غولهای زمین
کوهها چقدر در زندگی ما ارزش دارند؟
کوهها از دیرباز برای کسانی که در سایه آنها زندگی میکنند، رمزوراز خاصی داشتهاند.
از مایاها و یونانیان گرفته تا مذهب شینتو ژاپن، خدایان کوه در فرهنگها و نظامهای اعتقادی در طول تاریخ و در سراسر جهان حاضر هستند. در یونان، خدایان در بالای کوه زندگی میکردند. در چین، مجموعهای از هشت کوه ستونهایی بودند که آسمان را بالا نگه میداشتند. در اسپانیا، خدای گوایوتا در یک کوه به دام افتاد.
آنها همچنین به دلیل زیبایی خود مورد علاقه هستند و به دلیل چالش فیزیکی که برای کسانی که سعی در اندازهگیری آنها دارند، درست میکنند، تحسین میشوند.
اما یک جنبه از کوهها اغلب نادیده گرفته میشود: قدرت آنها به عنوان منبع آب، غذا و انرژی. در واقع، بیش از نیمی از جمعیت جهان بهنحوی، از این منابع بهره میبرند.
کوهها یک اکوسیستم شکننده هستند: زیستگاههای گیاهان و حیات وحش بهویژه در برابر تغییرات آبوهوایی آسیبپذیر هستند و دارند مختل میشوند، در حالی که یخچالهای طبیعی با سرعتی زیاد در حال ذوب شدن هستند.
در همین حال، هر چه انسانها برای تفریح و منابع بیشتر، بالاتر میروند، زیستگاهها در حال نابودی و تخریب هستند. گیاهان و جانوران کمیاب در مناطق کمارتفاعتر زندگی میکنند و مردم کوهستان -اغلب در میان فقیرترین مردم جهان- با مشکلات فزایندهای روبهرو هستند که بسیاری از دانشمندان بر این باورند که پیشنمایشی از وضعیت آینده نواحی دشتی است.
پنج دلیل وجود دارد که باید وجود کوهها را جشن بگیریم:
1- 13 درصد از جمعیت جهان در کوهستان زندگی میکنند. علاوه بر تامین منابع و معاش برای 915 میلیون نفر از ساکنان کوهستان -که 90 درصد آنها در کشورهای در حال توسعه هستند و از هر سه نفر از آنها یک نفر از نظر غذایی در وضعیت ناامنی است- مزایای غیرمستقیم برای میلیاردها نفر دیگر وجود دارد.
2- بسیاری از کوهها به عنوان میراث جهانی یونسکو و ذخایر زیستکره ثبت شدهاند، با توجه به اینکه نقشی کلیدی در توسعه پایدار و حفاظت از تنوع زیستی دارند. کوهها میزبان 25 درصد از تنوع زیستی جهان در خشکی هستند و زیستگاه گونههای بسیار خاصی هستند که در جاهای دیگر زنده نمیمانند.
3- ذرت، سیبزمینی، جو، سورگوم (ذرت خوشهای)، کینوا، گوجهفرنگی و سیب -شش گونه از 20 گونه گیاهی که بیشتر غذای جهان را تامین میکنند- از مناطق کوهستانی منشأ میگیرند. بسیاری از غذاهای باارزش و با کیفیت بالا نیز به دست جوامع کوهستانی تولید میشود؛ مانند قهوه، کاکائو، عسل، گیاهان و ادویهها، که معیشت را بهبود بخشیده و اقتصاد محلی را تقویت میکنند.
4- تقریباً یکسوم از جنگلهای جهان را میتوان در مناطق کوهستانی یافت که دارای طیف متنوعی از درختان خاص است که نمیتوانند در مناطق پاییندست زنده بمانند. این درختان علاوه بر ایجاد خانه و حمایت از اکوسیستمهای منحصربهفرد، نقشی حیاتی در تنظیم آبوهوای آن منطقه ایفا میکنند. آنها با جذب مقادیر زیادی آب باران، برای جلوگیری از فرسایش، رانش زمین و ریزش سنگ نیز بسیار مهم هستند.
5- بیشتر حجم آب شیرین جهان از کوهها تامین میشود: شهرهایی مانند ملبورن، نایروبی، نیویورک، ریودوژانیرو و توکیو برای آب شیرین به کوهها وابسته هستند. این آب در تولید انرژی برقآبی نیز حیاتی است. برخی از کشورها تقریباً به طور انحصاری به مناطق کوهستانی برای تولید انرژی برقآبی متکی هستند.
این زیستگاههای پرارزش، چه رمزورازهای دیگری را در دل خود پنهان کردهاند؟ در ادامه مطلب با ما همراه باشید.
افسانهها
کوهها به عنوان محل سکونت خدایان، به عنوان مراکز مردگانی که در زیر زمین زندگی میکنند، به عنوان محل دفن درمانگرها (فردی در قبایل سرخپوستی که مردم معتقد بودند دارای قدرتهای جادویی برای شفای مردم است)، و به عنوان مکان پیشگویی برای پیشگویان عمل میکنند. در اسطورههای کیهانی (منشأ جهان)، کوهها اولین سرزمینی هستند که از آبهای اولیه بیرون آمدهاند. آنها اغلب به کوه کیهانی تبدیل میشوند (یعنی جهان مانند یک کوه تصور میشود) که به شکل نمادین از طریق تپه کوچکی که یک پادشاه در مراسم افتتاحیه روی آن ایستاده است، به تصویر کشیده میشود.
کوهها جاودانه ایستادهاند، شاهدانی بر تاریخ. به احتمال زیاد، گذشته بدون جلب توجه، در کتابهای تاریخ پنهان میشود یا همراه با ترکیبی از افسانهها و اسطورهها در افسانههای کوهستانی دستبهدست شده است. گذشته مانند گنج گمشدهای به نظر میرسد که با صد داستان گمشده همراه است. صخره جوداکولا در نزدیکی کولوهی، کارولینای شمالی، هزاران کندهکاری بومیان آمریکا را در خود جای داده است. خطوط و کاسههای جذاب اغلب تماشاگران را غرق در حیرت میکند. گفته میشود یکی از گلیفها1 اثر هفت انگشت جوداکولا غولپیکر با چشمهای کج است که هنگام پریدن از روی صندلیاش در دادگاه شیطان در آنجا قرار گرفت. آیا داستانهای این غول وحشی که افرادی را که به عمق تپهها میرفتند بدرقه میکرد، میتواند با داستانهای پاگنده مرتبط باشد که هنوز هم وجود دارد؟ برخی میگویند سنگ همانند یک نقشه کیهانی و نشانگر مرز میان این جهان و جهان ارواح عمل میکند.
خوشه دیگری از سنگنگارههای چشمگیر بر فراز شکاف سنگ در جنگل ملی چاتاهوچی جورجیا پنهان شده است. بیش از 100 کندهکاری چند تختهسنگ نزدیک بالای گردنه کوه را پوشانده است. بسیاری از آنها شبیه بیضیهای متحدالمرکز و ردپای حیوانات هستند. برخی فکر میکنند که آنها ممکن است بازنمایی زنانه، مادر برای همه مردان باشند. با ایستادن به تنهایی در جنگل، نگاه کردن به کندهکاریهای مرموز، از خود میپرسید که آیا آنها پیامی مخفی دارند یا صرفاً یک اثر هنری هستند؟
به نظر میرسد تعداد کمی از مسافرانی که از تقاطع دو جاده روستایی در شهرستان ترانسیلوانیا، کارولینای شمالی عبور میکنند، متوجه یک نشانگر سنگی با یک پلاک برنزی میشوند. این تنها نشانه یک روستای بومی آمریکایی ناپدیدشده در پاییندست آبشار کانستی (Connestee) است. سه نهر با هم متحد میشوند تا آبشاری خوشمنظره را در فاصله کمی از این سکونتگاه گمشده مرموز تشکیل دهند. نشانگر بیان میکند که این چمنزار زمانی خانه روستای سرخپوستی باستانی
Kana’sta بوده است که برای اولینبار سربازان انگلیسی در اوایل دهه 1700 از آن بازید کردند. هنگامی که کاشفان انگلیسی چند دهه بعد بازگشتند، روستا و ساکنان آن ناپدید شده بودند.
کتاب «افسانههای چِروکی» نوشته جیمز مونی در سال 1902، افسانهای را بازگو میکند که در آن اعضای چروکی برای بازدید از مردم کانستی که آنها را به داخل غاری نزدیک آبشار هدایت میکردند، دعوت شدند. درون آنجا، آنها دنیای دیگری یافتند؛ یک زمین بایر و خانههایی در ردیفهای طولانی. کانستیها از مهمانان خود دعوت کردند تا در دهکده ماوراییشان زندگی کنند، اما یک مرد نپذیرفت. به محض خروج، به عقب نگاه کرد تا نه یک غار، بلکه یک دیوار صخرهای محکم را ببیند. از زمان سفر اکتشافی بریتانیا در دهه 1700، هیچکس مردم کانستی را ندیده است. به هر دلیلی، آنها بهسادگی به جای دیگری مهاجرت کردند- یا در قلمرو پنهان در پشت سنگ جامد ناپدید شدند.
این فقط زیبایی طبیعی رودخانهها، قلهها و جنگلها نیست که میتواند الهامبخش باشد، بلکه این داستانهای خیالانگیز برای نسلها به اشتراک گذاشته شده و بازگو میشوند. برخی میگویند مردم کوچک در زیر زمین در این تپهها زندگی میکردند. روایتهای قدیمی میگویند که کارگران یک سیستم تونلی عجیب را هنگام ساخت سالن مککی دانشگاه کارولینای غربی در دهه 1930 کشف کردند. «نونهی»، اسمی که چروکیها به مردم کوچک میگفتند، موجودات ماوراء طبیعی بودند که در زیر زمین زندگی میکردند. گفته میشود که مانند جنها یا پریها، این موجودات به مسافران گمشده، بهویژه کودکان کمک میکنند و میتوانند درهای مخفی را به روی یک مکان شگفتانگیز و زیبا باز کنند.
بر اساس باور بسیاری از مردمان، زمینلرزهها از کوهها سرچشمه میگیرند. در مناطقی از آفریقا که مفهوم «مانا» بهویژه قوی است، بسیاری بر این باورند که مردگان در عالم اموات عامل زمینلرزه هستند، اگرچه در حوضه بالای نیل در سودان جنوبی و در شرق آفریقا گاهی یک خدای زمینی سرزنش میشود. در برخی مناطق تصور میشود که حاملی که دنیا را بالا نگه میدارد -مفهومی که احتمالاً از عربستان، ایران یا هند آمده است- هنگامی که موقعیت خود را تغییر میدهد یا وقتی بار خود را از یک شانه به شانه دیگر میبرد، باعث زلزله میشود. حاملان جهان اغلب غولها یا قهرمانانی مانند اطلس هستند، اما ممکن است حیوانات نیز باشند.
یک مثال دیگر، کوههای هیمالیاست که خانه برخی از بلندترین قلههای جهان از جمله قله افسانهای اورست و قله باورنکردنی K2 هستند. این منطقه 1550 مایل امتداد دارد و شبهقاره هند را از جنوب، از فلات تبت جدا میکند. این رشتهکوه که به خاطر قلههای رکوردشکن، دامنههای دندانهدار، درههای یخچالی و درههای رودخانههای کریستالی معروف است، تنوع زیستی باورنکردنی و توپوگرافی فیزیکی بینظیری دارد. در چهارراه آسیا، هیمالیا دارای یک فرهنگ خرد متمایز است که ناشی از گرد هم آمدن جوامع آسیای مرکزی، ایرانی، هندی و آسیای شرقی است. برای قرنها، کوههای هیمالیا در اساطیر، هنر و ادبیات جاودانه شدهاند و حتی اهمیت مذهبی خاصی دارند. زائران برای عبادت و احترام به این چشمانداز عظیم سفر کردهاند. برای هندوها، هیمالیا نمادی از وسعت روح انسان و منعکسکننده ارتباط جهانی آگاهی انسان در هر موجود زنده است. نپالیها به کوه اورست «ساگارماتا» میگویند که میتوان آن را «الهه جهان» یا «پیشانی آسمان» ترجمه کرد.
بر اساس باورهای بودایی تبت، کوههای هیمالیا مهمترین خدایان پیش از بودایی بودند که در نقش محافظان جنگجو برای پادشاهان تبت عمل میکردند. این کوهها همچنین به عنوان منبع بزرگترین شبکه آبی آسیا -که رودخانههای گنگ، یانگ تسه، زرد، سند، مکونگ و نوجیان را تشکیل میدهند- در جایگاه یک نیروی حیاتبخش طبیعت مورد پرستش قرار گرفتهاند. در دوران معاصر، کوههای هیمالیا هنوز به عنوان یکی از چشمگیرترین جاذبههای جهان و بزرگترین چالش برای هر کوهنورد مشتاق، احترامبرانگیز است.
شاید محبوبترین موجود اسطورهای شناختهشده برای بشر، «یِتی»، یک غول میمونمانند است که گفته میشود ساکن بومی هیمالیاست. این موجود وحشتناک با نامهای بسیاری در گوشه و کنار جهان از جمله پاگنده، ساسکوچ و حتی آدمبرفی منفور شناخته میشود! گفته میشود این جانور مودار وحشی که روی دو پا راه میرود، بیش از هفت فوت قد دارد و ردپایی عظیم در برف از خود به جای میگذارد. با وجود این، یتی گریزان هنوز زنده دیده نشده است، به رغم اینکه صومعهای در خمجونگ ادعا میکند بقایای جمجمه آن را در خود جای داده است.
کوه چیست؟
هیچ تعریف پذیرفتهشده جهانی از کوه وجود ندارد. ارتفاع، حجم، برجستگی، شیب، فاصله و پیوستگی به عنوان معیار برای تعریف کوه استفاده شده است. در فرهنگ لغت انگلیسی آکسفورد، کوه «ارتفاع طبیعی سطح زمین که کموبیش ناگهانی از سطح اطراف بالا میآید و به ارتفاعی میرسد که نسبت به ارتفاع مجاور، چشمگیر یا قابل توجه است» تعریف میشود.
اینکه یک شکل زمین کوه نامیده میشود، ممکن است به استفاده محلی بستگی داشته باشد. فرهنگ لغت جغرافیای فیزیکی جان ویتو میگوید: «برخی از مقامات، برجستگیهای بالای 600 متر (1969 فوت) را کوه میدانند، و آنهایی که پایینتر قرار دارند، تپه نامیده میشوند.»
کوه بخشی مرتفع از پوسته زمین است که معمولاً دارای اضلاع شیبدار است. اگرچه تعاریف متفاوت است، یک کوه ممکن است از نظر داشتن یک منطقه قله محدود با یک فلات متفاوت باشد و معمولاً بالاتر از یک تپه است و معمولاً حداقل 300 متر (980 فوت) از زمینهای اطراف بالاتر میرود. تعداد کمی از کوهها قلههای منزوی هستند و بیشتر آنها در رشتهکوهها قرار دارند.
کوهها از طریق نیروهای زمینساختی، فرسایش یا آتشفشان شکل میگیرند، که این اتفاق در مقیاسهای زمانی تا دهها میلیون سال رخ میدهد. ارتفاعات زیاد در کوهها آبوهوای سردتری نسبت به سطح دریا در عرض جغرافیایی مشابه ایجاد میکند. این آبوهوای سردتر بهشدت بر اکوسیستم کوهها تاثیر میگذارد: ارتفاعات مختلف گیاهان و جانوران متفاوتی دارند. به دلیل زمین و آبوهوای کمتر مهماننواز، از کوهها کمتر برای کشاورزی استفاده میشود و بیشتر برای استخراج منابع، مانند استخراج معادن و چوببرداری، همراه با تفریحات، مانند کوهنوردی و اسکی استفاده میشود.
بلندترین کوه روی زمین، قله اورست در هیمالیا، آسیاست که قله آن 8850 متر بالاتر از سطح دریا قرار دارد. بلندترین کوه شناختهشده در هر سیاره در منظومه شمسی، المپوس مونس (Olympus Mons) در مریخ با ارتفاع 21171 متر است. بلندترین کوه از جمله زمینهای زیردریایی، Mauna Kea در هاوایی است که از پایه زیر آب، 9330 متر ارتفاع دارد. برخی از دانشمندان آن را بلندترین روی زمین میدانند.
سه نوع اصلی کوه وجود دارد: آتشفشانی، چینخورده و بلوکی. هر سه نوع از صفحات تکتونیک تشکیل میشوند: زمانی که بخشهایی از پوسته زمین حرکت میکنند، مچاله میشوند و شیرجه میزنند. نیروهای فشاری، برآمدگی ایزواستاتیک و نفوذ مواد آذرین، باعث ایجاد یک شکل زمینی بالاتر از ویژگیهای اطراف میشود. ارتفاع این ویژگی آن را یا به تپه تبدیل میکند یا اگر بلندتر و تیزتر باشد، به کوه تبدیل میشود.
اهمیت تاریخی
سه دلیل اصلی وجود دارد که چرا کوهها برای مردم در مقیاسهای بسیار گسترده، از منطقهای گرفته تا بینقارهای، برای قرنها -اگر نگوییم هزارهها- مهم بودهاند: به عنوان منابع غذا و مواد معدنی باارزش و سنگهای قیمتی و مکانهایی با اهمیت فرهنگی.
1- اولین مورد به یکی از اساسیترین نیازهای ما مربوط میشود. هشت بخش از جهان به عنوان مراکز اصلی برای اهلی کردن گیاهان شناسایی شده است، و همه به طور عمده یا تا حدی، کوهستانی هستند: در امتداد رشتهکوههای آند، اطراف مدیترانه، در آمریکای مرکزی، اتیوپی، خاورمیانه، آسیای جنوب شرقی مرکزی، چین و هند. از بیست نوع گیاهی که 80 درصد غذای بشر را تامین میکنند، شش گیاه -ذرت، سیبزمینی، جو، سورگوم، سیب و گوجهفرنگی- از مناطق کوهستانی سرچشمه میگیرند. هفت مورد دیگر -گندم، برنج، لوبیا، جو، انگور، پرتقال و چاودار (گندم سیاه)- به کوهستانها معرفی شده و به انواع مختلفی تغییر یافتهاند. برای ما که از قهوه یا چای لذت میبریم، اولی از کوههای اتیوپی و دومی احتمالاً از کوههایی که اکنون مرزهای چین و میانمار در آن قرار دارند، سرچشمه میگیرد. به همین ترتیب، بسیاری از ادویهها از مناطق کوهستانی، از جمله زعفران از کوههای غرب آسیا، احتمالاً ایران، منشأ میگیرند؛ و فلفل سیاه و هل، هر دو از سلسلهکوههای غربی هند، که اساس اقتصاد تجارت بینالمللی در اوایل سه هزار سال قبل از میلاد بودند.
بسیاری از حیوانات اهلی مطمئناً یا به احتمال برای نخستینبار در مناطق کوهستانی اهلی شدهاند، مانند آلپاکا (گونهای اهلیشده از لاما)، بز، لاما، گوسفند و یاک (گاو نر و کوهاندار). کشاورزان هنوز به طور فعال برخی از مراکز بزرگی را که در آن این تنوع زیستی عظیم زراعی پدیدار شد، نگهداری میکنند، مانند اطراف کوسکو در پرو، با گونههای سیبزمینی وحشی بیشتر از هرجای دیگر و بیش از 400 گونه سیبزمینی مورد استفاده در حال حاضر.
سیبزمینی نمونه بارز ارزش و در برخی موارد خطرات گسترش جهانی محصولات از مناطق کوهستانی است. برای مثال، زمانی که کشاورزان به کوههای آلپ سوئیس و خومبو نپال رسیدند، متوجه شدند که محصول سیبزمینی بسیار بیشتر از غلات سنتی است و جمعیت در سالهای بعد به سرعت رشد کرد. معرفی سیبزمینی عواقب مشابهی در بسیاری از مناطق دشت داشت. با این حال، همانطور که میلیونها نفر در طول قحطیهای سیبزمینی اروپا در دهههای 1840 و 1850 متوجه شدند، وابستگی بیش از حد به طیف محدودی از گونههای یک محصول میتواند خطرناک باشد. ازاینرو، یکی از ارزشهای نگهداری گونههای اصلی در کوهستان، امکان پرورش سویههای مقاوم به بیماری است. در حالی که سیبزمینی در سطح جهانی اهمیت پیدا کرده است، بسیاری از محصولات دیگری که قرنها در اطراف کوسکو و سایر نقاط آند کشت میشدند نیز به طور گستردهای سازگار، بسیار مغذی و خوشطعم هستند. با این حال، تنها یکی از اینها شروع به رشد کرده و به طور گسترده در خارج از آند شناخته میشود: کینوا، که اکنون در بسیاری از سوپرمارکتها و همچنین فروشگاههای مواد غذایی سالم یافت میشود. در دنیایی با جمعیت روبهرشد و محیطهای در حال تغییر، محصولات کوهستانی ممکن است اهمیت بیشتری پیدا کنند.
2- محصولاتی که از مناطق کوهستانی سرچشمه میگیرند، محصول تکامل و نبوغ انسان هستند. مواد معدنی یافتشده در این نواحی تاریخچه بسیار طولانیتری دارند: دما و فشار شدیدی که کوهها را ایجاد کرد، به ایجاد و تمرکز مواد معدنی که مردم میتوانند از آنها استفاده کنند نیز کمک کرده است. بسیاری از منابع اصلی فلزات در جهان مربوط به کوهسازی (تشکیل کوهها) هستند؛ اگرچه برخی از کوهها از آن زمان فرسایش یافتهاند و مواد معدنی موجود در آنها بیشتر از طریق رودخانهها پخش شده است- که برخی از آنها نیز دیگر وجود ندارند. بنابراین، در حالی که منشأ فلزات از کوههاست، اما بسیاری از ذخایر ممکن است اکنون از آنها دور باشند. یکی از قدیمیترین مکانهای معدنی شناختهشده جهان در وادی فاینان در لبه کوههای اِدوم در اردن کنونی واقع شده است؛ جایی که مس برای بیش از هشت هزار سال استخراج میشده و آلودگی قابل توجهی از ذوب، از عصر برنز اولیه، یعنی حدود پنج هزار سال پیش وجود داشته است.
مدتی بعد، از این مس برای تولید سکههایی بهره گرفته شد که در دوران روم و بیزانس در اطراف دریای مدیترانه استفاده میشد. بهرهبرداری و تجارت فلزات از نواحی کوهستانی یک عنصر اساسی در رشد و گسترش همه امپراتوریهای رومیان بوده است. آنها در کوههای اتریش و رومانی، آهن؛ در نزدیکی آئوستا در آلپ ایتالیا و در شرق صربستان، طلا؛ و در کوههای آلپ فرانسه و سییرا مورِنا در اسپانیا، مس استخراج میکردند. اینها فقط چند نمونه هستند. تمام معادن رومی در نواحی کوهستانی انجام نشد و آنها فلزات بیشتری را از جاهای دیگر، برخی از هند و اتیوپی، بهرهبرداری و تجارت کردند.
از اوایل قرن 16 تا 1700، امپراتوری هابسبورگ اسپانیا بزرگترین قدرت جهان بود. یکی از عوامل مهم، معادن این امپراتوری در آمریکای جنوبی بود، از جمله معادن پوتوسی در بولیوی، شهری که در سال 1545 در ارتفاع چهار هزارمتری در پایه کوه سرّو ریکو یا کوه غنی تاسیس شد و به طور عمده از سنگ معدنی با نسبت بالایی از نقره -تا 25 درصد در برخی رگهها- و همچنین فلزات دیگر تشکیل شده بود.
در پایان قرن شانزدهم، پوتوسی با حداقل 150 هزار نفر جمعیت به بزرگترین سکونتگاه در قاره آمریکا تبدیل شد که با شهرهای بزرگ اروپایی مانند آمستردام و لندن قابل مقایسه بود. اغلب معدنچیان مردم محلی بودند. بردهها نیز وارد میشدند. تا سال 1824، تا 40 هزار تن نقره از سرّو ریکو تولید شده بود. در پی آن 10 هزار تن دیگر و همچنین سرب، قلع و روی تولید شد. بیش از پنج قرن استخراج معادن، از دوران پیش از کلمبیا به بعد، موجب سطوح بالایی از آلودگی در آب تخلیهشده از معادن شد که از ریو پیلکومایو به سمت آرژانتین میریزد. این یکی از نمونههای متعدد استخراج و فرآوری فلزات است، البته در مقیاسی خاص، که در آن استخراج، میراثی از آلودگی هوا و آب به جا گذاشت که اجتنابناپذیر بوده است، زیرا بیشتر سنگهای فلزی حاوی گوگرد و سایر عناصر سمی هستند. بهویژه از قرن گذشته، با افزایش نگرانیهای زیستمحیطی در کشورهای سراسر جهان، اقدامات مهندسی مختلفی برای به حداقل رساندن خطرات آلودگی آب ایجاد شده است، مانند مخازن باطلهای که مواد شیمیایی سمی را میتوان در آنها تهنشین، حذف یا تصفیه کرد.
بنابراین در مجموع، امروزه کوهها منابع اصلی بسیاری از فلزات هستند: برای مثال، نیمی از تنگستن جهان از کوههای جنوب چین؛ تقریباً نیمی از نقره جهان از کوههای غرب آمریکای شمالی؛ و بیش از یکسوم عرضه جهانی مس از آند شیلی میآید. با این حال، فلزات تنها محصولات معادن در مناطق کوهستانی نیستند که برای تجارت مهم بودهاند. در عصر حجر، از هزاره ششم قبل از میلاد، ابسیدین (obsidian) استخراجشده در ساردینیا به اطراف مدیترانه صادر میشد تا بتوانند سلاحها و ابزارهای تیز تولید کنند. بسیاری از سنگهای قیمتی جهان از کوهها میآیند، باز هم به دلیل نیروهایی که آنها را ایجاد کردهاند. و این کالاهای سبکوزن اما باارزش، در سراسر جهان معامله میشوند. در بیشتر نقاط، اولین معدن در رسوبات آبرفتی است. استخراج زیرزمینی زمانی صورت میگیرد که این معادن تمام شده باشند. برای مثال، یک معدن زمرد اولیه در وادی سیکایت در کوههای صحرای شرقی مصر در دوره بطلمیوسی تاسیس شد. تولید حداقل در دوران روم و بیزانس ادامه یافت. امروزه منبع اصلی زمرد جهان در شرق آند کلمبیاست. در میانمار، دره موگوک در ارتفاعاتِ شان، برای قرنها منبع اصلی یاقوت سرخ در جهان بود. این سنگها و سایر سنگهای قیمتی، مانند یاقوت کبود، هنوز اساس اقتصاد محلی هستند.
همانند فلزات، استخراج و فرآوری سنگهای قیمتی نیز مزایای اقتصادی واضحی برای برخی افراد، شرکتها و دولتها فراهم میکند. با این حال، معدنچیان و سایر مردم محلی اغلب اثرات منفی قابلتوجهی را از نظر از دست دادن زمینهای کشاورزی و جنگلی، خطرات بهداشتی ناشی از استخراج معادن و آبهای آلوده و خطرات امنیتی، تجربه میکنند.
3- سومین دیدگاه بلندمدت جهانی درباره کوهها به عنوان مکانهایی با اهمیت فرهنگی فراوان است. قابلتوجه است که از میان قدرتهای امپراتوری اولیه جهان، رومیها عموماً به کوهها به عنوان زمینهای بایر و موانع توسعه و تجارت نگاه منفی داشتند. مسیحیان در طول دوره قرون وسطی و تا قرنهای 18 و 19 کوهها را خطرناک میدانستند و فکر میکردند موجودات اهریمنی در آنجا زندگی میکنند. سایر فرهنگهای اصلی دیدگاههای بسیار متفاوتی از کوهها داشتند. به عنوان مثال، چینیها رشتهکوههای خود را بدن یک موجود کیهانی، احتمالاً یک اژدها، میدانستند. در فرهنگ چینی، برخلاف اژدهای بدخواه یهودیت، اژدها موجودی خیرخواه و خردمند در نظر گرفته میشود. چینیها و همچنین بسیاری از فرهنگهای دیگر -از جمله بوداییها، یونانیها، هندوها، شینتوها و مردمان پیشاکلمبیایی در آمریکای جنوبی و شمالی- کوهها را مکانهایی میدانستند که خدایان در آنجا زندگی و آبوهوا و منابع آب را کنترل میکردند.
در طول تاریخ، مردم به خدایان کوهها هدایایی دادهاند تا اطمینان پیدا کنند که آنها به ارائه این نعمتها ادامه میدهند. آنها همچنین کانون زیارتها هستند، بهویژه کوه کایلاش، در تبت، شاید مقدسترین کوه روی زمین باشد، زیرا برای پیروان ادیان هندو، بودایی، جین و بون، مقدس است- یعنی حدود یکچهارم جمعیت جهان. بنابراین کوهها برای مدتی بسیار طولانی از سوی تعداد قابلتوجهی از مردم مکانهای قدرت در نظر گرفته شدهاند. در حالی که یونانیها و اینکاها از کوهها بالا میرفتند تا هدایایی تقدیم کنند و زیارتگاه بسازند، مردم فرهنگهای دیگر از کوههایی که خدایان در آن زندگی میکردند بالا نمیرفتند، زیرا این کار را توهینآمیز میپنداشتند. قله کایلاش تا به امروز طینشده باقی مانده است.
در چین، این تصور در قرن چهارم پس از میلاد تغییر کرد، زمانی که مردم شروع به درک زیبایی مناظر کوهستانی کردند. اصطلاح منظره در زبان چینی به معنای «کوه و آب» است و کوهها اغلب به شکلی که از ابرها بیرون میآیند، نقاشی میشوند که گاهی به صورت اژدها نشان داده میشوند. تا قرن نهم، امپراتورها برای قربانی کردن از کوه مقدس تای شان بالا میرفتند یا در مواقع خشکسالی، زلزله یا سیل به آن متوسل میشدند. در شرق، مذهب شوگندو در ژاپن در قرن هفتم ظهور کرد؛ پیروان این مذهب برای به دست آوردن قدرت روحی و جسمی از کوهها بالا میروند. کوهنوردی یکی از عناصر مهم زندگی بسیاری از مردم ژاپن است.
تا قرن هجدهم، زمانی که ژان ژاک روسو در مورد مناظر زیبا و هوای پاک آلپ نوشت و دیگران را که به دلایل زیباییشناختی به صعود به قلهها تشویق شدند، تحت تاثیر قرارداد، نگرشهای مشابه نسبت به کوهها به طور گسترده در تمدن اروپایی پدیدار نشد. هم در اروپا و هم در آمریکای شمالی، کوهها به موضوع مورد علاقه نقاشان منظره تبدیل شدند و جذابیت عمومی کوهها را افزایش دادند. ظهور اولیه گردشگری از اواسط قرن نوزدهم بهویژه با ساخت راهآهن، ابتدا در اروپا و سپس در هند و آمریکای شمالی مرتبط بود که به تعداد زیادی از مردم اجازه میداد از مناظر کوهستانی دیدن کنند. کوهنوردی همچنین در سطح جهانی گسترش یافت، مردم به تمام قلههای اصلی آلپ در نیمه دوم قرن نوزدهم صعود کردند و باشگاههای آلپ در بسیاری از کشورها تاسیس شد.
امروزه کوهها مقصد اصلی صدها میلیون گردشگر در هر سال است که هم در داخل کشور خود و هم در سراسر جهان برای دیدن مناظر کوهستانی، لذت بردن از فرهنگهای مختلف، و در برخی موارد لذت بردن از چالشهای فیزیکی، سفر میکنند. برای بسیاری، آنها مکانهایی قدرتمند و وحشی برای فرار هستند: نقطه مقابل زندگی شهری.
پینوشت:
1- الفبای تصویری (نگاره یا نشانهای نمادین دیگر که بر فلز یا سنگ حجاری شده است).