کمربند محکمتر، جاده کوتاهتر
درس چین از وامهای قبلی
چین با سرعت تمام به یک وامدهنده بزرگ خارجی تبدیل شد. این کشور در اوایل دهه 2000 وامهای کوچکی را به کشورهای فقیر میداد اما امروز حتی از صندوق بینالمللی پول یا بانک جهانی هم بیشتر وام داده است. این دستودلبازی موهبتی برای کشورهای فقیری بود که برای پروژههای زیرساختاری به دنبال تامین منابع بودند. اما وقتی وامگیرندگان به مشکل خوردند پیچیدگیها آشکار شد. چین عضو باشگاه پاریس نیست که گروهی غیررسمی از بستانکاران عمدتاً ثروتمند هستند. بنابراین در بخشودگی یا تسهیل بدهی دولتهایی که قادر به بازپرداخت نیستند با دیگر بستانکاران همکاری نمیکند. زامبیا و سریلانکا درگیر گفتوگوهای تجدید ساختار بدهیها با چین و دیگر بستانکاران هستند. پاکستان هم به زودی به آنها ملحق میشود. وزرای دارایی اقتصادهای گروه 20 در بنگلور (Bangalore) گرد هم آمدند تا روند امور را سرعت بخشند. تصویر پیشرو چندان هم تاریک نیست. چین اشتباهات گذشته خود در وامدهی را اصلاح نکرده اما از آنها درس گرفته است. این کشور اکنون با احتیاط بیشتری وام میدهد. بنگاههای ساختوساز که قبلاً در قراردادهای خارجی هیچ ریسکی را نمیپذیرفتند اکنون جسارت بیشتری به خرج میدهند. مقرراتگذاران هم محدودیتهای بیشتری برای وامهای خارجی اعمال میکنند. شی جین پینگ رئیسجمهوری چین با اصرار از سرمایهگذاران میخواهد که اصل «کوچک زیباست» را به رسمیت بشناسند. در این راستا، ارزش وامها کمتر شد. پژوهشگران دانشگاه بوستون میگویند در سال 2016، تعهدات جدید دو بانک بزرگ سیاستی چین به حکومتها و سازمانهای زیر حمایت دولتها دو برابر تعهدات بانک جهانی بود. اما در سال 2021 این دو بانک چینی متعهد شدند کمتر از یکدهم آن مقدار وام بدهند. میانگین طول جادهها، خطوط راهآهن و خطوط لولهای که چین تامین مالی میکند نیز کوتاهتر شد و از 238 کیلومتر در 2017-2013 به 157 کیلومتر در سالهای 2021-2018 رسید. کمربندها سفتتر و جادهها کوتاهتر شدهاند. این احتیاط برای ترازنامههای چین مفید خواهد بود. اما برای کشورهای فقیر ترکیبی از ضرر و مزیت است. آنها مجبورند امید خود را به چین برای تامین مالی زیرساختارهای حیاتی کنار گذارند. علاوه بر این، وامهای موجود چین هنوز میتوانند مشکلآفرین باشند. ترس از دست دادن دسترسی به منابع مالی چین تنها دلیلی است که باعث میشود کشورهای فقیر در درخواست بخشودگی بدهی درنگ کنند. اما وقتی تامین مالی آینده از سوی چین در افق نباشد چنین درخواستهایی افزایش خواهند یافت چون بدهکاران میدانند که چیز زیادی برای از دست دادن ندارند. اما اگر کشورهای بیشتری درخواست بخشودگی بدهند چگونه میتوان گفتوگوها را تسریع کرد؟ چند نکته قابل توجه وجود دارد. چین بانک جهانی را بانک سیاستی غرب میداند و میپرسد چرا وامهای آن برخلاف وامهای بانکهای چینی مشمول تجدید ساختار نمیشوند. چین علاقهای ندارد که ارزش صوری مطالباتش را کاهش دهد و ترجیح میدهد اشکال دیگری از تسهیل ارائه دهد. همچنین، تردید دارد که بستانکاران بخش خصوصی هم بخواهند بخشی از این بار را بر دوش کشند. شاید نگرانی درباره بانک جهانی نتواند نقطه شروع خوبی باشد اما دیگر نگرانیهای چین را میتوان آرام کرد. اگر چین نپذیرد اصل وام را کاهش دهد این امکان وجود دارد که در عوض سررسیدها را طولانیتر کند و نرخ بهره را پایینتر آورد. همچنین میتوان درباره نقش بستانکاران خصوصی نیز شفافسازی کرد. شرکت لازارد (Lazard) که نمایندگی بسیاری از بستانکاران را بر عهده دارد فرمولی ساده پیشنهاد کرد که به هر وامدهنده خصوصی یا دولتی امکان میدهد تصویر بهتری از سهم مشارکت هر کدام از بستانکاران دیگر داشته باشد. هیچ کدام از این کارها آسان نخواهد بود و نمیتواند راهحل مطلوب باشد. به عنوان مثال، کاهش حجم بدهیها بیشتر از طولانیتر کردن سررسیدها میتواند به بازگشت رشد در کشورهای بدهکار کمک کند. اما درست به همان شکل که چین سختگیری بیشتری در اعطای وامها اعمال میکند میتواند گفتوگوهای مربوط به بدهیها را نیز سروسامان دهد. آینده امور مالی خارجی این کشور به شکل کمربندهای سفتتر، جادههای کوتاهتر و گفتوگوهای سریعتر خواهد بود.