آزادی انتخاب
کتابی که پس از 22 سال در ایران تجدید چاپ شد
میلتون و رز فریدمن کتاب «آزادی انتخاب» را در سال 1980 نوشتند. این کتاب در سال 1378 در ایران ترجمه و منتشر شد و برای مدتها نایاب بود اما انتشارات «فروزان امروز» کتاب را پس از 22 سال دوباره تجدید چاپ کرده است.
این کتاب ادامه دو کار بزرگ بود، کتاب «آزادی و سرمایهداری» و برنامه سریالی «آزادی انتخاب» که از شبکه ملی پخش میشد و همنام کتاب بود. میلتون در این برنامه با ارائههای عمومی و گفتوگوهای سوالمحور، تفکرات خود و مهمانهای برنامه را در قالبی مناسب برای فهم مردم به چالش میکشید. مهمانهایی با حرفهها و شغلهای متنوع که با چارچوبی اقتصادی حاضر به گفتوگو با او بودند. این مهمانها حتی بعضاً تفکرات و اعتقاداتی مخالف با میلتون داشتند، اما فرصت حضور آنها در برنامه از بین نمیرفت. این برنامه در اقناع افکار عمومی و افزایش فهم اقتصادی جامعه آن روزهای آمریکا نقش مهمی ایفا کرد. بعد از آن نیز اقتصاد جای خود را در میان زندگی روزمره آمریکاییها پیدا کرد و درک اقتصادی جامعه بسیار غنی شد. این همان چیزی بود که میلتون انتظارش را داشت و برای آن تلاش میکرد.
موضوع هر قسمت از این برنامه با سرفصلهای کتاب متناظر است. کتاب «آزادی و سرمایهداری» نیز نقش سرمایهداری رقابتی که سازماندهی بخش عمدهای از فعالیتهای اقتصادی را از طریق شرکتهای خصوصی فعال در بازار آزاد دنبال میکند، به عنوان یک سیستم آزادی اقتصادی و شرط لازم برای آزادی سیاسی تشریح میکند؛ با این فرضها، نقش و وظایف دولت در یک جامعه آزاد را تصویر میکند.
«آزادی انتخاب» برخلاف «سرمایهداری و آزادی» بیشتر از مفاهیم انتزاعی، روی موارد دقیق و واقعی متمرکز شده است. چارچوب نظری و تئوری کمرنگتر و توسعه کاملتری از فلسفه میلتون قابل مشاهده است. متاثر شدن از رویکرد تازهای در علوم سیاسی و اجتماعی که عمده آن از سوی اقتصاددانانی چون گری بکر (برنده نوبل ۱۹۹۲)، آنتونی داونز، جرج استیگلر و... ارائه شد، باعث متمایز شدن تحلیل اقتصادی سیاست در این کتاب شد؛ رفتار او با سیستم سیاسی همانند سیستم اقتصادی است. هر دو به عنوان بازارهایی در نظر گرفته میشوند که نتیجه آنها با تعامل افرادی مشخص میشود که به دنبال منافع شخصی خود هستند.
همچنین فرآیندی که برای تولید برنامه تلویزیونی طی شد، نقاط ضعف استدلالها و ناکافی بودن برخی شواهد را برای آنها روشن کرد؛ بررسی این موارد با توجه به رفع محدودیتهای زمانی تلویزیون باعث بهبود مشهود مطالب کتاب شد. میلتون و رز معتقد بودند: «تلویزیون برای نمایش است، برای احساسات جذاب است و توجه شما را جلب میکند. با وجود این، ما هنوز بر این عقیده هستیم که برای آموزش و تعلیم، صفحه چاپشده ابزار موثرتری است. نویسندگان یک کتاب میتوانند مسائل را بدون محدودیت زمانی، عمیقاً کاوش کنند و خوانندگان آن نیز میتوانند، در هر نقطهای از کتاب متوقف شوند و به مقدار نیاز فکر کنند؛ صفحات را به عقب برگردانند بدون اینکه تحت تاثیر صحنههایی قرار گیرند که بیوقفه روی صفحه نمایش تلویزیون نقش میبندد.»
همچنین نباید فراموش کرد، گروهی که وظیفه ساخت این برنامه را داشت متشکل از افرادی بود که در حرفهشان بسیار توانمند بودند و باب چیتستر (در زمینه مالی) و رابرت چیتستر (در زمینه هنری) به خوبی این پروژه را مدیریت کردند. این را میتوان از اثرگذاریهای برنامه تلویزیونی بر کتاب و جامعه هدف متوجه شد.
این کتاب در فصول دهگانه خود، ابتدا عملکرد بازار را بررسی میکند. شناخت قدرت بازار، ویژگیهای تعادل حاصل و تحلیل خروجی آن باعث درک بهتر مکانیسم رخداده، خواهد شد. سپس در فصل بعد به آسیبهای ناشی از مداخلهگری در بازار میپردازد و در فصلی دیگر ساختار بحرانهای حاصل را تشریح میکند. او قسمتی را به بررسی انگیزهها و اهداف جمعی جامعه مثل آموزش، سلامت و رفاه اختصاص داده و سعی کرده درباره این مسائل نیز توضیحات کافی ارائه دهد. فصل بعد، نوبت شرح تعادل است. در این فصل تعادل خروجی بازار را بررسی میکند و با توصیف ویژگیهای آن عملکرد بازار را در برابر منتقدان توجیه میکند. بعد از تعادل، راجع به مکانیسم حمایت از مصرفکنندهها و کارگران که فعالان بازارهای اقتصادی هستند، صحبت میکند. در فصول انتهایی نیز بحث درباره تورم، راههای درمان و پیشگیری آن را باز میکند. فصل پایانی که به نوعی جمعبندی کتاب محسوب میشود، درباره لزوم تغییر دیدگاهها و کاملکننده توضیحات فصول قبل است.
در مجموع جانمایه کتاب آزادی انتخاب این است که شاید در کشوری، اقتصاد آزاد باشد اما آزادی سیاسی وجود نداشته باشد، ولی عکس آن ممکن نیست. فریدمن و همسرش در این کتاب لزوم آزادسازی و خصوصیسازی و همچنین محدود کردن دامنه دخالت مستقیم دولت در حوزههای اقتصادی را مطرح میکنند. به بهانه تجدید چاپ کتاب، نقبی به گذشته میزنیم تا ببینیم فریدمن و همسرش چرا این کتاب را نوشتند و کتاب چگونه در سراسر جهان با استقبال مواجه شد.
میلتون فریدمن کیست؟
۳۱ جولای سال ۱۹۱۲، محله بروکلین شهر نیویورک شاهد به دنیا آمدن میلتون فریدمن بود. پدر و مادرش اهل منطقه کارپاتو-روتنیا بودند که ابتدا در مرزهای اتریش-مجارستان قرار داشت و بعدتر به چکسلواکی و شوروی پیوست. آنها در جوانی به نیویورک مهاجرت کرده بودند و آنجا با یکدیگر آشنا شدند. زمانی که میلتون خردسال بود، از بروکلین به شهر راهوی در ایالت نیوجرسی مهاجرت کردند. مادرش یک خشکبارفروشی کوچک داشت و پدرش در راه پیدا کردن شغل، شکستهای زیادی را تجربه کرد؛ درآمد کم و نامطمئن بخش جدانشدنی زندگی آنها بود. با وجود این بحرانهای مالی، فضای خانوادگی گرم و حمایتکنندهای برای میلتون وجود داشت.
او به همراه خواهرانش به مدارس دولتی ابتدایی و راهنمایی رفت و در سال ۱۹۲۸، کمی قبل از ۱۶سالگی، از دبیرستان راهوی فارغالتحصیل شد. با وجود فوت شدن پدرش در سال آخر دبیرستان، مادر و خواهرهای بزرگتر از خانواده حمایت کردند و میلتون موفق شد درسش را تمام و برای شرکت در کالج ثبتنام کند. او با بورسیههای تحصیلی دانشگاه و انجام کارهای متعدد پارهوقت توانست خرج تحصیل خود را در دانشگاه راجرز تامین کند. رشته تحصیلی او ابتدا در حوزه ریاضیات بود اما رکود بزرگ که در حال رخ دادن بود، او را به خواندن اقتصاد ترغیب کرد. آرتور برنز (استاد دانشگاه راجرز) و هومر جونز (استاد دانشگاه شیکاگو) نیز با توجه به فعالیتهای تحقیقی و استعدادهای او، اقتصاد را بهطور جدی به او پیشنهاد کردند. به این ترتیب تصمیم او بهرغم پذیرش داشتن از رشته ریاضی کاربردی دانشگاه براون، ادامه تحصیل در رشته اقتصاد دانشگاه شیکاگو شد.
سال اول تحصیل برای او از لحاظ مالی سخت بود اما قرار گرفتن در فضایی پویا دنیای جدیدی را برای او باز کرد. آشنا شدن با دانشجویانی مثل یاکوب واینر، فرانک نایت و هنری شولتز تجربههای ارزشمندی برای میلتون رقم زد. اما شاید مهمترین اتفاق او در این سال، ملاقات با رُز دیرکتور بود. رز یک دختر خجالتی، دوستداشتنی و بسیار توانمند در اقتصاد بود. آنها شش سال بعد با یکدیگر ازدواج کردند و همراه فوقالعادهای برای هم بودند. همراهی آنها نتایج بسیار کمنظیری را رقم زده بود: نوشتن کتابهای متعدد که موفقیتهای بزرگی را کسب کرده بود، تحقیقاتی که در علم اقتصاد آن روزها پیشرو و پیشگام بودند و در نهایت کسب مهمترین جایزه علمی جهان، نوبل، در حوزه اقتصاد برای میلتون بود. البته موفقیتهای او و رز به همینجا ختم نمیشد اما نوبل مهمترین دستاورد علمی او به شمار میرود.
آثار میلتون فریدمن
میلتون ادامه تحصیلات و تحقیقات خود را در دانشگاههای شیکاگو، کلمبیا، مینهسوتا و ویسکانسین ادامه داد و در زمینههای متنوعی پژوهشهای خود را آغاز کرد. او همچنین یکی از اعضای مهم دفتر ملی تحقیقات اقتصادی بود. یکی از مهمترین پژوهشهای او در زمینه تئوری تقاضا و اندازهگیری آن بود که با همکاری هنری شولتز انجام شد. او در حوزه اقتصاد کتابهای متعددی را چاپ کرد: آزادیِ انتخاب (۱۹۸۰)، تئوری تابع مصرف (۱۹۵۷)، آزادی و سرمایهداری (۱۹۶۲)، تئوری قیمتها (1962)، تاریخ پولی ایالات متحده آمریکا (۱۹۶۳)، سیاست پولی و مالی (۱۹۶۹)، چرا دولتها مشکل هستند؟(1993)و... .
میلتون در این کتابها نظرات خود را با محوریت اقتصاد آزاد و رقابتی تبیین میکرد و سعی داشت با روشن ساختن آنها به روشهای مختلف، جامعه را برای پذیرش آماده کند. در همین راستا یکی از پرفروشترین کتابهای او (آزادیِ انتخاب) که با همکاری همسرش، رز فریدمن، نوشته شده بود، به صورت یک برنامه تلویزیونی درآمد و به مدت دو دهه (دهههای ۸۰ و ۹۰ میلادی) در آمریکا پخش شد. آزادیِ انتخاب به عنوان پرفروشترین کتاب غیرداستانی سال ۱۹۸۰ انتخاب شد. حدود ۴۰۰ هزار نسخه گالینگور و بیش از یک میلیون جلد شومیز از این کتاب به فروش رفت. این کتاب و مجموعه تلویزیونی به بیش از ۲۰ زبان ترجمه شد و مورد استفاده جمعیت بسیار زیادی قرار گرفت. این کتاب به زبانهای فرانسوی، آلمانی، ژاپنی، نروژی، اسپانیایی، سوئدی، ایتالیایی، پرتغالی، چینی، فنلاندی، لهستانی، استونیایی، چکی، فارسی و... برگردانده شد.
موفقیتها و اثرات کتاب
همان طور که صحبت شد، تلاشهای میلتون به ویژه مجموعه «آزادی انتخاب» آثار عمیقی روی جامعه و سواد اقتصادی آن گذاشت. اما در بررسی این آثار در سطح کلان آمریکا و جهان، میتوان به کتابی که مارک واین، هاروی رزنبلام و رابرت فرماینی، تحت عنوان «میراث میلتون و رز فریدمن در انتخاب آزاد: لیبرالیسم اقتصادی در آغاز قرن بیست و یکم» نوشتند، اشاره کرد. این کتاب با شش فصل، بر پایه مقالاتی که در کنفرانس بانک مرکزی آمریکا (فدرالرزرو) در اکتبر سال ۲۰۰۳ در دالاس جمعآوری شده بود، تدوین شد. موضوع اصلی مقالات درباره توانایی حل مشکلات آموزشی، نظام مالیات، جهانیشدن، بازارهای مالی و پایداری پولی به کمک بازارهای رقابتی بود. آنها در فصل یک، بحث سازماندهی میلتون فریدمن را بازبینی کردند. در فصل دو، توسعه پایدار را زیر ذرهبین قرار میدهند و با تکیه بر «کمیابی و کمبودی منابع» و «فرآیندهای بازار» مشکلات این حوزه را بررسی میکنند. در فصل سه، اندازه دولتها و بزرگی بیش از حد نیاز آنها به میان میآید. فصل چهار مسائل فرهنگی و تنوع آنها مورد صحبت است. فصل پنج به اهمیت بازارهای مالی برای رقابتی بودن و آزاد بودن یک اقتصاد میپردازد و در فصل آخر نیز ارتباط بین آزاد بودن اقتصاد و عملکرد رشد اقتصادی بررسی میشود. در مجموع این کتاب نشاندهنده میراثی است که فریدمنها برای اقتصاد باقی گذاشتند.
گستره اثرگذاری فریدمن محدود به آمریکا و چند کشور خاص نمیشد، از چین تا لهستان، از شمال تا جنوب، تعداد زیادی از کشورها از میلتون به صورت مستقیم و غیرمستقیم اثر پذیرفتند. بوتکه در مقالهای بررسی کرد، اصول مهم هر اصلاح اقتصادی مدرن که به صورت غیرمستقیم از او تاثیر گرفتند شامل روابط متقابل بین آزادی اقتصادی و آزادی سیاسی، ضرورت مالکیت خصوصی، آزادی قرارداد، اهمیت پولی و مالی محدود به قوانین است. فریدمن در تلاشهای خود برای ارائه راهحلهای بازارمحور در بحثهای عمومی، بسیاری از ایدههایی را ایجاد کرد که نهتنها انقلابهای تاچر و ریگان را در دهه ۸۰ میلادی توضیح میداد، بلکه سیاستهای دوران گذار لهستان، جمهوری چک و شوروی در دهه ۹۰ میلادی را نیز تعریف میکرد؛ این ایدهها مشکلات زیادی را که در ایالات متحده آمریکا، انگلستان، هند، آمریکای لاتین و چین وجود داشت پوشش میداد.
از طرفی اتفاقاتی را که در سیستم کشورهای کمونیستی مثل بلوک شوروی وجود داشت نمیتوان بهطور منسجم و با اصلاحات جزئی در نظام سوسیالیستی حل کرد. مشکل قسمتی از سیستم نبود بلکه کل سیستم بود. این سیستم باعث شکلگیری یک موازنه قدرت نامتناسب میشد؛ به قدرت رسیدن کسانی که دارای موقعیتهای سیاسی ممتاز هستند، ناکارآمدی در تولید به دلیل انگیزههای نادرست و سیگنالهای نادقیق قیمتهای مدیریتشده، هیچ انگیزهای را برای نوآوری، تغییر و پیشرفت باقی نمیگذاشت. بینشهای میلتون درباره ماهیت اقتصاد کمونیستی و دوره گذار آن بسیار مهم بود. فریدمن در سفر خود به چین در سال ۱۹۸۸ نیز اشاره کرد: «تقریباً در هر تلاشی که برای تغییر سیاست دولت اعمال میشود، مشکلات غلبه بر منافع شخصی و رانتخواری ناامیدکننده مشاهده میشود، چه این تغییر در زمینه خصوصیسازی باشد یا از بین بردن ارتش یا کاهش یارانهها یا هر چیز دیگری.»
میلتون برای دوره گذار به بازار آزاد، مجموعه حرکتی سریع و قاطع را توصیه میکرد. در نظر او، شرایط خاصی لازم است تا حرکت آهسته از یک حرکت سریع موثرتر عمل کند اما این به معنی بیاهمیت بودن پایداری سیاسی اصلاحات نیست؛ چند راه اساسی برای رسیدگی به استبداد وضع آنها در اصلاحات اقتصادی وجود دارد. یکی از این راهها، تلاش برای ایجاد ذینفعان شخصی است تا آنها مزایای خصوصیسازی را ببینند. البته او هشدار میدهد که ممکن است این رویکرد به سادگی یک انحصار خصوصی را جایگزین یک انحصار دولتی کند. از راههای دیگر میتوان به توزیع رایگان سهام شرکتهای دولتی و سپس اجازه معاملات آزادانه سهام در بازار آزاد اشاره کرد. همچنین پیتر بوتکه اثرات کتاب «آزادی و انتخاب» بر حرکت جهانی به سمت بازارهای آزاد را در سالهای ۱۹۷۹ تا ۲۰۰۳ بررسی کرده است. در این سالها، کمونیسم در جهان دوم از هم فروپاشید و جهان سوم برنامههای توسعه را رد میکرد. کشورهای جهان اول نیز دولتهای رفاه خود را اصلاح کردند. از نظر بوتکه بسیاری از خصوصیسازیهای بعد از کمونیسم از نوشتههای فریدمن الهام گرفتهاست. گریگوری چو نیز با بررسی اصلاحات بعد از سال ۱۹۷۸ کشور چین، به این نتیجه رسید که توسعه این کشور نیز تحت اثر «آزادی انتخاب» بود؛ مشخصاً در زمینه آموزش، بر اساس شاخصهها، آزادی انتخاب برقرارشده در چین از آمریکا نیز بالاتر بود.
این بررسیها حکایت از موفقیتها و اثرگذاری بسیار زیاد کتاب «آزادی انتخاب» داشت و میتوان گفت فریدمن اندیشه طراحیشده خود را به گستردهترین حالت ممکن به جهانیان شناساند. میلتون فریدمن در طول زندگی ۹۴ ساله خود، عناوین مهم و بزرگی را کسب کرد؛ در دانشگاهها و مراکز بسیار زیادی فعالیت کرد و برای به کرسی نشاندن اندیشههای خود به بهترین نحو ممکن مبارزه کرد. تحقیقات او دریچههای جدیدی را به روی علم اقتصاد باز کرد و اثرات عمیقی را بر پیشرفت آن میگذاشت. شاید نوبل کمترین جایزهای بود که مهمترین اقتصاددان نیمه دوم قرن ۱۹ میلادی شایسته آن بود.