احتیاط و تعلل
رابطه ایران و آلمان در دوران پسامرکل چگونه خواهد شد؟
فرزین زندی: ساختار حکمرانی و تصمیمسازان عرصه سیاست در ایران، درک خاص و غریبی از سیاست دارند؛ سیاست برای ایشان، نه ابزاری برای ارتقای توان ملی (که مهمترین مولفه آن اقتصاد است) بلکه صرفاً «سیاست برای سیاست» است. گویی کنش سیاسی برای سیاستمداران ایرانی تنها در مناسک دیپلماتیک و در حد اعلای آن، قدرتنمایی سیاسی، برتری دیپلماتیک و نهایتاً، عرض اندام نظامی خلاصه میشود. این نگاه وارونه نسبت به سیاست موجب پدیدار شدن شکافی بزرگ و ژرف در اهداف و روشهای سیاستگذاری در ایران شده است. از همینرو پس از چهار دهه، نهتنها اقتصاد ایران در ضعیفترین حالت خود و در قیاس با کشورهای حوزه پیرامونی قرار گرفته بلکه به لحاظ امنیتی نیز تهدیدهای فزاینده، امنیت ملی ایران را تحتتاثیر قرار داده است. مثالی ساده از این دست، تحلیل سفر مقامات سیاسی کشورهای جهان است. به زحمت میتوان در سفر روسای جمهور کشورهای جهان، سیاستمدارانی بیش از شمار انگشتان یک دست را یافت در حالی که تقریباً قاطبه هیات همراه آنان را بازرگانان، فعالان اقتصادی و رایزنان فرهنگی- اقتصادی تشکیل میدهند؛ رویهای که در ایران، عکس آن رخ میدهد. با این همه، در روابط خارجی ایران که همواره سیاست بر اقتصاد میچربد (که اساساً اقتصاد، هدف نیست) نقش آلمان، این اقتصاد قدرتمند اروپایی، تقریباً بیمانند است. ارتباط ایران با آلمان به دلیل ویژگیهای خاص این کشور، رویکرد خاص آن در سیاست خارجی خاورمیانهای آن و همچنین سرآمدی اقتصادی آن، غالباً متمرکز بر روابط اقتصادی بوده است و سیاست کمتر فرصتی برای خودنمایی پیدا کرده است. به همین دلیل است که آلمان برای سالهای طولانی همواره بزرگترین شریک تجاری ایران در اروپا بوده است. بنا به آمارهای «اتاق بازرگانی و صنایع ایران و آلمان» طی 20 سال اخیر، که مرکز آمار کمیسیون اروپا (یورواستات) آمار کاملی از تجارت 27 کشور اتحادیه اروپا منتشر کرده است، حجم تجاری بین ایران و اروپا به اندازه سال 2020 پایین نبوده و در سال 2020، حجم تجارت بین ایران و اروپا، نسبت به سال پیش از آن، 12 درصد کاهش پیدا کرده است. با این حال، نکته جالب اما اینجاست که آلمان، یکی از کشورهای اروپایی است که در تجارت خود با ایران در سال 2020، روندی مثبت داشته و با شش درصد افزایش، از یک میلیارد و 800 میلیون یورو عبور کرده است. تاثیر سیاسی این کشور در روابط دوجانبه نیز تاملبرانگیز است؛ در دو مقطع بحرانی مهم یعنی آغاز فشار تحریمهای ایالات متحده (در دروه اوباما و ترامپ) و همچنین در دوران رکود اقتصاد جهانی در سال 2009. آلمان همواره اولین شریک تجاری ایران در اروپا بوده است. این مساله به روشنی نشان میدهد که هر قدر تجارت ایران با کشورهای اروپایی تحت فشار قرار بگیرد و لطمه ببیند، رابطه اقتصادی ایران و آلمان کمتر آسیب میبیند. با این حال، این نگاه خوشبینانه رفتهرفته در حال بیاثر شدن است. تغییر رویکرد ایران در قبال برجام و همچنین خداحافظی آنگلا مرکل، صدراعظم قدرتمند آلمان و سکانداری دولت سوسیالدموکرات در این کشور احتمالاً رابطه دو کشور را وارد مرحله جدیدی خواهد کرد. جایگاه این قدرت جهانی در اقتصاد بر کسی پوشیده نیست اما ظاهراً این بار نیز نوبت سیاستمداران ایرانی است که مانع از دست رفتن فرصتی دوباره برای ایران نشوند؛ فرصتی که در وضعیت تنگنای اقتصاد ایران و همچنین وضعیت بغرنج برجام، بیش از هر زمان دیگری، کشور را در خطری بزرگ و بالقوه قرار میدهد.