تحولات منطقهای و ایران
منطقه خاورمیانه به سوی چه نوع تعادلی پیش میرود؟
میز بیلیارد کنت والتز تاثیر و تاثر بازیگران کوچک و بزرگ از تحرکات و تحولات محیط پیرامونی و جهانی را به خوبی نشان میدهد؛ ایران در محیطی به شدت پرتلاطم واقع شده است و تحرکات درونمرزی و برونمرزی بازیگرانی نظیر چین، روسیه، ترکیه، پاکستان، افغانستان، امارات، عربستان سعودی و عراق روی سطح منافع و راهبردهای منطقهای و جهانی ایران اثرگذارند. در حال حاضر، وضعیت امنیتی در پاکستان و افغانستان به بالاترین سطح خود در یک دهه گذشته رسیده، جنگ در اوکراین معادلات منطقهای و جهانی را تحت تاثیر قرار داده، عادیسازی روابط میان کشورهای عربی با تاکید بر امارات متحده عربی با اسرائیل پیامدهای جدی بر منافع کلان جمهوری اسلامی داشته و ترکیه بهعنوان رقیب منطقهای ایران بهرغم وجود مشکلات عظیم اقتصادی و اجتماعی سعی در حفظ چهره بینالمللی و ایفای نقش میانجی و ثباتساز در افغانستان، پاکستان و اوکراین دارد.
حرکت هر یک از توپهای کوچک و بزرگ دیگر توپها را نیز به حرکت و چرخش وامیدارد و ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست. محیط پیرامونی ایران به دلیل حضور قدرتهای منطقهای نظیر ترکیه، عربستان سعودی و بازیگران جهانی نظیر آمریکا، روسیه و چین به شدت بینالمللی شده است و تحولات به ظاهر منطقهای روی منافع بینالمللی بازیگران دیگر اثرگذار خواهد بود.
در هفتههای اخیر چند رویداد بسیار مهم در محیط پیرامونی ایران روی داده است: 1- برکناری عمران خان با ائتلاف میان نیروهای مخالف و غرب؛ 2- تحریکات ضدایرانی در افغانستان و برخی واکنشهای حساسیتبرانگیز طالبان علیه ایران؛ 3- عادیسازی روابط امارات و برخی دیگر از کشورهای عربی با اسرائیل؛ 4- آثار جنگ اوکراین بر مذاکرات هستهای ایران پس از اظهارنظر مقامات روس؛ 5- چرخشهای سیاست خارجی ترکیه در قبال جنگ قرهباغ، افغانستان، اوکراین و پاکستان. موارد اشارهشده هر یک بهنوعی روی منافع راهبردی جمهوری اسلامی اثرگذار است و برخی حائز پیامدهای جدی امنیتی، اقتصادی و سیاسی برای آن است. خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان و تغییر موازنه قدرت در منطقه و گمانههای پیشرو در ارتباط با آینده ساختار سیاسی در افغانستان ورای آینده مبهم طرحهای عظیم اقتصادی و پروژههای راهبردی ایران در این کشور، پیامدهای جدی در حوزههای مختلف امنیتی برای ایران داشته است. هجوم پناهندگان افغان به مرزهای ایران جدا از بحثهای بشردوستانه هزینههای هنگفت اقتصادی و امنیتی برای ایران در پی داشته است. سیل جمعیت اجازه بررسی دقیق را نداده و گمانههای جدی در ارتباط با ورود افغانهایی با تفکرات افراطی و ضدشیعی وجود دارد که جدا از صحت و سقم آن، ناامنی روانی برای جامعه ایرانی ایجاد کرده است.
همچنین، نگاه پاکستان به افغانستان از منظر امنیتی در کنار رویکرد چین و پاکستان به افغانستان از منظر اقتصادی با تاکید بر کریدورهای مواصلاتی و انرژی هر یک در سطحی متفاوت منافع ایران در افغانستان و در ادامه آن در آسیای مرکزی را به چالش میکشند. در دیگر سو، عادیسازی روابط برخی از کشورهای عربی با اسرائیل به تدریج دیگر کشورهای عربی و اسلامی را نیز به این میدان خواهد کشید و ایران به یکی از معدود کشورهای اسلامی که اسرائیل را به رسمیت نمیشناسند بدل خواهد شد. عادیسازی روابط و گسترش همکاریهای تجاری و فناورانه تصویر جدیدی از اسرائیل در میان کشورهای اسلامی و منطقه ارائه خواهد داد که در ادامه این تصویر ایران تبدیل به «دگر» در منطقه و متهم به بحرانآفرینی و برهم زدن نظم موجود در منطقه خواهد شد. این امر میتواند زمینه فشارهای بیشتری را بر جمهوری اسلامی فراهم آورد. در سوی دیگر، تحولات منجر به برکناری عمرانخان در پاکستان با دست پنهان غرب متغیر دیگری را روی میز ایران قرار داد. کنار رفتن عمران خان به معنای تقویت قدرت نظامیان و بخش امنیتی پاکستان، نیروهای طرفدار غرب و گروههای راست افراطی خواهد شد. در این شرایط عربستان سعودی و امارات که در دوران عمرانخان روابط کجدار و مریزی با پاکستان داشتند بهطور قطع روابط خود را با این کشور احیا خواهند کرد و پررنگ شدن حضور عربستان سعودی در حاشیه مرزهای شرقی ایران در راستای منافع جمهوری اسلامی نیست و بهطور قطع هزینههای امنیتی ایران را به شدت افزایش خواهد داد. یک نکته را نباید از نظر دور داشت؛ بخش اعظم سرمایهداران پاکستانی و نخبگان نظامی این کشور در امارات متحده و عربستان سعودی زندگی کرده و روابط سطح بالایی با لایههای متنفذ سیاسی و تجاری این کشور دارند. در شرایطی که امارات متحده که مأمن بسیاری از تجار پاکستانی است روابط سطح بالایی با تجار اسرائیلی دارد، این سوال مطرح است که آیا روابط پنهانی میان شخصیتهای برجسته پاکستانی و اسرائیل ایجاد شده است یا خیر؟ و آیا در صورت بازتعریف روابط امارات و عربستان با پاکستان و قدرتگیری گروههای طرفدار غرب در پاکستان، بستر لازم برای پیوستن پاکستان به پیمان ابراهیم فراهم خواهد آمد؟ وابستگی تشکیلات نظامی پاکستان به غرب از نظر مالی و لجستیک مشهود است و در صورت فشار آمریکا برای الحاق به این پیمان بهطور قطع آثار جدی بر ایران خواهد داشت.
در عین حال، بازیگری ترکیه در حوزههای منافع ایران در عراق، سوریه، افغانستان و آسیای مرکزی و پاکستان از مناظر مختلف ایران را وامیدارد تا توجه جدی به عملکرد و اقدامات این کشور داشته باشد. ترکیه به جز عرصه سیاسی و دیپلماتیک در حوزه اقتصادی نیز بسیار جدی وارد شده و بسیاری از بازارهای ایران را در اختیار خود گرفته است. افزون بر آن، پروژههای سدسازی اخیر ترکیه بر رود ارس که در میانمدت و بلندمدت به خشک شدن رود ارس و خشکسالی در شمال ایران منجر خواهد شد گواه مشخص در لزوم توجه دوباره ایران به ابرپروژههای اقتصادی امنیتی ترکیه در منطقه جهت مدیریت دیگر بازیگران است. تحولات برشمرده در شرایطی رخ میدهند که ایران در حوزه داخلی و خارجی فشارهای متعددی را متحمل شده است و بازیگرانی که سویه اندکی نیز با ایران داشتهاند با هدف توسعه منافع خود مقابل ایران قرار گرفتهاند و به دیگر سخن شرایط حاضر فرصتی طلایی در اختیار بازیگران رقیب و متخاصم قرار داده است. بازیگران رقیب با هدف حداکثرسازی منافع خود در این میدان گام نهادهاند که لاجرم تبدیل به بالی برای پیشبرد طرح فشار حداکثری بر ایران شدهاند.
با اینهمه، همانگونه که تحولات در اوکراین، پاکستان و افغانستان نشان داد، فضای منطقه پر از عدم قطعیتهاست و بازیگران با هوشیاری و رصد دقیق تحولات و کنشهای بازیگران رقیب و متخاصم میتوانند از فرصتهای پیشآمده نهایت بهرهبرداری را در راستای منافع عالی خود داشته باشند؛ که این امر مرهون توجه به لایههای مختلف قدرت و نیز اولویت قرار گرفتن منافع ملی در تعاملات با دیگر بازیگران است.