توازن قوای درهمریخته
در دولت تحریرالشام چه سرنوشتی در انتظار کردهای سوریه است؟
رهبران دو گروه کرد که پیشتر رقیب بودند، روز پنجشنبه (27 دیماه) در گامی آشکار به سوی آشتی، در شمال عراق با یکدیگر دیدار کردند، آن هم زمانی که تحولات سیاسی در سوریه، کردهای این کشور را با آیندهای نامعلوم مواجه کرده است. «هوشیار زیباری»، یکی از مقامات ارشد حزب دموکرات کردستان، دیدار «مسعود بارزانی»، رهبر حزب دموکرات کردستان و «مظلوم عبدی»، فرماندهی «نیروهای دموکراتیک سوریه» یا SDF را «دستاورد مهمی برای تقویت وحدت و موقعیت کردها» در مرحله انتقالی سوریه توصیف کرد. این نشست در اربیل، پایتخت منطقه نیمهخودمختار کردستان در شمال عراق، هفتهها پس از سقوط دولت بشار اسد برگزار شد. «استلا مارتانی» و «قاسم عبدالزهرا» در «واشنگتنپست» نوشتند، یکی از اعضای ارشد حزب دموکرات کردستان که خواست نامش فاش نشود، گفت که گفتوگوهای بارزانی و عبدی بر «وحدت موضع کردها» در سوریه و «بررسی راههایی برای جدا کردن نیروهای دموکراتیک سوریه» از حزب کارگران کردستان (یا پکک) -یک گروه شبهنظامی جداییطلب کرد که از سوی ترکیه در فهرست سازمانهای تروریستی قرار گرفته است- متمرکز بود. این مقام گفت که رهبر حزب دموکرات کردستان استدلال کرده است که چنین اقدامی میتواند درها را برای حمایت گستردهتر بینالمللی بهویژه از طریق روابط حزب دموکرات کردستان [عراق] با ایالاتمتحده و ترکیه بگشاید. این مقام گفت که بارزانی همچنین بر اهمیت یک جبهه واحد کرد در سوریه برای مذاکره با دولت جدید این کشور از موضع قدرت تاکید کرده است. او گفت که دستاوردهای سیاسی کردها در عراق، از جمله به رسمیت شناختن قانون اساسی، میتواند الگویی برای کردهای سوریه باشد. «نیروهای دموکراتیک سوریه» به رهبری کردها، که در دهه گذشته شمال شرق سوریه را در کنترل خود داشتهاند، مورد حمله «ارتش ملی سوریه» -شبهنظامیانی که به نمایندگی از ترکیه میجنگند و «نیروهای دموکراتیک سوریه» را امتداد پکک میدانند- قرار گرفتهاند. در خلأ امنیتی موجود که به دنبال آن رهبران جدید سوریه پس از سقوط اسد در تلاش برای تشکیل ارتش ملی جدید هستند، نگرانیهایی در مورد ظهور دوباره داعش در عراق و سوریه شکل گرفته است. نیروهای کرد نقشی کلیدی در مبارزه با داعش در هر دو کشور (عراق و سوریه) ایفا کردهاند. تحولات اخیر فشار فزایندهای بر گروههای کرد وارد آورده و آنها را به سوی کنار گذاشتن اختلافات سیاسیشان سوق داده است. در راستای همین تغییر و تحولات بود که چندی پیش (حدود 22 تا 24 دیماه)، «حمید دربندی»، فرستاده بارزانی در حسکه در شمال شرق سوریه با عبدی دیدار کرد. حزب دموکرات کردستان عراق روابط دوستانهای با ترکیه دارد اما با «نیروهای دموکراتیک سوریه» و سایر گروههای همسو با پکک در تضاد بوده است.
اول) حرکت در مسیر یکپارچگی کردی؟
«فتحالله حسینی»، نماینده اداره خودمختار شمال و شرق سوریه (AANES) این دیدار را «فرصتی برای شکلدهی موضع واحد کرد» پیش از مذاکرات احتمالی در دمشق توصیف کرد. «شورای ملی کرد در سوریه» (ENKS) که نزدیک به حزب دموکرات کردستانِ بارزانی است، با «حزب اتحاد دموکراتیک» (PYD) که رهبری AANES را بر عهده دارد، بر سر نحوه نمایندگی کردها در مذاکرات با دیگر جناحهای سوریه اختلاف دارد. هر دو طرف تحت فشارند تا اختلافات خود را برای ارائه یک موضع منسجم، بهویژه در شرایطی که آینده سیاسی سوریه پس از اسد نامشخص است، کنار بگذارند. بارزانی فعالانه میان جناحهای کردی میانجیگری کرده است. فرستاده او، حمید دربندی، چندی پیش برای کاهش تنش از شمال شرق سوریه بازدید کرد، اما خود بارزانی پس از تمجید از اظهارات احمد الشرع، رهبر «هیات تحریرالشام» (HTS) با انتقادهایی مواجه شد. الشرع به کردها اطمینان داده که در آینده سوریه نقش خواهند داشت، اما برخی از ناظران کُرد اظهارات بارزانی را بهعنوان تضعیف تلاشهای خودمختاری کردها تفسیر کردند. دیدار عبدی و بارزانی نشاندهنده فرصتی نادر برای رسیدگی به اختلافات داخلی کردها و هماهنگی استراتژی برای آینده است. در حالی که سوریه در مسیر تشکیل دولت قرار دارد، رهبران کرد با چالش ایجاد توازن در اتحادهای منطقهای، مدیریت درگیریهای داخلی و مقابله با تهدیدهای خارجی روبهرو هستند. اینکه آیا این نشست به پیشرفت ملموسی منجر خواهد شد یا خیر، باید دید، اما میتواند لحظهای مهم برای کردهای سوری در شرایط بهشدت ناپایدار و بهسرعت در حال تغییر باشد. از نگاه برخی کارشناسان، دیدار اخیر مسعود بارزانی و مظلوم عبدی، «چراغ امیدی» برای اتحاد کردها در یک چشمانداز ناپایدار منطقهای است. نشست میان این دو رهبر کرد زمانی برگزار میشود که منطقه نیمهخودمختار شمال سوریه (تحت کنترل نیروهای دموکراتیک سوریه به رهبری مظلوم عبدی) در شرایطی قرار دارد که برخی آن را «بشکه باروت» مینامند.
دوم) آینده کردهای سوریه
در حالی که سوریها پایان رژیم اسد را جشن میگیرند، اما دولت جدید سوریه [دولت «تحریرالشام»] با مجموعهای از چالشها در برابر حاکمیت سیاسی، امنیتی و سرزمینی خود مواجه است. «هیات تحریرالشام» که سخت در تلاش است اعتبار خود را بهعنوان یک جنبش اسلامگرای میانهرو که قادر به اداره کشور است، بازسازی کند، با چالشهایی از سوی «رقبا» برای کنترل سرزمینی توسط نیروهای کرد دموکراتیک سوریه (SDF) در شمال شرق این کشور مواجه است. اینکه چگونه این دو بازیگر -یعنی «هیات تحریرالشام» (HTS) و «نیروهای دموکراتیک سوریه» (SDF)- منافع و اهداف متفاوت خود را دنبال خواهند کرد، نقشه سیاسی آینده سوریه را شکل خواهد داد. «بورجو اوزجلیک»، پژوهشگر ارشد امنیتِ خاورمیانه در موسسه «رویال یونایتد سرویس» معتقد است در روزهای پس از فروپاشی حکومت اسد -در حالی که «هیات تحریرالشام» و متحدانش از پایگاه خود در ادلب در شمال غربی سوریه بهسوی دمشق سرازیر شدند- «نیروهای دموکراتیک سوریه» دور سرگیجهآوری از شکستها را تجربه کردند که از سوی «ارتش ملی سوریه» (SNA) -ائتلاف محلی شبهنظامیان عربِ تحت حمایت ترکیه- بر آنها تحمیل شد. «نیروهای دموکراتیک سوریه» شهر نفتخیز دیرالزور را رها کردند، موقعیت خود را در تل رفعت از دست دادند، از منبج (30کیلومتری غرب رود فرات) عقبنشینی کردند و به عمق شرق فرات عقب نشستند. منبج عمدتاً عرب است، در حالی که کردها، ترکمنها، چرکسها و چچنیها سایر اقلیتهای سوریه را تشکیل میدهند. با وجود آتشبس با میانجیگری ایالاتمتحده برای فروکش کردن جنگ در منبج و سد تشرین، «نیروهای دموکراتیک سوریه» از حمله احتمالی ترکیه و متحدانش به کوبانی در شمال شرق، شهری نمادین و استراتژیک برای کردها، بیم دارند. این یک حرکت پرخطر بهویژه برای «ارتش ملی سوریه» خواهد بود و احتمالاً آنها را در یک درگیری طولانی گرفتار میکند. بازدارندگی نظامی «نیروهای دموکراتیک سوریه» علیه ترکیه و «ارتش ملی سوریه» کاهش یافته است. این گروه همچنین دارای اهرم کمتری بر «هیات تحریرالشام» است. ایالاتمتحده نیرویی متشکل از 900 سرباز در شمال شرقی سوریه دارد و از سال 2015 از «نیروهای دموکراتیک سوریه» برای مبارزه با آنچه از داعش باقی مانده حمایت میکند. با روی کار آمدن دوباره ترامپ، و طرح مسئله خروج نیروهای ایالاتمتحده، «نیروهای دموکراتیک سوریه» ممکن است با یک تهدید موجودیتی مضاعف مواجه شوند. ژنرال «مظلوم عبدی»، رهبر این گروه، هشدار داده که سوریه ممکن است وارد یک «جنگ داخلی خونین» شود، مگر اینکه دولت جدید نماینده همه گروهها در سوریه باشد. این همان بشکه باروتی است که از آن نام برده میشود. در دوران حکومت اسد، «هیات تحریرالشام» و «نیروهای دموکراتیک سوریه» در یک توازن قوای آشفته گرفتار بودند، به این معنا که یکی درگیر بقای گروهی خود بود و دیگری به دنبال مقاومت در برابر نیروهای اسد و حامیان منطقهایاش. «هیات تحریرالشام» یک سازمان جهادی سُنی است که ریشه در شاخه سوری القاعده دارد اما اظهار میکند که در سالهای اخیر دیدگاههای افراطی خود را تعدیل کرده است. این پرسش جدی وجود دارد که آنها تا چه حد میتوانند دیدگاههای خود را تغییر دهند؟ در سوی دیگر، «نیروهای دموکراتیک سوریه» قرار دارند که در دوران اسد عملاً «بیوطن» محسوب میشدند و از حقوق اولیه شهروندی و نمایندگی سیاسی محروم بودند. اوزجلیک معتقد است: «این مسئله نباید دوباره تکرار شود.»
سوم) محیط منطقهای متفاوت
کردها در عراق به مشروعیت سیاسی دست یافتند و دستاوردهایی را به چنگ آوردند. پس از جنگ اول خلیجفارس، نیروهای تحت رهبری ایالاتمتحده یک منطقه پروازممنوع در شمال عراق ایجاد و راه را برای تاسیس یک منطقه نیمهخودمختار کردی هموار کردند. قانون اساسی عراق که در 15 اکتبر 2005 به تصویب رسید، اقلیم کردستان را بهعنوان یک نهاد فدرال به رسمیت شناخت، کردها را همراه با اعراب بهعنوان مردمان تشکیلدهنده عراق به رسمیت شناخت و ترتیباتی را برای تقسیم قدرت در یک کشور فدرال نهادینه کرد. نمیتوان شرایط و محیط منطقهای کردهای عراق را قابل تسری به کردهای سوریه دانست. باید تمایزهای خاصی قائل شد. کردها در سوریه و عراق یک جنبش همگن زیر یک پرچم یکسان نیستند. عراق تحت اشغالِ ایالاتمتحده به کردهای عراقی بهعنوان میانجی بین جناحهای شیعه و سنی عرب در یک نظم سیاسی-قومی-فرقهای بزرگتر مینگریست. در منطقه اقلیم گروههای مسلح رقیب همچون سوریه وجود ندارد. در مقابل، توازن قوا در سوریه پراکندهتر است. در سوریه مجموعهای از گروههای مسلح رقیب با دیدگاههای سیاسی متفاوت وجود دارند که نگاهشان به «خارج» و «اهمیت دادن به منافع خارج» است. ایالاتمتحده هم علاقه کمتری دارد و هم قادر به اعمال نفوذ بر دمشق نیست. در حال حاضر، سوریه از سوی مخالفان مسلح تحت رهبری هیات تحریرالشام شکل گرفته که نمیتوان نقش اطلاعاتی ترکیه و کمکهای نظامیاش را نادیده گرفت. اکنون صداهای متفاوتی در سوریه شنیده میشود. «احمد الشرع» [یا همان ابومحمد الجولانی]، رهبر «هیات تحریرالشام» میگوید، کردها «بخشی از وطن» هستند و «هیچ بیعدالتی» علیه آنها وجود نخواهد داشت. از سوی دیگر، «عبیده ارنعوت»، سخنگوی اداره امور سیاسی تحت مدیریت «هیات تحریرالشام»، گفت: «ما نمیپذیریم که هیچ بخشی از کشور خارج از کنترل دولت دمشق باشد.» در عین حال، الشرع نیز در موضعگیری دیگری گفت، «همه جناحها منحل خواهند شد و هیچ سلاحی جز در دست دولت نخواهد بود». اینکه آیا این به «نیروهای دموکرات سوریه» تسری مییابد یا نه، مشخص نیست، اما نشان میدهد که وضعیت نوسان قابل توجهی دارد. «مرهف ابوقصره»، وزیر دفاع جدید سوریه هم میگوید، نیروهای کرد که در شمال شرق این کشور مستقر هستند، نباید بهعنوان یک بلوک مستقل از چهارچوب ارتش سوریه به فعالیت خود ادامه دهند. این اظهارات پاسخی است به صحبتهای فرمانده نیروهای دموکراتیک سوریه (مظلوم عبدی) که هفته گذشته گفته بود، نیروهای تحت امر او آماده ادغام با وزارت دفاع هستند، اما میخواهند بهعنوان «یک بلوک نظامی» مستقل باقی بمانند و منحل نشوند. این گروه در حال مذاکره با دولت جدید دمشق است تا در زمینه سازوکار ادامه فعالیتهایش مذاکره کند. ابوقصره گفت: «ما میگوییم آنها باید در چهارچوب وزارت دفاع و تحت ساختار آن ادغام شوند. اینکه آنها بهعنوان یک بلوک نظامی مستقل باقی بمانند، قابل قبول نیست.» دو مانع اصلی بر سر راه سوریه منسجم از نظر سرزمینی قرار دارد و چالشهایی را برای تعامل سیاست غرب ایجاد خواهد کرد. اولین مورد به وضعیت رسمی نیروهای دموکراتیک سوریه مربوط است که ترکیه به دنبال برخورد با آنها و ایجاد یک کمربند امنیتی است. غرب هم ممکن است ناخواسته گزینههای خود را برای کمک به کردهای سوریه محدود کند؛ بهویژه اگر تحریرالشام بتواند کنترل خود را گسترش دهد. چالش دوم، گسترش شهرکهای اسرائیلی در بلندیهای جولان و اشغال منطقه حائل سازمان ملل است. بهتازگی اسرائیل طرحی را برای توسعه شهرکسازی در آنجا تصویب کرده است. این میتواند باعث «کانتونیزه شدن» نهایی دولت سوریه شود؛ سناریویی که ترکیه به دنبال اجتناب از آن است و محافظان جدید دمشق برای مهار آن تلاش خواهند کرد. هر دو سناریو، که با سرعتهای متفاوتی در حال آشکار شدن هستند، پیامدهای گستردهای خواهند داشت.
چهارم) کمربندها بسته
«وینتروپ راجرز»، روزنامهنگاری که بر مسائل کردستان عراق تمرکز دارد، در مقالهای در نشنال اینترست به استراتژی بایدن در قبال کردها اشاره کرد. او نوشت، قبل از مراسم تحلیف بایدن در سال 2021، بسیاری از تحلیلگران حدس میزدند که او بهعنوان رئیسجمهور ایالاتمتحده موضعی آشکارا طرفدار کردها اتخاذ خواهد کرد. این پیشبینیها بر اساس دوران فعالیت او بهعنوان سناتور و معاون رئیسجمهور بود، یعنی زمانی که او روابط نزدیک با برخی گروههای کرد در خاورمیانه را تقویت کرد. اما پایان دوران ریاستجمهوری بایدن چیز دیگری را نشان میدهد: عدم حمایت بایسته از کردها. «آیکان اردمیر» و «فیلیپ کوالسکی» از «بنیاد دفاع از دموکراسیها» در آگوست 2020 پیشبینی کرده بودند که اگر بایدن انتخاب شود، «سیاستمداری بهشدت طرفدار کردها خواهد بود که تابهحال در کاخ سفید حضور یافته است». اردمیر و کوالسکی به حمایت اولیه بایدن از جنگ عراق اشاره کردند که رهبران کرد از آن حمایت کردند. برنامههای بحثبرانگیز او برای تعمیق فدرالیسم در عراق، که میتوانست حتی خودمختاری بیشتری را به اقلیم کردستان این کشور بدهد و... . بایدن همچنین از سیاستهای دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق [و فعلی] آمریکا در قبال کردها انتقاد کرد و همین، انتظارات را مبنی بر حمایت دولت بایدن از جاهطلبیهای کردها در شمال شرق سوریه افزایش داده بود. در سال 2017 اما دولت ترامپ با طرح کردهای عراق برای برگزاری همهپرسی استقلال مخالفت کرده و نامهای هشدارآمیز به اربیل ارسال کرد. سپس، در سال 2019، ترامپ به «عملیات چشمه صلح» ترکیه (که موجب خسارتهای سرزمینی قابل توجه به کردها در سوریه شد) چراغ سبز نشان داد. چهار سال بعد، پیشبینیهای اردمیر و کوالسکی محقق نشد. بحرانهای اقتصادی و سیاسی داخلی ایالاتمتحده -همچنین سایر نگرانیهای سیاست خارجی، مانند رقابت با چین و جنگهای اوکراین و غزه و...- توجه دولت بایدن را از کردها منحرف کرد. اقلیم کردستان از نظر ژئواستراتژیک مهم است. حمله سال 2003 به عراق، سکویی برای ایالاتمتحده بود. سپس، یک منطقه کلیدی برای مبارزه با داعش شد. در سوریه اما نیروهای کرد از هرجومرج برخاسته از جنگ داخلی بهمنظور ایجاد یک منطقه خودمختار عملی در بخش شمال شرقی این کشور استفاده کردند. با حمایت ایالاتمتحده، کردها توانستند ضرباتی به داعش و رژیم اسد وارد کنند اما همچنان در برابر حملات ترکیه و متحدانش آسیبپذیر هستند. آنکارا نمیخواهد شاهد یک هویت کردی دیگر در مرزهای جنوبیاش باشد. به هر روی، سقوط رژیم اسد پرسشهایی فوری در مورد چگونگی ادغام نیروهای کرد در شمال شرق سوریه با دولت مرکزی جدید ایجاد کرده است. «زوزن یاسار»، روزنامهنگار و پژوهشگر کرد، گفت: «این واقعیت که سیاستهایی مانند کاهش حضور نظامی آمریکا در منطقه در دستور کار قرار دارد، به این معناست که [شمال شرق سوریه] ممکن است در آینده با مشکلات امنیتی بیشتری مواجه شود. به نظر میرسد وضعیت پایدار نیست.» آنکارا به مخالفت با حمایت ایالاتمتحده از کردهای سوریه بهعنوان بخشی از مبارزه با داعش ادامه میدهد و نیروهای ترکیه بهطور منظم به شمال شرق سوریه حمله میکنند. اکنون، کردها کمربندهای خود را با بازگشت ترامپ محکمتر بستهاند. یاسار میگوید: «بازگشت ترامپ به قدرت میتواند به این معنا باشد که کردها حتی از حمایت کمتری از سوی ایالاتمتحده برخوردار خواهند شد و وضعیت کردها میتواند نامشخصتر شود.»