شناسه خبر : 40341 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

چرخ توافق یا چرخه تقابل

گفت‌وگو با علی واعظ درباره توافق احتمالی برجام

چرخ توافق یا چرخه تقابل

گفته می‌شود مذاکرات هسته‌ای به مرحله نهایی رسیده؛ به این معنا که تمام جزئیاتی که در چهار سندی که در هشت دور از مذاکرات بر روی آنها کار شده نهایی شده؛ اما همچنان پرانتزهای عمده‌ای در مهم‌ترین موارد اختلافی باقی مانده است. این روند چندان تعجب‌برانگیز نیست؛ چراکه شرایط در مذاکرات برجام هم تقریباً به همین شکل بود. ابتدا چارچوب‌های اولیه و جزئیات مورد توافق قرار گرفتند و در نهایت پرانتزهای مربوط به اختلافات اساسی رفع شدند. در طول مذاکرات برجام خود مذاکره‌کنندگان برای رسیدن به توافق مهلت‌های مشخصی را مطرح کرده بودند تا در نهایت کنگره آمریکا وارد شد و مهلتی را تعیین کرد. در مذاکرات فعلی طرفین از این صحبت کردند که خواستار مذاکرات فرسایشی نیستند. طرف ایرانی مهلت خاصی برای رسیدن به توافق مشخص نکرده و این طرف آمریکایی است که مهلت را اواخر ژانویه در نظر گرفته است و حالا به نظر می‌رسد بر اساس پیشرفت‌هایی که صورت گرفته مهلت را به اواسط ماه فوریه تغییر دادند. ایران و سایر طرف‌های مذاکره‌کننده برای حدود یک هفته ادامه مذاکرات را به تعویق انداختند تا مجدد با راهکارهای جدید بر سر میز مذاکره بازگردند. علی واعظ در این گفت‌وگو به این پرسش پاسخ می‌دهد که آیا توافق بعد از این توقف و پیش از تعطیلات سال نو ایرانی امکان‌پذیر هست یا خیر؟

♦♦♦

‌ آیا توافق هسته‌ای تا پیش از عید نوروز قابل دستیابی است؟

برای پاسخ به این پرسش باید به یک سوال پاسخ داد که آیا طرفین مذاکره حاضر هستند بپذیرند یک توافق خوب از یک توافق ایده‌آل قابل دسترس‌تر است؟ مسلماً دو طرف به تمام خواسته‌هایی که دارند نمی‌رسند؛ اما به دستاوردی که نیاز دارند تا در فضای سیاسی داخلی خود از آن به عنوان موفقیت یاد کنند، خواهند رسید. چنین موضوعی نیازمند این است که ایران بپذیرد برخی از خواست‌هایی که به دنبالش است در چارچوب برجام قابل دستیابی نیستند. برجام یک تفاهم سیاسی غیرالزام‌آور بود و نمی‌شد آن را به یک توافق حقوقی الزام‌آور تغییر داد. اگر ایران به راستی به دنبال چنین توافقی است راه‌حل را باید در توافق جایگزین ببیند و نه در برجام. البته آمریکا هم به گمان من می‌تواند و باید اقداماتی را انجام دهد تا درجه‌ای از اطمینان‌بخشی را به بخش خصوصی بین‌المللی بدهد که لااقل در طول زمامداری آقای بایدن توافق پایدار می‌ماند.

 ایران همچنان باید به این تصمیم دشوار برسد که نمی‌توان تمام تحریم‌هایی را که در دوران آقای ترامپ ایجاد شده جدا از اینکه ماهیتشان چه بوده، لغو کرد. برای اینکه توافق هسته‌ای مجدداً احیا شود نمی‌توان انتظار داشت که بی‌شمار مورد اختلافی میان دو کشور هم رفع شود. این موضوع را هیچ وقت هیچ دولتی در آمریکا نخواهد پذیرفت. همان‌طور که از اسم این توافق مشخص است موضوع مذاکرات برجام به مسائل هسته‌ای مربوط است و موضوعات اختلافی دیگر در این میان جایی ندارد.

آمریکا هم باید بپذیرد با توجه به تجربه تلخ ایران از اجرای برجام و بعد خروج دولت آمریکا از این توافق؛ امروز بار اصلی برای اینکه ثابت شود رفع تحریم موثر و پایدار است بر دوش آمریکاست. بنابراین حتماً باید نسبت به اقداماتی که در طول دوران زمامداری آقای اوباما صورت گرفت فعالیتی شکل دهد. امروز خزانه‌داری آمریکا به صورت فعالانه باید اطمینان دهد که مردم می‌توانند از مزایای توافق بهره‌مند شوند. همچنین بپذیرد که تمام تحریم‌هایی که تاثیر اقتصادی رفع تحریم‌های برجام را مختل می‌کند باید رفع شود. نهایتاً اینکه برخلاف اجرای ابتدایی برجام در سال ۲۰۱۶ که ایران ابتدا همه اقداماتش را انجام داد و بعد از راستی‌آزمایی توسط آژانس بین‌المللی انرژی اتمی تحریم‌ها رفع شدند؛ امروز آمریکا باید گام‌های مهمی را در ابتدای کار بردارد. به گمان من این آمریکاست که باید گام‌های ابتدایی را بردارد و اجازه راستی‌آزمایی منطقی به ایران در مواردی را که قابل راستی‌آزمایی هستند، بدهد. اگر این تصمیمات دشوار در پایتخت‌ها گرفته شود و طرفین با اختیارات لازم به وین برگردند به گمان من رسیدن به یک توافق تا پیش از عید نوروز عملی است.

‌ از سمت مذاکره‌کنندگان ایرانی زمانی برای رسیدن به توافق تعیین نشده اما از طرف غربی مخصوصاً آمریکا بارها بر این زمان تاکید شده است؛ مزیت عدم تعیین تاریخ از طرف ایرانی برای ایران چیست؟ ضرر این موضوع چه می‌تواند باشد؟

به نظر می‌رسد مزیت اصلی این است که ایران می‌خواهد نشان دهد نیازمند یک توافق نیست. این موضوع را در اقدامات دیگری همچون بستن بودجه سال آینده با در نظر گرفتن ادامه تحریم‌های اقتصادی و همچنین در اظهارنظرهای رسمی مقامات ایران می‌بینیم. دومین جنبه این موضوع دانستن این واقعیت است که زمان به نفع ایران است. برنامه هسته‌ای با سرعت تصاعدی در چند ماه گذشته رشد کرده و در ادامه اهرم فشار بیشتری در اختیار ایران قرار خواهد داد.

 ضررش در این است که طرف مقابل ممکن است در همین مدت زمان به این چرخه تقابلی بپیوندد. علت اینکه آمریکا برای مذاکره زمان تعیین کرده در این است که احساس می‌کند در این چرخه تقابلی از ایران عقب افتاده است. دومین اشکالش این است که تحریم‌ها به صورت روزمره برای اقتصاد ایران هزینه سهمگینی دارند و هرچه مذاکرات طولانی‌تر شود هزینه مذکور برای اقتصاد ایران نیز بیشتر می‌شود.

موافق این ایده هستید که در دور هشتم مذاکرات از تمامی طرفین صدای واحدی مبنی بر «نزدیک شدن به توافق» به گوش می‌رسید؟

در اینکه در دور هشتم خلاف دور هفتم پیشرفت‌هایی صورت گرفته شکی نیست. همه طرفین نظر واحدی در این زمینه داشتند. اما واقعیت این است که اظهارات مقامات ایران و روسیه در مورد میزان پیشرفت‌ها نگاه به نیمه پر لیوان بود و غربی‌ها به نیمه خالی آن نگاه می‌کردند. طرفین اقدامات اعتمادسازی هم نسبت به یکدیگر در این دوره انجام دادند. در دور هشتم دیدیم که یک پرونده حقوقی با شرکت ایرانی توسط کره جنوبی حل‌وفصل شد و از اموال جمهوری اسلامی ایران در کره بدهی‌های ایران به سازمان ملل پرداخت شد. در این فاصله قرار بر این بود طبق گزارش آژانس ایران دو آبشار جدید سانتریفیوژ (ای-آر-6) را در فوردو راه‌اندازی کند که این اتفاق نیفتاد. بنابراین هر دو بر این موضع هستند که سیگنالی به هم بدهند که به دنبال توافق هستند. همه طرفین در این امر جدی هستند. آن چیزی که خطر عمده برای آینده مذاکرات محسوب می‌شود تفاوت سطح انتظارات است. هر دو طرف این پتانسیل را دارند که زیاده‌خواهی کنند. من امیدوارم با رویکردی عملگرایانه به میز مذاکره بازگردند؛ برای اینکه گزینه‌های جایگزین برای برجام برای هر دو طرف گزینه پرهزینه‌ای است.

‌ در عرف دیپلماتیک واژگان دقیق انتخاب می‌شوند و بار و مفهوم سیاسی دارند. چرخش مذاکره‌کنندگان از توافق جامع به توافق خوب را چطور تبیین می‌کنید؟

در شرایطی که حاکمیت در ایران یکپارچه شده توافق خوب برای دولت آقای رئیسی و برای نیروهای همفکر ایشان در نظام توافقی محسوب می‌شود که بر اساس آن تجربه آقای روحانی تکرار نشود. اگر در سال ۲۰۲۵ رئیس‌جمهوری در آمریکا بر سر کار بیاید که تجربه‌ای که آقای روحانی از برجام را داشت تکرار کند؛ دیگر در ایران دولت میانه‌رویی نیست که بشود به ساده‌لوحی مقابل غرب محکومش کرد. این خواسته تیم مذاکره‌کننده است که علاوه بر اینکه به توافق بهتری نسبت به آن چیزی که تابستان سال گذشته روی میز آقای روحانی بود و آمادگی پذیرشش هم از طرف دولت وجود داشت، دست پیدا کند، بلکه توافقی به دست بیاورد که تجربه سال ۲۰۱۸ را تکرار نکند.

‌ این امر امکان‌پذیر است؟

 با وجود اینکه این خواسته منطقی است رویکردی که برایش وجود دارد منطقی نیست. برجام این قابلیت را ندارد که به توافقی پایدار تبدیل شود. سوال این است که اگر برجام پاسخگوی خواسته‌های ایران نیست راهکار چیست؟ راهکار، رسیدن به توافق جایگزین است. سوال بعد این است که بهترین راهکار برای رسیدن به یک توافق جایگزین چیست؟ به گمان من پاسخ در استفاده از برجام به عنوان زیربنای توافق بعدی است. اگر بدون احیای برجام طرفین به سمت توافق جایگزین حرکت کنند معنایش این است که در کوتاه‌مدت چنین توافقی قابل دسترس نخواهد بود و هر دو طرف در یک چرخه تقابلی قرار خواهند گرفت که حتی ریسک درگیری نظامی در آن بسیار بالاست.

‌ برخی از کارشناسان عقیده دارند یکپارچگی تصمیم‌گیری در حوزه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در دو دولت متفاوت حسن روحانی و سیدابراهیم رئیسی در افزایش قدرت دیپلماتیک ایران اثرگذار بوده است؛ آیا واقعاً چنین دیدگاهی نسبت به ایران وجود دارد؟

اصولاً فکر می‌کنم تجربه چند سال گذشته نشان داده که ایران به تعهدات بین‌المللی‌اش پایبند است. این واقعیت در مورد ایران وجود دارد که پیوستگی در سیاستگذاری را رهبری و نهادهای بالادستی نمایندگی می‌کنند و نه دولت‌ها. این واقعیت برای جامعه بین‌المللی پذیرفته شده که از یک‌سو ایران دچار تلاطم سیاسی در مورد سیاست‌های راهبردی نمی‌شود و از سوی دیگر تجربه منفی در رابطه با پایبندی ایران به تعهداتش وجود ندارد. در مورد آمریکا باید گفت دوقطبی بودن در سیاستش باعث نشده کشورهای دیگر با آمریکا به توافق پایدار نرسند. بیش از تعهد حقوقی، هزینه خروج آمریکا از توافق‌ها باعث باقی ماندن آنها می‌شود. تجربه دوره آقای ترامپ نشان داد ایران قابلیت اینکه هزینه‌ای به ترامپ وارد کند را هم دارد. وقتی آقای ترامپ به دفتر بیضی‌شکل کاخ سفید وارد شد، زمان گریز برنامه هسته‌ای ایران (میزان زمانی که برای تولید مواد غنی‌شده با غنای بالا برای یک سلاح هسته‌ای لازم است) ۱۲ ماه بود؛ امروز این زمان به سه هفته کاهش پیدا کرده است. چنین موضوعی نشان می‌دهد که ایران این قابلیت را دارد که اگر در شرایطی قرار گرفت که آمریکا خواست نقض عهد کند برایش ایجاد هزینه می‌کند. در سال ۲۰۱۸ کسانی مثل ما که به ترامپ هشدار می‌دادیم خروج از برجام به بحران هسته‌ای منجر می‌شود، هشدارهایمان نادیده گرفته شد ولی امروز این واقعیت جا افتاده است و حتماً در تصمیمات رئیس‌جمهور بعدی اثر می‌گذارد.

در این مذاکرات اگر هدف رسیدن به برجام 2 باشد، این مذاکرات شکست خواهد خورد، ولی بعد از اینکه برجام به صورت اولیه احیا شد در بستر آن می‌شود توافق مستحکمی را بنا کرد. باید توافق بعدی «بند خروج» داشته باشد که یک تا دو سال قبل کشوری که می‌خواهد از توافق خارج شود زودتر اعلام کند و به اعضای دیگر خبر دهد. حتماً باید از لحاظ حقوقی برای ایران این امکان وجود داشته باشد که بتواند در صورت نقض عهد در دادگاه‌های بین‌المللی شکایت و ادعای خسارت کند. همچنین برای شرکت‌هایی که با ایران کار می‌کنند باید فرصتی مهیا شود که در صورت مواجهه با تحریم‌هایی که مورد تایید سازمان ملل نیست و به صورت یکجانبه اعمال شده از آن عبور کنند.

‌ به نظر شما در شرایط فعلی چه راهکار دیگری وجود دارد که می‌شود از آن استفاده کرد؟

به گمان من در کوتاه‌مدت راهکارهای متفاوتی وجود دارد. یکی از آنها این است که ایران بخشی از سرمایه هسته‌ای‌اش را می‌تواند به عنوان بیمه‌ای در مقابل خروج مجدد آمریکا از برجام حفظ کند. این میزان را باید به نحوی نگه داشت که به نگرانی‌های اشاعه فناوری هسته‌ای که غرب دارد، نیفزاید. به این معنا که اگر سانتریفیوژهای پیشرفته یا انباشت مواد غنی‌شده در ایران به همین شکلی که الان هستند نگهداری شوند، تحت نظارت آژانس روی زمان گریز تاثیر منفی دارد و این زمان را کاهش می‌دهد؛ اما می‌شود انباشت غنی‌شده اورانیوم بیشتر از سطح ۳۰۰ کیلوگرم را که در برجام در نظر گرفته شده، در روسیه به امانت گذاشت و در توافق در حال شکل‌گیری وین، بندی با این عنوان وجود داشته باشد که روسیه امانت‌دار شود. خود این موضوع عامل بازدارنده‌ای برای دولت بعدی آمریکاست که نتواند به راحتی از برجام خارج شود. راه‌حل‌های کوتاه‌مدت و بلندمدت متفاوتی وجود دارد که باید در نظر گرفت چه چیزهایی در چارچوب توافق فعلی قابل گنجانده شدن هستند.

‌ تلاش معاونت حقوقی دولت دوازدهم برای شکایت از دولت آمریکا در دادگاه لاهه را چقدر در بازگشت آمریکا به میز مذاکره تاثیرگذار می‌دانید؟

تاثیر این اقدام سمبلیک بود. استفاده از میثاقی که مربوط به 70 سال پیش بود و دولت آمریکا هم از آن خارج شد عملاً نمی‌توانست از لحاظ مالی ضرر و زیان‌های ایران را جبران کند. لازم است از برخی مکانیسم‌های امروز حقوق بین‌الملل استفاده کرد؛ چراکه می‌شود این هزینه‌ها را مشخص‌تر کرد و بدون ابهام به آنها پرداخت. میثاقی به نام میثاق نیویورک وجود دارد که در دعاوی بین‌المللی تجاری مورد استفاده قرار می‌گیرد. اکثر کشورهای دنیا عضو آن هستند. به عنوان مثال وقتی شرکت آمریکایی تخلفی در قرارداد با شرکت لهستانی انجام می‌دهد؛ آن شرکت می‌تواند در لهستان یا هر کشوری که عضو این میثاق‌نامه است شکایت کند و اگر در دادگاه رای آورد دولت آن کشور موظف به ضبط اموال آمریکا و پرداخت خسارت به شرکت شاکی خواهد شد. به گمان من این موضوع باید یکی از شروط برجام 2 باشد. برای اینکه راهکار حقوقی برای ایران به حساب می‌آید که بتواند در مواقع لزوم درخواست خسارت کند. در مکانیسم‌های موجود ایران نتوانسته از این امکانات استفاده کند؛ بخشی از این موضوع هم برای این است که در برجام اولیه چنین راهکاری در نظر گرفته نشد. حقیقتاً کسی در آن زمان فکر نمی‌کرد شرایطی که الان وجود دارد یعنی خروج آمریکا از برجام روزی اتفاق بیفتد.

‌ در ابتدای مصاحبه پیش‌بینی کردید که توافق برجام تا پیش از تعطیلات نوروز به نتیجه می‌رسد؛ اما دو سناریوی دیگر هم به جز توافق برای برجام وجود دارند. برخی از جنگ نظامی و برخی از ادامه جنگ اقتصادی یاد می‌کنند. به جای سناریوی اول یعنی توافق در مذاکرات تا چه اندازه احتمال دارد یکی از این دو سناریوی بعدی اتفاق بیفتد؟

 در حال حاضر من بخت توافق را 50 درصد می‌دانم، به همان اندازه بخت شکست نیز وجود دارد؛ اگر مذاکرات به نتیجه نرسد چندان قوه تخیل نمی‌خواهد که ببینیم شرایط آینده و روزهای پیش‌رو چگونه می‌شود. اگر تا اواسط فوریه مشخص شود که طرفین اراده سیاسی لازم را برای اینکه به توافق برسند، ندارند یا اینکه دچار زیاده‌خواهی شدند؛ احتمالاً در جلسه شورای حکام که در هفته اول ماه مارس شکل می‌گیرد قطعنامه‌ای علیه ایران به علت موارد اختلافی که ایران با آژانس دارد صادر خواهد شد که به احتمال زیاد واکنش بسیار منفی در بردارد، مثل خروج از مذاکرات یا تشدید اقدامات هسته‌ای. این موضوع خودش باعث می‌شود طرف غربی به‌خصوص کشورهای اروپایی به سازمان ملل رفته و از مکانیسم ماشه برای برگرداندن تحریم‌های این سازمان و سپس تحریم‌های اتحادیه اروپا استفاده کنند. با توجه به بازه زمانی که در برجام در نظر گرفته شده این پروسه 30 روز به طول خواهد انجامید؛ پس در ماه آوریل تحریم‌های سازمان ملل می‌تواند بازگردد که به معنای پایان برجام است. در چنین شرایطی ایران هم حتماً از برجام خارج خواهد شد و احتمالاً شاهد فضای تقابلی خواهیم بود. 

دراین پرونده بخوانید ...

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها