بانک تغییرات اقلیمی
به برتونوودز دوم خوش آمدید
ترجمه: جواد طهماسبی- یک ثانیه فرض کنید که مهمان هتل مونت واشنگتن در پیست اسکی برتونوودز در نیوهمپشایر هستید. هدف شما لذت بردن از پیست یا زمین گلف هتل نیست، بلکه به خاطر همایشی درباره بازسازی تصویر نظام مالی بینالملل در پایان جنگ جهانی دوم به آنجا آمدهاید. اینبار گردشی سبز در دستور کار است. وظیفه شما آن است که به دوقلوهای برتونوودز یعنی صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی، یک خواهر در قالب یک بانک، تغییرات اقلیمی بدهید.
طبق برآورد دو اقتصاددان به نامهای نیکلاس استرن و ورا سانگوی، تا سال 2030 کشورهای فقیر 2 تا 8 /2 تریلیون دلار سرمایهگذاری برای مقابله با تغییرات اقلیمی لازم دارند. اندیشکده سیاست اقلیم برآورد میکند که کل سرمایهگذاریهای اقلیمی در سال 2021 در کشورهای فقیر و ثروتمند به 650 میلیارد دلار رسید. در اصطلاحات جهان تغییرات اقلیمی چنین گفته میشود که نظام مالی باید «میلیاردها را به تریلیونها» تبدیل کند. به جریان انداختن این منابع رسالت بانک سبز جدید خواهد بود.
اولین پرسش بسیار دشوار است: چه کسی منابع این بانک را تامین میکند؟ دردسرهای خلق یک چارچوب مالی در اجلاس زمین در سال 1992 آغاز شد. در آن اجلاس کشورهای جهان به دو گروه تقسیم شدند: کشورهای ضمیمه 2 و دیگر کشورها. گروه ضمیمه 2 که عمدتاً کشورهای ثروتمند هستند به خاطر سابقه طولانی تصاعد گازهای گلخانهای مسوولیت پرداختها را بر عهده گرفتند.
اصل پرداخت از سوی آلودهکنندگان مورد مناقشه نیست. مشکل آنجاست که این اصل به گذشته بازمیگردد. اسرائیل، سنگاپور و قطر هماکنون کشورهایی ثروتمند و در مقایسه با کشورهای اولیه گروه ضمیمه 2 عامل تصاعد بیشتری هستند. طبق تحلیل اندیشکده ODI، کویت، امارت و کره جنوبی نیز از معیارهای عضویت در گروه ضمیمه 2 برخوردارند. بانک اقلیمی جدید باید معیار جدیدی برای تصاعدهای سرانه تعیین کند، و هرگاه کشوری از این معیار فراتر رود باید هزینه بپردازد.
موضوع بعد به دستور کار مربوط میشود: چگونه بیشترین استفاده از ترازنامه بانک سبز به عمل آید؟ سرمایه اولیه اعضا هرچقدر هم سخاوتمندانه باشد هرگز برای تغییرات اقلیمی با این دامنه وسیع کافی نخواهد بود. بانک سبز مجبور است از ابزار اهرمی استفاده کند. اما اگر میزان وامدهی بالا برود بانک دچار دردسر خواهد شد. گروهی از کشورهای فقیر مخالف این دیدگاه هستند که بانک جهانی وام بیشتری برای مقابله با تغییرات اقلیمی بپردازد. این سیاست منطق و فلسفه یک بانک توسعه را تضعیف میکند و هزینه سرمایه را تا اندازهای بالا میبرد که وامها دیگر سودآور نخواهند بود. رتبه AAA بانک جهانی که از رتبه دولت آمریکا هم بالاتر است برای بانک اقلیمی جدید کافی نخواهد بود. این بانک باید خود را به بالاترین سطوح برساند.
لازم است که از این ترازنامه بزرگ به خوبی استفاده شود. یکی از گزینههای پیشرو اعطای بخشودگی بدهی به کشورهای فقیر است تا آنها خود فضایی برای سرمایهگذاری پیدا کنند، اما درست همانند سیاست صندوق بینالمللی پول در اعطای کمک به کشورهای بدهکار، بانک اقلیمی جدید باید در قبال کمک خواستار اجرای برخی اصلاحات شود. بانک سبز باید اطمینان یابد که از توان آن به نفع محیط زیست استفاده میشود نه صدقهدهی یا جلب حمایت سیاسی.
میتوان از الگوهای «بدهی در مقابل طبیعت» یا «بدهی در مقابل اقلیم» استفاده کرد که طرفداران زیادی در میان خیراندیشان دارند و در آنها بخشودگی بدهی در ازای محافظت از محیط زیست یا پذیرش تعهدات مربوط به تغییرات اقلیمی اعطا میشود. مشکل این الگوها به ناکافی بودن آنها مربوط میشود. آنها در عمل به بستانکارانی یارانه میدهند که نقشی در الگو ندارند و وقتی بدهکار پول بیشتری داشته باشد به نفع آنهاست. بانک سبز باید بر آزادسازی امور مالی خصوصی تمرکز و از علاقهمندیهای حامیان سبز بهره ببرد. سرمایهگذاری در فناوریهای سبز به پول زیادی نیاز دارد و مشکل آنجاست که هزینه سرمایه برای کشورهای فقیر بسیار بالاست. طبق محاسبات اندیشکده سیاست اقلیمی، در آلمان دارای آسمان ابری، یک مزرعه خورشیدی با بازدهی هفتدرصدی توجیهپذیر است اما در مصر آفتابی باید 28 درصد بازدهی داشته باشد. تلاطمات نرخ ارز و فضای پرخطر سرمایهگذاری باعث میشود مزیت آبوهوای بهتر مصر خنثی شود.
در اینجا ممکن است جعبهابزار بانک جهانی مفید واقع شود. بانک سبز میتواند وامهای امتیازی اعطا کند و حتی با پذیرش خطر در پروژهها سهامدار شود. این بدان معناست که در صورت خوب پیش نرفتن اوضاع اولین ضررها را جذب کند و اگر شرایط خوب باشد از منافع بهرهمند شود. تامینکنندگان مالی اغلب از این ناراحتاند که بانک جهانی تلاشی برای استفاده از این «تامین مالی ترکیبی» انجام نمیدهد. روشی که انساندوستی بلندمنشانه را با درآمدطلبی قدیمی ترکیب میکند.
رویاهای سبز
اما تندروانهترین گزینه آن است که موضوع بانک سبز بهطور کامل کنار گذاشته شود. وقتی بحث کاهش دیاکسید کربن پیش میآید یک بانک اقلیمی کامل ممکن است اصلاً بانکی اقلیمی نباشد. از دیدگاه یک برنامهریز اجتماعی سخاوتمند که مجبور نیست نگران محدودیتهای سیاسی باشد موثرترین راه رسیدن به کربن صفر اعمال نوعی مالیات جهانی کربن و توزیع درآمدهای آن بین کشورها و به نسبت جمعیت آنهاست. کاهش تصاعد را نمیتوان از سوی موسسهای به سبک برتونوودز الزام کرد. منطق بازار باید این کار را انجام دهد. اینکه به سمت فرصتهای کمهزینه کاهش تصاعدها پیش برویم چه در سومالی باشد، چه در سوئد، درآمدهای مالیاتی عمدتاً به سمت کشورهای فقیر پرجمعیت جریان مییابند و آنها از آن برای سازگار شدن با یک سیاره گرمتر استفاده میکنند. این دیدگاه در مقایسه با یک موسسه برتونوودزی جدید یا اصلاح موسسات موجود کنونی آرمانگرایانهتر به نظر میرسد. گفتوگوهای مربوط به ماده 6 توافقنامه پاریس که به ایجاد یک بازار بینالمللی کربن زیر نظر سازمان ملل مربوط میشود در حال انجام هستند. اتحادیه اروپا، چین و هند که سه متصاعدکننده بزرگ کربن بهشمار میروند طرحی برای تجارت کربن دارند یا چنین طرحی را در سال جاری به اجرا میگذارند. طبق گزارش بانک جهانی، حدود یکچهارم از تصاعدهای جهانی به نوعی تحت پوشش قیمتگذاری کربن قرار میگیرند. حتی بدون خلق یک موسسه جدید هم رویاهای مربوط به تغییرات اقلیمی به سرعت به واقعیت تبدیل میشوند.