آمیز بدانیم یا نه، واقعیت است که نادیده گرفتن این نگرانی‌ها، خطر کم‌اهمیت جلوه دادن چالش‌های زیست‌محیطی بسیار واقعی را (که بشر باید در دهه‌های آینده با آنها دست‌وپنجه نرم کند) به دنبال دارد. رویکرد محتاطانه، به ما می‌گوید نادیده گرفتن هشدارها می‌تواند بالقوه فاجعه‌بار باشد و مکس دیوانه یادآور می‌شود به‌رغم تهدیدها، هنوز فرصت‌های هوشمندانه‌ای برای مدیریت جهانِ رو به فنا وجود دارد. 

دراین پرونده بخوانید ...