شناسه خبر : 40468 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

علیه شبح ناتو

ستیز دنباله‌دار بین روسیه و اوکراین بر سر چیست؟

 

فرزین زندی / نویسنده نشریه و تحلیلگر جغرافیای سیاسی 

روسیه و اوکراین، در همسایگی یکدیگر و در یکی از مهم‌ترین موقعیت‌های جغرافیایی جهان قرار گرفته‌اند. افرادی که با سیاست بین‌الملل و مباحث ژئوپولیتیک به‌طور عمیق آشنایی دارند قطعاً نام نظریه «هارتلند» را شنیده‌اند؛ نظریه‌ای که تاکید دارد بخش مرکزی اوراسیا که روسیه در آن قرار دارد، به دلیل ویژگی‌های خاص جغرافیایی در واقع دژ مستحکمی است که تسلط بر آن، می‌تواند تسلط بر کل زمین را رقم بزند. اصطلاح «هارتلند» یا «قلب زمین» یک مفهوم قدیمی است که پروفسور هلفورد مکیندر، دانشیار جغرافیای دانشگاه آکسفورد و رئیس دانشکده اقتصاد و علوم سیاسی لندن، طی یک سخنرانی در محل انجمن جغرافیایی سلطنتی انگلستان در 25 ژانویه 1904  آن را ابراز کرد. فارغ از نقدهایی که به این نظریه وجود دارد، چالشگران جغرافیایی هارتلند عموماً تلاش داشته‌اند در راستای اهمیت این نظریه، همزمان از توسعه‌طلبی روسیه (به عنوان قدرت مستقر در هارتلند) جلوگیری به عمل آورند و همچنین، با تنگ‌تر کردن حلقه مهار هارتلند، بر حوزه پیرامونی آن تسلط پیدا کنند تا هارتلند را آسیب‌پذیرتر کنند. داستان امروز روسیه و ناتو نیز تقریباً با همین رویکرد قابل انطباق است؛ چالش اصلی با تشدید زمزمه‌های «پیوستن اوکراین به ناتو» آغاز شد؛ در واقع، روسیه که پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، کماکان تسلط خود بر کشورهای اقماری این حوزه را تداوم بخشیده است، در راستای حفظ عمق استراتژیک خود، در این سه دهه همواره کوشیده است از طریق اهرم‌های در اختیارش، یا نفوذ خود در این کشورها و ساختارهای قدرت آنها را افزایش دهد و از این طریق، مانع نفوذ غرب در آنها شود، یا با توسل به زور تلاش کرده نفوذ تدریجی ناتو و سایه سنگین این ائتلاف امنیتی غربی را از سر روسیه دور نگه دارد. به عبارت دیگر، مساله پیوستن اوکراین به پیمان ناتو به‌ویژه اینکه اوکراین که نزدیکی خاصی به روسیه و شهرهای اصلی این کشور دارد (مرزهای شرقی اوکراین تنها ۶۰۰ کیلومتر تا مسکو فاصله دارند)، در واقع مساله «امنیت ملی» و حساسیت ویژه در مورد تامین «امنیت سرزمینی» روسیه تعریف شده و برای مسکو به هیچ‌وجه نزدیک شدن ناتو به آن قابل پذیرش نیست. ناتو اکنون دایره نفوذ خود را به سمت شرق گسترش داده تا جایی که قلمرو آن نسبت به دوران جنگ سرد به روسیه بسیار نزدیک‌تر شده است. پس از فروپاشی شوروی، اگرچه آمریکا متعهد شد که مانع گسترش ناتو شود اما به تدریج با پیوستن استونی، لیتوانی، لتونی، رومانی، بلغارستان، اسلواکی، لهستان، جمهوری چک و مجارستان به این پیمان، ناتو سنگر به سنگر به روسیه نزدیک‌تر شد. تنها کشورهای باقیمانده در اروپای شرقی بلاروس، مولداوی و اوکراین هستند که مانع دسترسی مستقیم ناتو به روسیه شده‌اند و مساله پیوستن اوکراین به این پیمان، واکنش روسیه را برانگیخته است. علت اصلی حساسیت روسیه به ناتو در واقع، بند پنج این پیمان است که اذعان دارد «حمله به یک عضو ناتو به منزله حمله به همه کشورهای عضو است» و از همین‌رو در آینده و در صورت پیوستن اوکراین به ناتو، هرگونه تهدید روسیه علیه اوکراین می‌تواند با پاسخ کوبنده کلیه اعضای ناتو به روسیه روبه‌رو شود. از طرف دیگر، پیوستن اوکراین به ناتو، موجبات استقرار سامانه‌های موشکی این پیمان امنیتی- نظامی در خاک اوکراین و بالای سر روسیه را فراهم خواهد آورد که اصلاً مطلوب حکمرانان کرملین نیست. در مجموع، ستیز نهایی بین این دو کشور در جایی وارد مرحله حساس‌تر شد که ایالات متحده، در بازگشت به نقش رهبری خود در ناتو اعلام کرد که هرگونه تهدید اوکراین از سوی روسیه را با پاسخی قاطع روبه‌رو خواهد کرد؛ موضعی که موجب تغییر معادلات از سطح منطقه‌ای به مساله‌ای جهانی شد.

از زاویه نگاه غرب، دو دیدگاه در مورد تهدید از سوی روسیه وجود دارد. نخستین دیدگاه معتقد است که روسیه یک قدرت «تجدیدنظرطلب» است که از همه ابزارهای قدرت دولتی، از جمله تهاجم نظامی، برای تحمیل اراده خود بر همسایگی خود و تضعیف منافع ایالات متحده، ناتو و اتحادیه اروپا در تلاش برای «تجدیدنظر در نظم بین‌الملل» استفاده می‌کند. دیدگاه دوم، بدرفتاری‌های کرملین را رد نمی‌کند، اما مدعی است که ناتو و اتحادیه اروپا نسبت به منافع سنتی روسیه، به‌ویژه در فضای پس از فروپاشی شوروی، حساسیت نشان نداده‌اند ولی به‌شدت و بیش از اندازه به تحریکات کرملین با توسل به اعمال تحریم، حمایت نظامی از اوکراین، و تقویت حضور نظامی ناتو در جناح شرقی آن واکنش نشان داده‌اند.

 

ریشه‌های تنش؛ میوه‌های جنگ

از سال ۲۰۱۴ که روسیه با ادعای حمایت از روسوفیل‌های اوکراینی جدایی‌طلب به شبه‌جزیره «کریمه» حمله و آن را اشغال کرد تاکنون، درگیری بین روسیه و اوکراین در جریان است. روس‌ها در این مدت بارها تلاش کرده‌اند تا استان‌های شرقی اوکراین از جمله «لوهاتسک» و «دونتسک» را که هم‌مرز با روسیه هستند و روس‌تباران قابل توجهی در آن ساکن هستند تحریک به جدایی‌طلبی (پیوستن به روسیه یا تشکیل کشوری جدید) کنند. از همین‌رو، جدال سرزمینی عمیقی بین دو کشور درگیرودار است. با این حال، از تغییر جهت اقتصادی اوکراین نیز نمی‌توان غافل شد. تغییر مسیر اقتصادی اوکراین به سمت غرب یکی دیگر از عوامل بسیار موثر در افزایش تنش‌های اخیر بوده است. واقعیت تلخ دیگر این است که ریشه‌های بحران کنونی حداقل تا حدی نتیجه ساختار توافقنامه همکاری با اتحادیه اروپا (AA) و بحران 2014 است که آن را تسریع کرد. مناطقی که اغلب تحت پوشش این توافق قرار می‌گیرند در مسیر توسعه پیوندهای سیاسی، تجاری، اجتماعی، فرهنگی و امنیتی این اتحادیه قرار خواهند گرفت. اگرچه این توافق در اوکراین محبوبیت داشت، اما روابط اقتصادی اوکراین با شرکای تجاری سنتی خود در بلوک شوروی سابق را تضعیف کرد و تحت تاثیر قرار داد. این مساله همچنین به‌طور ضمنی با چشم‌انداز آتی اتحادیه اروپا و عضویت اوکراین در ناتو مرتبط بود؛ مساله‌ای که به هیچ‌وجه نمی‌توانست برای مسکو قابل قبول باشد.

در چند سال اخیر، اوکراین مبتنی بر همین چرخش و با بهبود وضعیت اقتصادی خود و افزایش خریدهای نظامی به‌ویژه مسلح شدن به پهپادهای ترکیه‌ای، رفته‌رفته توان نظامی خود را افزایش داد و تسلط خود به‌ویژه در شرق این کشور را بیشتر کرد. به شکلی که مسکو از کاهش توان مقابله جدایی‌طلبان شرق اوکراین با دولت مرکزی نگران شده است. به همین دلیل، مسکو با متهم کردن ناتو و اوکراین بر «دمیدن به آتش تنش‌ها» مدعی شده که این اوکراین است که خود را برای بازپس‌گیری مناطق شرقی که از سال ۲۰۱۴ تحت کنترل هواداران روسیه هستند، آماده می‌کند. در این وضعیت، روسیه با جدیت تمام نیروهای خود را به شرق اوکراین گسیل کرد تا نشان دهد به آسانی از فکر اشغال باقی بخش‌های شرقی اوکراین منصرف نخواهد شد.

از سوی دیگر، افزایش قدرت نظامی روسیه در سال‌های اخیر و موفقیت در برخی شطرنج‌بازی‌های این کشور در عرصه سیاست بین‌الملل، شکنندگی معماری امنیتی اروپا پس از جنگ سرد را بیش از پیش برجسته کرده است. کنترل تسلیحات متعارف از بین رفته است، کنترل تسلیحات هسته‌ای به یک مو آویزان شده است و کشورهای عضو ناتو و روسیه - بزرگ‌ترین قدرت نظامی غیر ناتو در قاره‌- در مورد ابهامات اصلی آینده امنیت اروپا با هم اختلاف دارند. در این میان، آمریکا در حالی که رفته‌رفته توجه خود را به سمت آسیا و مشخصاً چین معطوف می‌کند، بسیار مشتاق است تا اروپا را در نقطه مقابل قرار دهد. بنابراین، خطوط گسل موجود در بین طرفین و در مورد مسائلی مانند گسترش ناتو، موقعیت نظامی ناتو در اروپای شرقی، و میزان توانایی روسیه برای تاثیرگذاری امنیتی بر کشورهای پیرامون نزدیک آن برجسته و روشن‌تر شده است. از زاویه‌ای دیگر، پشتیبانی ایالات متحده از اوکراین نیز جالب توجه است؛ به نظر می‌رسد که آمریکا در راستای استراتژی «چرخش به آسیا» و در مسیر «مهار چین»، نیم‌نگاهی هم به روسیه دارد تا حلقه محاصره این قدرت تاریخی را که هم به لحاظ سیاسی و هم اقتصادی، ناتوان‌تر از گذشته به نظر می‌رسد تنگ‌تر کند. در واقع، آمریکا درصدد است که همزمان، جبهه‌ای را که با ادبیات جنگ سرد، در گذشته «بلوک شرق» نامیده می‌شد به‌طور توامان تحت فشار قرار دهد تا از این مسیر، به‌طور همزمان توان اقتصادی و سیاسی دو قدرت بزرگ مسلط بر هارتلند را کنترل (یا مهار) کند.

 

استراتژی مقابله

با نگاهی به استراتژی روسیه در قبال اوکراین (و به‌طور غیرمستقیم در قبال ایالات متحده)، می‌توان دریافت رازی در میان است که به نظر می‌رسد پاسخی آشکار به فعالیت‌های طرف‌های مقابل روسیه است، اما پذیرفتن آن چندان ساده نیست. مسکو، رویکرد اخیر خود را با استقرار نسبتاً کند نیروهایش در امتداد مرز اوکراین آغاز کرد. به شکلی که به نظر می‌رسید این کشور در موقعیتی قرار دارد که با حداقل مخالفت به اوکراین حمله خواهد کرد. با این حال، روسیه به جای حمله شتاب‌زده به اوکراین، درگیر رویارویی دیپلماتیک با ایالات متحده شد و درخواست کرد که اوکراین هرگز به عضویت ناتو پذیرفته نشود و در نهایت، ناتو استقرار تسلیحات خود را در شرق اروپا محدود کند.

مذاکره‌کنندگان روسی به خوبی می‌دانستند که ایالات‌متحده هرگز با این شرایط موافقت نخواهد کرد. تنها به یک دلیل روشن؛ این تصمیم ناتو است، نه واشنگتن. از سوی دیگر، به‌هرحال اعضای ناتو در شرقی‌ترین منطقه مرزی این ائتلاف نیز قرار دارند که بیشتر در معرض اقدامات احتمالی روسیه هستند، به‌ویژه اگر روسیه کنترل اوکراین را در دست بگیرد. به‌طور خلاصه، تسلیم شدن در برابر خواسته‌های روسیه، اروپای شرقی را در معرض حملات روسیه قرار می‌دهد. با این حال، در چنین وضعیتی مهم‌ترین مساله برای واشنگتن این است که اعتبار آمریکا نه‌تنها در اروپا بلکه در سرتاسر جهان به‌طور مرگباری آسیب خواهد دید. اجازه دادن به روس‌ها برای وادار کردن ایالات متحده به توافق بر سر نوع روابط آینده آنها با یک کشور مستقل، صرفاً یک اقدام غیرموثر است که پیامدهای آن جهانی خواهد بود و احتمالاً موجب یک بحران سیاسی در ایالات متحده خواهد شد که دولت این کشور در این برهه، قادر به مدیریت آن نیست.

حمله نظامی روسیه به اوکراین در بهترین شرایط حتی کاری بسیار دشوار است. وسعت این کشور تقریباً به اندازه افغانستان است و هماهنگ‌سازی یک عملیات زرهی پیچیده برای روس‌ها احتمالاً فقط زمینه‌های شکست آنان را فراهم می‌کند. ارتش روسیه از جنگ جهانی دوم تاکنون عملیات زرهی انجام نداده است، بنابراین نیروهای ارتش این کشور در این زمینه، تجربه به‌روز و کافی ندارند که همین مساله، احتمال عملی شدن تصمیم روسیه در حمله به اوکراین را کاهش می‌دهد. اما واقعیت این است که نیروهای روسی به‌طور پیوسته در نزدیک مرز اوکراین بیشتر و بیشتر می‌شوند و توان نظامی و پشتیبانی لجستیک از آنها در حال تقویت است. ممکن است روس‌ها به سادگی اطمینان داشته باشند که حتی در این شرایط پیچیده نیز هنوز هم قادر به پیروزی هستند. اما یک قانون جنگ این است که «به حداکثر مزیت طرف مقابل خود ضربه بزنید و هیچ مزیتی را از دست ندهید». اگرچه، قاعده «دیپلماسی» این است که «قبل از معامله، تهدیدهای زیادی انجام دهید».

 

بن‌بست روس‌ها در گوشه رینگ

روسیه به هیچ‌وجه تمایلی به از دست دادن حاشیه امن پیرامون خود و کاسته شدن از پهنای حائل امنیتی سرزمین تاریخی‌اش با اروپای شرقی ندارد. از همین‌رو، تلاش می‌کند تا با تحت کنترل درآوردن اوکراین یا دست‌کم مانع شدن از غلتیدن کامل این کشور به سوی غرب (در حوزه‌های امنیتی، سیاسی و نظامی) اوکراین را به عنوان منطقه حائل تاریخی خود بازسازی کند؛ مساله‌ای که با توجه به استراتژی امنیتی روس‌ها و نگاه تاریخی آنها به این منطقه، غیر قابل مماشات و ضروری است.

با این حال با توجه به یکپارچگی اروپا و ایالات متحده علیه حمله احتمالی روسیه به اوکراین که با اعزام قابل توجه نیرو و تجهیزات نظامی از طرف فرانسه، بریتانیا، ایتالیا، دانمارک، لهستان، آلمان، آمریکا و در نهایت، ناتو همراه شده است، احتمال اقدام عملی روسیه کمتر شده اگرچه همچنان وجود دارد چراکه بروز جنگ، قطعاً تحریم‌های شدید اقتصادی و سیاسی عمیقی برای روسیه به دنبال خواهد داشت که با توجه به وضعیت اقتصادی نه‌چندان قدرتمند روس‌ها، احتمالاً آنها با احتیاط بسیاری، حرکات خود را طراحی و اجرا خواهند کرد. روسیه حتی در صورت اقدام نظامی علیه اوکراین، احتمالاً اقدامی نه همانند برخی فعالیت‌های نظامی خود در زمان اشغال شبه‌جزیره کریمه بلکه بسیار کنترل‌شده‌تر و محدودتر انجام خواهد داد تا جدیت خود را در این مسیر به اوکراین و طرف‌های غربی آنها دیکته کند. وضعیت جنگی برای اوکراین نیز چندان مطلوب نیست چراکه وضعیت شکننده استان‌های شرقی این کشور که به تحریک روسیه سودای جدایی‌طلبی دارند، به آسانی قابل کنترل نیست. از سوی دیگر، این کشور به تازگی ثمرات ثبات را در اقتصاد چشیده و درحال بازپروری اقتصاد نحیف خود است. کوچک‌ترین تنش نظامی می‌تواند وضعیت اقتصادی این کشور را دستخوش فرار سرمایه و افت رشد اقتصادی کند که به هیچ‌وجه مطلوب مقامات و مردم این کشور نیست.

روسیه در نهایت احتمالاً تلاش خواهد کرد که در کوتاه‌مدت، با اعمال فشار برای تغییر دولت در اوکراین، سودای عضویت این کشور در ناتو را به تعویق بیندازد (همان کاری که با ویکتور یانوکوویچ در سال 2014 کرد). در بلندمدت نیز با روش‌های مرسوم روسی، نفوذ نرم و پنهان خود را در ساختارهای اقتصادی-سیاسی-امنیتی اوکراین افزایش خواهد داد و اوکراین را از حرکت به سوی غرب، باز خواهد داشت و وابسته خود خواهد کرد.

روسیه در یک بازی بزرگ‌تر، با شیوه‌ای متفاوت و در جدال با غرب حتی تمایل خود برای مذاکره در مورد موشک‌های هسته‌ای میان‌برد را نیز نشان داده است؛ موضوعی که ممکن است پس از فروپاشی پیمان منع موشک‌های هسته‌ای میان‌برد (INF) در داخل این کشور بحث‌برانگیز شود و نگرانی‌ها در مورد چین را نیز در بر بگیرد. محدود کردن چنین توافق‌هایی به اروپا، تنها به واشنگتن اجازه می‌دهد در آسیا-پاسیفیک قدرت مانور بیشتری به دست بیاورد و در عین حال، شانس کنترل تسلیحات و ثبات استراتژیک در اروپا را نیز افزایش دهد که این امر احتمالاً مانع از ایجاد اثرات مفید جهانی با اتکا بر توافقنامه‌های تسلیحاتی یا امنیتی منطقه‌ای نمی‌شود. در این میان، ایالات متحده نیز می‌تواند از موفقیت در مذاکره با روسیه -‌و در پیگیری چارچوب‌های غیرمتعارف و غیرجنگ سرد برای کنترل تسلیحات- و تسلط برای مهار دایره نفوذ این کشور، در گفت‌وگو با چین در مورد مسائل مربوط به امنیت متقابل نیز استفاده کند. 

17

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها