سرمایهگذاری اخلاقی
احتساب سطح درآمد کشورها
عبارت اختصاری ESG مخفف چیست؟ از نظر بسیاری از افراد این عبارت به استانداردهای زیستمحیطی (E)، اجتماعی (S) و حاکمیتی (G) اشاره میکند که راهنمای شمار فزایندهای از سرمایهگذاران اخلاقی به شمار میروند. اما چارلی رابرتسون از بانک سرمایهگذاری رنسانسکپیتال هشدار میدهد که ESG میتواند رمزی برای یک موضوع دیگر باشد؛ بهانهای برای سرمایهگذاران تا کل پول خود را در اسکاندیناوی نگه دارند.
عبارت اختصاری ESG مخفف چیست؟ از نظر بسیاری از افراد این عبارت به استانداردهای زیستمحیطی (E)، اجتماعی (S) و حاکمیتی (G) اشاره میکند که راهنمای شمار فزایندهای از سرمایهگذاران اخلاقی به شمار میروند. اما چارلی رابرتسون از بانک سرمایهگذاری رنسانسکپیتال هشدار میدهد که ESG میتواند رمزی برای یک موضوع دیگر باشد؛ بهانهای برای سرمایهگذاران تا کل پول خود را در اسکاندیناوی نگه دارند.
کشورهای پیشرفته رتبه خوبی را بر اساس معیارهای سرمایهگذاری ESG دارند اما در مقابل، اقتصادهای نوظهوری که توجه آقای رابرتسون را جلب میکنند رتبه بدی دارند. اگر آن کشورها را با سوئد مقایسه کنیم اغلب آنها کثیف و پر از فساد هستند. نقدشوندهترین شرکتهای آنها قهرمانان ملی یا مجموعههای رو به رشدی هستند که به سهامداران اقلیت اهمیتی نمیدهند و با دولت رابطه نزدیکی دارند. حکومتهای این بازارهای نوظهور اغلب از وظیفه حمایت از حقوق بشر غافل میمانند. به عنوان مثال، قرار است در ماه ژوئن عربستان سعودی به MSCI شاخص سهام بازارهای نوظهور وارد شود. این امر باعث خواهد شد بسیاری از سرمایهگذاران بدون توجه به وضعیت حاکمان آن کشور به سمت صندوقهای سرمایهگذاری عربستان کشیده شوند.
سرمایهگذاریهای دارای محرک اخلاقی میتوانند از این فجایع اجتناب کنند. اما طبق نظر آقای رابرتسون پذیرش چشم و گوشبسته معیارهای ESG میتواند جریانهای سرمایه را به سمت بهرهمندترین بخشهای جهان سوق دهد. به این ترتیب اقتصادهای فقیرتر نمیتوانند به سادگی از فقر خارج شوند و بهتبع آن، پیشرفت آنها در زمینه مسائل زیستمحیطی، حاکمیت و عدالت اجتماعی محدود خواهد بود.
آیا نگرانی آقای رابرتسون منطقی است؟ وزن بازارهای نوظهور در شاخصهای بازار سهام و اوراق قرضه از وزن معیارهای اخلاقی شرکتی کمتر است. به عنوان مثال، استانداردهای اخلاقی شاخص جهانی MSCI به سهام بازارهای نوظهور فقط ۹ درصد وزن میدهد در حالی که همین وزن در شاخص سهام مالکانه جهانی این بنگاه ۱۱ درصد است. شاید این شکاف بزرگ جلوه نکند. اما بدان معناست که سرمایهگذاری که به اخلاقیات بیشتر اهمیت میدهد تا به یک شاخص غیراخلاقی، ۱۸ درصد کمتر جذب آن خواهد شد.
آقای رابرتسون میگوید سرمایهگذاران اخلاقی باید نوعی نسبیگرایی اقتصادی را بپذیرند و کشورها را با نسبت تولید ناخالص داخلی سرانه قضاوت کنند. تیم او بر این باور است که با توجه به سطح توسعهیافتگی، کشورهای شیلی، اندونزی و لهستان سطح بالایی از فضیلت اخلاقی دارند. در مقابل، آمریکا با وجود داشتن ثروت زیاد تا حدی غیراخلاقی تلقی میشود یا سرمایهگذاران میتوانند به جای توجه به رتبههای بالا کشورهایی را که بیشترین بهبود را داشتهاند تشویق کنند. در این صورت بازارهای نوظهور فرصت و انگیزه پیدا میکنند تا در زمینه تکامل اخلاقی به شرایط کشورهای خوب برسند. شاید آقای رابرتسون یک در باز را هل میدهد. بسیاری از سرمایهگذاران ESG صندوقهایی را اداره میکنند که یا به بازارهای پیشرفته یا به بازارهای نوظهور اختصاص دارند و در یک لحظه هر دو را پوشش نمیدهند. بنابراین آنها کشورها و شرکتها را با همتایان خودشان میسنجند. شاخص MSCI روند این صندوقها را با توجه به رتبه اخلاقی و همچنین سطح پیشرفت آنها پیگیری میکند.
همچنین ممکن است در نقش سرمایه خارجی به عنوان یک منبع رشد مبالغه شود. اقتصادهای نوظهور تنها هنگامی میتوانند از سرمایه خارجی منتفع شوند که به سطح خاصی از کیفیت نهادی برسند. بسیاری از بازارهای بزرگ نوظهور از قبیل برزیل، روسیه، هند و چین هنوز به این سطح دست نیافتهاند. اگر وسواس سرمایهگذاران این کشورها را از پول خارجی بیثبات محروم سازد چهبسا این محرومیت نعمتی در لباس نقمت باشد. بدتر از یک اقتصاد کثیف، فاسد و دارای سوءمدیریت، اقتصادی است که به شدت مدیون خارجیان باشد.