شناسه خبر : 48810 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

نسل همه‌کاره

گفت‌وگو با آسیه حاتمی درباره بی‌علاقگی نسل زد به پست‌های مدیریتی

نسل همه‌کاره

مریم شکرانی: مطالعه‌ای که شرکت «رابرت والترز»، فعال در حوزه نیروی کار انگلستان انجام داده است، نشان می‌دهد که نسل زد از پذیرش مشاغل مدیریتی میانه اجتناب می‌کند. یافته‌های این پژوهش نشان می‌دهد که نسل زد (Z) به‌طور عمدی از پیش رفتن به سمت این مشاغل خودداری می‌کند و این انتخاب کاملاً آگاهانه است. این یعنی نقش‌های مدیریتی میانه منسوخ شده‌اند و باید حذف شوند یا تغییر کنند. براساس این پژوهش حدود ۵۲ درصد از جوانان نسل زد (Z) معتقدند که این مسیر ارتقای شغلی ارزش تلاش کردن ندارد. در فرانسه این رقم به ۷۷ درصد می‌رسد، در بلژیک ۴۲ درصد و در سوئیس ۳۰ درصد گزارش شده است. نسل زد (Z) که شامل افرادی با سن ۱۳ تا ۲۸ سال می‌شود، دلایل متعددی برای اجتناب از نقش‌های مدیریتی میانه دارند. ۶۹ درصد از آنها معتقدند که این مشاغل استرس زیادی دارند و پاداش کمی ارائه می‌دهند؛ به این معنا که ساعت‌های کاری طولانی‌تر و مسئولیت‌های بیشتر با افزایش جزئی یا هیچ‌گونه افزایش حقوق همراه است. دیگر عواملی که در این تصمیم‌گیری تاثیرگذار هستند شامل قدرت تصمیم‌گیری پایین (۱۸ درصد) و محدودیت در رشد شخصی (۱۱ درصد) می‌شود. برخی معتقدند کارمندانی که وارد مشاغل مدیریتی میانه می‌شوند، اغلب با افزایش شدید حجم کار، توقع برای پاسخگویی دائم به درخواست‌های اعضای تیم و فشار مداوم برای رسیدن به اهداف روبه‌رو هستند، به همین خاطر بسیاری از جوانان متخصص علاقه چندانی به «بالا رفتن از نردبان شرکت» ندارند. براساس نظرسنجی «کاپترا» در سال ۲۰۲۴ حدود ۷۱ درصد از مدیران میانه اذعان کردند که دچار سردرگمی، استرس و فرسودگی شغلی هستند. خانم آسیه حاتمی، مدیرعامل «ایران تلنت» معتقد است؛ نسل Z در ایران قدری متفاوت‌تر از هم‌نسلی‌هایش در دیگر کشورها فکر می‌کند. این تفاوت‌ها چه تمایزی ایجاد کرده‌اند؟

♦♦♦

‌ بر اساس پژوهشی که شرکت «رابرت والترز»، فعال در حوزه نیروی کار انگلستان انجام داده است، نسل زد از پذیرش مشاغل مدیریتی میانه اجتناب می‌کند. به نظر شما چرا نسل جوان علاقه‌ای به مشاغل مدیریتی ندارد؟

شرکت رابرت والترز (Robert Walters) یک شرکت بین‌المللی در زمینه استخدام و مشاوره منابع انسانی است که به ارائه خدمات جذب و استخدام کارکنان تخصصی و مدیریتی می‌پردازد. این شرکت در سال ۱۹۸۵ به دست رابرت والترز در لندن، انگلستان تاسیس شده است. این شرکت همچنین به تحقیق و تحلیل بازار کار می‌پردازد و گزارش‌هایی درباره روندهای استخدام، دستمزدها و نیازهای مهارتی منتشر می‌کند که می‌تواند برای سازمان‌ها و افراد جویای کار بسیار ارزشمند باشد. گزارش جدید این موسسه نشان می‌دهد که نسل زد در حال تغییر پویایی‌های محل کار است. آنها به دنبال شغل‌هایی هستند که با اهداف شخصی و اجتماعی آنها هم‌راستا باشد. نسل زد معمولاً انتظار دارد که محیط کارش انعطاف‌پذیر، مجهز به تکنولوژی و همراه با فرصت‌های رشد و یادگیری باشد. آنها به تعادل میان کار و زندگی اهمیت بیشتری می‌دهند و از کارفرمایان انتظار دارند که به سلامت روان و فیزیکی آنها توجه کنند. گزارش‌های مختلف نشان می‌دهند که نسل زد بیشتر از نسل‌های قبلی به مسائل اجتماعی و زیست‌محیطی اهمیت می‌دهد و کار کردن در شرکت‌هایی را که در این زمینه‌ها فعال هستند، ترجیح می‌دهد. به هر حال برای مدیران، مدیریت نسل زد می‌تواند چالش‌برانگیز باشد زیرا این نسل انتظار دارد که در تصمیم‌گیری‌های سازمانی نقش داشته باشد و به بازخورد مداوم و شفاف نیاز دارد.

در مجموع این گزارش نشان می‌دهد که جوانان نسل زد بیشتر به دنبال اهداف و برنامه‌های مورد نظر خود هستند تا صرفاً ارتقای شغلی برای درآمد بیشتر یا کسب قدرت در شرکت‌ها. آنها به مشاغلی علاقه‌مند هستند که با ارزش‌های شخصی و اجتماعی‌شان هم‌راستا باشد. این نسل اهمیت بیشتری برای تعادل میان کار و زندگی شخصی قائل است. مشاغل مدیریتی میانه معمولاً با فشار کاری بالا، ساعات کاری طولانی و انعطاف‌پذیری کمتری همراه هستند که با اهداف زندگی نسل زد همخوانی ندارد.

‌ این موضوع درباره نسل زد ایران هم مصداق دارد و اگر بله، چرا نسل زد از پذیرفتن مشاغل مدیریت در سطوح میانی رویگردان شده است؟

اگر بخواهم طبق مشاهده‌های شخصی خودم به این پرسش پاسخ بدهم، برداشتم این نیست که نسل زد در ایران از مدیریت میانی رویگردان شده است. واقعیت این است که بسیاری از جوانان نسل زد ماهیتی شبیه به کارآفرینان دارند. این مسئله هم می‌تواند نقطه قوت باشد و هم نقطه ضعف. آنها شبیه سرباز مطیع رفتار نمی‌کنند و مانند کارآفرینان، قدرت رهبری دارند. در مواردی می‌بینیم که به دلیل سرعت بسیار بالا و تسلط به ابزار و تکنولوژی می‌توانند کاری را زودتر از بقیه انجام دهند. در این نسل پدیده «مولتی تسک بودن» افراد را مشاهده می‌کنیم. مولتی تسک بودن (Multitasking) به فرآیند انجام همزمان چندین وظیفه یا فعالیت در یک زمان اشاره دارد. یعنی نسل همه‌کاره. این اصطلاح در زمینه‌های مختلف، از جمله محیط کار، زندگی روزمره و حتی در علوم کامپیوتر، مورد استفاده قرار می‌گیرد. یعنی اینکه جوانان نسل زد دارای چندین مهارت همزمان هستند و همین مسئله سبب می‌شود که ترجیح آنها این باشد که خودشان به تنهایی کاری را انجام دهند، به جای اینکه بخواهند انجام آن کار را به دیگری بسپارند.

‌می‌شود گفت روحیه کار تیمی ندارند؟

نه اتفاقاً برعکس؛ به بهترین وجه روحیه کار تیمی دارند. نسل زد به‌شدت به مشارکت و همکاری ارزش می‌دهد. آنها محیط‌هایی را دوست دارند که به ایده‌هایشان احترام می‌گذارند. این نسل به ساختارهای سلسله‌مراتبی کمتر علاقه دارد و بیشتر به دنبال فضاهای کاری با رویکرد تیمی و مشارکتی است. اما برای توضیح این مسئله باید بگویم که در نسل‌های قبل ما می‌بینیم که برای انجام یک کار، چند متخصص کنار یکدیگر می‌نشینند و کاری را انجام می‌دهند اما نسل زد به دلیل اینکه چند مهارت همزمان دارد، نیازی به این کار نمی‌بیند و به تنهایی یک کار را پیش می‌برد. در واقع اگر نسل گذشته برای انجام یک کار دو، سه متخصص برای دو، سه تخصص نیاز داشته باشد؛ نسل زد از هر سه مهارت به صورت همزمان برخوردار است و نیازی نمی‌بیند که از دیگران کمک بگیرد. ضمن اینکه این نسل استفاده از ابزارهای مختلف را بلد است و می‌تواند تیم کوچک‌تری داشته باشد اما به معنی رویگردانی نسل زد از کار تیمی نیست یا حتی من مشاهده نکرده‌ام که نسل زد ایران به مدیریت علاقه نداشته باشد. چون من این نسل را ذاتاً کارآفرین می‌بینم. کارآفرین به این معنی که می‌توانند کاری را به دست گیرند و از مرحله A تا مرحله Z کار را انجام داده و تحویل دهند و خروجی را با شما در میان بگذارند. یک ویژگی دیگر نسل زد این است که آنها نمی‌توانند کارمندانی باشند که بر اساس میزان ساعت کار می‌کنند و به سختی می‌توان این افراد را در سناریوها و چهارچوب‌های سازمانی و قوانین اداری و آیین‌نامه منابع انسانی و این‌گونه تعاریف گنجاند، اما کافی است که به آنها بگویید هدف من خروجی نهایی کار است. آن‌وقت می‌بینید که با سرعت بالا و کیفیت مطلوب و در بهینه‌ترین حالت ممکن کار را تحویل می‌دهند.‌ 

‌شما معتقد هستید که چون نسل زد ماهیت کارآفرین دارد؛ اتفاقاً برعکس، می‌تواند به مقوله مدیریت حتی مدیریت در رده میانی علاقه داشته باشد؟

همین‌طور است. هم به این دلیل که ذاتاً کارآفرین است و هم به این دلیل که نسل زد جاه‌طلب است و از مدیریت بدشان نمی‌آید و دوست دارند پله‌های ترقی را خیلی زودتر از نسل‌های قبلی طی کنند و از آن‌سو اصلاً صبوری ندارند که بخواهند چندین سال صبر کنند تا خودشان را اثبات کنند و مثلاً یک پله ارتقا بگیرند. ضمن اینکه روحیه کار گروهی دارند و وقتی کاری به نسل زد سپرده می‌شود به طرز جذابی می‌بینید که کل تیم پویا هستند و شبیه یک تیم فوتبال عمل می‌کنند تا گل را به ثمر برسانند. در مجموع نسل زد به دنبال کارهایی است که با اهداف بزرگ‌تری همراه باشد. آنها می‌خواهند بدانند که کار تیمی آنها چه تاثیری بر جامعه، محیط زیست یا دیگر موضوعات بزرگ دارد.

‌تا اینجا متوجه شدم که روحیه تیمی در نسل زد به معنی تمایل به محیط‌های کاری است که در آنها همکاری، ارتباط مداوم، توسعه فردی و تیمی، و ارزش‌های مشترک به اشتراک گذاشته می‌شود. با این حال، روش‌های سنتی کار تیمی ممکن است نیاز به تغییر داشته باشند تا با انتظارات و ارزش‌های این نسل هم‌راستا شوند. به نظر شما مزایا و معایب این روحیات کاری نسل زد چه می‌تواند باشد؟

مزایا که زیاد است، چون آنها افراد خلاق‌تری هستند و به لحاظ مجهز بودن به فناوری و ابزار سرعت کار بالاتری دارند و به دلیل دارا بودن چند مهارت همزمان می‌توانند بهره‌وری بالاتری داشته باشند. اما اگر نخواهیم عنوان معایب را برای آن انتخاب کنیم، باید بگویم که آنها راحت نمی‌توانند با شیوه‌های مدیریت سنتی کار کنند. به این معنی که در کار باید دیالوگ برقرار باشد و مونولوگ جواب نمی‌دهد. اینکه مدیری حرفی را بزند و نسل زد مانند سرباز مطیع گوش و عمل کند، این شیوه جواب نمی‌دهد و باید با آنها گفت‌وگو برقرار کرد و همان‌گونه که اشاره کردم، آنها در سازوکار اداری فرآیندمحور نیستند و خروجی‌محور هستند. به این معنی که نمی‌شود آنها را در قالب آیین‌نامه اداری و دستورالعمل‌های مربوط به نیروی انسانی محدود کرد و برای آنها خروجی کار مهم است. بنابراین آنها نمی‌توانند با مدیران سنتی و مدیرانی که نتیجه‌محور نیستند کار کنند و این دسته از مدیران هم نمی‌توانند به نسل زد انگیزه کاری بدهند یا از او خروجی کاری قابل توجهی به دست آورند. بنابراین اگر ما می‌خواهیم با نسل زد ارتباط کاری مطلوبی بگیریم باید ماهیت کاری آنها را درک کنیم و طبق روحیات کاری آنها پیش برویم. در این صورت است که می‌توانیم خروجی مطلوبی از کار کردن با نسل زد داشته باشیم و حتی بهره‌وری بسیار بالاتر از کار کردن با سایر نسل‌ها به دست آوریم.

‌تغییر ماهیت و روحیه کاری نسل زد از چه ناشی می‌شود؟ از توسعه ابزار و رشد فناوری یا تغییرات خلق‌وخوی نسلی ناشی از تغییرات اجتماعی و سبک زندگی؟

من مطالعه و تحلیلی درباره تغییرات خلق‌وخوی نسل زد ناشی از تغییرات جامعه نداشتم، چون مبحث تخصصی حوزه جامعه‌شناسی است، اما خیلی علاقه‌مندم ماجرا را از این بعد هم مطالعه کنم، چون مقوله بسیار جذابی است اما قطعاً و بدون شک بخشی از ویژگی‌های کاری نسل زد، به ارتباط گسترده این نسل با فناوری و ابزار جدید برمی‌گردد و این یک پدیده جهانی است. ضمن اینکه برای نسل‌های پیشین امکانات و ابزار کافی مهیا نبود و آنها نسبت به نسل زد برای توسعه مهارت‌های خود با محدودیت‌های بیشتری مواجه بودند. بنابراین نسل‌های پیشین به دلیل این محدودیت‌ها ناچار شده‌اند به امنیت شغلی و در اصطلاح داشتن آب‌باریکه اکتفا کنند، اما نسل زد انتخاب‌های متعددی پیش‌روی خود می‌بیند و حتی می‌تواند بدون بعد مسافت و جغرافیا در شرکت‌های بین‌المللی کار کند، به همین دلیل بدون نگرانی ریسک می‌کند و جسارت به خرج می‌دهد. نکته بعد اینکه نسل زد از کودکی با فناوری بزرگ شده و دسترسی گسترده‌تری به آموزش داشته است. بنابراین به وفور می‌بینیم که آنها زودتر از نسل پیشین خود وارد بازار کار می‌شوند و حتی از نوجوانی شروع به کسب تجربه‌های کاری می‌کنند. این در حالی است که نسل پیشین گاهی تا پایان تحصیلات دانشگاهی و حتی 30‌سالگی وارد بازار کار نشده است. چرا که شیوه آموزش سنتی و دانشگاه‌محور بوده یا بازار کار مدرک‌گرا بوده است و نسل پیشین چاره‌ای جز طی کردن این مسیر و لحاظ محدودیت‌ها نداشته است. بنابراین می‌توانم بگویم بسیاری از ویژگی‌های کاری نسل زد محصول امکانات و انتخاب‌های بیشتر است که بخش قابل توجهی از آن ناشی از رشد فناوری و امکانات گسترده‌ای است که در اختیار جامعه گذاشته شده است. در مجموع و فارغ از نیاز نسل زد، باید گفت که اگر بازار کار نتواند خود را با فناوری و نیازهای جدید جامعه هماهنگ کند محکوم به شکست است و در واقع کسب‌وکارها راهی جز پیوستن به مسیر تکنولوژی و نوآوری و پاسخگویی به نیازهای جدید جامعه ندارند. بنابراین من فکر می‌کنم بازار کار ناخودآگاه متناسب با نیازهای نسل زد تنظیم خواهد شد و در این زمینه نگرانی چندانی وجود ندارد و به دنبال آن شیوه‌های مدیریتی هم خود را با شرایط روز و ویژگی نسل جدید انطباق خواهند داد.

‌اینکه نسل زد حتی در سنین نوجوانی وارد بازار کار می‌شود یا اشتیاق چندانی به تحصیلات آکادمیک نشان نمی‌دهد، می‌تواند نگرانی ایجاد کند؟

این موضوع می‌تواند برای نسل‌های پیشین دغدغه باشد. چون در واقع هر نسلی فکر می‌کند که بهترین راهکار و سازوکار را برای همه چیز پیدا کرده است و انتظار دارد نسل بعدی هم در همان قالب و مسیر باشد و وقتی مسیر عوض می‌شود استرس و نگرانی ایجاد می‌کند که نکند مسیر جدید خوب کار نکند؟ اما لزوماً تمام این نگرانی‌ها درست نیست و مثلاً نسل جدید می‌تواند آموزش را از بستر دیگری دریافت کرده باشد، نه لزوماً دانشگاه و...؛ یا ورود زودهنگام نسل زد به بازار کار می‌تواند باعث شود که آنها بلوغ کاری کافی نداشته باشند و مشکلاتی در این زمینه ایجاد شود، اما در عین حال باید گفت هر پدیده‌ای تبعاتی هم دارد و ما باید این تبعات را شناسایی کنیم و برای آن راه‌حل داشته باشیم اما نمی‌توانیم مانع اتفاقات جدید متناسب با شرایط شویم و به همان شیوه‌های سنتی تا همیشه ادامه دهیم. 

دراین پرونده بخوانید ...