کابوس ریسک
چرا در موقعیتهای پرخطر به دنبال اطمینان صد درصد هستیم؟
آیا تابهحال برای اتفاقی که فکر میکنید تقریباً غیرممکن است، بیمهنامه خریداری کردهاید؟ میدانیم که برخی فرضیهها بسیار بعید هستند، مانند نیاز به عمل جراحی در یک کشور خارجی، اما حتی فکر چنین رویدادی میتواند عمیقاً ناراحتکننده و استرسزا باشد. اگرچه ممکن است این فرضیه ارزش حق بیمهای را که پرداخت میکنیم نداشته باشد اما بخشی از چیزی که با این بیمه میخریم، خیال آسوده است و اینکه میدانیم کوچکترین ریسک احتمالی را حذف کردهایم. در این سناریو، نیاز روانی شما برای حذف کامل ریسک بر منطقی که به شما گوشزد میکند این فرضیه دور از ذهن، ارزش بیمه گرانقیمت را ندارد پیروز شده است و شما مغلوب «سوگیری ریسک صفر» (Zero-risk Bias) شدهاید.
سوگیری ریسک صفر، سوگیری شناختی است که در آن افراد موقعیتها و گزینههایی را ترجیح میدهند که به جای کاهش ریسک، این مولفه بهطور کامل حذف شود. اطمینان از حذف کامل ریسک میتواند بر تصمیمگیری افراد تاثیر زیادی بگذارد. این سوگیری در واقع ترجیح ما برای داشتن اطمینان مطلق در شرایط گوناگون است. ما تمایل داریم موقعیتهایی را انتخاب کنیم که در آنها با دیدن «صفر درصد ریسک» به آرامش میرسیم در حالی که گزینههای جایگزین دیگر ممکن است در نهایت کاهش ریسک بیشتری را به همراه داشته باشند. انسانها ماشین حساب نیستند و بیشتر آنها آگاهانه و دقیق، احتمالات رویدادها را بررسی نمیکنند. در عوض اغلب یک چشمانداز و تصمیم را با احساسی که در مورد آن دارند میسنجند. حتی وجود یک درصد احتمال فاجعه میتواند بر آرامش روانی ما تاثیر بگذارد و اجتناب از چنین احتمالی، هر چند کوچک، و اطمینان از آن «صفر درصد ریسک» میتواند بسیار مطلوب باشد.
تاثیرات فردی و سیستماتیک
مطلوبیت حذف کامل ریسک میتواند بر تصمیمگیری در مورد رویدادهای احتمالی مستقیماً تاثیر بگذارد. در یک مطالعه، هنگامی که از مردم پرسیده شد آیا گزینه کاهش یک ریسک معین از پنج درصد به صفر درصد را ترجیح میدهند یا کاهش ریسکی دیگر از 50 درصد به 25 درصد را، آنها گزینه اول را انتخاب کردند. با وجود اینکه کاهش ریسک از 50 درصد به 25 درصد، به مراتب بهینهتر از گزینه اول است.
سراب اطمینان صد درصد باعث میشود ما به اشتباه تصمیمات غیربهینه بگیریم. بیشتر تحقیقات پیرامون سوگیری ریسک صفر شامل ارائه سناریوهای فرضی به شرکتکنندگان است که اغلب در آنها گزینههای احتمالی از نظر میزان ریسک برچسبگذاری شدهاند. با این حال، شایان ذکر است که تصمیمات در دنیای واقعی اغلب به اندازه سناریوهای فرضی، واضح و مشخص نیستند. گرچه نتایجی که اغلب در تحقیقات پیرامون سوگیری ریسک صفر به دست میآیند ممکن است در مورد همه صدق نکند اما مفهوم کلی سوگیری نسبت به یک گزینه خاص و بدون ریسک شامل حال بسیاری از ما میشود. سوگیری ریسک صفر میتواند تاثیرات قابل توجهی در دادگاه افکار عمومی (court of public opinion) نیز داشته باشد. در سناریوهای خاص از جمله سیاستهای پیرامون تروریسم، خشونت با اسلحه و تصادفات رانندگی، فشار عموم در تلاش برای رسیدن به ریسک صفر ممکن است باعث شود سیاستگذاران از اولویتبندی کاهش ریسک کلی باز بمانند. در دنیای کسبوکار هم تصمیمات مدیریت ممکن است تحت تاثیر سوگیری ریسک صفر باشد. بسیاری از موفقیتها در کسبوکار، به ویژه در مورد شرکتهای نوپا و موسسات کوچک، از ریسک کردن ناشی میشود. این در صورتی است که تمایل و تلاش در حذف کامل ریسک، فرصتهای عمدهای را از این شرکتها برای رشد و پیشی گرفتن از رقبای خود میگیرد.
چرا این سوگیری رخ میدهد؟
مانند بسیاری از سوگیریهای شناختی، سوگیری ریسک صفر نقش یک میانبر ذهنی را بازی میکند. روایت رایج پشت این میانبرها این است که فشارهای شناختی را کاهش میدهند. ما به جای محاسبه راهحل بهینه، چیزی که به زمان و انرژی زیادی نیاز دارد، گزینهای را که تفکر کمتر و قطعیت بیشتر دارد انتخاب میکنیم. یک مفهوم کلاسیک علوم رفتاری که میتواند به توضیح ریسک صفر درصد کمک کند، زیانگریزی (loss aversion) است. نظریه چشمانداز کانمن و تورسکی، که نشان میدهد بار روانی زیان بیشتر از سود است، توضیح دقیقی برای این سوگیری ارائه میدهد. ما با اجتناب کامل از ریسک، احتمال ضرر را از بین میبریم و این موضوع به قدری اطمینانبخش است که گزینه امن مورد نظر را از گزینهای دیگر که افزایش احتمالی سود را به همراه دارد، ارزشمندتر میکند. فرضیه «ریسک به عنوان احساس» (risk-as-feeling) از اقتصاددان رفتاری، جرج لوونشتاین و همکاران نیز مطابق با این طرز تفکر است. آنها پیشنهاد میکنند که در موقعیتهای نامطمئن، احتمالات موجود بیشتر از نظر عاطفی بررسی و تحلیل میشوند تا احتمال دست یافتن به یک نتیجه مطلوب. هنگام تصمیمگیری در موقعیتهایی که غرق در مه عدم قطعیت هستند، ما معمولاً به نشانههای احساسی تکیه میکنیم. همین سرنخهای احساسیاند که در میانبرهای ذهنی از جمله سوگیری ریسک صفر سروکلهشان پیدا میشود.
چرا این سوگیری مهم است؟
تصمیمگیری تحت ریسک و عدم قطعیت عرصه وسیعی است که در سلامت عمومی، بازارهای مالی، استراتژی سیاسی، امنیت و مدیریت کسبوکار وجود دارد. تصمیمگیری در این حوزهها میتواند عواقب جدی به همراه داشته باشد، بنابراین ایجاد تعادل بین تمایل عمومی برای رسیدن به اطمینان کامل و پیدا کردن گزینه بهینه واقعی میتواند یک اقدام حساس و مهم باشد.
بازاریابان از سوگیری ریسک صفر استفاده میکنند تا بر تصمیمگیری مصرفکننده به نفع خودشان تاثیر بگذارند و از رقبا پیشی بگیرند. این مفهوم روانشناسی از طریق بسیاری از پلتفرمها و وبسایتهای آنلاین برای تاثیرگذاری بر تعامل کاربران و بهینهسازی نرخ تبدیل (CRO) استفاده میشود. محققان تصمیمات سرمایهگذاری مالی اتخاذشده در طول بحران اقتصادی 2008 را تجزیه و تحلیل کردند و دریافتند که آنها به شدت تحت تاثیر سوگیری ریسک صفر قرار داشتهاند. در این دوران عدم اطمینان اقتصادی، سرمایهگذاران خیلی بیشتر به سمت «گزینههای مطمئن» مانند سرمایهگذاریهای دولتی تمایل داشتند تا سرمایهگذاریهای خصوصی که ممکن بود خطرناکتر به نظر برسند. این در حالی است که اگر وارد میشدند، سود و ورودیهای بسیار بزرگتری داشتند. بنابراین بیشتر مردم بازدهی بسیار کمتر اما تضمینشده را نسبت به گزینههای همراه با سود بیشتر و ریسک بزرگتر، انتخاب میکردند.
تحقیقات همچنین نشان داده که تعداد زیادی از تصمیمات مهم سیاسی و اقتصادی نیز تحت تاثیر سوگیری ریسک صفر گرفته میشوند. به عنوان مثال اجرای قوانین بهداشتی تحت سایه ریسک صفر برای حذف هرگونه عنصر سرطانزا از غذا، صرف نظر از خطرات یا مزایای واقعی این کار بر سلامت کلی انسان یک نمونه از این سیاستهاست. همه اینها از تمرکز بیش از حد بر حذف کامل مشکل به جای هدفگیری بخشی از مساله که حل آن بیشترین تفاوت را در کم کردن تهدیدهای واقعی میتواند ایجاد کند، ناشی میشود. یکی از معروفترین مثالها در اقتصاد رفتاری، پارادوکس آلایس (Allais paradox) است، مجموعهای از انتخابها که در مقاله موریس آلیس که دراکونومتریکا و در سال 1953 منتشر شد. صورت مساله بر اساس یک انتخاب فرضی بین دو گزینه است.
گزینه اول: برد قطعی 100 میلیون دلار
گزینه دوم: 10 درصد شانس برنده شدن 500 میلیون دلار
89 درصد شانس برنده شدن 100 میلیون دلار
و یک درصد احتمال برنده نشدن هیچ چیزی
با وجود اینکه مقدار قابل برد برای گزینه دوم بسیار بیشتر است، مردم بهطور معمول گزینه اول را انتخاب میکنند. اگرچه گزینه دوم به دلیل داشتن 10 درصد شانس کسب 400 میلیون دلار بیشتر از گزینه اول در ازای احتمال خیلی بعید یک درصد نرسیدن به هیچ چیز، از نظر منطقی ارزش ریسک کردن را دارد، اما مردم با دیدن همان یک درصد ریسک منصرف میشوند و تصمیم میگیرند گزینهای را که ریسک صفر دارد انتخاب کنند. بهرغم اینکه گزینه دوم، گزینه نابهینه است.
ریسک صفر و کووید 19
یکی از مثالهای ملموس سوگیری ریسک صفر در زیر سایه ویروس کرونا، خرید از روی هراس انواع محصولات خانگی از جمله دستمال توالت در سراسر شهرهای ایالات متحده و جهان بود. در حالی که منطقی است اگر ماسکها و ضدعفونیکنندههای دست به دلیل شیوع این بیماری دچار کمبود شوند، اما احتکار دستمال توالت -محصولی که بهطور گسترده تولید میشود و به محافظت در برابر ویروسهای تنفسی مانند کووید 19 کمک نمیکند- به وسیله مردم امری بسیار تعجببرانگیز بود. در آن بازه زمانی دستمال توالت آنقدر ارزشمند بود که حداقل یک سرقت مسلحانه برای به دست آوردن آن رخ داد. پس چرا مردم محصولی را احتکار میکنند که فراوان است؟ در این پاندمی، استرالیا نیز با وجود عرضه داخلی فراوان، از خرید وحشتناک دستمال توالت رنج برد. یک کارشناس ریسک در این کشور آن را اینگونه توضیح میدهد: «ذخیره کردن دستمال توالت اقدامی پیشپاافتاده است، و مردم دوست دارند وقتی احساس خطر میکنند، فکر کنند که برای رفع آن «کاری انجام میدهند» حتی اگر آن کار... خرید دستمال توالت باشد.» این نمونهای از سوگیری ریسک صفر است که در آن افراد ترجیح میدهند یک ریسک سطحی را بهطور کامل از بین ببرند تا اینکه کاری انجام دهند که ریسک کلی و اصلی را به میزان بیشتری کاهش دهد. احتکار باعث میشود مردم احساس امنیت کنند. این امر به ویژه زمانی که جهان با یک بیماری جدید روبهرو است که همه ما کنترل کمی بر آن داریم، مهم میشود. در حالی که ما غوطهور در نااطمینانی هستیم، چیزی که میتوانیم کنترل کنیم مواردی مانند داشتن دستمال توالت کافی در صورت قرنطینه است.
سوگیری ریسک صفر در خردهفروشی
هنگامی که دو گزینه ارائه میشود، خریداران گزینهای را ترجیح میدهند که یک ریسک کوچک را بهطور کامل حذف میکند تا گزینهای که یک ریسک بزرگ را به صورت تصاعدی کاهش میدهد زیرا در ذهن آنها هنوز یک عنصر ریسک در آن وجود دارد. بهطور کاملاً غیرمنطقی، ما چند مزیت تضمینشده را به احتمال رسیدن به مزایای بسیار مهمتر ترجیح میدهیم. وقتی صحبت از خریداران و خود خرید میشود، سوگیری ریسک صفر کاربردهای بالقوه زیادی دارد.
همانطور که در بالا توضیح دادیم، اکثر مردم همواره گزینهای را ترجیح میدهند که ریسک را از پنج درصد به صفر درصد کاهش دهد تا گزینهای که ریسک را از 50 درصد به 25 درصد کاهش میدهد، بهرغم این واقعیت که در گزینه اول کاهش ریسک میزان قابل توجهی ندارد. با وجود این سوگیری همه به دنبال آن صفر جادوییاند. اگر بتوانید خصوصیتی بدون ریسک را به محصولات یا خدمات خود بچسبانید و سراب ریسک صفر را ایجاد کنید، مشتریان به احتمال زیاد خرید را انجام میدهند و محصول با خدمات شما را از بین گزینههای دیگری که ممکن است حاوی عنصر ریسک باشند، انتخاب میکنند.
دو محصول مشابه را پیشنهاد دهید، یکی با ارزشی که مطابق با قیمت آن است اما بدون سیاست بازگشت و تعویض و دیگری محصولی بسیار گرانتر اما با 30 روز ضمانت بازگشت پول. خریداران به احتمال زیاد گزینه گرانتری را انتخاب میکنند زیرا احساس میکنند هیچ ریسک خریدی وجود ندارد.
سوگیری ریسک صفر در دنیای سرمایهگذاری
سوگیری ریسک صفر واکنشی شدید در شرایط عدم اطمینان است. در زندگی گاهی شرایطی وجود دارد که تاثیر ریسک صفر بسیار کارآمد است. مثلاً اگر صاحب خانه هستید، از بین بردن هرگونه احتمالی که در آن ممکن است خانه خود را از دست بدهید، ارزش بسیار بالایی در مقایسه با «تلاش» برای از بین بردن خطر دارد. اما بهطور کلی، و مخصوصاً در سرمایهگذاری، ریسک صفر برابر با بازده بسیار کم است.
اقتصاددانان و صاحبان کسبوکار باید هنگام تجزیه و تحلیل نسبتهای هزینه-فایده تصمیمهای تجاری مختلف، مراقب سوگیری ریسک صفر باشند. تصمیمگیری تحت تاثیر سوگیری ریسک صفر ممکن است به تخصیص نادرست منابع منجر شود، مانند اختصاص دادن پول به یک طرح کاهش ریسک، زمانی که برنامه دیگری منافع کلی بیشتری را به همراه دارد. در حالی که برخی از گزینهها ممکن است در کوتاهمدت مطلوب به نظر برسند، آگاهی از سوگیری ریسک صفر و اتخاذ تصمیمهای دقیق برای موفقیت در بلندمدت مفیدتر خواهد بود.
بیایید نگاهی به دو بخش مهم ریسک بیندازیم: ریسک مورد بحث چقدر جدی است و چقدر طول میکشد؟ در سرمایهگذاری، تاکید زیادی روی اولی وجود دارد اما تاکید کافی روی دومی نمیشود. سقوط 20درصدی که در عرض چند ماه یا یک سال به حالت اول برمیگردد، احتمالاً مساله بزرگی نیست. اما هزینههای بیش از حد متوسط که بهطور خودکار از کارت اعتباری شما پرداخت میشوند و برای چندین دهه کنترلنشده باقی میماند، میتواند ویرانگر باشد.
سوگیری ریسک صفر را میتوان با قالببندی مجدد مساله موجود کاهش داد. این سوگیری تغییرناپذیر نیست، بلکه نتیجه طرز فکر ما در مورد موقعیتها و گزینههای روی میز است. تمرکز بر روی طرف دیگر معادله نیز میتواند کمک کند. سرمایهگذاری در اسناد خزانهداری ایالات متحده در سال 2008 شانس شما را برای از دست دادن هر پولی به صفر میرساند، اما همچنین شانس شما را برای به دست آوردن هرگونه پولی به همان مقدار کاهش میداد. زمانی که معاملهای در سهام انجام میدهید، آیا برنامهریزی کردهاید که ضرر کنید؟ چقدر؟ اگر این دوراندیشی را نکرده باشید، ضرر و زیان به عنوان یک شوک به شما وارد میشود و ممکن است ثبات شما را به هم بزند. در این صورت شما در معرض خطر تصمیمگیری در وضعیت ذهنی مختلشده هستید. به خاطر داشته باشید که شکست بخشی طبیعی از هر فرآیند یادگیری است. اگر گاهی اوقات شکست نمیخورید، احتمالاً به اندازه کافی ریسک نمیکنید.
بیایید به دو بخش دیگر از ریسک نگاه کنیم: آیا این ریسک قابل اندازهگیری است یا موقعیتی آشفته و نابسامان است؟ این مثال را در نظر بگیرید؛ گروهی از کوهنوردان در مسیر خود به پلی رسیدند که بازگشت آنها به پایگاهشان را بسیار کوتاه میکرد. آنها با توجه به اینکه پل مرتفع، باریک و ناهموار بود، قبل از حرکت از روی آن، خود را با طنابها و سایر محافظها تجهیز کردند. وقتی به آن طرف رسیدند، شیر کوهی گرسنهای را دیدند که صبورانه منتظر رسیدن آنها بود. بنابراین، درک تفاوت بین ریسکهای قابل اندازهگیری و ریسکهای آشفته، استراتژیای خوب است. سپس با این درک به زندگی ادامه دهید که هیچ ریسکی را نمیتوان به صفر رساند و با تلاش بیش از حد برای از بین بردن کامل ریسک، ریسکی جدید ایجاد میکنید. ریسک بذر فرصت است و برای پیشرفت تقریباً در هر زمینهای ضروری است. بنابراین، آگاهی کامل از خطرات، مسوولیتپذیری و زندگی با عدم اطمینان باید بخش مهمی از زندگی شما باشد. البته تا زمانی که کمتر از پاداش بالقوه خود ریسک کنیم.
توقف و فکر کردن در مورد اینکه در این شرایط یک فرد منطقی چه کاری انجام میدهد همیشه آسان نیست اما این عمل به ارزیابی فرآیند تصمیمگیری شما کمک قابل توجهی میکند. در همین توقف میبینید که چقدر ترس یا برجستگی احساسی یک ضرر احتمالی، ترجیح شما را به سمت یک انتخاب خاص هدایت میکند. خودتان را بررسی کنید و ببینید که جذابیت ریسک صفر چقدر بر ترجیحات و انتخابهای شما تاثیر میگذارد و آیا نبود ریسک در تصمیم کنونی واقعاً مهمتر از کاهش بیشتر ریسک نهایی است.
منابع:
1- Why do we seek certainty in risky situations? thedecisionlab.com
2- Zagorsky. Jay L. There’s plenty of toilet paper – so why are people hoarding it? theconversation.com. March 11, 2020
3- Adcock. Phillip. What is Zero Risk Bias? www.adcocksolutions.com. November 13, 2020