دامداری و فرهنگِ شرافت
چرا دامداران از زمینداران خشنتر هستند؟
فرهنگ شرافت مجموعهای از ارزشها، عقاید و ترجیحات است که باعث میشود یک شخص برای محافظت از خود، آبرو و داراییهایش در برابر توهین و تهدیدها از خشونت استفاده کند. مثالهای بسیاری از فرهنگ شرافت را میتوان در کشورهای خاورمیانه، کشورهای آمریکای لاتین و شهرهای جنوبی ایالات متحده، به ویژه در محلههایی که در کنترل تبهکاران است، جستوجو کرد. فرهنگهای شرافت به شکلهای متفاوتی در کشورها و مناطق مختلف جهان وجود دارد، برخی از آنها بر روی عفاف زنان تاکید دارند، بعضی دیگر به احترام گذاشتن به مهمان و رعایت ادب با آنها توجه ویژهای دارند، اما نقطه مشترک تمام آنها پاسخگویی تهدیدات و توهین با خشونت و انتقامجویی است. تحقیقات در مورد فرهنگ شرافت سفیدپوستانِ ساکن جنوب ایالات متحده نشان میدهد نرخ قتل بین این افراد در ارتباط با دعوا، مثلتهای عشقی و موارد مرتبط به شرافت و غیرت، بالاتر است. همچنین نظرسنجی صورتگرفته در این زمینه نشان میدهد که مردم جنوب آمریکا در مواجهه با توهین و تهدیدِ خانواده و اموالشان، در مقایسه با مردم شمال آمریکا، تمایل بیشتری به خشونت و انتقامجویی دارند. نظرات گوناگونی درباره دلیل به وجود آمدن فرهنگ شرافت وجود دارد. این نظریات اغلب به بیقانونی و نبود دولت مقتدری که از شهروندانش محافظت کند، اشاره میکنند. در چنین وضعیتی افراد سعی میکنند با رفتار و اعمال خود از به وجود آمدن تهدید و توهینهای آتی جلوگیری کنند و با نشان دادن خشم، به دیگران میفهمانند که قادرند از خود، خانواده و اموالشان دفاع کنند. از اینرو در مسائل کوچک مثل یک جر و بحث ساده با خشونت پاسخ میدهند تا تصویری که از خود به دیگران ارائه دهند باعث شود دیگران بفهمند که در مسائل مهمتر با آنها درگیر نشوند.
مطالعات قومشناختی نشان میدهند که جوامعی که اقتصاد آنها بهصورت تاریخی بر پایه دامداری بوده، نسبت به مردمان جوامع کشاورزمحور، اهمیت بیشتری برای شرافت و شهرت قائل بودهاند. در فرهنگ شرافت این جوامع، شهرت به شدت با مردانگی و غیرت گره خورده است. در همین راستا مطالعه قابل تاملی از تیم معروفی از اقتصاددانان فرهنگی انجام شده است که با نام «دامداری، جنگاوری و فرهنگِ شرافت» در ژورنال NBER به چاپ رسید. یافتههای این پژوهش نیز نشان میدهد که فرهنگ غیرت (واکنش انتقامجویانه و خشونتآمیز در برابر رفتار ناعادلانه) در دامداران متداولتر است و مردم جوامع آنها بیشتر گرفتار خشونت و نزاعهای داخلی هستند. در ادامه خلاصهای از این مقاله ارائه میشود.
فرضیه فرهنگ شرافت
طبق فرضیه معروفی که اولین بار در پژوهش نیزبیت (1993) مطرح شد، فرهنگ شرافت نشاندهنده فرهنگی است که از نظر اقتصادی کاربردی است و در جوامعی که به شدت به گلهداری و دامداری وابسته هستند، سازگاری بیشتری دارد. موضوع اینجاست که گلهداران نسبت به کشاورزان در معرض خطر دزدی و غارت بیشتری هستند، زیرا برخلاف کشاورزان که اموال و زمینشان در مکانی مشخص قرار دارد، داراییهای دامداران دائماً در حال حرکت است که این موضوع باعث سختتر شدن نگهداری و محافظت از داراییهایشان میشود. در چنین شرایطی، شهرت به خشونت، جنگاوری و انتقامجویی میتواند کارساز باشد. در سالهای اخیر، فرضیه فرهنگ شرافت در میان اندیشمندان علوم اجتماعی طرفداران زیادی یافته است. هر چند مطالعات تجربی مربوط به آن محدود به آمریکا میشود و غالباً مقیاسهای کوچکی (در سطح چند ایالت) را مورد بررسی قرار دادهاند. در نتیجه این موضوع که فرضیه فرهنگ شرافت در سطح جهانی برقرار است یا خیر، همچنان به عنوان سوال باقی مانده است. از اینرو، ساو، آنک، فالک، جولیانو و نان که از اقتصاددانان مشهور در این حوزه هستند، برای پاسخ دادن به این سوال در پژوهش خود به جمعآوری اطلاعات و دادههای جهانی اقدام کردهاند. البته پاسخ به این سوال چالش بزرگی است و نیازمند انواع مختلفی از دادههاست. یک گروه از دادهها، مجموعهای از اطلاعاتی است که نشان دهد اجداد انسانهای امروزی متکی بر دامداری بودهاند و میزان اشتغال به دامپروری نسبت به دیگر شیوههای امرارمعاش، چقدر بوده است. علاوه بر این، مدرکی تاریخی نیاز است که نشان دهد دامداران در میان خود، فرهنگی مبتنی بر خشونت، تنبیه و انتقام ایجاد کردهاند. همچنین، دادههای جهانی و جغرافیایی در مورد درگیریها و نزاعهای عصر حاضر که میتواند به اطلاعات تاریخی مربوط به دامداری مرتبط باشد، نیاز است. در این راستا نویسندگان این مقاله با استفاده از شاخصی که بر اساس اهمیت دامداری در بین اقوام مختلف در جوامع قبل از صنعتی شدن طراحی شده است، به بررسی ارتباط بین دامداری و فرهنگ شرافت میپردازند. آنها در مقالهشان، ارتباطی بین این شاخص و مجموعهای از دادههای مربوط به خشونتهای سازمانیافته (organized violence) و تمایلات شخصی افراد به انتقام و تنبیه برقرار میکنند. شاخص تاریخیای که در این مقاله به کار رفته است دارای دو ویژگی مهم و جذاب است. یک، از آنجا که این شاخص در سطح گروههای قومی تعریف میشود، میتوان تعارضات و خشونتهای شکلگرفته در همان دوره را بررسی کرد و به آن پیوند داد؛ علاوه بر این، میتوان تجزیه و تحلیلهایی در درون کشورها و بین قومیتهای مختلف نیز داشت و این بررسیها محدود به تحلیلهای بینکشوری نخواهد شد. ویژگی دوم این شاخص این است که نشان میدهد رابطه شدید و معناداری بین گروههای وابسته به گله و دامداری و مناسب بودن منطقه این گروه برای دامداری وجود دارد. این ویژگی حاکی از آن است که گرایش افراد به دامداری، ریشه زیستبومی عمیقی دارد و رابطه بین خشونت و دامداری، از سمت میل به خشونت افراد نیست. به عبارت دیگر، این شاخص بیان میکند که این افراد خشن نیستند که به سمت دامداری تمایل پیدا میکنند، بلکه دامداری و شرایط و فرهنگ ناشی از آن است که موجب خشنتر شدن دامداران میشود.
نویسندگان این مقاله به منظور بررسی وجود فرضیه فرهنگ شرافت در سطح جهانی، سه فرضیه متفاوت را بررسی میکنند: 1- در جوامع پیش از صنعتی شدن، دامداری باعث به وجود آمدن رفتارهای خشونتآمیز و انتقامجویانه میشود. 2- در جوامع معاصر، وابستگی نیاکان مردم به گلهداری، فراوانی و شدت درگیریهای مسلحانه را پیشبینی میکند.
3- در جوامع معاصر، وابستگی نیاکان مردم به دامداری بر میزان به کار بردن مکانیسم تنبیه و مجازات افراد موثر است.
گلهداری و فرهنگ تاریخی شرافت
ساو و همکارانش در گام نخست به بررسی این موضوع میپردازند که آیا در گذشته، جوامع متکی بر دامداری فرهنگی را توسعه دادند که بر خشونت، مجازات و انتقام تاکید داشتند یا خیر. برای این منظور، آنها اقدام به استخراج و جمعآوری دادههای مربوط به اطلاعات فرهنگی تاریخی گروههای قومیتی مختلف کردند که اطلاعات غنی را در مورد باورهای سنتی، آداب و رسوم یک جامعه ارائه میدهد و به احتمال زیاد دارای مفاهیمی است که به فرهنگ شرافت مرتبط هستند. نتایج بررسی آنها نشان میدهد که میزان وابستگی اقوام به گلهداری سنتی به شدت با فراوانی متغیرهای مرتبط با خشونت، مجازات و انتقام همبستگی دارند. این موضوع نشاندهنده آن است که بهطور تاریخی، گروهی از گلهداران، فرهنگ شرافت و خشونت را توسعه دادهاند و نسل به نسل به فرزندان خود منتقل کردهاند. بهطور مثال سفیدپوستان جنوب آمریکا که از لحاظ تاریخی اغلب مهاجرانی از کشورهای اسکاتلند و ایرلند هستند که در گذشته اقتصادهایی بر پایه دامداری داشتهاند، ارزشهای خود را در مورد شرافت و غیرت حفظ کردهاند و نسبت به سفیدپوستان مهاجرتکرده از جوامع کشاورزی در برابر توهین و تهدیدها با پرخاشگری و خشونت بیشتری واکنش نشان میدهند.
پیشینه گلهداری و درگیریهای معاصر
در ادامه مقاله، نویسندگان به دنبال تجزیه و تحلیل و درک این مساله هستند که آیا تمایلات فرهنگی دامداران میتواند موجب شکلگیری درگیری، جنگ و انتقام در جامعه امروزی شود. برای بررسی ارتباط بین گلهداری سنتی و درگیریهای معاصر، آنها از دادههای UCDP (مهمترین سازمان ارائهدهنده اطلاعات در مورد خشونت سازمانیافته) که اطلاعات دقیقی درباره مکان و زمان رخداد تعارضات و مناقشات قومی ارائه میدهد، استفاده کردند. این دادهها مربوط به اطلاعات کل جهان برای دوره 26ساله از 1989 تا 2016 بوده است. آنها در این بررسی نیاز دارند که ارتباطی بین فراوانی درگیریهای معاصر یک منطقه و متکی بودن اقتصاد آن منطقه به دامداری در گذشته، ایجاد کنند؛ زیرا این دادهها برای قومیتها تعریف نشده است و دادهها صرفاً اطلاعاتی از مناقشات رخداده در هر منطقه ارائه میکنند. آنها در این تجزیه و تحلیل، گروههای مختلف قومیتی را که ساکن یک کشورند اما بهطور بالقوه در اتکای تاریخی خود به گلهداری متفاوت هستند با یکدیگر مقایسه میکنند. نتایج این قسمت از مقاله نیز فرضیه فرهنگ شرافت را تایید میکند. یافتههای این بخش نشان میدهد جماعتی که از نظر تاریخی به گلهداری و دامپروری تا حد بیشتری متکی هستند، امروزه مناقشات و درگیریهای بیشتری را تجربه میکنند. این امر برای تمام انواع تعارض که در دادهها موجود است، صادق است: درگیریهای حکومتی و درگیریهای غیردولتی که شامل تجاوز یکجانبه از سوی گروههای مسلح است. همچنین نتایج آنها نشان میدهد تاریخچه دامداری یک منطقه، پیشبینیکننده شدت درگیریها نیز هست. به عبارت دیگر، این مقاله بیان میکند که گروههای قومیتی که اجداد آنها به شدت به دامداری تکیه داشتند، نهتنها تعداد درگیری بیشتر دارند، بلکه کشتار بیشتری را نیز تجربه میکنند و دورههای طولانیتر درگیری را سپری میکنند.
پیشینه گلهداری و به کار بردن سازوکار تنبیه و مجازات
در بخش آخر مقاله، نویسندگان برای بررسی عمیقتر رابطه میان گلهداری و تمایل به مجازات و انتقامجویی، از دادههای مربوط به نظرسنجی ترجیحات جهانی GPS) Global Preferences Survey) که به وسیله فالک و همکارانش در سال 2018 انجام شده است، استفاده کردهاند. این دادهها اطلاعات غنی در مورد تمایلات پاسخدهندگان نسبت به انتقامگیری و مجازات افراد دیگر، ارائه میدهد. از طرفی به دلیل آنکه این دادهها در سطح جهانی است، اطلاعات ایدهآلی برای بررسی تغییرات روانشناختی قومیتهای مختلف در اختیار نویسندگان این مقاله قرار داده است. ساو و همکارانش با بررسی دقیق این دادهها و استفاده از تجزیه و تحلیل رگرسیونی به این نتیجه رسیدند که درجه اتکای تاریخی یک گروه به دامداری به شدت با تمایل افراد این گروه به گرفتن انتقام و مجازات دیگران، در ارتباط است.
بهطور کلی، این مقاله شواهد قابل توجهی درباره فرضیه فرهنگ شرافت در سطح بررسیهای جهانی ارائه میکند. نتیجه این مقاله نشان میدهد گروههای با پیشینه دامداری، یک سنت و فرهنگ شفاهی را گسترش دادند که با خشونت، مجازات و اقدامات تلافیجویانه به شدت مرتبط هستند و تمایل مردم این جوامع به گرفتن انتقام و تلافی رفتار نامناسب، بهطور قابلتوجهی به وابستگی اجداد آنها به دامداری مربوط است. این نتایج حاکی از آن است که فرضیه فرهنگ شرافت که در ابتدا تا حد زیادی بر توضیح خشونت در آمریکای جنوبی تمرکز داشت، در گستره متنوعی از فرهنگها نیز کاربرد دارد.
جمعبندی
در ادبیات روانشناسی اجتماعی، فرضیهای با نام «فرهنگ شرافت» وجود دارد که بیان میکند در جوامعی که اقتصاد آنها بر پایه دامداری است نوعی سیستم ارزشی شکل میگیرد که شرایط مناسبی را برای رفتارهای خشونتآمیز و انتقامجویانه فراهم میکند. ساو، آنک، فالک، جولیانو و نان در مقالهشان که با نام «دامداری، جنگاوری و فرهنگِ شرافت» به چاپ رسید، این فرضیه را در مقیاس جهانی و با استفاده از ترکیبی از دادههای مربوط به سوابق شناختی، اطلاعات تاریخی و اطلاعات جهانی در مورد درگیریها و مناقشات معاصر مورد آزمایش قرار دادند. در همین راستا آنها مقاله را به سه بخش تقسیم کردند. در بخش اول آنها به این نتیجه رسیدند که جوامعی که قبل از صنعتی شدن به گلهداری متکی بودند، بر خشونت، مجازات و انتقام تاکید بیشتری داشتند. نتایج بخش دوم نشان میدهد گروههای قومیتی معاصر که از نظر تاریخی به شدت به دامداری وابسته بودند، امروزه درگیریهای مکرر و جدیتری را تجربه میکنند. یافتههای بخش سوم هم حاکی از آن است که افرادی که اجدادشان دامدار بودند، تمایل بیشتری به انتقام گرفتن و مجازات دارند. بهطور کلی، نتایج آنها نشان میدهد پیوندهای سیستماتیکی میان متکی بودن یک ملت به دامداری و به وجود آمدن فرهنگ شرافت وجود دارد.