شکستن سقف شیشهای نوبل
رکورد نوبلیستهای زن چگونه شکسته شد؟
در فصل جوایز نوبل امسال، رکورد کمسابقهای برای زنان جهان به ثبت رسید. چند روز پس از آنکه نرگس محمدی، فعال حقوق بشر ایرانی جایزه صلح را از آن خود کرد، با اعطای نوبل اقتصاد به کلودیا گلدین، یک سال پرمدال برای زنان نوبل رقم خورد. گلدین نخستین زنی است که به تنهایی برنده جایزه اقتصاد شده است. پیش از این دو، دو دانشمند سوئدی و مجارستانی به نامهای آن لوهیلییر و کاتالین کاریکو، به ترتیب جوایز نوبل فیزیک و پزشکی را بهطور مشترک به دست آورده بودند. سال 2023 را میتوان سال رکوردشکنی زنان نامید، زیرا دو نفر نخست، در جایزه خود با هیچ دانشمند مردی شریک نبودند! و به این ترتیب برای اولینبار، تقریباً نیمی از (47 درصد) جوایز نوبل به زنان تعلق گرفت؛ کمی بیش از دوپنجم (42 درصد) در سالهای 2009 و 2004.
نوبل امسال البته وجه تمایز دیگری هم دارد که آن را بیشتر برجسته میکند؛ از چهار زن نوبلیست 2023، سه نفر برنده جوایزی شدهاند که تاکنون در تسخیر مردان بوده است. از زمان اهدای اولین جوایز نوبل در سال 1901، زنان تنها پنج جایزه از 225 جایزه فیزیک، سه جایزه از 93 جایزه اقتصاد و 13 جایزه از 227 جایزه پزشکی را کسب کردهاند. در مجموع، 65 زن برنده نوبل شدهاند که تنها 7 /6 درصد از مجموع جوایز را شامل میشود. ماری کوری اولین زن برنده نوبل در سال 1903 بود و تا به امروز تنها زنی است که دو جایزه نوبل دریافت کرده است.
سال گذشته هم سال درخشانی برای زنان نوبلیست بهشمار میرفت. گرچه جایزه اقتصاد منحصراً به مردان تعلق گرفت اما دو زن توانستند بر سکوی افتخار نوبل بایستند. کارولین برتوزی یکی از این دو نفر بود که بهطور مشترک برنده نوبل شیمی شد. برتوزی هشتمین زنی بود که این افتخار را دریافت میکرد و پس از ماری کوری به افتخار دریافت نوبل شیمی نائل آمده بود. آنی ارنو، رماننویس فرانسوی هم نوبل ادبیات را به خانه برد؛ او هفدهمین زنی بود که این جایزه را دریافت کرد. بهزعم بسیاری، امیدوارکننده است که از سال 2000، زنان هشت نوبل ادبیات دریافت کردهاند و تعداد زنان نوبلیست علوم هم از آغاز دهه اخیر رو به افزایش گذاشته است.
یک جایزه بحثبرانگیز
اعطای جایزه نوبل صلح به نرگس محمدی، فعال حقوق زنان ایران اما، اگرچه به رکوردشکنی زنان نوبلیست 2023 کمک کرد اما با واکنشهای مختلفی همراه شد. بریت رایس اندرسون، رئیس کمیته نروژی نوبل، نرگس محمدی را «رهبر بلامنازع مبارزه برای حقوق زنان در ایران» خواند. آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل نیز اعطای جایزه صلح نوبل به نرگس محمدی را ادای احترام به تمام زنانی در جهان خواند که با وجود به خطر افتادن سلامتی و حتی جانشان، برای حقوق خود در حال مبارزهاند. سازمان گزارشگران بدون مرز هم ضمن استقبال از اهدای جایزه نوبل صلح به نرگس محمدی، از جمهوری اسلامی ایران خواست او را -که سال گذشته نیز برنده جایزه شجاعت این سازمان شده بود- آزاد کند.
منتقدان اما ادعای دیگری داشتند. آنها معتقد بودند براساس وصیتنامه نوبل، جایزه صلح به شخصی اعطا میشود که در یک سال «بیشترین یا بهترین کار را برای برادری بین ملتها، لغو یا کاهش ارتشهای ثابت و حفظ و ارتقای صلح انجام داده باشد». و قرار بر این بود که این جایزه بدون جهتگیریهای سیاسی و تنها در راستای ارتقای صلح جهانی اعطا شود. ناصر کنعانی، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران بر همین مبنا اقدام کمیته نوبل را مغرضانه و سیاسی دانست و گفت: «کمیته صلح نوبل، اقدام به اعطای جایزه صلح به شخصی کرده است که به دلیل نقض مکرر قوانین و ارتکاب اعمال مجرمانه محکوم شده است.»
ایرنا هم در یادداشتی نوشت: کمیته نوبل مدعی شده است این جایزه را به خاطر مبارزات محمدی «علیه سرکوب زنان» و در راستای «ارتقای حقوق بشر و آزادی برای همه» به وی داده است. اما آیا بهراستی اقدامات او در راستای ارتقای حقوق بشر و جایگاه زن بوده است؟ چه بسیار زنان ایرانی که حتی نام او به گوششان نرسیده است.
اعطای نوبل صلح به نرگس محمدی چه یادآور تجربه انتخاب شیرین عبادی باشد (که معالاسف بعدها با حمایت از تحریمها علیه ایران وجهه صلحطلب خود را مخدوش کرد)، چه نمادی از توجه زنان به جنبش آزادیخواهانه زنان در ایران و حتی یک حرکت سیاسی، در نهایت اتفاقی است که به شکسته شدن سقف شیشهای زنان نوبلیست کمک کرده است. داستان جا ماندن زنان از رقابت نوبل اما، همچنان پابرجاست.
چرا زنان نوبل نمیبرند؟
در تاریخ اعطای نوبل، زنان بسیاری پس از اعلام نام برندگان ناامید شدهاند اما جامعه علمی جهان از تکرار این اتفاق شگفتزده نمیشود. نتایج هر بار، با تاریخ 122ساله بنیاد نوبل مطابقت داشته است. تنها در 18 سال از این یک قرن، نام یک زن در میان برندگان نوبل مشاهده شده است. با وجود آنکه نامزدهای زن جوایز علمی نوبل در سالهای اخیر تقریباً دو برابر شدهاند هنوز هم برندگان زن در اقلیت قرار دارند.
درخواست برای رسیدگی به عدم تعادل جنسیتی در میان برندگان جایزه نوبل -و همچنین کمبود رنگینپوستان و دانشمندان خارج از آمریکای شمالی و اروپا- در سالهای اخیر به اوج خود رسیده است. در سال 2018، آکادمی سلطنتی علوم سوئد که جایزه نوبل فیزیک و شیمی را اعطا میکند، برای ایجاد تنوع بیشتر تغییراتی را در روند انتخاب نامزدها اعلام کرد. کمیتههای گزینش فهرست افرادی را که برای ارائه نامزدها دعوت شده بودند، گستردهتر کردند تا زنان و دانشمندان بیشتری از سراسر جهان را دربربگیرد. این کمیتهها حتی، کلمات و عبارات فراخوانها را طوری تنظیم کردند که بهصراحت به گروههایی با نمایندگی کمتر اشاره کنند و از دانشمندان بخواهند که حداکثر سه اکتشاف -و نهفقط یک مورد- را نامزد کنند. موسسه کارولینسکا که نوبل فیزیولوژی یا پزشکی را اعطا میکند نیز تغییرات مشابهی را ایجاد کرد.
گرچه به استناد اساسنامه نوبل، آمارهای این بنیاد محرمانهاند اما اطلاعات منتشرشده نشان میدهد تعداد کل نامزدهای نوبل فیزیولوژی یا پزشکی از حدود 350 مورد در سال 2015 به 874 مورد در سال 2021 افزایش یافته است. در همین مدت، درصد نامزدهای زن بیش از دو برابر شده و از پنج درصد در سال 2015 به 13 درصد رسیده است. کمیته شیمی هم شاهد افزایش مشابهی بوده است: نامزدهای زن از سال 2018 دو برابر شدهاند. در عمل اما، اعداد اهمیت زیادی ندارند اگر این اقدامات به افزایش تعداد زنان نوبلیست منجر نشود.
کارشناسان معتقدند دیده شدن زنان تنها کلید راهیابی آنها به فهرست برندگان نوبل نیست در عوض یک روند شفافتر میتواند کمیتهها را وادار کند تا نام زنان بیشتری را به فهرست نامزدها اضافه کنند. اینکه چگونه افراد در فهرست نامزدهای احتمالی قرار میگیرند، برای اکثر مردم ناشناخته است. اگر زنان از این روند سیاسی بیخبر باشند، نمیتوانند خود را در موقعیتهای مناسب قرار دهند یا با افراد مناسبی که میتوانند به آنها در نامزد شدن کمک کنند ارتباط بگیرند.
شکاف عمیق جنسیتی در نوبل اقتصاد
برخلاف جوایز نوبل ادبیات و صلح که بیشتر به زنان اعطا میشود، بارزترین اختلاف جنسیتی را میتوان در نوبل اقتصاد مشاهده کرد. از زمان اهدای نخستین جایزه به علوم اقتصادی در سال 1969 تاکنون، تنها سه زن جایزه اقتصاد را دریافت کردهاند، الینور اوستروم در سال 2009 و استر دوفلو در سال 2019 و امسال به گلدین. 89 جایزه باقیمانده به مردان تعلق گرفته است.
شکاف جنسیتی در اعطای نوبل اقتصاد البته سروصدای خیلیها را درآورده است. برخی معتقدند کمبود زنان نوبلیست این رشته تا حدی ناشی از این واقعیت است که تعداد نسبتاً کمی از زنان رشته اقتصاد را برای تحصیل برمیگزینند. سهم زنان در اقتصاد، کمتر از بسیاری از رشتههای تحت سلطه مردان از جمله علوم، فناوری، مهندسی و ریاضیات است. در دانشگاه، مردان سه برابر بیشتر از زنان گرایش اقتصاد را انتخاب میکنند و تنها حدود یکسوم از کسانی که با مدرک دکترای اقتصاد فارغالتحصیل میشوند، زن هستند.
با این حال، و حتی با وجود این آمارهای نامتعادل، همچنان میتوان انتظار داشت که زنان دستکم یکسوم جوایز نوبل را به خانه ببرند. اما واقعیت چیز دیگری است. متاسفانه، حتی زنان دارای مدرک دکترا در این رشته هم با تبعیض قابل توجهی روبهرو هستند. زنان دارای مدرک دکترا با صلاحیت یکسان، کمتر از همتایان مرد خود در یک دانشگاه برتر رتبه کسب میکنند، که بر توانایی آنها برای همکاری با محققان برجسته و برگزیده شدن به عنوان نویسندگان مشترک در نشریات تاثیر میگذارد. حتی زمانی که زنان اقتصاددان میتوانند همکارانی پیدا کنند، با سوگیری مواجه میشوند.
به گفته برخی تحلیلگران، این یافتهها ناشی از فقدان صلاحیت زنان اقتصاددان نیست بلکه ناشی از سوگیری سیستمیک در این زمینه است. یک انجمن آنلاین که در آن اقتصاددانان در مورد فرصتهای شغلی و نامزدها بحث میکنند (EconJobRumores.com) مینویسد: هنگامی که در مورد نامزدهای زن نوبل صحبت میشد، اقتصاددانان در سایت بیشتر به بحث در مورد ظاهر و زندگی خانوادگی آنها میپرداختند. هنگام بحث درباره اقتصاددانان مرد، بیشتر بر دستاوردهای علمی و حرفهای آنها تاکید میکردند. جای تعجب نیست که مردان اعتبار بیشتری برای مشارکت خود دریافت میکنند. مروری بر تصاویر برندگان جایزه نوبل اقتصاد نشان میدهد که جنسیت، تنها عامل ایجاد شکاف نیست. غلبه مردان سفیدپوست بر رنگینپوستان نیز بسیار مشهود است. دیدن این مردان سفیدپوستی که جوایز نوبل را بارها و بارها به خانه میبرند، این تصور را تقویت میکند که تلاش گروههای دیگر -زنان و رنگینپوستان- ارزشی ندارد. این روند ممکن است برخی را از تحصیل در رشته اقتصاد منصرف کند و به سوگیریهای موجود در این زمینه بیفزاید. و شاید به همین دلیل است که انتخاب گلدین به عنوان نوبلیست اقتصاد، امسال اهمیت ویژهای پیدا کرده است.
چرا نوبل گلدین اهمیت دارد؟
کلودیا گلدین، استاد دانشگاه هاروارد، به دلیل کار پیشگامانهاش در بررسی نابرابری دستمزد زنان و مردان، برنده نوبل اقتصاد شد. آکادمی سلطنتی علوم سوئد هفته گذشته اعلام کرد که تحقیقات گلدین «اولین گزارش جامع از درآمد زنان و مشارکت در بازار کار در طول قرنها» را ارائه کرده تا «علل تغییر و همچنین منابع اصلی شکاف جنسیتی باقیمانده» را آشکار کند. او پس از الینور اوستروم در سال 2009 و استر دوفلو در سال 2019 سومین زنی است که برنده این جایزه شده است. گلدین، زندگی کاری و درآمد زنان را ترسیم کرده تا نشان دهد انقلاب صنعتی باعث کاهش شدید درآمد مستقل آنها در مقایسه با مردان شده است. خیلیها از خود میپرسند وجه تمایز گلدین چه بود که نوبل اقتصاد را از رقبای خود ربود. پاسخ این سوال را میتوان در تاثیر بینش پژوهشهای او بر سیاستگذاران جستوجو کرد.
این بینش برای سیاستگذاران حیاتی است، زیرا به جای آنکه مسوولیت تغییر رفتار را متوجه زنان بداند، به ضرورت بهبود سیستمها و فرهنگها اشاره میکند. این شناخت همچنین تاییدی بر سبک تحقیق گلدین است. جایزه نوبل اقتصاد معمولاً برای تولید دانش جدید اعطا نمیشود، بلکه روشهای نظری و مفهومی جدید را در اولویت قرار میدهد. گلدین از طریق سبک تحقیق خود -هنگامی که آرشیوهای تاریخی را بررسی میکند و به داستانهای شخصی زنان میپردازد تا بتواند دادهها را درک کند- هم بینشهای جدید و هم روشهای ابتکاری بسیاری را ارائه میکند. تجربیات زیسته و داستانهای شخصی اغلب از علم حذف میشوند. کار گلدین تایید میکند که اقتصاد -به عنوان یک علم اجتماعی- به آنها نیاز دارد.
از سوی دیگر، تحقیقات گلدین پیامدهای مهمی برای رفع نابرابری جنسیتی در خود حرفه اقتصاد دارد. سالهاست که این رشته تحت سلطه مردان است و بهرغم پیشرفت در سالهای اخیر، زنان هنوز در این حوزه حضور کمرنگی دارند و تعداد فزایندهای از شواهد نشان میدهد که سوگیریهای جنسیتی همچنان ادامه دارد. سوالاتی که گلدین پژوهش خود را به یافتن پاسخ آن اختصاص داده موضوعاتی هستند که مدتهاست در جریان اصلی اقتصاد کنار گذاشته شدهاند و بسیاری از اقتصاددانان آنها را «علایق شخصی» میدانند که نباید چندان جدی گرفته شوند.
نقش گلدین فراتر از مقالات آکادمیک او است. او صرفاً در مورد نابرابری جنسیتی تحقیق نکرده بلکه تشخیص داده که این نابرابری در رشته خودش کجاست و (همانطور که از یک اقتصاددان انتظار میرود) برای رفع آن -مبتنی بر شواهد- اقدام کرده است. در حالی که جهان هنوز به برابری جنسیتی دست نیافته، اعطای جایزه نوبل به یک اقتصاددان زن، به دلیل وقف حرفهاش برای درک نابرابری جنسیتی و کمک به حل آن، یک پیروزی برای زنانِ حاضر در اقتصاد محسوب میشود.