گزینه پرهزینه
خروج آمریکا از برجام چقدر محتمل است؟
دونالد ترامپ رئیسجمهوری آمریکا در دیدار با بنیامین نتانیاهو و نیز در سفرش به فلوریدا افکار عمومی جهان را بار دیگر به موضوع برجام متوجه و امکان عدم تایید این توافق در ماه اکتبر را گوشزد کرد. وی در دوران مناظرات انتخاباتی و پس از پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری همواره توافق هستهای با جمهوری اسلامی ایران را بدترین معامله تاریخ خوانده و برهم زدن آن را یکی از اهداف اصلی خود معرفی کرده است. اما این توافق به عنوان یک الزام بینالمللی اجزای مختلفی دارد که برهم زدن آن از سوی یکی از امضاکنندگان مانند هر قرارداد ساده تجاری تبعات مختلفی را برای آن بازیگر و دیگر بازیگران در پی خواهد داشت.
دونالد ترامپ رئیسجمهوری آمریکا در دیدار با بنیامین نتانیاهو و نیز در سفرش به فلوریدا افکار عمومی جهان را بار دیگر به موضوع برجام متوجه و امکان عدم تایید این توافق در ماه اکتبر را گوشزد کرد. وی در دوران مناظرات انتخاباتی و پس از پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری همواره توافق هستهای با جمهوری اسلامی ایران را بدترین معامله تاریخ خوانده و برهم زدن آن را یکی از اهداف اصلی خود معرفی کرده است. اما این توافق به عنوان یک الزام بینالمللی اجزای مختلفی دارد که برهم زدن آن از سوی یکی از امضاکنندگان مانند هر قرارداد ساده تجاری تبعات مختلفی را برای آن بازیگر و دیگر بازیگران در پی خواهد داشت.
نتانیاهو در دیدار روز دوشنبه خود با ترامپ از مواضع مشترک در زمینه برجام یاد کرد و گفت ما معتقدیم این توافق باید محدود یا لغو شود. در دستگاه فکری مقامات تل آویو تمامی اقدامات ایران یا امتیازاتی که تهران در حوزه سیاست خارجی از سوی بازیگران منطقهای یا بینالمللی دریافت میکند تهدیدکننده منافع این رژیم است و در نتیجه باید تمامی اقدامات برای از بین بردن این امتیازات صورت پذیرد؛ برجام نیز در همین چارچوب تحلیل میشود و بهرغم آنکه تمامی تحلیلگران امنیتی این رژیم، برجام را یک قرارداد خوب برای منطقه و حتی برای تل آویو تعبیر میکنند اما سیاستگذاران آن، این توافق را به معنای ارتقای جایگاه ایران در منطقه و در نتیجه تهدید منافع حیاتی این رژیم تعبیر کرده و آن را ملزم به از میان برداشتن میدانند. در همین چارچوب است که از نظر آنان ریاستجمهوری ترامپ و چارچوب فکری او در قیاس با ریاستجمهوری اوباما یا گزینههای دیگری نظیر کلینتون بسیار رضایتبخش است.
در هشتماهه نخست ریاستجمهوری ترامپ قراردادهای بینالمللی مهمی نظیر ترانس پاسیفیک و پاریس تهدید و لغو شدهاند و توافقنامه بینالمللی با ایران نیز میرود تا به سرنوشت این توافقات بپیوندد. گویی ترامپ تمامی امتیازات مثبت و دستاوردهای اوباما را یک به یک نشانه گرفته و درصدد خط بطلان کشیدن بر همه آنهاست. اما مورد برجام بسیار متفاوت است چراکه سد مستحکمی از مشاوران امنیت ملی آمریکا در هر دو جبهه بر لزوم ادامه پیدا کردن این توافق صحه میگذارند و حاضر به پذیرش هزینههای لغو آن از سوی آمریکا نیستند؛ بر همین اساس پیشبینی میشود بهرغم دلهرههایی که از سخنان گاه و بیگاه ترامپ به گوش میرسد وی در ماههای نخست ریاستجمهوری خود را مقابل صف قدرتمند افکار عمومی داخلی و خارجی و نیز کشورهای امضاکننده این قرارداد قرار ندهد، از اینرو بسیاری معتقدند این سخنان تنها و تنها در راستای بالا بردن سطح تنش با ایران و تحریک این بازیگر برای دست زدن به اقداماتی است که آمریکا را برای عبور از آن توافق یاری رساند؛ به تعبیر بهتر ایران از خط قرمزهای برجام عبور کند و کار را برای آمریکا سهل سازد.
بر همین اساس رکس تیلرسون در سخنان خود در این رابطه اشاره داشته که آمریکا در حال ترسیم سیاست خارجی مخصوص خود در قبال ایران است و این سیاست تنها در رابطه با برجام نخواهد بود و به بررسی و شناسایی و نحوه مقابله با کلیه تهدیدات ایران خواهد پرداخت. اما همانگونه که اشاره شد به نظر نمیرسد آمریکا بازیگری باشد که این قرارداد را یکطرفه لغو کند و تلاش او معطوف به افزایش سطح حساسیت ایران خواهد بود. شاهد این مدعا سخنان ریک پری وزیر انرژی آمریکا در کنفرانس سالانه آژانس بینالمللی انرژی هستهای است. وی این نهاد را به عدم نظارت سختگیرانه در مورد برنامه هستهای ایران متهم کرده و هشدار داده در صورت ادامه این روند از سوی آژانس آمریکا از این توافق بیرون خواهد آمد؛ این سخنان در جمع اعضا و رصد رسانهای مطرح شد و به معنای تلاش برای ایجاد فضایی علیه ایران و مخدوش کردن چهره آن است. در صورت موفقیت این دست از تلاشها، عبور از توافق و افزایش فشار بر ایران یا تصویب تحریمها به طور قطع با مخالفت کمتری مواجه خواهد شد.
اگر شرایطی را تصور کنیم که در ماه اکتبر برجام از سوی ترامپ تایید نشود، سوال اصلی این خواهد بود که ایران و دیگر بازیگران چه واکنشی به این رفتار آمریکا خواهند داشت و هزینهها و تبعات این اقدام برای او چه خواهد بود؟ ایران تا به امروز با توجه به سخنان مقامات مرتبط با این قرارداد، نشان داده در صورت لغو آن از سوی آمریکا حاضر به پذیرش هزینههای یک بازی ماجراجویانه نیست و رسماً اعلام کرده حتی با رویگردانی آمریکا از آن، همچنان به توافق پایبند خواهد بود و مفاد برجام را به عنوان یک توافق مهم بینالمللی که میرود تبدیل به بنیانی برای توافقات دیگر شود، رعایت خواهد کرد و از کانال دیگر بازیگران امضاکننده این قرارداد یعنی اتحادیه اروپا، روسیه و چین شکواییه خود را از آمریکا پی خواهد گرفت؛ بر اساس این سناریو ایران خواهان نگه داشتن چهرهای است که در افکار عمومی بینالمللی از خود به عنوان بازیگری خردمند و مسوولیتپذیر و اهل معامله و گفتوگو ثبت کرده است. در نتیجه در صورت باقی ماندن شرایط و عدم حدوث پیشرانهایی نظیر حوادث منطقهای در سوریه و عراق یا تهدید مستقیم امنیت ملی ایران، به نظر نمیرسد تهران از چارچوب فوق عدول کند. اما در مقابل کار برای آمریکا به آسانی پیش نخواهد رفت. در شرایطی که شرق آسیا و جهان با تهدید مشخص و علنی کره شمالی مواجه است برهم زدن توافقی که محصول اجماع بینالمللی برای حفظ صلح در منطقهای پرآشوب بوده است به طور قطع دیگر بازیگران بینالمللی را نسبت به توافقات بینالمللی آمریکا حداقل در زمینه امنیتی و سیاسی و مشخصاً در دوره ترامپ بدبین و بیاعتماد خواهد کرد. در شرایط فوق دعوت از کره شمالی برای گفتوگو در باب آزمایش موشکی کاری عبث به نظر میرسد و همچنین در شرایطی که ترامپ در موضوعات دیگر امنیتی نظیر بحران افغانستان راه را گفتوگو با طالبان و فشار بر پاکستان در نظر گرفته، چگونه میتواند بازیگران بدبین خاورمیانهای را که توان برهم زدن بازی و خارج کردن آن از قواعد مرسوم را دارند مجاب سازد که آمریکا بر سر توافقات دوجانبه خود باقی خواهد ماند؛ در صورتی که پای امضای قراردادی بینالمللی با حضور بازیگران قدرتمند جهانی و منطقهای نایستاده است.
توافقنامه هستهای ایران در ظاهر یک معامله با بازیگری ماجراجو از دید آمریکا بوده است، اما این قرارداد به افکار عمومی جهان این نکته را گوشزد کرد که این بازیگر در صورت جلب اعتماد قائل به گفتوگو و پایبندی به توافق هست. از اینرو ایران تاکید روی اجرای مفاد قرارداد و از سوی دیگر آمریکا تاکید روی عدم پایبندی ایران دارد. یعنی به دنبال برهمزدن چهرهای است که ایران در فضای بینالمللی از خود ساخته در نتیجه سهولت در شکستن این توافقنامه و عبث خواندن آن. اوباما در کنار این توافق این مزیت را گوشزد کرد که برجام مقدمهای است برای گفتوگو بر سر مسائل منطقهای با ایران، و به تعبیر بهتر مهر تایید زدن بر اهمیت و نقش ایران در حل موضوعات منطقهای و ترامپ به تعبیری با کنار گذاشتن این توافق خواهان کنار زدن ایران از حوزه منطقهای است و عقب راندن ایران به درون مرزهایش. این در صورتی است که دیگر بازیگران و از همه مهمتر اتحادیه اروپا قائل به نقش غیرقابل کتمان ایران در حل موضوعات منطقهای هستند و رویگردانی ترامپ از ایران و از برجام میتواند اروپا را نسبت به خود بدبینتر سازد. اینکه بگوییم اروپا به خاطر ایران در مقابل آمریکا میایستد، خیالی خوش است اما به طور قطع اروپا میتواند این امکان را برای ترامپ بسیار دشوار سازد. ایران از منظر امنیتی، انرژی، تجاری و... برای اروپا بسیار حائز اهمیت است و کشورهای اروپایی بهخصوص پس از یکهتازی آمریکا در دورههای مختلف در افغانستان، عراق و... حاضر به لغو قراردادی که نتیجه گفتوگوهای سنگین میان اعضای این اتحادیه با مقامات ایرانی است نخواهند بود. چراکه برجام یک دستاورد سیاست خارجی بسیار بزرگ برای آنان محسوب میشود و از اینرو ایران به درستی مسوولیت پیگیری لغو احتمالی این توافقنامه را بر دوش این اتحادیه گذاشته است.