شناسه خبر : 46892 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

مبتکر پرولتاریا

نام ژان چارلز سیسموندی چگونه در علم اقتصاد ماندگار شد؟

ژان چارلز لئونارد د سیسموندی، اقتصاددان سیاسی و تاریخدان سوئیسی بود که بیشتر به خاطر آثارش درباره تاریخ فرانسه و ایتالیا و ایده‌های اقتصادی‌اش شناخته شده است. او نخستین نقد لیبرال از اقتصاد لسه‌فر (لیبرالیسم کلاسیک) را ارائه کرد، در حالی که یکی از مدافعان پیشگام بیمه بیکاری، مزایای بیماری، مالیات تصاعدی، تنظیم ساعات کار و طرح بازنشستگی بود. او همچنین اولین کسی بود که اصطلاح «پرولتاریا» را برای اشاره به طبقه کارگر ایجادشده تحت سرمایه‌داری ابداع کرد. تئوری‌های پیشگام او در مورد ماهیت بحران‌های اقتصادی و خطرات رقابت بی‌حد، تولید بیش از حد و کمبود مصرف بر اقتصاددانان بعدی مانند کارل مارکس و جان مینارد کینز تاثیر گذاشت. به گفته گرت استدمن جونز، تاریخدان انگلیسی، بسیاری از آنچه سیسموندی نوشت، به بخشی از مجموعه استاندارد انتقاد سوسیالیستی از صنعت مدرن تبدیل شد، و سبب شد او در مانیفست کمونیست تفسیر انتقادی داشته باشد.

 

سارا بنی‌صدر / نویسنده نشریه 

ژان چارلز لئونارد د سیسموندی، اقتصاددان سیاسی و تاریخدان سوئیسی بود که بیشتر به خاطر آثارش درباره تاریخ فرانسه و ایتالیا و ایده‌های اقتصادی‌اش شناخته شده است. او نخستین نقد لیبرال از اقتصاد لسه‌فر (لیبرالیسم کلاسیک) را ارائه کرد، در حالی که یکی از مدافعان پیشگام بیمه بیکاری، مزایای بیماری، مالیات تصاعدی، تنظیم ساعات کار و طرح بازنشستگی بود. او همچنین اولین کسی بود که اصطلاح «پرولتاریا» را برای اشاره به طبقه کارگر ایجادشده تحت سرمایه‌داری ابداع کرد. تئوری‌های پیشگام او در مورد ماهیت بحران‌های اقتصادی و خطرات رقابت بی‌حد، تولید بیش از حد و کمبود مصرف بر اقتصاددانان بعدی مانند کارل مارکس و جان مینارد کینز تاثیر گذاشت. به گفته گرت استدمن جونز، تاریخدان انگلیسی، بسیاری از آنچه سیسموندی نوشت، به بخشی از مجموعه استاندارد انتقاد سوسیالیستی از صنعت مدرن تبدیل شد، و سبب شد او در مانیفست کمونیست تفسیر انتقادی داشته باشد.

دوران کودکی

سیسموندی در ماه می 1773 در ژنو به دنیا آمد. سیسموندی‌ها در اصل یک خانواده نجیب‌زاده در پیزای قرون وسطای ایتالیا بودند، اما اوایل قرن شانزدهم به دنبال ایجاد درگیری‌هایی به فرانسه پناه بردند. آنها در منطقه دوفین مستقر شدند و نام خانوادگی‌شان به سیسموند تبدیل شد. با این حال به دلیل اعتقادات مذهبی‌شان و پیوستن به اوگنوهای پروتستان در سال 1685 دوباره فرار کردند و خود را به ژنو رساندند و به جایگاه بالایی نیز در سلسله‌مراتب شهر رسیدند.

ژان پس از اتمام مدرسه در 16‌سالگی به لیون فرستاده شد تا در سمت منشی در یک تجارتخانه کار کند. اما گرفتار انقلاب فرانسه شد و غوغای لیون در سال 1792 او را مجبور کرد به ژنو بازگردد. آغاز جنگ‌های انقلابی فرانسه و گسترش احساسات انقلابی سبب سرنگونی دولت ژنو در دسامبر 1792 شد و سیسموند‌های اشرافی دستگیر شده و اموال آنها از سوی مقامات جدید مصادره شد. پس از آزادی در سال 1973 سیسموند‌ها به سرعت به انگلستان مهاجرت کردند و سال بعد پس از فروش املاک خود در ژنو به توسکانی رفتند و یک مزرعه خانوادگی به راه انداختند.

ژان در آنجا هم با دست‌هایش و هم با ذهنش سخت کار کرد، و تجربیاتش در طول این مدت  به نگارش نخستین اثر او به نام «تصویر کشاورزی توسکانی» منجر شد که پس از بازگشت به ژنو در سال 1801 آن را منتشر کرد. او در جوانی کتاب «ثروت ملل» را خوانده بود و به‌شدت با نظریات آدام اسمیت ارتباط برقرار کرده بود. به نظر می‌رسد اولین اثر او در زمینه اقتصاد سیاسی به نام «در باب ثروت تجاری؛ یا اصول اقتصاد سیاسی که در قانون تجارت اعمال می‌شود» نیز برای توضیح و عمومیت بخشیدن به دکترین اسمیت نگاشته شده بود. رساله او همزمان با رساله ژان باتیست سه، اقتصاددان و تاجر فرانسوی، در رواج افکار اسمیت در فرانسه رقابت می‌کرد. اساساً این اثر اولین توضیح جامع از دکترین آدام اسمیت به زبانی غیرانگلیسی بود. به علاوه، به عنوان مخالفت با سیستم ناپلئون در سیاست و اقتصاد نیز تلقی می‌شد.

پروژه مهم سیسموندی

پروژه بزرگ سیسموندی که از سال 1796 در ایتالیا آغاز شده بود، بررسی تطبیقی قوانین سیاسی بود. در پی این موضوع بود که سیسموندی شروع به تحقیق دقیق درباره تاریخ جمهوری ایتالیای قرون وسطی کرد. نتیجه این مطالعات کتاب چندجلدی «تاریخ جمهوری‌های ایتالیا در قرون وسطی» بود که نخستین و احتمالاً بی‌نظیرترین تاریخ جمهوری قرون وسطی از قرن یازدهم تا رنسانس قرن شانزدهم به شمار می‌آید. اولین جلد این کتاب تاریخی که شهرهای آزاد ایتالیایی قرون وسطی را خاستگاه اروپای مدرن می‌دانست در سال 1807 منتشر شد و در نهایت در سال 1818 تکمیل شد. این مطالعه دقیق، مسیر کمون‌های ایتالیایی در قرون وسطی را دنبال می‌کند؛ شکوفایی آنها در دوران رنسانس و سپس انحطاط‌شان تحت استبداد مدیسی‌ها که با افول اخلاق عمومی و جست‌وجوی ثروت همراه است. سیسموندی در آن جمهوری‌های مدنی خودگردان سرچشمه‌های لیبرالیسم را یافت که اصول اساسی آن این بود که آزادی از طریق مبارزه به دست می‌آید، آزادی از استبداد سیاسی از رهایی از فلاکت اجتماعی جدایی‌ناپذیر است و خلاقیت و نبوع تنها در میان مردم آزاده شکوفا می‌شود.

این کتاب در میان ایتالیایی‌ها به مکتبی فکری تبدیل شد. در زمانی که جنبش اتحاد ملی ایتالیا شروع به جست‌وجوی گذشته‌ای کرد که به عنوان یک الگوی ملی قابل استفاده باشد این کتاب تمدن ایتالیا را به روشی واحد و با ادغام فرهنگ و سیاست درک کرده بود و با بازنمایی تاریخ آن به عنوان تاریخ آزادی، به متنی پایه‌گذار برای «ایدئولوژی جنبش اتحاد ملی» تبدیل شد.

پس از فروپاشی امپراتوری ناپلئون در سال 1814، ژنو استقلال خود را بازیافت و سیسموندی به عضویت شورای حاکمیت جمهوری انتخاب شد. او در اوایل سال 1815 زمانی که ناپلئون بازگشت، در پاریس بود. سیسموندی در این زمان مقالاتی را در روزنامه مانیتور منتشر کرد و از آرمان امپراتوری که قبلاً آن را تحقیر کرده بود دفاع کرد. بنجامین کنستانت، فعال و متفکر سیاسی نیز از آن دفاع کرد و تضمین کافی برای آن داد. ناپلئون برای سپاسگزاری به سیسموندی پیشنهاد نشان لژیون دونور را داد که بالاترین نشان افتخار فرانسه است، اما او آن را نپذیرفت.

بازگشت به اقتصاد

سیسموندی در سال 1815 مقاله خود به عنوان «اقتصاد سیاسی» را برای دایره‌المعارف ادینبرگ بروستر نوشت. و در اینجا بود که او برای نخستین‌بار تز اصلی خود را در اقتصاد، از جمله مشکلات نیروی کار و تولید بیش از حد بیان کرد. سفر به انگلستان در اوج رکود پس از جنگ او را به‌شدت تحت تاثیر قرار داد، به‌طوری که پس از بازگشت این ایده‌ها را در «اصول جدید در اقتصاد سیاسی» بیشتر توضیح داد.

او پس از سال‌ها پرداختن به دغدغه‌های دیگر، به سازوکار‌های اقتصاد بازگشته بود؛ پس از اینکه رکود او را متوجه میزان فلاکت اجتماعی کارگران صنعتی کرد. از منظر سیسموندی، بیکاری، گرسنگی، روزهای کاری 16ساعته، کار کودکان، جرم و جنایت شهری، خشونت و تضاد طبقاتی نشانه‌هایی از عدم تعادل بود که خود پیامد «تولید کنترل‌نشده» کالاهاست که منحصراً از سوی میل به انباشتن ثروت هدایت می‌شود. به این ترتیب، دیدگاه سیسموندی از «لسه‌فر» به «اقتصاد برای منافع عمومی» تغییر پیدا کرد که در کتاب «اصول جدید اقتصاد سیاسی؛ یا کتاب ثروت در رابطه با جمعیت» او مشخص شد؛ کتابی که بعدها کارل مارکس و ولادیمیر لنین آن را مهم‌ترین سهم او در اقتصاد سیاسی می‌دانستند.

نقد اقتصاد جریان اصلی

87کتاب «اصول جدید اقتصاد سیاسی» نقدی بر نظام سرمایه‌داری و اقتصاد سیاسی بود. نظام اقتصاد لیبرال -بازار آزاد، منفعت شخصی، دست نامرئی، رقابت، پیشرفت تکنولوژیک- مقصر به وجود آمدن جامعه‌ای است که به جای ترویج شادی عمومی، مانع ایجاد آن می‌شود. در این نظام که کسب ثروت بر مردم برتری دارد و اکثریت در ثروت اندوخته سهمی ندارند، تولید بی‌حد به خودی خود به هدف تبدیل شده است. سیسموندی بر این باور بود که اقتصاد سیاسی علم شادی عمومی، جامعه و حکومت بوده است و می‌تواند دوباره به آن تبدیل شود. او استدلال می‌کرد که این مسئله در «دکترین واقعی آدام اسمیت» بوده است، که مربوط به فایده اجتماعی و رفاه جمعی است، اما در نیم‌قرن پس از انتشار کتاب ثروت ملل اسمیت (1776)، اقتصاد سیاسی به علمی تبدیل شد که منحصراً به خلق ثروت می‌پردازد.

مهم‌ترین کمک سیسموندی برای علم اقتصاد احتمالاً «کشف چرخه‌های اقتصادی» بود. در رد سایر متفکران آن زمان (به ویژه ژان باتیست سه و دیوید ریکاردو)، سیسموندی این ایده را به چالش کشید که تعادل اقتصادی که موجب اشتغال کامل می‌شود، فوراً و خودبه‌خود حاصل می‌شود. او نوشت: «بیایید مراقب این نظریه خطرناک تعادل باشیم که قرار است به‌طور خودکار ایجاد شود؛ درست است که نوعی تعادل در بلندمدت دوباره برقرار می‌شود، اما پس از یک سختی وحشتناک است.» سیسموندی همچنین استدلال کرد که اقتصاد کلاسیک در بررسی تاثیرات منفی اجتماعی و زیست‌محیطی رشد اقتصادی، و در پرداختن به مسائل نابرابری درآمد و عدالت اجتماعی شکست خورده است. اگرچه تفکر او در مانیفست کمونیست به عنوان «سوسیالیسم خرده‌بورژوایی» توصیف می‌شود، سیسموندی سوسیالیست نبود. با این حال، او در اعتراض به لسه‌فر و استناد به دولت برای تنظیم پیشرفت ثروت، پیشرو «مکتب تاریخی اقتصاد» محسوب می‌شود.

سیسموندی به دلیل مطالعه بحران‌های اقتصادی که ریشه در «پیامدهای اجتماعی نظام اقتصادی به جای ساختار آن» دارد، شناخته می‌شود. تفاسیر سیسموندی، او را در تقسیم‌بندی «بورژوازی» و «پرولتاریا» در جامعه، مقدم بر مارکس قرار می‌دهد. سیسموندی کلید این شکاف طبقاتی را در بحران‌های اقتصادی می‌دانست، با این حال اصلاحات اجتماعی شدید را راه‌حل آن نمی‌دانست، بلکه نسخه‌های معتدلی را می‌دید که از طریق محدود کردن تولید امکان کند شدن پیشرفت فناوری برای هماهنگ شدن اقتصاد را فراهم کند.

سیسموندی همچنین با افکار خود درباره «تقاضای کل» سهم زیادی در اقتصاد داشت. او با مشاهده نظام صنعتی سرمایه‌داری در انگلستان متوجه شد که رقابت کنترل‌نشده به افزایش تولید انفرادی تولیدکنندگان منجر می‌شود (به دلیل نداشتن آگاهی از تولید سایر تولیدکنندگان) و این مسئله سبب می‌شد کارفرمایان اقدام به کاهش قیمت‌ها کنند که با قربانی کردن کارگران انجام می‌دادند. برآیند این وضعیت باعث تولید بیش از حد و مصرف کم می‌شد. با توجه به اینکه اکثر نیروی کار انگلستان دستمزدهای رکود را دریافت می‌کردند، کارگران در آن زمان قادر به تهیه کالاهایی که تولید می‌کردند نبودند و این مسئله مصرف ناکافی کالاها را به دنبال داشت. سیسموندی بیان می‌کند که با افزایش دستمزد، کارگران قدرت خرید بیشتری خواهند داشت، آنها می‌توانند تولید ملی را بخرند و در نتیجه تقاضا را افزایش دهند.

سیسموندی با نظام صنعتی سرمایه‌داری رو به‌ رشد که به نظر او برای منافع فقرا مضر است و به ویژه در معرض بحران ناشی از تقاضای عمومی ناکافی برای کالاهاست، دوستی نداشت. تز او در مورد کمبود مصرف از سوی رابرت مالتوس به اشتراک گذاشته شد و جرقه‌ای را برانگیخت که در دهه 1820، تئوری‌های آنها در مقابل نظریه‌های سه، ریکاردو و کلاسیک‌ها قرار گرفت.

کتاب تاریخی چندجلدی

اما سیسموندی فقط تا نیمه قادر به دنبال کردن این بحث بود؛ تمرکز او اکنون به موضوعات مختلفی معطوف شده بود. او سرانجام در سال 1819 ازدواج کرد و پس از آن شروع به کار بر روی اثر تاریخی چندجلدی بزرگ جدید خود، در مورد تاریخ فرانسوی‌ها کرد. جلد اول در سال 1821 منتشر شد و تا دو دهه بعد ادامه یافت. او کرسی‌های اقتصاد و تاریخ را در فرانسه رد کرد و ترجیح داد بر نوشتن تمرکز کند. او از سال 1813 تا زمان بازسازی در پاریس زندگی  و از ناپلئون بناپارت حمایت کرد و یک‌بار هم با او دیدار داشت. پس از تکمیل کتاب خود در مورد تاریخ ایتالیا، در سال 1818 او تاریخ فرانسه خود را آغاز کرد که در 29 جلد منتشر شد.

در سال 1836، سیسموندی سرانجام مطالعه خود را در مورد قوانین سیاسی که چهار دهه قبل از آن آغاز شده بود، ارائه کرد. اندکی بعد، سیسموندی مجموعه‌ای از مقالات اقتصادی 1838-1837 را منتشر و برخی از جزئیات ایده‌های اقتصادی خود را بررسی کرد. اما تاریخ فرانسه بیشتر کارهای او را به خود معطوف کرده بود. سیسموندی که خسته شده بود، تصمیم گرفت کار را به پایان برساند و خلاصه‌ای را منتشر کند. اما دوستانش او را زیر فشار قرار دادند تا با همان جزئیات قبلی ادامه دهد، بنابراین به شیوه نگارش خود بازگشت و به سرعت ادامه داد. او جلد بیست و نهم را تنها چند هفته قبل از مرگش در سال 1842 به پایان رساند. جلد سی‌ام، تکمیل‌کننده تاریخ فرانسه پس از 1789، از سوی شخص دیگری نوشته شد.

سیسموندی پس از گذراندن آخرین سال‌های زندگی خود در ژنو برای تهیه نسخه‌های جدید از نوشته‌های خود، به پایان رساندن مطالعه فرانسوی‌ها، عضویت در مجمع ژنو و سخنرانی برای آزادی با نظم، در سال 1842 بر اثر سرطان معده درگذشت.

اما در حالی که مطالعات تاریخی و ادبی او در سال‌های پس از مرگش کاملاً فراموش‌شده به‌نظر می‌رسید، تحلیل اقتصادی او، با الهام از اصول اخلاقی، علاقه شدیدی را برانگیخت، اگرچه تقریباً به طور انحصاری در میان مارکسیست‌ها. با این حال، برخی از متفکران دگراندیش، سیسموندی را بنیان‌گذار سیاست اجتماعی آینده می‌دانستند، و همواره پیروان ثابتی از سیسموندی کشاورز، پیامبر سیستم کشاورزی توسکانی، به‌عنوان راه‌حلی هماهنگ برای همه جوامع روستایی وجود داشته است. 

دراین پرونده بخوانید ...