باغ وحش ممنوع
تبعات بخشنامه جدید سازمان محیط زیست چیست؟
روزهایی که رئیس سازمان حفاظت از محیط زیست «در پی رسیدگی به درخواستهای مردمی و کارزارهای اعتراض به وضعیت نامطلوب باغهای وحش سراسر کشور» در بخشنامهای اعلام کرد که «تا اطلاع ثانوی صدور موافقت اصولی جدید برای احداث یا ایجاد باغ وحش در کشور ممنوع اعلام شد»؛ رسانهها تصاویری از باغ وحشهای جهان نشان میدادند که مردم به حیوانات محبوبشان هدایایی برای روز ولنتاین تقدیم میکردند. اگرچه در مذمت نگهداری حیوانات در قفس همیشه حرف زیاد بوده، اما تجربه موفق برخی از کشورها در نگهداری حرفهای و آموزشی از حیوانات در باغ وحشها خلاف این نگرش پیشدستانه است. در ایران نیز همین نگاه دوگانه وجود دارد. اینکه باغ وحشها اصول اساسی و استاندارد محافظت از حیوانات را رعایت نمیکنند، وگرنه باغ وحشها و باغ پرندگان میتوانند در نهایت مفید باشند.
خانهتکانی و ممنوعیت صدور مجوز
سازمان محیط زیست بخشنامهای ابلاغ کرده که بر اساس آن، «صدور موافقت اصولی جدید ذیل هر عنوان مرتبط با باغهای وحش» ممنوع میشود. شینا انصاری در توضیح این بخشنامه نوشت: «با توجه به وضعیت نامطلوب باغهای وحش سراسر کشور و دریافت زمین از اراضی ملی به بهانه ایجاد پارک وحش، باغ وحش، باغ پرندگان و مراکز نگهداری که بهطور معناداری در سالهای اخیر دستاویزی برای انتفاع بیشتر سوداگران این حوزه را فراهم کرده، این ممنوعیت «نخستین گام» برای انتظامبخشی و ساماندهی مراکز موجود بوده است.» خانم انصاری نوشت: «خانهتکانی و ممنوعیت صدور مجوز «جدید» باغهای وحش (اعم از پارک وحش، باغ وحش، باغ پرندگان و هر عنوانی ذیل شیوهنامه مربوط) میتواند نقطه شروعی برای ساماندهی همه واحدهایی باشد که از مکان زیست کیفی برای گونههای حیات وحش صرفاً به ایجاد میلهها، فنسها یا موانعی برای نگهداری در اسارت، بسنده کردهاند. پافشاری بر این رویکرد، یکی از مهمترین اقدامات ما در تحقق «قلمرو امن» برای حیات وحش خواهد بود.» چنانکه رئیس سازمان حفاظت محیط زیست هم عنوان کرده، باغ وحشها بهطور سنتی برای نمایش حیوانات وحشی به عموم طراحی شدهاند، اما امروزه بسیاری از آنها بر حفاظت، پژوهش و آموزش تمرکز دارند. برخی باغ وحشها در برنامههای تکثیر گونههای در معرض خطر مشارکت دارند تا از انقراض آنها جلوگیری کنند.
معاون رئیسجمهوری در حالی این بخشنامه را ابلاغ کرده است که باغ وحش یک صنعت سودآور در گردشگری است. بازدیدکنندگان هزینه بلیت پرداخت میکنند و برخی باغ وحشها نیز از طریق فروش سوغاتی، غذا یا برنامههای ویژه درآمد کسب میکنند. در سالهای اخیر، تجربههایی مثل بازدیدهای نزدیکتر از حیوانات یا تورهای آموزشی محبوبیت پیدا کردهاند. به این ترتیب بخشنامه جدید سازمان محیط زیست، بدون اینکه گامی برای اصلاح وضعیت باغ وحشهای موجود بردارد، ایجاد باغ وحشهای جدید را ممنوع میکند.
قفس یعنی آسیب به رفاه حیوانات
بهطور کلی منتقدان میگویند نگه داشتن حیوانات در قفس یا محیطهای محدود میتواند به رفاه آنها آسیب برساند. بحثهایی درباره شرایط زندگی، استرس و رفتارهای غیرطبیعی حیوانات در اسارت وجود دارد. به همین دلیل برخی گروهها خواستار بسته شدن باغ وحشها یا جایگزینی آنها با پناهگاههای طبیعی هستند. اما بسیاری از باغ وحشهای مدرن تلاش میکنند محیطهای طبیعیتر و بزرگتر برای حیوانات ایجاد کنند. همچنین، آنها روی آگاهیبخشی درباره تغییرات اقلیمی و حفاظت از زیستگاهها تمرکز دارند.
بخشنامه سازمان محیط زیست برای جلوگیری از راهاندازی باغ وحشهای جدید به نظر میرسد در راستای ساماندهی و بهبود شرایط موجود باغ وحشهاست. با این حال، این اقدام بیشتر در جهت نظارت و جلوگیری از سوءاستفادههای تجاری است و اگر با اصلاحات بنیادین در مدیریت باغ وحشها همراه نباشد، صرفاً ممنوعیت ساخت باغ وحش جدید نمیتواند بهطور مستقیم «قلمرو امن» برای حیوانات ایجاد کند. برای دستیابی به این هدف، باید به بهبود شرایط زندگی حیوانات در قفسها و همچنین تاسیس مراکز حفاظت از حیات وحش در محیطهای طبیعیتر و وسیعتر توجه شود.
ممنوعیت فعالیت باغ وحشها در ایران به خودی خود نمیتواند اقدامی علمی و قابل دفاع باشد. برای داشتن چنین رویکردی، باید پژوهشهای علمی و کارشناسیشدهای برای ارزیابی شرایط موجود و تاثیرات آن بر رفاه حیوانات و همچنین جامعه انسانی انجام شود. اگرچه نگهداری حیوانات در قفسها ممکن است مشکلاتی را ایجاد کند، اما بسیاری از باغ وحشهای مدرن به برنامههای حفاظتی و پژوهشی میپردازند که بر بقای گونههای در معرض خطر تاثیرگذار است. به همین دلیل، اصلاحات و بهبود شرایط بیشتر از ممنوعیت ساده لازم است.
تبعات این بخشنامه ممکن است شامل موارد مختلفی باشد، از جمله کاهش فرصتهای آموزشی و تحقیقاتی برای آگاهیرسانی به مردم درباره حیات وحش، کاهش درآمد حاصل از گردشگری مرتبط با باغ وحشها و ایجاد بحرانهای اشتغال در این صنعت. با این حال، اگر این سیاست با تدابیر مناسب در اصلاح و بهبود باغ وحشها همراه باشد، میتواند به کاهش سوءاستفاده از حیوانات در اسارت کمک کند. باغ وحشها بهعنوان بخش مهمی از گردشگری، به اقتصاد محلی و اشتغال کمک میکنند. برای جبران تبعات اقتصادی این ممنوعیت، میتوان رویکردهایی مانند تاسیس مراکز حفاظت طبیعی، پارکهای ملی یا مراکز تحقیقاتی برای تحقیق و آموزش در زمینه حیات وحش را پیش گرفت. این مراکز میتوانند نقش مشابهی با باغ وحشها در جذب گردشگر و ایجاد شغل داشته باشند، در حالی که در عین حال رفاه حیوانات نیز تامین شود.
وضعیت حیات وحش در ایران بهطور کلی در برخی مناطق بحرانی است. بسیاری از گونههای حیات وحش ایران به دلیل تخریب زیستگاهها، شکار غیرمجاز و آلودگیها در معرض خطر قرار دارند. اگرچه نگرانیها درباره شرایط نگهداری حیوانات در باغ وحشها مهم است، اما وضعیت حیات وحش در طبیعت نیز نیاز به توجه جدی دارد. در واقع، حفاظت از حیات وحش باید به صورت جامعتری صورت گیرد که شامل اقدامات برای حفظ گونهها هم در طبیعت و هم در اسارت باشد.
کشورهای موفق در زمینه مدیریت حیات وحش، مانند آلمان، انگلیس و کشورهای اسکاندیناوی، رویکردهایی مبتنی بر حفاظت و آموزش دارند. این کشورها به جای ایجاد باغ وحشهای سنتی، به ایجاد مراکز طبیعیتر و بزرگتر برای حیوانات توجه میکنند که شرایط بهتری برای رفاه آنها فراهم میآورد. همچنین، بسیاری از باغ وحشها در این کشورها در برنامههای تکثیر گونههای در معرض خطر و تحقیقاتی برای حفظ تنوع زیستی مشارکت دارند. این برنامهها معمولاً به صورت شفاف و علمی اجرا میشوند و بیشتر بر مباحث حفاظت از زیستگاهها و تغییرات اقلیمی تمرکز دارند.
بهطور کلی، هرچند ممنوعیت ایجاد باغ وحشهای جدید میتواند گامی مثبت در جهت بهبود شرایط باغ وحشهای موجود باشد، اما برای ایجاد یک وضعیت مطلوب برای حیات وحش، نیاز به اقدامات جامعتر و بهبود شرایط نگهداری حیوانات در اسارت وجود دارد.
بخشنامه کافی نیست
ایمان ابراهیمی، حفاظتگر محیط زیست، در گفتوگو با تجارت فردا با اشاره به بخشنامه جدید ممنوعیت راهاندازی باغ وحشهای جدید در ایران، معتقد است که این تصمیم بهتنهایی نمیتواند به ایجاد قلمرو امن برای حیوانات منجر شود. حیوانات در باغ وحشها بهطور طبیعی از اکوسیستم خارج میشوند و در این فضاها دیگر نقشی در چرخه طبیعی محیط زیست ایفا نمیکنند. بنابراین، دغدغه اصلی باید حول رفاه و حقوق حیوانات باشد، نه حفاظت محیط زیست به معنای سنتی آن. واژه «قلمرو امن» بههیچوجه برای وضعیت حیوانات در باغ وحشها مناسب نیست چرا که آنها در محیطی اسیر در قفس بهسر میبرند و نمیتوانند بهطور آزادانه در زیستگاههای طبیعی خود زندگی کنند. بهرغم صدور مجوزهای فعالیت از سوی سازمان محیط زیست، نظارتهای لازم برای جلوگیری از تخلفات مانند قاچاق حیوانات و صید غیرقانونی گونهها بهویژه برای باغ وحشهای کوچک وجود ندارد. وی معتقد است که بسیاری از گونههای وحشی که در باغ وحشها نگهداری میشوند، بهویژه در ایران، از طبیعت صید شدهاند و در برخی موارد به صورت غیرقانونی به باغ وحشها منتقل میشوند. این فعال محیط زیست همچنین به ضرورت ایجاد زیرساختهای نظارتی برای سازمان حفاظت محیط زیست تاکید میکند تا بتوانند روند نظارت بر باغ وحشها را بهبود بخشند و از تخلفات جلوگیری کنند. به گفته ابراهیمی، یکی از اقدامات موثر در این زمینه، استفاده از درآمد حاصل از بلیتهای ورودی به باغ وحشها برای پروژههای حفاظتی و حمایت از گونههای در معرض انقراض در طبیعت است. بهویژه در مواردی که باغ وحشها توانستهاند به حفظ گونههایی مانند گوزن زرد ایرانی کمک کنند، این اقدامات میتواند نقشی مثبت در حفظ تنوع زیستی ایفا کند. در نهایت، وی تاکید میکند که برای تحقق این اهداف، باید بهسرعت دستورالعملهای اجرایی مناسب و ساختار نظارتی موثری برای مدیریت باغ وحشها صادر شود.
قلمرو امن برای حیوانات
نمیتوان گفت که بخشنامه ممنوعیت راهاندازی باغ وحش جدید، قلمرو امن برای حیوانات ایجاد میکند. واقعیت این است که حیوانات باغ وحش به هر حال خارج از زیستگاه طبیعی خود هستند و در نتیجه نقشی در اکوسیستم طبیعی ایفا نمیکنند. بنابراین، مسئلهای که در این زمینه باید مورد توجه قرار گیرد، نه حفاظت از محیط زیست به معنای سنتی آن، بلکه رفاه و حقوق حیوانات است. در حقیقت، وضعیت حیوانات در باغ وحشها بیشتر مرتبط با رفاه آنهاست تا حفاظت از محیط زیست. اگر بخواهیم دقیقتر بگوییم، واژه «قلمرو امن» برای گونههای وحشی ممکن است مناسب نباشد، زیرا حیوانات در باغ وحشها دیگر بهعنوان بخشی از اکوسیستم طبیعی عمل نمیکنند. در نتیجه، باید از این منظر به رفاه آنها توجه کنیم. این مسئله بهطور جدی به حقوق حیوانات مربوط است که ممکن است نیاز به بررسیهای تخصصیتری داشته باشد.
ارتباط حیوانات در باغ وحش با محیط زیست
در حقیقت، مجوز از سازمان محیط زیست به دلایل خاصی ضروری است. اول اینکه، سازمان محیط زیست باید اطمینان حاصل کند که گونههای جانوری که در باغ وحشها نگهداری میشوند، از طبیعت صید نشدهاند و حاصل قاچاق و تجارت غیرقانونی حیوانات نیستند. این مسئله در سطح جهانی بهشدت مورد توجه قرار دارد. دوم اینکه، سازمان محیط زیست میتواند نقش خود را در کنترل و نظارت بر روندهای قانونی در مورد حیوانات و محیط زیست ایفا کند. باغ وحشها در بسیاری از کشورهای توسعهیافته، برای تامین منابع مالی حفاظت از گونههای جانوری در طبیعت، بخشهایی از درآمدهای حاصل از فروش بلیت را به پروژههای حفاظتی اختصاص میدهند. در برخی موارد نیز باغ وحشها به پژوهشها و تکثیر گونههای در معرض انقراض در محیطهای اسارت پرداختهاند. در نهایت، مهمترین وظیفه سازمان حفاظت محیط زیست این است که هیچ گونهای از حیوانات به صورت غیرقانونی وارد کشور نشود و توسعه باغ وحشها به گونههای وحشی آسیب نزند. این مسئولیت اصلی است که سازمان محیط زیست باید بر عهده داشته باشد. اما مسائل مرتبط با رفاه حیوانات بیشتر در حوزه مسئولیتهای ارگانهای دیگر، از جمله سازمانهای حقوق حیوانات و دامپزشکی قرار دارد.
ممنوعیت فعالیت باغ وحشها، علمی یا نمایشی؟
ممنوعیت صدور مجوز برای راهاندازی باغ وحشها در حال حاضر اقدامی بسیار مثبت است. این اقدام به دلایل مختلفی میتواند مفید باشد. اول، سازمان حفاظت محیط زیست در حال حاضر زیرساختهای لازم را برای نظارت بر باغ وحشها و اطمینان از اینکه فعالیتهای این مجموعهها آسیبی به جمعیت گونههای وحشی وارد نکند، ندارد. در نتیجه، این اقدام باعث میشود که سازمان محیط زیست به هیچ عنوان نتواند با اطمینان مجوزهایی را صادر کند. بنابراین، توقف صدور مجوزهای جدید به نظر من گامی بسیار مثبت است. اما باید توجه داشت که این اقدام، در واقع تنها یک قدم اولیه است. این بدان معناست که باید در ادامه مسیر، زیرساختهای لازم فراهم شود تا سازمان محیط زیست بتواند نظارتهای دقیقتری انجام دهد. این نظارتها باید شامل توسعه قوانین و دستورالعملها و همچنین تامین منابع انسانی و ابزارهای نظارتی باشد تا بتوان وضعیت باغ وحشها و باغ پرندگان فعلی را به درستی مدیریت و کنترل کرد.
یکی از نکاتی که باید به آن توجه کنیم، این است که در شرایط فعلی، سازمان محیط زیست به ابزارها و دستورالعملهای لازم برای نظارت بر ورود و خروج گونههای وحشی به باغ وحشها دسترسی ندارد. این امر میتواند به تخلفات عمده بینجامد، که گاهی در ابعاد وسیعی در بازههای زمانی طولانی رخ میدهد. این تخلفات میتواند شامل خرید و فروش غیرقانونی گونههای وحشی تحت پوشش باغ وحشها باشد. برای مثال، فرض کنید یک باغ وحش مجوز نگهداری ۱۰ فلامینگو را دارد. کار بسیار سادهای است که این فلامینگوها را به قیمتهای بالاتر بفروشند و در عین حال تعداد آنها در ظاهر ثابت بماند. در چنین شرایطی، نظارت بر تغییرات تعداد و نوع گونههای موجود در باغ وحشها تقریباً غیرممکن میشود، چرا که ابزار نظارتی دقیق در اختیار سازمان محیط زیست قرار ندارد. در نهایت، میتوان گفت که اگر سازمان محیط زیست ابزار نظارتی مناسب را نداشته باشد، تخلفات در این زمینه اجتنابناپذیر است. بنابراین، گام بعدی در این مسیر باید ایجاد زیرساختهای نظارتی قوی باشد تا بتوان بهطور موثر از حیوانات و محیط زیست حفاظت کرد و از تخلفات احتمالی جلوگیری کرد.
باغ وحشها و چرخه اقتصاد گردشگری
فعالیتهای باغ وحشها در بسیاری از کشورها بخشی از صنعت گردشگری محسوب میشوند، اما این موضوع باید با در نظر گرفتن استانداردها و فرآیندهای بینالمللی باشد. در بسیاری از کشورهای پیشرفته، معمولاً شاهد باغ وحشهای بزرگ و مشهور در چند شهر اصلی هستیم، نه اینکه در یک شهر کوچک یا حتی در چندین نقطه از یک شهر باغ وحشهای کوچک و متعدد وجود داشته باشد. این شکل از توسعه باعث میشود که چرخه اقتصادی و گردشگری به درستی شکل بگیرد و بازدیدکنندگان از تجربهای بهطور منسجم و استاندارد بهرهمند شوند. در ایران، یکی از مشکلات اصلی وجود تعداد زیاد باغ وحشهای کوچک و پراکنده است که این امر میتواند باعث سردرگمی گردشگران شود. زمانی که گردشگر یا مسافری وارد یک شهر میشود، ممکن است نتواند تشخیص دهد کدام باغ وحش تحت نظارت قانونی است و استانداردهای لازم را رعایت کرده است. این وضعیت نهتنها باعث کاهش کیفیت تجربه گردشگری میشود، بلکه ممکن است گردشگران نتوانند انتخابهای مناسبی داشته باشند و در نتیجه، بازار گردشگری نیز متضرر شود. وجود باغ وحشهای کوچک و متعددی که نمیتوانند گردشگران زیادی را جذب کنند، عملاً به ایجاد گردش مالی کافی منجر نمیشود. این وضعیت همچنین بستر مناسبی برای تخلفها ایجاد میکند؛ چرا که گاهی تخلفها به صورت غیرسیستماتیک و بدون اطلاع مراجع بالاتر رخ میدهند. برای مثال، ممکن است یک نگهبان یا مسئول در یک باغ وحش کوچک سالها تخلف کند بدون اینکه صاحب یا مسئول اصلی از آن مطلع شود. در برخی موارد، حتی شهرداریها که مسئولیت برخی از باغ وحشها را بر عهده دارند، از این تخلفات بیخبر میمانند. در این شرایط، یکی از راهحلها این است که باغ وحشها در کشور به شکلی متمرکزتر و استانداردتر مدیریت شوند. باید توجه داشت که گردشگری مرتبط با باغ وحشها زمانی موفق است که این مجموعهها از نظر ابعاد و مدیریت با استانداردهای جهانی همخوانی داشته باشند و در عین حال نظارت دقیقی بر فعالیتهای آنها انجام شود.
حال حیات وحش در طبیعت ایران
در حال حاضر، نظارت بر باغ وحشها در ایران به هیچ عنوان جدا از حفاظت گونهها در زیستگاه طبیعی آنها نیست. بسیاری از صیدهای غیرقانونی گونههای وحشی در کشور بهویژه به دلیل فروش به باغهای پرندگان صورت میگیرد. برای مثال، تعداد زیادی از غازهای پیشانیسفید یا پیشانیسفید کوچک که در باغ وحشها و باغ پرندگان ایران مشاهده میشوند، بیشتر از آن چیزی است که در طبیعت پیدا میشود. بسیاری از این گونهها از طبیعت گرفته میشوند تا در باغ وحشها نگهداری شوند، که این خود نشاندهنده یک مشکل بزرگ است. جلوگیری از فعالیتهای غیرقانونی باغ وحشها و قاچاق گونههای وحشی بخشی از حفاظت از گونهها در طبیعت محسوب میشود. این مشکل بهویژه در ارتباط با زیستگاههای حساس حیوانات به صورت جدی وجود دارد، جایی که صیادها بهطور هدفمند گونهها را برای فروش به باغ وحشها شکار میکنند. از سوی دیگر، بسیاری از باغ وحشها میتوانند نقش مهمی در حفظ ژنها و بقای گونههای در معرض خطر ایفا کنند. بهعنوان مثال، گوزن زرد ایرانی که در گذشته تقریباً از طبیعت ایران منقرض شده بود، پس از تکثیر در باغ وحشهای آلمان به ایران بازگشت و اکنون در زیستگاه طبیعی خود در خوزستان رهاسازی شده است. این یک نمونه موفق از تاثیرات مثبت فعالیتهای باغ وحشهاست که میتوانند در حفظ گونهها و جلوگیری از انقراض آنها موثر باشند. علاوه بر این، باغ وحشها میتوانند از طریق تامین منابع مالی مستقیم برای حفاظت از گونههای وحشی در طبیعت نیز کمک کنند. بسیاری از باغ وحشهای معتبر در دنیا مانند آکواریوم ملی انگلستان یا باغ وحش سانفرانسیسکو پروژههایی برای حمایت از گونههای در خطر در طبیعت دارند. به این صورت که درآمد حاصل از بلیتها بهطور مستقیم به پروژههای حفاظتی در زیستگاههای طبیعی اختصاص مییابد. متاسفانه در ایران، چنین رویکردهایی مشاهده نمیشود. در نهایت، یکی از مهمترین گامها برای بهبود وضعیت باغ وحشها و نظارت بر آنها، ایجاد زیرساختهای مناسب برای نظارت دقیق، تدوین دستورالعملهای اجرایی و ایجاد ساختار نظارتی کامل است. با وجود چالشها، این کار امکانپذیر است و میتوان در مدت زمان کوتاهی تحولی جدی در این حوزه ایجاد کرد.
دلایل حمایت از وجود باغ وحشها
بعضی از باغ وحشها بهطور جدی به انجام کارهای حفاظتی کمک میکنند. استدلالهای زیادی برای ایجاد و مدیریت باغ وحشها در سراسر جهان وجود دارد. باغ وحشها میتوانند با نگهداری از گونههای در خطر انقراض در محیطهای امن، به نجات آنها کمک کنند. این محیط امن به محافظت از حیوانات در برابر شکارچیان غیرقانونی، از دست دادن زیستگاهها و حتی گرسنگی میپردازد. برخی از باغ وحشها برنامههای پرورشی دارند که این روش به حفظ گونههای در معرض خطر کمک میکند، بهویژه برای حیواناتی که در طبیعت مشکل دارند تا جفت مناسب پیدا کنند. باغ وحشها جنبه آموزشی نیز دارند. با مشاهده نزدیکتر حیوانات، مردم راحتتر میتوانند درباره آنها بیاموزند. همچنین، بازدید از باغ وحشها میتواند احساس همدلی را در افراد تقویت کند. مردم ممکن است بهواسطه دیدن یک حیوان در معرض انقراض، متوجه شوند که رفتارهای آنها مانند خرید محصولاتی که از آنها بهطور غیرمستقیم تاثیر میپذیرند، چه پیامدهایی برای حیات وحش دارد.
باغ وحشهای معتبر، استانداردهای بالای رفاهی برای حیوانات خود دارند. بازدید از باغ وحشهای معتبر بهتر از رفتن به باغ وحشهایی است که این استانداردها را رعایت نمیکنند. بهعنوان مثال، اعضای BIAZA (انجمن باغ وحشها و آکواریومهای بریتانیا) برای دستیابی به بالاترین استانداردهای مراقبت از حیوانات، حفاظت از طبیعت از طریق تحقیق و حفاظت، و آموزش و الهام بخشیدن به بازدیدکنندگان خود تلاش میکنند. همچنین، برخی از باغ وحشها به بازسازی حیات وحش و پذیرش حیوانات خانگی عجیبوغریب رهاشده میپردازند. علاوه بر این، باغ وحشها بهعنوان یک فعالیت خانوادگی سنتی شناخته میشوند.
دلایل مخالفت با وجود باغ وحشها
با وجود استدلالهای زیاد برای حمایت از باغ وحشها، مخالفان آنها نیز دلایل محکمی دارند. حیوانات در اسارت اغلب از کسالت، استرس و بیحوصلگی رنج میبرند. اسارت هرگز نمیتواند با زندگی آزاد در طبیعت مقایسه شود. آیا این حق بشر است که حیوانات را از زیستگاه طبیعی خود بگیرد، محدود کند یا پرورش دهد؟ اگر یک گونه در خطر انقراض باشد، آیا این دلیل کافی برای محدود کردن آزادی آن است؟ بسیاری از برنامههای پرورشی در اسارت، حیوانات را به طبیعت بازنمیگردانند. بلکه آنها وارد یک زنجیره بیپایان از باغ وحشها، پارکهای سافاری، سیرکها و حتی بازار حیوانات خانگی عجیبوغریب میشوند. بهطور مثال، تعداد ببرها در حیاط خلوتهای آمریکا بیشتر از تعداد ببرها در طبیعت است! حیوانات جوان باغ وحشها ممکن است سبب جذب بازدیدکنندگان شوند، اما این میتواند به افزایش جمعیت حیوانات بینجامد. حیوانات اضافی یا به باغ وحشهای دیگر فروخته میشوند، یا به مکانهای دیگری همچون پارکهای سافاری و سیرکها منتقل میشوند، و برخی از آنها حتی کشته میشوند. بهعنوان مثال، در سال 2014، باغ وحش کپنهاگ در دانمارک زرافهای به نام ماریوس را کشت و پس از تشریح آن، گوشتش را به شیرها داد. حیوانات وقتی به مراکز جایگزین منتقل میشوند که از آنها سوءاستفاده میشود، استرس بیشتری میکشند و روابط اجتماعیشان آسیب میبیند. جمعیتهای وحشی گونههای در خطر انقراض ممکن است بهواسطه حذف افراد از طبیعت، از تنوع ژنتیکی کمتری برخوردار شوند و این امر موجب میشود که آنها حتی بیشتر در معرض خطر قرار گیرند. اگر میخواهید حیوانات وحشی را ببینید که بهطور طبیعی رفتار میکنند، باید آنها را در زیستگاههای طبیعی خود مشاهده کنید. بهعنوان مثال، تماشای دلفینی که در اسارت در حال به نمایش گذاشتن ترفندهاست، به هیچوجه با مشاهده یک دلفین در طبیعت قابل مقایسه نیست. در صورت عدم امکان مشاهده حیوانات در زیستگاههای طبیعی، پناهگاههای حیات وحش گزینه بهتری هستند، چرا که در این پناهگاهها حیوانات آسیبدیده، حیوانات خانگی غیرمجاز یا حیوانات اضافی باغ وحشها پذیرفته میشوند. برخورد با حیوانات در باغ وحشها میتواند تجربهای فراموشنشدنی برای بازدیدکنندگان باشد، اما این امر برای حیوانات استرسزاست و ممکن است به آنها آسیب برساند. حتی در برخی موارد، حیوانات باغ وحش میتوانند فرار کنند. این نهتنها برای مردم و حیات وحش بومی خطرناک است، بلکه بسیاری از این حیوانات به جای آرامسازی، کشته میشوند. بازدیدکنندگان گاهی بهطور غیرمسئولانه عمل میکنند. بهطور مثال، در سال 2016، هنگامی که یک کودک به داخل محوطه گوریلی در باغ وحش سینسیناتی سقوط کرد، گوریل هارامبه بهخاطر تهدید برای کودک، کشته شد.
باغ وحشها، پارکهای سافاری و پناهگاههای حیات وحش
باغ وحش مکانی است که در آن حیوانات، بهویژه حیوانات وحشی، در قفسها یا محوطههای مشخص نگهداری میشوند تا بازدیدکنندگان بتوانند از نزدیک آنها را مشاهده یا مطالعه کنند. در این محیطها، حیوانات ممکن است در شرایط محدود و تحت نظارت زندگی کنند و این میتواند برای برخی از آنها استرسزا باشد.
پارک سافاری یک فضای بزرگ و طبیعی است که در آن حیوانات وحشی به صورت آزادانه در محیطی شبیه به زیستگاه طبیعی خود زندگی میکنند. بازدیدکنندگان میتوانند با ماشینهای خود از داخل پارک عبور کرده و حیوانات را در حال حرکت و رفتار طبیعی مشاهده کنند. پارکهای سافاری معمولاً فضایی وسیعتر از باغ وحشها دارند، اما باز هم محیط کنترلشده است.
پناهگاههای حیات وحش مکانهایی هستند که در آنها حیوانات وحشی و پرندگان میتوانند زندگی کنند و از آنها در برابر تهدیدات مختلف مانند شکار، آسیبهای ناشی از انسانها یا شرایط خطرناک محافظت شود. در این پناهگاهها، بیشتر تمرکز بر کمک به حیوانات آسیبدیده یا آنهایی است که نمیتوانند به طبیعت بازگردند. این مکانها معمولاً فاقد جنبه تجاری هستند و هدف اصلی آنها حفظ و مراقبت از حیوانات است.
پیچیدگی محافظت و وظیفه باغ وحشها
یکی از اصلیترین استدلالهایی که در دفاع از باغ وحشها مطرح میشود، این است که آنها به حفظ گونههایی که در خطر انقراض قرار دارند، کمک میکنند. در مقابل، برخی منتقدان این ادعا را به چالش میکشند و میگویند این تنها یک ترفند است که به نام «محافظت» از حیوانات استفاده میشود. بر اساس گزارش سایت freeforanimals، حفاظت واقعی باید بر اساس مراقبت از حیوانات در زیستگاههای طبیعیشان باشد، نه در قفسها. در بریتانیا، باغ وحشها دهها هزار حیوان را اسیر نگه میدارند و یکی از دلایل اصلی این کار را محافظت از گونههای در معرض خطر انقراض میدانند. اما پژوهشهای انجامشده در مورد باغ وحشهای ولز نشان داده است که تنها 9 درصد از حیوانات نگهداریشده در اسارت، در طبیعت در خطر انقراض هستند و تنها 17 درصد از آنها در معرض تهدید در حیات وحش قرار دارند. این آمار نشان میدهد که اکثریت قریب بهاتفاق حیواناتی که در باغ وحشها نگهداری میشوند، در طبیعت تهدید نمیشوند. بنابراین، این سوال مطرح میشود که چرا باید این حیوانات در اسارت نگهداری شوند؟ بسیاری از منتقدان معتقدند که اگر باغ وحشها واقعاً به حفاظت از گونهها میپردازند، نباید حیواناتی را که تهدید به شمار نمیآیند در اسارت نگه دارند. این افراد بر این باورند که وقت آن رسیده است که باغ وحشها با مردم صادق باشند و از ادعای حفاظت بهعنوان پوششی برای بهرهکشی از حیوانات استفاده نکنند. این بحث همچنان بهطور گستردهای ادامه دارد و هر دو طرف این موضوع، نگرانیهای خود را دارند. از یکسو، تعدادی از باغ وحشها در تلاشاند تا گونههای در خطر انقراض را حفظ کنند، در حالی که از سوی دیگر، بسیاری از مردم و سازمانهای حامی حقوق حیوانات معتقدند که چنین اقداماتی بیشتر به منافع تجاری و گردشگری توجه دارند تا به حفاظت واقعی از گونهها.
ایران فاصله معناداری با جهان دارد
وضعیت باغ وحشهای ایران با استانداردهای جهانی فاصله زیادی دارد. بر اساس گزارشها، در کشور باغ وحشی وجود ندارد که در شرایط عالی بوده و امتیاز بالایی کسب کرده باشد. برخی باغ وحشها امتیاز بسیار ضعیفی به دست آوردهاند و در رتبهبندیها، صدور مجوز برای آنها محدود شده است. در سالهای اخیر، مشکلاتی مانند مرگومیر حیوانات در برخی باغ وحشها گزارش شده است. این مسائل نشاندهنده کمبود منابع، آموزش ناکافی کارکنان و نبود نظارت مناسب بر شرایط نگهداری حیوانات است. در مقایسه با دیگر کشورها، باغ وحشهای ایران از نظر امکانات، استانداردهای نگهداری و رفاه حیوانات در وضعیت مطلوبی قرار ندارند. در بسیاری از کشورها، باغ وحشها بهعنوان مراکز آموزشی و پژوهشی با استانداردهای بالای رفاهی برای حیوانات فعالیت میکنند، اما در ایران، این استانداردها بهویژه در برخی مناطق رعایت نمیشوند. با توجه به این مشکلات، نیاز به بازنگری در سیاستها، بهبود زیرساختها و افزایش نظارت بر باغ وحشها وجود دارد تا شرایط بهتری برای حیوانات فراهم شود و استانداردهای جهانی رعایت شود.
برای مدیریت بهتر باغ وحشها در ایران، ابتدا باید نظارتهای سختگیرانهتری بر شرایط نگهداری حیوانات اعمال شود و فقط باغ وحشهایی که قادر به فراهم کردن شرایط رفاهی مناسب برای حیوانات هستند، مجوز فعالیت دریافت کنند. کارکنان باغ وحشها باید آموزشهای تخصصی در زمینههای رفتارشناسی، تغذیه و درمان حیوانات دریافت کنند. همچنین، باغ وحشها میتوانند به مراکز تحقیقاتی و حفاظتی تبدیل شوند که در برنامههای حفظ گونهها و مقابله با تهدیدات زیستمحیطی مشارکت کنند. افزایش آگاهی عمومی درباره حفاظت از محیط زیست و مشارکت در برنامههای آموزشی میتواند از اهمیت ویژهای برخوردار باشد. در نهایت، اگر باغ وحشها نتوانند استانداردهای لازم را رعایت کنند، باید مجوز فعالیت آنها لغو شود و حیوانات به پناهگاهها منتقل شوند.
اما مناطق حفاظت مردمی با امکان بازدید عمومی میتواند پیشنهادی موثر برای حفاظت از طبیعت و افزایش آگاهی عمومی در ایران باشد. در این مدل، افراد محلی میتوانند در پروژههای حفاظتی مشارکت داشته باشند و از طریق آموزش و ارتقای آگاهی نسبت به مسائل زیستمحیطی، به حفاظت از گونههای در خطر انقراض کمک کنند. بازدیدکنندگان عمومی میتوانند از این مناطق بهطور محدود بازدید کنند، اما با نظارت و قوانین مشخص تا محیط طبیعی و حیوانات دچار آسیب نشوند. این نوع مناطق میتوانند در رشد گردشگری طبیعت نیز موثر باشند و فرصتهایی برای ایجاد اشتغال در جوامع محلی فراهم کنند. چنین برنامههایی میتواند به حفظ تعادل میان حفاظت از طبیعت و دسترسی عمومی به منابع طبیعی کمک کند.