تیر خلاص به برجام
پیام برکناری رابرت مالی چه بود؟
هنوز یک هفته از روی کار آمدن جو بایدن در ژانویه ۲۰۲۱ نگذشته بود که رئیسجمهور جدید رابرت مالی را به عنوان نماینده ویژه ایران منصوب کرد. این انتصاب چه پیش از رسمی شدن و چه پس از آن با حاشیهها و انتقادهای بسیاری همراه بود. با این انتصاب رابرت مالی جانشین الیوت آبرامز و برایان هوک، دو دیپلماتی شد که در دولت ترامپ عهدهدار این سمت بوده و به ایرانستیزی شهرت داشتند. در آن مقطع الی لیک از چهرههای تندرو در یادداشتی تحت عنوان «نخستین گاف سیاست خارجی بایدن ممکن است در بحث ایران باشد»، از انتصاب احتمالی رابرت مالی به شدت انتقاد کرد. سناتور تام کاتن چهره ضدایرانی نیز درباره این انتصاب نوشت: «این به شدت مشکلساز است که بایدن میخواهد رابرت مالی را برای هدایت سیاستها در قبال ایران، منصوب کند. مالی سابقه طولانی در همدردی با ایران و دشمنی با اسرائیل دارد. اگر او انتخاب شود، تهران نمیداند چه شانسی نصیبش شده است.» این انتقادها از نخستین روز کاری آقای مالی در دولت بایدن شروع شد و تا این روزها که خبر مرخصی اجباری او منتشر شده ادامه داشت. پنجشنبه هشتم تیر بود که رسانههای آمریکایی از پایان ناگهانی ماموریت رابرت مالی نماینده ویژه ایالاتمتحده آمریکا در امور ایران خبر دادند. در همین رابطه متیو میلر، سخنگوی وزارت خارجه این کشور گفت آقای مالی به مرخصی رفته و آبرام پالی معاون او، جایگزینش خواهد شد. اما راب مالی چرا به مرخصی اجباری رفته و خروج او از تیم آمریکا، چه تاثیری در سرنوشت مذاکرات هستهای ایران خواهد داشت؟
نقشی حیاتی
رابرت مالی یکی از معماران توافق هستهای است که اگرچه در برابر دوربینهای خبرنگاران، نقش قابل ملاحظهای بازی نکرد، اما در پشت پرده و در جریان مذاکرات نقشی بسیار حیاتی داشت. با در نظر گرفتن باورهای راب مالی در ارتباط با سیاست خارجی آمریکا، تنش خاورمیانه و امنیت منطقه، او یکی از گزینههای اصلی دولت باراک اوباما محسوب میشد که در تلاش بود به هر قیمتی شده، از مسیر دیپلماسی به مناقشه با ایران پایان دهد. در آن زمان، از دست مخالفان برجام برای جلوگیری از این توافق چندجانبه کاری برنمیآمد. لابی قابل ملاحظه مخالفان برجام و تبلیغات گسترده برخی از گروههای دستراستی طرفدار اسرائیل در آمریکا علیه برجام در نهایت باعث نشد رابرت مالی و همفکرانش در واشنگتن، این توافق را امضا نکنند. در آن دوره نهتنها واشنگتن، بلکه همه قدرتهای اروپایی و همچنین دیگر کشورهای منطقه، از جمله کشورهای عربی جنوب خلیجفارس، پشت برجام بودند و هر کدام با استدلالی متفاوت از آن حمایت کردند. اما برخلاف انتظارات ورق برگشت و دونالد ترامپ در کاخ سفید به قدرت رسید. تلاش ترامپ برای خروج از برجام، برنامهای بود که او از زمان شرکت در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا در سر داشت. در نهایت هم ایالاتمتحده آمریکا رسماً از برجام خارج شد و بازگشت تحریمها به صورت گذشته را اعلام کرد.
اما شکست دونالد ترامپ در انتخابات، بار دیگر محاسبات خاورمیانه را به هم ریخت. انتخاب رابرت مالی به عنوان نماینده ویژه امور ایران در دولت جدید آمریکا، موجی از نگرانی را میان مخالفان برجام ایجاد کرد، بهطوری که بسیاری از آنها انتخاب مالی را چراغ سبزی به ایران تلقی کردند. در آن زمان بسیاری از کارشناسان بر این باور بودند که حضور مالی در دولت بایدن به دلیل دیدگاههایش احتمالاً با انتقادهای بسیاری مواجه خواهد شد، اما در عین حال میتواند پیامی به منطقه مبنی بر عزم دولت بایدن در تغییر سیاست آمریکا نسبت به خاورمیانه باشد. آنطور که آرون دیوید میلر، یکی از مسوولان پیشین وزارت امور خارجه آمریکا، به «جوئیش اینسایدر» رسانه یهودیان آمریکا گفت او، چون عضو تیم مذاکرهکننده هستهای با ایران بوده، نقاط قوت و محدودیتهای برجام را میشناسد و مهمتر از همه آنکه او به آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه و جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی در دولت بایدن نزدیک است.
پیشبینیها درست از آب درآمد؛ کارنامه مالی در این (حدوداً) سه سال نشان میدهد که او بیوقفه در مسیر تعیینشده از سوی جو بایدن برای ترجیح دیپلماسی بر گزینههای دیگر در مواجهه با ایران گام برداشته است. آقای مالی که روزگاری با حضور در تیم جان کری، وزیر خارجه دولت باراک اوباما در جلسات مستقیم با هیات مذاکرهکننده ایرانی به ریاست محمدجواد ظریف حضور داشت، کار خود را به عنوان فرستاده ویژه رئیسجمهور جو بایدن در روزگاری آغاز کرد که هیات مذاکرهکننده ایرانی چه در دوره حسن روحانی و چه ابراهیم رئیسی مجوز دیدار مستقیم با همتاهای آمریکایی را نداشتند. همین مساله بر پیچیدگیهای ماموریت مالی افزود. در گزارش روزنامه اعتماد آمده است که هیاتهای مذاکرهکننده ایران و آمریکا چه در روزگار رونق مذاکرات تا مرداد ۱۴۰۱ و چه در دوره دیدارهای گاه و بیگاه و اعلامنشده در یکی از کشورهای حاشیه خلیجفارس در دو اتاق جداگانه نشسته و نظرات و پاسخهای خود به پیشنهادهای یکدیگر را با واسطه به گوش یکدیگر رساندند. البته دیدارهای تاییدنشده رابرت مالی با سعید ایروانی، سفیر و نماینده دائم ایران در نیویورک در چند ماه اخیر از این قاعده مستثنی بوده است. رابرت مالی اندکی پس از انتصاب به عنوان نماینده ویژه در امور ایران به آکسیوس گفته بود که بازگشت به توافق اولیه (برجام) کار آسانی نخواهد بود. او در بخشهایی از سخنانش ادعا کرده بود که رئیسجمهور (وقت) ایران حسن روحانی احتمالاً با یک فرد تندروتر در انتخابات آتی ژوئن جایگزین خواهد شد. با وجود این، رابرت مالی در سه سال اخیر بر موضوع احیای برجام و نیل به توافق با تهران برای آزادی زندانیان دوتابعیتی متمرکز بود. به گزارش سیانان، رابرت مالی در چند ماه اخیر نقش برجستهای در تلاش برای آزادی آمریکاییهایی که در ایران بازداشت شدهاند، بر عهده داشته و بهطور منظم با خانوادههای بازداشتشدگان در تماس بوده است.
برکناری یا مرخصی؟
درست در روزهایی که اخبار ضدونقیض بسیاری درباره مذاکرات ایران و ایالاتمتحده و نزدیک شدن دو طرف به یک تفاهم حداقلی برای مدیریت تنش به گوش میرسید، رسانهها از تعلیق مجوز رابرت مالی نماینده آمریکا در امور ایران از سوی دولت این کشور خبر دادهاند. سیانان در گزارشی مفصل و به نقل از چند منبع آگاه، جزئیاتی درباره چرایی فرستاده شدن رابرت مالی، به مرخصی بدون دستمزد منتشر کرده است. بر اساس این گزارش مجوز رابرت مالی در بحبوحه تحقیقات امنیتی دیپلماتیک وزارت امور خارجه در اوایل سال جاری در مورد سوءاستفاده احتمالی از اطلاعات طبقهبندیشده به حالت تعلیق درآمده و او بعدازظهر پنجشنبه 29 ژوئن (هشتم تیر) به مرخصی بدون حقوق فرستاده شده است. دو منبع آگاه به سیانان گفتند در اوایل سال جاری، وزارت امور خارجه تحقیقات خود را در مورد دسترسی مالی به اطلاعات محرمانه تشدید کرد، که در نهایت به تعلیق مجوز وی در دو ماه گذشته منجر شد. مشخص نیست چه چیزی کشف شده که بهطور خاص به تعلیق دسترسی مالی منجر شده است. این منابع هیچ نشانهای از وجود تحقیقات جنایی مرتبط با این موضوع نداشتند. اقدام برای تعلیق مجوز امنیتی مالی بهطور گسترده در داخل وزارت خارجه یا در سراسر دولت بایدن اعلام نشد، زیرا وزارت خارجه او را در سمت خود نگه داشت و هیچ اعلامیه رسمی در مورد جایگزینی او انجام نداد. دو مقام وزارت امور خارجه و شخص سومی که در جریان این موضوع قرار داشت به سیانان گفتند که به برخی از مقامات وزارت امور خارجه گفته شد که مالی در حال رسیدگی به مسائل شخصی است و به همین دلیل، در حال حاضر برای رسیدگی به امور ایران در جایگاه دوم قرار گرفته است.
با وجود آنکه نه شخص رابرت مالی، نه کاخ سفید، نه وزارت امور خارجه آمریکا و نه هیچ مقامی از دولت جو بایدن این تغییرات را به موضوع تهران ارتباط ندادهاند، اما در این میان بیشتر آرا و نظرات روی تاثیر برکناری راب مالی بر مساله ایران، آینده مذاکرات پشت پرده چند ماه اخیر و سرنوشت توافق احتمالی تهران-واشنگتن تمرکز دارد. در همین باره جان کربی، مقام ارشد رسانهای کاخ سفید، درباره خروج رابرت مالی از وزارت خارجه ایالاتمتحده گفت تغییری در رویکرد دولت ایالاتمتحده در قبال ایران ایجاد نشده است. هماهنگکننده ارتباطات راهبردی شورای امنیت ملی کاخ سفید ابتدا اشاره کرد که توضیحات درباره علل تغییرات پرسنلی، بهخصوص درباره رابرت مالی، باید از سوی وزارت امور خارجه آمریکا ارائه شود، اما جان کربی تاکید کرد که بهطور کلی «هیچ تغییری در رویکرد ثابتی که دولت بایدن نسبت به ایران دارد ایجاد نشده است». به گفته این مقام کاخ سفید، «رویکرد رئیسجمهوری (جو بایدن) در قبال ایران ثابت بوده است و من پیشبینی میکنم که شاهد ادامه آن باشیم». با وجود این، این گزاره احتمالی مطرح است که برکناری رابرت مالی ارتباطی به سوءاستفاده و سوءمدیریت او در قبال اسناد طبقهبندیشده و محرمانه نداشته باشد و بیشتر ناظر به تغییر رویکرد دولت بایدن در قبال برنامه هستهای ایران باشد.
سرنوشت برجام
مشخصاً در تحلیل رفتار یک قدرت توسعهیافته که ایالاتمتحده مصداق آن است، متغیر ویژگیهای فردی کارگزار دارای کمترین سهم و اقتضائات نقش دارای بیشترین میزان تاثیر ارزیابی شدهاند؛ در حالی که در نقطه مقابل، رفتار خارجی یک قدرت کوچک در حال توسعه، بیشترین تاثیر را از متغیر ویژگی فردی رهبران میپذیرد و فقدان نهادمندی سیاسی باعث میشود که متغیر اقتضائات نقش کمترین تاثیر را بر آن داشته باشد. فضای بسیار محدودی برای تجلّی تاثیر ویژگیهای فردی یک کارگزار سیاسی -ویژگیهای روانشناختی، شخصیتی، تربیتی و ذهنی- در یک لیبرالدموکراسی توسعهیافته وجود دارد که البته همین فضای محدود است که به نوعی تفاوت کارگزار خوب با بد را آشکار میکند. همچنین ویژگیهای فردی در تفسیر چیستی اقتضائات نقش نیز تاثیرگذار است؛ به عنوان مثال ویژگیهای فردی محمود احمدینژاد او را به تفسیری موسع از اقتضائات نقش رئیسجمهور هدایت میکرد و او متمایل به اقدام فراتر از چارچوبهای قانونی بود و همواره از این محدودیتها گلایه داشت در حالی که در نقطه مقابل، ویژگیهای شخصیتی سیدمحمد خاتمی او را به فردی بیش از حد محتاط در خصوص رعایت مرزها و موازین قانونی بدل کرده بود؛ کمابیش ویژگیهای فردی دونالد ترامپ نیز او را به کارگزاری سیاسی بدل کرده که محدودیتهای نهادی را کمتر برمیتابد. از این منظر جابهجایی یک کارگزار میانپایه در دستگاه دیپلماسی ایالاتمتحده ناچیزترین تاثیر را بر خروجیهای سیاست خارجی آن دولت خواهد داشت. زیرا در ساختاری که فضای بروز ویژگیهای فردی رئیسجمهور و وزیر امورخارجه در خروجیهای سیاست خارجی اندک است، «نماینده ویژه ایران» که در عمل صرفاً یک کارگزار اجرایی با کمترین تاثیر بر سیاستگذاری در موضوعی استراتژیک -تنش با جمهوری اسلامی ایران- است تاثیر چندانی بر خروجیهای سیاست خارجی آمریکا در قبال ایران نخواهد داشت؛ حال این نماینده ویژه راب مالی باشد یا آبرام پالی یا هر شخص دیگری.
در عین حال صندلی یک دیپلمات جایگاهی برای تجلی هنر، مهارت و فن مذاکره است، جایی که میتوان از درون جعبه محدودیتها و موانع با شعبده دیپلماسی بهینهترین دستاوردها را بیرون کشید. اما هنر دیپلماسی در استفاده درست و بجا از ابزارهای مصالحه، اقناع و تهدید به زور است و در این میان لیبرالها (دموکراتها) به اولی و دومی متعهدند و از سومی گریزان. راب مالی نیز تجسم تعهد لیبرالی به اقناع و مصالحه بود و از همینرو از سوی منتقدان به عنوان نماد «مماشات» تصویرسازی شد. محیط عملیاتی او در دوران مسوولیتش روزبهروز تنگتر و ابزارهای در اختیارش ناکاراتر شد. مالی که در دولت اوباما عضوی از تیم مذاکرهکننده ارشد در برجام بود به هدف احیای آنچه از دست رفته بود و او سهمی از آن داشت به سمت نماینده ویژه در امور ایران انتخاب شد اما گذشت زمان به نفع او و سیاست واشنگتن در احیای برجام نبود. هرچه تلاش دولت دموکرات برای احیای برجام با ناکامی بیشتر همراه میشد فشار مخالفان نیز فزونی میگرفت و ناکارآمدی بایدن در سیاست خارجی نمود بیشتری مییافت؛ اما مربی همچنان بر همان تاکتیک و همان ترکیب اول بازی تاکید میکرد و اعتقادی به تغییر نداشت، چرا که این تنها ترکیب و تاکتیکی بود که میشناخت. یک دموکرات برای تمامی بیماریهای سیاست خارجی تنها یک نسخه همیشگی دارد: مذاکره. هنوز از آبرام پالی تصویری در بینالاذهان اهالی سیاست بینالملل برساخته نشده است اما او عمیقاً متاثر از وضعیتی است که راب مالی اسیر آن بود. انتقادات فزاینده مخالفان برجام نسبت به مالی که با اتهام سوءاستفاده از اطلاعات محرمانه و تعلیق وی پایان یافت آبرام پالی را به رفتاری محتاطانه برای در امان ماندن از اتهامات مشابه هدایت خواهد کرد و او ناگزیر است برای داشتن آزادی عمل بیشتر در تصویرسازی از خود بر تفاوتهایش با مالی تاکید و از شباهتهایش با او پرهیز کند. امیدهای خوشبینانه حداکثری بر احیای توافق برجام اکنون به یک توافق موقت حداقلی تقلیل یافته است و این دستاورد کمینه چیزی است که پالی برای حفظ آن راه دشواری در پیش خواهد داشت. اما برای جمهوری اسلامی ایران راب مالی یک فرصت بود که مثل همیشه فرصتهای سیاست خارجیاش بیاستفاده از دست رفت.