شناسه خبر : 45437 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

کمبود انگیزه

بازارها در نیمه دوم سال به کدام سو می‌روند؟

 

علی عبدالمحمدی / نویسنده نشریه 

شش‌ ماه نخست سال برای بازارهای دارایی در حالی به پایان رسید که رکود و رخوت فرسایشی معاملاتی، یکی از خسته‌کننده‌ترین دوران را برای بازیگران بازارهای داخلی خلق کرد. دلار در نیمه دوم امسال در دالان ترسیمی بانک مرکزی در حال نوسان بود و آرامش حاکم بر بازار ارز سبب شد تا بازار سهام، بازار مسکن و بازار طلا و سکه نیز در گرداب رکود گرفتار شوند. با توجه به این موضوع، فعالان بازارها در پی دستیابی به پاسخ این سوال هستند که روند بازارها در نیمه دوم سال چگونه خواهد بود. آیا مانند نیمه نخست سال، بازارها در گرداب رکود به سر خواهند برد یا روند نیمه دوم سال، با نیمه اول سال، تفاوت معناداری خواهد داشت.

بازار ارز

آنچه گذشت: رخوت دلار در نیمه نخست

نیمه نخست سال در حالی به پایان رسید که بازارهای دارایی یکی از رخوت‌انگیزترین و فرسایشی‌ترین دوران خود را پشت سر گذاشتند. این مهم در حالی رخ داد که بازار ارز که به عنوان «لنگر انتظارات تورمی» و «صادرکننده سیگنال برای سایر بازارهای دارایی» در اقتصاد ایران شناخته می‌شود، یکی از آرام‌ترین شش‌ماهه‌های سنوات اخیر را تجربه کرد. بعد از ناآرامی‌های اجتماعی که در نیمه دوم سال گذشته در کشور به وقوع پیوست؛ عوامل متعددی موجبات جهش قیمت «اسکناس آمریکایی» را در اقتصاد ایران فراهم کرد. «تقاضای خروج سرمایه» و «تقاضای سفته‌بازانه» که به دلیل بدبینی‌های مفرط نسبت به آینده سیاسی و اقتصادی کشور شکل گرفته بود؛ موجب شعله‌ور شدن «آتش انتظارات تورمی» و «پیدایش انتظارات افزایشی» در بازارها شد. در این میان بازار ارز که در ایران به عنوان «دماسنج انتظارات تورمی» شناخته می‌شود، با افزایش افسارگسیخته قیمت‌ها همراه شد و بهای شاخص ارزی، در جریان یک روند صعودی قدرتمند توانست با یک رشد 100درصدی، از کانال 30 هزار تومان راهی کانال 60 هزار تومان شود. رشد 100درصدی دلار در یک روند پنج‌ماهه در حالی به وقوع پیوست که قیمت اسکناس آمریکایی برای مدت مدیدی نتوانسته بود از کانال 32 هزار تومان خارج شود. به هر روی دلار تا اوایل اسفند سال گذشته؛ به هیچ کانال قیمتی و مقاومتی رحم نکرد و در این مسیر بخش بزرگی از سرمایه‌های حقیقی را نیز که به دنبال «حفظ ارزش پول» و در امان ماندن از «گزند تورم» بودند با خود هم‌مسیر و همگام کرد تا بر شدت التهابات این بازار افزوده شود. اما از اواخر سال گذشته، تغییراتی در «مختصات سیاسی و اقتصادی کشور» رخ داد که موجبات «فروکش کردن موقتی آتش انتظارات تورمی» را فراهم کرد. ازسرگیری روابط با همسایگان منطقه‌ای از جمله عربستان و اخبار امیدوارکننده‌ای که در آن مقطع از احتمال احیای برجام مخابره شد؛ سبب شد «تقاضای سفته‌بازانه» از بازار ارز گریزان شود. افزون بر این بانک مرکزی نیز با «سیاست کنترل ترازنامه‌ای» توانست رشد نقدینگی را به‌طور معناداری کاهش دهد که این موضوع نیز یکی از مهم‌ترین عواملی بود که سبب شد اندکی از بدبینی‌ها نسبت به آینده کاسته شود. به علاوه، اخباری که در رسانه‌های مختلف از فروش نفت ایران به چین مخابره شد؛ عامل دیگری بود که این سیگنال را برای فعالان اقتصادی و مردم عادی صادر کرد که بانک مرکزی فعلاً در زمینه ذخایر ارزی وضعیت مناسبی دارد و با منابع خود قادر خواهد بود در روزها و ماه‌های آتی بازار ارز را کنترل کند. آزادسازی دارایی‌های بلوکه‌شده ایران در کره جنوبی در قبال تبادل زندانیان نیز که در ماه‌های اخیر به وقوع پیوست؛ در حکم «خامه روی کیک» برای اخبار مثبت در زمینه‌های سیاسی و اقتصادی بود که سبب شد دلار در نیمه نخست سال جاری یکی از آرام‌ترین دوران خود را سپری کند.

آنچه خواهیم دید: سقف‌شکنی دلار؟

تا همین دو هفته گذشته، دلار رفتاری مشابه با شش‌ماه نخست سال جاری داشت؛ اما با نواخته شدن سوت آغاز جنگ در منطقه، دلار رکوردشکنی کرد و مجدداً انتظارات افزایشی در بازار ارز پدیدار شد. این موضوع یکی از روندهای سنتی در بازار ارز است که به‌محض پدیدار شدن ریسک‌های سیاسی و نظامی در منطقه و کشور، «انتظارات نسبت به آینده» سبب می‌شود «تقاضای سفته‌بازانه» در بازار ارز به بالاترین مقادیر خود برسد. دلار که در روز 12 مردادماه سال جاری، کانال 50 هزار تومان را از دست داده بود و 53 روز معاملاتی بود که نتوانسته بود خود را به کانال مذکور برساند، از روز 13 مهر برای «فتح مجدد کانال 50 هزار تومان» خیز برداشت و در همین روز نیز موفق شد این مرز روانی مهم را بار دیگر باز پس ‌بگیرد. پیشروی دلار در کانال‌های جدید به کانال 50 هزارتومانی محدود نشد و قیمت اسکناس آمریکایی توانست در جریان معاملات روز دوشنبه (17 مهرماه) تا 53 هزار و 650 تومان نیز پیشروی کند. هرچند در اواخر معاملات شامگاه دوشنبه، دلار با عقب‌نشینی از سقف روزانه همراه شد و کانال 53 هزار تومان را از دست داد.

اما در ادامه مسیر معاملاتی در شش‌ماه دوم سال جاری روند قیمت اسکناس آمریکایی چگونه خواهد بود؟ در پاسخ به این سوال می‌توان سناریوهای مختلفی را ترسیم کرد که در ادامه به بررسی آنها خواهیم پرداخت. در ابتدا یادآور می‌شویم که در مقطع فعلی مهم‌ترین عاملی که در بررسی بازار ارز باید مورد توجه قرار داد، جنگی است که در منطقه روی داده است. سناریوی اول «فروکش کردن التهابات» در نتیجه پایان آتش جنگ در خاورمیانه است که سبب خواهد شد در بازار ارز بنزینی «برای افروخته‌تر شدن بیشتر شعله آتش» وجود نداشته باشد و دلار با «خشاب خالی در خط آتش» از دستیابی به ارتفاعات بالاتر ناتوان باشد. گفتنی است که در حال حاضر در حوزه انتظارات تورمی، هیچ سیگنالی در راستای تورم‌های بالا در ماه‌های اخیر به منصه ظهور نرسیده است و تنها عاملی که با تاثیری شگرف و زایدالوصف توانست دلار را از «دالان ترسیمی بازارساز» خارج کند، شروع آتش جنگ در منطقه بود که از سرایت قریب‌الوقوع کشکمش‌ها به ایران حکایت داشت که مانند گذشته موضوعات این‌چنینی، یک مولفه منفی برای کشور تلقی می‌شود و یکی از محرک‌هایی بود که توانست بازار ارز را مجدداً با تلاطم و التهاب همراه کند. در مجموع در مقام جمع‌بندی سناریوی اول می‌توان گفت که اگر شرایط جنگی در منطقه حادتر نشود، دلار در شرایط کنونی با توجه «مختصات و مقتضیات سیاسی و اقتصادی فعلی» سوخت لازم را برای پییشروی و دستیابی به کانال‌های بالاتر ندارد و حتی در صورت افزایش ارتفاع در کوتاه‌مدت، در بلندمدت در صورت عدم ظهور محرک‌های جدید به کانال‌های پایین‌تر باز خواهد گشت یا در حوالی مقادیر کنونی تثبیت خواهد شد. سناریوی دوم اما نگاه بدبینانه‌تری به ماجراهای فوق‌الذکر دارد. در صورتی که آتش جنگ در منطقه ادامه‌دار باشد و این موضوع به هر نحوی و طریقی سبب شود ایران نیز وارد ماجرا شود، در این صورت باید روی دیگر سکه را نیز دید و بر حسب شرایط و مقتضیات تصمیم گرفت. اگر وضعیتی که گفته شد، حادث شود مطمئناً انتظارات افزایشی در بازار ارز سبب خواهد شد تا دلار سقف قیمتی 60 هزارتومانی را که در اسفند سال گذشته تجربه کرده بود به راحتی فتح کند و برای رسیدن به ارتفاعات بالاتر نیز قد علم کند. مخلص کلام اینکه در شرایط فعلی که در زمینه مولفه‌های اقتصادی، کمی اوضاع رو به بهبود است، متغیرهای اقتصادی توجیه‌کننده افزایش افسارگسیخته قیمت ارز نیستند و تنها عاملی که می‌تواند افزایش قیمت ارز در ماه‌های آتی را تحت‌الشعاع قرار دهد؛ موضوع ریسک جنگ پیش‌آمده در منطقه است که باید صبر کرد و دید در نهایت قاعده بازی به کدامین سمت‌وسو خواهد رفت. سخن پایانی این بخش اینکه دنیای امروز، دنیای عدم قطعیت‌هاست و همان‌طور که موضوعی مثل افروخته شدن آتش جنگ فعلی که حتی برای بسیاری از تحلیلگران سیاسی قابل پیش‌بینی نبود، روی داده است، در شش‌ ماه دوم سال جاری نیز طیف متنوعی از اتفاقات رنگین در زمینه‌های مختلف قابلیت وقوع دارند که باید هر یک را بر حسب اهمیت و نوع تاثیری که بر روی بازار ارز دارند، تحلیل و تفسیر کرد.

55

بورس تهران

آنچه گذشت: بورس در تله رکود

بورس تهران یکی از مهم‌ترین بازارهای دارایی در ایران است که همواره طرفداران و هواداران خاص خود را داشته است. بورس تهران پس از افزایش افسارگسیخته قیمت‌ها در سال 1399، با رخت بربستن اعتماد از کلیت خود همراه شد و سرمایه‌گذاران حقیقی تا ماه‌ها، در حوالی بازار سهام آفتابی نشدند. جریان صعود قیمت‌ها که از نیمه دوم سال ‌13۹۸ شتاب بیشتری به خود گرفته بود، اکثر سهم‌ها را در اغلب گروه‌های معاملاتی وارد محدوده‌های حبابی کرده و همگان به این اصل اعتقاد راسخ داشتند که بالاخره روزی بازار سهام گرفتار سیل وحشتناک فشار فروش حقیقی‌ها خواهد شد، اما هیچ‌کس از زمان وقوع آن مطلع نبود. از سوی دیگر، داغ بودن تنور معاملات سهام و احساس ترس از جا ماندن از سودهای موجود در متن بازار، معامله‌گران را از اینکه عطای بازار سهام را به لقای آن ببخشند، دور و دورتر کرده بود. در چنین شرایطی و از روز ۲۰ مردادماه، ریزش سنگین شاخص‌ها در کلیت بازار سهام آغاز شد و صفوف حجیم فروش که خریداری را در برابر خود نمی‌دیدند، به غول ترسناک مرداد 13۹۹ بورس تهران تبدیل شدند. شاخص کل در جریان پنج روز منفی متوالی از قله دو‌ میلیون و ۱۰۳‌ هزارواحدی که در صبحگاه ۲۰ مرداد تجربه کرده بود، به پله‌های میانی کانال یک میلیون و ۸۰۰‌ هزار واحد عقب‌نشینی کرد، اما این پایان کار نبود و بازار سهام گرفتار یک روند نزولی طولانی شد و این روند باید تا زمانی ادامه پیدا می‌کرد تا حباب قیمتی موجود در نمادهای کوچک و بزرگ بازار تخلیه شود. شاخص کل بورس تهران در جریان یک روند نزولی ۱۰ماهه، از قله دو‌ میلیون و ۱۰۰‌ هزارواحدی، تا محدوده یک میلیون و ۹۵‌ هزارواحدی در سوم خرداد سال۱۴۰۰ عقب‌نشینی کرد. این یعنی شاخص کل بیش از ۴۷‌ درصد از قله تاریخی خود عقب‌نشینی کرد که در بازه زمانی کمتر از یک سال، یک ریزش اسفناک برای قیمت یک کلاس دارایی محسوب می‌شود. افزون بر این، شایان ذکر است که چنین افتی در نماگر اصلی بازار سهام تجربه شده بود و قیمت برخی از سهم‌ها، بعضاً افت‌های بیش از ۸۰‌درصدی را از قله‌های تاریخی خود تجربه کرده بودند. به این ترتیب بازار سهام، در آن روزهای دهشتناک، آن روی سکه و نیمه خالی لیوان را به مردمی نشان داد که تحت تاثیر فضای روانی مثبتی که در بورس وجود داشت راهی بازار سهام شده بودند. مانند بازار ارز، بورس تهران نیز در شش ‌ماه نخست سال جاری گرفتار رکود و رخوت معاملاتی شد. بورس تهران که از آبان سال گذشته هم‌راستا با افزایش نرخ ارز توانسته بود در مسیر صعودی قرار بگیرد، از اسفند سال گذشته یک روند پرشتاب صعودی را در یک بازه زمانی 75روزه تجربه کرد. رشد نماگرهای سهامی از ابتدای اسفند سال گذشته تا میانه‌های اردیبهشت سال جاری به حدی پرشتاب بود که سبب شد تمام سقف‌های تاریخی تجربه‌شده شاخص‌های سهامی در سال 1399بار دیگر فتح شوند. شاخص کل بورس تهران در فروردین سال جاری توانست پس از 31 ماه، سقف تاریخی دو میلیون و 100 هزارواحدی را که در مرداد سال 99 فتح کرده بود، مجدداً لمس کند. پیشروی شاخص کل بورس تهران به همین موارد محدود نشد و نماگر اصلی بازار سهام توانست تا کانال دو میلیون و 500 هزارواحدی نیز افزایش ارتفاع دهد. اما از میانه‌های اردیبهشت، امیدها در تالار شیشه‌ای رنگ باخت و بازار در مسیر نزولی قرار گرفت. در ابتدای امر، بسیاری تصور می‌کردند که ریزش مذکور، واکنش طبیعی فعالان بازار به افزایش‌های چندماهه اخیر است و معامله‌گران در راستای شناسایی سود در سهم‌های مختلف اقدام به فروش سهام تحت مالکیت خود می‌کنند. اما هرچه صفحات تقویم ورق خورد و جلوتر آمدیم، بازار رنگ و نشانی از رونق 75 روزی که گفته شد نشان نداد و ارزش معاملات خرد بازار سهام به سطوحی نازل، تقلیل یافت و سرمایه‌گذاران حقیقی نیز در اکثر روزهای معاملاتی به سمت درهای خروج از تالار شیشه‌ای متمایل شدند. پس از چندی مشخص شد دلیل تغییر مسیر ناگهانی بازار در میانه‌های اردیبهشت، نامه افزایش 40درصدی نرخ خوراک شرکت‌های پتروشیمی بوده است که سبب شده بازار در مدار نزولی قرار بگیرد. انتشار خبر این موضوع در حکم تیر خلاصی بر پیکره نحیف اعتمادی بود که به تازگی در بازار سهام ریشه دوانده بود. پس از ماجراهای اسفناک سال 1399 بورس تهران، رفته‌رفته بازار سهام در راستای احیای کامل اعتماد گام برمی‌داشت که رویدادهای نیمه اردیبهشت سال جاری مانع از آن شد که بازار سهام در راستای تداوم این روند قدم بردارد. به هر روی، رخت بربستن اعتماد از صحنه معاملات تالار شیشه‌ای در کنار آرامشی که در بازار ارز حاکم بود، سبب شد بورس تهران در نیمه دوم بهار سال جاری و تابستان امسال، دچار «سندروم فقدان محرک‌ها» شود و به رفت و برگشت و جابه‌جایی خود بین کانال‌های دو میلیون و یک میلیون و 900 هزارواحدی ادامه دهد.

آنچه خواهیم دید: بازگشت بورس به مدار صعودی؟

بورس تهران در سال‌های اخیر همبستگی معناداری با نوسانات قیمت اسکناس آمریکایی داشته و روند قیمت‌ها در این بازار همواره تابع قیمت دلار بوده است. البته همیشه واکنش بورس به تغییرات قیمت دلار با تاخیر زمانی توام شده است. می‌توان گفت که همگام‌ شدن بورس با روند قیمت دلار دیر و زود داشته، اما سوخت و سوز نداشته است. بنابراین با توجه به آنچه گفته شد، بررسی نوسانات قیمت در بازار ارز یکی از مهم‌ترین مولفه‌هایی است که در پیش‌بینی وضعیت و شرایط آتی بازار سهام باید مدنظر قرار داد. همان‌طور که در بخش قبلی گفته شد، بازار ارز در ادامه معاملات سال جاری، می‌تواند با توجه به شرایط، دو مسیر متفاوت را در پیش بگیرد. بورس تهران نیز همسو با روند حرکت قیمت اسکناس آمریکایی سمت‌وسوی حرکت خود را تعیین خواهد کرد. بنابراین در سناریوی اول و با فرض رشد قیمت دلار، بازار سهام در مسیر صعودی حرکت خواهد کرد و خواهد توانست سقف قبلی ثبت‌شده در اردیبهشت سال جاری را مجدداً بازپس‌گیری کند. گفتنی است هر اندازه که قیمت دلار با رشد مواجه شود، شاخص‌های سهامی می‌توانند رشد به مراتب بیشتری را نسبت به قیمت دلار به ثبت برسانند. دلیل این موضوع نیز این است که افزایش قیمت دلار از جنبه‌های گوناگون در تحریک تقاضای بورس تهران موثر است. اولین موضوع این است که با افزایش قیمت دلار، همواره یکی از بازارهای دارایی که به عنوان مقصد و پناهگاه سرمایه انتخاب می‌شود، بازار سهام است. دومین موضوع بر تاثیر نرخ ارز به وضعیت بنیادی شرکت‌ها بازمی‌گردد؛ با افزایش نرخ ارز، درآمدهای عملیاتی شرکت‌ها با رشد همراه می‌شود و شرکت‌ها با مقادیر فروش ثابت، درآمد بیشتری به لحاظ ریالی کشف می‌کنند و با توجه به اینکه هزینه‌ها همواره با یک تأخیر نسبت به درآمدها با افزایش همراه می‌شوند، در کوتاه‌مدت می‌توان به افزایش سودآوری شرکت‌ها از این طریق خوش‌بین و امیدوار بود. افزون بر این، افزایش نرخ ارز سبب می‌شود دارایی‌های ترازنامه‌ای شرکت‌ها با افزایش ارزش همراه شوند و این موضوع نیز یکی از موضوعاتی است که سبب می‌شود بازار سهام با استقبال از سوی سرمایه‌گذاران و فعالان همراه شود. در سناریوی دوم نیز با فرض ثبات نرخ ارز در محدوده‌های کنونی یا حتی کاهش آن، بازار سهام در محدوده‌های فعلی، روند خاصی را تجربه نخواهد کرد و روند آن مشابه روند ماه‌های اخیر خواهد بود. موضوع دیگری که در بررسی بازار سهام باید مدنظر قرار داد، وضعیت کامودیتی‌ها در بازارهای جهانی است. بورس تهران یک بورس کامودیتی‌محور است و فعالان این بازار، روند قیمتی کامودیتی‌ها در بازارهای جهانی را با تیزبینی خاصی رصد می‌کنند. قیمت کالاهای اساسی در ماه‌های اخیر، روند پرشتاب نزولی یا صعودی ملموسی به خود ندیده است و فقط در بازار معاملات نفت خام به دلیل کاهش عرضه‌ای که از سوی اوپک و متحدانش صورت گرفت، قیمت نفت خام برنت پس از مدت‌ها توانست خود را به سطوح بالای 90 دلار به ازای هر بشکه برساند، اما این روند ادامه‌دار نبود و در شرایطی که بسیاری از تحلیلگران از سه‌رقمی شدن قیمت نفت خبر می‌دادند، نفت مجدداً در مسیر نزولی قرار گرفت و بار دیگر به محدوده‌های پایین‌تر از 90 دلار به ازای هر بشکه بازگشت. کامودیتی‌ها در ماه‌های اخیر، همواره از ناحیه نرخ بهره آمریکا زیر فشار قرار گرفته‌اند و انتظارات کاهشی در بازارهای جهانی برقرار بوده است. پس از افزایش نرخ تورم در ایالات‌متحده، در دوران پساکرونا، فدرال‌رزرو تصمیم گرفت نرخ بهره را برای بازگرداندن نرخ تورم به محدوده‌های تاریخی افزایش دهد و در تحقق بخشیدن به این خواسته تا حدودی موفق عمل کرد و این موضوع موجبات عقب‌نشینی کامودیتی‌ها را در بازارهای جهانی فراهم کرد. اما پیش‌بینی‌ها حاکی از آن بود که از نیمه دوم سال 2023، فدرال‌رزرو در راستای کاهش نرخ بهره قدم بردارد که فعلاً چنین امری میسر نشده است و حتی برخی از پیش‌بینی‌ها از احتمال افزایش مجدد نرخ بهره حکایت دارد. در پایان متذکر می‌شویم که تاثیرپذیری بورس تهران از روند دلار بسیار بیشتر از نوسانات قیمتی کامودیتی‌هاست و اگر کامودیتی‌ها با افزایش قیمتی همراه نشوند، باز هم بورس تهران با جهش دلار، در مسیر صعودی قرار خواهد گرفت. اما افزایش قیمت کامودیتی‌ها به تنهایی نمی‌تواند موجبات افزایش قیمت‌ها در کلیت بورس تهران را فراهم کند و ممکن است برای مقاطع کوتاه‌مدت برخی از صنایع بورس تهران را با افزایش ارتفاع قیمت‌ها همراه کند. مانند اتفاقی که اخیراً برای سهم‌های گروه پالایشی افتاد و این نمادها با افزایش قیمت نفت برنت به سطوح بالای 90 دلار، بازدهی‌های خوبی را ثبت کردند.

56

بازار طلا و سکه

آنچه گذشت: معاملات در سال پساجهش

بازار طلا و سکه یکی از بازارهایی است که به‌طور سنتی همواره مخاطبان و طرفداران خاص خود را در ایران داشته است. در سال گذشته و پس از افزایش قیمت دلار در نیمه دوم سال، قیمت انواع قطعات خانواده سکه و طلا با افزایش‌های افسارگسیخته‌ای همراه شدند. شتاب افزایش قیمت‌ها در این بازار به نحوی بود که ربع سکه توانست عنوان پرچمدار کسب بیشترین بازدهی در سال گذشته را به نام خود ثبت کند. گفتنی است که نوسانات قیمت سکه و طلا در ایران به سه عامل بستگی دارد که مهم‌ترین آن روند نرخ ارز است. همان‌طور که گفته شد، یکی از مهم‌ترین عواملی که موجبات جهش قیمتی در بازار سکه و طلا را در سال گذشته فراهم کرد، افزایش قیمت دلار در بازار آزاد بود که سبب شد دارایی‌های موجود در این بازار در صدر جدول دارایی‌های با بیشترین درصد کسب بازدهی قرار بگیرند. اما همسو با فروکش کردن التهابات در بازار ارز، بازار سکه و طلا نیز در مسیر آرامش قرار گرفت و عمده نوسانات در این بازار در نیمه نخست سال جاری به تخلیه حباب در این بازار منجر شد. به‌گونه‌ای که تا اواخر شهریورماه بازدهی اکثر قطعات خانواده سکه در ایران منفی بود. عامل دومی که بر قیمت طلا و سکه در ایران تاثیرگذار است نوسانات قیمت اونس طلا در بازارهای جهانی است که بر روی تقاضای طلا تاثیرگذار است. بازار طلا و سکه از این ناحیه در نیمه نخست سال جاری محرک خاصی دریافت نکرد و عمده دلیل آرامش حاکم بر این بازار به دلیل ثبات حاکم بر بازار ارز اتفاق افتاد. افزون بر موارد یادشده، عامل سومی که نقش بی‌بدیلی در روندهای شکل‌گرفته در بازار ارز دارد، تقاضای سرمایه‌گذاری و سفته‌بازانه است که در مواقعی که آتش انتظارات تورمی شعله‌ور می‌شود، راهی بازار طلا و سکه می‌شود که این بازار در شش ‌ماه نخست سال جاری، از این محل نیز محرک خاصی را دریافت نکرد.

آنچه خواهیم دید: تغییر روند محسوس؟

همان‌طور که گفته شد، قیمت‌ها در بازار طلا و سکه به شدت تابع نوسانات قیمت اسکناس آمریکایی است و برای پیش‌بینی حرکات قیمت در بازار طلا و سکه، ابتدا باید سمت‌وسوی حرکت بازار ارز را تشخیص داد. روند حرکت بازار سکه و طلا تا قبل از شعله‌ور شدن آتش جنگ منطقه‌ای، روند آرامی بود و با توجه به عقب‌نشینی قیمت اونس جهانی طلا به کانال 1800 دلار و ثبات در بازار ارز، این بازار محرک خاصی نداشت و در عمده روزهای معاملاتی، در این بازار قیمت‌ها تمایل به نزول و کاهش ارتفاع داشتند. تا جایی که قیمت سکه رفاه در بورس تا میانه‌های کانال 26 میلیون تومان نیز عقب‌نشینی داشت، اما به‌محض نواخته شدن سوت آغاز جنگ در خاورمیانه، قیمت‌ها در بازار طلا و سکه به دلیل اینکه هم از ناحیه اونس جهانی و هم از ناحیه نرخ ارز محرک دریافت کردند، در مسیر صعودی قرار گرفتند. در سناریوهای ترسیمی برای این بازار در ماه‌های آتی می‌توان این‌چنین استنباط کرد که برای اینکه سمت‌وسوی حرکت این بازار را تشخیص داد، باید کاملاً روند حرکت دلار و اونس جهانی را مورد بررسی قرار داد. اونس جهانی طلا، بعد از نزول تا پله‌های ابتدایی کانال 1800 دلار، با شروع جنگ میان فلسطین و اسرائیل مجدداً در مسیر صعودی قرار گرفته است. قیمت دلار نیز در روزهای اخیر با افزایش همراه شده و سبب شده تقاضای سرمایه‌گذاری و سفته‌بازانه مجدداً راهی این بازار شود. مجموعه این عوامل سبب شده در روزهای اخیر قیمت‌ها در بازار طلا و سکه با افزایش قابل ‌توجهی همراه شوند که البته با عقب‌نشینی دلار در معاملات روز سه‌شنبه، قیمت‌ها از سقف‌های خود عقب‌نشینی کردند.

57

بازار مسکن

آنچه گذشت: مسکن در دوران پساجهش

بازار مسکن نیز یکی از بازارهایی است که به دلیل تورم مزمن موجود در اقتصاد کشور، در سنوات اخیر تغییر ماهیت داده و نقش سرمایه‌گذاری در آن پررنگ‌تر از کارکرد مصرفی شده است. بعد از جهش دلار در نیمه دوم سال گذشته، قیمت مسکن در تهران در مدار صعودی قرار گرفت و افزایش افسارگسیخته‌ای را تجربه کرد. بانک مرکزی و مرکز آمار که اطلاعات مربوط به معاملات مسکن شهر تهران را در بازه‌های ماهانه منتشر می‌کردند، به بهانه‌ها و دلایل واهی مانند تاثیر تورم ملکی بر تورم عمومی جامعه از انتشار آمار مربوط به معاملات امتناع کردند. البته این موضوع نیز باعث نشد تا زنجیره افزایش قیمت مسکن در تهران قطع شود و قیمت‌ها در مناطق 22گانه شهرداری پایتخت، قله‌های جدیدی را ثبت کردند. دلیل این افزایش قیمت‌ها در بازار مسکن نیز به رشد دلار مربوط بود. دلار، همواره یکی از مهم‌ترین پیشران‌های بازار مسکن بوده است و قیمت مسکن در کشور و به‌خصوص تهران، به سرعت خود را با نوسانات قیمت دلار همگام کرده است. نیمه نخست سال برای بازار مسکن در دو پرده متفاوت دنبال شد، در فصل بهار، جولان تقاضای سرمایه‌ای و سفته‌بازانه در این بازار، موجب شد قیمت‌ها به سطوح تاریخی برسند. اما در فصل تابستان، این بازار گرفتار رکود معاملاتی شد و در برخی مناطق شاهد کاهش قیمت‌ها بودیم، افزایش افسارگسیخته قیمت مسکن، موجبات افزایش هرچه بیشتر شکاف میان درآمد خانوار و قیمت‌ها را فراهم کرد. قیمت‌های فضایی که در آگهی‌ها و فایل‌های فروش مسکن در سایت‌های مختلف و بنگاه‌های ملکی موجود بود، موجب شد به دلیل تضعیف قدرت خرید خانوار، حجم معاملات مسکن به سطوح نازلی کاهش پیدا کند و بازار در تابستان سال جاری، غرق در رکود معاملاتی شود.

آنچه خواهیم دید: رکود ادامه‌دار در بازار مسکن

همان‌طور که بالاتر گفته شد، بازار مسکن به سرعت خود را با نوسانات قیمت دلار مطابقت می‌دهد و برای پیش‌بینی وضعیت آتی قیمت‌ها در این بازار باید به روند حرکت دلار، توجه کامل و وافری داشت. به علاوه مورد دیگری که باید مورد توجه قرار گیرد، رشد نقدینگی است. بررسی سابقه تاریخی نوسانات قیمت مسکن و آمار مربوط به رشد نقدینگی نشان می‌دهد که مسکن همواره با رشد نقدینگی همسو و هم‌جهت بوده است و هر زمان که رشد نقدینگی از رشد قیمت مسکن فاصله گرفته، متعاقباً افزایش قیمت‌ها در بازار مسکن اتفاق افتاده است. همان‌طور که در بخش مربوط به دلار گفته شد، بانک مرکزی با سیاست کنترل ترازنامه‌ای، توانسته رشد نقدینگی را به سطوح نازلی برساند که تداوم این روند می‌تواند اثر خود را در بازار ارز و بازار مسکن نشان دهد. بنابراین به نظر می‌رسد مسکن با فرض عدم افزایش قابل توجه در نرخ ارز، با توجه به کاهش قدرت مصرفی و سرمایه‌گذاری خانوارها، رشد چندانی نداشته باشد و در محدوده‌های کنونی، تعداد پایین معاملات را شاهد باشیم. 

دراین پرونده بخوانید ...

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها