رسم جوجهکُشی
برآمده از سرمایهداری نیست؟
انتشار ویروس همهگیر کووید ۱۹، جهان با همه نظم و ساختارهای به هم پیوستهاش را چنان به هم ریخت که دیگر هیچ قدرتی نیست که از عوارض اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و حتی اخلاقی این پاندمی در امان باشد. تعطیلی صنایع و کسبوکارها سبب شد وضعیت اقتصادی جهان دگرگون شود. اما اتفاقات غریب حوزههای اقتصادی و اجتماعی در ایران بعد از کرونا کم نیستند.
جواد حیدریان: انتشار ویروس همهگیر کووید ۱۹، جهان با همه نظم و ساختارهای به هم پیوستهاش را چنان به هم ریخت که دیگر هیچ قدرتی نیست که از عوارض اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و حتی اخلاقی این پاندمی در امان باشد. تعطیلی صنایع و کسبوکارها سبب شد وضعیت اقتصادی جهان دگرگون شود. اما اتفاقات غریب حوزههای اقتصادی و اجتماعی در ایران بعد از کرونا کم نیستند.
شاید به صراحت بتوان گفت نظام اخلاقی در بسیاری از حوزهها در ایران مثل بسیاری از کشورهای دیگر دچار نقض جدی شد. ابتلا یا شایعه ابتلای افراد به کرونا حتی سبب واکنشهای حیرتانگیزی در مردم شد که شاید بتوان به تضعیف اخلاق از آن نام برد. از طرد شدن آدمها در محیطهای کاری و اجتماعی تا دفن جوجههای یکروزه همه نشانههای تغییرات بنیادین در نظامهای اخلاقی و اقتصادی و اجتماعی است.
آنچه میان نوعی اختلال در نظام اخلاق اجتماعی و اقتصاد در ایران، رابطه برقرار کرد، انتشار ویدئوهای متکثری از زندهبهگور کردن جوجههای یکروزهای بود که اگرچه از منظر اقتصادی رخداد بیسابقهای نبود اما انتشار آن سبب شد موجی از ناراحتی فضای عمومی کشور را فراگیرد و از فعالان حقوق حیوانات گرفته تا فعالان اقتصادی را به اظهارنظر وادارد.
دولت مدعی است که مرغداران با افزایش عرضه که با کاهش 20درصدی تقاضا روبهرو شده بود، نظام بازار را به هم زدند و از سوی دیگر فعالان اقتصادی معتقدند دولت با دخالت در قیمتگذاری کار مرغداران را از صرفه انداخت. این چالش سبب طرح مباحثی در سطوح کلان اندیشهای نیز شد. جوجهکشی در روزهای سخت کرونا نشان داد دست مداخلهگر با رویای تنظیم بازار تا چه اندازه میتواند منابع را هدر دهد و اخلاق را بازیچه خود سازد و روح جامعه را جریحهدار کند.
از سوی دیگر نیز منتقدانی رفتار تلخ جوجهکشی را محصول نظام سرمایهداری میدانند و ذات نظام نئولیبرالی برای مدیریت ساخت اقتصادی را تا اندازهای بیرحم تصویر میکنند که میتواند برای نمونه میلیونها جوجه یکروزه را یکشبه زنده بهگور کند تا بتواند بر بازار مسلط باشد. این نقد بیپایه البته هرگز به این پرسش پاسخ نمیدهد که چه تفاوتی میان کشتار جوجه یکروزه با مرغ 45روزه از نظر اخلاق اجتماعی وجود دارد.
حال آنکه از نظر اقتصادی به دلیل کاهش تقاضا، تولید مرغ با هزینه بالای نهادهها و دیگر هزینههای نگهداری و هزینههای عمومی نهتنها مفید نبود بلکه میتوانست لطمات زیادی به بنگاههای تولید گوشت مرغ وارد کند که شاید بخش مهمی از آن قابل ارزیابی و پیشبینی نیست. در این پرونده به تقابل این دو دیدگاه از نظر اخلاق اجتماعی و ساخت اقتصادی میپردازیم و اینکه نقش دولت مداخلهگر در ماجرای تلخ جوجهکشی چه بود؟