سال همدلی
1404 چگونه سالی میشود؟
در شرایطی که پیشبینی متغیرهای اقتصادی برای یک هفته آینده هم سخت شده است صحبت از چشمانداز متغیرهای اقتصاد ایران در سال آینده بیشتر شبیه پیشگویی است تا تحلیل کارشناسی. با وجود این به نظر میرسد شکاف ایجادشده در برخی ناترازیهای اقتصاد ایران چنان عمیق شده است که در سال ۱۴۰۴ گریزی نخواهیم داشت از اینکه به حل ریشهای ناترازیها بپردازیم. بهزعم نویسنده مهمترین ناترازی که در سال جاری مجبور به حل آن خواهیم شد مربوط به انرژی و بهطور خاص تفاوت فاحش بین تولید و مصرف گاز خواهد بود. در صورتی هم که این ناترازی در دستور کار قرار نگیرد، سایر موارد از قبیل مشکلات صندوقهای بازنشستگی، مشکلات کسری بودجه دولت، مشکلات نظام بانکی، همه و همه داستانی شبیه اصلاح همین مورد خواهد داشت. از اینرو این نوشته را با همین فرض اصلاح ناترازی گاز ادامه میدهیم. در ادامه ابتدا اشارهای به صورت مسئله میکنم، سپس به این میپردازم که در صورت اقدام به اصلاح ریشه مشکل، چه عواید ناخواستهای برای بسیاری از خانوارها و بنگاههای ایرانی میتواند رخ دهد و در نهایت بهعنوان این مقاله که سال ۱۴۰۴ را سال همدلی و مهربانی نامیدهام بازمیگردم.
صورت مسئله: بحران ناترازی گاز
در سالهای اخیر، شکاف میان تولید و مصرف گاز در کشور بهطور فزایندهای افزایش یافته است. رشد مصرف داخلی، ناکارآمدی در سیاستهای بهرهوری انرژی و کاهش سرمایهگذاری در زیرساختهای تولید، دستبهدست هم دادهاند تا کشور با یکی از جدیترین چالشهای خود روبهرو شود. ناترازی گاز به معنای آن است که در بسیاری از روزهای سال، میزان گاز مصرفی از میزان تولید آن پیشی میگیرد. این امر سبب میشود که دولت یا مجبور به قطع گاز صنایع شود، یا به تامین گاز از طریق واردات گرانقیمت روی آورد در حالی که مصرفکننده نهایی، چه خانوار و چه صنایع نهتنها ارزش واقعی این گاز و هزینه مستقیم و غیرمستقیم آن را متوجه نمیشوند، بلکه از هزینه فرصتی که برای گرم کردن غیربهینه و بیش از اندازه خانههایمان میکنیم هم درکی ندارند. رسیدگی نکردن به این مشکل میتواند پیامدهای گستردهای به همراه داشته باشد. توقف یا کاهش فعالیت صنایع انرژیبر مانند پتروشیمیها، فولاد و سیمان، کاهش تولید برق در نیروگاههای گازی، افزایش وابستگی به واردات گاز و حتی افزایش شدید قیمت برخی کالاها و خدمات از جمله تبعات این وضعیت خواهند بود. در نتیجه، اقتصاد کشور در یک چرخه معیوب قرار خواهد گرفت که در آن، ناترازیها نهتنها حل نمیشوند، بلکه به مرور زمان تشدید خواهند شد. در نهایت باید شفاف بگوییم این مسئلهای که امروز با آن مواجه هستیم، یکشبه یا یکساله اتفاق نیفتاده است، بلکه چندین دهه تمام نیروهای اجتماعی و اقتصادی را بسیج کردهایم تا بتوانیم چنین بحرانی ایجاد کنیم. چرا که ایران بزرگترین منابع گازی و نفتی دنیا را داشته و دارد و این حجم از هدردهی منابع نیاز به سالها تلاش و کوشش جمعی داشته است. همچنین از سالها پیش که کارشناسان وضعیت امروز را پیشبینی میکردند و به دولتمردان گوشزد میکردهاند، تصمیم سیاستمداران بر این بوده که کاری انجام نشود و با سرعت تمام در مسیر گذشته ادامه دهیم. به سیاستمداران باید گوشزد کرد که سکوت کردن و عمل نکردن آنها به معنی این نیست که هیچ اتفاقی نمیافتد. دقیقاً برعکس. به موقع عمل نکردن و تصمیم نگرفتن آنها به این معنی است که تصمیم گرفتهاند این مشکل سالبهسال بزرگتر شود تا به امروز رسیدهایم که چارهای جز قطع برق، سوزاندن مازوت برای تولید برق شهری، یا تولید گازوئیل بسیار کم کیفیت و آلاینده نداشته باشیم و از طرفی گاز کافی برای تزریق در میادین نفتی نداشته باشیم و تولید نفتمان هم با کاهش مواجه شود، هوای شهرهایمان آلوده شوند، مدارس را تعطیل کنیم و دانشآموزان را که آینده کشور برای ایشان خواهد بود از آموزش حداقلی محروم کنیم و مرگومیر ناشی از آلودگی را افزایش دهیم. سیاستمداران باید درک کنند که همه این موارد نتیجه تصمیم نگرفتن ایشان در سالهای گذشته بوده است. امروز هم اگر تصمیم بر این باشد که تصمیمی گرفته نشود، حتماً در اتفاقات تلخی که در آینده اتفاق خواهد افتاد شریک خواهیم بود.
اصلاحات ناگزیر و عوارض کوتاهمدت
اگرچه حل ریشهای ناترازی گاز یک الزام است، اما اجرای این اصلاحات، لاجرم هزینههایی به همراه خواهد داشت. افزایش قیمت حاملهای انرژی یکی از اصلیترین راهکارها برای کاهش مصرف و افزایش سرمایهگذاری در بخش تولید گاز است. متاسفانه در سالهای گذشته عدهای بر راهکارهای غیرقیمتی تاکید داشتهاند که امروز بر همگان روشن و واضح شده است که این راهکارها در صورت عدم اعمال اصلاحات قیمتگذاری بیشتر مایه مضحکه و شوخی است تا ابزاری برای اصلاح الگوی مصرف. اما از طرفی سیاستهای اصلاح قیمتگذاری حاملهای انرژی در کوتاهمدت میتواند تاثیرات منفی خود را نشان دهد.
افزایش هزینههای خانوارها: افزایش قیمت گاز مستقیماً هزینههای زندگی بسیاری از خانوارها را افزایش خواهد داد. در حالی که برخی از اقشار جامعه توانایی تطبیق با این تغییرات را دارند، اما بخش بزرگی از جامعه که از درآمدهای ثابت برخوردارند، تحت فشار مضاعف قرار خواهند گرفت.
کاهش توان رقابتی برخی صنایع: صنایعی که وابستگی شدیدی به گاز دارند، در صورت افزایش قیمت حاملهای انرژی با افزایش هزینههای تولید مواجه میشوند که این امر ممکن است به کاهش تولید و حتی تعطیلی برخی واحدها منجر شود. متاسفانه نظام قیمتگذاری غلط سبب شده است که بسیاری از کارآفرینان و سرمایهگذاران خصوصی یا حتی دولتی در بخشهایی سرمایهگذاری کرده باشند که اصلاح قیمتگذاری میتواند تمام سود تصورشده برای این فعالیتها را از بین ببرد.
افزایش تورم: افزایش هزینههای تولید و حملونقل به افزایش سطح عمومی قیمتها منجر شده و میتواند در کوتاهمدت تورم را تشدید کند. این امر فشار مضاعفی را بر معیشت مردم وارد خواهد کرد.
تاثیرات اجتماعی و نارضایتی عمومی: هرگونه اصلاح اقتصادی که موجب افزایش هزینههای زندگی شود، بهطور طبیعی نارضایتیهایی را در میان اقشار مختلف جامعه به همراه خواهد داشت. این وضعیت نیازمند مدیریت هوشمندانه و اجرای سیاستهای حمایتی در کنار اصلاحات خواهد بود. حال این موارد را در کنار این واقعیت قرار دهید که متاسفانه در سالهای اخیر با توجه به تورمهای متوالی بالا و جهشهای نرخ ارز، و افزایش شدید هزینه اجاره قشر زیادی از جامعه در شرایط بسیار نامناسب اقتصادی به سر میبرند و این فشارهای مضاعف برای ایشان بسیار سنگین خواهد بود.
چرا سال ۱۴۰۴ نیازمند همدلی و مهربانی است؟
با در نظر گرفتن دشواریهای پیشرو، ضروری است که هم مردم و هم سیاستگذاران با درک شرایط، رویکردی همدلانه و همراه با مهربانی در پیش بگیرند. نیاز به همدلی از این جهت است که در دوران گذار همه افراد تجربه یکسانی نخواهند داشت. در شرایطی که زندگی بر خیلی از مردم بسیار سخت و طاقتفرسا خواهد شد، ممکن است برای افراد دیگری فرصتهای بسیار خوبی هم اتفاق بیفتد. شاید هیچکدام از این دو دسته مسبب اصلی این وضع نباشند، بلکه تغییر سیاستگذاری سبب شود که یک نفر در شرایط بسیار دشواری قرار بگیرد و فرصت بسیار خوبی برای فرد دیگری فراهم شود. از اینرو ضروری است که همه بتوانیم شرایط دنیا را از نگاه کسانی بنگریم که اصلاحات اقتصادی برایشان بسیار گران تمام شده است. نیاز به مهربانی از آنجا نشات میگیرد که در چنین شرایطی اگر هر فرد یا بنگاهی فقط به فکر منافع زودگذر خود باشد و سختیهای سایر مردم را نادیده بگیرد و از کنارش به سادگی عبور کند، به سادگی میتوان انتظار آشوب و بر هم ریختن نظم عمومی را داشت که این شرایط برای هیچکسی مطلوب نخواهد بود. بنابراین به نظر میرسد که ۱۴۰۴ سالی است که ممکن است برای بسیاری از مردم و کسبوکارها سخت باشد، اما با افزایش همدلی و مشارکت عمومی، میتوان و باید از این دوران گذار عبور کرد.
درک متقابل و کاهش انتظارات غیرواقعی: در این شرایط، لازم است که مردم از یکدیگر و از دولت انتظارات واقعبینانهتری داشته باشند. همچنین، صاحبان کسبوکارها نیز باید درک کنند که این دوران یک مقطع گذار است و حمایت از نیروی کار و رعایت انصاف در قیمتگذاریها، به پایداری اقتصاد کمک خواهد کرد. از منظر منابع انسانی داخل سازمان نیز، در صورتی که در این شرایط سازمانها همراه کارکنان خود باشند، میتوانند این انتظار را داشته باشند که پس از عبور از این دوران گذار، کارکنان وفاداری بیشتری به سازمان خود داشته باشند.
تقویت حمایتهای اجتماعی و همبستگی ملی: در شرایط سخت، تقویت شبکههای اجتماعی و افزایش همکاریهای مردمی میتواند به کاهش فشارها کمک کند. نهاد خانواده بهعنوان محل امنی برای خیلی از افراد میتواند هم از نظر روحی به افزایش تابآوری افراد کمک کند و هم میتواند برخی نیازهای فوری افراد را به صورت کوتاهمدت برطرف کند. همچنین نهادهای خیریه، بنگاههای اقتصادی و افراد متمول جامعه نیز میتوانند نقش مهمی در حمایت از اقشار آسیبپذیر ایفا کنند.
سیاستگذاری مبتنی بر عدالت و شفافیت: دولت و تصمیمگیران باید در اجرای اصلاحات اقتصادی، شفافیت را در اولویت قرار دهند. توضیح دقیق سیاستها، ارائه راهکارهای جبرانی برای اقشار آسیبپذیر و پرهیز از تصمیمات یکشبه، میتواند اعتماد عمومی را حفظ کند. در چنین شرایطی که به اندازه کافی سخت و طاقتفرسا خواهد بود، آخرین چیزی که باید منتظرش باشیم این است که اطلاعرسانی غیرحرفهای سبب افزایش نگرانی و ناراحتیها شود.
نتیجهگیری
سال ۱۴۰۴ نقطه عطفی برای اقتصاد ایران خواهد بود. ناترازیهای انباشتهشده در حوزه انرژی و سایر بخشهای اقتصادی، دیگر امکان نادیده گرفته شدن را ندارند و اصلاحات اقتصادی ناگزیر است. همچنین ریسکهای خارجی و انتقال قدرت داخلی سال ۱۴۰۴ را بسیار متفاوت از سالهای گذشته میکند. اگرچه این تغییرات ممکن است در کوتاهمدت فشارهایی را به همراه داشته باشند، اما همدلی و مهربانی میان مردم و سیاستگذاران میتواند عبور از این دوران سخت را ممکن کند. درک متقابل، کاهش انتظارات غیرواقعبینانه، حمایت از اقشار آسیبپذیر و اجرای سیاستهای منصفانه، کلید موفقیت در این مسیر خواهد بود.
امید است که سال ۱۴۰۴ نهتنها سال اصلاحات اقتصادی، بلکه سالی سرشار از همدلی و مهربانی میان مردم ایران باشد.