آغاز مسیر گفتوگو
آیا امسال به توافق هستهای خواهیم رسید؟
پیگیری مذاکرات هستهای ایران در سالهای اخیر تبدیل به بخش جداییناپذیر زیست ایرانی شده است؛ این مذاکرات نهتنها برای لایههای مختلف قدرت در داخل ایران حائز اهمیت است بلکه حائز نشانگان جدی در تغییر سطح بازیگری دیگر بازیگران منطقهای و جهانی نیز هست و از اینرو، بسیاری از کشورهای منطقه نظیر عربستان و ترکیه هر یک به طریقی سعی در گرفتن تضمینهایی جهت تثبیت قدرت و منافع خود در دنیای پس از توافقات با ایران دارند. موفقیت و عدم موفقیت مذاکرات هستهای ایران با سرنوشت بسیاری از مسائل داخلی و منطقهای گره خورده است؛ موفقیت ایران در مذاکرات هستهای و امکان گفتوگوی مستقیم با آمریکا جهت رفع تحریمها را میتوان به معنای پذیرش رسمی نقش ایران در معادلات منطقهای و جهانی تعبیر کرد که به فراخور آن، این نقش دیگر از زاویه تهدیدانگاری نگریسته نخواهد شد و حائز هزینههای امنیتی جدی برای ایران نخواهد بود. از دیگرسو، غیبت ایران در سالهای اخیر موجب افزایش نقشپذیری دیگر بازیگران و جلب حمایتها و امتیازات ویژه از سوی آنها در موضوعات منطقهای نظیر بحران در افغانستان یا بهعنوان تسهیلگر روابط با ایران یا در چارچوب تنگتر کردن حلقه تحریمی علیه ایران شده است؛ که بازگشت ایران بهمنزله پایان تمام این امتیازات خواهد بود، و از اینرو این بازیگران تبدیل به بازیگران مخرب پیدا و پنهان در مسیر گشایشهای آتی در روابط ایران با غرب خواهند بود. به دیگر سخن، هر یک از این بازیگران به طریقی منتفع از شرایط خاص حاکم بر روابط ایران و غرب بودهاند.
گفتنی است، توافق هستهای برجام حدود شش سال پیش پس از ماهها مذاکره میان پنج عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد و آلمان با ایران با هدف پایان دادن به نگرانیها از برنامه هستهای ایران به دست آمد؛ اما دونالد ترامپ، رئیسجمهور وقت آمریکا مدت کوتاهی پس از به قدرت رسیدن تصمیم گرفت از برجام خارج شود و با این اقدام تمامی تحریمهای اتمی رفعشده را دوباره به اجرا گذاشت. جو بایدن، رئیسجمهور کنونی آمریکا بارها آمادگی خود را برای بازگرداندن آمریکا به توافق هستهای با تهران اعلام کرده است اما با وجود گذشت یک سال از ریاستجمهوری وی، هنوز این توافق احیا نشده است. به نظر میرسد یکی از موارد مورد اختلاف در دور جدید مذاکرات را باید در فهم متفاوت طرفها از «حل مساله» جست. ایران حل مساله را منوط به لغو تمامی تحریمها با تاکید بر تحریمهای دوران ترامپ کرده است؛ بهطوریکه مقام معظم رهبری با یادآوری خروج ترامپ از برجام آن را نشانهای بر نبود تضمین در برابر قراردادهای منعقدشده با آمریکا دانستند و پایان تحریمها را بهمنزله راستیآزمایی آمریکا معرفی کردند؛ موضوعی که آمریکا تا اینجای کار با آن به شدت مخالفت کرده و امکانپذیری لغو تحریمها را منوط به آغاز روندی تدریجی و طی برنامهای زمانبندیشده کرده است. همچنین، افشای خبر تهیه فهرست جدیدی از مسائل مورد اختلاف میان ایران و آمریکا گواه آن است که در بخش تکنیکی توافقات اولیه صورت گرفته و هیاتهای مذاکرهکننده در انتظار «تصمیمات سیاسی» هستند.
در حالی که بسیاری از رسانههای غربی درباره آغاز روند نهایی شدن پرونده مذاکرات سخن میگویند، محمود عباسزاده سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی نیز در 13 بهمنماه رسماً اعلام کرد که شواهدی دال بر موفقیت مذاکرات وجود دارد و موفقیت این مذاکرات را منوط به خواست واقعی کشورهای غربی کرد. این اظهارنظر پس از جلسه فوقالعاده اعضای کمیسیون امنیت ملی مجلس با علی باقری بیان شد. به نظر میرسد تایید یا رد این ادعاها تا اعلام رسمی دولتها میسر نباشد اما برخی نشانگان میتوانند یاریرسان باشند. برای مثال، تمایل آمریکا برای مذاکره و گفتوگوی مستقیم با دیپلماتهای ایرانی در زمره این نشانگان است. در نتیجه، وقوع چنین دیداری میتواند نشانهای دال بر افزایش احتمال موفقیت مذاکرات باشد.
پایان مذاکرات هستهای فارغ از هر نتیجهای له یا علیه ایران بهمنزله آغاز مسیر گفتوگو و پایان دیگر مسائل روی میز میان ایران و کشورهای غربی بهویژه ایالاتمتحده خواهد بود. گفتوگوی بیواسطه ایران پایانی است بر امتیازگیری کشورهایی نظیر ترکیه، پاکستان و عربستان. پایان تهدیدانگاری ایران برای بازیگرانی نظیر عربستان سعودی بهمنزله یافتن «دگر» دیگری در منطقه است. برای کشور دیگری نظیر ترکیه که همواره سطحی از روابط را با ایران پی گرفته است، توافقات به معنای کاهش سطح اهمیت کانال ترکیه برای موضوعاتی نظیر تبادلات پولی و ترانزیتی خواهد بود.
مذاکرات هستهای ایران را نباید فقط از دریچه رویکرد ایرانی به مسائل نگریست. مذاکرات کنونی با مذاکرات دولت آقای روحانی تفاوتهای بسیاری دارد. جاهطلبیهای روسیه در قبال اوکراین و خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان، تسری افراطگرایی اسلامی از افغانستان به پاکستان و آنسوی مرزهای آسیای مرکزی و رویکرد ایالات متحده در قبال چین از زمره مواردی هستند که روی نقشپذیری ایران در مسائل منطقهای و همچنین جایگاه بازیگرانی نظیر چین و روسیه اثرگذار است. از اینرو، تهران باید همزمان با توجه به مذاکرات و اتخاذ تصمیم نهایی در این باره، به الزامات منطقهای و جهانی در صورت موفقیت یا شکست مذاکرات هستهای نیز بیندیشد؛ زیرا هر نتیجهای که این مذاکرات داشته باشد، روی سطح روابط ایران با بازیگران منطقهای تاثیر فراوان خواهد گذاشت؛ تا به امروز نیز بخش بزرگی از سنگاندازیها در مسیر توافقات ایران و کشورهای غربی به سبب تحدید منافع این بازیگران منطقهای ایران و درنتیجه کارشکنی آنها صورت گرفته است. از اینرو، ایران باید خود را مهیای مواجهه با طیف وسیعی از مخالفتها در داخل و خارج از کشور کند که هر آینه منتظر رخدادی شگفتآور باشد. درواقع، مخالفان موفقیت توافق هستهای و بهتبع آن مخالفان مذاکرات رودرروی ایران و آمریکا در تلاش هستند با ایجاد رویدادها و مدیریت تصویر، سبب ایجاد تنش و رفتارهای سیاسی عصبی و در ادامه آن گسترش بیاعتمادی میان دو طرف شوند. ازاینرو هوشیاری در تفسیر و تحلیل واقعی رخدادهایی که در بزنگاه حساس کنونی رخ میدهد، امری لازم برای شناخت اهداف پیدا و پنهانی است که سر سازگاری با ترمیم روابط خارجی ایران دارند.
به بیان بهتر ایران باید تدابیر مراقبتی لازم برای شکلگیری روابط جدید خود و بهتبع آن آثار آن روی بازیگران منطقهای را اتخاذ و بسیار هوشمندانه عمل کند در غیر این صورت و با توجه به حساسیتهای بالا نسبت به نزدیکی ایران و آمریکا در میان دولتهای منطقهای این مساله میتواند زمینه بروز مشکلات دیگری را برای ایران فراهم آورد. انزوای ایران و تحریمهای بینالمللی علیه ایران برندگان بسیاری در میان کشورهای دوست و دشمن ایران داشت. کشورهایی نظیر عربستان سعودی، هند، عراق، ترکیه، پاکستان، آذربایجان، چین و روسیه در این فهرست قرار دارند. بازگشت ایران به دور عادی روابط خارجی بهطورقطع به تغییر چینش بازی و توازن قدرت در منطقه غرب آسیا، جنوب آسیا و بهطورکلی خاورمیانه منجر خواهد شد؛ بنابراین، آنچه بیش از هر چیز در اولویت قرار دارد، منافع ملی و امنیتی ایران است که نمیتواند دستمایه ترجیحات دیگران باشد. بررسی برجام در چارچوب توافقات هستهای یک اشتباه شناختی و درک ناقص از مساله است.
سختی کار برای تهران نیز در همین مهم برجسته است؛ اینکه از یکسو باید در برابر خواستهای حداکثری طرفهای مذاکرهکننده در وین مقاومت کند و از سوی دیگر در هیاهوی مذاکرات به مدیریت مخالفان داخلی و سنگاندازیهای خارجی بپردازد که میکوشد با بحرانآفرینیهای تصنعی، در را بر همان پاشنه قبلی نگه داشته و بلکه اوضاع را به مراتب برای ایران سختتر کند.