در انتظار حمایت
بازارها هفته گذشته را چگونه سپری کردند؟
یک هفته معاملاتی دیگر در بازارهای دارایی به اتمام رسید. بازارها در هفتهای که گذشت از روند پرشتاب خاصی برخوردار نبودند و به نوعی آرامش بر بازارها حکمفرما بود. بورس تهران به کاهش ارتفاع آهسته خود ادامه داد و شاخص کل بورس تهران هشتمین روز متوالی منفی خود را در چهارشنبه هفته قبل تجربه کرد. دلار به پلههای ابتدایی کانال 60 هزار تومان رسیده است و قیمتها در بازار طلا و سکه نیز نوسان پرشتاب خاصی ندارند. از سوی دیگر بازار نفت نیز روزهای آرامی را سپری میکند و نفت برنت در حوالی کانال 80دلاری در حال معامله است.
یک هفته معاملاتی دیگر در بازارهای دارایی به اتمام رسید. بازارها در هفتهای که گذشت از روند پرشتاب خاصی برخوردار نبودند و به نوعی آرامش بر بازارها حکمفرما بود. بورس تهران به کاهش ارتفاع آهسته خود ادامه داد و شاخص کل بورس تهران هشتمین روز متوالی منفی خود را در چهارشنبه هفته قبل تجربه کرد. دلار به پلههای ابتدایی کانال 60 هزار تومان رسیده است و قیمتها در بازار طلا و سکه نیز نوسان پرشتاب خاصی ندارند. از سوی دیگر بازار نفت نیز روزهای آرامی را سپری میکند و نفت برنت در حوالی کانال 80دلاری در حال معامله است.
بازار سهام
بورس تهران این روزها، اوضاع و احوال نابسامانی دارد و تداوم افت قیمتها، تکراریترین سکانس این روزهای تالار شیشهای است. برخی ادعا میکنند که بازار در حال امتحان کردن سهامداران صبور است و به زودی این گروه از سهامداران، پاداش صبر خود را دریافت خواهند کرد و در مقابل نیز عدهای معتقدند که بازار همچنان با ریسکهای زیادی مواجه است و دلیل افت قیمتها نیز همین ریسکها هستند. شاخص کل بورس تهران، هفتهای سراسر سرخ را تجربه کرد و با افتی که در روز چهارشنبه به وقوع پیوست، هشت روز متوالی است که این شاخص رنگ سبز را به خود ندیده است. متصور نبودن چشمانداز رشد برای بازار سبب شده که دادوستدهای این بازار کاهش چشمگیری را تجربه کند و ارزش معاملات خرد ارقام کمتر از سه هزار میلیارد تومان را نیز تجربه کند. این در حالی است که در ماههای اخیر و در برخی از روزها، ارزش معاملات 13 صندوق طلای حاضر در بورس کالا، بیش از هزار میلیارد تومان بود. موضوع یادشده نشانگر این است که جریان پول، ردپای کسب سود و بازدهی را فعلاً در بازار سهام جستوجو نمیکند و شرایط بازار طلا و سکه را برای کسب سود، مناسبتر از بازار سهام تلقی میکند. در واقع میتوان گفت با اعتمادی که از بازار سهام رخت بربسته است، فعلاً جریان پول به سمت این بازار روانه نمیشود و باید دید بیاعتمادی به این بازار تا چه زمانی ادامهدار خواهد بود. دلار نیمایی به حوالی کانال 42 هزار تومان رسیده است و به نظر میرسد اگر این نرخ حداقل تا 50 هزار تومان افزایش نداشته باشد، بازار تاثیر خاصی از این رشدهای کم نخواهد پذیرفت. بررسیها نشان میدهد که بازار سهام در یک سال اخیر، قافیه را به دیگر بازارهای دارایی باخته است و نتوانسته بازدهی مناسبی برای سهامداران به ارمغان آورد. شانزدهم اردیبهشت سال گذشته، شاخصهای سهامی سقفهای تاریخی خود را ثبت کردند و از آن تاریخ به بعد، تلاشهای نماگرهای تالار شیشهای برای فتح قلل اردیبهشتماه سال گذشته بینتیجه بوده است. با افت شاخصها که در هفته گذشته در بورس تهران تجربه شد، شاخص کل بورس نسبت به سقف ۱۶ اردیبهشت سال گذشته، افت بیش از 12درصدی را ثبت کرده و شاخص هموزن نیز کاهش ارتفاع 5/ 14درصدی را تجربه کرده است. اعداد و ارقام فوق به این معناست که در یک سال اخیر، سهامداری یکی از بدترین انتخابهای ممکن برای یک سرمایهگذار بوده است. گفتنی است که در مدتزمان مذکور، دلار در بازار آزاد، رشد 15درصدی داشته است. روزی که شاخصهای سهامی، سقفهای تاریخی خود را ثبت کردند، دلار در کانال ۵۳ هزار تومان قرار داشت و بعد از اوج گرفتن تنش میان ایران و اسرائیل، دلار تا حوالی ۷۰ هزار تومان نیز پیشروی داشت، اما واکنش بورس به موارد مذکور، تجربه چند روز سبز بوده که تداوم نیافته است. در همین بازه زمانی، صندوقهای طلا نیز بازدهی ۱۵ تا ۲۵درصدی را ثبت کردهاند، بنابراین با توجه به آنچه ذکر شد، میتوان گفت که بازار سهام علاوه بر افتی که از سقف اردیبهشتماه سال گذشته تجربه کرده، در جدال کسب بازدهی با سایر بازارها نیز بازنده بوده است. علاوه بر داراییهای ریسکی که ذکر شد، اگر کسی در همین یک سال، پول تحت تملک خود را در سپرده بانکی یا اوراق دولتی یا حتی صندوقهای درآمد ثابت سرمایهگذاری میکرد، میتوانست بخشی از اثرات منفی تورم بر روی کاهش ارزش پول خود را جبران کند. نکته امیدوارکننده معاملات این روزهای بورس تهران اما شناختهتر شدن و استقبال از معاملات انواع صندوقهاست. با متنوعتر شدن صندوقهای سرمایهگذاری در سنوات اخیر، استقبال عمومی به این صندوقها نیز افزایش یافته است و ارزش معاملات بالایی در صندوقها به ثبت میرسد. یکی از معضلات بازار سهام ایران که بعد از ریزش بازار در سال 1399، بیشتر خود را نمایان کرد، سرمایهگذاری مستقیم بود که اکثر افراد بدون اطلاع از وضعیت سهام و شرکت موردنظر، هر سهمی را به سبد معاملاتی خود اضافه کرده بودند و بخش عظیمی از سرمایه خود را نیز در این سهمها از دست دادند. اما از آن زمان به بعد، سرمایهگذاری غیرمستقیم، هر روز بیشتر از دیروز مورد استقبال و توجه قرار گرفته است و کار به جایی رسیده که بر اساس آماری که اخیراً از سوی سازمان بورس و اوراق بهادار منتشر شد، ارزش معاملات صندوقها در سال گذشته، تقریباً سهم 50درصدی از کل معاملات بازار را به خود اختصاص داده است. البته که این پایان راه نیست و باید سرمایهگذاری غیرمستقیم در کشور، بیش از این مورد توجه قرار گیرد و حتی ارزش معاملات صندوقها از ارزش معاملات سهام و حق تقدم بیشتر باشد. گفتنی است که توسعه ابزارهای سرمایهگذاری غیرمستقیم مانند صندوقهای اهرمی که از ریسک بیشتری نسبت به سایر صندوقها برخوردار هستند و نوسانات بیشتری نیز متحمل میشوند، صندوقهای بخشی که بخش اعظم پورتفوی خود را به یک صنعت خاص اختصاص میدهند و افزایش تعداد دیگر صندوقها از جمله مواردی است که سبب شده سرمایهگذاری غیرمستقیم بیشتر مورد توجه قرار گیرد.
بازار ارز
دلار این روزها به نوسان محدود خود در پلههای ابتدایی کانال 60 هزار تومان ادامه میدهد و فعلاً از توان کافی برای نزول یا صعود بیشتر برخوردار نیست. محدوده 60 هزار تومان به عنوان یک محدوده حمایتی مهم برای دلار عمل کرده است و قیمت دلار دو بار با برخورد به این سطح به سمت بالا برگشته است. از سوی دیگر با زدوده شدن سایه ریسکهای سیستماتیک از سر بازار، دلار از انرژی چندانی برای دستیابی به ارتفاعات بالاتر برخوردار نیست. بعد از افزایش قیمت دلار تا حوالی 70 هزار تومان بعد از بالا گرفتن درگیری میان ایران و اسرائیل، با حکمفرما شدن آرامش در منطقه دلار به سمت کانالهای پایینتر منتقل شد و به نظر میرسد که اگر تا اواخر تابستان اتفاق خاصی در حوزه سیاست خارجی رخ ندهد، دلار به نوسان محدود خود در سطح فعلی ادامه دهد. دلار معاملات سال 1402 را در قیمت 60 هزار و 500 تومان به پایان رساند و به نوعی نرخ ارز با وجود افزایش مقطعی تا سطح 70 هزار تومان در اواخر فروردین، اکنون در نقطه سربهسر قرار دارد. افزایش نرخ ارز تا حوالی 60 هزار تومان سبب شده تا شکاف عمیقی میان دلار نیمایی و دلار بازار آزاد ایجاد شود. دلار نیمایی این روزها در حوالی کانال 42 هزار تومان قرار دارد و یکی از دلایل عدم استقبال از بورس نیز همین اختلاف میان دلار بازار آزاد و دلار سامانه نیماست. به نظر میرسد که بانک مرکزی در ماههای آتی در راستای تعدیل این اختلاف با استفاده از افزایش دلار نیمایی برآید. به هر روی باید منتظر ماند و دید که سلسله عوامل اثرگذار بر قیمت دلار در سال جاری در ادامه مسیر چگونه عمل خواهند کرد و بهای شاخص ارزی را با چه تغییراتی مواجه خواهند کرد.
بازار طلا و سکه
با حاکم شدن آرامش نسبی بر بازار ارز در هفتههای اخیر، موج افزایش قیمتها در بازار طلا و سکه نیز متوقف شده است و ابزارهای معاملاتی خانواده سکه و طلا این روزها نوسان محدودی را تجربه میکنند. ارزش معاملات صندوقهای طلا در روزهای اخیر در مقایسه با دوران اوج، کاهش معناداری داشته و از شدت و شتاب ورود پول به این صندوقها نیز کاسته شده است. با وجود افت قیمتهایی که اخیراً در بازار طلا و سکه تجربه شد، همچنان انواع قطعات سکه با نرخ دلار بالاتری معامله میشوند. ارزش ذاتی سکه در کانال 33 میلیون تومان قرار دارد، در حالی که سکه این روزها در کانال 41 میلیون تومان در حال معامله است، با این آمار و ارقام میتوان گفت که تقریباً 19 درصد از قیمت سکه را حباب تشکیل میدهد و میتوان گفت که سکه امامی با دلار 75 هزارتومانی در حال معامله است. در قطعات کوچکتر حباب بیشتر میشود و طبیعتاً این سکهها با دلار بالاتری مورد معامله قرار میگیرند، با قیمت دلار 61 هزارتومانی و اونس بالای دو هزار و 300 دلار، تقریباً 29 درصد از قیمت نیمسکه را حباب تشکیل میدهد و میتوان گفت که اکنون نیمسکه با دلار 86 هزارتومانی معامله میشود. ربعسکه نیز این روزها با دلار 110 هزارتومانی معامله میشود و تقریباً 45 درصد از قیمت این دارایی را حباب قیمتی تشکیل میدهد. دلیل حباب بیشتر در قطعات کوچکتر و مبادله قطعات کوچکتر با دلار بیشتر، به خاطر تقاضای بیشتر برای قطعات کوچکتر با توجه به قدرت خرید مردم است که سبب میشود این سکهها با دلار بیشتری معامله شوند و حباب بیشتری نیز به خود بگیرند.
بازار نفت
نوسان قیمت نفت در روزهای اخیر اندک بوده و قیمت هر بشکه نفت برنت و نفت آمریکا اکنون به ترتیب 82 و 77 دلار است. برخی خبرها در روزهای اخیر از پذیرش توافق آتشبس در نزاع میان اسرائیل و حماس حکایت داشت که این موضوع بر بازار نفت نیز تاثیرگذار بود. اگر آتشبس برقرار شود تنشهای ژئوپولیتیک در خاورمیانه کاهش مییابد و این یک عامل فشار بر قیمت نفت خواهد بود. در بلندمدت وضعیت اقتصاد جهان و میزان عرضه از سوی اوپکپلاس و دیگر صادرکنندگان نفت بیشترین تاثیر را بر بازار خواهند داشت. درباره افزایش تقاضای نفت در سالیان آتی، اوپک، آژانس بینالمللی انرژی و اداره اطلاعات انرژی آمریکا هر یک دیدگاهی درباره این موضوع دارند و اوپک از دو نهاد دیگر خوشبینتر است. اوپک همچنین معتقد است طی چند دهه آینده تقاضای جهانی برای نفت پیوسته رشد خواهد کرد، در حالی که آژانس بینالمللی انرژی معتقد است سال 2030 تقاضای جهانی برای نفت به اوج میرسد و از آن پس شاهد کاهش تدریجی آن خواهیم بود. این روزها، عوامل موثر بر قیمتها در بازار نفت، نیرویی برابر دارند و بازار در آرامش به سر میبرد، اما یک خبر از خاورمیانه یا تحولات اقتصادی در آمریکا و چین میتواند نوسانهایی در بازار ایجاد کند. عملکرد بازار نفت در سال جاری میلادی تاکنون مثبت بوده و نهادهای تحلیلگر عموماً معتقدند قیمتها در ماههای آینده بالاتر از اکنون خواهد بود. کاهش نرخهای بهره در آمریکا و تداوم محدودیت عرضه نفت اوپکپلاس به رشد قیمتها کمک میکند. همچنین اگر بین تولیدکنندگان نفت در خاورمیانه تنش پدید آید بازار حمایت خواهد شد.