شناسه خبر : 49036 لینک کوتاه

کشت خشکی

 پیام الگوهای بارشی کشور برای کشاورزی چیست؟

 

جواد حیدریان / نویسنده نشریه 

68رئیس سازمان هواشناسی اخیراً گفته: «الگوهای بارشی کشور در سال‌های اخیر برای کشاورزی مناسب نیست.» سال‌های طولانی است که درباره پایان کشاورزی در ایران سخن گفته می‌شود و روزبه‌روز از گستره زمین‌های کشاورزی کاسته می‌شود. می‌گویند کشاورزی ما به‌شدت وابسته به توزیع زمانی و مکانی بارش‌ها، میزان و شدت آنها و تغییرات اقلیمی است. ایران به دلیل موقعیت جغرافیایی خود در منطقه‌ای خشک و نیمه‌خشک قرار دارد و الگوهای بارشی آن تحت تاثیر سامانه‌های جوی مانند سامانه‌های مدیترانه‌ای، پرفشار سیبری و گاهی اوقات سامانه‌های موسمی جنوب غربی است.

در شرایط عادی، بارش‌های پاییزه و زمستانه نقشی حیاتی در تامین آب مورد نیاز برای کشت دیم و آبیاری محصولات زراعی ایفا می‌کنند. این بارش‌ها به‌ویژه برای کشت محصولاتی نظیر گندم، جو و حبوبات که به آب وابستگی زیادی دارند، ضروری هستند. با این حال، تغییرات اقلیمی و کاهش پیش‌بینی‌پذیری الگوهای بارشی، از جمله تاخیر در شروع بارش‌های پاییزه یا کاهش حجم بارش در مناطق کلیدی کشاورزی مانند دشت‌های مرکزی و غربی کشور، چالش‌هایی را برای کشاورزان ایجاد کرده است.

از سوی دیگر، افزایش پدیده‌های حدی مانند بارش‌های سیل‌آسا و کوتاه‌مدت می‌تواند به فرسایش خاک، خسارت به زیرساخت‌های کشاورزی و کاهش بهره‌وری منجر شود. این الگوها پیام روشنی دارند: کشاورزی ایران نیازمند تطبیق با شرایط جدید از طریق روش‌هایی نظیر مدیریت بهینه آب، استفاده از سیستم‌های آبیاری نوین، کشت محصولات مقاوم به خشکسالی و برنامه‌ریزی دقیق‌تر بر اساس پیش‌بینی‌های هواشناسی است.

ناظران می‌گویند پایداری کشاورزی در ایران به توانایی ما در درک و سازگاری با این الگوهای در حال تغییر بستگی دارد. با بهره‌گیری از فناوری و دانش روز، می‌توان اثرات منفی را به حداقل رساند و فرصت‌های جدیدی برای توسعه کشاورزی ایجاد کرد.

رئیس سازمان هواشناسی از کاهش بیش از ۵۰درصدی بارش‌ها در پاییز و زمستان امسال خبر داده و به‌طور خاص اشاره کرد که این کمبود بارش‌ها موجب بروز مشکلات زیادی برای کشاورزی در سراسر کشور شده است. این کاهش بارش‌ها به‌ویژه در پاییز و نیمه اول زمستان به چشم آمده است و باعث عدم توزیع بهینه بارش‌ها برای تامین نیازهای کشاورزی در فصول مختلف شده است. بارش‌های مناسب در پاییز برای رشد محصولات کشاورزی، در زمستان برای ذخیره برف در ارتفاعات و در بهار برای تامین نیازهای آبی در مراحل مختلف کشاورزی ضروری هستند. کاهش این بارش‌ها در هر یک از این فصول می‌تواند به کاهش تولیدات کشاورزی، افزایش هزینه‌ها و تهدید امنیت غذایی منجر شود.

برنامه دولت برای تغییر شرایط

با توجه به شرایط موجود، طی سال‌های اخیر، تمرکز اکثر دولت‌ها بر حفظ و تقویت منابع طبیعی و منابع آبی کشور و همچنین رعایت الگوی کشت بوده و در این راستا اقدامات ویژه‌ای برای هر بخش و سازمان مربوطه تعریف و معین شده است. وزارتخانه‌ها، سازمان‌ها و دستگاه‌های اجرایی ذی‌ربط و مرتبط با مسائل کشاورزی و به‌خصوص در زمینه سازگاری با تبعات تغییر اقلیم، بر اساس پروتکل و دستورالعمل‌های اجرایی، وظیفه‌مندی‌هایی در زمینه مقابله و سازگاری با تغییر اقلیم دارند.

اثر تغییرات اقلیمی و تغییر الگوهای بارش

تغییرات اقلیمی بر شدت و فراوانی بارندگی بسیار تاثیرگذارند. الگو‌های اقلیمی کنونی نشان می‌دهند که افزایش میزان درجه حرارت، سیکل هیدرولوژی زمین را تشدید می‌کند و به افزایش تبخیر منجر می‌شود. با افزایش تبخیر، ممکن است طوفان‌های مکرر و شدیدتری رخ دهد که متعاقباً چنین رویدادهایی نیز به تشدید خشکی برخی مناطق به‌ویژه مناطق خشک و نیمه‌خشک منجر می‌شوند. در نتیجه، چنین مناطقی ممکن است افزایش بارندگی و افزایش خطر سیل را نیز تجربه کنند. ایران نیز به‌عنوان کشوری با اقلیم خشک و نیمه‌خشک، با چنین معضلاتی درگیر است.

آیا کاهش پیش‌بینی‌پذیری الگوهای بارشی به معنی کاهش امنیت غذایی کشور است؟

هدف امنیت غذایی یک سنگ بنای مهم و موضوع کلیدی برای توسعه پایدار جهانی است. در حال حاضر، تولید مواد غذایی در سراسر جهان پیشرفت قابل توجهی در ریشه‌کنی ناامنی غذایی و سوءتغذیه داشته است. با این حال، بسیاری از مردم به دلیل تاثیر عوامل مختلف مانند تغییرات اقلیمی شدید و تغییر الگوهای بارشی، و درگیری‌های ژئوپولیتیک در سال‌های اخیر هنوز با مشکلات تغذیه مواجه هستند. علاوه بر این، از دست دادن اراضی زراعی و توسعه شهرسازی بر این اراضی تاثیر منفی داشته و فشار زیادی را برای جلوگیری از تخریب عملکردهای خدمات اکوسیستم و سازگاری با تغییرات اقلیمی وارد کرده است. این نیز به نوبه خود عدم قطعیت‌ها و چالش‌های جدیدی برای امنیت غذایی در کشور به همراه دارد. تغییرات اقلیمی و الگوهای بارشی باعث افزایش قیمت محصولات کشاورزی و متعاقباً افزایش واردات مواد غذایی و تاثیر منفی بر سطح خودکفایی غذایی کشور می‌شود.

تغییرات اقلیمی و الگوهای بارشی همچنین موجب طولانی‌تر شدن فصل رشد محصولات زراعی نیز می‌شود.

پراکنش نامناسب زمانی و مکانی الگوهای بارشی ممکن است در منطقه‌ای سبب افزایش بارندگی و متعاقباً بروز سیل و آسیب به ریشه و ساختار خاک و در نتیجه کاهش تولید مواد غذایی شود. برعکس این حالت نیز ممکن است روی دهد؛ به این صورت که کاهش بارندگی در برخی مناطق دیگر به خشکسالی منجر شود و با اثرگذاری منفی بر رشد و توسعه محصول، تولید مواد غذایی را کاهش دهد.

سازگاری با تغییرات الگوهای بارشی

کشاورزی در ایران بسیار پرمصرف است. به این منظور برای حل این مشکل، دو ایده یا راهکار در سطح ملی و کارشناسی می‌توان مطرح کرد:

1- کاهش سطح زیرکشت

2- تغییر الگوی کشت

الف) کاهش سطح زیرکشت

در چنین شرایطی، بر اساس راه‌حل ارائه‌شده در گزارش‌های دانشگاه استنفورد، ذیل پروژه1 2040، لازم است سطح کشت به نصف کاهش داده شود. اما در ایران بنا به سه دلیل این اتفاق قابل اجرا و پیاده‌سازی نیست:

1- در ایران معیشت حدود 25 میلیون نفر (21 میلیون جمعیت روستایی و چهار میلیون جمعیت مرتبط شهری) وابسته به کشاورزی است. اگر مقدار سطح زیر کشت به نصف تقلیل یابد، معیشت نیمی از جمعیت از بین خواهد رفت که با توجه به چالش‌های متعاقب آن، این راهکار قابل اجرا نیست.

2- با توجه به اینکه دنیا بر پایه معادلات قدرت اداره می‌شود، وابستگی به لحاظ کشاورزی و عدم توانایی تامین امنیت غذایی، راه را برای نفوذ قدرت‌های بیگانه هموار می‌کند. در نتیجه با کاهش سطح زیرکشت، احتمال به خطر افتادن منافع ملی مطرح خواهد شد که این خود دلیلی بر عدم موافقت برای اجرای این تصمیم است.

از این‌رو، چون بنا به دلایل فوق، راهکار اول در ایران قابل اجرا نیست، به اجبار باید روی راهکار دوم؛ تغییر الگوی کشت متمرکز شد.

ب) الگوی کشت

کشاورزی هم عامل اصلی و هم قربانی کمبود آب است. برای یک کشاورزی مفید باید الگوی کشت مناسبی اتخاذ شود. الگوی کشت یکی از راهکارهای ارائه‌شده برای مدیریت منابع مورد استفاده و محصول به‌دست‌آمده از اراضی زراعی است، به‌طوری که تولید یک محصول در یک منطقه متناسب با منابع آبی، خاکی و اقلیمی آن منطقه باشد. باید با گذشت زمان از منابع طبیعی عاقلانه‌تر استفاده کرد و در رسیدن به این هدف، انتخاب محصول تا حد زیادی بر میزان آب مصرفی از ذخایر کشور، تاثیر می‌گذارد.

برای درک بیشتر این جریان، در جدول زیر، مقایسه‌ای از شرایط موجود کشور در مورد مذکور با برخی کشورهای دیگر که به لحاظ سیاست‌های امنیت غذایی، پیشرو هستند، ارائه شده است:

آشکار است که در کشورها سیاست امنیت غذایی به سمتی رفته که محصولات اساسی و راهبردی را خود آن کشور تولید می‌کند تا حداقل وابستگی را به سایر کشورها داشته باشد و محصولات کم‌اهمیتی که نبود آنها هم تاثیری بر وضعیت کشور نخواهد داشت، وارد می‌کنند. در نتیجه با این اقدامات، انرژی و آب آن کشور نیز صرف هر نوع تولیدی نشده و هدفمندتر استفاده می‌شود. بنابراین تولید محصول استراتژیک، باید در کشور انجام شود که البته، در ایران این میزان تولید حتی بیش از مقدار مورد نیاز جامعه بوده ولی متقابلاً، توصیه می‌شود محصولات غیراستراتژیک، به جای تولید، وارد شوند.

در راستای عدم رعایت کاهش سطح زیر کشت و الگوی کشت، می‌توان دریاچه ارومیه را مثال زد.

از دلایل شکست طرح دریاچه ارومیه، علاوه بر سدسازی‌ها، می‌توان به افزایش سطح زیرکشت و در وهله دوم، عدم تغییر و اصلاح الگوی کشت منطقه اشاره کرد.

مشکل دیگری که در ارتباط با بحران آبی مطرح است و در مواردی به تشدید این شرایط منجر شده، تغییرات کاربری اراضی است. طی دهه‌های اخیر سطح قابل توجهی از اراضی خصوصاً اراضی منابع طبیعی با کاربری جنگل و مرتع، به اراضی زراعی (باغی و کشاورزی) یا مسکونی (شهری و روستاهای ویلایی) تبدیل شده است. توسعه اراضی باغی به افزایش در تعداد حفر چاه‌های مجاز و غیرمجاز منجر شده که اصلی‌ترین کانال‌های تخلیه آبخوان‌ها هستند.

69

 مقابله با خسارات ناشی از بارش‌های سیل‌آسا و فرسایش خاک

شاید اولین و مهم‌ترین اقدام برای کاهش خسارات ناشی از بارش‌های سیل‌آسا و فرسایش خاک، پهنه‌بندی مناطق سیل‌خیز با درجات مختلف آسیب‌پذیری باشد.

مطالعه سیل در سازمان غیردولتی Brandywine Conservancy، مرکز منابع آب دانشگاه دلاور و یک آژانس محلی کنترل سیل نشان داد که برای تقلیل اثرات تخریبی سیل و فرسایش خاک، توصیه می‌شود اراضی با فضای باز بیشتری برای عبور سیل فراهم شود تا بتواند حجم قابل توجهی از آب بارش را قبل از تبدیل شدن آن به سیل، جذب کند. در این راستا، تعمیر یا حذف برخی سازه‌ها مثل پل‌های نه‌چندان ضروری، لایروبی سیل‌گذرها و رودخانه‌ها برای افزایش حجم سیل‌گذری، تقویت سدها و... می‌تواند راهکار معقولی در مواجهه با افزایش جریان آب باشد تا سیل کمتر بر اراضی جاری شده و فرسایش دهد.

زیرساخت‌های سبز مانند فضاهای سبز یا باغچه‌های بارانی برای جذب باران‌های شدید نیز می‌تواند عملکرد مثبتی در کنترل داشته باشد.

تعبیه مخازنی برای ذخیره آب حاصل از سیل در قسمت‌های مختلفی از مسیر عبور جریان آب، هم در مهار سیل و هم در ممانعت از فرسایش خاک بسیار تاثیرگذار است.

 توسعه سطوح با نفوذپذیری و قدرت جذب بالا هم در اراضی مسکونی و هم طبیعی

 تقویت سیستم‌های هشدار سیل

 تقویت پوشش گیاهی طرفین مسیر سیل‌گیر

 محدود کردن و مدیریت مدت زمان چرای دام (برای پیشگیری از فشرده‌سازی خاک و کاهش قدرت نفوذپذیری آن)

از جمله سایر فعالیت‌های مرتبط و مورد نیاز، اجرای فعالیت‌های آبخیزداری و آبخوان‌داری در سطح حوضه‌های آبخیز کشور است که از سوی سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری و نیز معاونت تخصصی آن (معاونت آبخیزداری، امور مراتع و بیابان) در حال اجرا و پیگیری است.

فعالیت‌های آبخیزداری و آبخوان‌داری به‌عنوان اقدامات پیشگیرانه و با هدف مدیریت سیل و کاهش خسارات در بخش‌های مختلف و با اهداف تعیین‌شده و نهایتاً حفظ منابع آب و خاک انجام می‌پذیرد. مجموعه فعالیت‌های مورد نظر بر اساس پیش‌بینی اعتبارات مورد نیاز در قالب برنامه‌های سالانه و نیز طبق برنامه‌های توسعه در کشور، انجام مطالعات پایه و نیز مطالعات تفصیلی-اجرایی در سطح حوضه‌های آبخیز در کشور، اجرای عملیات پیش‌بینی‌شده بر اساس خروجی مطالعات و در چهار نوع عملیات شامل اقدامات مکانیکی، اقدامات بیولوژیک، اقدامات بیومکانیک، اقدامات مدیریتی و با نرم هزینه‌های خاص برای هر نوع از عملیات اجرایی است.

استفاده از سیستم‌های آبیاری نوین و بهبود وضعیت کشاورزی

در این زمینه برنامه‌های مدیریتی بسیار منطقی و مناسبی در جهت کاهش و کنترل مصرف آب در بخش‌های مختلف از جمله بخش آب‌های زیرزمینی، بخش کشاورزی، صنعت و... تهیه و ارائه شده است که اگر واقعاً عملی شوند می‌توانند بسیار مفید واقع شده و تا حدی بحران‌های فعلی را تقلیل دهند. از جمله این برنامه‌های مدیریتی در جهت کاهش برداشت آب زیرزمینی می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

 تعدیل پروانه بهره‌برداری چاه‌ها، خرید چاه‌های کم‌بازده کشاورزی، انسداد و مسلوب‌المنفعه کردن چاه‌های فاقد پروانه بهره‌برداری، کنترل برداشت آب مازاد از چاه‌ها به‌وسیله تهیه و نصب کنتور حجمی و هوشمند آب و برق، تعیین تکلیف چاه‌های حفر‌شده قبل از سال 1385، تقویت و استقرار گروه‌های گشت و بازرسی، ساماندهی شرکت‌های حفاری با نظر به ممانعت از حفاری‌های غیرمجاز، اجرای پروژه تغذیه مصنوعی و پخش سیلاب.

 در راستای برنامه‌های مدیریتی مصرف آب در بخش کشاورزی نیز راهکارهای مفید و کاربردی چون جایگزینی سیستم‌های نوین آبیاری، اصلاح الگوی کشت، انتقال آب با لوله، تحویل حجمی آب در بخش کشاورزی، بهسازی انهار عمومی و شبکه‌های آبیاری و زهکشی، تجهیز و نوسازی سنتی و مدرن، اجرای عملیات آب و خاک در عرصه تشکل‌های کشاورزی و... ارائه شده است.

 در بخش صنعت نیز برنامه‌های مدیریتی مصرف آب، مانند بازچرخانی آب، جایگزینی آب با پساب، تغییر فرآیندهای تولید برای کاهش مصرف آب، تغییر الگوی کشت فضای سبز و... از جمله راهکارهای ارائه‌شده هستند.

برخی از راه‌هایی که می‌توان بازده آبیاری را بهبود بخشید عبارت‌اند از:

 تغییر از آبیاری ثقلی به سیستم‌های مدرن تحت فشار (مانند آبیاری قطره‌ای و بارانی). این امر باعث بهبود راندمان انتقال و کاهش تقاضای آب برای آبیاری می‌شود. این سیستم که به‌عنوان آبیاری میکرو یا فناوری آبیاری قطره‌ای نیز شناخته می‌شود، با کاهش تعرق، تبخیر و روان‌آب سطحی محصول باعث صرفه‌جویی در مصرف آب و انرژی می‌شود.

 کم‌آبیاری (آبیاری کمتر از نیاز کامل محصول به آب) با هدف حداکثر تولید در واحد آب مصرفی. توجه اندک، اما روبه‌رشدی به این رویکرد معطوف شده است. در روش کم‌آبیاری، بهره‌وری آب افزایش می‌یابد. با این حال، استفاده از این تکنیک نیاز به برخی برنامه‌ریزی‌ها در سیستم‌های کشاورزی دارد. از آنجا که پاسخ محصول به تنش آبی به‌طور قابل توجهی متفاوت است، برای به‌کارگیری این فناوری به دانش کافی از رفتار محصول نیاز است.

 بهبود زمان آبیاری (آبیاری هوشمند یا دقیق). این امر مبتنی بر بهبود پیش‌بینی اقلیم، پایش هیدرولوژیک، سیستم‌های هشدار اولیه، بهبود فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) و خدمات مشاوره کشاورزی مبتنی بر اقلیم برای پیشگیری و آمادگی است.

تکنیک‌های مختلفی را می‌توان برای محصولات خاص به کار برد. به‌عنوان مثال، آبیاری متناوب یا اتوماتیک را می‌توان برای شالیزارها در نظر گرفت. در این روش، از آب به‌طور موثر استفاده می‌شود و با کاهش هزینه‌های نیروی کار، راندمان نهایی را افزایش می‌دهد.

کشت محصولات مقاوم به خشکسالی

از آنجا که مناطق بزرگ کشاورزی بیشتر در معرض کمبود آب قرار می‌گیرند، امنیت غذایی به‌ویژه در مناطقی که به کشاورزی دیم وابسته هستند در خطر است. محصولات مقاوم به خشکی راه‌حلی امیدوارکننده برای این موضوع ارائه می‌دهند و راهی برای حفظ بهره‌وری کشاورزی حتی در شرایط شدید خشکسالی ارائه می‌دهند. این محصولات یا به‌طور طبیعی تکامل یافته‌اند تا در آب‌وهوای خشک رشد کنند، یا از نظر ژنتیکی اصلاح شده‌اند تا تحمل خود را در برابر خشکسالی افزایش دهند. همچنین این محصولات می‌توانند با وجود کاهش بارندگی، محصول پایداری تولید کنند و از تامین مواد غذایی مطمئن‌تر اطمینان حاصل کنند. بنابراین با توجه به شرایط کم‌آبی در کشور، برنامه‌ریزی در این جهت می‌تواند در امنیت غذایی بسیار تاثیرگذار باشد.

دولت‌ها، موسسه‌های تحقیقاتی و شرکت‌های خصوصی به‌طور فزاینده‌ای در توسعه و انتشار این محصولات برای مقابله با چالش‌های امنیت غذایی سرمایه‌گذاری می‌کنند. حرکت روبه‌جلو، ترکیبی از تکنیک‌های سنتی اصلاح نژاد، نوآوری‌های بیوتکنولوژیک و شیوه‌های کشاورزی پایدار کلیدی برای به حداکثر رساندن پتانسیل محصولات مقاوم به خشکی خواهد بود. در بسیاری از کشورهای در حال توسعه مانند ایران، کشاورزان ممکن است به دلیل موانع اقتصادی یا زیرساختی به بذرهای مقاوم به خشکی دسترسی نداشته باشند. دولت‌ها و سازمان‌های کشاورزی باید تلاش کنند تا اطمینان حاصل شود که کشاورزان خرده‌مالک می‌توانند این بذرها را به دست آورند و آموزش مناسب در جهت شیوه‌های صحیح کشت را دریافت کرده باشند. با ادامه نوآوری و حمایت از کشاورزان، این محصولات پتانسیل تغییر کشاورزی، تضمین امنیت غذایی و ارتقای پایداری زیست‌محیطی را دارند.

نقش دولت و بخش خصوصی در توسعه کشاورزی پایدار

با طی بیش از حدود دو دهه از مباحث پیرامون توسعه پایدار، در تمامی پروژه‌های توسعه، صرفاً دیدگاه اقتصادی و ایجاد درآمد و بازده اقتصادی مدنظر بود. حمایت از کشاورزان یک نیاز اقتصادی نیست، بلکه مسئولیتی اجتماعی محسوب می‌شود که در راستای توسعه پایدار کشور نقش بسزایی دارد و کشاورزان باید از امکانات لازم بهره‌مند شوند تا بتوانند در تامین امنیت غذایی کشور موثر باشند. از آنجا که بین بخش کشاورزی و سایر بخش‌های اقتصادی کشور تفاوت‌های ساختاری قابل توجهی وجود دارد، شیوه خصوصی‌سازی در این بخش نیز با دیگر بخش‌ها متفاوت است. دولت در بخش‌های مختلف اقتصادی در اجرای سیاست‌های خصوصی‌سازی موفق‌تر از بخش کشاورزی بوده است. در این مدت عمده هدف دولت در اجرای تعدیل اقتصادی، قطع پرداخت یارانه و واگذاری فعالیت‌های دولتی به بخش خصوصی بوده و در بخش کشاورزی تنها به حذف یارانه اکتفا شده است. از علل اصلی عقب‌ماندگی بخش کشاورزی در کشورهای در حال توسعه نسبت به کشورهای توسعه‌یافته، این است که در کشورهای توسعه‌یافته بخش کشاورزی از سوی بخش صنعت، کاملاً مورد حمایت قرار می‌گیرد، اما در کشورهای در حال توسعه نه‌تنها چنین چیزی مصداقی ندارد، بلکه این بخش کشاورزی است که تا حدودی کاستی‌های بخش صنعت را جبران می‌کند.

 اثرات منفی تغییرات اقلیمی و استفاده از فناوری‌های نوین

توسعه فناوری در چشم‌انداز آینده کشور جایگاه ویژه‌ای داشته و بسیار حائز اهمیت است و به‌عنوان یکی از عوامل اصلی رشد اقتصاد، ارتقای کیفیت زندگی و پیشرفت اجتماعی شناخته می‌شود. در دنیای مدرن تمام جنبه‌های زندگی انسان تحت تاثیر پیشرفت‌های فناوری قرار خواهد گرفت، به‌طوری که بدون فناوری امکان پیشرفت در بسیاری از حوزه‌ها تقریباً غیرممکن خواهد بود. کشاورزی، جنگلداری و کاربری زمین به‌طور مستقیم حدود 18 درصد از انتشار گازهای گلخانه‌ای را تشکیل می‌دهند. با گسترش تجزیه‌وتحلیل به زنجیره کشاورزی-غذایی (فرآوری، بسته‌بندی و...)- این رقم به 25 درصد می‌رسد. علاوه بر این، طبق گفته دانشگاه کرنل، گرمایش جهانی از دهه 1960 تاکنون 21 درصد بهره‌وری کشاورزی را کاهش داده است که نشان‌دهنده تاثیر گرمایش جهانی بر عملکرد کشاورزی و در نتیجه تضعیف امنیت غذایی است.

فناوری به تنهایی شاید قادر به کنترل یا تقلیل اثرات منفی تغییرات اقلیمی نباشد ولی ترکیب «فناوری» با «پایداری» می‌تواند به‌عنوان راهکار، مناسب باشد. بنابراین نیاز است تغییر به سمت کشاورزی پایدارتر و در مقیاس بزرگ انجام شود. رشد تکنولوژی‌ها در کشور باید از نوع فناوری کاهنده تولید دی‌اکسید‌کربن باشد تا حداقل به تشدید شرایط نامناسب اقلیمی منجر نشود. در این راستا می‌توان استفاده از سنسورهای رطوبت برای آبیاری دقیق را نام برد که استفاده از آب و انرژی را بهینه می‌کنند و کارایی فتوسنتز را افزایش می‌دهند.

کشاورزان با اتخاذ شیوه‌های کشاورزی پایدار مانند تناوب زراعی، خاک‌ورزی حفاظتی و زراعت چوب، می‌توانند تاثیر مثبتی بر تنوع زیستی داشته و انعطاف‌پذیری اکوسیستم را ارتقا و میزان تولید دی‌اکسید کربن را کاهش دهند. البته انتقال از شیوه‌های مرسوم به روش‌های پایدارتر تولید مواد غذایی با موانع زیادی روبه‌رو است، از محدودیت‌های مالی گرفته تا دسترسی محدود به اطلاعات و منابع، و سیستم‌ها و چهارچوب‌های قانونی سخت‌گیرانه، که بسیاری از اوقات می‌توانند حتی تطبیق این رویه‌ها را با مشکل مواجه کنند.

70

سیاست انطباق با تغییرات اقلیمی

پرسش‌هایی مطرح می‌شود که آیا در سیاست‌های کشاورزی کشور تغییراتی به‌منظور انطباق با تغییرات اقلیمی در نظر گرفته شده است؟ چطور پیش‌بینی‌های دقیق‌تر هواشناسی می‌توانند به کشاورزی، منابع طبیعی و محیط‌ زیست، کمک کنند تا تصمیمات بهتری بگیرند؟ از مشکلات عمده و اساسی موجود در کشور، چندمتولی بودن حوزه سیاست‌گذاری، علم و فناوری است. در این حوزه از جمله موارد لازم و مهم، اولویت‌بندی‌هاست. به این منظور نیاز است در کشور، هر منطقه‌ای بر اساس نیاز و پتانسیل‌های موجود، آمایش و بررسی شود. نظارت مداوم بر خشکسالی با تحلیل الگوهای بارندگی و دما، مدیریت پایدار منابع آب و برنامه‌ریزی برای کشاورزی را ممکن می‌کند. به‌عنوان مثال شناسایی منشأ و مسیر گردوخاک از طریق داده‌های هواشناسی، به کاهش تاثیرات منفی بر سلامت عمومی و اختلالات حمل‌ونقلی کمک شایانی می‌کند. پیش‌بینی دقیق طوفان‌ها با استفاده از فناوری‌های پیشرفته (استفاده از تکنولوژی‌های روز مانند انواع ماهواره‌ها، نرم‌افزارهای تخصصی، هوش مصنوعی و الگوسازی عددی)، به تخلیه بهنگام مناطق پرخطر و کاهش تلفات منجر می‌شود. پایش هواشناسی نقشی کلیدی در سازگاری با تغییرات اقلیمی دارد و کمک می‌کند تا زیرساخت‌های مقاوم‌تر در برابر بلایای جوی طراحی شود. داده‌های هواشناسی به بهبود برنامه‌ریزی شهری و توسعه سیاست‌های محیط زیستی برای مقابله با تشدید مخاطرات طبیعی مانند سیلاب‌های ناگهانی می‌انجامند. همکاری بین‌المللی در پایش هواشناسی، امکان مقابله موثر با مخاطرات فرامرزی مانند تغییرات اقلیمی را فراهم می‌آورد. از جمله راهکارهایی که در جهت انطباق تغییرات اقلیمی با وضعیت منابع طبیعی و زراعی کشور هست می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

 استفاده از فناوری‌های نوین از جمله هوش مصنوعی، اینترنت اشیا، الگو‌های اقلیمی جدید و متناسب با شرایط کشور

 بومی‌سازی الگو‌های پیش‌بینی منطقه‌ای (RCMها)

 توجه به آمایش سرزمین و سیاست‌گذاری و توسعه بر اساس پتانسیل‌های اقلیمی

 به‌کارگیری داده و اطلاعات و پایش منطقه‌ای تغییر اقلیم و ارزیابی اثرات احتمالی

 اتخاذ راهبردهای مناسب سازگاری

 کاهش تلفات کشاورزی و مصرف بهینه آب انرژی در بخش‌های مختلف به‌ویژه بخش کشاورزی (پرمصرف‌ترین و پرخطرترین بخش)

 فرهنگ‌سازی عمومی و توجه لازم به منابع آلاینده (هوا، آب، خاک) و استفاده و بهره‌برداری صحیح

 آگاهی‌بخشی و شبکه‌سازی برای کاهش تغییرات اقلیمی

 توسعه کشاورزی هوشمند به اقلیم و توسعه سیستم‌های هشدار (هشدار سیل و خشکسالی)

در سال‌های اخیر سازمان هواشناسی کشور و بخش‌های تابعه مانند مرکز پیش‌بینی و هشدار و نیز مرکز پایش خشکسالی با ارائه آمار و نیز مطالب مرتبط، کمک شایانی در زمینه مقابله و آمادگی برای مواجهه با تبعات تغییر اقلیم و آگاهی بخش‌های آسیب‌پذیر ایفا کرده است.

پایداری کشاورزی ایران در برابر تغییرات اقلیمی

 در سال‌های آینده چه اقداماتی باید انجام شود تا کشاورزی ایران در برابر تغییرات اقلیمی پایدار باقی بماند؟ برای پاسخ باید گفت؛

 اجتناب از توسعه اراضی زراعی و باغات به هر قیمتی و در هر اقلیمی که تناسب کافی ندارد (مثلاً اصلاح الگوی کشت در یزد و جایگزین کردن محصولات کم‌مصرف‌تر و سازگارتر با کم‌آبی، به جای کشت هندوانه که محصول بسیار آب‌بری است، یا توسعه صنعت کاشی در این استان که یک صنعت آب‌بر بوده و برای این استان با توجه به کم‌آبی آن، مناسب نیست).

 اجتناب از اصرار بر خودکفایی در زمینه تولید هر نوع محصولی

 اصلاح و بررسی الگوی کشت، به‌روزرسانی آن بر اساس تغییرات اقلیمی

 تمرکز بر بخش اجرای صحیح تصمیمات اتخاذی

 توجه در جهت توسعه و استفاده از فناوری‌های نوظهور

 توجه به آمایش سرزمین و همبست‌های فراپایداری

 استفاده از مطالعات و پژوهش‌های انجام‌شده دانشگاهی و پژوهشی در زمینه مطالعات اقلیمی و زراعی، به ویژه نتایج استفاده از الگوهای مناسب

  ارتباط میان سازمان‌های مربوطه در زمینه تهیه و جمع‌آوری داده‌های صحیح و به‌اشتراک‌گذاری آنها برای دستیابی به دید جامع از شرایط موجود

 برنامه‌ریزی بر مبنای واقعیت و آنچه هست، نه صرفاً محاسبات

 بازیافت ضایعات زراعی و استفاده مناسب و حداکثری از آن

 فرهنگ‌سازی در زمینه اهمیت و هزینه صرف‌شده برای تولید محصول جهت پیشگیری از مصرف نادرست آن در مقیاس کوچک و بزرگ

 عدم اتلاف ذخایر محدود زیرزمینی به قیمت تولید محصولاتی در جهت صادرات

 استفاده از روش‌های نوین زراعی و آبیاری

 تهیه صندوق ضرر و زیان ناشی از تغییرات اقلیمی

 تلاش در جهت رفع شکاف‌های موجود در آمار و ارقام اقلیمی و زراعی

 اجبار تهیه گزارش‌های زودهنگام از مراجع مرتبط از آخرین وضعیت موجود.

چشم‌انداز سرزمین ایران

چنانچه وضعیت نه‌چندان مناسب فعلی و بحران‌های حاکم و تغییرات اقلیمی مورد توجه جدی قرار نگیرند، برنامه‌ریزی کاربردی و متناسب با شرایط موجود در جهت پذیرش آنچه در واقع هست انجام نشود، آمار و اطلاعات صحیح و کافی تهیه نشود، از نیروهای متخصص در جایگاه مناسب استفاده نشود، صرفاً به ارائه مکتوبات و یکسری مصوبات که در حقیقت اجرا نمی‌شوند، اکتفا شود، در جایی که باید اعتبار مناسب صرف نشود، در تهیه و به‌روزرسانی ابزار و تکنولوژی‌های جدید و مناسب کوتاهی شود، به آینده بهره‌برداری‌ها و مدیریت‌های نادرست بی‌اعتنایی شود، آینده‌ای بسیار وحشتناک و نه‌چندان بعید، در انتظار خواهد بود.

بروز سیلاب‌ها، حوادث اقلیمی ناهنجار، خشکسالی‌ها، استفاده بی‌رویه از منابع آبی، فرسایش خاک، از بین رفتن و تحلیل منابع پایه، افت شدید سطح سفره‌های آب زیرزمینی، افزایش تعداد دشت‌های ممنوعه در کشور و... از تبعات این مسئله محسوب می‌شوند. 

پی‌نوشت:

1-  پروژه Stanford Iran 2040 که در سال 2016 تاسیس شد، یک ابتکار دانشگاهی است که به‌عنوان مرکزی برای پژوهشگران دانشگاهی در سراسر جهان، به‌ویژه پژوهشگران ایرانی دیاسپورا، برای انجام تحقیقات در مورد موضوعات مرتبط با آینده اقتصاد ایران و ارزیابی پیامدهای احتمالی آنها عمل می‌کند. در یک زمینه جهانی پروژه ایران 2040 استنفورد، پژوهش‌های کمی و آینده‌نگر را در زمینه طیف گسترده‌ای از زمینه‌های مرتبط با توسعه اقتصادی ایران در بلندمدت تشویق می‌کند تا آینده کشور را تحت سناریوهای مختلف پیش‌بینی کند.

دراین پرونده بخوانید ...