شناسه خبر : 43906 لینک کوتاه

اقتصاددان مخترع

ایروینگ فیشر چگونه به اقتصاددانی سرشناس تبدیل شد؟

 

سارا بنی‌صدر / نویسنده نشریه 

82آماردان، مخترع و مبارز اجتماعی آمریکایی ایروینگ فیشر یکی از اولین اقتصاددانان مکتب نئوکلاسیک آمریکایی بود؛ گرچه کارهای بعدی او در مورد کاهش تورم بدهی از سوی مکتب پساکینزی پذیرفته شد. جوزف شومپیتر او را به عنوان «بزرگ‌ترین اقتصاددانی که ایالات متحده تاکنون داشته است» توصیف کرد؛ ارزیابی که بعدها از سوی جیمز توین و میلتون فریدمن نیز تکرار شد. فیشر کمک‌های مهمی به نظریه مطلوبیت و تعادل عمومی کرد؛ فیشر در مطالعه دقیق انتخاب بین‌زمانی در بازارها پیشگام بود، که او را به سمت توسعه نظریه سرمایه و نرخ بهره سوق داد. تحقیقات او روی نظریه کمیت پول مکتب فکری کلان اقتصادی موسوم به «پول‌گرایی» را ایجاد کرد. برخی از مفاهیم شناخته شده او شامل معادله فیشر، فرضیه فیشر، اثر جهانی فیشر، قضیه جدایی فیشر و بازار فیشر هستند.

تولد در ساجرتیس

فیشر در فوریه 1867 در ساجرتیس دهکده‌ای در نیویورک متولد شد؛ پدرش یک معلم و از خادمان کلیسای کنگره‌گرایان پروتستان بود که قصد داشت پسرش را طوری تربیت کند که عضوی مفید برای جامعه باشد. اما او با وجودی که در خانواده‌ای مذهبی بزرگ شد ولی به فردی مذهبی تبدیل نشد. درست زمانی که ایروینگ دوران تحصیل در دبیرستان را به پایان رساند پدرش بر اثر سل درگذشت و او نان‌آور خود، مادر و برادر کوچکش شد. او یک میراث 500دلاری از پدرش برای ادامه تحصیل داشت. خانواده به نیوهیون کانتیکت نقل‌مکان کردند و توانستند به همراه هم زندگی‌شان را اداره کنند. ایروینگ در دانشگاه ییل که یکی از قدیمی‌ترین و معتبرترین دانشگاه‌های آمریکا و جهان محسوب می‌شود، پذیرفته شده بود و توانست با تدریس خصوصی از خانواده‌اش حمایت کند. او توانست با کسب رتبه اول دوران کارشناسی خود را به پایان برساند و در سال 1888 فارغ‌التحصیل شد.

فیشر در طول دوران تحصیل نه‌تنها در ریاضیات، که از کودکی در آن استعداد داشت، بلکه در سایر موضوعات درسی موفقیت کسب کرد. او مصمم بود در آموزش فوق‌برنامه کالج که آن روزها اهمیت زیادی داشت نیز پیشرفت کند و تلاش‌هایش سبب شد به معتبرترین انجمن ارشد مخفی به نام «جمجمه و استخوان‌ها» وارد شود. این انجمن که به نام انجمن «برادری مرگ» نیز شناخته می‌شود یک انجمن دانشجویی مخفی در دانشگاه ییل بود. این انجمن به عنوان قدیمی‌ترین جامعه طبقات ارشد در دانشگاه، به یک موسسه فرهنگی تبدیل شده بود که به خاطر فارغ‌التحصیلان قدرتمند و تئوری‌های مختلف توطئه شناخته می‌شود. فیشر توانست با دریافت بورسیه تحصیلی برای تحصیلات تکمیلی در ییل ماندگار شود. تحصیلات تکمیلی آن روزها به صورت دپارتمانی نبود و او در زمینه ریاضیات، علوم، علوم اجتماعی و فلسفه به‌طور همزمان فعالیت می‌کرد. مهم‌ترین معلمان او در آن زمان جوسایا ویلارد گیبس، فیزیکدان مشهور آمریکایی که به دلیل نظریه ترمودینامیک معروف است؛ ویلیام گراهام سامنر، جامعه‌شناس معروف آمریکایی که آن زمان در اقتصاد سیاسی نیز فعال بود؛ و آرتور توئینینگ هادلی، اقتصاددان برجسته بود، که در سازمان‌های صنعتی تخصص داشت.

جهانی شدن در نظریه اقتصاد

با نزدیک شدن به زمان نگارش پایان‌نامه فیشر هنوز کار خود را انتخاب نکرده بود. علایق و استعدادهای او فراگیر بود؛ در هفت سال تحصیل در دانشگاه ییل قبل از اتمام دوره دکترایش، از شعر و نقد کتاب گرفته تا هندسه همراه با جداول لگاریتم و یادداشت‌های فراوان در مورد ریاضیات مکانیک و نجوم برای دانش‌آموزان نوشته و منتشر کرده بود. اما اگر او در طول شش سال در دانشگاه در چیزی تخصص داشت آن ریاضیات بود. سامنر کسی بود که او را به اقتصاد ریاضی وارد کرد. فیشر در سال سوم تحصیلات تکمیلی‌اش رساله‌ای را به پایان رساند که باعث جهانی شدنش در نظریه اقتصاد شد. دکترای فیشر در سال 1891 اولین مدرکی بود که از سوی دانشگاه ییل، البته توسط دانشکده ریاضیات، در اقتصاد محض اعطا شد. اگرچه این دانشگاه به لطف سامنر، هدلی و هنری دبلیو فارنوم در اقتصاد سیاسی قوی بود، اما هیچ بخش مشخصی برای این موضوع وجود نداشت، چه رسد به اقتصاد. در دانشگاه‌های آمریکا به‌طور کلی شرایط همین‌طور بود. فیشر که به نظریه اقتصاد ریاضی وارد شده بود در این راه تنها بود، به‌طوری که مسیر او به سمت اقتصاد کاملاً از مسیر اکثر اقتصاددان‌های آمریکایی عصر خود متفاوت بود.

سنت غالب در اقتصاد سیاسی آمریکا از اقتصاددانان کلاسیک انگلیسی، عمدتاً اسمیت، ریکاردو و جان مینارد کینز وارد شده بود؛ و تازه از سوی مارشال شروع به به‌روزرسانی شده بود. این سنت را مربیان فیشر در ییل به خوبی به او آموخته بودند. اما تحولات نئوکلاسیک در قاره اروپا از سال 1870 به بعد، چون آثار والراسی و منگر و بوم فون باورک، در ییل یا جاهای دیگر آمریکا چندان مورد توجه قرار نگرفت. در آن زمان چالش اصلی در آمریکا برای اقتصاد سیاسی کلاسیک از جهتی کاملاً متفاوت بود. انجمن اقتصادی آمریکا در سال 1886 به وسیله شورشیان جوان علیه عقاید ریکاردویی و پیام سیاسی و اجتماعی آزادانه آن تاسیس شد. اما فیشر که کمی جوان‌تر از شورشیان موسس بود در این کار مشارکت نداشت؛ این بازسازی او و نه انقلاب آنها بود که در نهایت قرار بود جایگزین سنت کلاسیک در جریان اصلی اقتصاد آمریکا شود.

فرصتی برای بروز جاه‌طلبی

83در سال 1891 فیشر اولین دکترای اقتصاد را که از سوی ییل اعطا شد، دریافت کرد. با وجودی که در دوران دانشجویی استعداد و تمایل خاصی به ریاضیات نشان داده بود اما متوجه شد که علم اقتصاد دامنه بیشتری برای جاه‌طلبی‌ها و نگرانی‌های اجتماعی او ارائه می‌دهد. پایان‌نامه او که در سال 1892 به عنوان «تحقیقات ریاضی در نظریه ارزش و قیمت» منتشر شد، توسعه دقیقی از نظریه تعادل عمومی بود. زمانی که فیشر شروع به نوشتن پایان‌نامه کرد، لئون والراس و شاگردان اروپایی‌اش قبلاً زمینه‌های مشابهی را پوشش داده بودند. با وجود این کار فیشر کمک بسیار مهمی بود و بلافاصله از سوی استادان اروپایی مانند فرانسیس اجورث مورد تحسین قرار گرفت.

فیشر در تمام دوران حرفه‌ای خود در ییل ماند. او شروع به تدریس ریاضیات کرد؛ ظاهراً حتی قبل از اینکه دکترای خود را دریافت کند و معلم خصوصی ریاضی شود. اولین تدریس او در رشته اقتصاد زیر نظر دانشکده ریاضیات یک دوره کارشناسی با عنوان «نظریه ریاضی قیمت‌ها» بود. در سال‌های 1895-1894 در دوران سفرش به اروپا، این ستاره جوان آمریکایی مورد استقبال نظریه‌پردازان برجسته ریاضی قرار گرفت. پس از بازگشت، استادیار علوم سیاسی و اجتماعی شد و به تدریس اقتصاد پرداخت. او در سال 1898 به عنوان استادتمام منصوب شد. فیشر همان سال به بیماری سل مبتلا شد و سه سال اول استادی خود را در مرخصی از دانشگاه و علم گذراند و در آب‌وهوای سالم‌تر بهبود یافت. جنگ مادام‌العمر او برای زندگی سالم به این مبارزه شخصی برای بازیابی سلامت و نیرو بازمی‌گردد. فیشر پس از بهبودی کتاب‌ها و مقالات بسیاری نوشت که تا زمان مرگش در 80سالگی متوقف نشدند. او تا سال 1920 به‌طور فعال در تدریس و امور دانشگاه شرکت کرد و پس از آن نوشته‌هایش و فعالیت‌های بی‌شمار بیرونی او را به خود مشغول کرد. او به صورت نیمه‌وقت تدریس می‌کرد و تاثیر کمی بر دانشجویان داشت. از این‌رو شاگردان شخصی کمی داشت. شاگردی که فیشر از نظر شخصی و فکری به او نزدیک‌تر بود، جیمز هاروی راجرز دکترای سال 1916 بود که در سال 1930 به عنوان استاد به ییل بازگشت، اما کارش پیش از موعد با مرگ غم‌انگیزش در یک سانحه هوایی در سال 1939 به پایان رسید.

برنده جایزه گیبس

فیشر نشریه ییل را از سال 1896 تا 1910 به چاپ رساند و در بسیاری از جوامع علمی، موسسات و سازمان‌های رفاهی فعال بود. او در سال 1918 رئیس انجمن اقتصادی آمریکا بود. انجمن ریاضی آمریکا نیز، «جایزه ریاضی سالانه گیبس» را که به افتخار جوسایا ویلارد گیبس نامگذاری شده است، در سال 1929 به او اهدا کردند. فیشر یکی از اولین طرفداران اقتصادسنجی بود به‌طوری که در سال 1930 به همراه راگنار فریش اقتصاددان نروژی و چارلز روس، انجمن اقتصادسنجی آمریکا را تاسیس کرد و خودش اولین رئیس آن بود. همانطور که قبلاً هم اشاره شد فیشر نویسنده‌ای پرکار بود که در کنار روزنامه‌نگاری، کتاب‌ها و مقالات فنی تولید می‌کرد و به مسائل اجتماعی مختلف پیرامون جنگ جهانی اول، رونق دهه 1920 و رکود دهه 1930 پرداخت. او همچنین یک مبارز و فعال اجتماعی و سلامت بود و از طرفداران گیاهخواری، ممنوعیت تولید و فروش الکل و همچنین اصلاح نژاد بود.

ایروینگ فیشر علاوه بر همه چیز یک مخترع بود. موفق‌ترین و سودآورترین اختراعش «سیستم نمایه کارت قابل مشاهده» بود که او در سال 1913 به ثبت رساند. در سال 1925 شرکت فیشر به نام index Visible Company با رقیب اصلی خود ادغام شد و شرکت Karadex Rand را که بعدها به Remington Rand تغییر کرد، تشکیل داد. این ادغام سبب ثروتمند شدن او شد. با این حال او بعدها با قرض گرفتن پول برای استفاده از حقوق خرید سهام بیشتر Rand در خیز بازار اواخر دهه 1920، ثروتی را که پسرش 8 تا 10 میلیون دلار برآورد می‌کرد به همراه پس‌اندازهای همسر و خواهرش از دست داد. اما چیزی بیش از پول در بازار در خطر بود. فیشر شهرت عمومی خود را نیز به عنوان یک کارشناس اقتصادی با خوش‌بینی مداوم خود درباره اقتصاد و سهام، به خطر انداخته بود. نظریه بعدی او در مورد کاهش تورم بدهی به عنوان توضیحی برای رکود بزرگ و همچنین حمایت او از بانکداری با ذخیره کامل و ارزهای جایگزین، عمدتاً به نفع کار جان مینارد کینز نادیده گرفته شد. اما شهرت فیشر نسبت به آن زمان در اقتصاد آکادمیک بسیار بهبود یافته است؛ به ویژه پس از اینکه الگو‌های نظری او مجدداً در اواخر دهه 1960 تا 1970 کشف شدند؛ دوره‌ای که اتکا به الگو‌های ریاضی در این زمینه افزایش یافته بود. علاقه به او نیز به دلیل افزایش علاقه به کاهش تورم بدهی پس از رکود بزرگ در مردم افزایش یافت.

جیمز توبین در مورد کمک‌های جان بیتس کلارک و ایروینگ فیشر به نظریه نئوکلاسیک استدلال می‌کند که اقتصاددانان آمریکایی به روش خود در ایجاد زمینه مشترک پس از انقلاب نئوکلاسیک کمک کردند؛ آنها نظریه نئوکلاسیک را به مجلات، کلاس‌های درس و ابزارهای تحلیل آن را در بسته‌های پژوهشگران وارد کردند. فیشر در پایان‌نامه دکترای خود به‌طور کامل توابع مطلوبیت و حداکثر کردن آن را به‌طور کامل توضیح داده بود. جرج استیگلر در بررسی تاریخچه نظریه مطلوبیت می‌نویسد؛ رساله دکترای فیشر «درخشنده» بوده است و حاوی «اولین بررسی دقیق از قابلیت اندازه‌گیری تابع مطلوبیت و ارتباط آن با نظریه تقاضاست». آثار منتشرشده او درجه غیرمعمولی از پیچیدگی ریاضی را برای یک اقتصاددان زمان خود به نمایش می‌گذاشت.

فیشر امروز در اقتصاد نئوکلاسیک بیشتر به خاطر نظریه سرمایه، سرمایه‌گذاری و نرخ‌های بهره شناخته می‌شود که اولین‌بار در «ماهیت سرمایه و درآمد» در سال 1906 ارائه و در «نرخ بهره» سال 1907 گسترده‌تر شد. رساله او در سال 1930 تحت عنوان «نظریه بهره» خلاصه‌ای از تحقیقات یک عمر او در حوزه سرمایه، بودجه‌بندی سرمایه، بازارهای اعتباری و عواملی بود (از جمله تورم) که نرخ بهره را تعیین می‌کنند. فیشر تقریباً در تمام نظریاتش از ریاضیات استفاده می‌کرد و پس از توضیح کامل اصول اصلی، آن را معرفی می‌کرد. دانشجویان رشته اقتصاد می‌توانند صدها صفحه از کتاب «نظریه بهره» او را در یک جلسه بخوانند؛ چیزی که در سایر نوشته‌های اقتصاد فنی بی‌سابقه است.

به اعتقاد او نرخ‌های بهره از تعامل دو نیرو ناشی می‌شوند: «ترجیح زمانی» که مردم برای درآمد فوری دارند و اصل فرصت سرمایه‌گذاری (به زبان ساده، احتمال اینکه درآمد سرمایه‌گذاری‌شده اکنون بعداً درآمد بیشتری داشته باشد). فیشر سرمایه را به عنوان دارایی تعریف کرد که در طول زمان جریانی از درآمد ایجاد می‌کند و نشان داد که ارزش آن می‌تواند بر اساس ارزش فعلی درآمد خالص تولید‌شده به وسیله آن دارایی تعیین شود. این دیدگاهی است که اقتصاددانان امروز نیز نسبت به سرمایه و درآمد دارند. فیشر همچنین با مالیات بر درآمد متعارف مخالف بود و به جای آن از مالیات بر مصرف حمایت می‌کرد. بر اساس استدلال او، مالیات بر درآمد بر ضد پس‌انداز و به نفع مصرف است. 

دراین پرونده بخوانید ...