شناسه خبر : 48598 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

امید به آینده

واکاوی مذاکرات ایران و غرب در گفت‌وگو با سینا عضدی

امید به آینده

یک ماه بعد از دور نخست مذاکرات ایران و تروئیکای اروپایی، دور جدیدی از مذاکرات تهران و سه پایتخت اروپایی در تاریخ ۲۴ دی‌ماه در ژنو سوئیس برگزار خواهد شد. کاظم غریب‌آبادی، معاون حقوقی و بین‌الملل وزارت امور خارجه، تاریخ برگزاری این دور از گفت‌وگوها را اعلام کرد. همزمان با این گفت‌وگوها، ایران برای مذاکره با آمریکا نیز اعلام آمادگی کرده است. در همین رابطه سینا عضدی، مدرس روابط بین‌الملل در دانشگاه جرج واشنگتن، معتقد است که عدم مذاکره مستقیم با آمریکا باعث اخلال در روند مذاکرات شده و این مذاکرات را طولانی‌تر می‌کند. تجربه برجام به خوبی نشان داد که کشورهای اروپایی بدون موافقت آمریکا نمی‌توانند برجام را اجرا کنند. شرکت‌ها و کمپانی‌های اروپایی طبق فرمان دولت‌های متبوع خود عمل نمی‌کنند، درواقع آنها نمی‌خواهند تجارتشان با آمریکا تحت‌الشعاع قرار بگیرد. در همین راستا بدون چراغ سبز آمریکا اجرای برجام یا هر توافق دیگری امکان‌پذیر نخواهد بود. بنابراین بهترین راه این است که با وجود اختلافات شدید بین ایران و آمریکا، دو طرف هرچه زودتر مذاکرات مستقیم را آغاز کنند.

♦♦♦

 دور جدید گفت‌وگوها بین ایران و سه کشور اروپایی در تاریخ ۲۴ دی در ژنو برگزار می‌شود. این در حالی است که تروئیکای اروپایی اخیراً برای فعال کردن مکانیسم ماشه در چهارچوب برجام به منظور «بازگشت فوری» همه تحریم‌های بین‌المللی علیه ایران اعلام آمادگی کرده بودند. این اعلام آمادگی پس از آن صورت گرفت که گزارش‌های اخیر آژانس بین‌المللی انرژی اتمی از افزایش غیرمجاز سطح ذخایر اورانیوم غنی‌شده با خلوص ۶۰درصدی نزد تهران خبر داد. با توجه به این اقدامات آیا می‌توان به آینده مذاکرات امیدوار بود؟

بله، به چند دلیل می‌توان به آینده مذاکرات امیدوار بود. دلیل اول این است که تیم آقای پزشکیان کاملاً به خطرات ناشی از تحریم‌های بین‌المللی و تحریم‌های شورای امنیت آگاه است. برای مثال آقای دکتر ظریف چندین‌بار اخطار دادند که قطعنامه‌های شورای امنیت و به‌ویژه قطعنامه 1929 بار قانونی سنگینی برای ایران دارد و ایران باید به هر نحوی که امکان دارد از بازگشت این قطعنامه‌ها جلوگیری کند. در حال حاضر ایران می‌تواند از طریق مذاکره با سه کشور اروپایی و افزایش همکاری با آژانس مانع بازگشت قطعنامه‌های شورای امنیت شود. یعنی اگر ایران بتواند تعاملات خود را با آژانس افزایش دهد احتمال بازگشت این قطعنامه‌ها تا قبل از اکتبر کاهش پیدا می‌کند. در همین راستا مهم است که ایران ظرف 10 ماه آینده هر کاری که لازم است انجام دهد تا این اتفاق نیفتد. اما دلیل دوم، دولتی است که در آمریکا روی کار می‌آید. در نظر داشته باشید که ایران با آمریکا روابط دیپلماتیک ندارد، به همین خاطر مذاکره با کشورهای اروپایی باعث می‌شود که تنش‌های ایران و آمریکا تا حدی مدیریت شود. من فکر می‌کنم که تیم آقای پزشکیان یعنی آقای ظریف، آقای عراقچی و آقای تخت‌روانچی کاملاً به این موضوع واقف هستند، به همین خاطر ضمن مذاکره با اروپا تلاش می‌کنند که از افزایش تنش با آمریکا جلوگیری کنند و همچنین مانع بازگشت تحریم‌های شورای امنیت شوند. البته درست است که ایران در حال حاضر هم تحریم است اما تحریم‌های فعلی تحریم‌های یک‌جانبه آمریکا هستند و مشروعیت بین‌المللی ندارند و همچنین لازم‌الاجرا نیستند و آمریکا از قدرت اقتصادی خود برای اعمال این تحریم‌ها استفاده می‌کند؛ اما تحریم‌های سازمان ملل نه‌تنها مشروعیت بین‌المللی دارند بلکه برای همه کشورها لازم‌الاجرا هستند.

 با توجه به مباحث مطرح‌شده از سوی طرفین در دور اول گفت‌وگوها، چهار موضوع اصلی، چالش‌های مربوط به روابط دوجانبه، مسائل مرتبط با تحریم‌ها، هسته‌ای و برجام، و دو جنگ اوکراین و غزه مطرح هستند. با توجه به اینکه چیزی تا انقضای برجام و اقدام احتمالی اروپا در فعال کردن مکانیسم ماشه باقی نمانده است؛ آیا طرفین می‌توانند تمامی این موضوعات را مورد بررسی قرار داده و به نتیجه دلخواه برسند؟

از نظر من مانند مذاکرات برجام، در این مذاکرات هم باید بین مذاکرات اتمی و مذاکرات ژئوپولیتیک تفکیک قائل شد. اگر بخواهند تمامی این موضوعات را بررسی کنند روند مذاکرات طولانی خواهد شد و در کوتاه‌مدت موفقیت‌آمیز نخواهد بود. اما اگر بخواهیم این مسائل را درجه‌بندی کنیم بعد از مسئله هسته‌ای و همکاری ایران با آژانس، موضوع حمایت ایران از روسیه در جنگ اوکراین است که اهمیت دارد. واقعیت این است که حمایت ایران از روسیه در جنگ اوکراین (به ادعای کشورهای اروپایی) برای آنها سنگین و غیرقابل ‌قبول است. به عبارت دیگر، برای اروپایی‌ها دشوار است که بپذیرند ایران از کشوری حمایت کند که موجب بزرگ‌ترین جنگ در تاریخ اروپا پس از جنگ جهانی دوم شده است. آنها بر این باورند که ایران به یک بحران استراتژیک جهانی وارد شده و عملاً در مقابل سازمان ناتو قرار گرفته است. به همین دلیل، هرگونه اقدام یا کمکی به روسیه که ممکن است به تغییر وضعیت جنگ به نفع این کشور بینجامد، از نظر آنها تهدیدی جدی محسوب می‌شود. این موضوع هزینه‌ها و پیامدهای سنگینی برای ایران به همراه داشته و اکنون در دیدگاه اروپایی‌ها، ایران به‌عنوان حامی جدی روسیه شناخته می‌شود. در همین راستا، تا زمانی که ایران به‌عنوان حامی روسیه در جنگ اوکراین شناخته شود، شرایط به همین صورت ادامه خواهد داشت. ایران باید یک بازنگری کلی در سیاست خارجی خود انجام دهد زیرا با توجه به روابطش با آمریکا، گزینه‌های زیادی ندارد. برای بهبود روابط با اروپا، دو اقدام اساسی باید انجام شود: نخست، ایران باید نشان دهد که حامی روسیه در جنگ اوکراین نیست. در نظر داشته باشید که مسئله پهپادها باعث کاهش تمایل کشورهای اروپایی به مذاکره با ایران شده است، به‌طوری‌که حتی اگر فرض کنیم برجام احیا شود، به دلیل موضوع پهپادها، کشورهای اروپایی علاقه‌ای به سرمایه‌گذاری در ایران نخواهند داشت. جالب است بدانید که نفع اقتصادی برجام برای ایران فراتر از دسترسی به اموال مصادره‌شده در بانک‌های اروپایی، شامل تجارت با اروپا نیز می‌شود، زیرا ایران به دلیل تحریم‌های غیرهسته‌ای قادر به انجام تجارت با آمریکا نیست. در مرحله بعد ایران باید همکاری خود را با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی افزایش دهد. همکاری با آژانس از این منظر برای اروپایی‌ها اهمیت دارد که پیشرفت برنامه هسته‌ای ایران می‌تواند به افزایش تنش در منطقه خاورمیانه و در نهایت به یک جنگ تمام‌عیار منجر شود و موجی از مهاجران و آوارگان را راهی اروپا کند. اگر ایران این دو اقدام اساسی را انجام دهد، کشورهای اروپایی ممکن است آماده باشند تا امتیازاتی به ایران بدهند. اگر به خاطر داشته باشید اروپایی‌ها در مقابل دولت اول ترامپ ایستادند و اجازه ندادند که مکانیسم ماشه فعال شود و حتی به آمریکا اجازه ندادند که مکانیسم ماشه را فعال کند اما در حال حاضر خودشان در حال تهدید ایران هستند. این موضوع به خوبی نشان می‌دهد که سطح تنش با اتحادیه اروپا تا چه حد افزایش پیدا کرده است. در مرحله بعد جنگ در غزه است که اهمیت دارد. بر همین اساس، ایران می‌تواند همکاری‌های لازم را برای آتش‌بس در غزه انجام دهد و به کاهش تنش در منطقه کمک کند.

 از زمان شروع مذاکرات احیای برجام تاکنون، ایران همواره اصرار داشته که حاضر به مذاکره مستقیم با آمریکا نیست. اما اخیراً سیدکمال خرازی، رئیس شورای راهبردی روابط خارجی در مصاحبه با شبکه المیادین «بر آمادگی همزمان ایران برای گفت‌وگو با آمریکا و نیز مقابله با فشارها» تاکید کرد. در همین راستا سوال من این است که روند غیرمستقیم مذاکرات با آمریکا تا چه حد جریان مذاکرات را با مخاطره روبه‌رو کرده است؟

عدم مذاکره مستقیم با آمریکا باعث اخلال در روند مذاکرات شده و این مذاکرات را طولانی‌تر می‌کند. تجربه برجام به خوبی نشان داد که کشورهای اروپایی بدون موافقت آمریکا نمی‌توانند برجام را اجرا کنند. شرکت‌ها و کمپانی‌های اروپایی طبق فرمان دولت‌های متبوع خود عمل نمی‌کنند، درواقع آنها نمی‌خواهند تجارتشان با آمریکا تحت تاثیر قرار بگیرد. در همین راستا بدون چراغ سبز آمریکا اجرای برجام یا هر توافق دیگری امکان‌پذیر نخواهد بود. بنابراین بهترین راه این است که با وجود اختلافات شدید بین ایران و آمریکا، دو طرف هر چه زودتر مذاکرات مستقیم را آغاز کنند. در گذشته هم هر زمانی که ایران و آمریکا به‌طور مستقیم با هم مذاکره کردند نتیجه مثبت بوده است. در مذاکرات منتهی به توافق برجام هم تا زمانی که ایران و آمریکا مذاکره مستقیم انجام ندادند کار به درستی پیش نمی‌رفت.

 مراسم تحلیف ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ در ۲۰ ژانویه ۲۰۲۵ (اول بهمن‌ماه) در کنگره آمریکا برگزار می‌شود و پس از آن ترامپ رسماً فعالیت خود را به‌عنوان رئیس‌جمهور آغاز می‌کند. به نظر شما با حضور ترامپ در کاخ سفید، آینده مذاکرات هسته‌ای به چه نحوی پیش خواهد رفت؟

آقای ترامپ به‌عنوان یک شومن و بیزینس‌من شناخته می‌شود، به این معنا که نه‌تنها استراتژی مشخصی ندارد، بلکه بینش سیاسی‌اش نیز محدود است. برای او، همه چیز حول محور عکس گرفتن و نمایش قرار دارد. در همین راستا توافق با ترامپ کار سختی نیست فقط لازم است که کمی از او تعریف و تمجید کنید، همان کاری که کیم جونگ اون، رهبر کره شمالی انجام داد. با اینکه عملاً از مذاکره با کیم جونگ اون چیزی عاید آمریکا نشد اما ترامپ توانست ادعا کند که در پیشبرد صلح نقش تعیین‌کننده‌ای داشته است.

در همین راستا به نظر من ترامپ علاقه‌مند است که با ایران معامله کند؛ پیش از این نیز گفته بود که برنامه‌ای برای تغییر رژیم در ایران ندارد. البته ممکن است که ترامپ بخواهد تحریم‌ها را تشدید کند؛ اما با توجه به سوابقش، به نظر می‌رسد که او همچنان تمایل به مذاکره با ایران داشته باشد. لازم به ذکر است که ترامپ جزو گروهی است که معتقدند آمریکا نباید نقش پلیس جهانی را ایفا کند و نیازی به دخالت در همه‌جا ندارد. برای نمونه، خروج آمریکا از افغانستان و سوریه در زمان ریاست‌جمهوری او اتفاق افتاد. ترامپ حتی در دو مقطع از درگیری‌های ایران و آمریکا جلوگیری کرد. به یاد دارید که پس از شهادت سردار سلیمانی و حمله موشکی ایران به پایگاه‌های آمریکایی، او در تلویزیون اعلام کرد که اتفاق خاصی نیفتاده و تنها چند نفر دچار سردرد شده‌اند. این اظهارات او نشان‌دهنده تلاشش برای کاهش تنش‌ها بود. در خاطرات مقامات آمریکایی و همچنین در یادداشت‌های دکتر ظریف، اشاره شده که ترامپ علاقه زیادی به دیدار با مقامات ایران داشت. همچنین، ترامپ سعی کرد از طریق ولادیمیر پوتین با مقامات ایران مذاکره کند و حتی آبه شینزو، رئیس‌جمهور وقت ژاپن، را به ایران فرستاد تا میان دو کشور میانجی‌گری کند. اما مشکل اصلی این بود که اطرافیان ترامپ، از جمله جان بولتون و مایک پمپئو، به‌شدت با احیای روابط با ایران مخالف بودند. جان بولتون سال‌هاست که در مقالاتش خواهان حمله آمریکا به ایران است و در خاطراتش ذکر کرده که استعفایش را نوشته بود تا در صورت برگزاری دیداری بین مقامات ایران و آمریکا، از سمت خود کناره‌گیری کند. حتی در سال ۲۰۱۹ که ایران یک پهپاد آمریکایی را در خلیج‌فارس سرنگون کرد، بولتون بر لزوم حمله به ایران تاکید داشت، اما ترامپ مانع این اقدام شد.

بنابراین اگر توافقی میان ایران و آمریکا در دولت ترامپ شکل بگیرد اتفاق مثبتی است چرا که دیگر کنگره آمریکا و همچنین جمهوری‌خواهان تندرو در آمریکا به ترامپ حمله نمی‌کنند و او را به مماشات با ایران متهم نمی‌کنند. در همین راستا بهتر است که ایران با یک رئیس‌جمهور جمهوری‌خواه به توافق برسد. به عبارت دیگر اگر رئیس‌جمهوری در آمریکا باشد که توانایی متحول کردن روابط ایران و آمریکا را داشته باشد، به نظر من یک رئیس‌جمهور جمهوری‌خواه است. این به این معنا نیست که ترامپ دارای بینش سیاسی است بلکه به این معناست که کنگره و جمهوری‌خواهان تندرو به راحتی با این موضوع کنار می‌آیند.

 چه راهکاری برای تسریع روند مذاکرات پیشنهاد می‌کنید؟

در مرحله اول ایران باید مذاکره مستقیم با آمریکا را در دستور کار خود قرار دهد. پیشنهاد من این است که بیایید به روی کار آمدن مجدد ترامپ به‌عنوان یک «فرصت تاریخی» نگاه کنیم. همان‌طور که عرض کردم ترامپ فردی است که تمایل دارد خودش را به‌عنوان منجی صلح نشان دهد و نمی‌خواهد که به‌عنوان یک بازنده شناخته شود، درک این مسئله به خودی خود می‌تواند به مذاکره با آمریکا و دستیابی به یک توافق کمک کند. در مرحله دوم ایران باید همکاری با آژانس را افزایش دهد. مقامات ایران باید در یکسری از فعالیت‌های اتمی که برای آژانس حساسیت‌برانگیز است، تجدیدنظر کنند. مثال بارز آن غنی‌سازی در سطح 60 درصد است که برای ایران از لحاظ فنی استفاده‌ای ندارد. در مرحله بعد ایران باید سیاست خود را در ارتباط با روسیه تغییر دهد چراکه این کشورهای اروپایی هستند که تا اکتبر 2025 می‌توانند تحریم‌های سازمان ملل و مکانیسم ماشه را فعال کنند. در مرحله آخر حمایت از فلسطین نباید منافع ملی ایران را در مذاکره با آمریکا تحت تاثیر قرار دهد. من معتقدم که مسئله فلسطین یک مسئله بسیار مهم انسانی و حقوق بشری است اما یکسری از شعارهایی که داده می‌شود به ضرر ایران است. به عبارت دیگر این شعارها در انجام مذاکرات و در پروسه مذاکرات اخلال ایجاد می‌کند و روند مذاکره با آمریکا را سخت‌تر خواهد کرد. 

دراین پرونده بخوانید ...