مرگ ارس
خشکی رود بزرگ چه آثار اجتماعی و اقتصادی برای ایران دارد؟
ارس رود خروشان و پرآب مرزهای شمال غربی ایران هنوز هم در مرز خاطره تاریخی ایرانیان از قرارداد ننگین ترکمانچای جریان دارد. رودی که اکنون و در هیاهوی شیطنتهای سیاسی همسایههای شمالی، کمرمق شده و آلودگیهای اتمی و فاضلاب رهاشده از سوی ارمنستان و آذربایجان از یک طرف و سدسازیهای جنونآمیز ترکیه از سوی دیگر بر نگرانیها در مورد آن افزوده است. البته ارس نه فقط به واسطه اینکه از چهار کشور عبور میکند و دو مرز حیاتی ما با دولتهای مستقر در باکو و ایروان را تشکیل میدهد، اهمیت دارد بلکه تامین آب مورد نیاز دشت مغان به عنوان یک منطقه برای تامین امنیت غذایی ایرانیان دارای اهمیت استراتژیک است. اما مرگ ارس چه تبعات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی برای ایران دارد؟
ارس از کوههای آناتولی ترکیه سرچشمه میگیرد، دست در دست رودهای کوچک دیگری مثل «آرپا» در نزدیکی مرز ترکیه و ارمنستان، ارس بزرگ را شکل میدهد، بعد مرز نخجوان را به طول ۱۱ کیلومتر ترسیم میکند و پس از گذر از مرز ایران و جمهوری خودمختار نخجوان، از مرز میان ایران و ارمنستان عبور میکند و دوباره مرز مشترک میان ایران و جمهوری آذربایجان را شکل میدهد. این رود مرزی در منتهیالیه شمالی استان اردبیل (پارسآباد) وارد جمهوری آذربایجان شده و به رود کورا میریزد. بیش از نیمی از طول رودخانه ارس تقریباً معادل 1080کیلومتری آن تا دریای خزر در مرز سه کشور ایران، ارمنستان و آذربایجان واقع شده است.
بهمنماه سال 1400 برخی رسانهها به نقل از مقامات محلی در اردبیل از احتمال بیابانی شدن دشت مغان به واسطه خشکی رود ارس گزارش نوشتند. در این گزارشهای تحلیلی-خبری تاکید شده، خشکی ارس و بیابانی شدن دشت مغان از حیث مهاجرتهایی که از استان اردبیل صورت میپذیرد و اینکه امنیت غذایی به خطر میافتد و بستر معیشت و اقتصاد مردم منطقه تخریب میشود، بسیار نگرانکننده است. باید در نظر داشت که سالانه بیش از 5 /4 میلیون تن انواع محصولات زراعی و باغی کشور در استان اردبیل به دست میآید که ۵۰ درصد آن در دشت مغان تولید میشود.
در صورتی که آب ارس در ایران خشک شود علاوه بر اینکه تنش مرزی ایران و دو همسایه شمالیاش را بالا میبرد، مهمترین مرکز تولید محصولات کشاورزی ایران یعنی دشت مغان را با چالشی غیرقابل جبران مواجه میکند. دشت مغان به علت وجود سه شرط مهم خاک حاصلخیز، آب فراوان (رود و سد ارس و خداآفرین) و گرمای مناسب برای کشاورزی، به قطب کشاورزی در استان اردبیل تبدیل شده است. قطبی که محصولات کشاورزی آن در سراسر ایران مصرف میشود. در این منطقه محصولات از قبیل ذرت بذری (بیشترین تولید ذرت بذری در کشور)، ذرت دانهای، گندم، یونجه، پنبه، چغندرقند، سویا، کلزا، هندوانه و... تولید میشود. همچنین محصولات و میوههای باغی از قبیل شلیل، هلو، آلو و... نیز در دشت مغان به دست میآید.
ارس مرز امپراتوری روسیه
رود ارس در سال ۱۸۱۳ میلادی در پی عهدنامه ترکمانچای به عنوان مرز ایران و امپراتوری روسیه برگزیده و تمامی مناطق شمال این رود از ایران جدا و به خاک روسیه افزوده شد. بعدها ایران و اتحاد جماهیر شوروی با همکاری همدیگر سدی در ناحیه پلدشت به نام سد ارس بنا کردند. سپس سد خداآفرین به صورت مشترک با جمهوری آذربایجان بر روی رود ارس احداث شد.
حوضه آبریز رودخانه ارس حدود 102 هزار کیلومترمربع مساحت دارد، از این مقدار بهطور تقریبی 40 درصد در خاک ایران، 40 درصد در خاک جمهوری آذربایجان و در حدود 20 درصد نیز در خاک ترکیه واقع شده است. در مجموع میتوان اینطور دستهبندی کرد که در حدود 54 درصد از آب رودخانه ارس از دو جمهوری آذربایجان و ارمنستان، 34 درصد از خاک ترکیه و 12 درصد باقیمانده نیز از کشور ما ایران تامین میشود.
آلودگیهای سبزرنگ
آلودگیهای ناشی از فعالیت صنعتی و معدنی ارمنستان، هماینک به علت کاهش دبی رودخانه ارس، بیش از پیش نمایان شده است. به نحوی که رنگ و بوی آلودگیهای ارس باعث نگرانی ساکنان حاشیه ارس شده است. این آلودگیها از نیروگاه اتمی فرسوده متسامور در خاک ارمنستان و ۱۵کیلومتری مرز ترکیه ناشی و بعد با ورود پساب صنعتی آلوده ناشی از فعالیتهای معدنی برای تولید طلا، مس و آلومینیوم در مجاورت مرز مشترک با ایران آمیخته میشود. مقامات کشور بارها تاکید کردهاند که طی چند دهه اخیر اعتراضات رسمی خود را به ارمنستان بهطور مکرر برای کنترل آلودگی ارسال کردهاند و جلساتی هم در این زمینه تشکیل شده ولی تاکنون نتیجه محسوسی نداشته است. بهطور کلی این آلودگیها در طول ۴۷۵ کیلومتر مرز آبی ارس با دو کشور ارمنستان و آذربایجان، تهدید جدی برای محیط زیست و سلامت جامعه ایجاد کرده و همچنان این موضوع ادامه دارد.
علی بیتالهی، مدیر بخش زلزلهشناسی مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی، در کانال تلگرامیاش که دغدغههای زمینشناختی و محیط زیستی خود را با مردم به اشتراک میگذارد، بعد از واکنشهای مقامات محلی در اردبیل به آلودگی رودخانه ارس، با انتشار فیلم سبزرنگ شدن آب ارس، نوشت؛ «دشت مغان با جریان رود ارس آباد شده است. در دهه ۴۰ کانال خاکی بزرگی از این رود خروشان و پرعظمت آن زمان به سمت انتهای جنوبی دشت مغان احداث و اراضی مابین کانال و ارس زیر پوشش کشت آبی قرار گرفت. اخبار منتشرشده، بیانگر سبز شدن رنگ آب رود ارس بعد از نقطه مرزی با ارمنستان است که دلیل آن تخلیه پسابهای صنعتی ارمنستان (دلیل تغییر رنگ آب غلظت بالای فلزات سنگین است) ذکر شده است. باغات منطقه تا دشت مغان نیز با همین آب آبیاری میشود و محصولات کشاورزی و باغات این دشت حاصلخیز و منحصربهفرد ایران، در اقصی نقاط کشور توزیع میشود. ضرورت دارد تا در خصوص جزئیات آلایندگی آب رودخانه ارس و اطلاعرسانی آن و روش اجرایی رفع خطر آلودگی آب اقدام جدی به عمل آید.»
برخی نگرانیها در استانهای اردبیل و آذربایجان شرقی به نگرشهای مصلحتگرایانه و دیپلماتیک ارجاع میدهند که به واسطه ملاحظات سیاسی و دیپلماتیک مساله آلودگی رود ارس چندان مورد پیگیری مقامات بلندپایه و مسوولان متولی نیست. با این حال برخی از نهادهای مسوول مانند حفاظت محیط زیست و آب منطقهای اصل هدایت پساب و املاح کارخانهها و معادن از خاک ارمنستان به رودخانه ارس را تایید میکنند و از تلاش برای حل این مشکل سخن میگویند.
افزایش سرطان در حاشیه ارس
مشکینی عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در این باره گفته است: پساب نیروگاه مستامور ارمنستان که از منظر مجله نشنال جئوگرافیک خطرناکترین نیروگاه جهان است، به رودخانه ارس میریزد و این احتمالاً آبهای زیرزمینی استانهایی که در حاشیه این رودخانه قرار دارند به ویژه اردبیل را آلوده میکند و این میتواند باعث ابتلای بسیار بالای مردم به سرطان معده و گوارش شود.
محمود عباسزاده به خبرنگار جماران گفته است: در تذکری که در مجلس دادم، درخواستم به وزارت امور خارجه، سازمان محیط زیست و پدافند غیرعامل و وزارت بهداشت و درمان این بود که موضوع را به صورت جدی بررسی کنند و به مردم گزارش دهند و اگر صحت داشته باشد حتماً اقدام قاطع و عاجل برای تضمین سلامت مردم انجام دهند.
در واکنش به این اظهارات معاون امور استانهای سازمان پدافند غیرعامل کشور با اشاره به آلودگی زیستمحیطی رودخانه ارس و تهدیدهای ناشی از آن گفت: دستگاههای استانی با همافزایی بیشتر، بهتر و با کمک سازمان پدافند غیرعامل کشور باید در شش ماه آینده تمام مشکلات زیستی این رودخانه را حل کنند. رسول رحیمی با اشاره به تهدیدهای آلودگی رودخانه ارس و همجواری آن با چهار استان شمال غرب، از تشکیل قرارگاه عملیاتی پدافند پرتوی شهید باکری به مرکزیت استان آذربایجان شرقی و دانشکده پرتوی دانشگاه تبریز به عنوان معین این قرارگاه جهت رصد، پایش، پیشبینی و پیشگیری از تهدیدهای پرتوی خبر داد. خط قرمز پدافند غیرعامل مردم هستند و کاهش آسیبپذیری و مصونسازی که به مردم مرتبط است هدف اصلی ماست.
تایید آلودگی ارس
از سویی سخنگوی صنعت آب در این باره تاکید کرده است: طبق پیگیریهای صورتگرفته برخی معادن که رودخانه ارس را آلوده میکنند، شناسایی شدهاند و از سوی وزارت نیروی ایران درخواست بازدید داده شد و دادستانی و سازمان محیط زیست ارمنستان هم ورود کردند و با توجه به اینکه این آلایندهها از جانب بخش خصوصی وارد رودخانه میشد شکایتهایی هم طرح شد. فیروز قاسمزاده، درباره آلایندگی رود ارس از پساب صنعتی ارمنستان و تاثیر منفی بر استانهایی که با این رودخانه همجوار هستند، به خبرگزاری ایلنا گفته است: طبق تقسیم کاری که صورت گرفته این موضوع در حیطه اختیارات سازمان حفاظت محیط زیست است، اما در هر حال این قضیه سابقه زیادی دارد و ایران از حدود ۱۰ سال پیش با ارمنستان مذاکرات جدی داشت. اکنون ماجرا از سوی سازمان حفاظت محیط زیست پیگیری میشود و وزارت نیرو به عنوان عضو مشورتی در کمیتهای که در این رابطه تشکیل شده حضور دارد. در کمیتههای مشترک به این جمعبندی رسیدیم که بازچرخانی انجام دهند و آب را دوباره در همان صنایع و معادن به مصرف برسانند تا با تصفیههایی که انجام میشود شیرابهها و موادی را که ممکن است دوباره وارد رود شوند، حذف کنند. اکنون بازچرخانی اتفاق افتاده و در حال حاضر هم فعال است اما بعضاً همچنان بهطور مقطعی ممکن است یک روز در ماه افزایش آلایندگی اتفاق بیفتد.
آب، اهرم فشار ترکیه
یکی از مهمترین چالشهای رود ارس در ایران کاهش سطح آب به واسطه سدسازیهای ترکیه با سیاست اهرم فشار آبی بر کشورهای همسایه است. اهرمی که ترکیه بر روی عراق و سوریه نیز اعمال کرده و با پروژه عظیم گاپ دجله و فرات را خشکاند. خسارتی که تا مرزهای جنوبی ایران نیز رسید و به خشکی تالابهای ایران و خیزش هولناک گردوغبار طی سالهای اخیر منجر شده است. البته بحرانی که سیاستهای آبی ترکیه به آن دامن زده به باور بسیاری از کارشناسان، تبعاتش به زودی دامن این کشور را خواهد گرفت. چرا که علاوه بر جریان مستمر طوفانهای گردوغبار، که احتمال دارد به مرزهای ترکیه بازگشت بخورد، میتوان به حجم زندگیهای ازدسترفته و گسترش مهاجرت اشاره کرد که شاید اولین مقصد مهاجران خود ترکیه خواهد بود.
از دهه ۶۰ میلادی که ترکیه پروژه توسعه آناتولی شرقی یا داپ را تعریف کرد، فصل جدیدی در مصارف آب در این منطقه آغاز شد. پروژه داپ که ۱۵ استان شرقی ترکیه را شامل میشود عمدتاً بر توسعه کشاورزی و دامداری با استفاده از منابع آب رودخانه ارس در ترکیه استوار است، درباره نحوه استحصال آب برای این پروژه و ایجاد سدهای مخزنی و برقآبی اطلاعات کمی در اختیار است که به عنوان مثال از نظر تعداد از ۱۴ سد تا ۹۰ سد و بند انحرافی هم گفته میشود ولی با توجه به وسعت توسعه کشاورزی در پروژه داپ و توسعه ۲۳۰ هزار هکتار اراضی کشاورزی، پیشبینی میشود که تقریباً تمام منابع آبی که در بالادست ارس و در ترکیه تولید میشود از سوی این کشور استفاده شود، از اینرو بهطور قطع سدسازیهای ترکیه اثر مستقیم تخریبی تا ۳۰ درصد روی کاهش آب ارس داشته و چنانچه اثرات سدسازیهای ارمنستان را هم به این مقدار اضافه کنیم شاید تا ۶۰ درصد کاهش آورد رودخانه ارس قابل پیشبینی باشد.
سدسازی ترکیه بزرگترین خطر برای ارس
بر روی رودخانه ارس از ترکیه تا نخجوان، ایران و ارمنستان و در نهایت جمهوری آذربایجان سدهای متعددی بنا شده است. اما آنچه مایه نگرانی است نه سدهای کنترلشده در همه این جمهوریها، بلکه سدسازیهای ویرانگر در ترکیه است که حیات ارس را برای همیشه تهدید میکند. بررسیهای کمیسیون توسعه پایدار اتاق ایران نشان میدهد، اجرا و تکمیل طرح آناتولی شرقی موسوم به داپ (DAP) ترکیه در آینده نزدیک ممکن است سهم ایران را از منابع آبی در حوضه آبریز ارس بین ۲۵ تا ۳۰ درصد کاهش دهد. قطع یا کاهش آورد رودخانه مرزی ارس از سوی ترکیه به مشکلات جدی برای تامین آب شرب و کشاورزی مناطق پاییندست منجر میشود.
کمیسیون توسعه پایدار اتاق ایران در تحلیلی تاکید دارد: «با توجه به افزایش بهرهبرداریها و ایجاد سازههای مختلف آبی در بالادست حوضههای آبریز بهویژه در ترکیه و همچنین کاهش نزولات جوی و کاهش حجم آب ورودی، بهویژه در حوضههای آبریز ارس، لازم است اقدامات منسجمتر و قویتری از سوی ایران در چارچوب دیپلماسی آب در دستور کار طرف ایرانی قرار گیرد. طی سالهای اخیر سدهای متعددی بر روی دو رودخانه کورا و ارس و سرشاخههای آنها در کشورهای مختلف با هدف تولید برق، آبیاری اراضی کشاورزی، تامین آب شرب، کنترل سیلاب و حملونقل با ظرفیتی بالغ بر ۲۵ میلیارد مترمکعب احداث شده است. افزایش ایجاد سازهها و سدهای آبی بهویژه در سالهای اخیر بهویژه ایجاد ۱۴ سد در ترکیه از جمله پروژه آناتولی شرقی موسوم به داپ (DAP) و همچنین آلودگی آب رودخانه ارس بهویژه از سوی ارمنستان در نتیجه فعالیتهای معدنی و همچنین نیروگاه اتمی متسامور در ارمنستان باعث تنزل کمیت و کیفیت آورد رودخانه ارس در سالهای اخیر شده و در آینده نیز میتواند دسترسی به منابع آب رودخانه ارس را محدودتر کند. طی سالهای گذشته قراردادهای متعدد دوجانبهای با کشورهای همسایه برای بهرهبرداری از منابع آب مشترک به تصویب رسیده است که شماری از آنها پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی منتفی شدهاند. بر اساس اطلاعات گردآوریشده از منابع موجود ۲۴ قرارداد در قالبهای مختلف معاهده، پروتکل و موافقتنامه در زمینه موضوعات مربوط به رودخانههای مرزی بین ایران و همسایگان منعقد شد که تعدادی از این قراردادها با عقد قرارداد بعدی منسوخ و تعدادی از آنها نیز از نظر زمانی منقضی شده و کارکرد خود را از دست داده و در حال حاضر تعداد ۱۴ قرارداد آبی معتبر بین ایران و همسایگان وجود دارد. متاسفانه با ترکیه تنها پروتکل استفاده از آبهای رودخانه ساریسو و قرهسو برای تقسیم آب این رودخانهها وجود دارد و در مورد رودخانه ارس با ترکیه هنوز معاهده و قراردادی منعقد نشده است.»
بر اساس پژوهش اتاق بازرگانی ایران «به دلیل نبود کنوانسیون یا موافقتنامه چندجانبه در مورد بهرهبرداری از آب حوضههای آبریز مشترک مانند کنوانسیون آب اروپا درباره حفاظت و استفاده از آبراههای فرامرزی و دریاچههای بینالمللی (۱۹۹۲) کمیسیون اقتصادی سازمان ملل برای اروپا (UNECE)، قواعد عرفی و حقوقی حاکم بر منابع آب مشترک در منطقه بین ایران و کشورهای همسایه از ضمانت اجرایی ضعیفی برخوردار هستند و توانایی لازم را برای حل مساله حقوقی منابع آب مشترک ندارند. از اینرو اتخاذ تدابیر لازم برای تصویب کنوانسیونی مانند کنوانسیون آب اروپا با محوریت سازمان ملل متحد و بهویژه کمیسیون اقتصادی-اجتماعی آسیا و اقیانوسیه (ESCAP) در چارچوب دیپلماسی آب از سوی وزارتخانههای خارجه و نیرو از اهمیت اساسی برخوردار است و باید در دستور کار قرار گیرد.»
حقآبه ایران از رودخانه مرزی ارس
آنچه امروز برای ارس دردسترس ماست، بیش از ۹ پروتکل و موافقتنامه حاصل ۷۰ سال اخیر بوده که بین ایران و سه کشور ارمنستان، ترکیه و آذربایجان به صورت متقابل منعقد شده و کمیسیونهای مشترکی هم برای اجرای این قراردادها تشکیل شده و بهطور منظم تشکیل جلسات آنها بین نمایندگان کشورها در جریان است ولی آنچه مغفول مانده تشکیل سازمان حوضه آبریز مشترک ارس و تدوین رژیم حقوقی رودخانه بوده که بایستی از سالهای دور از سوی وزارت نیرو و وزارت امور خارجه ایران پیشنهاد و پیگیری میشد که متاسفانه این مهم انجام نشد، گرچه طی دو سال اخیر فعالیتهایی از سوی این دو وزارتخانه برای تشکیل سازمان حوضه آبریز مشترک چهار کشور شروع شده ولی اینگونه موارد زمانبر بوده و نمیتواند مشکلات جدی کاهش آورد رودخانه ارس را که هماینک معضلی شده است حلوفصل کند. علم دیپلماسی آب به صورت چندوجهی و نیازمند فعالیت مستمر کارشناسان مرتبط است. امید است دولت جمهوری اسلامی بهطور جدی دیپلماسی آب رودخانههای مرزی بهخصوص ارس را در سرلوحه فعالیتهای دیپلماتیک خود قرار داده تا بتوان ترک فعلهای چند دهه گذشته را تا حدودی جبران کرد.
دکتر هوشنگ قمرنیا استادتمام گروه مهندسی آب دانشگاه رازی درباره حقآبه ایران از رودخانه مرزی ارس در شمال غرب کشور و اثرات پروژه داپ ترکیه بر آن میگوید: تعیین تکلیف و اخذ حقآبه واقعی کشور معادل 50 درصد (نه 33 درصد) از رودخانه ارس بر اساس معاهدات منعقدشده قبلی با کشورهای ارمنستان و آذربایجان لازم و ضروری است. دولت ترکیه با اجرای طرح داپ، تاکنون از هیچ اقدامی در جهت کمشدن آب ورودی رودخانه ارس به کشورهای پاییندست نظیر ایران خودداری نکرده است. تمامی فعالیتهای سدسازی ترکیه بر روی رودخانه ارس بدون توجه به معاهدات بینالمللی بوده است. متاسفانه پروژههای سدسازی غیرقانونی و بدون توجه به معاهدات بینالمللی ترکیه در آینده باعث کاهش شدید ذخیره آب سدهای ارس، خداآفرین و قیز قلعه سی شده و در نتیجه دشتهای وسیع و حاصلخیز در استانهای آذربایجان شرقی و اردبیل نظیر پارسآباد، مغان و دشت اردبیل با کمبود شدید منابع آب مواجه خواهند شد. همچنین امنیت غذایی، محیطزیست و بهطور کل اکوسیستم حوضه رودخانه ارس دچار صدمه خواهد شد.
♦♦♦
آینده هیدروپولیتیک ارس چگونه است؟
مراد دلالت/ پژوهشگر هیدروپولیتیک و دیپلماسی
قدرت نسبی کشورهای واقع در یک حوضه آبی مشترک از عوامل بروز هیدروهژمونی است و شدیدترین شکل آن زمانی رخ میدهد که کشور بالادست حوضه، قدرتمندترین کشور یا واحد سیاسی فضایی حوضه باشد؛ که در این میان حوضه ارس از حوضههای آبریز مشترک مهم میان چهار کشور ایران، ارمنستان، ترکیه و آذربایجان است که از حساسیت و موقعیت ژئوپولیتیک-استراتژیک خاصی برخوردار است. مهمترین عوامل موثر در مناسبات هیدروپولیتیک کشورهای این حوضه سدسازیهای ترکیه، آلودگی رودخانه از سوی ارمنستان، مشخص نبودن رژیم حقوقی رودخانه
ارس-کورا، طرحهای توسعه اقتصادی کشورهای حوضه آبریز، ضعف مدیریت منابع آب حوضه آبریز و پیامدهای آن تهدید امنیت غذایی و کشاورزی، تهدید سلامتی انسانها، مهاجرت، خشکیدن دشتهای حاصلخیز منطقه به ویژه مغان به خاطر آلودگی، نابودی جنگلهای ارسباران، تهدید امنیت ملی ایران در شمال باختری کشور و کشمکش و تنش در آینده بین کشورهای حوضه آبریز و کاهش کیفیت آب رودخانه است. مهمترین پروژه در این منطقه، داپ (DAP)، کشور ما را مستقیماً درگیر میکند و دقیقاً بر سرشاخه اصلی ارس ساخته شده است. غفلت اصلی در این زمینه به دوره پهلوی برمیگردد که در آن زمان، حکومت شاه، سرشاخه اصلی ارس را به ترکیه بخشید و ما را در پاییندست قرار داد! هدف پروژه داپ این است که کشورهای پاییندست را به شدت تحت فشار قرار دهد و به مشکلات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و امنیتی در این کشورها دامن بزند. در این پروژه قرار است که ۹۰ تا ۱۲۰ سد روی ارس ساخته شود که در حال حاضر سد «کاراکورت» که یکی از بزرگترین سدهای تعریفشده در این طرح است، ساخته شده و آورده ارس را ۳۰ درصد کاهش داده است. سد بزرگ دیگری به نام «سویلمز» هم در دست ساخت است که آورده ارس را از این هم کمتر میکند. سهم ما از رود ارس بر اساس توافقی که پیش از فروپاشی شوروی داشتیم ۵۰ درصد است که کاهش پیدا کرده و خشکسالی شمال غرب کشور را فراگرفته است. پروژه داپ ترکیه سه استان آذربایجان غربی، شرقی و اردبیل را دچار مشکل میکند و اگر آب ارس به دریای خزر نریزد، تعادل اکولوژیک دریای خزر نیز به هم میریزد. این موضوع استانهای شمالی کشور را نیز درگیر خواهد کرد.
♦♦♦
کاهش دبی آب ارس چه تبعاتی دارد؟
محسن موسویخوانساری/ رئیس کمیته ابتکار عمل ارس در انجمن دیپلماسی آب
آورد سالانه رودخانه ارس حدوداً ۸ /۳ میلیارد مترمکعب است که به ترتیب ترکیه با ۲ /۵ میلیارد، ارمنستان با ۳ /۵ میلیارد، ایران با ۱ /۴ میلیارد و آذربایجان با ۰ /۹ میلیارد هر کدام دارای سهمی از جریانات طبیعی این رودخانه هستند. شرایط خاص ارس به نحوی است که کمترین کاهش دبی جریان میتواند مخاطرات عدیدهای در پاییندست رودخانه و خصوصاً ایران به همراه داشته باشد. سه استان آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی و اردبیل مجموعاً در حدود ۳۰۰ هزار هکتار آبخور این رودخانه بوده و چون عمده آورد این رودخانه از ارمنستان و ترکیه است، بنابراین سدسازیها و توسعه کشاورزی به نحو چشمگیری بر پاییندست اثر میگذارد. سهم حقآبه زیستمحیطی که باید همواره در رودخانه ارس جاری باشد حدود
۳۰ مترمکعب بر ثانیه یا یک میلیارد مترمکعب است که چنانچه سهم کشاورزی جمهوری آذربایجان را هم به این اعداد اضافه کنیم برای یک کشاورزی پایدار حاشیه ارس و در دو کشور ایران و آذربایجان، قطعاً حدود چهار میلیارد مترمکعب باید از مرز ارمنستان و ترکیه وارد ایران شود؛ بنابراین چنانچه ارمنستان و ترکیه کمتر از نیمی از آورد رودخانه را در کشور خودشان استفاده کنند مشکلی نیست ولی خبرهای متفاوتی از توسعه کشاورزی و احداث دهها سد مخزنی و برقآبی از ارمنستان و ترکیه میرسد. کاهش محسوس دبی جریان آب رودخانه ارس اکنون قابل مشاهده است و اگر روند کاهش دبی اینگونه باشد باید در انتظار خبرهای ناگواری در مورد توقف معیشت مردم این سه استان باشیم.کاهش آورد رودخانه ارس با تبعات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی عدیدهای همراه است. این رودخانه غرب شهر پلدشت وارد مرز مشترک ایران و جمهوری آذربایجان شده و پس از طی مسیر از سد ارس، سد خداآفرین، بند انحرافی قیزقلعه سی و بند انحرافی میل مغان در پارسآباد دشت مغان از ایران خارج شده و وارد خاک آذربایجان میشود. در طول این مسیر رودخانه ارس سه استان آذریزبان آذربایجان غربی و شرقی و اردبیل را طی میکند و چون تقریباً بهطور عام شغل کشاورزی بر غالب این منطقه حکمفرماست، از اینرو برداشت آب از جریانات سطحی رودخانه چنانچه بیش از توان اکولوژیک رودخانه و نیازهای پاییندست باشد یک تهدید برای اشتغال منطقه محسوب شده و میتواند در یک دوره زمانی به آسیبهای اجتماعی جبرانناپذیر تبدیل شود.
♦♦♦
حقوق بینالملل در مورد ارس چه میگوید؟
بهنام اندیک/ کارشناس هیدروپولیتیک
معمولاً یکی از حوزههایی که در زمان بالا گرفتن اختلافات آبی شبیه به آنچه در ارس رخ داده، مورد ارجاع است بحث معاهدات مشترک و حقوق بینالملل آب و محیط زیست است؛ معاهدات آبی چه وضع و کارکردی دارند. تا پیش از پایان جنگ سرد و فروپاشی شوروی رودخانه ارس بین سه کشور شوروی، ایران و ترکیه مشترک بود. ایران با شوروی حداقل سه معاهده در مورد آبراهههای مشترک داشت. مرتبطترین آنها به بحث حاضر، معاهده مشترکی در مورد بهرهبرداری از رودخانههای ارس در شمال غربی و اترک در شمال شرقی کشورمان است. در این معاهده که در سال ۱۹۵۷ میلادی (۱۳۳۶ شمسی) امضا شده، سهم هر کدام از دو کشور «جهت مصارف آبیاری، تولید برق و خانگی» 50 درصد تعیین شده است. با فروپاشی شوروی در سال ۱۹۹۱ و استقلال دو کشور ارمنستان و آذربایجان، مبتنی بر اصول حقوق بینالملل انتظار میرود این دو کشور به معاهده مذکور متعهد باشند. نکته قابل توجه در مورد این معاهده این است که در این معاهده به مقولههای کیفیت آب و محیط زیست اشارهای نشده است. بین دو کشور شوروی و ترکیه نیز پروتکلی وجود دارد که در سال ۱۹۲۷ میلادی به امضا رسیده است. این معاهده که بعدها ارمنستان مسوول آن شده است در مورد آب رودخانه آرپاسی (از شاخههای ارس و تشکیلدهنده بخشی از مرز دو کشور) منعقد شده و به بحث کیفیت آب در آن اشارهای نشده است. ایران بهطور مستقیم معاهدهای با ترکیه در مورد سرشاخه اصلی ارس ندارد اما در مورد سرشاخههای ساریسو و قرهسو که به ارس میریزند معاهده سال ۱۹۵۵ میلادی را دارد. در سالهای اخیر نیز میان ایران و ارمنستان (2007 و 2015) و ایران و آذربایجان (2014 و 2016) توافقاتی بر سر مسائل مرتبط با آب امضا شده است. بهرغم وجود معاهدههای دوبهدو میان این کشورها اما معاهدهای مشترک بین هر چهار کشور همسایه ساحلی رودخانه ارس وجود ندارد و همین امر باعث شده است حداقل مبنایی حقوقی بر پایه توافق مشترک که هر چهار کشور همزمان به آن ملتزم باشند و بر اساس آن به اختلافات فیمابین بپردازند وجود نداشته باشد. ماهیت حقوق بینالملل و تجربیات جهانی نشان داده است تا زمانی که اراده سیاسی برای اجرای این معاهدات وجود نداشته باشد، طرفین پایبندی آنچنانی به مفاد معاهده ندارند. معاهده ایران و افغانستان بر سر هیرمند شاهدی است بر این مدعا.
♦♦♦
آیا ارس به چالش امنیتی تبدیل میشود؟
احسان موحدیان/ مدرس دانشگاه و کارشناس حوزه قفقاز
مقامات محلی در استانهای هممرز با رودخانه ارس در حالی که سطح آب روزبهروز کاهش مییابد، به مشکل آلودگی ناشی از فعالیت یک نیروگاه اتمی در ارمنستان اشاره میکنند. تاکید بیش از اندازه بر مشکل آلودگی اتمی در ارس هم دور از واقعیت است و هم منصفانه نیست. بحث آلودگی ارس در مرزهای ارمنستان موضوع مهمی است اما اتفاق تازهای نیست. بعد از آنکه کارشناسان ایرانی در مورد سدسازیهای لجامگسیخته ترکیه بر روی رود ارس انتقاد کردند که این روند به خشک شدن رود منجر میشود، حالا در واکنش مساله آلودگی از سوی مسوولان محلی برجسته شده است. خشک شدن رود ارس و کاهش قابل توجه دبی آب، در کشت و صنعت دشت مغان خود را به شکل نگرانکنندهای نشان میدهد. همین مساله امنیت غذایی ایرانیان و بهخصوص مردم استانهای هممرز ارس را به خطر میاندازد. کمآبیهای ناشی از مهار آبها از سوی ترکیه سبب تشدید خشکسالی و تشدید خشکسالی و کاهش درآمد مردم سبب افزایش نرخ مهاجرت مردم این منطقه میشود. از همه اینها مهمتر، جمعیت بومی استانهای آذری بهخصوص استان اردبیل کاهش مییابد که این خروج جمعیت خود مخاطرات امنیتی دارد و میتواند مرزهای ایران را ناامن کند. به اعتقاد بسیاری از کسانی که تحولات قفقاز را رصد میکنند، واکنش مقامات محلی استانهای آذرینشین عجیب نیست و از قضا یک واکنش جعلی است. استان اردبیل به خاطر سدسازیهای ترکیه روی رودخانه ارس در تنش آبی شدید است و تولیدات کشت و صنعت مغان کاهش یافته و درست زمانی که مردم متوجه شیطنت ترکیه شدند، نماینده مشگینشهر برای انحراف اذهان از کمآبی ارس، نیروگاه مستامور ارمنستان را دلیل ابتلای مردم اردبیل به سرطان میداند. اردبیل تنها در سرطان معده در کشور اول است و در متوسط میزان ابتلا به سرطان از متوسط کشوری پایینتر است. دلیل ابتلا به سرطان معده و گوارش در این استان با تشعشعات هستهای ارتباطی ندارد. بنابر اعلام علوم پزشکی اردبیل از مهمترین عوامل موثر در ابتلا به سرطان گوارش در ایران و اردبیل عفونت Helicobacter pylori، گاستریت آتروفیک، سیگار، مصرف زیاد نمک، سطح سلنیوم پایین، مصرف زیاد گوشت قرمز و مصرف کم میوه و سبزی است.