شناسه خبر : 48549 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

خداحافظ مرداب

جهان بدون تالاب‌ها چه چیزی کم دارد؟

 

آزاده چیذری / نویسنده نشریه 

تالاب‌ها اکوسیستم‌هایی منحصربه‌فرد، شامل زمین‌هایی هستند که به طور دائمی یا فصلی از آب پوشیده شده‌اند. آنها می‌توانند شامل مرداب‌ها، برکه‌ها، کناره‌های دریاچه‌ها و دریاها، دلتای رودخانه‌ها و مناطق کم‌ارتفاعی باشند که مستعد سیل هستند. این پهنه‌های حیاتی برای بقا، حدود چهار تا شش درصد از مساحت زمین را تشکیل می‌دهند و در همه اکوسیستم‌ها یافت می‌شوند.

برخی از تالاب‌ها، از جمله باتلاق‌ها و مرداب‌ها1، از پربار‌ترین اکوسیستم‌های این سیاره هستند. از آنجا که آنها زیستگاهی برای گونه‌های خشکی و آبزی فراهم می‌کنند، اغلب از تنوع زیستی بالاتری نسبت به سایر اکوسیستم‌ها برخوردارند. آنها همچنین به عنوان مخزن کربن و مواد مغذی مهم عمل می‌کنند.

تالاب‌ها همچنین فواید قابل توجهی برای انسان دارند. مهم‌تر از همه، آنها از شیلات، کشاورزی و تولید چوب حمایت، آب را تامین و فرصت‌هایی برای تفریح ​​و گردشگری ایجاد می‌کنند و می‌توانند مقادیر زیادی آب را در هنگام سیل جذب کنند.

پنج نوع تالاب طبیعی اصلی وجود دارد:

 دریایی (شامل تالاب‌های ساحلی، سواحل سنگی و صخره‌های مرجانی)

 دهانه رودخانه (دلتاها، مرداب‌های ساحلی و باتلاق‌های مانگرو2)

 دریاچه (تالاب‌های مرتبط با دریاچه‌ها)

 رودخانه (تالاب‌های کنار رودخانه‌ها و نهرها)

 پالستِرین (مرداب‌ها، باتلاق‌ها و لجن‌زارها).

تالاب‌ها از نظر اقتصادی برای مردم بسیار مهم هستند. آنها مکان‌های محبوبی برای فعالیت‌های تفریحی مانند شکار، پیاده‌روی، قایقرانی و تماشای پرندگان هستند. طبق گزارش سرویس ماهی و حیات وحش ایالات‌متحده، آمریکایی‌ها سالانه بیش از 100 میلیارد دلار برای فعالیت‌های تفریحی مرتبط با تالاب هزینه می‌کنند.

بیش از 75 درصد ماهی‌ها و صدف‌هایی که به صورت تجاری در سراسر جهان برداشت می‌شوند، با تالاب‌ها مرتبط هستند. به عنوان مثال، برداشت خرچنگ آبی از خلیج چِساپیک در سال 2007 حدود 51 میلیون دلار ارزش داشت. در طول تاریخ، تالاب‌ها زمین‌هایی بایر تلقی می‌شدند. تا همین اواخر، زهکشی تالاب‌ها عملی پذیرفته‌شده بود. تالاب‌های خشک‌شده زمین‌هایی را برای کشاورزی، مسکن، صنعت، مدارس و بیمارستان‌ها فراهم کردند. پایتخت ایالات‌متحده، واشنگتن دی‌سی، بر روی تالاب زهکشی‌شده در امتداد رودخانه‌های پوتوماک و آناکوستیا ساخته شده است.

متاسفانه باید گفت تقریباً نیمی از تالاب‌های سراسر جهان تخریب شده‌اند. زهکشی و برداشت زغال سنگ نارس، تالاب‌های ایرلند و اسکاندیناوی را از بین برده است. بسیاری از ماهی‌های وابسته به تالاب‌ها کمیاب شده‌اند. برخی از این گونه‌ها، مانند ماهی قزل‌آلا و باس از نظر تجاری مهم هستند. شیلات آب شیرین و اقیانوس به تالاب‌ها وابسته است تا زیستگاه نسل بعدی ماهی‌ها را فراهم کند.

در اوایل دهه 1970، دولت‌ها شروع به شناخت ارزش عظیم تالاب‌ها کردند. برای حفاظت از اکوسیستم‌های در حال نابودی، مجوزهای شکار و ماهیگیری محدود شد. جریمه‌ها و محدودیت‌های روان‌آب کشاورزی و صنعتی باعث کاهش ریختن مواد شیمیایی سمی به تالاب‌ها شد. اکنون در برخی از نقاط جهان، از جمله ایالات‌متحده، تغییر یا تخریب تالاب‌ها خلاف قانون است. با این حال، این پهنه‌های ارزشمند و غنی از حیات، در معرض خطر نابودی قرار دارند.

تالاب چیست؟

تالاب‌ها و زیرشاخه اکولوژی تالاب یک حوزه مطالعاتی نسبتاً جدید در زمینه اکولوژی است که عمدتاً از قوانین و سایر مقررات وضع‌شده در دهه 1970 ناشی می‌شود. با این حال، اصطلاح تالاب برای اولین‌بار به طور رسمی در سال 1953 در گزارشی از سرویس ماهی و حیات وحش ایالات‌متحده (USFWS) استفاده شد که چهارچوبی را برای مطالب منتشرشده بعدی در مورد زیستگاه پرندگان آبزی در ایالات‌متحده ارائه می‌کرد. از آن زمان به بعد، بوم‌شناسان و مقامات دولتی تعریف‌های مختلفی از تالاب ارائه کرده‌اند. هیچ تعریف واحد و رسمی وجود ندارد. با این حال، تعریف ارائه‌شده از سوی کنوانسیون رامسر، یک معاهده بین‌دولتی که در سال 1971 در رامسر، ایران برای هدایت اقدامات ملی و بین‌المللی حفاظت از تالاب امضا شد، از جمله مواردی است که به طور گسترده مورد اشاره قرار گرفته است:

«تالاب‌ها مناطقی از مرداب، آبگیر، زمین‌های پوشیده از تورب3 یا آب، اعم از طبیعی یا مصنوعی، دائمی یا موقت، با آب ساکن یا جاری، شیرین، شور یا نمک و شامل مناطقی از آب‌های دریایی است که عمق آن در جزرومد از شش متر تجاوز نمی‌کند.»

این تعریف همچنین به اندازه کافی گسترده است که شامل آب‌های آزاد مورد استفاده پرندگان می‌شود- مفهومی که در ابتدا الهام‌بخش حفاظت از تالاب‌ها و پهنه‌های آبی مرتبط بود.

خاستگاه تالاب

شواهد از اولین گیاهان تالاب به دوره اُردویسین  / Ordovician (485 تا 443 میلیون سال پیش) بازمی‌گردد، زمانی که اولین گیاهان خشکی که به بسترهای مرطوب وابسته بودند، شروع به ساکن شدن در زمین کردند. گیاهان تالاب و جانورانی که به آنها وابسته بودند، به تکامل خود ادامه دادند و اولین مرداب‌ها و باتلاق‌ها در دوره دوونین  / Devonian (419 تا 359 میلیون سال پیش) ظاهر شدند. باتلاق‌ها بعداً در طول دوره کربنیفر (9 /358 میلیون تا 9 /298 میلیون سال پیش) بر مناطق وسیعی مانند سرزمینی که به جنوب آمریکای شمالی تبدیل شد، تسلط یافتند. همچنین در بخش‌هایی از دوران مزوزوئیک و سنوزوئیک (252 میلیون سال پیش تاکنون) نیز شواهدی از زیستگاه‌های تالاب گسترده، وجود داشته است.

پهنه‌های تالاب، به دسترسی داشتن به آب مایع وابسته هستند. در طول تاریخ زمین‌شناسی، در دسترس بودن آب بر اساس الگوهای آب‌وهوایی محلی و جهانی غالب، عرض جغرافیایی، ارتفاع، فصل و فاصله هم از بدنه‌های آبی و هم از آب‌های زیرزمینی، متفاوت بوده است. در نتیجه این تنوع، تالاب‌ها در نقاط مختلف جهان محصول شرایط مختلف هستند.

یخبندان در دوران پلیستوسن  / Pleistocene (6 /2 میلیون تا 7 /11 هزار سال پیش) انواع مختلفی از مناظر را برای توسعه تالاب‌های امروزی آماده کرد. در مناطق یخبندان، حرکت ورقه‌های یخ، چشم‌انداز را زیر و رو کرد و وزن یخ، پوسته زمین را به زیر فرو برد. هر دو فرآیند، مناطقی مانند دشت‌های خلیج هادسون، کانادا را ایجاد کردند. این منطقه، که میزبان تالاب‌های گسترده‌ای است که از آب‌های زیرزمینی و بارندگی تغذیه می‌شوند، همچنان بالا آمدن ایزواستاتیک (بازگشت در زمین که به دنبال عقب‌نشینی یخچال‌های طبیعی انجام می‌شود) را تجربه می‌کند که قسمت بیشتری از اعماق خلیج هادسون را به سطح می‌آورد. برخی از این زمین‌های جدید پوشش گیاهی پیدا کرده‌اند و تالاب‌ها گسترش یافته‌اند. 

در برخی از سردترین نقاط جهان، تالاب‌ها از طریق لایه‌ای از یخ نفوذناپذیر که در طول سال در داخل خاک باقی می‌ماند، حفظ می‌شوند. این زمین یخ‌زده دائمی، هم از نفوذ آب سطحی به داخل زمین و هم از تماس گیاه با آب‌های زیرزمینی معدنی جلوگیری می‌کند. حدود 20 تا 22 درصد از سطح زمین به اندازه کافی به یک منطقه قطبی نزدیک است یا به اندازه کافی در ارتفاع زیاد است که انجماد دائمی را تجربه کند. بخش اعظم شمال آمریکای شمالی و اوراسیا، و همچنین فلات مغولی و تبت، تحت تاثیر یخبندان دائمی قرار دارند و این مناطق میزبان پهنه‌های وسیعی از مرداب‌ها، باتلاق‌ها و تورب‌زارها هستند. آمریکای شمالی دارای برخی از وسیع‌ترین مناطق باتلاقی و مردابی روی زمین است. در غرب سیبری، جنگل‌های کاج اروپایی، صنوبر و توس (از خانواده توسکایان)، بخشی از دلتای عظیم داخلی را تشکیل می‌دهند که بزرگ‌ترین ناحیه پیوسته از تورب‌زارها در جهان است. فلات‌های آسیا نیز به طور کلی میزبان برخی از غیرمعمول‌ترین اکوسیستم‌های تالابی در ارتفاعات هستند.

برخی از مناطق تالاب به روش‌های دیگری در دوره‌های پایین بودن سطح دریا، زمانی که آب در یخ‌های یخبندان محبوس شده بود، ایجاد شدند. به دنبال کاهش سطح دریا، دشت ساحلی جنوب شرقی ایالات‌متحده با رسوبی که از مناظر بالادست فرسایش یافته بود، تشکیل شد. افزایش سطح دریا که به دنبال عقب‌نشینی یخچال‌ها انجام شد، سرعت جریان رودخانه‌ای را کاهش داد و راه بسیاری از رودخانه‌ها بسته شد. این تغییرات سبب تشکیل انواع تالاب‌های فرورفته، مسطح و رودخانه‌ای شد. علاوه بر این، دوره گرمایشی که به دنبال آخرین دوره یخبندان (که تقریباً 11700 سال پیش به پایان رسید) ایجاد شد، با رودخانه‌هایی که با آب یخِ ذوب‌شده در جریان بودند؛ تکه‌های یخ مدفون که ذوب شدند و دریاچه‌ها را تشکیل دادند؛ دریاچه‌های بزرگی که در نواحی کم‌ارتفاع به داخل خشکی کشیده شدند؛ حاشیه‌های دریا که به داخل خشکی حرکت کردند و سطح آب‌های ساحلی که عموماً همراه با دریا بالا می‌آمدند، همراه بود. در پی این اتفاقات، تالاب‌ها در امتداد دریاچه‌ها و حاشیه‌های ساحلی، در نواحی دلتا و در سراسر دشت‌های سیلابی گسترش یافتند.

تالاب‌ها در مناطق بدون یخبندان، مانند مناطق استوایی، در دوره‌هایی ایجاد شدند که آب‌وهوایی کمی متفاوت داشتند، بنابراین ممکن است در شرایط امروزی در حال تغییر باشند. جنگل‌های باتلاقی تورب اندونزی بر روی زغال سنگ نارس (تورب) با ضخامت 15 متر ساخته شده‌اند. انباشته شدن این مواد در یک دوره مرطوب چند هزار سال پیش رخ داده است. اگرچه زغال سنگ نارس جدید هنوز در جاهایی شکل می‌گیرد و منطقه مرطوب باقی می‌ماند، اما آب‌وهوای گرمسیری امروزی به حدی خشک است که امکان تخریب تورب را در برخی مناطق فراهم می‌کند.

تالاب‌ها در سرتاسر جهان در هر زیست‌بوم یا منطقه اصلی حیات یافت می‌شوند. برخی از تالاب‌ها، مانند مرداب‌های ساحلی، در جایی اتفاق می‌افتند که آب‌های آزاد و خشکی به هم می‌رسند. بقیه، مانند چاله‌های چمنزار در مرکز آمریکای شمالی و خلیج‌های کارولینا در دشت ساحلی اقیانوس اطلس، عمدتاً از طریق بارش یا آب‌های زیرزمینی تغذیه می‌شوند و با حجم مشخصی از آب مرتبط نیستند.

تالاب‌ها همچنین در بیوم گرم بیابان یافت می‌شوند؛ برای مثال، مرداب‌های بین‌النهرین که در محل تلاقی رودخانه‌های دجله و فرات یافت می‌شوند. در مناطق معتدل، تالاب‌ها معمولاً در نزدیکی خطوط ساحلی، رودخانه‌ها، دریاچه‌ها یا سایر مکان‌هایی که ورودی آب محلی بیش از خروجی آن است، یافت می‌شود.

65

سوپرمارکت‌های طبیعت

تالاب‌ها خدمات حیاتی اکوسیستم را ارائه می‌دهند. آب یکی از مهم‌ترین منابع طبیعی روی این کره خاکی است که به روش‌های بسیار فراتر از پر کردن مجدد بطری آب، حیات را حفظ می‌کند. آب به ما کمک می‌کند تا غذا درست کنیم و به حیات اجازه می‌دهد به زیباترین روش‌ها شکوفا شود.

این سیاره در تامین آب در اقیانوس‌ها، رودخانه‌ها، دریاچه‌ها و حتی تالاب‌ها برای حفظ حیات، کاری قابل توجه انجام می‌دهد. دنیا پر از آب است و به همین دلیل پر از زندگی است. وقتی به همه این آب‌های شگفت‌انگیز که حیات را حفظ می‌کنند فکر می‌کنیم، اغلب تالاب‌ها مغفول می‌مانند. تالاب‌ها به‌رغم پوشش تنها شش درصد از سطح زمین، غذا، آب آشامیدنی تمیز و پناهگاه برای افرادی بی‌شمار و حیات وحش در سراسر جهان فراهم می‌کنند. امروزه تخمین زده می‌شود که نصف کل تالاب‌ها در سراسر جهان ناپدید شده‌اند.

در ادامه به هفت حقیقت اشاره می‌کنیم که احتمالاً در مورد تالاب‌ها نمی‌دانستید!

1- تالاب‌ها به عنوان سیستم فیلتراسیون طبیعت عمل می‌کنند.

یک تالاب دقیقاً همان‌طور است که به نظر می‌رسد: زمینی که از آب اشباع شده است. تالاب‌ها به دلیل طبیعت منحصر‌به‌فرد خود، زیستگاه طیف متنوعی از گونه‌های جانوری و گیاهی هستند. در یک تالاب متوسط، ترکیبی از خاک و گیاهان به فیلتر کردن آب کمک می‌کند. به همین دلیل، ما به آب تمیز در دریاچه‌ها و رودخانه‌ها دسترسی داریم. آب‌های زیرزمینی که مردم برای نوشیدن و سایر مصارف به آن وابسته هستند به وسیله باتلاق‌ها و مرداب‌ها پاکسازی و تصفیه می‌شوند. هنگامی که آب وارد تالابی می‌شود، سرعت آن کاهش یافته و به رسوبات سنگین اجازه می‌دهد به کف تالاب بریزند و کیفیت آب جاری به دریاچه‌ها و رودخانه‌های مجاور را بالا ببرند.

2- تالاب‌ها از نظر بیولوژیک، متنوع‌ترین اکوسیستم‌های روی این سیاره هستند.

از آنجا که تالاب‌ها بسیار منحصربه‌فرد هستند، از طیف حیرت‌انگیزی از گونه‌های گیاهی و جانوری -از جمله بسیاری از گونه‌های در معرض خطر- پشتیبانی می‌کنند. تالاب‌ها به ویژه برای بسیاری از گونه‌های پرندگان مهاجر که برای استراحت ایمن به آنها متکی هستند، همچنین برای غذا، لانه‌سازی و زیستگاه تولید مثل، مهم هستند. بنابراین، زمانی که برای پروژه‌های توسعه، تخریب می‌شوند، تاثیر دومینوواری بر گونه‌های حیات‌ وحشی که به آنها متکی هستند، می‌گذارند. با حفاظت از تالاب‌ها، از یک‌سوم گونه‌های در معرض خطر انقراض جهان نیز محافظت می‌کنیم!

3- تالاب‌های زغال سنگ نارس، منبع کربن هستند.

تالاب‌های زغال سنگ نارس که معمولاً به عنوان تورب‌زار شناخته می‌شوند، زیرگروهی از تالاب‌ها هستند. تورب‌زارها توانایی تجزیه مواد زمینی را با سرعت بسیار بیشتری نسبت به سایر اکوسیستم‌ها دارند. این امر باعث ایجاد چیزی می‌شود که «پیت» نامیده می‌شود، یک کمپوست طبیعی که سرشار از مواد مغذی و کربن بالاست.

4- تالاب‌ها می‌توانند آب سیلاب را ذخیره کنند.

تالاب‌ها به عنوان اسفنج‌های طبیعی عمل می‌کنند که آب‌های سطحی، باران، برف‌های ذوب‌شده، آب‌های زیرزمینی و سیل را به دام می‌اندازند و به آرامی آزاد می‌کنند. یک هکتار از تالاب‌ها می‌تواند بین یک تا 5 /1 میلیون گالن آب سیل را ذخیره کند و در طول موج‌های طوفان به یک حائل طبیعی تبدیل شود و اثرات قدرتمند طوفان را کاهش دهد. به همین دلیل، تالاب‌ها خط مقدم دفاع در برابر طوفان‌ها هستند، بنابراین حفاظت از آنها بسیار مهم است.

5- تالاب‌ها نام‌های مختلفی دارند.

بسیاری از مردم ممکن است در مورد تالاب‌ها بدانند، اما ممکن است آنها را با نامی کاملاً متفاوت بشناسند. در واقع، بسیاری از مردم احتمالاً از این نام‌های مختلف آگاه هستند، بدون اینکه حتی بدانند که زیرمجموعه تالاب‌ها قرار دارند. برخی از این نام‌ها عبارت‌اند از: حرا (مانگرو)، مصب (دلتا)، مرداب، لجن‌زار و باتلاق. آیا در نزدیکی خود تالاب دارید؟

6- تالاب‌ها میزان فرسایش را کنترل می‌کنند.

در حال حاضر، می‌دانیم که تالاب‌ها یک مانع مهم در برابر طوفان هستند و به عنوان اولین دفاع طبیعت در برابر سیل و موج طوفان عمل می‌کنند. با این حال، این اکوسیستم‌های ارزشمند همچنین با کاهش فشار آب طوفان بر روی خاک، به کنترل فرسایش کمک می‌کنند و در نتیجه احتمال رانش زمین و سایر رویدادهای مخرب را کاهش می‌دهند.

7- تالاب‌های ساحلی به ما در مبارزه با تغییرات اقلیمی کمک می‌کنند.

تالاب‌های قدیمی‌تر آب شیرین به حذف کربن بیشتری نسبت به انتشار آنها کمک می‌کنند و به طور موثر به ما در مبارزه با تغییرات آب‌وهوایی و کاهش اثرات این تغییرات در طول زمان یاری می‌رسانند.

خط مقدم در خطر است!

تا چندی پیش، تالاب‌ها به عنوان زمین‌های بایر تلقی می‌شدند. اکنون می‌دانیم که این اکوسیستم‌های غنی و پربار، منابع مولد و ارزشمندی هستند که ارزش حفاظت و احیا را دارند. با این حال، 87 درصد از تالاب‌های جهان در طول 300 سال گذشته از بین رفته‌اند، که بیشتر این تلفات پس از سال 1900 اتفاق افتاده است؛ به‌رغم ارزش سرشاری که این منابع، برای جمعیت انسانی دارند.

برای مثال، در کشور خودمان، رئیس سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری گفته است: سالانه 100 میلیون هکتار از عرصه‌های طبیعی جهان به بیابان تبدیل می‌شود که سهم ایران از این میزان، یک میلیون هکتار است. بر این اساس، 42 درصد تالاب‌های کشور خشک شده و این موضوع بستری را برای تولید گردوغبار فراهم آورده است.

بدون تالاب‌ها، شهرها باید پول بیشتری برای تصفیه آب خرج کنند، سیل‌ها برای جوامع مجاور ویران‌کننده‌تر هستند، طوفان‌ها می‌توانند به مناطق دورتر نفوذ کنند، حیوانات آواره می‌شوند یا از بین می‌روند و عرضه مواد غذایی همراه با معیشت مختل می‌شود.

انسان‌ها با استخراج نفت و گاز، ساختن زیرساخت‌ها، چرای بی‌رویه دام، صید بی‌رویه، تخریب تالاب‌ها از جمله با لایروبی و زهکشی، آلودگی مواد مغذی و آلودگی آب، برای تالاب‌ها مزاحمت ایجاد کرده و به آن آسیب می‌رسانند. این آسیب بسته به نوع و مدت اختلال، سطوح مختلفی از استرس را به محیط وارد می‌کند.

از دست دادن تنوع زیستی در سیستم‌های تالاب از طریق تغییر کاربری زمین، تخریب زیستگاه، آلودگی، بهره‌برداری از منابع و گونه‌های مهاجم رخ می‌دهد. به عنوان مثال، ورود سنبل آبی، گیاه بومی آمریکای جنوبی به دریاچه ویکتوریا در شرق آفریقا و همچنین علف اردک در مناطق غیربومی کوئینزلند، استرالیا، بر کل سیستم‌های تالاب غلبه کرده و زیستگاه‌ها را تحت تاثیر قرار داده و تنوع گیاهان بومی و حیوانات را کاهش داده است. برخی از آسیب‌ها عبارت‌اند از:

1- تبدیل به خشکی

برای افزایش بهره‌وری اقتصادی زمین‌ها، تالاب‌ها اغلب به زمین‌های خشک با دایک‌ها (آب‌بند) و زهکش تبدیل شده و برای اهداف کشاورزی به کار گرفته می‌شوند. ساخت دایک‌ها و سدها پیامدهای منفی برای تالاب‌ها و کل حوضه‌های آبخیز دارد. هنگامی که سکونتگاه‌ها ساخته شده و به وسیله دایک‌ها محافظت می‌شوند، در برابر فرونشست زمین و خطر فزاینده سیل آسیب‌پذیر خواهند بود. دلتای رودخانه می‌سی‌سی‌پی در اطراف نیواورلئان، لوئیزیانا یک نمونه شناخته‌شده است. دلتای دانوب در اروپا نیز یکی دیگر است.

2- زهکشی دشت‌های سیلابی

زهکشی دشت‌های سیلابی یا فعالیت‌های توسعه‌ای که دالان‌های دشت سیلابی را باریک می‌کند، توانایی سیستم‌های رودخانه-دشت سیلابی را برای کنترل خسارت سیل کاهش می‌دهد. این موضوع به این دلیل است که سیستم‌های تخریب‌شده هنوز باید همان میزان بارندگی را مدیریت کنند، که باعث می‌شود قله‌های سیل بیشتر یا عمیق‌تر شوند و جریان سیل سریع‌تر حرکت کند.

پیشرفت‌های مهندسی مدیریت آب در قرن گذشته، تالاب‌های دشت سیلابی را از طریق ساخت خاکریزهای مصنوعی مانند دایک‌ها، باندها، خاکریزها، سرریزها و سدها تخریب کرده است. آنها از این طریق همه آب را در یک کانال اصلی جمع می‌کنند و آب‌هایی که از نظر تاریخی به آرامی در یک منطقه بزرگ و کم‌عمق پخش می‌شدند، متمرکز شده‌اند. از بین رفتن دشت‌های سیلابیِ تالاب موجب سیل شدیدتر و مخرب‌تر می‌شود. تاثیر فاجعه‌بار انسانی در دشت‌های سیلابی رودخانه می‌سی‌سی‌پی، در کشته شدن صدها نفر طی شکسته شدن خاکریز در نیواورلئان در اثر طوفان کاترینا مشاهده شد. خاکریزهای ساخته‌شده به دست انسان در امتداد دشت‌های سیلابی رودخانه یانگ تسه باعث شده است کانال اصلی رودخانه، مستعد سیل‌های مکرر و مخرب شود. برخی از رویدادهای مخرب عبارت‌اند از: از بین رفتن پوشش گیاهی ساحلی، از بین رفتن 30درصدی پوشش گیاهی در سراسر حوضه رودخانه، دو برابر شدن درصد زمین تحت تاثیر فرسایش خاک و کاهش ظرفیت مخزن از طریق ایجاد لجن در دریاچه‌های دشت سیلابی.

3- صید بی‌رویه

صید بی‌رویه یک مشکل عمده برای استفاده پایدار از تالاب‌هاست. نگرانی‌ها در مورد جنبه‌های خاصی از ماهیگیری که از تالاب‌ها و آبراه‌های طبیعی برای برداشت ماهی برای مصرف انسان استفاده می‌کند، در حال افزایش است. آبزی‌پروری به سرعت در سرتاسر منطقه آسیا و اقیانوسیه به ویژه در چین که 90 درصد از کل مزارع پرورش آبزیان در آن انجام می‌شود، ادامه می‌یابد و 80 درصد ارزش جهانی را به خود اختصاص می‌دهد. بخشی از آبزی‌پروری، مناطق وسیعی از تالاب را از طریق اقداماتی مانند تخریب جنگل‌های حرا در صنعت پرورش میگو از بین برده است. اگرچه تاثیر مخرب پرورش میگو در مقیاس بزرگ بر اکوسیستم ساحلی در بسیاری از کشورهای آسیایی مدتی است که به طور گسترده شناخته شده، اما کاهش آن دشوار است زیرا در آن صورت دیگر راه‌های اشتغال برای مردم وجود نخواهد داشت. همچنین تقاضای رو‌به‌رشد برای میگو در سطح جهانی، بازار بزرگ و آماده‌ای را فراهم کرده است.

66

دامن زدن به تغییرات اقلیمی

در آسیای جنوب شرقی، جنگل‌ها و خاک‌های باتلاق زغال سنگ نارس، در معرض زهکشی، سوزاندن، استخراج معادن و چرای بیش از حد هستند که به تغییرات آب‌وهوایی کمک می‌کند. در نتیجه زهکشی زغال سنگ نارس، کربن آلی که طی هزاران سال ایجاد شده و به طور معمول زیر آب است، ناگهان در معرض هوا قرار می‌گیرد. 

زغال سنگ نارس تجزیه شده و به دی‌اکسید کربن تبدیل می‌شود که سپس در جو آزاد می‌شود. آتش‌سوزی زغال سنگ نارس باعث می‌شود همین روند به سرعت اتفاق بیفتد و علاوه بر آن ابرهای دود عظیمی را ایجاد می‌کند که از مرزهای بین‌المللی هم می‌گذرد؛ این پدیده اکنون تقریباً هر سال در آسیای جنوب شرقی اتفاق می‌افتد. در حالی که تورب‌زارها تنها سه درصد از مساحت زمین را تشکیل می‌دهند، اما تخریب آنها مسئول هفت درصد از کل انتشار دی‌اکسید کربن در جهان است.

انتشار گازهای گلخانه‌ای از تالاب‌های مورد توجه عمدتاً متان و اکسید نیتروژن است. تالاب‌ها بزرگ‌ترین منبع طبیعی متان اتمسفر در جهان هستند و از این رو نقطه اصلی نگرانی با توجه به تغییرات اقلیمی به شمار می‌روند. تالاب‌ها تقریباً 20 تا 30 درصد متان اتمسفر را از طریق انتشار خاک و گیاهان تشکیل می‌دهند و به طور متوسط ​​سالانه 161Tg متان را به جو وارد می‌کنند.

تالاب‌ها با خاک‌های غرق آب و گونه‌های متمایز گیاهی و جانوری که با حضور مداوم آب سازگار شده‌اند، مشخص می‌شوند. این سطح بالای اشباع آب شرایطی را برای تولید متان ایجاد می‌کند. بیشتر تولید متان در محیط‌های تهی از اکسیژن اتفاق می‌افتد. از آنجا که میکروب‌هایی که در محیط‌های گرم و مرطوب زندگی می‌کنند، اکسیژن را سریع‌تر از اتمسفر پخش می‌کنند، تالاب‌ها محیط‌های بی‌هوازی ایده‌آل برای تخمیر و همچنین فعالیت متانوژن‌ها4 هستند. با این حال، سطوح متانوژن به دلیل در دسترس بودن اکسیژن، دمای خاک و ترکیب خاک در نوسان است. یک محیط گرم‌تر و بی‌هوازی‌تر با خاک غنی از مواد آلی، امکان به وجود آمدن متانوژن را فراهم می‌کند.

برخی از تالاب‌ها منبع قابل توجهی برای انتشار متان و برخی نیز انتشاردهنده اکسید نیتروژن هستند. اکسید نیتروژن یک گاز گلخانه‌ای با پتانسیل گرمایش جهانی 300 برابر دی‌اکسید کربن بوده و ماده غالب تخریب‌کننده لایه ازون است که در قرن بیست‌ویکم منتشر می‌شود. تالاب‌ها همچنین می‌توانند به عنوان مخزن گازهای گلخانه‌ای عمل کنند. تالاب‌ها تقریباً 6 /44 میلیون تن کربن در سال در سطح جهان ذخیره می‌کنند.

دنیای بی‌آب

30 سال پیش، تالاب Hadejia-Nguru، واحه‌ای بزرگ در لبه صحرا در شمال نیجریه، محل زندگی دو میلیون ماهیگیر، دامدار و کشاورز بود. سپس دولت دو رودخانه را که شبکه پیچیده دریاچه‌ها، بسترهای نیزار، کانال‌های طبیعی و مراتع مرطوب را تغذیه می‌کردند، سد کرد تا پروژه‌های آبیاری دوردست را پیش ببرد.

با از بین رفتن 80 درصد آب ورودی، این تالاب تا حد زیادی خشک شد. اکنون شترها در جایی راه می‌روند که ماهیگیران تورهای خود را می‌انداختند. زمین‌ها رها شده‌اند. چاه‌ها خالی هستند و درختان به اسکلت‌های خشک‌شده تبدیل شده‌اند.

تالاب Hadejia-Nguru زمانی بخشی از یک منطقه مرطوب گسترده‌تر در اطراف دریاچه چاد بود که در آن زمان چهارمین دریاچه بزرگ آفریقا بود و در مرزهای بین نیجریه، کامرون، چاد و نیجر قرار داشت. سدهای روی رودخانه‌ها در چندین کشور به این معنی است که برای سال‌ها تقریباً آب نداشته است. بیش از 90 درصد دریاچه از بین رفته است. آنچه باقی می‌ماند، تا حد زیادی علف‌های هرز است.

در حالی که تغییرات آب‌وهوایی در اینجا نقش مهمی ایفا می‌کند، اما تنها بخشی از دلیل آن است. دریاچه و تالاب‌های این منطقه در حال مرگ هستند، زیرا جریان رودخانه‌ها منحرف شده است.

با هجوم بیابان، درگیری‌ها میان گله‌داران و کشاورزان برای آب باقی‌مانده در سرتاسر منطقه تشدید شده است، اقتصادهای محلی نابود شده، فقر افزایش یافته، بیش از دو میلیون نفر آنجا را ترک کرده‌اند و وحشت در میان باقی‌مانده‌ها حاکم است. شاید هیچ کجای کره زمین ارتباط میان تالاب‌ها، معیشت و صلح را به این روشنی درک نکرده باشد.

در سراسر آفریقا، دریاچه‌ها، رودخانه‌ها، دشت‌های سیلابی، دلتاهای داخلی و سایر تالاب‌ها هنوز نقش مهمی در تضمین امنیت غذایی دارند؛ اما بسیاری از آنها قربانی شده‌اند.

دنیای بدون تالاب، دنیای بدون آب است. 2 /1 میلیارد نفر در جهان در مناطقی زندگی می‌کنند که آب از نظر فیزیکی کمیاب است و 7 /2 میلیارد نفر -40 درصد از جمعیت جهان- حداقل برای یک ماه در سال از کمبود آب رنج می‌برند. باید برای آب فکری کرد! 

پی‌نوشت‌ها:

1- باتلاق (swamp)، در محیط جنگلی تشکیل می‌شود و طبیعتاً وسطش پر از درخت است؛ اما مرداب (marsh)، عمقش کمتر و وسط آن به جای درخت، علف و خزه وجود دارد.

2- مانگرو از گونه‌های آبزی و نادر جنگلی است که در پهنه‌های گلی می‌روید و نقش مهمی در اکوسیستم مناطق ساحلی و حفاظت از سواحل دارد.

3- توده متراکم قهوه‌ای یا سیاهی که از تجزیه ناقص خزه‌ها و گیاهان به دست می‌آید.

4- گونه‌ای از میکروارگانیسم‌ها با قابلیت تولید متان

دراین پرونده بخوانید ...