برندگان جنگ آب
کدام کشورها آب کافی برای کشاورزی دارند؟
آب برای انسان ضروری است. ما برای هیدراته ماندن، تهیه غذا و حفظ بهداشت به آن نیاز داریم. علاوه بر مصارف خانگی، آب یک نهاده ضروری برای کشاورزی و سایر کالاها و خدمات است. این مصارف غیرخانگی تا حد زیادی فشردهترین هستند. درحالیکه سازمان ملل محاسبه میکند که یک فرد برای تامین نیازهای اولیه نوشیدن، پختوپز و بهداشت به 50 تا 100 لیتر آب در روز نیاز دارد، سازمان خواربار و کشاورزی (FAO) تخمین میزند که «بین دو هزار تا پنج هزار لیتر آب برای تامین نیازهای غذایی روزانه یک فرد مورد نیاز است». آب همچنین برای تولید برق و حفظ تنوع زیستی و اکوسیستم حیاتی است.
در بیشتر کشورها، سرانه منابع آب بهطور پیوسته در حال کاهش بوده است. برای مثال، چین بین سالهای 1964 تا 2020 حدود 50 درصد کاهش در سرانه آب در دسترس داشته است. در پاکستان، در دسترس بودن سرانه آب در طول مدت مشابه 80 درصد کاهش یافته است. مقدار زیاد آب مورد نیاز برای تولید مواد غذایی، به این معناست که بخش عمده منابع آب به بخش کشاورزی اختصاص مییابد. امروزه حدود 70 درصد از منابع آب شیرین جهان برای کشاورزی استفاده میشود. در کشورهای کمدرآمد، مصرف آب در کشاورزی 90 درصد از کل برداشت آب را تشکیل میدهد. این میزان در کشورهای پردرآمد (44 درصد) به میزان قابل توجهی کمتر است؛ جایی که سهم بیشتری از آب به بخش صنعتی اختصاص پیدا میکند.
اگرچه مصرف آب در تمام بخشهای اقتصادی کارآمدتر میشود، انتظار میرود تقاضای جهانی برای آب به دلیل رشد اقتصاد و جمعیت افزایش یابد. این رشد بر منابع آب فشار میآورد، درحالیکه در عین حال چرخه آب تحت تاثیر تغییرات آبوهوایی قرار میگیرد- دو عاملی که ممکن است دسترسی به آب شیرین را محدود کند. بنابراین نظارت بر استرس بر منابع آب به عنوان یک شاخص هشدار اولیه از کمبود بالقوه، ضروری است.
کشاورزان مکزیکی ساختمانهای دولتی را آتش زدند، به سربازان حمله کردند، سیاستمداران را گروگان گرفتند و کنترل سد La Boquilla را به دست گرفتند تا از انحراف آب از مزارع تحت خشکسالیشان جلوگیری کنند. این جنگی برای زنده ماندن است. در غرب فرانسه، خرابکاران لولههای آب زیرزمینی را ریشهکن کردند و فعالانِ مسلح به مواد منفجره دستساز بارها با پلیس درگیر شدند. صدها نفر در تظاهرات گسترده در مخالفت با پروژههای آبیاری که گفته میشود به نفع تولیدکنندگان صنعتی علیه کشاورزان کوچک است، مجروح شدهاند. در کامرون، درگیریهایی که جوامع ماهیگیران Musgum را در برابر گلهداران قومی عرب چوآ بر سر دسترسی به نقاط آبی قرار داد، دهها کشته بر جای گذاشت. هزاران پناهنده از رودخانه چاری به چاد همسایه گریختهاند.
درگیریهای مرتبط با آب در سراسر جهان در حال افزایش است. اغلب اوقات، جنگها آب را به یک ابزار عمدی یا یک قربانی جانبی درگیری تبدیل میکنند. از درگیریهای داخلی در عراق و سوریه تا حمله روسیه به اوکراین، جنگجویان عمداً منابع آبی را هدف قرار دادهاند و سیستمهای آبی را بهعنوان اهرمی در برابر دشمنان خود تصرف یا تخریب کردهاند. بهطور مشابه، جنگ اسرائیل علیه حماس و تهاجم روسیه بهشدت منابع آب و زیرساختهای آبی را تخریب کرده و سلامت و رفاه عمومی در غزه و اوکراین را به خطر انداخته است. اکنون جنگ، جنگ آب است. بنابراین در گزارش این شماره، ضمن بررسی تعدادی پرسش در زمینه بحران آب و فشار کشاورزی بر منابع آبی سراسر جهان، میخواهیم ببینیم در میانه این بحران آب، کدام کشورها فشار کمتری را متحمل میشوند؟
زمین زیر فشار است
هر ماه اکتبر، روز جهانی غذا، توجه را به امنیت غذایی جهانی و اقدامات لازم برای مبارزه با گرسنگی و سوءتغذیه جلب میکند. سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد (فائو) در سال 2023، مدیریت پایدار آب را به عنوان کلیدی برای آینده غذا برجسته کرد. سازمان ملل پیشبینی کرد که تولید محصولات کشاورزی باید 50 درصد رشد کند تا تقاضای فزاینده را در سال 2050 برآورده کند، و در آینده به برداشتهای جهانی 30 درصد آب بیشتر از امروز نیاز است. بااینحال، حدود 4 /2 میلیارد نفر در حال حاضر در کشورهایی زندگی میکنند که با تنش آبی مواجه هستند و تقریباً 40 درصد از زمینهای زراعی جهان در حال حاضر با کمبود آب مواجهاند، که این موضوع نگرانیها را افزایش میدهد. در ادامه، دیوید میشل، همکار ارشد برنامه جهانی امنیت غذا و آب، به پرسشهایی در این زمینه، به مرکز مطالعات استراتژیک و بینالمللی (CSIS) پاسخ داده است:
پرسش اول) ارتباط میان منابع آب و تولید غذا چیست؟
پاسخ: هر فرد به 50 تا 100 لیتر آب در روز نیاز دارد تا نیازهای اولیه نوشیدن، پختوپز و بهداشت را برآورده کند. در مقایسه، روزانه دو هزار تا پنج هزار لیتر آب به ازای هر نفر برای رشد غذا برای حمایت از رژیمهای غذایی 2800 کیلوکالری در روز (معیاری برای امنیت غذایی مورد استفاده فائو)، لازم است. برای مثال، برای برداشت یک کیلوگرم گندم، بیش از 1800 لیتر آب لازم است. پرورش یک کیلوگرم گوشت گاو بیش از 15 هزار لیتر (بیشتر برای رشد خوراک مصرفی گاو) نیاز دارد.
در مجموع، کشاورزی 72 درصد از برداشتهای آب شیرین جهانی را به خود اختصاص میدهد -که تقریباً به سه هزار کیلومترمکعب آب میرسد- که هر سال از رودخانهها، دریاچهها و سفرههای آب زیرزمینی جهان برداشت میشود. در بسیاری از کشورهای در حال توسعه از هند تا اتیوپی، سهم کشاورزی از برداشت آب به 90 درصد میرسد. سیستمها و چرخههای سالم آب شیرین همچنین سایر منابع غذایی مهم مانند مرتع دام، شیلات آب شیرین و آبزیپروری را حفظ میکنند.
استفاده از آب برای کشاورزی بهقدری قابل توجه است که سازوکارهای آبوهوایی جهانی را شکل میدهد و حتی سیاره را در محور خود جابهجا میکند. سیستمهای آبیاری جنوب آسیا آنقدر آب را از رودخانهها و سفرههای زیرزمینی به مزارع کشاورزان هدایت میکند که کشاورزی در شبهقاره بهطور قابل توجهی بر موسمی اقیانوس هند تاثیرگذار بوده و بر الگوهای بارش از شرق آفریقا به شرق آسیا تاثیر میگذارد. در سرتاسر جهان، پمپاژ بیامان از مخازن زیرزمینی، آنقدر آب برداشته است که بهطور قابل توجهی محور چرخش زمین را کج کند.
پرسش دوم) رابطه میان کمبود آب و امنیت غذایی چیست؟
پاسخ: آب و امنیت غذایی بهطور جداییناپذیری با هم مرتبط هستند. امنیت غذایی بر حسب در دسترس بودن، استفاده و پایداری غذا تعریف میشود، بهگونهای که همه افراد در همه زمانها دسترسی فیزیکی و اقتصادی به مقادیر کافی غذای سالم و مغذی داشته باشند که نیازهای غذایی و ترجیحات غذایی آنها را برآورده کند. کمبود آب، به سهم خود، نهتنها بر کمیت، بلکه بر کیفیت، تنوع و در دسترس بودن فصلی غذاهای قابل تولید و مصرف نیز تاثیر میگذارد. بنابراین، در سطح جهانی، تنشهای منابع آب، مانند خشکسالی در کشورهای تولیدکننده غلات، میتواند به کمبود عرضه غلات کمک کند و امنیت غذایی صدها میلیون نفر را به خطر بیندازد. برای مثال، از سال 2007 تا 2008، تلاقی ذخایر پایین غلات جهانی، افزایش قیمت انرژی، کاهش برداشت، محدودیتهای تجارت بینالمللی و عوامل دیگر، باعث بحران جهانی قیمت مواد غذایی شد که 75 میلیون نفر دیگر را در گرسنگی مزمن فرو برد. با افزایش ۷۲درصدی قیمتهای جهانی گندم، یک مطالعه محاسبه کرد که خشکسالیهای مکرر که در آن زمان استرالیا -صادرکننده بزرگ- را خشک کرد، مسئول بیش از یکپنجم شوک قیمت جهانی در آن زمان بود. در سطوح محلی و مزرعه، محدودیتهای آب میتواند تولیدکنندگان را به استفاده از منابع آب آلوده سوق دهد که ممکن است منابع غذایی را به خطر بیندازند یا آلوده کنند.
بهطور مشابه، ناامنی آب خانگی میتواند امنیت غذایی خانوار را از طریق مسیرهای متعدد تضعیف کند. منابع آب کمیاب یا آلوده میتواند توانایی افراد را برای پرورش باغ، پرورش دام یا تهیه ایمن غذاهای موجود مختل کند. کمبود آب میتواند خانوادهها را مجبور کند منابع مالی و تلاش بیشتری را برای به دست آوردن آب صرف کنند، انتخابهایی را در میان سایر نیازها الزامی کند و از زمان اختصاص دادهشده به کار یا مدرسه بکاهد. منابع محدود آب همچنین میتواند خانوادهها را وادار کند غذاهایی را که میپزند و مصرف میکنند تغییر دهند و رژیمهای غذایی خود را به سمت غذاهای کمآب و همچنین کمترمغذی سوق دهند.
پرسش سوم) چگونه افزایش استرس آب، سیستمهای غذایی جهانی را در معرض خطر قرار میدهد؟
پاسخ: در دهههای آینده، جمعیت جهان نزدیک به دو میلیارد نفر افزایش خواهد یافت که از هشت میلیارد نفر در سال 2022 به 7 /9 میلیارد نفر در سال 2050 خواهد رسید. تقریباً تمام این رشد در آفریقا و آسیا رخ خواهد داد. پیشبینی میشود که تولید ناخالص داخلی جهانی تا اواسط قرن بیش از دو برابر شود و از 101 تریلیون دلار در سال 2020 به 205 تریلیون دلار در سال 2050 افزایش یابد. با درآمدهای بالاتر، ترجیحات و امکانات غذایی تغییر میکند و تقاضا برای غذاهای پرآببر مانند لبنیات، تخممرغ و گوشت را افزایش میدهد. جمعیتهای بزرگتر و غنیتر معمولاً تقاضا دارند و میتوانند بهطور کلی مصرف آب بیشتری داشته باشند.
سازمان همکاریهای اقتصادی و توسعه پیشبینی میکند که مصرف جهانی آب تا سال 2050 از سطح سال 2000 به میزان 55 درصد افزایش خواهد یافت که شامل افزایش 400درصدی تقاضا از تولید، افزایش 140درصدی برداشت برای تولید برق و افزایش 130درصدی نیازهای داخلی میشود. ادعاهای فزاینده از سایر بخشها میتواند نیازهای کشاورزی را کاهش دهد. با گسترش و تکامل تقاضای آب، بانک جهانی بر این باور است که حدود 25 تا 40 درصد از برداشت جهانی آب باید به مصارف با ارزش بالاتر تخصیص داده شود و از کاربردهای نسبتاً کمارزش مانند کشاورزی جابهجا شود.
بخشهایی از جهان در حال حاضر با محدودیتهای منابع آب تجدیدپذیر خود روبهرو شدهاند. برای چندین سیستم اصلی رودخانهای که مناطق کلیدی کشاورزی را تامین میکنند -از جمله کلرادو، گنگ، سند، نیل، دجله-فرات و رودخانه زرد- برداشت سالانه آب تقریباً برابر یا حتی بیشتر از تعادل جریان طولانیمدت و نیازهای اکوسیستم است. هیدرولوژیستها این رودخانهها را «بسته» میدانند، به این معنی که، بر اساس شیوههای رایج، تقریباً تمام آبهای تجدیدپذیر سالانه موجود آنها از قبل به نیازهای مختلف انسانی یا زیستمحیطی متعهد هستند، و بافر کمی برای پاسخگویی به نیازهای جدید باقی مانده است. سفرههای زیرزمینی در حال حاضر یکسوم کل مصرف آب و نیمی از نیاز جهانی آبیاری را تامین میکنند. اما برداشتها در بسیاری از سفرههای زیرزمینی اصلی از نرخ طبیعی دوبارهسازی پیشی میگیرد و بهتدریج سطح آب را کاهش میدهد و ذخایر آب زیرزمینی را فرسوده میکند.
با در نظر گرفتن منابع آب سطحی و زیرزمینی با هم، یک ارزیابی جهانی اخیر نشان داد که دو تا سه میلیارد نفر در مناطقی زندگی میکنند که کل برداشت خالص آب از منابع تجدیدپذیر محلی در دسترس برای چهار تا شش ماه از سال بیشتر است. برای نیممیلیارد نفر، تقاضای خالص بیش از عرضه در تمام طول سال است. بدون تغییرات اساسی در سیاستها و شیوههای فعلی، بیش از 80 درصد از زمینهای زراعی جهان تا اواسط قرن با کمبود آب مواجه خواهند شد.
پرسش چهارم) تغییرات آبوهوایی چگونه بر منابع آب و غذای جهان تاثیر میگذارد؟
پاسخ: تغییرات آبوهوای جهانی فشارها را بر منابع آب و تولید مواد غذایی تشدید میکند. با افزایش دما، بهرهوری آب محصولات تا حد زیادی کاهش مییابد و نیاز به ورودیهای بیشتر آب برای تحقق همان بازدهی وجود دارد. در نتیجه، فائو تخمین میزند که برآوردن تقاضای روبهرشد کشاورزی در شرایط تغییرات آبوهوایی، به آب اضافی 40 تا 100 درصد بیشتر از آنچه بدون این تاثیرات نیاز بود، نیاز دارد. پیشبینی میشود که تغییرات اقلیمی، الگوها و فرآیندهای اساسی مانند نوسان ال نینو-جنوبی و شروع موسمی را بر هم بزند. چنین تاثیراتی میتواند در دسترس بودن فصلی را با مشکل مواجه کند یا توزیع جغرافیایی منابع آب حیاتی برای کشاورزی در سراسر جهان را به هم بزند. تغییرات در حجم، زمان، مکان و شکل بارندگی میتواند بهویژه اکثر تولیدات کشاورزی جهانی را که از طریق دیم بوده و با آبیاری مدیریتشده پشتیبانی نمیشوند، مختل کند.
تغییرات آبوهوایی همچنین بر وقوع بلایای مرتبط با آب تاثیر خواهد گذاشت. الگوهای آبوهوایی پیشبینی میکنند که بارشهای شدید، سیلها و خشکسالیها بهطور مکرر و شدیدتر رخ خواهند داد. گرمایش دو درجه سانتیگراد بالاتر از میانگین پیش از صنعتی شدن میتواند جمعیتی را که سالانه در معرض سیل رودخانهها قرار دارند دو برابر کند و جمعیتی را که در معرض خشکسالی قرار دارند سه برابر یا بیشتر افزایش دهد. سیستمهای کشاورزی-غذایی اغلب بار چنین فجایعی را متحمل میشوند و 63 درصد از ضرر و زیان را در مقایسه با سایر بخشها جذب میکنند. طوفانهای شدید، سیلها و خشکسالیها میتوانند محصولات کشاورزی و دامها را از بین ببرند و به تجهیزات و زیرساختهای کشاورزی آسیب بزنند یا آنها را از بین ببرند. برای هشت سال از 15 سال از 2000 تا 2014، مصرف جهانی غلات از تولید فراتر رفت که در درجه اول به دلیل خشکسالیهای کاهش برداشت در مناطق کلیدی سبد نان بود. عدم سازگاری قوی با گرمایش جهانی و تاثیرات آبوهوا میتواند بازده عمده محصولات را در دهههای آینده 11 درصد کاهش دهد.
پرسش پنجم) چه نوع راه حلهای سیاستی میتواند به رفع این چالشها کمک کند؟
پاسخ: چندین تغییر در سیاست، فناوری و رفتار مصرفکننده میتواند به بهبود امنیت آب و غذا کمک کند.
کاهش ضایعات مواد غذایی: شاید یکسوم تولید جهانی غذا، از مزرعه به چنگال، در طول زنجیره تامین غذا از بین رفته یا هدر میرود. غذای گمشده و هدررفته به معنای آب هدررفته است. درحالیکه ناکارآمدیهای زنجیره تامین در سرتاسر جهان وجود دارد، در کشورهای توسعهیافتهتر، مقادیر قابل توجهی از مواد غذایی نیز به دلایل ظاهر زیبا مانند کبودی یا لکههای روی محصولات دور ریخته میشوند. در کشورهای در حال توسعه، به دلیل زیرساختهای ناکافی برای ذخیرهسازی مواد غذایی و انتقال آنها به بازار بدون فساد، مواد غذایی بیشتری در مراحل پردازش و حملونقل تلف میشود. کاهش ۲۵درصدی ضایعات مواد غذایی، نیازهای آبی مرتبط را کاهش میدهد و غذای مورد نیاز ۹۰۰ میلیون نفر را تامین میکند.
اصلاح یارانهها: دولتها در سراسر جهان سالانه 817 میلیارد دلار را به یارانه کشاورزی و 320 میلیارد دلار را به یارانه آب (و بهداشت) اختصاص میدهند. یارانهها زمانی که بهطور موثر طراحی و هدفمند شوند، میتوانند ابزارهای مهمی برای ارتقای امنیت آب و غذا باشند. بااینحال، اغلب یارانهها تحریفکننده هستند و بهرهبرداری بیشازحد از منابع را تشویق میکنند و به محیط زیست آسیب میرسانند؛ درحالیکه در نفع رساندن به فقیرترین و آسیبپذیرترین قشرها، ناکام هستند. در سرتاسر جهان، پرمصرفترین کالاها، مانند گوشت گاو و لبنیات، بیشترین حمایت یارانهای را دریافت میکنند، درحالیکه انتشار گازهای گلخانهای بالاتری نسبت به سایر بخشهای کشاورزی دارند. در همین حال، بیش از نیمی از یارانههای جهانی آب به 20 درصد ثروتمندترین جمعیت تعلق میگیرد، درحالیکه تنها شش درصد یارانهها به 20 درصد فقیرترین افراد میرسد.
استفاده مجدد و بازیافت: بازیافت برنامهریزیشده و استفاده مجدد از فاضلاب برای مقاصد کشاورزی در کشورهای اطراف خاورمیانه و مدیترانه و همچنین بخشهایی از استرالیا، چین، مکزیک و ایالاتمتحده رایج است. جریانهای فاضلاب بهطور معمول غنی از مواد مغذی محلول هستند، که آنها را به منابع آبیاری جذابی تبدیل میکند، بهویژه در مناطق حاشیه شهری و جایی که منابع آبهای سطحی و زیرزمینی معمولی بهطور فزایندهای زیر فشار هستند. بین دو تا هفت درصد از کل زمینهای جهان با فاضلاب خام یا رقیقشده آبیاری میشود، اگرچه اگر آبهای احیاشده به اندازه کافی برای کاربرد کشاورزی تصفیه نشوند، بسیاری از این استفاده ممکن است ناایمن باشد. بااینحال، با تصفیه مناسب، 330 کیلومترمکعب فاضلاب شهری که سالانه تولید میشود، میتواند بهطور بالقوه نیاز 15 درصد از کل زمینهای زراعی آبی را پوشش دهد.
ترویج نوآوری اطلاعاتی: مدیریت موثر آب به اطلاعات دقیق، بهموقع و منسجم بستگی دارد. پیشرفتها در فناوریهای سنجش از دور بهطور فزایندهای امکان جمعآوری سیستماتیک دادهها را در مورد شاخصهای مهمی مانند مصرف آب محصولات کشاورزی، تغییرات کاربری اراضی، کاهش آبهای زیرزمینی و کیفیت آب فراهم میکنند. حسگرهای مبتنی بر پهپاد میتوانند دادهها را در زمینهها و جریانهای جداگانه ارائه دهند. نوآوری در تجزیهوتحلیل «دادههای بزرگ» میتواند مدیران آب را قادر به ادغام جریانهای دادههای متعدد، از الگوهای بارندگی گرفته تا روند تقاضا، برای فرموله کردن الگوهای پیشبینیکننده برای هدایت تصمیمگیری و اطلاعرسانی به سیستمهای هشدار اولیه برای خطرات آب و امنیت غذایی کند.
ترویج نوآوری در زیرساخت: بسیاری از جوامع کشاورزی بدون زیرساختهای کافی برای ذخیره، تصفیه، جابهجایی و استفاده موثر آب کار میکنند. برای مثال، روشهای معمول آبیاری میتوانند بسیار ضایعکننده باشند و به میزان قابل توجهی بیش از نیاز آب مصرف کنند. در مقابل، تکنیکهای آبیاری دقیق، یکپارچهسازی زیرساختهای آبیاری در مقیاس سیستم با تجهیزات تحویل آب «در مزرعه» و ابزارهای مدیریت مبتنی بر دادهها، میتواند آب آبیاری را به سطح زمین و سطح گیاه اختصاص دهد و محصول بسیار بیشتری را به ازای هر قطره به دست آورد. بااینحال، همه شیوههای نوآورانه به آخرین فناوریها متکی نیستند. تغذیه مدیریتشده آبخوان، که گاهی اوقات «بانکداری آبهای زیرزمینی» نامیده میشود، از زیرساختهای طبیعی موجود استفاده کرده و آبهای سطحی اضافی را در صورت امکان، جمعآوری میکند -با جذب روانآب آبهای طوفان، جریانهای سیلاب، رهاسازی مخزن و...- تا بهطور استراتژیک سفرههای زیرزمینی را برای استفاده بعدی دوباره پر کند.
بهشت آب
اکنون که با بحران آب پیشرو آشنا شدیم، شاید جالب و مهم باشد که ببینیم کدام کشورها، به سبب دارا بودن ذخایر بیشتر آب شیرین، خیالشان از بابت کمبود آب کمی آسودهتر است. آب شیرین هر آبی است که بهطور طبیعی وجود دارد؛ به جز آب دریا یا آب شور. آب شیرین در دریاچهها، رودخانهها، کلاهکهای یخی، نهرها، برکهها، کوههای یخ، یخچالهای طبیعی و... یافت میشود. آبهای زیرزمینی نیز ممکن است به عنوان آب شیرین در نظر گرفته شوند. منبع آب شیرین نزولات جوی است. برخی از کشورها دارای منابع بزرگ آب شیرین هستند. این کشورها به دلیل ذخایر عظیم آب شیرین از مزایای بسیار زیادی برخوردار هستند. کشورهای دارای بیشترین منابع آب شیرین در زیر آمدهاند:
1- برزیل / 8233 کیلومترمکعب
برزیل دارای بیشترین حجم منابع آب شیرین تجدیدپذیر است که در مجموع حدود 8233 کیلومترمکعب است. آب شیرین برزیل تقریباً 12 درصد از منابع آب شیرین جهان را تشکیل میدهد. منطقه آمازون در برزیل شامل بیش از 70 درصد کل آب شیرین برزیل است. علاوه بر این، برزیل تقریباً 8647 میلیارد مترمکعب آب تجدیدپذیر دارد که به معنای تقریباً 41 هزار مترمکعب برای هر نفر است. اما با وجود داشتن منابع متعدد آب شیرین، توزیع آب در سراسر برزیل نابرابر است؛ برای مثال، یکی از پرجمعیتترین مناطق برزیل، سائوپائولو، با خشکسالی شدید مواجه است. دسترسی به آب شیرین از سوی محلههای فقیرنشین در مناطق شهری همچنان یک چالش در این کشور است.
2- روسیه / 4508 کیلومترمکعب
منابع آب شیرین تجدیدپذیر در روسیه شامل رودخانهها، دریاچهها و مخازن مصنوعی است. دریاچه بایکال، بزرگترین و عمیقترین دریاچه آب شیرین جهان، در روسیه قرار دارد. بایکال تقریباً یکپنجم آب شیرین جهان را در خود جای داده است. دریاچه روی یک شکاف شکل گرفته است. بااینحال، حجم دریاچه به دلیل تغییرات آبوهوایی به تدریج کاهش یافته است. در مجموع، روسیه 4508 کیلومترمکعب منابع آب شیرین دارد.
بااینحال، توزیع آب در این کشور نیز نابرابر است. مناطق مرکزی و جنوبی روسیه اروپایی که 80 درصد از جمعیت و صنعت کشور در آن متمرکز هستند، تنها به هشت درصد از منابع آبی کشور دسترسی دارند. بیشتر ذخایر آب شیرین روسیه در زمینهای یخزده شمال اروپا و غرب سیبری، در سراسر سیبری مرکزی و شرقی و تقریباً در تمام منطقه خاور دور محبوس شده است. یخچالهای طبیعی در جزایر قطب شمال، کوههای اورال و کوههای جنوب سیبری نیز منابع آب شیرین را در خود جای دادهاند. روسیه دارای بیش از 120 هزار رودخانه است که هر کدام حداقل 10 کیلومتر را دربر میگیرند و در مجموع 3 /2 میلیون کیلومتر طول دارند.
3- ایالاتمتحده آمریکا / 3069 کیلومترمکعب
حجم منابع آب شیرین تجدیدپذیر در ایالاتمتحده تقریباً 3069 کیلومترمکعب است. بیشتر منابع آب شیرین کشور را آبهای سطحی تشکیل میدهند. تقریباً 77 درصد آب شیرین را آبهای سطحی و 23 درصد را آبهای زیرزمینی تشکیل میدهد. اکثر آبهای شیرین در ایالاتمتحده دریاچهها هستند. دیگر منابع آب شیرین رودخانهها، برکهها و مخازن هستند. هزاران دریاچه در ایالاتمتحده وجود دارد، از جمله دریاچههای معروف جهان. دریاچههای اصلی عبارتاند از؛ سوپریور، میشیگان، هورون، ایری و انتاریو. آنها با هم تقریباً 90 درصد از آب شیرین در ایالاتمتحده و حدود 20 درصد از کل مخزن آب شیرین جهان را شامل میشوند. تقریباً 40 میلیون نفر در ایالاتمتحده و کانادا برای دسترسی به آب آشامیدنی تمیز به این شبکه متکی هستند. بااینحال، ذخایر آب زیرزمینی به دلیل ترکیبی از عوامل مانند رشد جمعیت، افزایش اتکا به آبهای زیرزمینی و تغییرات آبوهوایی بهسرعت در حال کاهش است. منابع آب شیرین عملکردهای متعددی از جمله تامین آب آشامیدنی، حمایت از فعالیتهای تفریحی، حفظ جمعیت ماهیان، تسهیل کشاورزی و سوخترسانی به عملیات صنعتی را انجام میدهند.
4- کانادا / 2902 کیلومترمکعب
حجم آب شیرین تجدیدپذیر در کانادا تقریباً 2902 کیلومترمکعب است. بیشتر آب شیرین کانادا در سیستم رودخانهها و دریاچههای گوناگون آن یافت میشود. علاوه بر این، آب شیرین بیشتر در زیر زمین، در حوضچههای کوچک یا یخچالهای طبیعی است. آب زیرزمینی عمدتاً تجدیدناپذیر است. آب شیرین دریاچههای کانادا آب آشامیدنی بیش از هشت میلیون نفر و یکچهارم کشاورزی این کشور را تامین میکند. کانادا بیش از 20 درصد از آب شیرین سطحی جهان و هفت درصد از جریان آب قابل تجدید جهان را در اختیار دارد. مخازن آب شیرین این کشور از رودخانهها، دریاچهها، آبهای زیرزمینی، یخ و برف تشکیل شده است. کانادا دارای بیش از 31 هزار دریاچه بزرگتر از سه کیلومترمربع است؛ از جمله دریاچه سوپریور، دریاچه هورون، دریاچه خرس بزرگ، دریاچه اسلیو بزرگ و دریاچه ایری. متوسط تولید آب سالانه این کشور 3472 میلیارد مترمکعب برآورد شده است که تقریباً با حجم آب دریاچه هورون مطابقت دارد. علاوه بر این، کانادا با 109837 مترمکعب به ازای هر نفر در صدر فهرست تجدیدپذیرترین آب شیرین موجود برای هر نفر در هر سال است که در میان کشورهای توسعهیافته تنها پس از ایسلند قرار دارد.
5- چین / 2840 کیلومترمکعب
چین دارای پنجمین حجم منابع آب شیرین تجدیدپذیر در جهان است و تقریباً 2840 کیلومترمکعب آب شیرین دارد که شش درصد از ذخایر آب جهان را تشکیل میدهد. دریاچه پویانگ که در استان جیانگشی واقع شده، بزرگترین دریاچه آب شیرین در چین است. رودخانههای شین، شیو و گان همگی آبهای خود را به دریاچه تخلیه میکنند. حجم دریاچه بسته به فصول در نوسان است. با وجود این، سرانه آب شیرین چین تنها دو هزار مترمکعب است که یکچهارم میانگین جهانی است. مخازن آب شیرین چین شامل 2500 کیلومترمکعب جریان رودخانه سالانه و 8 /828 کیلومترمکعب آب زیرزمینی است. در سال 2015، شورای ایالتی برنامه اقدام برای پیشگیری و کنترل آلودگی آب را برای مقابله با نگرانیهای ایمنی آب آغاز کرد. بااینحال، اکوسیستمهای آب شیرین در مقایسه با اکوسیستمهای جنگلی، مرتعی و ساحلی شرایط بدتری را نشان میدهند.
6- کلمبیا / 2132 کیلومترمکعب
کلمبیا دارای منابع فراوان آب شیرین از جمله رودخانهها، مخازن آب زیرزمینی و مخازن ایجادشده به وسیله سدهاست. این کشور میانگین بارندگی سالانه سه هزار میلیمتر را دریافت میکند که 61 درصد آن مستقیم منابع آب را پر میکند. کلمبیا همچنین دارای 90 مخزن کوچک با ظرفیت ترکیبی 4 /3 کیلومترمکعب و 26 مخزن بزرگتر با ظرفیت کل 1 /9 کیلومترمکعب است. حوضه آمازوناس 35 درصد، حوضه اورینوکو 28 درصد، حوضه مگدالینا-کوکا 14 درصد، منطقه اقیانوس آرام 14 درصد و منطقه کارائیب هشت درصد به منابع آبی کشور کمک میکنند.
7- اتحادیه اروپا / 2057 کیلومترمکعب
کرواسی دارای بالاترین ذخایر آب شیرین قابل تجدید برای هر نفر در اتحادیه اروپاست که بهطور متوسط 30 هزار مترمکعب برای هر فرد در درازمدت است. آبهای زیرزمینی نزدیک به یکسوم کل منابع آب شیرین جهان را در خود جای دادهاند و در اتحادیه اروپا، 65 درصد آب آشامیدنی و 25 درصد آب برای آبیاری کشاورزی را تامین میکند. آلودگی آبهای زیرزمینی خطر قابل توجهی برای این منبع حیاتی است.
8- اندونزی / 2019 کیلومترمکعب
اندونزی دارای شش درصد ذخایر آب شیرین جهان است و میانگین بارندگی سالانه آن 2702 میلیمتر است. این کشور همچنین دارای منابع آب تجدیدپذیر قابل توجهی است، اما توزیع نابرابر موجب عدم تطابق میان عرضه و تقاضا میشود. تقاضای آب به دلیل عوامل اقتصادی و جمعیتی بهویژه در مناطقی با منابع کمیاب به سرعت در حال افزایش است. حوضههای آب زیرزمینی و رودخانههای متعددی با کمبود آب مواجه هستند، به ویژه در فصل خشک. در سوماترا، کالیمانتان و پاپوآ، جایی که تراکم جمعیت کمتر است، آب شیرین در دسترس است.
9- پرو / 1913 کیلومترمکعب
پرو دارای 159 حوضه رودخانه است که 7 /4 درصد از منابع آب تجدیدپذیر سالانه جهان را تامین میکند. منطقه هیدروگرافی آمازون 97 درصد از آب شیرین کشور و 31 درصد جمعیت آن را در خود جای داده است. با وجود این، توزیع آب در پرو نیز نابرابر است و منطقه ساحلی به کمتر از دو درصد از ذخایر آب شیرین کشور دسترسی دارد. منابع آب خارجی از طریق شاخههای آمازون در حوضه رودخانه اقیانوس اطلس وارد پرو میشود و سالانه 125 میلیارد مترمکعب را تامین میکند. رودخانههای کلیدی عبارتاند از: ناپو، تیگر، پاستازا، سانتیاگو، مورونا، سنپا و چینچیپ.
10- هند / 1911 کیلومترمکعب
هند کشوری پربرکت با ذخایر آب فراوان است و چهار درصد از منابع آبی جهان را در اختیار دارد. بااینحال، هند نیز مستعد بحرانهای مرتبط با آب مانند سیل، خشکسالی و طوفان است. آبهای سطحی، جریان رودخانههای زیرزمینی، آبهای زیرزمینی و آبهای یخزده، همه مخازن طبیعی آب شیرین هستند. فاضلاب تصفیهشده (آب بازیابیشده) و آب شیرینشده دریا به عنوان نمونههایی از منابع آب شیرین مصنوعی هستند. سفرههای آبرفتی، که یکسوم خشکی هند را دربر میگیرد، نیمی از منابع آب زیرزمینی تجدیدپذیر این کشور را در خود جای داده است.