توافق نانوشته
دیپلماسی ایرانی با تحریمهای جدید چه خواهد کرد؟
بازگشت تمامی تحریمهای آمریکا علیه ایران که به موجب برجام لغو شده بود، با هدف فشار حداکثری به جمهوری اسلامی برای بازگشت به میز مذاکره و وادار کردن ایران برای تغییر سیاستهای منطقهایاش در حالی در 13 آبانماه آغاز شد که تهران رسماً اعلام کرده به موجب غیرقانونی بودن، این تحریمها را به رسمیت نمیشناسد و تمامی راههای ممکن برای بیاثر کردن یا دور زدن آن را در دستورکار خود قرار خواهد داد. آنچه در این مرحله مورد توجه قرار گرفته است رویکرد ایران در قبال تحریمها، حجم و میزان همراهی سایر بازیگران با این تحریمهاست.
بازگشت تمامی تحریمهای آمریکا علیه ایران که به موجب برجام لغو شده بود، با هدف فشار حداکثری به جمهوری اسلامی برای بازگشت به میز مذاکره و وادار کردن ایران برای تغییر سیاستهای منطقهایاش در حالی در 13 آبانماه آغاز شد که تهران رسماً اعلام کرده به موجب غیرقانونی بودن، این تحریمها را به رسمیت نمیشناسد و تمامی راههای ممکن برای بیاثر کردن یا دور زدن آن را در دستورکار خود قرار خواهد داد. آنچه در این مرحله مورد توجه قرار گرفته است رویکرد ایران در قبال تحریمها، حجم و میزان همراهی سایر بازیگران با این تحریمهاست.
در شرایط کنونی فضایی که علیه ترامپ و متحدان منطقهای او نظیر عربستان سعودی و امارات متحده عربی ایجاد شده، آن هم به واسطه موضوعاتی که ارتباط مستقیمی با ایران ندارد، ظرفیت تبدیل به کارت برنده ایران در تعاملاتش با دیگر کشورها را دارد؛ ایران با پررنگ کردن رفتار قلدرمآبانه و بیتوجهی ترامپ به هنجارهای بینالمللی این کد را به سایرین میدهد که در صورت موفقیت تحریمهای ترامپ علیه ایران، این ادبیات در آینده در قبال سایرین نیز به کار گرفته خواهد شد. این موضوع حداقل روی کاغذ ظرفیت ائتلافسازی را برای ایران دارد اما اینکه ایران توان ایجاد این گفتمان را در حوزه سیاست خارجی و همراه کردن سایرین با خود دارد یا خیر، تجربه چند ماه اخیر نشان داده که پاسخ منفی است. آنچه در گام نخست ایران میبایست مدنظر قرار دهد این است که در دستور کاری که برای خود در جهت به حداقل رساندن هزینههای تحریمهای آمریکا علیه خود مینویسد در بخش همراهی سایر بازیگران نظیر اتحادیه اروپا میبایست به این دو سوال اصلی پاسخ دهد: 1- ملاحظات اتحادیه اروپا در همراهی ایران در دوره تحریمها چیست؟ 2- در چه صورت اروپا از ادامه همراهی با ایران سر باز خواهد زد؟ ایران باید با لحاظ کردن سناریوهایی که در پاسخ به این سوالات به دست میآید، نقشه راه خویش را ترسیم کند.
همچنین فهم شرایط منطقهای و استلزامات بازیگران منطقهای و فرامنطقهای در منطقه مولفهای است که جمهوری اسلامی به خوبی به آن واقف است. بسیاری از تحلیلگران نیز بر این نکته پای میفشارند که ایران و آمریکا هر دو به خوبی میدانند شرایط منطقه به گونهای است که ظرفیت پذیرش بحرانی دیگر را ندارد از اینرو هر دو بازیگر سطحی از مدیریت تنش را برعهده گرفتهاند و توافقی نانوشته میانشان حکمفرماست. این تحلیلگران باور دارند ترامپ به اهداف خود در قبال ایران دست نخواهد یافت چراکه بررسی بودجه نظامی ایران و تولید ناخالص ملی ایران در حداقل یک دهه اخیر نشان میدهد که کاهش ارزش پول الزامی برای کاهش بودجه دفاعی برای دولت ایران ایجاد نکرده است. در نتیجه اگر ترامپ افزایش فشار اقتصادی علیه ایران را با هدف تغییر رفتار ایران در منطقه دنبال میکند، به این هدف دست نخواهد یافت. در نتیجه به نظر میرسد راه دیگری باید در این رابطه یافت. برخی دیگر در آمریکا این پیشنهاد را به دولت آمریکا ارائه دادهاند که تا زمانی که الزامات امنیتی ایران در منطقه و در قبال رقبای منطقهایاش محترم شمرده نشود رفتار ایران تغییر نخواهد کرد؛ از اینرو، باید یک منظومه امنیتی پایدار میان ایران، آمریکا و بازیگران اصلی منطقهای نوشته شود و بازیگران روی آن به توافق برسند. بدون پذیرش نقش ایران در منطقه و قدرت تخریب یا بازسازی ایران به هیچ روی نمیتوان به این مهم دست یافت. از اینرو، برخی در داخل نیز به دولت پیشنهاد میکنند روی این ملاحظه مانور بدهد.
اضطرار منطقهای در منطقه به گونهای است که حذف ایران از آن میسر نیست و بخش بزرگی از ثبات منطقه بر دوش ایران است از اینرو، ایران نباید به میزانی ضعیف شود که ناتوان از امنیتبخشی در حول مرزهای خود و در درون خود باشد؛ این ملاحظه را بسیاری در کنار طرح معافیتهایی که آمریکا برای هشت کشور از جمله هند و ایتالیا در نظر گرفته قرار میدهند. یعنی آنچه در ابتدا فشار حداکثری علیه ایران فهم میشد و به معنای تحریمهای فلجکننده علیه ایران بود، در حال حاضر تبدیل به محدودیتهایی برای معامله با ایران شده است. اگرچه برای فهم شرایط تحریمی ایران شرایط منطقه و نیز شرایط داخلی آمریکا نیز مهم است اما نمیتوان فشارهایی را که دیگر بازیگران بر ترامپ برای معاف شدن از تحریمها میآورند نادیده گرفت؛ اقتصاد شفاف و رقابتی اگرچه طرفداران بسیاری دارد اما معاملات انحصاری که در حال حاضر به صورت تلویحی در حال شکل گرفتن است، سود سرشاری را عاید شمار محدودی از بازیگران خواهد کرد. همانگونه که بر مبنای گزارشهایی که کمیسیون اروپایی منتشر کرده است در فضای پس از برجام حجم مبادلات ایران و این اتحادیه به شدت افزایش یافت؛ پیشتر این سود به سمت اقتصاد ترکیه، چین و هند سرازیر میشد. از اینرو، یکی از ملاحظات اتحادیه برای ادامه همراهی با ایران سود معامله با ایران برای اقتصاد شکننده اروپاست. همچنین ایران سنگری است که اروپا با نام آن اهداف خود و ملاحظات خود در قبال سیاست یکجانبهگرایی آمریکا را دنبال میکند. به دیگر سخن اروپاییها از عادی شدن سیطره آمریکا در موضوعات بینالمللی بیمناک هستند و سعی در شکستن این گفتمان کهنه اما احیاشده در عصر ترامپ دارند.
ترامپ به واسطه سیاستهای داخلی و خارجی خود در حال حاضر در داخل آمریکا نیز با انتقادات جدی مواجه شده و مخالفت با او زمینه ایجاد کمپین برای مقابله با پیروزی جمهوریخواهان را در آمریکا ایجاد کرده است با توجه به اینکه آمریکای با ترامپ دنیا را جای خطرناکتری برای زیستن خواهد کرد و از سوی دیگر نیز فضایی که پس از قتل روزنامهنگار سعودی ایجاد شده به جز عربستان سعودی دامن ترامپ را نیز گرفته است. عربستان سعودی و امارات متحده عربی در حال حاضر به واسطه جنگ یمن به شدت مورد انتقاد قرار گرفتهاند؛ حال جایگاه این دو بازیگر در راهبرد امنیتی ترامپ در قبال منطقه سویه این انتقادات را به سمت ترامپ نیز منتقل کرده است؛ پذیرش عربستان سعودی به عنوان شریک استراتژیک آمریکا به عنوان کشوری که حذف فیزیکی مخالفان خود را با این حجم از خشونت به انجام میرساند و حداقل چهار میلیون یمنی را در سالهای اخیر به واسطه قحطی با بحران انسانی مواجه ساخته، دیگر کار سادهای نخواهد بود.
برابر آنچه گفته شد، موضوع تحریمهای آمریکا علیه ایران همانگونه که جمهوری اسلامی را به فکر رهایی از آن انداخته دیگر بازیگران را در منطقه، جهان و داخل آمریکا نیز به دلایل متعدد که گاهی همسو با دلایل تهران نیز نیست، در مخالفت با آن با ایران همسو کرده است. بر همین اساس اولین و مهمترین دستور کار جمهوری اسلامی در حوزه سیاست خارجی میتواند فهم استلزامات و ملاحظات این بازیگران باشد تا با تکیه بر آن اهداف و منافع خود را پی بگیرد. اگرچه در حال حاضر بحث تحریمهای نفتی، پولی و بانکی با توافقاتی که از سوی بازیگران مطرح شده، در حال کمرنگ شدن است اما همچنان زمینه ایجاد تنش را در اقتصاد ایران دارا هستند. با این ملاحظه که بسیاری از تحلیلگران آمریکایی هدف از فشار اقتصادی را تحریک فضای داخلی ایران برای خیزش علیه نظام جمهوری اسلامی تعبیر میکنند، سیاستگذاران جمهوری اسلامی در گام نخست باید اولویت را بازگرداندن ثبات به بازار قرار دهند؛ و در گام بعدی از ورود به معاملاتی که در ازای فروش نفت کالاهای غیرسرمایهای و بیکیفیت به ایران میدهد خودداری کنند و از الگوهایی نظیر الگوی خرید تجهیزات زیرساختی از روسیه در نوامبر 2017 و فروش یکمیلیون بشکه نفت به آنها استفاده کنند. همانگونه که مقامات آمریکایی نیز در سخنان خود اذعان داشتهاند تجربه تحریمهای پیشین ایرانیان را در یافتن راههای دور زدن تحریم آزموده است؛ اما به نظر میرسد در شرایط حاضر چالش اصلی اوضاع داخلی کشور باشد که تمرکز رسانهای و راهبردی آمریکا و دیگر رقبای منطقهای ایران نیز روی این عنصر قرار گرفته است.