ژنهای معیوب
در مذمت استخدامهای سفارشی در ایران
بیکاری در طول چهار دهه گذشته بزرگترین معضل سیاسی و اجتماعی کشور بوده است و تمام دولتها با شعار بهبود وضعیت اقتصادی در تکاپوی ایجاد بسترهای معیشتی و ایجاد اشتغال بودهاند.
جواد حیدریان: بیکاری در طول چهار دهه گذشته بزرگترین معضل سیاسی و اجتماعی کشور بوده است و تمام دولتها با شعار بهبود وضعیت اقتصادی در تکاپوی ایجاد بسترهای معیشتی و ایجاد اشتغال بودهاند. سیاسی است چون چهرههای سیاسی و جناحها از آن به عنوان یک ابزار استفاده میکنند و این روزها مساله ژنهای خوب نمونه بارزی از این شرایط است و اجتماعی است چون نیاز عمومی اجتماع ایرانی در سالهای اخیر بوده است. البته اغلب دولتها در بحث ایجاد اشتغال پایدار ناموفق بودهاند و در برابر سیل متقاضیان شغل شکست خوردهاند. جمعیت جوان و تحصیلکرده ایران روزبهروز به سوی مطالبه از بازار کار پیش میرود اما در میانه تلاشهای موفق و ناموفق دولتها همیشه رانتی ویژه برای نیروهای سیاسی اعم از دولت و مجلس وجود داشته تا نزدیکان، بستگان و فرزندان خود را شاغل کنند و البته با طعنه مردمی عادی آنها را به گونهای دیگر سر کار بگذارند. راستی چرا وقتی کسی مسوولیتی میگیرد هم خودش هم اطرافیانش توقع دارند در دوره مسوولیت او یا بار خود را ببندند یا لااقل در یک ادارهای-سازمانی استخدام شوند؟ چرا مدیران سیاسی خود تن به این رابطه معیوب میدهند و فکر میکنند وظیفه دارند نزدیکان خود را شاغل کنند بیآنکه کوچکترین توان و تخصصی داشته باشند؟ برای پاسخ به این پرسشها البته نیازمند واکاوی فرهنگی در بافت اجتماع و همچنین بررسی وضعیت رو به فزونی فساد در ایران و نبود یا کمبود یا خلأ و عدم اجرای قوانین بازدارنده در زمینههای مختلف هستیم. چندی پیش وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی طی بخشنامهای به سازمانها و نهادهای تابعه این وزارتخانه، خواستار ممنوعیت بهکارگیری منسوبین به افراد سیاسی در سطوح مدیریتی شرکتها و هلدینگهای تابعه شد. در بخشی از این بخشنامه آمده است: «فساد اداری و مالی در هر جامعهای یک معضل فرهنگی، اجتماعی و سیاسی بوده و به عنوان مهمترین عامل شکاف بین دولت-ملتها و بزرگترین مانع در سر راه پیشرفت جوامع، صدمات جبرانناپذیری را بر روند توسعه همهجانبه کشورها وارد میسازد.» او همچنین گفته است: متاسفانه بهرغم تاکیدات مکرر و صدور بخشنامههای متعدد، گزارشهایی در خصوص بهکارگیری منسوبین به افراد سیاسی، توسط برخی مدیران با افراد ذینفوذ سایر قوا مطلع هستم. اینگونه اقدامات، نشانگر عدم مسوولیت و بیکفایتی این نوع مدیران است که برآیند آن، مخدوشسازی سرمایه اجتماعی، ترویج یأس و بیتفاوتی است. بدین وسیله، بدون هیچگونه ملاحظهای و برای آخرین بار ابلاغ میکنم چنانچه مدیری به جای کار حرفهای به دنبال ارتباطات با ذینفعان منغیر حق یا انتصابات سیاسی باشد، بیدرنگ عزل خواهد شد.» در این پرونده میخواهیم به دلایل به وجود آمدن این فرهنگ بپردازیم که خود زمینهساز فسادهای خرد و درشت است و در عین حال برابری و عدالت را که از شعارهای اساسی نظام و انقلاب بوده زیر سوال برده است. چرا چنین رویهای در هلدینگهای زیرمجموعه وزارت کار و دیگر ارگانها شکل گرفته است؟ نسبت این استخدامهای سفارشی با پدیده تعارض منافع چیست و چرا اجرای بخشنامه وزیر کار ضروری است و اجرای این بخشنامه با چه چالشهایی روبهرو است؟ برای دریافت پاسخ یادداشت تخصصی و مصاحبه مفصل این پرونده را بخوانید.