دستبرد آماری
محمدرضا فرزانگان از ریشههای تناقض آماری در اقتصاد ایران میگوید
مریم شکرانی: آمارهای متناقض مرکز آمار ایران و بانک مرکزی از رشد اقتصادی در فصل بهار بار دیگر اعتراض رسانههای ایرانی را به دنبال داشت. شکاف آمارها به حدی بود که در حساب ملی فصل بهار 1400 ارزش افزوده بخش ساختمان در بانک مرکزی به شکل عجیبی منفی است و در مرکز آمار به شکل قابل توجهی مثبت است؛ این موضوع درباره واردات و صادرات نیز تکرار میشود. محمدرضا فرزانگان، استاد اقتصاد دانشگاه فیلیپس در ماربورگ آلمان در واکنش به این تناقضهای فاحش آماری به تجارت فردا میگوید که شکاف و تناقض در آمارهای کلیدی به هیچ عنوان پذیرفتهشده نیست. از آن جهت که این آمارها برخلاف آمار اقتصاد غیررسمی و اقتصاد زیرزمینی به صورت شفاف و دقیق وجود دارد و بنابراین نمیتوان پذیرفت که انحراف آمار به حدی باشد که نتیجه متناقض شود. او تاکید میکند حتی تاخیر در انتشار این آمارها پذیرفتهشده نیست و مشخص نیست که چرا این اتفاق در نهادهای آماری ایران رخ داده است. فرزانگان یکی از ریشههای مهم این ایراد عجیب را نداشتن استقلال نهادهای آماری در ایران میداند و میگوید که این موضوع باعث شده است آمارهای ایران به راحتی مورد سوءاستفاده دولتها و چهرههای سیاسی قرار بگیرد. در ادامه مشروح گفتوگوی تجارت فردا را با محمدرضا فرزانگان، استاد اقتصاد دانشگاه فیلیپس در ماربورگ آلمان، میخوانید.
♦♦♦
در ایران دو نهاد رسمی یعنی مرکز آمار ایران و بانک مرکزی به صورت موازی، اقدام به تولید آمار میکنند و جالب اینجاست که گاهی آمارهای این دو نهاد شکاف زیادی دارند و بعضاً متناقض هستند. این کار چقدر اصولی و منطقی است؟
ببینید آنچه این دو مرکز به عنوان آمار منتشر میکنند در واقع شاخصهای کلیدی اقتصاد مانند شاخصهای تولید، ارزش افزوده صنایع مختلف، خدمات و بخشهای مختلف اقتصادی، تورم و... است که متاسفانه اختلافات و تناقضات زیادی هم با هم دارد. در سایر کشورهای جهان آمارهای کلیدی اقتصاد معمولاً توسط یک نهاد رسمی اعلام میشود اما در ایران بانک مرکزی و مرکز آمار سالیان سال است که به صورت موازی کار میکنند. البته تولید آمار در بانک مرکزی قدمت زیادی دارد و بانک مرکزی بخشی به نام اداره بررسیهای اقتصادی دارد که از چند دهه پیش مشغول تولید حسابهای ملی بوده است و از آن طرف مرکز آمار هم خودش را متولی تولید آمارهای کلیدی کشور میداند که همین مساله به تنهایی یکی از مهمترین عوامل سردرگمی آماری است.
آقای دکتر چرا در آمارهای رسمی ایران این همه شکاف آماری وجود دارد؟
این تناقضات ممکن است به دلیل تناقض در روششناسی یا گردآوری دادههای آماری باشد. امکان دارد ناشی از اختلاف زمانی باشد که برای جمعآوری دادهها از مراکز مختلف استانی اتفاق میافتد. ممکن است ناشی از تعدیلاتی باشد که در آمارها انجام میدهند یا نمیدهند و گاهی اوقات در سالهای پایانی که برای تولید آمارها انتخاب میکنند، اختلاف وجود دارد. البته گاهی هم ممکن است بنا به دلایل سیاسی انحرافی در گزارشدهی و نمایش آمار ایجاد شود.
شما فکر میکنید آمار بانک مرکزی بیشتر تحت تاثیر دولتهاست یا آمار مرکز آمار؟
من تصور میکنم که بانک مرکزی بیشتر میتواند در راستای سیاستهای دولت و تحت تاثیر نگرشهای دولتی باشد و در نتیجه فشار سیاسی ممکن است در نحوه گزارشدهی آمار بانک مرکزی بیشتر تاثیرگذار باشد. اگر دقت کنید دولتهای ایران بیشتر به آمار بانک مرکزی استناد میکنند که معمولاً آمار بهتری از وضعیت شاخصهای اقتصادی منتشر میکند اما در مجموع باید گفت از آنجا که جایگاه نهادهای آماری در ایران یک جایگاه قدرتمند نیست و نهادهای آماری فصلالخطاب نیستند به راحتی میتوانند مورد سوءاستفاده سیاسیون قرار بگیرند.
آمارهای ایران از نظر شما چقدر قابل اتکاست؟
پاسخ به این پرسش دشوار است اما باید بگویم که در منطقه خاورمیانه و در مقایسه با سایر کشورهای نفتی خاورمیانه وضعیت آماری ایران بهتر است. به ویژه از نظر تولید آمارهای تاریخی و تولید حسابهای ملی ایران از نظر انتشار آمار نسبتاً خوب عمل کرده است. صرفنظر از اختلافاتی که دیده میشود پژوهشگران برای دسترسی به آمارهای ایران وضعیت چندان بدی ندارند. البته باید گفت که در این زمینه بانک مرکزی ساختار مدونتری در عرضه آمار دارد. همچنین چند وقتی هم هست که وزارت اقتصاد واحدی برای تولید آمارهای اقتصادی ایجاد کرده است. هرچند بهتر است بگوییم که وزارت اقتصاد بیشتر بانک اطلاعات را گردآوری و منتشر میکند اما در مجموع باید گفت وقتی وضعیت انتشار آمار ایران را با کشورهای عربی و کشورهای خاورمیانه مقایسه میکنیم متوجه میشویم که وضعیت ایران از این نظر حتی از کشورهایی با درآمد بهتر و اقتصاد قویتر، قابل توجهتر است و وضعیت گزارشدهی بهتر و سهولت بیشتر دسترسی به اطلاعات را دارد.
ساختار نهادهای تولید آمار در کشورهای پیشرفته چگونه است؟
من درباره کشورهای مختلف بررسی نکردهام اما در آلمان مرکز آمار فدرال وجود دارد که یک مرکز کاملاً مستقل است. مستقل از نظر اینکه متاثر از تغییرات دولت و تغییرات سیاسی نیست و وظیفه این مرکز تولید و گردآوری آمارها در شاخصهای کلیدی است. این مرکز شعبههایی در سایر ایالات و استانها دارد اما از نظر تولید آمار مستقل هستند هرچند روش کاری واحد دارند و با یکدیگر در ارتباط تنگاتنگ هستند. این واحدهای آماری بر اساس روششناسی مشترک با واحد مرکزی کار میکنند و آمار تولیدی خود را به مرکز ارسال کرده و در آنجا این آمارها مورد پردازش قرار میگیرد و سپس به صورت بستههای آماری قابل استفاده برای عموم، منتشر میشود.
البته در آلمان بانک فدرال آلمان هم در زمینههای خاصی آمارهایی تولید میکند که بیشتر در زمینههای پولی و مالی است و در واقع بانک فدرال آلمان به صورت محدود آمار تولید میکند و در ارتباط نزدیک با مرکز آمار است اما بخش عمده تولید آمار و گزارشدهی آن توسط مرکز آمار انجام میشود.
مرکز آمار آلمان چگونه اداره میشود تا استقلال آن مخدوش نشود؟
مرکز آمار آلمان یک رئیس مادامالعمر دارد یعنی اینکه رئیس مرکز آمار آلمان فقط با بازنشستگی عوض میشود و اختیار تعیین رئیس جدید با رئیسجمهور وقت و به پیشنهاد دولت فدرال است. حفظ موقعیت رئیس مرکز آمار آلمان وابسته به دولتها نیست و به راحتی نمیتوان او را برکنار کرد. البته میتوان رئیس مرکز آمار آلمان را به شرط رضایت خودش جابهجا کرد اما دولتها اجازه ندارند که به راحتی در این ساختار تغییر ایجاد کنند.
مرکز آمار آلمان زیر نظر وزارت کشور فعالیت میکند و هماهنگی و تعامل نزدیکی بین مراکز آمار ایالتی و مرکزی وجود دارد.
در آلمان یا سایر کشورهای پیشرفته نهادهای خصوصی تولید آمار وجود دارد. کار این نهادها چیست؟
مراکز خصوصی تولید آمار نمیتوانند آمارهای کلیدی را تولید کنند. به این دلیل که تولید این آمارها کاری بسیار گسترده و هزینهبردار است. بنابراین در عموم کشورهای دنیا وظیفه تولید آمارهای کلیدی بر عهده دولتهاست و دولتها موظف هستند که این کالا را به عموم گزارشدهی کنند.
در این میان نهادهای خصوصی تولید آمار وجود دارد که عمده کارشان گردآوری آمارها از مراکز مختلف است. آنها این آمارها را به صورت پوشههای داده درمیآورند و بستهبندی میکنند و به صورت پکیجهایی برای یک استفاده واحد عرضه میکنند. در واقع آنها کار پژوهشگران و مصرفکنندگان آمار را برای دستهبندی دادهها، تسهیل میکنند.
بعضی وقتها این مراکز به صورت تخصصی روی یک حوزه تخصصی خاص فعالیت میکنند و عمده بازارشان در تولید و گردآوری آن آمارهاست. به عنوان مثال مراکزی هستند که آمارهایی برای ارزیابی ریسک سیاسی و اقتصادی کشورها فراهم میکنند که یک موسسه آماری در آمریکا در این زمینه تبدیل به یک برند جهانی شده است.
این شرکت از سالها پیش و از دهه 80 با نظرسنجیهایی که گذاشته، نسبت به جمعآوری اطلاعات اقدام کرده است و از طریق کارشناسان خود ریسک سیاسی کشورها، فساد و کارایی دولت، میزان پایبندی به قانون و قانونمداری و تنازعات داخلی و بیرونی و... را مورد ارزیابی مداوم قرار داده است.
در حقیقت آمارهایی که نهادهای خصوصی آماری تولید میکنند، معمولاً دیتاهایی هستند که مرکز آمار یا دولتها متولی آن نیستند و فعالان بخش خصوصی مشتریان غالب این آمارها هستند. البته باید تاکید کنم که این آمارها صرفاً استفاده تجاری یا بازرگانی ندارد و میتواند برای محققان هم مورد استفاده قرار بگیرد. هرچند اخیراً نهادهای بینالمللی هم تلاش میکنند که این آمارها و آمارهایی را که مربوط به حکمرانی خوب است، گردآوری کنند و بدون پول در اختیار عموم قرار دهند. مثلاً بانک جهانی از سال 1996 آمارهای مربوط به شاخص حکمرانی خوب را منتشر میکند و در دسترس عموم قرار میدهد.
نهادهای آماری کشورهای پیشرفته چقدر انحراف آماری دارند؟
انحراف آماری در نهادهای آماری کشورهای پیشرفته هم وجود دارد اما این کشورها به صورت دقیق و کاملاً حرفهای به مصرفکننده آمار توضیح میدهند که از چه نوع روششناسی برای استخراج آمار استفاده کردهاند یا اگر تغییراتی در نحوه محاسبه بعضی شاخصها اعمال شده یا هرگونه تغییرات در وزن متغیرهای شاخصها را به مصرفکننده یادآوری میکنند. آنها حتی توضیح میدهند که شاخصهای استخراجشده را از سالی به سال دیگر مربوط نکنند و درصدی را برای تغییراتی که ایجاد شده، لحاظ کنند.
در واقع برای آنها مهم است که مصرفکننده به صورت دقیق بداند که آن آمار از کجا آمده است و علت اختلافات آماری چیست.
به عنوان مثال من چند وقت پیش دنبال آمار ارزش افزوده نفت بودم و بانک جهانی برای دوسه سال آمار ایران را صفر زده بود. مسلماً این یک اشتباه آماری بود. چرا که از نظر من امکان نداشت در دهه 90 میلادی این آمار برای ایران صفر شده باشد. بنابراین ایمیلی در همین زمینه به بانک جهانی ارسال کردم و آنها به سرعت واکنش نشان دادند و متوجه اشتباهی در الگوریتم محاسبهای این آمار شدند و آن را اصلاح کردند. اینکه آنها به سوالات و واکنشها به سرعت جواب میدهند و واکنش نشان میدهند مهم است و برایشان اهمیت دارد که مصرفکنندگان آمار به آنها اعتماد کنند. این در حالی است که در ایران پاسخگویی به مشتریان و از جمله مصرفکنندگان آمار اهمیت چندانی ندارد.
این در حالی است که من چندی پیش به حسابهای ملی ایران نیاز داشتم که بانک مرکزی از سال 1338 منتشر میکند و تا سال 1393 را با سال پایه متفاوتی روی درگاه خود قرار داده است. بعد از این زمان تغییراتی در سال پایه و سپس طبقهبندی فعالیتهای اقتصادی دادند و بر اساس سیستمهای جدید حساب ملی و آمار متفاوتی منتشر کردند. در آنجا به مصرفکننده آمار توصیه میکنند که این دو بسته آماری متفاوت است و مصرفکنندگان باید آنها را با هم مطابق کنند تا بتوانند به عنوان یک آمار بلندمدت از آن استفاده کنند اما مشخص نشده از نظر روششناسی این دو بانک داده را چگونه میتوان به هم وصل کرد. این در حالی است که بانک مرکزی میتوانست با همین روشهای کلی که به افراد پیشنهاد میکند، خودش به عنوان متولی اصلی آمارهای تاریخی، سری زمانی این دو بسته آماری را به طور مناسب با هم تطبیق دهد و در واقع بدون این کار امکان بهرهبرداری از این دادههای تاریخی را از بین برده است.
وقتی آمارهای شفاف از تولید، واردات، صادرات و... وجود دارد، انحراف در آمارهای کلیدی تا چه حد قابل توجیه است؟
من این موضوع را چندان قابل توجیه نمیبینم. این آمارها کاملاً شفاف و مشهود است و در مراکز مختلف ثبت و نگهداری میشود و قابل ردیابی است. در واقع باید بگویم وقتی از اقتصاد غیررسمی و متغیرهای پنهان آن صحبت میکنیم، درصدی ضریب خطا برای آن قائل هستیم و وقتی از آمارهای مشهود و کاملاً شفاف حرف میزنیم، درصد متفاوتی انحراف از معیار برای آن در نظر میگیریم اما زمانی که در ایران آمارهای کلیدی با هم تفاوت زیادی دارند تا آنجا که نتایج متناقض میشود، این دیگر قابل اغماض نیست. یا زمانی که دولت برای انتشار آمارهای مشهود کلیدی زمان زیادی صرف میکند و آمار را با تاخیر منتشر میکند، این مساله دیگر عادی نیست.
شکافهای آماری و تولید آمار متناقض چه هزینههایی برای اقتصاد دارد؟
اولین اشکالش این است که اعتماد عمومی را به نهادهای ارائهکننده آمار پایین میآورد و یکی از ریسکهای سرمایهگذاری و هزینههای سرمایهگذاری در کشور این است که درجه اعتماد فعالان اقتصادی به نهادهای رسمی و کشوری به چه صورت باشد؟ به خصوص در بخش خصوصی وجود اطلاعات شفاف و با روششناسی مشخص و مستند نقش کلیدی برای جذب سرمایه دارد. در حقیقت اگر سرمایهگذار نتواند در محاسبه هزینه و فایده خود روی آمارهای کلیدی مانند نرخ تورم و... حساب کند و در حوزههای پولی و حسابهای ملی، آمار با هم متناقض باشد، بیاعتمادی در سرمایهگذار ایجاد میشود و فرآیند جذب سرمایه و رشد اقتصادی را تحت تاثیر قرار میدهد و این بیاعتمادی به حوزههای دیگر هم بسط داده میشود.
به جز این شکافهای آماری نهتنها بهشدت روی تحقیق و در نتیجه برنامهریزی برای یک کشور و توسعه آن تاثیر منفی میگذارد که باعث مخدوش شدن شفافیت و بروز فساد میشود.
چگونه میشود ساختار تولید آمار در ایران را اصلاح کرد؟
قدم اول ایجاد مطالبه عمومی بین مردم است تا برای ایجاد شفافیت به دولتها فشار بیاورند. در عین اینکه باید نهادهای دموکراتیک قوت بگیرند و جامعه مدنی بیشتر در تعیین دولتهای دموکراتیک فعالیت داشته باشند. سوال کردن از دولت به واسطه آمارهای متناقض مهم است و اگر بدنه اجتماع به حد کافی نسبت به این آمارهای متناقض واکنش نشان ندهد، وضعیت انتشار آمار به مراتب بد و بدتر میشود.