شناسه خبر : 48929 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

هویت نژادی و طول عمر

عبور نژادی چه هزینه‌هایی به افراد تحمیل می‌کند؟

 

حامد وحیدی / نویسنده نشریه 

80نژاد همواره نقشی تعیین‌کننده در سرنوشت اقتصادی، اجتماعی و حتی طول عمر افراد به ویژه برای مردمان آمریکا ایفا کرده است. از دوران پس از بازسازی تا آغاز جنبش حقوق مدنی، سیاه‌پوستان آمریکایی با تبعیض‌های شدید در حوزه‌های آموزش، اشتغال و حقوق مدنی مواجه بودند. این نابرابری‌ها باعث شد که برخی از آنها برای فرار از این محدودیت‌ها، هویت نژادی خود را تغییر دهند و به عنوان سفیدپوست در جامعه ظاهر شوند، پدیده‌ای که به عنوان «عبور نژادی» شناخته می‌شود. این تصمیم، اگرچه به ظاهر فرد را از تبعیض‌های قانونی و اجتماعی مصون می‌داشت، اما هزینه‌های روانی و اجتماعی سنگینی به همراه داشت، چرا که افراد مجبور بودند از خانواده و جامعه سیاه‌پوستان فاصله بگیرند و هویت پیشین خود را پنهان کنند. مطالعات گذشته نشان داده‌اند که عبور نژادی اغلب با دسترسی به فرصت‌های شغلی بهتر، افزایش سطح درآمد و بهبود موقعیت اجتماعی همراه بوده است. اما آیا این تغییر هویت می‌توانسته بر طول عمر افراد نیز تأثیر داشته باشد؟ مقاله «عبور به عنوان سفیدپوست: هویت نژادی و طول عمر در کهنسالی» برای اولین‌بار به این پرسش پرداخته و بررسی کرده است که آیا مردانی که خود را سفیدپوست معرفی کرده‌اند، نسبت به برادرانشان که هویت نژادی خود را حفظ کرده‌اند، عمر بیشتری داشته‌اند یا نه. با استفاده از الگوهای اثرات ثابت خانوادگی، این مطالعه نشان داده است که عبور نژادی با افزایش میانگین 4 /9 ماه در طول عمر مرتبط بوده است. این تاثیر به ‌ویژه در میان افرادی که در ایالت محل تولدشان باقی ماندند و کسانی که در خانواده‌هایی با وضعیت اقتصادی پایین‌تری بزرگ شده بودند، قوی‌تر بوده است. به نظر می‌رسد که افزایش سطح تحصیلات و دسترسی به فرصت‌های اقتصادی بهتر، از جمله عوامل کلیدی در این افزایش طول عمر بوده‌اند. نتایج این مطالعه نشان می‌دهند که نژاد، حتی فراتر از مسائل اجتماعی و اقتصادی، می‌تواند به ‌طور مستقیم بر بقای فیزیکی افراد تاثیر بگذارد. در ادامه خلاصه‌ای از این مقاله ارائه می‌شود.

مقاله چه می‌گوید؟

در طول تاریخ ایالات‌متحده، تبعیض و تفکیک نژادی به‌ عنوان دو نیروی اساسی در شکل‌گیری فرصت‌های اجتماعی و اقتصادی عمل کرده‌اند. سیاه‌پوستان آمریکایی، به ‌ویژه در دوره پیش از جنبش حقوق مدنی، با موانع ساختاری شدیدی مواجه بودند که دستیابی به آموزش باکیفیت، شغل‌های پردرآمد و زندگی در محله‌های مرفه را برایشان دشوار می‌کرد. یکی از واکنش‌های غیررسمی اما مهمی که برخی از افراد به این شرایط نشان دادند، «عبور نژادی» (racial passing)  بود، یعنی افرادی که از نظر بیولوژیک سیاه‌پوست بودند اما از نظر ظاهری می‌توانستند به‌ عنوان سفیدپوست شناخته شوند، تصمیم گرفتند هویت نژادی خود را تغییر داده و خود را به‌ عنوان سفید معرفی کنند. این تغییر، هرچند به لحاظ اجتماعی پرمخاطره بود و به انزوای فرد از جامعه سیاه‌پوستان منجر می‌شد، اما در عوض به فرصت‌های شغلی بهتر، حقوق بالاتر و دسترسی بیشتر به منابع اقتصادی منجر می‌شد.

مطالعات متعددی نشان داده‌اند که تغییر هویت نژادی می‌تواند بر نتایج اقتصادی و اجتماعی افراد تاثیر بگذارد، اما پژوهش‌هایی که اثرات این تغییر را در افق بلندمدت و بر طول عمر افراد بررسی کنند، محدود هستند. این مقاله دقیقاً در پی پاسخ به همین پرسش است: آیا افرادی که از هویت سیاه‌پوست به سفیدپوست عبور کرده‌اند، طول عمر بیشتری نسبت به برادرانشان که این مسیر را نرفته‌اند، داشته‌اند؟ برای پاسخ به این پرسش، پژوهشگران از داده‌های تاریخی سرشماری آمریکا بین سال‌های 1880 تا 1940 استفاده کرده و آنها را با سوابق فوت افراد در اداره تامین اجتماعی بین سال‌های 1975 تا 2005 تطبیق داده‌اند. از این طریق، آنها موفق به ساخت یک مجموعه داده طولی از 2462 خانواده سیاه‌پوست شدند که در آنها یک برادر به‌ عنوان سفیدپوست شناخته شده و برادر دیگر همچنان سیاه‌پوست باقی مانده است. این مقایسه، امکان بررسی دقیق اثرات عبور نژادی را فراهم می‌کند.

مفهوم عبور نژادی پدیده‌ای منفرد و یک‌بعدی نیست. به گفته پژوهشگران، تغییر هویت نژادی به معنای تغییر در مجموعه‌ای از رفتارها، زبان، سبک لباس پوشیدن و حتی جابه‌جایی مکانی بوده است. بسیاری از افرادی که خود را سفید معرفی می‌کردند، به محله‌هایی با جمعیت سفیدپوست مهاجرت می‌کردند، ارتباط خود را با خانواده و جامعه سیاهان قطع می‌کردند و هویت جدیدی برمی‌گزیدند که اغلب با اضطراب و فشارهای روانی زیادی همراه بود. اما با وجود این هزینه‌های اجتماعی و روانی، پرسش کلیدی این است که آیا چنین تغییری به افزایش طول عمر منجر می‌شد؟

تجارب مشابه در سایر کشورها

پدیده تغییر هویت نژادی یا قومی به دلیل نابرابری‌های اجتماعی محدود به ایالات‌متحده نیست. در بسیاری از کشورها، افرادی که از گروه‌های تحت تبعیض بوده‌اند، برای دستیابی به فرصت‌های بهتر، هویت خود را تغییر داده‌اند.

برزیل: در این کشور، نژاد به عنوان یک مفهوم انعطاف‌پذیرتر در نظر گرفته می‌شود و بسیاری از افراد سیاه‌پوست یا دورگه تلاش می‌کنند با تغییرات ظاهری، لهجه و سبک زندگی، در گروه‌های سفیدتر قرار بگیرند. مطالعات نشان داده‌اند افرادی که در سرشماری‌های مختلف خود را سفید معرفی کرده‌اند، درآمد و جایگاه اجتماعی بالاتری داشته‌اند.

هند: در سیستم کاستی این کشور، افراد از طبقات پایین‌تر، به‌ویژه گروه‌های «دالیت»، تلاش کرده‌اند با تغییر نام خانوادگی، تغییر مذهب (مثلاً از هندوئیسم به بودیسم یا اسلام)، یا جابه‌جایی به مناطق جدید، از انگ تبعیض اجتماعی بگریزند. مطالعات اقتصادی نشان داده است که این افراد معمولاً به دستاوردهای اقتصادی بالاتری نسبت به همتایان خود که در طبقه اجتماعی پایین باقی مانده‌اند، دست پیدا کرده‌اند.

آفریقای جنوبی: در دوران آپارتاید، برخی از افرادی که دارای ویژگی‌های ظاهری «سفید» بودند، هویت خود را تغییر دادند تا از امتیازات اقتصادی و اجتماعی متعلق به سفیدپوستان بهره‌مند شوند. پژوهش‌ها نشان داده است که این افراد در مقایسه با بستگان نزدیک خود که به عنوان سیاه‌پوست باقی ماندند، میانگین درآمد و امید به زندگی بالاتری داشتند.

چین: در دوره‌های مختلف، اقلیت‌های قومی مانند تبتی‌ها و اویغورها برای فرار از تبعیض اقتصادی و اجتماعی، هویت خود را تغییر داده یا با استفاده از مدارک جعلی خود را از قوم هان (گروه قومی غالب) معرفی کرده‌اند. داده‌ها نشان می‌دهد که این تغییر هویتی به مشاغل پردرآمدتر و زندگی باکیفیت‌تر منجر شده است.

یافته‌های اصلی مقاله

نتایج این مطالعه نشان می‌دهد افرادی که نژاد خود را تغییر داده و به عنوان سفید معرفی شده‌اند، به طور متوسط 4 /9 ماه بیشتر از برادرانشان که این مسیر را نرفته‌اند، عمر کرده‌اند. این یافته نشان‌دهنده تاثیر بالقوه نابرابری‌های نژادی بر سلامت و طول عمر است. اما چگونه چنین تفاوتی توضیح داده می‌شود؟ نخست، دسترسی به فرصت‌های آموزشی بهتر یکی از عوامل کلیدی این افزایش طول عمر بوده است. داده‌ها نشان می‌دهد افرادی که به ‌عنوان سفید شناخته شده‌اند، به ‌طور متوسط ۲ /2 سال تحصیلات بیشتری نسبت به برادرانشان داشته‌اند. این میزان تحصیلات بیشتر احتمالاً به شغل‌های بهتر و درآمد بالاتر منجر شده است، که خود یکی از مهم‌ترین عوامل بهبود شرایط سلامت و افزایش طول عمر به شمار می‌رود. پژوهش‌ها نشان داده است که تحصیلات بالاتر، مستقیماً با آگاهی بیشتر درباره سلامت، سبک زندگی بهتر و استفاده کارآمدتر از سیستم مراقبت‌های بهداشتی مرتبط است. دوم، افزایش جایگاه اقتصادی و شغلی نیز نقش تعیین‌کننده‌ای در این تفاوت طول عمر داشته است. نتایج نشان می‌دهد افرادی که خود را سفید معرفی کرده‌اند، در مقایسه با برادران خود ۲۶ درصد امتیاز بالاتری در شاخص درآمد شغلی داشته‌اند. این یعنی نه‌تنها این افراد شغل‌های پردرآمدتری داشتند، بلکه احتمالاً در محیط‌های کاری سالم‌تر و کم‌تنش‌تری نیز فعالیت می‌کردند، که تاثیر مثبتی بر سلامت جسمی و روانی آنها داشته است. در مقابل، برادرانی که همچنان به ‌عنوان سیاه‌پوست شناخته می‌شدند، اغلب در محیط‌های کاری سخت‌تر، با استرس بالاتر و حمایت اجتماعی کمتر مشغول به کار بودند که این شرایط می‌تواند بر کاهش طول عمر موثر باشد. اما نکته جالب‌ توجه این است که اثرات مثبت عبور نژادی بر طول عمر، برای افرادی که از خانواده‌های فقیرتر آمده بودند، بسیار شدیدتر بوده است. این یافته نشان می‌دهد که افراد با پیشینه ضعیف‌تر، با تغییر هویت نژادی، گام‌های بزرگی در بهبود وضعیت زندگی خود برداشته‌اند. در مقابل، افرادی که در خانواده‌های مرفه‌تری رشد کرده بودند، با وجود اینکه از عبور نژادی سود برده‌اند، اما میزان این تاثیر کمتر بوده است. این نتیجه با نظریه‌های اقتصادی همخوانی دارد که می‌گویند افرادی که در شرایط بسیار نامساعدی رشد کرده‌اند، احتمالاً بیشترین بهره را از یک جهش اقتصادی-اجتماعی خواهند برد.

یکی دیگر از یافته‌های جالب این مطالعه، تاثیر مهاجرت بر مزایای عبور نژادی است. افرادی که علاوه بر تغییر هویت نژادی، به مناطق با درصد جمعیت سیاه‌پوست پایین‌تر مهاجرت کرده بودند، افزایش طول عمر قابل ‌توجهی را تجربه کردند. این موضوع نشان می‌دهد که نه‌تنها تغییر هویت نژادی، بلکه تغییر محیط اجتماعی و اقتصادی نیز در بهبود کیفیت زندگی و سلامت این افراد نقش داشته است. به‌ طور کلی، این مطالعه یکی از نخستین مطالعاتی است که تاثیر تغییر نژاد بر طول عمر را در یک دوره طولانی بررسی کرده و نتایج آن نشان می‌دهد که عوامل اجتماعی و اقتصادی ناشی از نابرابری نژادی، نه‌تنها در دوره کاری، بلکه در سلامت و مرگ‌ومیر افراد در سنین بالا نیز اثرگذار است. این یافته‌ها تاکیدی دوباره بر این واقعیت است که نابرابری‌های نژادی نه‌تنها در درآمد و تحصیلات، بلکه در بنیادی‌ترین شاخص‌های انسانی مانند طول عمر نیز قابل مشاهده است. به‌ عنوان یک نمونه تاریخی، می‌توان به وضعیت سیاه‌پوستان ساکن ایالات جنوبی در دوران «قوانین جیم کرو» اشاره کرد که با محدودیت‌های شدیدی در دسترسی به آموزش، شغل و امکانات عمومی مواجه بودند. این مطالعه نشان می‌دهد برخی از افراد که توانستند از این محدودیت‌ها فرار کرده و خود را سفید معرفی کنند، نه‌تنها به درآمد و فرصت‌های اقتصادی بهتری دست یافتند، بلکه این تغییر تاثیر مستقیمی بر سلامت و طول عمر آنها داشته است. درنهایت، این مقاله دریچه‌ای جدید به بررسی تاثیرات نابرابری‌های نژادی گشوده و نشان می‌دهد که تبعیض نژادی و محدودیت‌های اجتماعی می‌توانند اثراتی بسیار طولانی‌مدت و عمیق بر زندگی افراد بگذارند، به‌گونه‌ای که این اثرات حتی تا دوران کهنسالی نیز ادامه داشته باشد.

پرده پایانی

در دوران پس از بازسازی و پیش از آغاز جنبش حقوق مدنی، تبعیض و جداسازی نژادی در ایالات‌متحده به شدت بر زندگی سیاه‌پوستان آمریکایی تاثیر گذاشت. این تبعیض سیستماتیک نه‌تنها فرصت‌های آنان را برای تحصیل و کسب سرمایه انسانی محدود می‌کرد، بلکه موانع جدی در مسیر ورود آنها به بازار کار ایجاد و نقش اجتماعی و سیاسی‌شان را به شدت تضعیف می‌کرد. سیاه‌پوستان در جنوب آمریکا با قوانینی مواجه بودند که آنها را از بسیاری از حقوق شهروندی محروم می‌کرد. این فشارها برخی را واداشت تا برای فرار از قید و بندهای اجتماعی و اقتصادی، هویت نژادی خود را تغییر دهند و خود را سفیدپوست معرفی کنند، پدیده‌ای که به نام «عبور نژادی» شناخته می‌شود. عبور نژادی به آن معنا بود که یک فرد سیاه‌پوست با ویژگی‌های ظاهری نزدیک به سفیدپوستان، خود را در جامعه به عنوان یک سفیدپوست جا بزند تا از امتیازات اقتصادی و اجتماعی بیشتری برخوردار شود.

مطالعات متعددی تلاش کرده‌اند اثرات اقتصادی این پدیده را بررسی کنند. به عنوان مثال، برخی پژوهشگران دریافتند که افرادی که نژاد خود را تغییر داده و به عنوان سفید معرفی شده‌اند، درآمدهای بالاتری داشته و در محیط‌های اجتماعی مرفه‌تری زندگی کرده‌اند. اما آنچه تاکنون کمتر مورد بررسی قرار گرفته بود، این بود که آیا چنین تغییری می‌تواند تاثیری بر طول عمر این افراد داشته باشد؟ این مقاله به بررسی همین موضوع پرداخته و با استفاده از الگوهای اثرات ثابت خانوادگی، طول عمر افرادی را که از هویت سیاه‌پوست به سفید عبور کرده‌اند، با طول عمر برادرانشان که چنین نکرده‌اند، مقایسه کرده است. نتایج این مطالعه نشان داد که عبور نژادی با افزایش میانگین 4 /9 ماه در طول عمر افراد مرتبط بوده است. این اثر به ‌ویژه در میان افرادی که در ایالت محل تولدشان، که غالباً در جنوب آمریکا بوده، باقی ماندند، قوی‌تر بوده است. همچنین، بیشترین تاثیر در میان کودکانی که در خانواده‌های با وضعیت اقتصادی-اجتماعی پایین‌تر متولد شده بودند، مشاهده شد. تحلیل‌های بیشتر نیز نشان داد که یکی از سازوکار‌های کلیدی این تاثیر، بهبود سطح تحصیلی افرادی بوده که هویت نژادی خود را تغییر داده‌اند. برای درک بهتر میزان این اثر، اگر فرض کنیم که تمامی سیاه‌پوستان ایالات‌متحده در سال ۱۹۴۰ اقدام به عبور نژادی کرده بودند و از همان مزایایی بهره‌مند می‌شدند که گروه نمونه این مطالعه از آنها بهره‌مند شده‌اند، افزایش کلی سال‌های زندگی در سطح ملی می‌توانست چیزی در حدود ۹ /9 میلیون سال باشد. این محاسبه نشان‌دهنده تاثیر عظیم نابرابری‌های نژادی بر شاخصی بنیادی همچون طول عمر است. به بیان دیگر، تنها تفاوت در نحوه مواجهه جامعه با یک فرد -بر اساس نژاد ادعایی او- می‌توانست تاثیر مستقیمی بر یکی از اساسی‌ترین ابعاد زندگی انسان، یعنی میزان سال‌هایی که فرد زنده می‌ماند، داشته باشد. اما این نتایج تنها از بعد آماری و اقتصادی مهم نیستند، بلکه پیامدهای عمیقی در درک ماهیت نابرابری و تاثیرات آن در گذر زمان دارند. اگر بتوان نشان داد که تغییر هویت نژادی و کسب امتیازات مرتبط با آن مستقیماً بر طول عمر تاثیر گذاشته است، پس این یعنی تبعیض نژادی صرفاً محدود به فقر، آموزش ضعیف یا دسترسی کمتر به مشاغل باکیفیت نبوده، بلکه به معنای واقعی کلمه بر بقای فیزیکی افراد نیز اثر گذاشته است. این یافته‌ها بار دیگر تاکید می‌کنند که نژاد به عنوان یک مفهوم اجتماعی، اثرات واقعی و عینی بر زندگی افراد دارد. با این حال، عبور نژادی صرفاً یک انتخاب فردی برای دستیابی به زندگی بهتر نبوده، بلکه تصمیمی بسیار پرمخاطره و همراه با هزینه‌های روانی و اجتماعی بالا بوده است. فردی که تصمیم به عبور می‌گرفت، ناچار می‌شد ارتباط خود را با خانواده، دوستان و اجتماع پیشین خود قطع کند، چرا که کوچک‌ترین افشاگری درباره گذشته نژادی او می‌توانست موجب طرد اجتماعی یا حتی تهدیدهای جدی علیه امنیت او شود. بسیاری از کسانی که خود را سفید معرفی کردند، مجبور بودند هویت تازه‌ای برای خود بسازند، لهجه و شیوه گفتار خود را تغییر دهند، از ارتباط با دیگر سیاه‌پوستان اجتناب کنند و در مواردی حتی از دیدن والدین و اعضای خانواده خود نیز صرف‌نظر کنند تا مبادا هویت واقعی‌شان فاش شود. چنین هزینه‌های عاطفی و روانی نشان می‌دهد حتی در شرایطی که یک فرد از نظر اقتصادی سود می‌برد، این سود همیشه با فشارهای شدید روانی همراه بوده است. از نگاهی گسترده‌تر، نتایج این مطالعه اهمیت تاریخی نژادپرستی و تاثیرات درازمدت آن را در ساختارهای اجتماعی و اقتصادی برجسته می‌کند. اینکه فردی تنها با تغییر درک جامعه از نژادش بتواند طول عمر بیشتری داشته باشد، نشان‌دهنده عمق نابرابری‌های موجود در آن دوران است.  

دراین پرونده بخوانید ...