شناسه خبر : 48551 لینک کوتاه

پایان پایاب

بررسی آخرین وضعیت تالاب‌های ایران در گفت‌وگو با آرزو اشرفی‌زاده

پایان پایاب

تالاب‌های ایران وضعیت خوبی ندارند. وضعیتی که تابعی از شرایط مدیریت منابع آب در سراسر پهنه سرزمینی است. اما آنچه بحرانی شدن وضعیت تالاب‌ها در ایران را نگران‌کننده‌تر می‌کند، اثر تالاب‌ها بر تعدیل آب‌وهوا و کنترل ریزگردها از یک طرف و وابستگی اقتصاد و معیشت جوامع پیرامون این تالاب‌ها از طرف دیگر است. اکنون نیمی از تالاب‌های ایران خشک شده‌اند و نیم دیگری در حال جان کندن هستند. با این وضعیت چه باید کرد؟ ایران با اینکه در اقلیمی گرم و خشک در مرکز جهان واقع شده و بارش کم و تبخیر بالایی دارد اما یکی از غنی‌ترین کشورها از منظر وجود تالاب‌ها و تعداد آنهاست. پژوهشگران می‌گویند؛ «در اقلیم خشک و نیمه‌خشک که میزان تبخیر به‌طور متوسط بیش از ۱۰ برابر بارش است، انتظار می‌رود که تالاب‌های بسیار کمی شکل گیرد اما پرشیب بودن ایران -که یکی از کوهستانی‌ترین کشورهای جهان به‌حساب می‌آید-، برخورداری از هزاران کیلومتر سواحل دریایی آب‌های گرم در جنوب و معتدل در شمال، وجود پهنه‌های وسیع بیابانی با خاک‌های شور و بالاخره موقعیت عرض جغرافیایی، باعث شده که ایران جزو کشورهای دارای بیشترین تنوع تالاب‌ها در جهان باشد.» آرزو اشرفی‌زاده‌، مدیرکل دفتر حفاظت و احیای تالاب‌ها در سازمان حفاظت از محیط‌زیست، به پرسش‌های تجارت فردا در مورد آخرین وضعیت تالاب‌های ایران پاسخ داده است.

♦♦♦

‌ ایران با ابرچالش آب روبه‌رو است. مدیریت غیراصولی منابع آب به دلایل متعددی در طول چند دهه گذشته به تنش‌های زیادی در عرصه‌های مختلف از جمله عرصه محیط‌زیست طبیعی منجر شده است. بحران آب در ایران تا چه اندازه وضعیت تالاب‌ها و دریاچه‌های کشور را تحت تاثیر قرار داده است؟

 متاسفانه ایران به دلیل استفاده بیش از 80درصدی از منابع آب تجدیدپذیر در حوزه کشاورزی و کاهش آب تجدیدپذیر، با بحران آب روبه‌رو شده است. روند توسعه ناپایدار کشاورزی در بالادست تالاب‌ها از جمله تالاب‌های بختگان، ارومیه، جازموریان، تعداد چاه‌های مجاز و غیرمجاز در حوضه‌های تالابی کشور، احداث بندها و سدهای متعدد روی رودخانه‌های ورودی و محدودیت منابع آبی و همچنین نبود اراده و باور لازم به ضرورت تامین حداقل آب مورد نیاز تالاب‌ها، علل کم‌آبی و خشکی آنهاست. بحران آب در ایران تاثیر منفی بسیار زیادی بر تالاب‌ها به‌ویژه بر تالاب‌های داخلی با توجه به قرار گرفتن اکثر آنها در پایاب حوضه‌های آبخیز داشته است. همچنین متاسفانه وضعیت منابع آب تالابی به دلیل ورود آلاینده‌ها و کاهش کمیت آب به لحاظ کیفی نیز با چالش روبه‌رو شده است. با توجه به اهمیت این اکوسیستم‌های باارزش و تبعات ناشی از خشک شدن آنها، تامین حداقل نیاز آب محیط زیستی تالاب‌ها در قانون بعد از آب شرب در اولویت قرار گرفت، لیکن متاسفانه با دلایلی همچون تامین معیشت، این برآورده کردن نیاز آبی تالاب‌ها به صورت کامل و با اولویت صورت نمی‌پذیرد. در راستای جبران ناترازی آب و در نظر گرفتن آمایش سرزمین در طرح‌های توسعه وابسته به منابع آب، بازنگری در اسناد تخصیص منابع و مصارف آب با هدف تخصیص کامل حق‌آبه‌های زیست‌محیطی تالاب‌ها و پایداری جریان رودخانه‌ها امری ضروری است و می‌تواند سبب بهبود وضعیت تالاب‌ها در پایاب حوضه‌ها و پایداری حوضه‌های تالابی و رودخانه‌ای کشور شود.

‌ یکی از مقامات سازمان منابع طبیعی و جنگل‌ها در ادامه تحلیلی که پیرامون روند بیابان‌زایی در ایران ارائه داده، گفته که اکنون 42 درصد تالاب‌های ایران خشک شده و این روند خشکی ادامه دارد. این تحلیل تا چه اندازه به واقعیت نزدیک است؟

با توجه به شرایط اقلیمی و کم‌بارشی در کشور و ادامه این وضعیت، در صورت عدم تغییر نگرش، باور و رفتار نسبت به دست‌اندازی به حداقل نیاز آب محیط زیستی برای پایداری جریان رودخانه‌ها و تالاب‌ها و تداوم روند استفاده نابخردانه از منابع و حق‌آبه طبیعت که در شرایط کنونی نیز به خشک شدن بستر برخی از تالاب‌ها منجر شده است، به یقین عرصه‌های وسیع‌تری از پهنه‌های آبی تالابی در کشور، خشک خواهد شد. آسیب به اکوسیستم ارزنده تالاب‌ها به معنای توقف یا اخلال در خدمات بی‌شمار آنها برای انسان‌هاست و تبعات زیادی را به دنبال خواهد داشت.

‌ خشک شدن تالاب‌ها چه تاثیری بر تشدید طوفان‌های گردوغبار در کشور خواهد گذاشت؟ برای کنترل این وضعیت چه تمهیداتی لازم است صورت گیرد؟

در حالی که تالاب‌ها در شرایط آب‌دار بودن یا مرطوب بودن سطح بستر نقش مهمی در کاهش شدت پدیده گردوغبار و غلظت ریزگردها و تعدیل میکرو اقلیم‌های منطقه‌ای دارند و حتی بسیاری از مواد زائد و بار آلودگی بیولوژیک و شیمیایی آب‌های سطحی از طریق تالاب‌ها تثبیت و غیرفعال می‌شوند، لیکن بستر خشک تالاب‌ها، مملو از این آلاینده‌هاست و گردوغبار برخاسته از آن نیز حاوی این مواد است. مطلع هستید که بستر خشک تالاب‌ها از جمله کانون‌های برداشت گردوغبار است. بر اساس آخرین مطالعات صورت‌گرفته، 4 /1 میلیون هکتار از تالاب‌های کشور با شدت‌های مختلف به کانون و منشأ برداشت گردوغبار تبدیل شده‌اند. ضروری‌ترین راهکار برای جلوگیری از فعال شدن این کانون‌ها تامین حداقل‌های نیاز آبی و مرطوب نگه داشتن کف بستر این کانون‌ها، همچنین جلوگیری از تخریب بستر و پوشش گیاهی تالاب‌ها، حفاظت و مدیریت چرای دام در این عرصه‌ها، حفاظت مشارکتی این زیست‌بوم‌های باارزش با کمک تمامی ذی‌نفعان و جوامع محلی و از همه مهم‌تر مدیریت پایدار منابع و مصارف آب در سطح حوضه آبخیز هر تالاب است.

‌ وضعیت تالاب هامون (سه‌گانه) تا حد زیادی به وضعیت سیلابی و ورودی رودخانه هیرمند از افغانستان بستگی دارد. در طول سال‌های گذشته دولت‌های مختلف در افغانستان تمایلی به رعایت حق‌آبه و الزامات بین‌المللی نداشتند. اکنون وضعیت تالاب هامون چگونه است و در عرصه بین‌المللی چه اقدامی برای الزام دولت افغانستان به رعایت حق‌آبه شده است؟

همان‌گونه که اشاره کردید حیات تالاب‌های هامون به سیلاب‌های ورودی از رودخانه‌های افغانستان وابسته است و سیاست افغانستان مبتنی بر کنترل حداکثری آب در مرزهای خود و ایجاد هیدروهژمونی برای کشور خود است. در این ارتباط نیاز است برای نجات تالاب‌های هامون اقدامات مشترکی انجام گیرد که با همکاری وزارت امور خارجه در دست انجام است. موضوع مهمی که همگان باید به آن واقف باشند این است که حیات سیستان در دو سوی مرز سیاسی به حیات تالاب مشترک هامون وابسته است اما متاسفانه در حال حاضر، تالاب هامون اصلاً وضعیت مناسبی ندارد و پیامدهای خشکی این تالاب همچون گردوغبار، بیماری‌ها، از دست رفتن معیشت و افزایش مشکلات اقتصادی، اجتماعی شرایط زندگی را برای مردم منطقه سخت کرده است. در عرصه بین‌المللی با توجه به اینکه این تالاب‌ها، ذخیره‌گاه زیست‌کره محسوب می‌شوند و یکی از کریدورهای بااهمیت برای پرندگان هستند جوامع بین‌المللی نیز وظایفی را بر عهده دارند. در این زمینه با توجه به کنوانسیون تنوع زیستی، افغانستان نیز تکالیفی بر عهده دارد. همان‌گونه که اشاره شد؛ این سازمان با ارائه موضوعات و ظرفیت‌ها و جلسات متعدد با وزارت خارجه همواره با استفاده از ظرفیت نهادهای بین‌المللی و مذاکرات دیپلماتیک و همچنین استفاده از ظرفیت‌های منطقه‌ای موارد را پیگیری کرده و می‌کند.

‌ نقش دولت‌های دیگر از جمله ترکیه و آذربایجان در عدم ورود آب به ایران و رسیدن به تالاب‌ها از جمله تالاب هامون را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

نقش دیگر کشورها در سدسازی‌های افغانستان مشخص است. در این زمینه ایجاد دیپلماسی منطقه‌ای و تبیین موارد با دیگر کشورها می‌تواند راهگشا باشد. به‌طور کلی مبحث هیدرودیپلماسی باید در راس سیاست‌های کشور قرار گیرد که در این زمینه اقدامات مثبتی در حال انجام است. این امر از طرف مراجع دیپلماتیک کشور مورد پیگیری و اعتراض رسمی نیز قرار گرفته است.

‌ به‌رغم توجه بیش از پیش دولت‌های مختلف و تنظیم بودجه‌های کلان برای بهبود وضعیت دریاچه ارومیه اما این دریاچه هر بار بیشتر آب رفته است. آخرین وضعیت این دریاچه چگونه است و راه‌حل نهایی برای کنترل وضعیت و بهبود دریاچه چیست؟

وضعیت دریاچه ارومیه آینه تمام‌نمای اقدامات توسعه‌ای ناپایدار در سطح حوضه آبریز این دریاچه و نتیجه سوء‌مدیریت و استفاده ناپایدار از منابع آب در سطح این حوضه است. متاسفانه به‌رغم اقدامات و تلاش‌های صورت‌گرفته برای احیای آن در دهه اخیر، وضعیت این دریاچه همچنان در شرایط ناپایدار و شکننده است. در ابتدای تشکیل ستاد احیا پس از آسیب‌شناسی برنامه‌های تدوین‌شده برای احیای این زیست‌بوم باارزش، اجرای برنامه‌ها در دو فاز سخت‌افزاری و سازه‌ای و نرم‌افزاری در دستور کار دولت‌ها و ستاد احیای ارومیه قرار گرفت، اما تاکنون، تنها پروژه‌های سخت‌افزاری تقریباً به‌طور کامل انجام شده و برنامه‌های نرم‌افزاری و غالباً مرتبط با اصلاح الگوی کشت و مدیریت منابع و مصارف آب در حوضه و موضوعاتی که ابعاد اجتماعی و مشارکت مردم را می‌طلبید به دلایل مختلف، هم‌راستا با اقدام‌های سخت‌افزاری پیش نرفت و حتی طی این مدت شاهد اقدام‌هایی نظیر افزایش سطح زیرکشت یا تبدیل زمین‌های دیم به آبی بودیم. دولت چهاردهم با جدیت پیگیر موضوع احیای دریاچه ارومیه است لیکن اراده ملی، همراهی و مشارکت عموم مردم، اجرای کامل مصوبات ستاد احیا، مدیریت پایدار منابع و مصارف آب در حوضه، عدم برداشت غیرمجاز آب (آب دزدی)، کشاورزی پایدار در سطح سه استان و در نهایت تامین نیاز آب محیط زیستی دریاچه مهم‌ترین اقدام‌هایی است که باید به منظور کنترل و بهبود شرایط دریاچه صورت پذیرد. در این راستا مهم‌ترین موضوع همراهی مردم و هماهنگی تمام قواست.

‌ تالاب‌های استان خوزستان مانند ارومیه تحت تاثیر سدسازی و انحراف آب از بالادست است. شادگان و هورالعظیم و... این وضعیت را در خوزستان چگونه می‌توان مدیریت کرد؟

این موضوع در مورد تمام تالاب‌هایی که در پایاب رودخانه‌ها و حوضه‌های آبخیز واقع شده‌اند مصداق دارد و برای رفع آن باید مدیریت کارآمد و متوازن منابع و مصارف آب، همچنین لحاظ و تخصیص نیاز آب محیط زیستی این تالاب‌ها به‌عنوان اصلی اساسی و خدشه‌ناپذیر پذیرفته شود. در حال حاضر، به دلایل و بهانه‌های مختلف اقدام برای توسعه سدها و بندهای متعدد بر روی اکثر رودخانه‌های کشور که شریان‌های حیاتی ورود آب به تالاب‌ها هستند، ادامه دارد که روندی آسیب‌زاست و تبعات بسیاری به همراه دارد. اقدام‌های تخریبی البته محدود به موارد بالا نیست؛ حفر چاه‌های بسیار در مسیر رودخانه‌ها و اطراف تالاب‌ها، افزایش میزان مصرف آب و از بین رفتن توازن میان آب مصرفی با آب موجود در حوضه و در نهایت شرایط اقلیمی کشور و عدم اجرای قوانین باعث شده تامین نیاز آب محیط زیستی تالاب‌ها به‌طور کامل صورت نپذیرد.

‌ تالاب انزلی هم به نظر می‌رسد وضعیت نابسامانی دارد. چه عواملی در شکل‌گیری وضعیت رو به تخریب تالاب انزلی دخیل است؟ آیا راهکاری برای مدیریت بهتر آن اندیشیده شده است؟

پیش از بیان هر پاسخی، یادآوری این موضوع که عوامل مختلفی همچون ورود رسوبات و فاضلاب و پسماند، تعارضات با تالاب و ورود گونه‌های غیربومی در وضعیت کنونی تالاب موثر هستند، ضروری است. از این‌رو، سازمان حفاظت محیط زیست، از سال 2005 و با همکاری جایکا، مدیریت یکپارچه تالاب انزلی در استان گیلان را آغاز کرد و در ادامه، فاز اول و دوم پروژه مدیریت اکولوژیک تالاب را در قالب همکاری مشترک تا سال ۲۰۱۸ به انجام رساند. در ادامه و پس از تشکیل ستاد ملی هماهنگی و مدیریت تالاب‌ها، از جمله مصوبه‌های این ستاد برای تالاب انزلی، تصویب اقدام‌های اولویت‌دار برای احیای تالاب و تعیین نهاد مسئول برای هر اقدام بود؛ استانداری گیلان نیز مکلف به پیگیری وظایف ارگان‌ها و دریافت و ارائه گزارش پیشرفت اقدام‌های صورت‌گرفته به سازمان حفاظت محیط زیست و معاون اول محترم رئیس‌جمهور شد. همچنین، سازمان حفاظت محیط زیست در راستای وظایف خود، به ‌صورت سالانه تصویب و تخصیص اعتبارات لازم برای انجام اقدام‌های لازم حفاظت و احیای تالاب در زمینه مطالعات و حفاظت اکوسیستم، مقابله با گونه‌های غیربومی به‌خصوص سنبل آبی، جلوگیری از ورود آلاینده‌ها، ایجاد مرکز پایش و تامین تجهیزات، حفاظت فیزیکی، سیپا و بسیاری اقدام‌های موثر دیگر در بهبود شرایط تالاب انزلی را در دستور کار قرار داد.

‌ وضعیت تالاب گاوخونی و دیگر تالاب‌های فلات مرکزی ایران چگونه است؟ خشک شدن این تالاب‌ها چه تاثیری بر حیات انسانی و طبیعی فلات مرکزی ایران خواهد گذاشت؟ راه بهبود وضعیت در این نقطه از کشور چیست؟

همان‌گونه که اشاره شد رفع ناترازی آب، اولویت‌بخشی به نیاز آب محیط زیستی بعد از شرب و به‌روزرسانی سیاست‌های آبی کشور باید مورد توجه ویژه قرار گیرد. این امر در حوضه زاینده‌رود و دیگر حوضه‌های فلات مرکزی ایران نیز صادق است. عواقب این توسعه ناپایدار و ناترازی نیز مشخص است به‌طوری که دشت‌های ممنوعه و بحرانی، فرونشست‌ها، گردوغبار، کاهش تنوع زیستی، مشکلات اقتصادی و اجتماعی رهاورد این امر است. کاهش مصرف آب و بالا بردن بهره‌وری آب و الزام به اجرای قوانین و مشارکت و همراهی مردم و سمن‌ها در این راستا، راه بهبود وضعیت در حوضه زاینده‌رود است.

‌ در طول دوره مدیریت خودتان بر دفتر تالاب‌ها تا چه اندازه امیدوار هستید که بتوانید مخاطرات پیرامون تالاب‌های ایران را تضمین کنید؟

 مدیریت تالاب‌ها و حفاظت از آنها کاری چندجانبه و میان‌حوزه‌ای است و از این‌رو نیازمند شکل‌گیری همکاری بین‌دستگاهی، انسجام در سیاست‌گذاری و پرهیز از بخشی‌نگری، برنامه‌ریزی دقیق و اجرای سیاست‌های موثر و گاهی سخت‌گیرانه است.

بی‌شک، از کلیدی‌ترین عوامل موفقیت در مدیریت تالاب‌ها، همکاری نزدیک و تعامل ثمربخش میان نهادهای دولتی و غیردولتی، تعریف و ایفای درست نقش توسط جامعه محلی است؛ موضوعی که در تدوین و اجرای برنامه‌های مدیریت زیست بومی تالاب‌ها نیز دیده شده است. تعریف و اجرای پروژه‌های مختلف همچون سیپا و لایروبی نیز از دیگر برنامه‌های موثر است. با توجه به موارد ذکرشده امیدوارم که با تلاش مستمر و همکاری‌های موثر، موفق به کاهش مخاطرات پیرامون تالاب‌های ایران شویم که امری بسیار دشوار و نیازمند زمان، منابع و اراده جمعی است.

دراین پرونده بخوانید ...