بریت جیپیتی
چگونه بریتانیا ابرقدرت هوش مصنوعی میشود؟
خود را برای جشن بزرگ بریتانیا در سال 2030 آماده کنید. اگر حرف ریشی سوناک را باور کنیم تا آن زمان کشور یک ابرقدرت علم و فناوری خواهد بود. هدف نخستوزیر آن است که بریتانیا به لطف فرصتهای ناشی از ابررایانش و هوش مصنوعی از پلههای ترقی بالا برود. هوش مصنوعی موجی از هیجان (و مقداری نگرانی) در میان فناوران و سرمایهگذاران ایجاد کرده بود. اکنون سیاستمداران نیز متقاضی قابلیتهای آن شدهاند و سیاستمداران بریتانیا از دیگران جلوتر هستند. به گفته آقای سوناک، بریتانیا هوش مصنوعی را به کنترل میگیرد و به دنبال آن بهرهوری، رشد اقتصادی و دیگر شاخصها را بهبود میبخشد. او در سخنرانی هفته گذشته خود در لندن گفت که توان بالقوه خارقالعاده هوش مصنوعی زندگی مردم را بهتر خواهد کرد. اشتیاق آقای سوناک و آمادگی او برای پیشتازی در هوش مصنوعی امری مطلوب است حتی اگر ادعاهایش بلندپروازانه به نظر برسد. بریتانیا در گذشته نوآوریهایی داشت که اثرات اقتصادی گستردهای به جای گذاشتهاند. به عنوان مثال اصلاحات بیگبنگ در دهه 1980 را در نظر بگیرید که لندن را به مرکز مالی اروپا تبدیل کرد. به دلایل مختلف باید پذیرفت که عصر هوش مصنوعی فرصتهای فراوانی میآفریند. سوناک حق دارد که برای چگونگی بهرهبرداری حداکثری از فرصت برنامهریزی کند. اما آیا بریتانیا واقعاً میتواند چنین کاری انجام دهد؟ این کشور مزیتهایی دارد و میزبان چندین شرکت مهم هوش مصنوعی به ویژه دیپ مایند (Deep Mind) گوگل در لندن است. دانشگاههایی برجسته دارد و از کارگران ماهر خارجی مورد نیاز شرکتهای هوش مصنوعی استقبال میکند. دولت حجم بزرگی از دادهها را میسازد. هیچ کشور دیگری این حجم بزرگ از اطلاعات سلامت را در یک سازمان (خدمات ملی درمان) ندارد. برگزیت هم این فرصت را ایجاد میکند که بریتانیا جایگاه تنظیمگری را به دست آورد و الگویی برای کشورهای متوسط جهان باشد که به ضیافت هوش مصنوعی وارد میشوند. اما مشکلات فراوانی نیز وجود دارند. بریتانیا جایگاهی کوچک دارد. سلطه آمریکا در فناوری سرمایه، افراد و نظرات را به خود جلب میکند و در نتیجه بنگاههای آمریکایی بر هوش مصنوعی مسلط میشوند. برگزیت باعث شد بریتانیا دسترسی خود به بازار واحد اتحادیه را از دست بدهد. شرکت اوراکل (Oracle) خوشهای از واحدهای پردازنده گرافیکی (GPU) دارد که در آموزش الگوهای بزرگ ضرورت دارند اما هیچکدام از غولهای رایانش ابری بریتانیا را به عنوان پایگاهی برای رایانش (Compute) انتخاب نکردهاند. بنابراین اگر قرار باشد بریتانیا در زمینه هوش مصنوعی پیشرفت کند لازم است تغییرات زیادی صورت گیرد. باید افراد بیشتری که با واحدهای پردازنده گرافیکی آشنایی دارند به جایگاههای پرنفوذ در دولت برسند. آقای سوناک وعده بریت جیپیتی (Brit GPT) را با صدای بلند اعلام میکند اما دولت او باید مهندسان بیشتری داشته باشد که ترکیب دادهها و رایانش –که زیربنای هوش مصنوعی است- را درک میکنند. پس از کسب این تخصص دولت باید به سه مساله بزرگ بپردازد. اولین موضوع به مجموعهدادههای عمومی مربوط میشود. آنها برای توسعهدهندگان هوش مصنوعی قابلیت کاربردی ندارند و مانند سنگآهن پالایشنشده هستند. فقط دولت مجوز پالایش این مجموعهدادهها را دارد و میتواند بگوید چه مجموعهدادههای جدیدی را میتوان ساخت. مجموعهای از دادههای پاک که مرتب بهروزرسانی میشود از نظر فنی و قانونی آسانتر در اختیار سازندگان الگوریتم قرار میگیرد و میتواند مهندسانی را به سمت خود بکشاند که قادر به ساخت سامانههای جدید هوش مصنوعی هستند. یک سازمان ملی درمان (NHS) مبتنی بر هوش مصنوعی همانند جواهری بر تاج بریتانیا خواهد درخشید. دوم، بریتانیا باید به سرعت در حوزه تنظیمگری برتری پیدا کند. هدف باید ایجاد مجموعهای عملگرا از مقررات باشد که هوش مصنوعی را ایمن نگه میدارد و جایی میان غرب وحشی آمریکا و شبکه محکم تنظیمگری اروپا قرار میگیرد. آقای سوناک در دیدارش با رئیسجمهور جو بایدن در کاخ سفید اعلام کرد پاییز امسال میزبان اجلاس جهانی تنظیمگری هوش مصنوعی خواهد بود که از انعطافپذیری کافی برخوردارند و در صنایع مختلف به کار میروند. به عنوان مثال آرایشگرانی که هوش مصنوعی را به خاطر انتخاب الگوهای جدید میخواهند نباید همانند عرضهکنندگان وام مسکن تحت مقررات قرار گیرند. آخرین و دشوارترین مساله آن است که چگونه میتوان به توسعهدهندگان هوش مصنوعی آن توان رایانشی را داد که برای آموزش و راهاندازی الگوهای بزرگ به آن نیاز دارند. در حال حاضر واحدهای پردازنده گرافیکی ساخت ان ویدیا (Nvidia) تنها تراشههای کاربردی هستند اما عرضه جهانی آنها محدود است. دولت میتواند به شرکتهای بریتانیایی و ادارههای خودش اجازه دهد تا دادههایشان را به توسعهدهندگان هوش مصنوعی در کشورهای دوست بدهند. نگرانیهای مربوط به حریم خصوصی و امنیت در بسیاری از مجموعهدادهها اغراقآمیز هستند. اما میان احساسات مجموعهدادهها و ارزش آنها در خلق الگوهای بزرگ همبستگی زیادی وجود دارد. دادههای حساس که به سلامت و رفتار انسان یا به امنیت ملی مربوط میشوند برای اطلاعرسانی به الگوهای جدید از همه مفیدترند. قابل درک است که نخواهیم این دادهها را به خارج بفرستیم. به همین دلیل است که بریتانیا به خوشههای GPU بیشتری در داخل مرزهایش نیاز دارد. رایانش بیشتر در خاک بریتانیا مزایای جانبی و منابع مختلفی را به بار میآورد. جرمی هانت گفته است که 900 میلیون پوند (1 /1 میلیارد دلار) را به دانشمندان دانشگاهی رشته کامپیوتر میدهد تا ابرکامپیوتر بریتانیا را در ادینبورگ بسازند. اما پویایی هوش مصنوعی تجاری آنقدر زیاد است که ممکن است طرح ادینبورگ به پروژهای بزرگ اما بیحاصل تبدیل شود. شرکت آمازون به تنهایی هر سال 25 میلیارد دلار برای رایانش هزینه میکند. مالیاتدهندگان بریتانیا نمیتوانند همگام با بخش خصوصی پیش بروند. دولت باید نهایت تلاشش را انجام دهد تا تولیدکنندگان تجاری را به سرمایهگذاری در خوشههای GPU در خاک بریتانیا ترغیب کند. باید عرضه پایدار برق پاک و ارزان تضمین شود. آموزش الگوها به مقدار بسیار زیادی برق نیاز دارد. اگر بریتانیا نتواند برق ارزان تامین کند نخواهد توانست کسی را به ساخت مراکز بزرگ GPU در آنجا تشویق کند. صف انتظار برای اتصال به شبکه برق بریتانیا سرمایهگذاران بالقوه را در هر نقطه اقتصاد فراری میدهد. گام دیگر میتواند استفاده از پول عمومی برای ابرپروژهای مانند ساخت یک نرمافزار دارای منبع باز باشد که به سازندگان تراشه کمک میکند انحصار شرکت انویدیا در بازار هوش مصنوعی را بشکنند. برتری انویدیا محصول نرمافزار هوشمندی است که آموزش الگوها در GPU را تسهیل میکند. شرکتهای رقیب در آمریکا و بریتانیا چنین نرمافزاری ندارند و در نتیجه از بازار هوش مصنوعی دور میمانند. با وجود نرمافزار بهتر، تراشههای آنها توان رقابت با محصولات انویدیا را پیدا و تنگنای عرضه را برطرف میکنند. این تنگنا توسعهدهندگان هوش مصنوعی را در سراسر جهان به هراس انداخته است. برای کشوری که میخواهد برتری جهانی را در زمینه هوش مصنوعی به دست آورد این بلندپروازی ارزش امتحان کردن را دارد.
منبع: اکونومیست