شناسه خبر : 47774 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

دیپلماسی فشرده

بررسی واکنش ایران نسبت به حملات اسرائیل در گفت‌وگو با عبدالرضا فرجی‌راد

دیپلماسی فشرده

فصل جدیدی از درگیری در منطقه آغاز شده است. اسرائیل پس از عملیات انفجار پیجرها و بی‌سیم‌های اعضای حزب‌الله لبنان، حالا در اقدامی تازه، به جنوب و شرق لبنان حمله کرد. بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که حمله اسرائیل به لبنان و همچنین ترور اسماعیل هنیه در تهران اقدامی برای وادار کردن ایران به پاسخ نظامی و در نهایت کشاندن پای آمریکا به جنگ علیه ایران و گروه‌های مقاومت است. این در حالی است که مقامات ایران بارها اعلام کردند که وارد بازی اسرائیل نخواهند شد. در این زمینه عبدالرضا فرجی‌راد، استاد ژئوپولیتیک و کارشناس مسائل بین‌المللی معتقد است که اسرائیل به دنبال این است که ایران را وارد جنگی فراگیر کند. در واقع اسرائیل می‌خواهد از فرصت باقی‌مانده تا انتخابات آمریکا بهره لازم را ببرد. اسرائیل به خوبی از این موضوع آگاه است که دولت آمریکا به خاطر جذب رای طرفداران اسرائیل نمی‌تواند یا حداقل در شرایط فعلی نمی‌تواند اقدام موثری علیه اسرائیل انجام دهد. در همین راستا نتانیاهو در تلاش است تا در این مدت از یک‌سو جنوب لبنان را پاکسازی کرده و از سوی دیگر پای ایران را به این درگیری باز کند.

♦♦♦

‌ بعد از عملیات پیجرها علیه نیروهای حزب‌الله و به دنبال آن حمله گسترده به جنوب لبنان و ضاحیه بیروت، این ادعا مطرح شد که اسرائیل در تلاش برای کشاندن منطقه به‌خصوص ایران به یک جنگ تمام‌عیار است. آیا اسرائیل چنین هدفی را دنبال می‌کند؟

بله، اسرائیل به دنبال این است که ایران را وارد جنگی فراگیر کند. درواقع اسرائیل می‌خواهد از فرصت باقی‌مانده تا انتخابات آمریکا بهره لازم را ببرد. اسرائیل به خوبی از این موضوع آگاه است که دولت آمریکا به خاطر جذب رای طرفداران اسرائیل نمی‌تواند یا حداقل در شرایط فعلی نمی‌تواند اقدام موثری علیه اسرائیل انجام دهد. در همین راستا نتانیاهو در تلاش است تا در این مدت از یک‌سو جنوب لبنان را پاکسازی کند و از سوی دیگر پای ایران را به این درگیری باز کند. از آن طرف هم مقامات ایران اعلام کرده‌اند که خواسته اسرائیل این است که ایران را وارد درگیری کند اما ما وارد بازی اسرائیل نمی‌شویم. بنابراین به نظر من حواس ایران جمع است که وارد این درگیری نشود چراکه این موضوع می‌تواند از یک‌سو بحران در لبنان را تشدید کند و از سوی دیگر جنگ فراگیر منطقه‌ای ایجاد کند. وقوع چنین جنگی آن هم در شرایط فعلی نه به نفع ایران است و نه به نفع جبهه مقاومت.

‌ هدف اسرائیل از عملیات بزرگ امنیتی در لبنان چه بود؟ چرا اسرائیل در شرایط فعلی تصمیم گرفت این اقدام را انجام دهد؟

دولت بنیامین نتانیاهو در یک سال گذشته از هیچ‌گونه جنایتی علیه مردم غزه دریغ نکرد. آن‌طور که مقام‌های درمانی حماس گفتند، در این مدت بیش از ۴۰ هزار فلسطینی در غزه کشته شده‌اند. اسرائیلی‌ها همچنان تاکید دارند که برای مدت طولانی‌ در غزه خواهند ماند چراکه معتقدند با حضور در غزه مرزهای جنوبی خود را برای درازمدت امن خواهند کرد. در ادامه این روند اسرائیل در پی آن است که مرزهای شمالی‌اش را هم امن کند. در واقع اسرائیل می‌خواهد همان روشی را که در غزه پیش برده است در لبنان هم اجرا کند. پیش از این اسرائیل اعلام کرده بود که براساس قطعنامه 1701 شوری امنیت مصوب سال 2006 این سربازهای ارتش لبنان هستند که باید در جنوب لبنان و در مرز اسرائیل مستقر شوند. البته در آن قطعنامه این موضوع هم ذکر شده بود که هواپیماهای اسرائیلی به فضای لبنان تجاوز نکنند. اما به خاطر نقض این بند از قطعنامه از سوی اسرائیل و ادامه تجاوز اسرائیلی‌ها به فضای هوایی لبنان، حزب‌الله تصمیم گرفت متقابلاً نیروهای خود را به سمت جنوب یعنی آنجایی که نیروهای کلاه آبی بودند، مستقر کند. حالا بهانه اسرائیل این است که براساس آن قطعنامه حزب‌الله باید تا رودخانه لیتانی که حدود 30 یا 40 کیلومتر از مرز فاصله دارد عقب بنشیند و در واقع نیروهای لبنانی در آنجا مستقر شوند. اما حزب‌الله به این خاطر که اسرائیل قطعنامه 1701 را نادیده گرفت این موضوع را نپذیرفت. حالا اسرائیل می‌خواهد با بمباران‌های وسیع، و تخریب خانه‌ها، کشتار مردم و ایجاد ترس آن منطقه را بگیرد. در واقع هدف اصلی اسرائیل این است که همان کاری را که در غزه انجام داد در لبنان هم انجام دهد و این منطقه را خالی از سکنه کند تا در این شرایط با دولت لبنان به توافقی برسد که براساس آن توافق ارتش لبنان به جای نیروهای حزب‌الله در این منطقه مستقر شوند.

‌ به انتخابات آمریکا اشاره کردید. برخی در ایران بر این مسئله تاکید دارند که پیروزی کاملا هریس در انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا، می‌تواند گزینه‌ای مطلوب برای منطقه و ایران باشد. حامیان این ایده بر این باورند که دموکرات‌ها رویکردهای منعطف‌تر و البته تعاملی‌تری را در قیاس با جمهوری‌خواهان و چهره‌هایی نظیر دونالد ترامپ اتخاذ می‌کنند. به نظر شما روی کار آمدن هریس یا ترامپ، چه تغییراتی را در سیاست خارجی آمریکا در قبال مسائل منطقه و ایران در پی خواهد داشت؟

یک ماه و نیم تا انتخابات آمریکا باقی مانده است. طبق آخرین نظرسنجی هریس پنج درصد از ترامپ پیش افتاده است و شانس بیشتری برای پیروزی دارد. اگر هریس و دموکرات‌ها به قدرت برسند طبیعتاً احتمال گفت‌وگو و به‌تبع آن دستیابی به توافق بیشتر است. با توجه به صحبت‌هایی که مقامات نیویورک در این چند روز انجام دادند و به نوعی اشتیاق خودشان را برای مذاکره نشان دادند احتمال اینکه در ارتباط با موضوع هسته‌ای و همچنین مسائل منطقه با ایران به تفاهم برسند؛ زیاد است. البته باید دید که در این یک ماه و نیم منطقه چه تحولاتی را از سر خواهد گذراند. به هر حال همان‌طور که عرض کردم، نتانیاهو تمام تلاشش را می‌کند تا در این یک ماه و نیم باقی‌مانده تا انتخابات آمریکا ضربات نهایی‌اش را به لبنان بزند تا اگر ترامپ که هوادار جدی‌تر اسرائیل است به قدرت نرسید تا آن موقع به هدف خود در لبنان برسد. البته با توجه به اینکه طرف ایرانی هم نسبت به گفت‌وگو و مذاکره تمایل نشان داده اگر ترامپ هم پیروز انتخابات شود این آمادگی را دارد که با ایران گفت‌وگو کرده و به توافق برسد. آقای پزشکیان هم در نیویورک اعلام کردند که می‌خواهیم براساس همان برجام قبلی مذاکره کنیم. اما طبیعتاً در مورد مسائل منطقه‌ای و از جمله موضوع لبنان و فلسطین روی کار آمدن هریس می‌تواند شرایط را بهتر کند زیرا با آمدن ترامپ، نتانیاهو جسورتر خواهد شد.

‌ کاملاً واضح است که ایران و آمریکا از هزینه‌های جنگ بزرگ آگاه‌اند و از آن پرهیز دارند. اما نتانیاهو جنگ می‌خواهد و روزبه‌روز هزینه خویشتنداری را برای تهران بالا می‌برد. کاخ سفید هم بنا به ملاحظاتِ سیاست داخلی، نمی‌تواند او را مهار کند. در همین راستا صبر استراتژیک ایران تا چه اندازه است؟ آیا ایران وارد یک درگیری تمام‌عیار خواهد شد؟

من تصور می‌کنم که ایران وارد درگیری مستقیم با اسرائیل نمی‌شود. البته شرایط درگیری هم فراهم نیست. ایران همسایه اسرائیل نیست و حدود 1500 تا 2000 کیلومتر فاصله دارند. طبیعتاً پرتاپ موشک هم نمی‌تواند مانع جنایت اسرائیل در غزه و جنوب لبنان و بیروت شود و اسرائیل به عملیات خود ادامه می‌دهد. اگر بخواهیم که بگوییم عملیات چگونه متوقف می‌شود شاید یک دیپلماسی سریع و فشرده با آمریکا بتواند شرایط را به نحو دیگری رقم بزند. بنابراین به نظر من ایران وارد این درگیری نخواهد شد، حتی اگر اوضاع در لبنان بدتر شود که البته شرایط نشان می‌دهد بدتر خواهد شد، چراکه مقامات اسرائیلی هم اعلام کردند که بر میزان فشارشان افزوده خواهد شد. البته بعضی در کشور بر این باورند که شاید دخالت مستقیم ایران در این جنگ مانع اقدامات اسرائیل شود اما من تصور نمی‌کنم که اقدامات اسرائیل با دخالت مستقیم ایران متوقف شود و چه‌بسا ممکن است آتش جنگ را برافروخته‌تر کند. البته با توجه به گفته‌های مسعود پزشکیان، رئیس‌جمهور کشورمان مبنی بر اینکه ما از حزب‌الله حمایت خواهیم کرد؛ ایران سعی می‌کند کمک‌هایش را از طرق مختلف به حزب‌الله برساند اما وارد درگیری مستقیم با اسرائیل نمی‌شود.

‌ بسیاری از تحلیلگران بر این باور هستند که اسرائیل دو گزینه در رویارویی با حزب‌الله لبنان پیش‌رو دارد: گزینه اول این است که وارد یک جنگ محدود با حزب‌الله شود تا بتواند آن را تحت فشار قرار داده و برای مدت طولانی به خود مشغول کند. گزینه دوم آغاز یک جنگ همه‌جانبه علیه لبنان است. در صورت وقوع چنین جنگی واکنش ایران چه خواهد بود؟

اسرائیل در این مدتی که مشغول بمباران و کشتار مردم در غزه بود درگیری‌هایی هم با لبنان داشت اما در کنار این درگیری‌ها در حال جمع‌آوری اطلاعات و نفوذ افراد خود در لبنان بود تا در زمان مشخص اقدامی امنیتی-اطلاعاتی انجام دهد. انفجار پنج هزار پیجر، انفجار بی‌سیم‌ها و در نهایت تخریب آن ساختمان و شهادت 20 نفر از رهبران حزب‌الله، به خاطر نفوذ در سیستم حزب‌الله بود که به ضرباتی جدی به این گروه منجر شد. این ضربات جدی باعث شد که اسرائیل هم‌اکنون دست بالا را در لبنان داشته باشد. بسیاری از فرماندهان سطح عالی حزب‌الله ترور شدند، به خاطر انفجار پیجرها ارتباطات نسبت به گذشته ضعیف‌تر شد، بسیاری چشم‌ها و دست‌هایشان را از دست دادند از این‌رو شرایط مطلوبی نیست اما با وجود این حزب‌الله تلاش می‌کند ضرباتی را که اسرائیل می‌زند تا حدی پاسخ دهد تا این شرایط به نحوی متوقف شود. البته من بعید می‌دانم که اسرائیلی‌ها تا زمانی که شرایط مورد نظرشان فراهم شود؛ دست از اقدامات خود بردارند. در مورد ایران هم همان‌طور که عرض کردم، حتی اگر جنگی فراگیر میان لبنان و اسرائیل درگیرد،‌ ایران وارد درگیری مستقیم با اسرائیل نخواهد شد.

‌ پیام دولت چهاردهم طی این مدت این بود که در زمین اسرائیل بازی نمی‌کنیم. این موضوع در نشست مسعود پزشکیان با رسانه‌های آمریکایی هم مخابره شد. آقای پزشکیان گفت: «بیایید کمک کنید تعامل کنیم و نجنگیم، مسائلی که با گفت‌وگو می‌توانیم حل کنیم با موشک و اسلحه حل نکنیم.» به نظر شما پیگیری دیپلماسی فعال از سوی ایران تاثیری بر روند تحولات در منطقه خواهد داشت؟

رئیس‌جمهور در این نشست خبری مواضع دولت خودشان را اعلام کردند. مواضعی که در مناظره‌های انتخاباتی هم به نوعی مطرح شده بود. آقای پزشکیان به دنبال یک سیاست بی‌طرفانه، صلح‌آمیز و همراه با امنیت برای همه هستند. این موضعی است که دولت جدید اتخاذ کرده و به نظر می‌رسد که نظام هم کلیت این سیاست را پذیرفته است. در حال حاضر حالا باید منتظر باشیم و ببینیم که سفر نیویورک چه آورده‌ای برای ایران دارد. این را هم اضافه کنم که سفر نیویورک دو جنبه دارد: اول، جنبه آشکار است. گفت‌وگوها و مصاحبه‌هایی که ما در رسانه‌ها می‌بینیم و در روزنامه‌ها و مجلات می‌خوانیم جنبه آشکار این سفر است. دوم، جنبه غیرآشکار یا پنهان این سفر است. به عبارتی ممکن است در این سفر گفت‌وگوهایی هم با مقامات درجه دو یا سه اروپایی و آمریکایی صورت بگیرد که ما از آن بی‌اطلاع هستیم. در همین راستا به نظر من چند هفته بعد مشخص می‌شود که سفر نیویورک چه دستاوردهایی برای ایران داشته است. اگر این دستاوردها مثبت باشد طبیعتاً طرف مقابل هم در گفت‌وگوها، سخنرانی‌ها، بیانیه‌ها و مصاحبه‌های خود چراغ سبز نشان می‌دهد. بنابراین باید صبر کنیم و ببینیم که چه اتفاقی رخ می‌دهد.

اما در این میان آنچه مسلم است این است که طرف آمریکایی و اروپایی مانند گذشته اشتیاق لازم را برای گفت‌وگو و مذاکره با ایران ندارد. در دوران ریاست‌جمهوری حسن روحانی و محمد خاتمی اشتیاق به گفت‌وگو به وضوح در میان مقامات غربی دیده می‌شد. البته این موضوع دو دلیل اصلی دارد: اول اینکه انتخابات آمریکا نزدیک است و دولت آمریکا به خاطر مسائل داخلی در حال حاضر جرات نمی‌کند که علناً کاری انجام دهد و مذاکرات مستقیمی با ایران داشته باشد. دوم اینکه آمریکا و به‌ویژه اروپا به خاطر ماجرای همکاری نظامی ایران با روسیه (که البته ایران این ادعا را رد کرده است) در مقابل ایران گارد گرفتند و به نوعی از ایران دلخور هستند. بنابراین من به‌شخصه نشنیدم که در این سفر مقامات بریتانیا یا آلمان تمایلی برای ملاقات با مقامات ایرانی داشته باشند. در واقع اروپایی‌ها می‌خواهند به ایران نشان دهند که باید در این زمینه تجدیدنظر کند و براساس این تجدیدنظر است که می‌شود گفت‌وگوی موثری شکل بگیرد.

از این‌رو پیشنهاد من این است که دیپلماسی فشرده‌ای را دنبال کنیم، دیپلماسی که هم موضوع هسته‌ای ایران را دربر بگیرد، هم مسائل منطقه‌ای را. به این شکل که در درجه اول باید با آمریکایی‌ها مذاکره کنیم و در درجه دوم مشکلاتمان را با اروپایی‌ها حل کنیم. این را هم اضافه کنم که لازم نیست این مذاکرات آشکار باشد و در رسانه‌ها اعلام شود، بلکه می‌تواند به صورت پنهان صورت گیرد. 

دراین پرونده بخوانید ...

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها