بیابان خزنده
چرا بیابانزایی موفقتر از بیابانزدایی است؟
جواد حیدریان: بیابان اکوسیستم ویژهای است که در نگاه غیرتخصصی اکوسیستم بیارزشی تلقی میشود. با این حال اما بیابان لزوماً بیارزش نیست. آنچه امروز کشورها را با چالش اساسی مواجه کرده، روند تخریب سرزمین است. روندی که محصول تحمیل بار اضافی بر ظرفیت اکولوژیک برای بهرهوری بیش از توان سرزمین است. اینکه کشوری بیابانهای زیاد دارد، لزوماً دارای سرزمینی با موقعیتی منفی نیست. چون بیابان خود اکوسیستمی شبیه به دیگر اکوسیستمها از جمله اکوسیستم جنگلی، مرتعی و... است. ایران کشوری است که نیمی از مساحت آن با چشماندازهای بیابانی پوشیده شده است. چشماندازهای طبیعی بیابانی علاوه بر اینکه گونههای گیاهی و جانوری منحصر به خود را دارند، جاذبههای دیدنی و گردشگری و حتی ظرفیتهای اقتصادی نیز محسوب میشوند. اما آنچه توجه متخصصان مدیریت سرزمین را به خود جلب کرده روند تخریب سرزمین و تبدیل اکوسیستمهای غیربیابانی مانند اراضی مرتعی و جنگلی و... به بیابانهای غیرقابل ارزش است. بنابراین روز ۱۷ ژوئن به عنوان روز جهانی مبارزه با بیابانزایی در سراسر جهان نامگذاری شده است. تغییر اکوسیستمهای غیربیابانی با تغییر کاربریها و برداشت منابع آب و بهرهوری بیش از اندازه رخ میدهد. ایران تنها کشوری نیست که درگیر تخریب سرزمین و افزایش مساحت بیابانهاست. پیشروی بیابانها زندگی بیش از ۲۵۰ میلیون نفر را در سراسر جهان مستقیماً تحت تاثیر قرار داده و در عین حال زندگی نزدیک به یک میلیون نفر را در بیش از 100 کشور به مخاطره میاندازد. از مهمترین دلایل توجه به بیابانزایی رابطه آن با گسترش فقر در مناطق مختلف است. چراکه اراضی غیربیابانی میتوانند امنیت غذایی را تامین کنند، اما در کشورهایی که مهار بیابانزایی مورد توجه و در دستور سیاستگذاری نظامهای حاکم نیست، مشکلات عمدهای متوجه امنیت غذایی است. از سویی کشورهایی که امنیت غذایی را به مسالهای امنیتی و سیاسی و حتی ایدئولوژیک بدل میکنند از آن طرف بام میافتند، و با بهرهوری بیش از توان سرزمین، منابع آب و خاک را تخریب میکنند و کیفیت را از خاک گرفته و سبب تخریب و فرسایش خاک و در نهایت بحران سرزمینی میشوند. مطالعات جهانی نشان میدهد بیابانزایی به تخریب بالغ بر ۳ /۳ میلیارد هکتار از مراتع جهان منجر شده است که ۷۳ درصد تمامی مراتع را تشکیل داده و ظرفیت و قابلیت بسیار بالایی برای انسان و دام دارد. کاهش حاصلخیزی خاک و افت ساختار آن در بیش از ۴۷ درصد مناطق خشک، شامل زمینهای دیم وابسته به باران و تخریب زمینهای زیرکشت آبی که بیش از ۳۰ درصد مناطق پرجمعیت سرزمینهای خشک را دربرمیگیرد از دیگر صدمات بیابانزایی است. نابودی پوشش گیاهی جنگلی و مرتعی و بیدفاع گذاشتن خاک در مواجهه با سیلاب و باد به افزایش شدید فرسایش آبی و بادی منجر میشود. افزایش سیلهای مخرب و طوفانهای شدید حاصل شیوههای نادرست بهرهبرداری از طبیعت است. با تامل در تعاریف مرتبط با بیابانزایی میتوان گفت؛ نظامهای حکمرانی که توان مدیریت منابع مهم و حیاتی از جمله آب و خاک را ندارند، بیش از تمامی نظامهای اداری جهان در کام گسترش هولناک بیابان گرفتار میشوند و در نهایت با چالشهای شدیدی در مدیریت سرزمین مواجه میشوند.