مرگ مغزی
آیا برجام در آستانه فروپاشی است؟
فرزین زندی: دیماه 1385، برنامه هستهای ایران بعد از چند سال کشمکش، ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد قرار گرفت. این آغازی بود بر اعمال تحریمهایی شدید بر صنعت هستهای، توان دفاعی و در نهایت، اقتصاد ایران. بد نیست بدانیم که در این سال و اندکی پس از آن، درآمدهای نفتی بیسابقه، میزان ذخایر ارزی کشور را به میزان چشمگیری افزایش داد و در حالی که قیمت دلار، چیزی حدود 900 تومان بود، اقتصاد ایران به شکلی کجدار و مریز، تا مدتی توانست این شرایط را تحمل کند. امروز اما پس از گذشت 15 سال، کشور در آستانه فروپاشی اقتصادی و بهتبع آن، اجتماعی و سیاسی قرار گرفته است. خزانه خالی، رشد اقتصادی منفی، تورم فزاینده، رکود بیسابقه و ناکارآمدی ساختاری وضعیت کشور را در جایگاهی قرار داده است که نهتنها ساختار تصمیمگیری، توان اداره آن را ندارد بلکه مردم نیز همراهی نکرده، ضرورت و لزومی به ادامه این وضع نمیبینند. ارتباط این جزئیات با وضعیت فعلی برجام و آینده برنامه هستهای ایران کتمانناپذیر است. مشخص نیست از یک ماه پیش که عباس عراقچی اعلام کرد «تاکنون هیچگاه اینقدر به توافق نزدیک نشده بودهایم» با همین چند روز پیش که کاظم غریبآبادی گفت که «آمریکاییها کل تفاهم را به پذیرش بندی در خصوص انجام گفتوگوهای آتی در مورد مسائل منطقهای گره زدند» چه اتفاقاتی رخ داده است که فاصلهای چنین ژرف بین مواضع مقامات رسمی ایران به وجود آمده است.از سوی دیگر، حسن روحانی این روزها مجلس شورای اسلامی را متهم به دخالت (و شاید کارشکنی) در روند مذاکرات هستهای کرده و از ناگفتههایی سخن به میان آورده است که به باور او، گفتن آن میتوانسته وحدت ملی را بر هم بزند. این یعنی وجود جدالی سخت در عرصه حکمرانی داخلی. جدالی که در واقع، به روشنی نشان میدهد که ذینفعان، نقشی تعیینکننده در جهتدهی به روند مذاکرات برجام داشته و دارند. علاوه بر این، بهطور قطع میتوان گفت که مذاکرات نمیتواند در وضعیت «مذاکره برای مذاکره» باقی بماند چراکه «گریز هستهای» نقشی تعیینکننده در سرنوشت برجام ایفا خواهد کرد. طرفهای مذاکرهکننده با ایران اذعان دارند که اگر تا حدود آبانماه 1400، توافقی حاصل نشود و ایران با روند کنونی، برنامه هستهای خود را به پیش براند، گریز هستهای ایران به شدت کاهش خواهد یافت و اساساً برجام بلاموضوع میشود. به عبارت دیگر، مرگ برجام فراخواهد رسید و توافقی کاملاً متفاوت برای برنامه هستهای ایران، مورد نیاز خواهد بود. اگرچه در چنین حالتی، سخن گفتن از یک «توافق» با توجه به تهدیدات نظامی سایر کشورها در صورت دسترسی ایران به سلاح اتمی (یا توان ساخت آن) آسان نیست چرا که شرایط به شکلی تصاعدی حساستر و غیرقابل پیشبینی خواهد شد. با این حال، آنچه از همه چیز عیانتر به نظر میرسد، قرار داشتن ایران در یک «وضعیت ناممکن» است؛ وضعیتی که در آن، هیچ جایی برای ماجراجویی و حتی ادامه روند دشوار کنونی وجود ندارد چه رسد به افزایش دوباره تحریمها و فشار مضاعف بر کشور. ادامه و تشدید این روند در وضعیت شکننده کنونی، قطعاً به نفع هیچکس به ویژه ساختاری که وظیفه اتخاذ تصمیمات حیاتی را بر عهده دارد، نیست.