ثلاثه ربیعی
نگاهی به یکسال پرماجرای علی ربیعی در عرصه سیاست ایران
علی ربیعی معروف به «عباد» یکی از معدود نیروهای سیاسی اصلاحطلبی بود که در دولت روحانی بهرغم مخالفان بسیارش نزدیک به پنج سال وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی بود اما سال 97 برای او سال پردرگیری میان پاستور و بهارستان بود. نمایندگان مخالف ربیعی که برخیشان چشم طمعی هم به شرکتهای وسوسهبرانگیز شستا داشتند، بارها ربیعی را به صحن سبز بهارستان کشاندند تا آنگونه که ربیعی خود بارها به رسانهها و در صحن علنی گفت، از این نمد کلاهی برای خود ببافند.
علی ربیعی معروف به «عباد» یکی از معدود نیروهای سیاسی اصلاحطلبی بود که در دولت روحانی بهرغم مخالفان بسیارش نزدیک به پنج سال وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی بود اما سال 97 برای او سال پردرگیری میان پاستور و بهارستان بود. نمایندگان مخالف ربیعی که برخیشان چشم طمعی هم به شرکتهای وسوسهبرانگیز شستا داشتند، بارها ربیعی را به صحن سبز بهارستان کشاندند تا آنگونه که ربیعی خود بارها به رسانهها و در صحن علنی گفت، از این نمد کلاهی برای خود ببافند. ربیعی البته آنطور که بعدها خود نیز گفت؛ با طرح موضوعات احساسی و حتی اشک و لابه توانسته بود از استیضاح بگریزد اما عاقبت کلاه شیک نمدی نمایندگان منتقد ربیعی بافته شد و روز 17 مرداد سال 97 نمایندگان مجلس وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی را از کار برکنار کردند.
ربیعی البته در دولت دوم روحانی، دو بار رای اعتماد از این مجلس گرفته بود. یکبار بعد از معرفی به عنوان وزیر و بار دیگر زمانی بود که استیضاح شد و البته رای آورد اما در نهایت برای بار سوم نتوانست رای اعتماد نمایندگان را به دست آورد. رای اعتمادی که با حواشی بسیاری همراه بود.
بهانه نمایندگان مخالف ربیعی البته مشکلات اقتصادی، بیکاری و مواردی از این دست عنوان شد و به عقیده منتقدان بیرونی و ناظران عرصه سیاسی ایران، ربیعی در نهایت مورد حمایت رئیسجمهوری واقع نشد و در گودال بهارستان تنها گذاشته شد. البته اختلافات درون دولت هم کم نبود. اختلافات ربیعی با قاضیزادههاشمی وزیر وقت بهداشت که او هم در نهایت استعفا داد، به نوعی در فشارها بر ربیعی بیتاثیر نبود. رسانهها در تحلیل چرایی برکناری ربیعی از سوی مجلس نوشتند؛ «اینکه گناه تیم اقتصادی دولت به پای یک وزارتخانهای که بخش عمده کار آن اجتماعی است نوشته شود و مجلس بهجای حسابکشی از تیم اقتصادی دولت سراغ فرد دیگری برود، شبیه مثال معروف و داستان «گنه کرد در بلخ آهنگری / به شوشتر زدند گردن مسگری» میماند.»
استیضاح «علی ربیعی» از این جهت اتفاق کمسابقهای بود که یک وزیر در طول یکسال برای سومین بار تلاش کرد از یک مجلس نسبتاً همسو با دولت رای اعتماد بگیرد که هیچ تغییری نسبت به یکسال گذشته در آن رخ نداده بود. در این باره «سلمان خدادادی» رئیس کمیسیون اجتماعی مجلس گفته بود: «روش استیضاح وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در 10 دوره گذشته مجلس بیسابقه است.» ربیعی بعد از طرح سومین رای اعتماد خود در یکسال از یک مجلس، در توئیتر نوشت: «در هفت ماه دو بار از مجلس رای گرفتم. دوباره استیضاح میشوم، در حالی که حق دفاع در کمیسیون را نداشتم و مستقیم به صحن آورده شدم. خود را پاسخگوی مردم و نمایندگان میدانم. به عموم نمایندگان دلسوز و پاک احترام میگذارم. علت اصلی استیضاح را نمیدانم، ولی استیضاح پس از تنها پنج ماه از استیضاح قبلی را عجیب میدانم.»
تغییر ساختار اقتصادی دولت به نظر میرسید یکی از دلایلی بود که در ظاهر نمایندگان میخواستند با توسل به آن اهرم تحرک اقتصادی دولت را فشار دهند. البته توقع این بود که رئیسجمهوری خود دست به اصلاح ساختار اقتصادی و وزارتخانههای اقتصادی بزند اما چنین نشد و از قضا با برکناری ربیعی و جابهجایی شریعتمداری از وزارت صنایع به وزارت کار، تغییری در ماهیت حرفهای این وزارتخانه به وجود نیامد. اما آنچه در سهگانه رای اعتماد ربیعی بیش از همه چیز جلب توجه کرد، ماهیت خواست گروهها و متاسفانه برخی نمایندگانی بود که منفعتگرایی شخصی و حتی خانوادگی را بر منافع عمومی و ملی ترجیح دادند، تا جایی که یکی از نمایندگان خواستار استیضاح ربیعی، فرزندان بیتجربه و کمسن و سالش در هیاتمدیره شرکتهای مرتبط با تامین اجتماعی حقوقهای نجومی میگرفتند و از قضا از ربیعی خواسته بود برای نمونه مدیریت یکسری از شرکتهای تامین اجتماعی را که خارج از ایران اداره میشد در اختیار او بگذارد!
در تایید این مدعا میتوان به اظهارات سلمان خدادادی رئیس کمیسیون اجتماعی مجلس در روزهای پیش از استیضاح دوم ربیعی توجه کرد: «موضوعات استیضاح اخیر را با استیضاح قبلی مقایسه کنید. آقای ربیعی در کمیسیون حاضر شد و جواب آنها را داد. مثلاً بهجای اینکه پرسیده شود وضعیت صندوقها چیست و چرا کارگران مشکل دارند، مطرح میکنند، چرا فلان مدیر را گذاشتید یا چرا شخص دیگری را برداشتید فرقی بین وزارت کار با بقیه وزارتخانهها وجود ندارد؛ اما نمیدانم چرا این همه حساسیت روی این وزارتخانه است؟»
ربیعی در روز استیضاح خطاب به نمایندگان گفت: «نمایندگان محترم استیضاح حق شماست. انجام این کار در روز خبرنگار را برای خودم پیوند مبارکی میدانم.» او ادامه داد: «من وامهای ارزان را دنبال کردم، بیش از همه سفره خالی مردم را درک میکنم اما شما میگویید «باز فلانی گریه کرد و مجلس را فریب داد». در جلسه علنی و غیرعلنی متاسفانه مواردی مطرح شد و اکنون نیز خارج از ۱۰ بند استیضاح به بنده گفتند شام معاویه و یزید میدهند. بغض و گریه میکنم به بنده یک چیز میگویند، میخندم چیز دیگری میگویند. چه بکنم؟ بنده فقط به محورها جواب میدهم و وارد حاشیهها نمیشوم.» ربیعی گفت: «به بیش از ۹۰ درصد سوالات استیضاح که چهار ماه قبل مطرح شد، پاسخ دادهام. نمیدانم در این چهار ماه چه اتفاقی افتاد که بنده نتوانستم از آن شرایط برای بهبود وضعیت استفاده کنم؟ اولین وزیری بودم که در دولت آژیر کشیدم و طرح و لایحه دادم.» او البته بعد از شنیدن اظهارت نمایندگان خطاب به لاریجانی دست به افشاگری زد و گفت هیچ کدام از نمایندگان در چارچوب استیضاح صحبت نکردند و چقدر به من تهمت زدند. من نمیخواستم در اینجا صحبت کنم ولی نمیگذارند. او بعد خطاب به آقای پورابراهیمی گفت: آیا شما آقای کهنوجی را میشناسید؟ رزومهاش دست من چهکار میکند؟ اگر ایشان مدیرعامل مس میشد، مشکل شما با بنده اینچنین ادامه پیدا میکرد؟ این نامه که دست من است را اطلاعات نیروی انتظامی در مورد دخالت شما نوشته است...» او بعد از این به ماجرای استخدام دختر پزشکیان از هیات رئیسه مجلس هم به عنوان نمونه اشاره کرد. بعد با فریاد گفت؛ «آی اسلام، آی نمایندگان، شما به یک دختر مومن شاگرد اول دانشگاه که قبل از من در تامین اجتماعی پروژه داشته تهمت زدید و هیچ ارتباطی به بنده نداشته است و....» ربیعی در مورد دیگری به رئیس اداره بهزیستی سبزوار اشاره کرد و گفت: «آقای رئیس مجلس این زن شخصیت برجستهای است اما نمایندگان این شهر فشار، فشار، فشار میآورند که یا این خانم را بردار یا من تو را استیضاح میکنم. او میآید در اتاق من و جلوی چشم من و از «عباد» هم نمیترسد. یک وقتی یک علی ربیعی هست که یک عباد هم پشتش هست. میگوید سالی 400 تا 500 میلیون به حساب این بریز بعد نیازی نیست به فقیر و فقرا بدهی. به هر کسی که من میگویم باید پول بدهی! به خدا خجالت میکشم این حرفها را میزنم و...» صحن مجلس آن لحظه بسیار پرهیاهو و آشوب بود. نمایندگان اعتراض میکردند و ربیعی با عصبانیت دست به افشاگری زده بود. رسانهها آن روز از صحن علنی مجلس خبرها و حواشی بسیاری را مخابره کردند. روز پرتنش مجلس یعنی روز چهارشنبه ۱۷ مرداد، در نهایت با ۱۲۹ رای موافق در مقابل ۱۱۱ مخالف و سه رای ممتنع به استیضاح علی ربیعی رای موافق دادند و علی ربیعی دیگر وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی نبود.